پنجشنبه, ۰۳ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

منبر امت: بیانیه جمعی از اهالی و بزرگان حومۀ شرقی المعره مبنی به تأکید بر تمسک به اصول و مبانی انقلاب شام

  • نشر شده در ویدیوها

بیانیه جمعی از اهالی و بزرگان حومۀ شرقی المعره مبنی به تأکید بر تمسک به اصول و مبانی انقلاب شام و فرا خواندن اهل شام به تبنی نمودن آن.

دوشنبه، 29 رجب 1439هـ / 16 اپريل 2018م

ادامه مطلب...

حزب التحریر ولایه تونس به مناسبت یادبود سالروز سقوط خلافت، راهپیمایی های مردمی را به راه انداخت

  • نشر شده در ویدیوها

بسم الله الرحمن الرحیم
حزب التحریر ولایه تونس برای احیای یاد بود سقوط خلافت به روز جمعه مورخ 26 رجب 1439هـ / 13 اپریل 2018م گردهمایی مردمی را بعد از نماز جمعه در مقابل برخی از مساجد شهر های مختلف تونس به راه انداخت..
 و در جریان این گردهمایی ها سخنرانی  ها ایراد شده و برای یاد آوری این فاجعۀ درد ناک و فراخواندن مسلمانان به تلاش و عمل جدی  برای بازگردانیدن خلافت -نه به اعتبار پروژه مخصوص حزب التحریر بلکه به اعتبار فرضی که الله متعال بر تمامی مسلمانان فرض گردانیده است و زندگی آنان استوار نمی گردد مگر بواسطۀ خلافت- منشور (استیکر ها)  توزیع گردید.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر و لایه تونس

ادامه مطلب...

مفهوم حمایت از "اقلیت‌ها"؛ توطئه‌ای برای تجزیه دولت‌ها!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

حیدرالعبادی نخست وزیر عراق، از مایک بنز معاون رئیس جمهور امریکا، تماس تلیفونی دریافت نموده و در مورد تقویت دموکراسی در عراق و نیاز به حفاظت از اقلیت‌های مظلوم مذهبی، تبصره و تبادل نظر نمودند؛ چنان‌چه دفتر مطبوعاتی نخست وزیر، در بیانیه‌ای که در 16 مارچ 2018م داشت، گفت: «عبادی از معاون رئیس جمهور ایالات متحده یک تماس تلیفونی دریافت نموده و در مورد نیاز به تحکیم دموکراسی در عراق و تقویت نهادهای دولتی و اهمیت پیشبرد پروژۀ شهروندی، برای غلبه بر سیاست‌های فرقه‌ای و نژادپرستانه، با وی گفتگویی داشت.»

 امریکا که امروزه برای آن‌چه که آن را "اقلیت‌های دینی" می‌نامد و اشک می‌ریزاند، خود همان کسی است که باعث ایجاد این ایدۀ پست و مخرب شده و در راستایی تغذیۀ آن، برای تجزیۀ دولت‌های منطقه بر اساس تقسیمات فرقه‌ای، قومی و مذهبی، بی‌وقفه تلاش می‌نماید. از اولین تلاش‌هایی‌که پس از اشغال عراق برای امریکا اهمیت زیاد داشته، ازهم‌دراندن بافت جامعه، طبقه‌بندی آن به ملیت‌های مختلف و دامن زدن به درگیری‌های فرقه‌ای و مذهبی می‌باشد. قانون اساسی عراق، قانونی است که زیر نظارت مستقیم امریکا نوشته شده و مسبب این‌همه مشکلات می‌باشد، به ویژه فقره‌ای که ایجاد مناطق مستقل را بر اساس ملیت و قومیت و فرقه و مذهب به رسمیت شناخته و این حق را به ملیت‌ها و فرقه‌های مختلف می‌دهد که اگر بخواهند، از این سرزمین جدا شده و مستقل باشند.

دیری از اشغال نگذشته که درگیری‌های فرقه‌ای، قومی و مذهبی درین سرزمین شعله‌ور شده و به سرعت گسترش یافت، که باری جنگ سنی‌ها با شیعیان و گاهی هردو با کُردها و از سوی دیگر با مسیحیان، در حالی‌که همه هدف واحد برای دشمن می‌باشند، صورت می‌گیرند. غرب جلاد بر سینۀ این حرکت‌ها و احزاب نشسته، درین صحنۀ خونین و فاجعه‌بار هرطرفی را که خواسته باشد، علیه دیگری تحریک می‌کند؛ صحنه‌ای که عراق در آن بهترین اندیشمندان و جوانانش را از دست داده است.

جامعۀ عراق به عنوان یک جامعۀ شناور در ثقافت اسلامی شناخته می‌شد و بارزترین ویژگی آن، فرهنگ و تمدن اسلام بود. عراق یک جامعۀ چند ملیتی و چند فرقه‌ای بود؛ اما در طول تاریخ عراق از دوران اسلام، هیچ یک از مردم عراق معنی شنیع فرقه‌ای را نمی‌دانستند، همه در صلح و امنیت زندگی می‌کردند و منطقه‌ای واحد و منسجمی بود که تمام فرهنگ‌ها و مذاهب دران جای داشت؛ همزیستی مسالمت‌آمیز در بین ساختارهای جامعه از دیر زمان باقی مانده بود و مردم ساده‌ترین معنی فرقه‌ای را نمی‌دانستند. اما دیری نمی‌شود که احساسات فرقه‌ای در میان این مردم عراق ایجاد شده است، به ویژه پس از اشغال امریکا که جز نابودی چیزی را به جا نگذاشته و در تیم ویرانگر عراق سهم بزرگ داشته است. این سرزمین در حالی‌که به درجۀ بالایی از فرهنگ مردمی و همزیستیی صلح‌آمیز قرار داشت و قبایل بسیار و عقاید بسیاری را در خود جای داده بود، به مداخلۀ مستقیم اشغال و سهم‌گیری بزرگ دولت‌های همسایه ویران شده است.

اگر اندکی به تاریخ برگردیم-یعنی قبل از سقوط خلافت عثمانی- خواهیم دید که دولت‌های غربی از دیر زمان است که از مفهوم حمایت از اقلیت‌ها و دفاع از حقوق آن‌ها برای منافع استعماری خویش، بهره‌برداری نموده‌اند. بعد از سقوط خلافت عثمانی و تقسیم آن بر معیارهای قومی، گروهی و مذهبی، به دولت‌های کوچک و ضعیف، استعمار غربی به بازی خویش در خصوص این مفهوم ادامه داد و مردم جنوب سودان را تحریک نمود تا این‌که تقسیمات فعلی سودان ایجاد شد. غرب مسئلۀ کُردها را از اواخر دهۀ  پنجاهِ قرن گذشته بدین‌سو، در شمال عراق ایجاد نمود و از نیم دهۀ قرن گذشته بدین‌سو، عین مشکل را در جنوب شرق ترکیه ایجاد نمود. غرب امروزه نیز مسئلۀ کُردها را در سوریه مطرح نموده، در المغرب مسئلۀ صحرا و همان‌طور در المغرب و الجزائر مسئلۀ بربرها و در مصر مسئله قبطی‌ها را ایجاد نموده است. بعد از این‌که غرب موفق شد تیمور شرقی را از اندونیزیا جدا نماید، می‌خواهد که جزیره‌های بسیاری را از اندونیزیا جدا نماید و در سال 1971م به تقسیم پاکستان موفق شد و جزء تجزیه شدۀ آن را بنگله‌دیش نام‌گذاری نمود و اکنون نیز پروژه‌هایی را روی دست دارد که منجر به تقسیم کشورهای ضعیف می‌شود؛ کشورهایی‌که زمانی خودش آن‌ها را تأسیس نموده بود. استعمار برای تجزیۀ این کشورها از مفهوم حمایت از اقلیت‌ها به عنوان وسیله‌ای استفاده می‌نماید.

بنابر این، به خوبی روشن شد که مفهوم حمایت از اقلیت‌ها یک مفهوم اختراع شده به وسیلۀ قدرت‌های استعماری بزرگ و مؤسسات و نهادهای‌شان می‌باشد و نیز این سازمان ملل و شورای امنیت است که به صدور قطعنامه‌هایش، به قدرت‌های استعماری صلاحیت مداخله و حتی اشغال و اعمال تحریم‌ها و محاصره‌ها را علیه کشورهای دیگر داده و اجازه می‌دهد، این قدرت‎‌ها انواعی از جنایات را علیه مردم بی‌گناه-که خود قادر به حل مشکلات خود می‌باشند- مرتکب شوند. قدرت‌های استعماری که به مکیدن خون مردم بی‌گناه و غارت دارائی‌های آن‌ها عادت کرده‌اند، به بهانۀ حمایت از حقوق اقلیت‌ها برای آن‌ها حکومت‌هایی را تحت نام دموکراسی ایجاد می‌کنند. استعمارگران کافر به طور فعال در سال‌های اخیر به منظور پاره‌پاره نمودن امت، به وسیلۀ شعله‌ورساختن فتنه‌ای تعیین سرنوشت برای اقلیت‌ها، به حملات وحشیانه‌ای خود علیه جهان اسلام ادامه می‌دهد.

قدرت‌های استعماری پس از اشغال سرزمین‌های اسلامی به تحریک فرقه‌های کوچک قومی، مذهبی و زبانی بسنده نکرده، بلکه به تغذیه و آماده‌سازی آن‌ها برای مراحل بعدی جهت تأسیس دولت‌های ملی و سیکولری بالای ویرانه‌های خلافت عثمانی پرداخته است. استعمار مرزهای این دولت‌ها را طوری ترسیم نموده که اقلیت‌ها برای کنترول و مداخله در امور دولت‌ها و برای سرزنش و ایجاد مشکل برای آن‌ها، همیشه عامل بالفعل باشند، همان‌گونه که همیشه از اقلیت‌ها در زمان لازم آن بهره برده است.

 این در حالی می‌باشد که ما به اسلام منحیث نظام روابط نگاه می‌کنیم، نظامی‌که افراد را بر اساس رابطۀ تابعیت اسلامی به حیث جزء ترکیبی به دولت ربط می‌دهد، بر این حساب که افراد در میان اتباع دولت ساکنین دائمی دارالاسلام بوده و به عنوان تبعۀ دولت با آن‌ها تعامل می‌شود، نه بر اساس روابط وطنی، ملی و یا اقلیتی. رابطۀ تابعیت نزد دولت حتی بر رابطۀ برادری دینی نیز ارجحیت داده می‌شود؛ در حالی‌که رابطۀ برادری دینی تنها رابطه‌ای می‌باشد که می‌تواند مسلمانان را باهم ربط داده و در میان‌شان ارتباط روحی ایجاد نماید. رابطۀ سیاست و سرپرستی میان اتباع دولت، اعم از مسلمانان و غیرمسلمانان نزد دولت با اهمیت‌تر از هر ارتباط دیگری می‌باشد. اما ساختار سیاسی دولت اسلامی مبتنی بر سیاست دارالاسلام می‌باشد.

شریعت اسلامی به وصف این‌که از جانب الله سبحانه وتعالی وحی گردیده و به کدام قوم و ملیت مخصوصی تعلقی ندارد، برای تبعه بودن مفهوم متمایز داده و با روابط ناشی از مفهوم قومیت و ملیت، کاملاً متضاد می‌باشد؛ زیرا بنای مفهوم تابعیت اسلامی بر سیاست دارالاسلام بناء یافته است؛ سیاستی‌که تطبیق احکام شریعت الله سبحانه وتعالی را بالای مردم و دورگذاشتن تمام معیارهایی‌که مردم را از هم متمایز می‌گرداند، هدف تشکیل دولت گردانده است. بنابر این، کسی‌که به احکام شریعت الله سبحانه وتعالی راضی شده و در برابر آن‌ها سرتسلیم فروبرده و از کسانی بود که سکونت دائمی را در دارالاسلام اتخاذ نموده، خواه زادۀ دارالاسلام، خواه مهاجر، خواه مسلمان یا غیرمسلمان باشد، حق تابعیت دولت را داشته و می‌تواند این هویت را با خود حمل نماید.

اسلام بنای تابعیت را بر افکار قومی، وطنی و مذهبی حرام قرار داده و با فکر غربی مبتنی بر تمایز یک فرقه از فرقۀ دیگر تفاوت زیاد دارد، همان‌طور که به مفهوم وطنی-که ساکنین یک سرزمین را از ساکنین سرزمین دیگر متمایز می‌سازد- تضاد قابل ملاحظه‌ای دارد. علاوه بر آن، اسلام به نظریۀ ملیتی غربی به دلیل این‌که برای ملیت‌های اصلی نسبت به ملیت‌های اعطاء شده حقوق بیشتری قایل می‌شود، مخالف بوده و میان حصول حق تابعیت بر اساس خون و یا منطقه فرق قایل نمی‌شود؛ همان‌طور که میان مهاجر و بومی فرقی قایل نمی‌شود. اسلام درین خصوص تنها فرد را منحیث انسانی معیار قرار می‌دهد که خواستار سکونت دائمی در دارالاسلام باشد. دولت اسلامی مفهوم اقلیت را در طول تاریخ دیرینش، که چندین قرن بود، نمی‌شناخت، مگر آن‌چه را که توطئه‌ها و برنامه‌های پشت پرده‌ای دولت‌های غربی طمع‌کار در اواخر دوران خلافت عثمانی به طور پنهان، وارد سرزمین‌های اسلامی نمودند.

در نهایت می‌بایست بر واقعیتی تأکید نمود که مردم به درک و آگاهی در مورد آن ضرورت مبرم دارند و آن این است که مشکل اقلیت‌ها مشکل ساخته شده توسط غرب می‌باشد. از طریق دولت‌های سیکولریی دموکرات، دولت‌هایی‌که کفار را بالای ما مسلط ساخته علاج آن امکان ندارد؛ چون دولت‌های سیکولری خود باعث ایجاد این مشکل شده‌اند. بنابر این، راه علاج آن جز تأسیس دولت خلافت چیزی دیگری نمی‌باشد، چون این دولت خلافت است که می‌تواند مردم را در کورۀ اسلام ذوب نماید. دولت خلافت تنها دولتی می‌باشد که از رعایت امور اهل‌ذمه به تضمین زندگی افتخارآمیز و با امن و ثبات ضمانت می‌کند، چیزی‌که تاریخ در طول قرن‌های گذشته شاهد آن بوده است.

نویسنده: علی البدری

ادامه مطلب...

حقیقت حملۀ هوایی اخیر امریکا بالای سوریه!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

در یکی از اعلامیه‌های ما به تاریخ ۱۱مارچ ۲۰۱۸م در بارۀ ملاقات پوتین، روحانی و اردوغان، بیان شده که این سه کشور در حال اجرای پلان امریکا در سوریه برای برپا نگهداشتن رژیم سیکولر، زیر اثر امریکا هستند. بدین‌گونه، پوتین در سوریه با هماهنگی امریکا و برای خدمت به آن کار می‌کند. در پشت پردۀ حملۀ دیشب امریکا بالای سوریه با توجه به این‌که روسیه در "طرطوس" و "حمیم" نیرو دارد چیست؟ چگونه روسیه می‌تواند با امریکا کار کند و امریکا به نیروهایش در سوریه حمله نماید؟ و این‌که چگونه می‌تواند بین امریکا، انگلیس و فرانسه ائتلافی وجود داشته باشد؛ در حالی‌که منافع‌شان مختلف است؟ لطفاً این‌ها را واضح سازید، جزاک‌الله خیر، و از بابت زودهنگام بودن این پرسش معذرت‌ می‌خواهم.

پاسخ:

1- اول می‌خواهم یک قسمت از پرسش را تصحیح نمایم. امریکا موقعیت‌های روسیه در سوریه را مورد حمله قرار نداد. این مطلب از بیانیۀ صبح امروز وزارت دفاع روسیه واضح است، که اهدافی در نزدیک پایگاه‌ها و اطراف آن‌ها مورد اصابت قرار گرفته است و روسیه در حالی‌که خود را صاحب و اختیاردار سرزمین و مردم سوریه می‌داند، خاموش مانده است.

2- حملات امریکا بیشتر جنبۀ تنبیه کردن روسیه را دارد تا حمله بالای نابودی تسلیحات کیمیاوی سوریه. در سپیده‌دم امروز حدود ده مرکز مورد حمله قرار گرفت؛ در حالی‌که گفته‌های کارشناسان نظامی در رسانه‌ها نشان داد که تنها تعداد کمی از این مراکز، نیروگاه‌ها و مراکز تحقیقات کیمیاوی هستند و بیشترشان مراکز نظامی بوده‌اند.

3- راجع به این‌که چگونه امریکا روسیه را با وجود خدمات‌اش به نفع امریکا در سوریه تنبیه کرده است؟ باید گفت که روسیه در این اواخر کمی مغرور شده بود. این کشور کوشش کرده بود که فعالیت‌اش را در سوریه با هوای غروری‌که گویا زمام امور سوریه را در دست دارد، زیاد کرده و از دایرۀ اجازه و وظیفه‌اش، که محکم کردن نقش امریکا در سوریه است، فراتر رفته بود. به‌همین خاطر است که حملات در ساحۀ روسیه و نزدیک به موقعیت‌های این کشور بود تا اورا به‌جایش بنشاند، و درصورتی‌که روسیه دوباره فعالیت‌هایش را در سوریه من‌حیث این‌که مرکز تاثیرگذاری است، ازدیاد بخشد، امریکا دوباره در مقابل‌اش تا نقطۀ توهین کردن می‌ایستند، طوری‌که سفیر روسیه در واشنگتن گفت که: «حملۀ امریکا یک توهین به شخص پوتین بود، نه روسیه.»

4- ولی این‌که چرا حملۀ بیشتر برای تحقیر روسیه بود تا حمله بالای مراکز سوری؟ به‌خاطری‌که "عوعو" کردن ترامپ که تا چند روز قبل از حمله طول کشید، یک پیام برای رژیم سوریه بود تا مراکز نظامی‌اش را تخلیه نماید. به‌همین خاطر است که با شلیک بیش از 100 موشک، تنها خسارات مادی برجای ماند. از آن‌جایی‌که این رژیم به این تحقیرها عادت دارد، تأثیر این حمله بالای سوریه تازه نبود. این رژیم تحقیر شده و به تحقیر شدن عادت دارد؛ زیرا این عادت مزدوران است، که بادارشان هروقتی‌که منافع‌اش تقاضا می‌کرد، آن‌ها را بزنند. بسیاری از حوادث در گذشته این گفته را تأیید می‌کند و امریکا بعد از اتفاقات "خان شیخون" نیز این‌کار را انجام داد. به‌همین خاطر، این برای مزدوران نو نیست؛ بلکه آن‌ها برای قبول این‌کار "آموزش" دیده‌‌اند. بدتر از آن این‌است که مزدوران بعد از لت خوردن، پیروزی را جشن می‌گیرند؛ در حالی‌که چیزی‌که ما باید به‌یاد داشته باشیم، تأثیر آن بالای روسیه است، که این کشور بیشتر کشتی‌های جنگی و برخی از مراکزش را برای فرار از حمله تخلیه کرده بود. اگرچه حملات در نزدیکی موقعیت‌های این کشور-که خود را صاحب قدرت در سوریه می‌داند- بوده است، با آن‌هم به اساس بیانیۀ امروز وزارت دفاع روسیه، این کشور از دفاع هوایی‌اش برای دفع کردن حملات  استفاده نکرده است.

5- یک مقام روس در بیانیۀ صبح امروز، اعلام کرد که روسیه شکایتی را به شورای امنیت تسلیم خواهد کرد، و همین‌کار را هم کرد؛ زیرا شورای امنیت تصمیم گرفت که ساعت 15 به وقت گرینویچ جلسه داشته باشند. این‌کاری‌که روسیه کرد، همانی است که دولت‌های ضعیف در هنگام تجاوز انجام می‌دهند-که شکایت کردن است. روسیه درواقع مورد حمله قرار گرفته بود، اگرچه پایگاه‌هایش هدف قرار نگرفتند. این به‌خاطر این است که این کشور در سوریه می‌غرد و سرگردان است و هوای بزرگی اتحاد شوروی سابق به سرش زده است. پس این حمله، همان‌گونه که در بالا تذکر داده شد، این کشور را کوچک کرده و دوباره به‌جایش نشاند و روسیه جرئت هیچ اقدام مادی علیه حملات را نکرد. بدین‌گونه، حماقت سیاسی روسیه معلوم می‌شود که آن‌ها تلاش‌های دوامدار را در سوریه انجام می‌دهند؛ ولی با‌ آن‌هم صاحب اختیار در این کشور نبوده و تصمیم اصلی در دست امریکاست. آن‌ها از سال‌های طولانی از حضورشان در مصر درس نگرفته اند، که با یک "نوک قلم" سادات آن‌ها را از مصر بیرون انداخت. این به‌خاطری بود که امریکا در مصر صاحب اختیار بود؛ ولی روس‌ها این را درک نکرده بودند. آن‌ها امروزه این کار را درسوریه با انجام حملات وحشیانه بالای مسلمانان به نفع دیگران و به خاطر نفرت‌شان از اسلام  تکرار می‌کنند. این خشونت‌هایی‌که روسیه مرتکب شده، دست امریکا در پشت آن است و از یاد مسلمانان پاک نخواهد شد، و روزی ورق برخواهد گشت و ما برای زودتر آمدن آن‌روز دعاء می‌کنیم.

6- ولی درمورد چیزی‌که دربارۀ ائتلاف بین امریکا، انگلیس و فرانسه در پرسش ذکر ، باید گفت که این یک ائتلاف به‌معنی واقعی به شکلی‌که در میان دولت‌ها برای مقابله با دیگران به وجود می‌آید، نبوده؛ بلکه این یک اشتراک با اجازۀ امریکا بود. مثل چیزی‌که در عراق و سوریه اتفاق افتاد، با تشکیل ائتلاف بین‌المللی زیر بهانۀ مبارزه با تروریزم؛ در حالی‌که امریکا برای شرکت کردن انگلیس و فرانسه اجازه داده بود. ما این حالت را با جزئیات در اعلامیه‌های قبلی‌مان ذکر کرده‌ایم.

7- چیزی‌که دردآور است، اینست که کشور‌های بزرگ جهان در حال مداخله در سرزمین‌های ما و صاحب صلاحیت در آن‌ها  هستند، در حالی‌که دولتی که ما را متحد کرده و عزت مان را برگرداند، نداریم. امریکا به‌یاد دارد که در حرف و عمل حق‌العبورش را وقتی‌که به دریای مدیترانه داخل می‌شد، به والی دولت عثمانی در الجزیره می‌پرداخت. فرانسه به یاد دارد که چگونه وقتی‌که پادشاهش دستگیر شده بود، از خلیفۀ مسلمانان، "سلیمان قانونی" کمک خواست، و انگلیس هم به‌یاد دارد که چگونه به‌خاطر یک برنامۀ تئاتر از سفیر دولت عثمانی در لندن معذرت خواهی کرد.

چه وقت این‌همه اتفاق افتاد؟ وقتی‌که خلافت عثمانی در ضعیف‌ترین وقت خود قرار داشت و مجبور بود که معذرت خواهی را قبول نماید، در غیر آن جواب قوی‌تری داده می‌توانست. پس هرمسلمان باید با حزب التحریر برای اعادۀ حکم الله سبحانه وتعالی و خلافت راشده برمنهج نبوت، کوشش نماید. آن‌وقت است که اسلام و مسلمانان پیروز بوده و کفار شکست خواهند خورد.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيم﴾

 [روم: 4-5]

ترجمه: و آن‌روز مؤمنان از نصرت الهی شادمان می‌شوند. الله(سبحانه وتعالی) هرکه را بخواهد، یاری می‌دهد و اوست عزیز و رحیم.

ادامه مطلب...

تشدید بحران مواد نفتی؛ جنایتی‌که با ادامۀ رژیم سودان به سلسلۀ جنایات‌اش افزوده شد!

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

بحران موادسوختی در سودان که موجب ضربه زدن به حمل و نقل عمومی و موتر‌های شخصی در مرکز و دیگر شهرها شده، از یک هفتۀ اخیر بدین‌سو بالا گرفته است. انتظار صدها موتر در بیرون تانک‌های تیل، مانع رفت و آمد شده که در نتیجه، باعث آزار و اذیت مردم شده است. مردم توسط دروغ‌های مداوم از یک بدبختی به‌طرف دیگری برده می‌شوند، هیچ حمایتی از آنان صورت نمی‌گیرد و با آن‌ها به صورت غیر‌عادلانه رفتار می‌شوند.

باید دانست که سودان ۹۰درصد مواد سوخت(بنزین) مورد نیاز موتر‌های سبک‌اش را خود تولید می‌کند و تنها ۱۰درصد آن را از بیرون وارد می‌کند، در حالی‌که ۱۰۰درصد دیزل و یک مقدار زیاد گاز مایع مورد نیازش برای پخت و پز را از بیرون وارد می‌کند (منبع: سودان جیم الکترونیک) بحران مواد سوخت و دیگر بحران‌هایی‌که مردم ما در این چنین یک وضعیت ناهنجار از آن رنج می‌برند، محصول عوامل ذیل است:

  • بزرگ‌ترین بحرانی‌که مردم سودان از آن رنج می‌برند، بحران حکومت است؛ طوری‌که در این سرزمین به قوانین الله سبحانه وتعالی حکم نمی‌شود. در واقع، چه جنایتی بزرگ‌تر از این است؟
  • این حکومت، کشور را به وسیلۀ دساتیری‌که در آن چیزی جز پاسداری از طرح‌های ارائه شدۀ صندوق بین‌المللی پول نیست و از کاخ سفید صادر می‌شود، اداره می‌کند. طرح‌های از قبیل، بالا بردن کمک‌ها برای تأمین موادسوخت وغیره آیا خیانتی بزرگ‌تر از این وجود دارد؟
  • حکومت از تعیین کوچک‌ترین سیاستی‌که هدف از آن مراقبت از ارزش‌های اسلامی و شرعی مردم باشد، عاجز است.

ای مردم سودان! درد و بیماری را برای‌تان آشکار کردیم؛ حقیقت اینست که شریعت الله سبحانه وتعالی در حکومت، اقتصاد و تنظیم و ادارۀ امور امت تطبیق نمی‌شود، و بدتر از آن تعهد حکومت به غرب کافر است. نائب رئیس بخش تبدیل گروه‌های سودان به روز چهارشنبه، ۲۸ مارچ  ۲۰۱۹م در پارلمان گفت: «این قانون اساسی پارلمان، که محصول گفتگو‌های جهانی است، جدا از هر نوع پس‌زمینۀ دینی-خواه اسلامی یا هر دین دیگر- می‌باشد.»

 برعلاوه، همان‌طوری‌که قبلاً گفته شد، دوای این بیماری، برپایی دوبارۀ دین و قوانین الهی توسط تأسیس دولت خلافت راشده است، سپس طریقۀ کار همانند روز واضح می‌شود و مقصد، محسوس و عینی می‌گردد. بناءً این مکلفیت شما است تا عقیدۀ اسلامی را با یک روش واضح، آگاهی کامل و دادن قربانی زنده کنید؛ طوری‌که سبب ازسرگیری زنده‌گی اسلامی، تأسیس خلافت راشده به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم و آوردن شکوه و عظمت دین شود.

﴿لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ﴾

[الصافات: ۶۱]

ترجمه: (بلی) عمل کنندگان باید برای چنین کاری(پاداشی) عمل کنند.

ابراهیم عثمان(ابوخلیل)

سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

پاسخی به گزارش‌های گوناگون روزنامه‌ها

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

به تاریخ ۶ فبروری ۲۰۱۸م بعضی از روزنامه‌ها گزارش دادند که چهار تن به شمولی یک زن در شهر ایسکندیروم، مرکز هیتی در ترکیه زمانی بازداشت شدند که می‌خواستند در صفوف داعش برای جنگ مسلحانه در سوریه بپیوندند. آن‌ها بعد از تحقیق برای استماعیه‌ای جرمی‌شان به نزد قاضی حضوریاب شدند. از جمله‌‌ای افراد بازداشت شده ۳ تن آن‌ها حبس شدند و یکی از آن‌ها رها گردید. روزنامه‌ها این افرادی بازداشت شده را به حزب التحریر ارتباط دادند؛ در حالی‌که بدیهی است که اعضای حزب التحریر برای قصد مبارزه مسلحانه به سوریه بروند.

 دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه به صراحت اعلام می‌دارد که اشخاص بازداشت شده با حزب التحریر هیچ‌گونه ارتباطی ندارند. حقیقت اینست که یکی از اشخاص بازداشت شده، بنام رفعت حسن در گذشته‌ها با حزب التحریر ارتباط داشت، ولی ۸ سال می‌شود که حزب التحریر را ترک کرده و هیچ ارتباطی با حزب ندارد.

یک بار دیگر به صراحت اعلام می‌کنیم که: حزب التحریر در هیچ یکی از فعالیت‌های مسلحانه نه در سوریه و نه هم در جای دیگری دخالت دارد. حزب التحریر هیچ‌کسی را به مبارزۀ مسلحانه روان نکرده و در آیند هم به جنگ روان نخواهد کرد. ما می‌خواهیم که این حقیقت را به هرکسی یادآورد شویم که حزب التحریر یک حزب سیاسی اسلامی است که محدود به فعالیت‌های فکری و سیاسی می‌باشد. این حزب مبارزۀ مسلحانه را رد می‌کند؛ زیرا مبارزۀ مسلحانه در منهج نبوت برای تأسیس خلافت  شامل نیست. در نهایت، ما می‌خواهیم که این مسئله را به صورت عام به همۀ مردم دنیا، خصوصاً به تمام مسلمانان اشاره نماییم که رسانه‌ها قصداً می‌خواهند با پخش چنین گزارشاتی، حزب التحریر را در انظار مردم غلط جلوه دهند.

دفتر  مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه

ادامه مطلب...

یگانه پالیسی دولت تونس، فروش این کشور می‌باشد Featured

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

با گذشت هرروز برای ناظرین امورعامه واضح می‌گردد که یگانه پالیسی که دولت تونس برای حل بحران‌های اقتصادی و مالی در نظر دارد، فروختن دارایی این کشور به شرکت‌های استعماری تحت عنوان دروغین "اصلاحات نهاد‌های عامه" بوده و بهانۀ‌شان این است که این‌ها نهاد‌های ناکامی اند که بار اضافی بر بودجه بوده و باید ازبین بروند. حکومت تونس از طریق مطبوعات و وبسایت‌ها شروع به تبلیغ نمودن این پالیسی-فروش این کشور- منحیث یگانه راه‌حل نموده است. یوسف جاهد رئیس حکومت این تونس در مقابل پارلمان این کشور ناکامی دولتش را در بیرون‌رفت از بحران‌های اقتصادی و مالی پذیرفت، اما او ادعا کرد که این ناکامی به دلیل "اصلاحات عمده" بوده که توسط شورای وزیران تأیید گردیده است. وی اعلام کرد که او و دولتش مجبور بود تا به درخواست "اصلاحات عمده" عمل کرده و هزینۀ سیاسی آن هرقدر که باشد، او خواهد پرداخت.

گفتمان‌های دولتی و پالیسی‌های مطبوعاتی در مورد آماده‌ساختن رأی عامه برای قبول کردن تطبیق شرایط صندوق بین‌المللی پول(IMF) و در مورد واگذاری نهاد‌های عامه نیز ادامه دارد که دولت قبلاً به تطبیق آن بخاطر درخواست قروض بیشتر اقدام کرده بود. این راه‌حل‌ها، که توسط متخصصین بین‌المللی بانکداری که منحیث مشاور و وزیر در دولت بصورت پی‌در‌پی برای رسید‌گی به بحران مالی در تونس منصوب گردیده بودند، می‌باشند. فشار‌های بحران اقتصادی و مالی، هزینۀ بالای زند‌گی-که مردم تونس را تحت فشار قرار داده است- سقوط ارزش دینار، تداوم کار مردم با مالیات حرام، وغیره همه محصول تلخ تطبیق ده‌ها سالۀ نظام سرمایه‌داری و دستورالعمل‌های زیانبار صندوق بین‌المللی پول بوده که ما آن را قرار ذیل بیان می‌داریم:

1- برداشتن کمک‌های مالی دولتی

2- کاهش هزینه‌های دولت در بخش صحت

3- تحصیلات

4- آب و دیگر منافع مردم

5- خصوصی سازی نهاد‌های دولتی بخصوص در بخش‌هایی‌که مفاد بیشتر دارد تا شرکت‌های سرمایه‌دار بتوانند ثروت این کشور را غارت کنند.

هدف دستورالعمل صندوق بین‌المللی پول این است تا این کشور را واجد شرایط برای پرداختن قرضه‌های سودی(ربا) و ابزار بردگی دایمی بسازد.

پس ای مسلمانان! رژیمی‌که توسط استعماگران ایجاد شده باشد، فقط خدمتگار آن‌ها و محافظ شرکت‌هایی‌که ثروت کشورتان را غارت می‌کنند، خواهد بود، و با کسانی‌که می‌خواهند کشور را آزاد کنند و یا اقدام به افشاء ساختن قرارداد‌های "آزادی دروغین" می‌کنند، می‌جنگند. چنین رژیمی هیچ درنگی در فروختن ملکیت اتباع در شرکت‌های عامه نخواهد کرد؛ چنان‌چه در گذشته نیز ثروت‌های زیرزمینی‌اش را برباد داده و فروختن کشور را تحت عنوان تصمیم داخلی و این‌که هیچ ارتباطی با دیکته‌های خارجی ندارد، تزئین می‌کنند. رژیمی‌که نمی‌تواند شرکت‌های خود را اداره کرده، وضعیت مالی کشور را اصلاح و در مقابل فساد مبارزۀ جدی داشته باشد، هرگز نمی‌تواند کشور را رهبری کند؛ مگر این‌که آن را در قرض و ورشکستگی فرو ببرد.

ای مسلمانان! امروزه دولتی‌که از ما محافظت کرده و به نحوی شایسته از امور ما سرپرستی کند، نداریم. پس امروزه وظیفۀ اساسی ما این است که یک دولت واقعی را ایجاد کنیم تا بدور از هرنوع ارتباطات استعماری باشد؛ دولتی‌که در تصامیم خود از منافع امت محافظت کرده و نظام سیاسی و اقتصادیی را اتخاذ ‌کند که مطابق به اصول اسلام سیاسی‌اش باشد. باید بدانید که این وظیفه(تأسیس دولت خلافت) از جانب الله سبحانه وتعالی بالای همه مسلمانان، بخصوص بالای کسانی از اهل قدرت و نفوذ که توانمندی آن را دارند، فرض گردیده است تا باشد که امت فعلی و نسل‌های آیندۀ آن به دست این مزدوران ذلیل بیهوده تلف نگردند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه تونس

ادامه مطلب...

انقلاب سوریه با گذشت هفت‌سال به کدام‌سو روان است؟!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

انقلاب سوریه ششمین سال خود را با زخم‌های خونبار سپری کرده و دشمنانش تصور می‌کنند که این انقلاب پایان یافته است. اعمال دشمنانه در برابر انقلاب و بجا گذاشتن قربانی‌ها در طی 3 سال اخیر، دشمنان این انقلاب را خوشحال ساخت. آن‌ها گمان می‌کنند که کسی بر ای‌شان غلبه نخواهد کرد، اما نمی‌دانند که در سنت الله سبحانه وتعالی تغییر و تبدیل نمی‌آید. به گونه‌ی مثال: از فرعون با همه شأن و شوکت‌اش هیچ آثاری جز پند و عبرت برای صاحبان بصیرت نماند، اما موسی علیه السلام با نصرت پروردگارش جاویدانه ماند.

انقلاب سوریه از زخم‌های غوطه‌ی خویش رنج می‌برد، غوطه‌ای‌که نزدیک‌ترین نقطه‌‌ی مرکزی دمشق است. پس از آتش‌بس‏های ذلت‌باری‌که شهر دمشق را از محاصره‌ی انقلابیون کشید، دشمنان انقلاب تصمیم گرفتند تا آخرین حلقه‌ی این محاصره را نیز از بین ببرند. به این دلیل بعد از اخراج اهالی داریا، زبدانی، مضایا و قریه‌ی وادی بردی، دیدند که غوطه‌ی شرقی مانند خاری در حلقوم‌شان است و تصمیم گرفتند تا آن را نیز بکشند. به بهانه‏‌های واهی و دلایلی‌که فقط مورد توجه جنایتکاران جهان است، نخست روسیه و سپس امریکا با استخدام مزدورشان(بشار اسد) تصمیم گرفتند تا مجاهدین مسلمان غوطه را از آن‌جا دور ساخته، سپس حملات ظالمانه‌ی خود را زیر عنوان "جنگ علیه تروریزم" آغاز کردند. شورای امنیت در 24 فبروری، نشستی را دایر نمود تا به اتفاق آراء ادامه‌ی‌ حملات وحشیانه‌ی روسیه در غوطه را مهر صحه بگذارند و تصمیم طوری گرفته شد که بعد از 30 روز حملات توقف پیدا کند؛ مگر به استثنای مناطقی‌که به گفته‌ی آن‌ها افراطیون هستند.

در مقابل، تصمیم اهل غوطه در مورد انقلاب و مقتضیات آن(دفاع از جان، ناموس و سرزمین‌شان) تغییر نکرده و به جهانیان درس ثبات و استقامت منحصر به‌فرد‌شان، که برگرفته از ایمان به پروردگارشان است، نشان دادند؛ هرچند که در بین انقلابیون کسانی هستند که گوش به حرف دشمنان داده، هم‌صدا با آن‌ها برادران مسلمان خود را به افراط‌‌‎‌گرائی محکوم می‌سازند و به این شکل قتل و کشتار جنایتکاران مجرم هنوز ادامه داشته و هرگزتوقف نمی‌یابد؛ زیرا هرکسی‏ در برابر نظام بشار مجرم ایستادگی نماید، افراطی تلقی شده و به قتل می‎رسد.

با این همه، برای اهل غوطه دردآور نیست که نظام جنایتکار بشار باهمکاری روسیه و دیگر هم‌پیمانانش بالای‌شان حمله برده و آن‌ها را می‌کشند؛ چون از چنین نظام طاغوتی غیر از ظلم و جنایت چیزی دیگری انتظار نمی‌رود. اما چیزی‌که بر مسلمانان غوطه دردآور است، پشت خالی نمودن و صف‌شکنی جبهاتی بوده که با آن‌ها درین انقلاب شریک هستند و حالا تسلیم دشمن شدند. این جبهات در حقیقت مانند جبهۀ جولان است که بیشتر از چهل سال در منطقه‌ی جولان از طرف نظام بشار زیر عنوان مبارزه با یهود سازمان داده شده که هرگز جامه‌ی عمل نپوشید. هم‌چنان در جنوب سوریه اکنون گروه‌های مخالف اسلام‌گرا با اخذ پول‌های سیاسی دست‌بند زده شده ساکت نشسته‌اند و جز سرگرمی دیگر کاری ندارند. به همین ترتیب،  شمال غوطه و بعضی از مناطق "قلمون" هنوز تحت محاصره است، اما این گروه‌ها در انتظار اند که چه وقت از آن‌ها حمایت شود تا دست به فعالیت زنند.

به همین‌شکل، حومه‌ی حمص شمالی، که تحت محاصره قرار گرفته، بعد از اخراج اهالی شهر حمص قبل از سه سال و سپس اخراج اهالی منطقه‌ی "وعر" قبل از یک سال، گروهای حومه‌ی حمص شمالی ذلیلانه به تصامیم ذلت‌بار آتش‌بس تن دادند؛ آتش‌بسی‌که نظام سوریه آن را شکست. اما بدون این‏که این گروه‌ها بدانند که آتش‌بس‌شان در مورد حومه‌ی شمالی آن‌ها را نادم و پشیمان خواهد کرد که این ندامت و پشیمانی سودی نداشته و به سرنوشت همان ضرب‌المثل گاو سیاه مواجه خواهند شد؛ ضرب المثلی‌که گفتند: روزی گرگ، گاو سفید را می‌خورد؛ اما گاو سیاه عکس‌العملی نشان نداد و می‎گفت: گرگ گاو سیاه را می‌خورد و به من ربطی ندارد؛ روزی‌که تنها ماند و گرگ به خوردن آن شروع کرد؛ گفت: من همان روزی خورده شدم که گاو سفید خورده شد.

در مورد مناطق زیادی‌که تحت سیطره‌ی انقلابیون قرار دارد؛ از جمله: ادلب، حومه و حومه‌ی حلب غربی است. باید گفت که وابستگی انقلابیون هزینه‌ی بزرگ برای‌شان داشت و تأثیرات منفی بالای این مناطق گذاشت؛ چنان‌چه بعد از تسلط نظام سوریه بالای مناطق جنوب ادلب، انقلابیون دیگر نتوانستند که صفوف و هدف خود را یکی سازند و با حامیانی‌که در حقیقت این انقلابیون را در اسارت خود در آورده بودند، قطع رابطه نمایند. اما برعکس فعالیت‌شان زیر عنوان نجات غوطه به جنگ شعله‌وری در بین خودشان تبدیل گردید؛ آن‌هم پس از آن‌‌که ترکیه نظارتش را بر جبهات نظام بشار فعال ساخت؛ در حالی‌که شهر غوطه به زیر دود و باروت انواع سلاح‌ها سوخت و گروه‌های شمال سوریه در عوض نجات مردم غوطه، برای گرفتن مناطق آزاد شده از دست مجاهدین رقابت می‌کنند.

این جنگجویان یک‌تعداد ترک‌ها را داخل نمودند تا در نقاط متصرفه‌ی‌شان ثابت بمانند و یک‌تعداد دیگر نیز همرای اردوی ترکیه به بهانه‌ی حفاظت از امنیت ملی ترکیه در عملیات موسوم به "شاخه‌ی زیتون" شرکت نمودند. این گروها نقش ترکیه را در کنار امریکا در مورد پایان دادن به انقلاب سوریه فراموش کردند؛ امریکایی‌که نیروهای دموکراتیک سوریه را حمایت کرده تا پس از شکست داعش بر منطقه‌ی شرق سوریه تسلط پیدا کنند. پس ترکیه با شرکت‌اش در این عملیات در تثبیت نقاط مراقبتی‌که در کنفرانس "آستانه" به آن سپرده شده بود، می‌خواهد بر انقلاب مبارک سوریه خاتمه دهد؛ آن‌هم بعد از سرگرم شدن گروهای مخالف در جنگ ذات‌البینی خودشان، که دقیقاً این همان چیزی است که راه‌حل سیاسی امریکا را آماده می‌سازد.

با نظرگذرا بر واقعیت انقلاب سوریه در می‌یابیم که روسیه و ترکیه برای فراهم‌سازی حل و فصل انقلاب سوریه از طریق راه‌حل سیاسی امریکایی-چیزی‌که در ژینو1 طرح‌ریزی گردیده بود- تلاش می‌کنند و آن‌هم پایان دادن انقلاب سوریه از طریق تشکیل حکومت ائتلافی که مخالفین پراگنده‌ی سیکولر را همرای نظامیان جمع کند، صرف‌نظر از این‌که بشار اسد در آن باقی بماند و یا از قدرت کنار زده شود. پس روسیه تمامی ظلم و شکنجه را برای سرکوبی و تضعیف نمودن اراد‌ه‌ی مردم مسلمان سوریه به کار انداخته و می‌خواهد تا خطر آن‌ها را از نظام حاکم دور سازد. ترکیه با گذاشتن سرمایه‌ی خود راه قتل و کشتار مسلمانان بی‌گناه سوریه را هموار ساخته و می‌خواهد مناطق از دست رفته‌ی این حکومت مجرم وجنایتکار را واپس برایش تسلیم دهد.

در زیر صدای مرمی‌ها و ویرانه‌های‌که نظام مجرم بشار به جا گذاشته صدای مظلومانه‌ی مردم سوریه باقی مانده و تمام این توطئه‌ها را رد می‌کنند که مردم مسلمان و مخلص اهل شام، هنوز بر انقلاب مبارک‌شان اصرار ورزیده و مصمم سرنگون کردن این  رژیم جنایتکار هستند. حالا مردم با ایمان غوطه برای نظام مجرم سوریه و همکاران‌اش(روسیه و امریکا) ثابت ساختند که غوطه به هیچ‌وجه در برابر ظلم و وحشت‌ آنان تن نداده و هرگز در برابر دشمنان‌‌شان سر تسلیمی را فرو نمی‌آورند. هم‌چنان در شمال سوریه بسیاری از مردم منطقه توانستند که محیط‌شان را از کشتار حفظ کرده، جنگ و درگیری را رد نمایند؛ چنان‌چه بر یاری رساندن غوطه با باز نمودن جبهات ساحل تلاش کردند. بناءً انقلاب مبارک شام مادامی‌که به فرمان الله سبحانه وتعالی پایبند باشد، هم‌چنان خاری در چشم دشمنا‌ن‌اش باقی خواهد ماند و مستحق نصرت الله سبحانه وتعالی خواهد بود. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ﴾

[محمد: 7]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، اگر دین الله(سبحانه وتعالی) را یاری نمائید، الله(سبحانه وتعالی) شما را یاری می‌رساند.

نصرت الله سبحانه وتعالی وابسته  به نصرت و یاری رساندن دین‌اش بوده و می‌طلبد که دین الله سبحانه وتعالی به عنوان راه‌حل سیاسی به عوض نظام جنایتکار بشار قرار گیرد. و این‌که رهبری انقلاب را برای گروه آگاهی بسپارند که این طرح بزرگ را حمل نموده و برای احیای آن در زندگی تلاش می‌ورزد و آن طرح بزرگ نظام خلافت راشده برمنهج نبوت می‌باشد که مسلمانان در سایه‌‌اش آرامش یافته و بشریت را از تنگنای زندگی در زیر چتر نظام سیاه سرمایه‌داری نجات خواهد داد.

نویسنده: منیر "ناصر"

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک فلسطین: خلافت؛ عزت امت و منزلت قدس را باز می‌گرداند!

  • نشر شده در فلسطین

اعتماد به وعده و نصرتِ الله سبحانه وتعالی:

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُواْ فِى الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ غافر﴾

[غافر: 15]

ترجمه: همانا ما پیامبران خود و كسانى را كه ایمان آورده‏اند، هم در زندگى دنیا و هم روزىكه گواهان براى گواهى دادن به پا مى‏خیزند، یارى مى‏كنیم.

او تعالی نیز می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمْ وَعَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى‏ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِى لَا يُشْرِكُونَ بِى شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَسِقُونَ﴾

[نور: 55]

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) به كسانى از شما كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام داده‏اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمین جانشین قرار دهد؛ همان‌گونه كه كسانى پیش از ایشان را جانشین كرد، و قطعاً دینى را كه الله(سبحانه وتعالی) براى آنان پسندیده است، براى آنان استقرار و اقتدار بخشد و از پى ترس‌شان امنیّت را جایگزین كند، تا(تنها) مرا بپرستند و چیزى را شریك من نكنند، و هر كس بعد از این كفر ورزد، پس آنان همان فاسقان‌اند.

از تمیم داری روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَیبْلُغَنَّ هَذَا الْأَمْرُ مَا بَلَغَ اللَّیلُ وَالنَّهَارُ وَلَا یتْرُک اللَّهُ بَیتَ مَدَرٍ وَلَا وَبَرٍ إِلَّا أَدْخَلَهُ اللَّهُ هَذَا الدِّینَ بِعِزِّ عَزِیزٍ أَوْ بِذُلِّ ذَلِیلٍ عِزًّا یعِزُّ اللَّهُ بِهِ الْإِسْلَامَ وَذُلًّا یذِلُّ اللَّهُ بِهِ الْکفْرَ»

(رواه احمد)

ترجمه: اسلام تا جاییکه شب و روز رسیده‌اند، خواهد رسید. هیچ خانه‌ای چادری یا سنگی و گلی پیدا نمی‌شود که اسلام در آن داخل نگردد، این وعدۀ الهی با عزت عزیزان یا ذلت ذلیلان تحقق پیدا خواهد کرد؛ عزتیکه الله(سبحانه وتعالی) اسلام را بدان عزت خواهد داد یا ذلتیکه کفر را بدان ذلیل خواهد کرد.

ای مسلمانان! به پروردگار قوی و عزیز، سلطانی‌که مافوق همه سلطان‌ها، پادشاهان و فروعون‌هاست، اعتماد کنید؛ زیرا او سبحانه وتعالی بر بندگان خود مسلط بوده، هرکسی را بخواهد عزت می‌دهد و هرکسی را بخواهد ذلت می‌دهد و او تعالی صاحب خیر و برکت است و بر هرچیز قادر و توانا است. دین الله سبحانه وتعالی را نصرت دهید تا او تعالی شمارا نصرت داده و ثابت قدم‌تان گرداند. از سکوت در برابر منکر و تلاش‌های‌تان از بهر زینت حیات دنیا دست بردارید و برای برپایی دین با از سرگیری زندگی اسلامی بر خیزید، و نیز با جنرالان و ارتش‌های تان از بهر تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت، که وعدۀ پروردگار و بشارت رسول  الله صلی الله علیه وسلم است، نصرت دهید. بناءً شما جز الله سبحانه وتعالی کسی را یاور و مددگار ندارید، جز عمل به دین او تعالی هیچ چارۀ و راه‌حل ندارید و یگانه راه همانا تلاش و جهدتان با نفس و مال‌تان در راه الله سبحانه وتعالی است. پس با الله سبحانه وتعالی صادق باشید تا او تعالی با صداقت‌تان رفتار کند.

﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾

[یوسف: 21]

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) بر كار خویش تواناست؛ ولى اكثر مردم نمى‏دانند.

﴿إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَن يَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَقِبَةُ لِلْمُتِّقِينَ‏﴾

[اعراف: 128]

ترجمه: زیرا زمین از آنِ الله(سبحانه وتعالی) است، كه آن را به هر یك از بندگانش كه بخواهد به ارث مى‏گذارد و فرجام(نیك) از آنِ پرهیزكاران است.

امت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم صاحب رسالتی است که الله سبحانه وتعالی خود آن را برای به هدف رسانیدنش با حکمت پاسخ داده است. الله سبحانه وتعالی امت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را برمردمان دیگر شاهد گرفته تا این‌که بندگانش از عبادت بندگان به عبادت الله واحد، از تنگی دنیا به سوی فراخی، از ظلم ادیان دیگر به عدل اسلام رجوع کنند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ ارْكَعُواْ وَاسْجُدُواْ وَاعْبُدُواْ رَبَّكُمْ وَافْعَلُواْ الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ وَ جَهِدُواْ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَكُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَيْكُم فِى الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ اءِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَ فِى هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَ تَكُونُوا شُهَدَآءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّكَوةَ وَاعْتَصِمُوا باْللَّهِ هُوَ مَوْلَكُمْ فَنِعْمَ الْمَولَى‏ وَ نِعْمَ النَّصِيرُ‏﴾

[حج: 77 -78]

ترجمه: اى كسانى‌كه ایمان آورده‏اید! ركوع كنید و سجده نمایید و پروردگارتان را عبادت كنید و كار نیك انجام دهید، باشد كه رستگار شوید، در راه الله(سبحانه وتعالی) جهاد كنید؛ چنان‌كه شایسته جهاد(در راه) اوست، او شمارا(بر همه‏اى امّت‏ها) برگزید و در دین(اسلام) هیچ‌گونه دشوارى بر شما قرار نداد، آیین پدرتان ابراهیم(را پیروى كنید)، او كه شما را از قبل مسلمان نامید و در این(كتاب نیز مطلب چنین است) تا این پیامبر(صلی الله علیه وسلم) بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید، پس نماز بر پا دارید و زكات بپردازید و به الله(سبحانه وتعالی) تمسّك جویید، كه او مولا و سرپرست شماست، پس چه خوب سرپرستى و چه خوب یاورى است.

از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«یدعی نوح یوم القیامة، فیقول: لبیک و سعدیک یا رب، فیقول: هل بلغت؟ فیقول: نعم، فیقال لامته: هل بلغکم؟ فیقولون: ما اتانا من نذیر، فیقول: من یشهد لک؟ فیقول: محمد وامته، فتشهدون انه قد بلغ»

(رواه بخاری)

ترجمه: نوح(علیه السلام) در روز قیامت احضار میشود و وی میگوید: یا الله! از فرمان تو اطاعت میکنم و آنچه را که رضای تو در آن است، انجام میدهم؛ سپس الله(سبحانه وتعالی) برایش میفرماید: آیا دین را ابلاغ نمودی؟ میگوید: بلی، سپس برای امتاش گفته میشود که آیا دین را برای شما رسانیده است؟ امتاش میگوید: هیچ بیم دهنده‌ای برای مان نیامده است، الله(سبحانه وتعالی) میفرماید: چه کسی برایت گواهی میدهد؟ میگوید: محمد(صلی الله علیه وسلم) و امت وی. سپس محمد(صلی الله علیه وسلم) و امتاش گواهی میدهند، که نوح علیه السلام دینش را تبلیغ و به امتاش رسانیده است.

بنابر این، فرمودۀ الله سبحانه وتعالی چنین است:

﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا﴾

[بقره: 143]

ترجمه: و ما هم‌چنان شما(مسلمین) را به آیین اسلام هدایت کردیم و به سیرت نیکو بیاراستیم تا گواه مردم باشید و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) نیز گواه شما باشد(تا شما از وی بیاموزید).

بهترین امت با اندکی غفلت؛ اینک به سرعت در حال بیدار شدن: امت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم مدت اندکی در مکه مستضعف قرار گرفتند، سپس الله سبحانه وتعالی آنان را با اسلام عزت، تمکین و نصرت‌شان داد و اولین دولت اسلام در مدینۀ منوره برپاگردید، که پس از آن ارتش‌ها به هدف فتوحات و رسانیدن اسلام و برپایی دین در جزیرۀ عرب و از جزیرۀ عرب به شام، عراق، افریقا، آسیا و اروپا به حرکت افتاده و خیر را به همۀ مردم رسانیدند. اما مدتی بعد مسلمانان نسبت به دین‌شان بی‌پروا شده و از تطبیق احکام به سبب این‌که دنیا در قلب‌های‌شان داخل گردید، دور گردیدند. با این حال، جمعیت‌شان متفرق، صلیبی‌ها با آنان در میدان نبرد پیروز و سرانجام بیت‌المقدس را اشغال نمودند. هم‌چنان تاتار با آنان جنگید و بغداد، پایتخت خلافت را اشغال نمودند و آن‌قدر به قتل مسلمانان پرداختند که دریای خون جاری گردید؛ اما الله سبحانه وتعالی خواست تا امت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم دوباره از خواب غفلت خود بیدار شده و به ریسمان او تعالی چنگ بزنند. بنابرین، رهبری جهان را مؤمنین و قهرمانان بدست گرفت و بیت‌المقدس را آزاد نمودند، که حادثۀ "عین جالوت" و سرکوبی "تاتار" به وقوع پیوست.

امروزه هم، مسلمانان بار دیگر در غفلت قرار گرفتند، جمعیت‌شان متفرق و خلافت به سبب غفلت‌شان سقوط داده شد، اسلام از حیات مسلمانان رخت بسته و یهود یک بار دیگر بیت‌المقدس را اشغال نمود و دریای خون را در میان مسلمانان جاری ساختند. به یاری الله سبحانه وتعالی امت حضرت محمد صلی الله علیه وسلم، دوباره نهضت را بدست گرفته و به ریسمان الله سبحانه وتعالی چنگ زده و چنان‌چه تحت سایۀ خلافت راشده برمنهج نبوت زیست می‌نمودند، همان‌گونه دوباره جمع شده، دین را برپا و کفار، استعمارگران را سرکوب و اسلام را که همانا خیر و رحمت است، به همه جهانیان خواهند رسانید. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«...ثم تكون خلافة على منهاج النبوة ثم سكت»

(رواه احمد)

ترجمه: ...بار ديگر خلافت برروش و منهج نبوت میآيد، و بعد سكوت كرد.

کفار و هم‌پیمانان‌شان دشمنان امت اند؛ بناءً از آنان باید برائت جسته، پروژه‌های‌شان را نادیده گرفته و به زباله دانی انداخته شوند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا تَرْكَنُواْ إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيآءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ﴾

[هود : 113]

ترجمه: به ستمگران تمایل و تكیه نكنید كه آتشِ(عذاب) شما را فرا مى‏گیرد و(در این صورت) براى شما در برابر الله(سبحانه وتعالی) هیچ دوست و سرپرستى نیست؛ پس(ازهیچ ناحیه‏اى) مورد كمك قرار نخواهید گرفت.

دولت‌های کفر-در رأس آن امریکا، روسیه، انگلیس و دولت یهود- دشمنان اسلام اند و دراز ساختن دست مان به آنان و واگذارکردن قضایای مان در دست آنان جایز نیست. امروزه تمام حکام مسلمانان مزدوران استعمار بوده و تمام انرژی‌شان را از بهر ریشه‌کن کردن اسلام با ارزش‌ها و مفاهیم آن به خرچ می‌دهند و پیوسته تلاش می‌ورزند تا از بهر تثبیت نفوذ کفار در سرزمین‌های اسلامی از طریق پروژه‌های خبیث‌شان به این اهداف شوم‌شان برسند. یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های سیاسی کفار، ثبات دولت یهود در سرزمین مبارک فلسطین است؛ پروژه‌های سیاسی که طی آن عراق، شام، لیبیا و یمن را با آن نابود ساخته و ماموریت‌هایی‌که جنگ‌های قبیلوی و حساسیت‌های مذهبی را در بین مسلمانان دامن می‌زنند.

بناءً بر مسلمانان واجب است که ازین حکام و پروژه‌های‌شان بیزاری جسته و باید علیه‌شان و در برابر منکرات‌شان قیام صورت گیرد؛ زیرا آنان فرزندان‌مان را در مدارس به منهج و روشی تربیه می‌کنند که از دین خود بیزار باشند و زنان مسلمان را با برنامه‌های تخریبی‌شان هدف قرار می‌دهند، ثروت‌های‌مان را زیر نام سیاست‌های اقتصادی غارت می‌نمایند، جمعیت‌مان را متفرق ساخته و بابرنامه‌های خبیث‌شان بهترین فرزندان‌مان را به قتل می‌رسانند. رسول‎الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلَتَنْهَوُنَّ عَنْ الْمُنْكَرِ أَوْ لَيُوشِكَنَّ اللَّهُ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عِقَابًا مِنْهُ ثُمَّ تَدْعُونَهُ فَلَا يُسْتَجَابُ لَكُمْ»

(رواه ترمذی)

ترجمه: قسم به آن‌که جانم در دست اوست، یا امربه معروف و نهی از منکر را انجام می‌دهید یا بزودی الله(سبحانه وتعالی) بر شما کیفری نازل خواهد کرد که اگر برای دفع آن هم دعاء کنید، اجابت نخواهد شد!

سرزمین مبارک مبارک فلسطین از توطئه رنج برده و مشتاق آزادی است: سازمان آزادی‌بخش فلسطین، سلطۀ فلسطین و حکام مسلمین، دوستان یهود و جزء برنامه‌های امریکا و اروپا از بهر تثبیت دولت یهود در سرزمین مبارک فلسطین اند. معاملۀ قرن ادامۀ پروسۀ خاینانۀ صلحی است که تاهنوز در حق فلسطین و عرب‌ها خیانت صورت می‌گیرد. حل قضیۀ فلسطین جز با آزادساختن مسجدالاقصی امکان ندارد و و آزادساختن اقصی تنها با نصرت دادن امت اسلامی و ارتش‌های‌شان از بهر تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت امکان دارد.

تمام پروژه های غربی و توافقات خایینانه‌ای که در حق فلسطین، قدس و اهل آن صورت گرفته، به یاری الله سبحانه وتعالی با تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت، ریشه‌کن خواهد گردید. فلسطین سرزمینی است که الله سبحانه وتعالی آن را با برکت ساخته و سرزمین معراج، مرکز خلافت راشدۀ ثانی برمنهج نبوت خواهد بود. ان شاء الله!

عثمان طه

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه