تلفزيون الواقية: خواطر شامية "أفضل من ذي يزن!"
- نشر شده در ویدیوها
بسم الله الرحمن الرحيم
عضو حزب التحرير في ولاية سوريا
ولاية سوريا: خطبة جمعة ملاذ كرد يوم من أيام الله في رمضان!
للشيخ معاوية عبد الوهاب
عضو حزب التحرير في ولاية سوريا
دير حسان، 07 رمضان المبارك 1438هـ الموافق 02 حزيران/يونيو 2017م
تلفزيون الواقية: برنامج حواري شؤون الأمة
يسر المكتب الإعلامي المركزي لحزب التحرير أن يقدم لمتابعي وزوار صفحات المكتب الإعلامي المركزي برنامجاً حوارياً مرئياً جديداً من برامج تلفزيون الواقية بعنوان شؤون الأمة، يلتقي من خلاله الشيخ عدنان مزيان نخبة من أهل الفكر وحملة المبدأ يناقش معهم أهم القضايا التي تهم الأمة الإسلامية، فكونوا معنا..
(ترجمه)
حمد و ثنا و ستایش الله سبحانه وتعالی را سزاوار است که پروردگار عالمیان است و درود و رحمت اش بر جناب رسول الله صلی الله علیه وسلم، اهل و بیت او، یاران اش، کسانی که راه او را در پیش دارند، کسانی که عقیده اسلامی را جوهر ایمان خویش قرار داده اند و بر کسانی که در پی تطبیق شریعت الهی اند، باد.
روز جمعه ۲۶ می ۲۰۱۷م با ملاحظه هلال ماه ثابت گردید که هلال ماه رمضان مطابق شریعت اسلامی دیده شده است؛ لذا شنبه مورخ ۲۷ می ۲۰۱۷م اول ماه مبارک رمضان می باشد. در این برهه ی اساس ما(حزب التحریر-ولایه ترکیه) از الله سبحانه وتعالی می خواهیم تا این ماه را یک ماه پر فیض و با سعادت بر مسلمانان ترکیه و بر تمام مسلمانان جهان گرداند. امید است که این ماه یک ماه خوبی بر مسلمانان باشد و ما از الله سبحانه وتعالی می خواهیم تا ما را به شب قدر رساند تا باشد که این شب را در عبادت الهی سپری نموده و از آن لذت ببریم. آمین!
با تبریک گفتن این ماه، قلوب مان از عشق الله سبحانه وتعالی لبریز می گردد؛ به این خاطر که رمضان یک فضای خیر و برکت را برای ما به ارمغان می آورد. رمضان ماه قرآن است که با آمدنش زمین را از تاریکی های جهل و گمراهی به روشنایی علم و دانش و بصیرت تغییر می دهد. رمضان ماهیست که با آمدنش ما را از خواب غفلت بیدار نموده و بر تفکیک حق از باطل وادار مان می سازد. رمضان ماه رحمت، بخشش و نجات از آتش جهنم می باشد. ماهی است که حسنات را دوچند ساخته و ماه برگشت از گناهان به سوی الله سبحانه وتعالی می باشد. رمضان ماهی است که بر دیگر ماه ها پیشی گرفته و بهترین ماه در تناسب به دیگر ماه ها می باشد.
ما مسلمانان رمضان را بر یک دیگر تبریک می گوییم؛ در حالی که دولت های کفار با نظام حکومتی فاجرشان که بالای مسلمین حاکمیت دارند، در جنگ علیه مسلمانان دست به دست هم داده و یکی شده اند. با این حال که آن ها دشمنی شان را در مقابل اسلام افزایش می دهند، حکام مزدور سرزمین های اسلامی بدون کدام قید و شرط از مزدوری به آن ها دست نمی کشند. این رهبران کسانی اند که گران ترین چیزشان را که همانا حاکمیت الهی و عزت اسلام و مسلمانان می باشد به پست ترین و بی ارزش ترین چیز؛ یعنی به حاکمیت کفار عوض نموده اند. بناً ایشان کسانی اند که زنجیر برده گی را به گردن نهاده و تخم فتنه را به خاطر از بین بردن وحدت مسلمانان کاشته اند.
حزب التحریر-ولایه ترکیه رمضان شریف را به عنوان یک ماه رحمت و مغفرت پنداشته و آن را سبب وحدت مسلمانان می دانیم، این دقیقاً همان چیزی است که ما رمضان را ماه وحدت می دانیم. وحدت در ایمان، وحدت در اسلام، وحدت در غم، وحدت در شادی، وحدت در صیام و وحدت در ترقی و پیشرفت می دانیم. ما خواهان وحدت در آغاز و فرجام این ماه می باشیم، وحدتی که غم و شادی مان را در بر داشته باشد. مهم تر از همه ما این را وحدت دولتی می دانیم که همانا دولت خلافت است وبس. دولتی که همانند روزه ی رمضان مبارک سپر امت است.
بناً از الله سبحانه وتعالی استدعا داریم که تمام امت اسلامی را در این ماه مبارک زیر پرچم خلافت متحد سازد. ای پروردگار آسمان ها و زمین! ما را با دادن افتخار خلیفه اسلامی در چارچوب خلافت راشده-خلافت بر منهج نبوت- منت گذار. آمین!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه
(ترجمه)
سلمان، شاه عربستان سعودی و دونالد ترامپ رییس جمهور ایالات متحده به روز یک شنبه ۲۱ می ۲۰۱۷م مرکزی را زیر عنوان "مرکزجهانی مبارزه علیه افراط گرایی" به عنوان فرصتی که پیام افراطی را در وقت معین آن تبارز خواهد داد، به راه انداختند. این مرکز که به نام اعتدال یاد می شود، تحت یک سلسله همکاری های بین المللی به منظور مبارزه علیه افراط گرایی با تحلیل و بررسی آن و ترویج فرهنگ اعتدال به میان آمده است. ملک سلمان، شاه عربستان سعودی بر اهمیت این مرکز تأکید نموده و گفت: «ما مفاهیم اعتدال، برادری، اتحاد و مبارزه علیه افراط گرایی را گسترش خواهیم داد و آرزوی موفقیت این مرحله اساس را در جهت بزر فرهنگ انسانیت و ترویج صلح در این زمینه داریم.»
تصویر مضحک که توسط سلمان، شاه عربستان سعودی، دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا و السیسی رییس جمهور مصر در مراسم افتتاحیه ی این مجلس به تصویر کشیده شد، به عنوان یک الگو در سراسر جهان قرار گرفت. در حقیقت، این تصویر کاملاً ثابت نمود که حکام دست نشاندۀ سرزمین های اسلامی در ظاهر و باطن از دوستی با استعمارگران کافر، امریکا و بقیه کشورهای غربی-دشمنان دیرینه اسلام- دست بردار نیستند. میلیون ها مسلمان در سراسر جهان به صورت دقیق آن زیر کنترول و ضبط کفار قرار گرفته است که شاید هم در یک برهه ی حساس با وسایل تکنالوژیکی طبق طرح و برنامه اردوی ضد تروریستی شان از بین رفته و اعدام شده باشند. این در حالیست که، آن ها(قدرت های غربی و حکام دست نشانده ی آن ها) در تلاش اند تا رادیکالیزم، بنیادگرایی و افراط گرایی را با گمراه کردن و تحریف نمودن محصولات ایدیولوژی فاسد شان زیبا جلوه دهند .
رادیکالیزم از ریشه لاتینی "رادیکس" به معنی ریشه و بنیاد گرفته شده و نگرشی سیاسی است که به دنبال رسیده گی ریشه های مشکلات سیاسی و اجتماعی می باشد. رادیکالیزم در مطابقت با ایدیولوژی های غیر اسلامی؛ مانند: کپیتالیزم یا کمونیزم موازی با آن ها بوده و از دایره ی دموکراسی و هم چنان خشونت خارج نیست. به گونه مثال: حزب سیاسی ایتالیا، "رادیکال ایتالیایی" و حزب رادیکال فرانسه، از جمله سازمان های سیاسی و معتبری می باشند که در خصوص با شعارهای ضد اسلامی بنا یافته اند.
افراط گرایی؛ به نگرش های سیاسی، تلاش ها و دیدگاه های اطلاق می شود که وابسته به افکار غربی ها بوده و به عنوان یگانه دیدگاه درست در نزد آن ها محسوب می شود. در حالیکه، در عین زمان خلاف عقاید و سیاست های جهان می باشد. بناً ما می دانیم که افراط گرایی چپ؛ عبارت از رادیکال دموکراتیک و برابری طلبانه، انارشیزم و اشکال گوناگون از کمونیزم است. اما افراط گرایی راست؛ عبارت از ضد دموکراتیک و ضد مساوات طلبی، فاشیزم، نازیزم و ناسیونالیزم تحت نام نقض حقوق بشر وغیره، می باشد. اما اسلام در هر یک از این تعریفات مناسب نیست، نه در قوانین آن و نه در آن چه که در تاریخ تجربه شده است. هرچند، نه "پگیدا" در آلمان(اروپایی های وطن پرست علیه اسلامی شدن غرب) و نه هم سطح بی سابقه ی وطن پرستی گروه های افراطی در امریکا، نیازمند همکاری های بین المللی و مبارزه علیه این ها می باشند بلکه این گروه ها با وجود انجام خشونت هایشان، در آینه تروریست دیده نمی شوند؛ زیرا آن ها موازی با اساسات ایدیولوژی سرمایه داری یعنی نظام موجوده فعلی در حرکت بوده و خلاف آن پا از دایره نمی کشند.
اصطلاح بنیادگرایی در اوایل قرن نزدهم میلادی به عنوان یک واکنش مسیحی به تقویت مدرنیزم در دین و الهیات در مذهب کاتولیک پروتستان و جامه اسقفی به وجود آمد. بنیاد گراها دارای ارتباط مخصوصی می باشند. آن ها اتهام درگیری را خیانت تلقی نموده و همکاری با آن را دشمن رستگاری و حقیقت می دانند. آن ها از استراتیژی های تشویقی، باز آموزی و یا مصالحه به عوض دیالوگ استفاده می نمایند. با در نظرداشت تمام فصاحت و بلاغت سیاسیون غربی، رسانه ها و روشنفکران سیکولر در مقابل اسلام و مسلمانان و معرفی جدید تمام برنامه های ضد افراطی در نظام تعلیمی جهان غرب وغیره، نتیجه آن به طور کلی، بی رغبتی حقوق بشر، کثرت گرایی، هجوم بر سرزمین های اسلامی، بی علاقه گی در مقابل قتل عام میلیون ها مسلمان بی گناه توسط بوداییان، هندوها، بعثی ها و صهیونیست ها می باشد. این نوع افراط گرایی به عنوان سیاست های جلوگیری کننده در سطح دولت و بی نظمی های دماغی در سطح پایین تر از آن را تایید می کند، اما هیچ گاهی به عنوان تروریزم یاد نمی شود.
قسمی که جامعه شناسان و سیاسیون غربی نمی توانستند اسلام را با یکی از این تعریفات و واژه ها خلط نمایند، بناً آن ها واژه جدیدی را به نام افراط گرایی اسلامی اختراع کردند که امروزه غرب اسلام افراطی را به گونه زیر بیان می کند:
اسلام افراطی در کل عبارت از همان اسلام سیاسی و حرکت انقلابی اجتماعی می باشد که مسوولیت پیش برد آن را اقلیت مسلمانان به دوش دارند که پیروان آن خواهان احیای دوباره دولت اسلامی با در نظرداشت آن چه که اسلام سیاسی خواهان آن است، می باشند. آن ها اسلام را بدیل در مقابل دولت های دموکراتیک و نظام های اجتماعی غربی می دانند. (منبع: دفتر حمایت از قانون اساسی، براند بورگ، آلمان)
این تعریف کم یا بیش منطبق با تمام کشورهای غربی بوده و افراط گرایی اسلامی نیازمند شیوه های تروریستی می باشد. بر اساس تعریف غرب، تروریزم عبارت از خشونت علیه نظام فعلی که به منظور تقویت تغییر سیاسی همراه با اعمال جانی به کار برده شود، می باشد.
اما اگر امروز به جهان اسلام نظر کنیم با سوالاتی مواجه می شویم که دریافت پاسخ به آن ها ضروری می باشد. به گونه مثال: امروز کی زیر تهدید و وحشت قرار دارد؟ کی نظام موجوده اش را از طریق جنبش های سیاسی و انقلاب اجتماعی در قرن گذشته از دست داد؟ کجاست میلیون ها اطفال بی گناه که از اثر گرسنگی، زجر، قتل عام و یا هم به اثر حملات هستوی از بین می روند؟ کجاست زنان مسلمان که به شکل گروهی هتک ناموس گردیده و از بین می روند؟ و کجاست مردانی که آبرو و عزت شان را از دست می دهند؟ کیست که چنین جنایت ها را مرتکب می شود؟ کیست که به منظور تقویت تغییر سیاسی مرتکب اعمال تروریستی می شود؟ آیا این از دست آوردهای اسلام سیاسی است یا از دست آوردهای دست نشانده های جابر که زمینه افراط گرایی و بنیاد گرایی حقیقی قدرت های کفار غربی را در سرزمین های اسلامی فراهم کرده اند؟
بنابر این در پرتو این شرایط، دونالد ترامپ این دشمن اسلام و مسلمانان حالا وعده صلح و دوستی را در زمینه داده و رهبران سرزمین های اسلامی را مخاطب قرار داده و گفت: «در مقابل افراط گرایی اسلامی و بحران های اسلام گراهای افراطی که به نام حمایت از دین انجام می دهند، پیکار نمایید.» وی بسیار ماهرانه جنگ علیه افراط گرایی را جنگ میان حق و باطل درحالی عنوان کرد که نیروهای کشورش را برای استفاده ی بزرگ ترین بمب هستوی در مقابل اطفال و خانواده های بی گناه در افغانستان نیز تحسین و تقدیر نمود. او با فراخوانی بعضی از کشورها برای کناره گیری بین المللی و بیرون راندن تعداد از مسلمانان از سرزمین شان، هنوز به عنوان یک فرد عادل مسمی گردیده است.
این حکام دست نشانده خاین در سرزمین های اسلامی کسانی اند که تلاش دارند تا ایدیولوژی اسلامی را با مفاهیم استعماری رادیکالیزم، بنیاد گرایی، افراط گرایی و تروریزم خلط نمایند. جز این نیست که هدف شان همانا تقویت نظریه باشد که گویا اسلام یک ایدیولوژی شده نمی تواند و هیچ برنامه ایدیولوژیکی در جهت بدست آوردن اهداف شان و در تطبیق قوانین الهی ندارد. در همین حال آن ها شایعات پخش می کنند که ایدیولوژی سرمایه داری بهترین نوع نظام برای بشر می باشد. در حالی که آن ها فداکارانه و مخلصانه در خدمت تکه داران این ایدیولوژی مانند ترامپ دشمن دیرینه اسلام می باشند. علاوه بر این، در جهان امروزی داعیان این ایدیولوژی کسانی هستند که تشخص می نمایند، چه خوب است و چه بد، چه چیز عادلانه است و چه چیز غیر عادلانه، چی وسط طلایی است و چه بنیادگرا، رادیکال و افراطی؟ در حالی که الله سبحانه و تعالی می فرماید:
﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾
[انفال: ٣٦]
ترجمه: آن ها که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن(مردم) از راه الله خرج می کنند؛ آنان این اموال را(که برای به دست آوردنش زحمت کشیده اند، در این راه) مصرف می کنند، امّا مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد؛ و سپس شکست خواهند خورد؛ و(در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد.
نویسنده: زهرا ملک
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
(ترجمه)
رودریگو دوترته رییس جمهور فلیپین، برای عساکر اش اجازه داده تا دست به شنیع ترین جرم زده و او مسوولیت هرنوع خشونت عساکر اش را در قبال شهروندان در شهر میندانو به شمول تجاوز جنسی، به عهده می گیرد.
"دوترته" روز جمعه در شهر الیگان خطاب به تشکیلات پیاده شماره دوم اردوی فلیپین گفت: «من در هر حالت با شما خواهم بود. اگر شما پایین می روید، من هم پایین می روم مگر در برابر نتایج محکمۀ نظامی فقط تنها من مسوول خواهم بود.»
دوترته هم چنان افزود: «اگرشما بالای سه زن تجاوز کردید، آن وقت من خواهم پذیرفت که شما مثل من هستید و اگر شما با چهار زن ازدواج کردید و پسر حرامی به دنیا آوردید. در آن صورت شما توسط این شخص-به طرف وزیر دفاع اش(دیلفین لورنزانا) اشاره نمود- مجازات خواهید شد. وی هم چنان گفت: این فقط کاری است که من شما را برای انجام اش پشتیبانی می کنم.»
دوترته با نقض مستقیم قانون اساسی ۱۹۸۷م فلیپین گفت: «در جریان عملیات نظامی، شما خود فرمانده هستید. شما اصلاً نیاز به اخطار دادن به کسی ندارید، شما می توانید هرشخص را دستگیر کنید و هرخانه را مورد تجسس قرار دهید.»
این درست همان شخصی است که اخیراً رییس جمهور امریکا(ترامپ) وی را "مرد خوب" عنوان نموده گفت: «به کار خوب ات ادامه بده، تو کار جالبی را انجام می دهی.... خدا ترا برکت دهد.» این همان کسی است که به مثل شهردار شهر دفاوو در ولایت میندانوی فلیپین، از تجاوز گروهی حمایت کرد. دوترته مزاح ظالمانۀ را در مورد یکی از قربانیان تجاوز گروهی بیان داشت: «در یک جای یک زن به قتل رسیده بود در حالی که او بسیار مقبول بود. مگر این رویداد من را به قهر در آورد که چرا شهردار در نخست از او استفاده نکرد؟ چه ضایعۀ بزرگی!»
این است اصلیت تمدن غربی، جایی که افراد بد اخلاق را زمامدار امور مردم می گمارند. فرصت خوبی فرارسیده تا نظام فرسودۀ بشری را که چنین افراد را اجازه می دهد تا زمامدار رعیت باشند، از روی زمین دور نمائیم و یک نظم نوین جهانی را به اساس حقیقت تاسیس کنیم. این قرآن همان حقیقتی است که در ماه مبارک رمضان نازل شده است. معیاری که کذب را دفن نموده و تنها حقیقت را بلند می سازد.
این ماه ماهی پیروزی است، پس ای امت اسلامی! بشتابید و برای تاسیس یک نظم نوین جهانی کار نمائید و برای بشریت، عدالت را به ارمغان بیاورید. به چیزی بشتابید که الله تان را خوشنود می سازد و به منادی الله منان جواب دهید و همراه با دعوتگران بخاطر تاسیس خلافت راشده به منهج نبوت صل الله علیه وسلم، کار کنید.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾
[انفال: ۲۴]
ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید، به الله سبحانه وتعالی و رسول اش صلی الله علیه وسلم جواب دهید هنگامی که شما را به چیزی دعوت می کند که شما را زنده می کند، و بدانید که الله سبحانه وتعالی میان انسان و قلب اش دخالت می کند و بسوی او حشر خواهید شد.
نویسنده: عبدالناصر
عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
کابل بعد از انفجارهای خونین پیهم و تظاهرات مردمی اخیر، به تاریخ 6 جون، شاهد کنفرانس بینالمللی تحت نام "پروسه کابل" بود. در این کنفرانس نمایندگان 23 کشور به شمول سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپا و پیمان ناتو نیز اشتراک داشتند، که کنفرانس مذکور بدون کدام دستاورد مشخصی به پایان رسید.
حزبالتحریرـ ولایه افغانستان، کنفرانس "پروسه کابل" را ابتکار امریکایی در مقابل تلاشهای صلح مسکو میداند که این نشست همچو 40 نشست و کنفرانس دایر شدهای دیگر در مورد افغانستان، یک نشست ناکام و تلاش برای فریب افکار عامه میباشد. زیرا عامل اصلی جنگ و وحشت در افغانستان، همانا حضور درازمدت نظامی و اهداف استراتیژیک امریکا و ناتو در منطقه است، که تا به حال برای تحقق این اهداف؛ بیشتر نیازمندی به جنگ نسبت به صلح می بینند. از همین جهت، امریکا و ناتو از افغانستان منحیث یک پروژه نظامی در سطح منطقه استفاده مینمایند. در کنار این، در صورتیکه طالبان هم به پروسه صلح بپیوندند، تأثیری بالای اوضاع جنگ نخواهد داشت، همانطوری که پیوستن حزب اسلامی با دولت تأثیری نداشت. زیرا امریکا به منظور چرخش ماشین جنگیاش در افغانستان، داعش را قبل از قبل منحیث یک بدیل نظامی ایجاد نموده که تا به حال در پروسه صلح کنونی، حتی نامی از صلح با داعش هم برده نشده است.
بنابرین، مردم مسلمان و مجاهد افغانستان باید از صمیم قلب این را درک کنند که امریکا، ناتو و حکومت دست نشاندهاش تحت نام همچو پروسههای صلح به مردم امید کاذب می دهند. در حالیکه، با شدّت دادن جنگ میخواهند؛ از اعمال مخالفین مسلح برای منافع شان استفاده کنند، سپس آنها را وادار به گذاشتن سلاح نموده و از گروههای نظامی جهانی جدا و در نهایت قانون اساسی سیکولر افغانستان -که ساخته شدهای امریکا میباشد- را بالای آنها تحمیل کنند. در صورتیکه، گروهی این شروط امریکا را نپذیرد، آن گروه منحیث تهدید به منافع امریکا شمرده شده، که بالاخره تحت نام "تروریست" کشته و از بین برده میشوند.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر ـ ولایه افغانستان
ولاية سوريا: لقاء رمضاني رمضان ليس سوقا للنخاسة!
لقاء رمضاني بعنوان رمضان ليس سوقا للنخاسة! مع الشيخ أبو مصعب الشامي والمهندس علي عبد الرحمن.
عقر دار الإسلام، 06 رمضان المبارك 1438هـ الموافق 01 حزيران/يونيو 2017م
المسجد الأقصى: فعاليات الجمعة - رمضان المبارك 1438هـ
خبر:
از روز ۳۱ می تا ۳ جون سال روان میلادی شهر کابل شاهد سلسله ای از انفجارات و خشونت های خونبار بود. روز چهار شنبه ۳۱ می در نزدیکی سفارت آلمان انفجار مهیبی رخ داد، که بر اساس ارقام رسمی نزدیک به ۱۰۰ تن کشته و بیش از ۴۶۰ تن مجروح برجا گذاشت. درحالی که ارقام غیر رسمی و واقعی به مراتب بیشتر ازین می باشد، و تا هنوز ده ها تن در محل رویداد مفقود الاثر هستند.
روز جمعه ۲ جون صدها تن در اعتراض به ناتوانی دولت در مورد تأمین امنیت به مردم، در محل انفجار به تظاهرات پرداختند و خواهان کناره ګیری دولت به رهبری اشرف غنی رییس جمهور و عبدالله عبدالله رییس اجرائیه شدند، که با موج عظیمی از خشونت ها از سوی هر دو طرف(مردم و نیروهای نظامی) روبرو گردیدند و در اثر آن ۵ نفر کشته و ده ها تن دیگر زخم برداشتند. سپس به تاریخ ۳ جون در جریان مراسم تدفین و ادای نماز جنازه کشته شده ګان در تظاهرات، سه انفجار پیهم رخ داد که دست کم ۷ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی برجا گذاشت.
تبصره:
وقوع پیهم رویدادهای خونبار نگرانی از آینده را بر مردم چیره گردانیده و در میان مردم و سران سیاسی و قومی شکاف های قومی-زبانی را عمیقتر کرده است. در چنین وضعیت بحرانی انگشت انتقاد بسیاری از چهره های اتحاد شمال که اکثراً تاجک و فارسی زبان هستند، به سوی رییس جمهور، رییس شورای امنیت ملی، رییس عمومی امنیت ملی و قوماندان گارد عمومی ریاست جمهوری که افغان و پشتو زبان هستند، نشانه رفته است و دولت را با لحن تند در جلوگیری از حوادث خونین و برخورد تبعیض آمیز نژادی متهم نموده است. فلهذا نتایج متوقعی که ازین موج انفجارها و خشونت ها گرفته می شود قرار ذیل است:
۱. امریکا برای حفظ نیروهای اشغالگر خود در افغانستان و منطقه، قصداً دولتی دوسره؛ به رهبری رییس جمهور و رییس اجرائیه را حاکم ساخته است تا از داخل با شکاف و چندپارچگی قومی، نژادی، زبانی روبرو باشد و از بیرون در میان مردم هم فاقد مشروعیت باشد. در چنین وضعیت، دولت دچار ضعف، بحران های داخلی و عدم کارآیی در تمام عرصه های زندگی بوده و به ګونه متداوم نیاز به حمایت و پشتیبانه نیروهای اشغالگر را دارا می باشد.
۲. دولت دست نشانده امریکا در افغانستان، از بدو تأسیسش تا امروز به شیوه های ګوناګون، از جمله؛ قتل، ترور و خلع قدرت تدریجی تلاش نموده است تا سران قومی و مجاهدین اسبق را بعد از مفسد ساختن آن، از منصه قدرت کنار زدند، که دولت جان کری آخرین میخ را بر تابوت جهادیان اتحاد شمال که اکثراً تاجیک و فارسی زبان هستند، توسط مصالحه دولت با ګلبدین حکمتیار که پشتون و رقیب سرسخت آنان در جریان جنګ های داخلی بود، زد؛ تا سرحدی که عطا محمد نور سرپرست ولایت بلخ این نوع انفجار ها و برخورد های سرکوب ګرانه معترضین را «توطئه ناجوانمردانه و حمله مستقیم به یک جریان مشخص سیاسی» خواند. همچنان صلاح الدین ربانی، وزیر امور خارجه و سرپرست حزب جمعیت اسلامی افغانستان در صفحه رسمی فیسبوک خود نوشت،که به زودی موضعش را در مورد "تروریستهای داخل نظام و تصفیه حساب ملی با آن ها" اعلام میکند.
۳. این نوع سیاست های شاګردان ماکیاولی، فضای افغانستان را مملو از قومګرایی، نژادپرستی و زبان پرستی نموده و احساسات مردم را به تاجک و افغان، پشتون و فارسی زبان و… تجزیه نموده است، که همواره با اشغالګران و استعمارګران ممد واقع ګردیده و مسلمانان افغانستان را میان خود درګیر نموده، و مبارزه علیه اشغالګران و استعمارګران را کُلاً به باد فراموشی سپرده است.
۴. اګر به قوت، پیچیده ګی و تسلسل مدیرت شده ای انفجارات توجه کنیم در می یابیم که سطح مدیریت و قدرت این نوع انفجارات بلندتر از توانایی تخنیکی و امکانات نظامی ګروه های مسلح بوده و دلالت بر فراهم نمودن زمینه و امکانات توسط لانه های سیاه استخباراتی، سفارتخانه های کفار، نیروهای اشغالګر، به خصوص امریکا و قاتلین کرایی اش می کند؛ زیرا تمام شواهد انفجار دلالت برین دارد که تانکر منفجر شده توسط موشک و یا بمب افګن از هوا به زمین از فاصله بسیار دور مورد هدف قرار ګرفته است.
۴. دولت ضعیف و دوسره جان کری در اثر سرکوب معترضین یک بار دیګر ثابت ساخت که به حقوق و به زعم آنان "آزادی های دموکراتیک" مردم ارج نمی ګذارد و همواره در تلاش حفظ منافع کفار از طریق سرکوب اعتراض های مردمی و ادامه استبداد است. قسمی که سفارت امریکا در کابل هم با انتشار اعلامیه ای ګفت: «در حالی که از تظاهرات مسالمت آمیز در جامعه دموکراتیک استقبال می کند، در تظاهرات روز جمعه برخی عناصر سیاسی "تنگنظرانه" ازین فرصت استفاده کرده و به خشونت دامن زدند که به ګونه نفاق آمیز موقف سرکوب ګرانه دولت را تأیید و اعتراضات مردمی را "تنگنظرانه" خواند.
۵. در بعد بین المللی؛ انفجار مهیب روز چهار شنبه که در نزدیکی دروازه ورودی سفارت آلمان رخ داد، امریکا خواست پیامی را توسط این انفجار عظیم به آلمان و سایر رهبران کشورهای رقیب مخابره کند که امریکا می تواند در تمام سرزمین های استعمار شده منافع آلمان و دیګران را تهدید کند. پس نباید در قبال خواسته ها و تمایلات واشنګتن بی تفاوت ماند و یا هم مخالف آن عمل کند. چیزی که در سفر ترامپ به اروپا، در کنفرانس های ناتو و جی ۷ میان ترامپ و مرکل و سایر رهبران اروپا آشکارا به مشاهده رسید.
پس این یک حقیقت انکار ناپذیر است که قبل از ورود ایدیولوژی فاسد و مفسد سرمایه داری و نظام پلیدش دموکراسی، افغان ها چنین پدیدۀ انتحار و انفجار را در طول تاریخ اصلاً تجربه نکرده بود. انواع ګوناګون فساد، فحشا، فقر، بی کاری، انتحار و انفجار همګام با ورود اشغال و استعمار امریکا و ناتو به این سرزمین سرازیر شده است. پس تا وقتی که اشغال و استعمار صلیبی ها پایان نیابد، تسلسل این نوع حملات وحشیانه توسط دولت اول تروریستی امریکا و شرکای بین المللی و مزدوران محلی اش ادامه خواهد یافت. آنان همواره مسوولیت چنین حملات تروریستی را به دوش همان معلوم مجهول "گروه های تروریستی اسلامګرا" خواهد انداخت و برای توجیه شدت جنګ، ترور، وحشت علیه امت مسلمه و ازدیاد نیروهای اشغالګر، استخبارات و قاتلین کرایی شان در منطقه و افغانستان استفاده خواهد کرد؛ زیرا ما باید نظام پلید دموکراسی و دوستی با کفار محارب بالفعل را قبل از تجربه رد می کردیم، اما اکنون نتیجه طبیعی تطبیق این نظام کفری و عقد پیمان های ستراتيژیک و امنیتی با امریکا و ناتو همین ترور، وحشت، فحشا، فساد و ناامنی می باشد و بس. ولی هنوز هم فرصت است و می توان از صفر شروع کرد و مبداء سرمایه داری با نظام پلید دموکراسی و حکام خاین و مزدور را در تمام عرصه های زندګی رد نمود و برای تغییر بر منهج نبوت و تأسیس یګانه نظام مشروع "خلافت" کمر همت بست.
سیف الله مستنیر
رییس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه-افغانستان