دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

با تعلیم، فرهنگ و هویت امت اسلامی حفظ شده و با خلافت محافظت و تطبیق می شود!

  • نشر شده در سیاسی

فرهنگ امت اسلامی یک بخش از هویت  آنان است که بالای آن تمدن اسلامی استوار بوده و توسط همین فرهنگ مسلمانان اهداف و مقاصد خود را تعیین می کنند. به این ترتیب این فرهنگ دارای یگانه نظام بوده که اساس زنده گی آن ها را شکل داده و امور شان را تنظیم می نماید.

فرهنگ هر امت دارای عقیده ایست که از همین عقیده، قوانین، راه حل و نظام سرچشمه گرفته و علم، دانش و حوادث در گذشته نیز مرتبط به فرهنگ شان را دارا می باشند؛ مثل: روایت و تاریخ امت اسلامی. فلهذا این همه فرهنگ است. فرهنگ چیزی متفاوت از تمدن است؛ تمدن جهانی بوده و به کدام ملت وابسته نمی باشد؛ اما فرهنگ مشخصه ی شخصیتی یک ملت است که در حقیقت هویت آن ملت را تثبیت می نماید؛ طور مثال: می گوییم فرهنگ غرب و یا فرهنگ اسلام. ملت ها نیز به خاطر این که فرهنگ و نظام شان برسر قدرت باشد، باهم می جنگند و در تلاش اند تا از فرهنگ خود حفاظت نموده، آن را زنده نگه داشته و به نسل هایی بعدی برسانند.

یک ملت به خاطری که از فرهنگ خود حفاظت کرده بتواند، باید آن را در قلب ها و خاطره هایی افراد، از طریق تدریس در مکاتب و پوهنتون ها جای دهد؛ اما زمانی که انسان در نبود خلافت اسلامی، واقعیت نظام تعلیمی را در مملکت هایی مسلمان نشین بررسی می کند، درمی یابد که تعلیم فعلاً برای از بین بردن فرهنگ اسلامی در قلب هایی اطفال امت مسلمه استفاده می شود، نه برای احیایی آن.

هم چنین، ممالک غربی با همکاری حکام خیانت کار با یک پلان منظم در تلاش اند تا به جای فرهنگ اسلامی، فرهنگ غربی را جایگزین کنند و برای رسیدن به اهداف خود از طرق مختلف استفاده می کنند. آن ها حتی تحت نام پوشش گسترش آموزش، ساخت و ساز مدارس و پوهنتون ها، به سرزمین های اسلامی مبلغین روان می کنند. علاوه بر این بعضی از جوانان را برای تحصیل به کشورهایی غربی می فرستند و زمانی که افکارشان به افکار غربی مبدل شد، آن ها را دوباره به مملکت شان بر می گردانند و تشویق می کنند تا افکار و تعلیم غرب را در بین مسلمانان منتشر سازند.

به دستور اربابان خود این ها هنوز هم هر لحظه مواد تعلیمی را تغییر می دهند تا بتوانند تمام مسایل اسلامی را از تعلیم دور بسازند. برای این که تعلیم را صرف به یک راه، یعنی برای حفظ فرهنگ اسلامی در قلب هایی اطفال مان مبدل سازیم، باید سیاست تعلیمی یی را به وجود بیاوریم که در تمام جزئیات خود، عقیده ی اسلامی را مدنظر داشته باشد و در پی اشتباه و تضعیف آن کار نکند.

هدف اساسی این سیاست، به وجود آوردن شخصیت هایی اسلامی می باشد؛ شخصیت هایی که عقیده ی اسلامی را اساس فکر و مفاهیمی که در باره ی زنده گی دارند، بسازند که در نتیجه تمام مفاهیم شخصیت ها بالای عقیده ی اسلامی استوار می شود. آن شخصیت ها از تهداب درست و بدون تناقض برخوردار بوده، بنابرین آن ها می توانند مفاهیم درست در برابر مسایل عقیدوی داشته باشند. هم چنین یک پالیسی درست تعلیمی می تواند یک دید سالم و درست را در بین دختران و پسران امت اسلامی ایجاد نماید. فلهذا دین اسلام می تواند پاسخگوی تمام مسایل زنده گی اعم از سیاسی، اقتصادی و اجتماعی امت باشد.

این پالیسی می تواند آنان را به اسلام به نحوی آشنا بسازد که اسلام را در تمام مسایل زنده گی و شخصی خود معیار بگیرند. چنین پالیسی اولویت به یادگیری علوم اسلامی؛ مانند: فقه، حدیث، تفسیر، اصول و... می دهد و آن را به یک شاخصه ی خاص در تعلیم و تربیه متوسط؛ مانند: علوم طبی، انجنیری و محیط زیست بدل می کند. پالیسی که اولویت را به لسان عربی می دهد و آن را پشتیبان تعلیم ساخته و مانند دیگر مضامین برایش وقت و زمان می دهد. در دوران ابتدایی در این پالیسی اجازه ی درس دادن لسان های دیگر نیست تا اطفال بتوانند به طور کامل لسان عربی را یاد بگیرند. این پالیسی اجازه ی تداخل فرهنگ دیگر ملت ها را در نظام تعلیمی نمی دهد تا شاگردان مبادا زیر تاثیر دیگر فرهنگ ها بروند و به عقیده و فرهنگ خود شک پیدا کنند که قلب های شان ضعیف شود.

اگر معلومات در مورد فرهنگ های غرب داخل نظام تعلیمی شود، تدریس آن در دوره متوسطه با یک پالیسی خاص که با اسلام و قوانین آن در تناقض نباشد، صورت می گیرد؛ به طور مثال: مضمونی به نام فلسفه با تمام نواقص آن درس داده می شود و هیچ بخش آن بدون بیان نواقص آن تدریس نمی شود. این پالیسی تعلیمی به این معنی نیست که تدریس مضامین آزمایشی؛ مانند: کیمیا، فزیک، طب و انجنیری را مدنظر نمی گیرد؛ بلکه به آن ها نیز ارزش خاص می دهد و در مراحل مختلف تدریس، نظر به سن و سال متعلمین جابجا می گردد و بخش هایی برای آن ها در دوران ثانوی تعلیمی نیز آماده می کند. در این مضامین می توانند، نتایج دیگر ملت ها را بگیرند، در صورتی که مانند تیوری تحول داروین در تناقض با اسلام نباشد.

برای این هماهنگی ما نیاز به دولت مسلط بر خود که راه حل به تمام مشکلات در برابری با قوانینی که بالای عقاید ما استوار است، داریم. دولتی که تطبیق پالیسی تعلیم اسلامی را کند، دولتی که فرهنگ و هویت امت را مانند دوران قبل حفاظت کند، دولت اسلامی محافظ تمام این ها بوده و آن را به تمام ملت ها می رساند و همه گان را قناعت داده و از خود متاثر می گرداند؛ در حالی که خودش هرگز تحت تاثیر نرفته و پا برجا و استوار خواهد بود.

دولت اسلامی در ممالک فتح شده، عالمان و نظامیانی را می فرستاد تا به مردم آن سرزمین ها اسلام و زبان عربی بیاموزند. در پهلوی مساجد، آن ها مکاتب نیز اعمار می کردند و این مکاتب به نام رهبران مشهور خلافت نام گذاری می شد؛ مانند: مکتب صلاح الدین رحمه الله در قدس. هم چنان دولت اسلامی در عصرهای گذشته، از سرزمین های فتح شده اکتشافات تمدنی و علمی را که در تناقض با اسلام نبود می گرفت. چنان چه رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز افراد را به دیگر ممالک می فرستاد تا علوم و فنون را یاد بگیرند؛ مانند: علم منجنیق وغیره و هیچگاه به افراد نمی گفت که فرهنگ روم یا فارس را بیاموزند.

حضرت عمر رضی الله عنه دیوان را منحیث سبک مدیریت آموخت و هیچگاه فرهنگ پارسیان را از آن خود نکرد. حاکم دولت اسلامی تعلیم را در اولویت قرار داده و از مسئولیت هایی کلان خود می دانست. مانند رسول الله صلی الله علیه وسلم که اسیران جنگ بدر را در صورتی رها می کرد که آن ها به ۱۰ تن از مسلمانان خواندن و نوشتن می آموختند.

این دولت تعلیم رایگان با هزینه بیت المال به مردم ارایه می دهد و هم چنان لابراتوار، کتابخانه و دیگر نیازهایی تعلیمی را فراهم می سازد. در این دولت تدریس مکاتب و پوهنتون هایی دولتی و خصوصی یکسان می باشد. دولت اسلامی اجازه نمی دهد که فرهنگ غرب در سرزمین اسلامی تدریس شود. برعلاوه، جلو تبلیغ مبلغان غرب را که سبب بی راه شدن اطفال ما می شود، می گیرد.

این همه صرف به مردم سرزمینی است که عقیده شان بر مبنای ایدیولوژی اسلام شکل گرفته باشد و چنین دولت غمخوار امت خود می باشد و به اطفال امت خود کمک می کند تا این که در هر عرصه ی زنده گی دانش پیدا کنند و بهترین عالمان شوند. اجتهاد، فقه و شریعت را مانند دیگر مضامین؛ چون: انجنیری، فزیک، کیمیا، طب وغیره بیاموزند. عالمانی که شریعت اسلامی و امت اسلامی را بر سر شانه های خود گذاشته و آن را در بین تمام جهان و تمام نسل ها درجه اول می سازند.

اسلام یک دولت قدرت مند و تاثیر گذار با ایدیولوژی خاص خود می باشد، نه یک دولت درهم پاشیده که هر قدرت زبون آن را ببلعد. این وضعیتی خلافت دوباره بوده که به اذن الله سبحانه وتعالی به طریقه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم به وجود خواهد آمد.

حزب التحریر یک تصویر روشن در مورد پالیسی تعلیمی و تربیتی دارد که ما را به هدف خاص می رساند و تمام این ها در قانون اساسی آن نوشته شده و کتابی زیر عنوان " مبادی نظام تعلیمی و تحصیلی دولت خلافت " دارد.

نویسنده: بارا المنسرح

 

 

ادامه مطلب...

حکم قرارداد دوینی و نصفه گی که در افغانستان رایج است

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

به عبدالجمیل قامع

پرسش:

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

در افغانستان قرارداد و معامله ای رایج است که ما صحت و سقم آن را نمی دانیم. این قرارداد به گونه ای است که شخص فقیر گوساله یک ساله و یا ده ماهه را برای یک و یا دو سال می چراند و پرورش می دهد. اگر گوساله مؤنث بود و باردار شد و چوچه به دنیا آورد؛ شخص فقیر، شیر گاو و چوچه اش را به عنوان مزد دریافت می کند و گاو را به صاحبش تسلیم می دهد. و یا هم بعضی اوقات قبل از به دنیا آمدن چوچۀ گاو، گاو را می فروشند و پولش را دو تقسیم می کنند؛ اما اگر گوساله مذکر باشد آن را می فروشند و پولش را بین صاحب گوساله و پرورش دهنده آن تقسیم می کنند. هم چنان گونه دیگر این قرارداد چنین است که گوساله نگه داشته شده را می فروشند و منفعت آن را دو تقسیم می کنند. صورت اولی قرارداد را دوینی و صورت دومی را نصفه گی می گویند. پس حکم این قراردادها چگونه است؟ الله متعال شما را جزای خیر دهد!

پاسخ:

وعلیکم السلام ورحمت الله و برکاته!

یکی از شرایط اجاره در اسلام معلوم بودن اجره و مزد کار است که نباید مجهول باشد. این مسئله در "کتاب نظام اقتصادی اسلام" در بخش اجره و مزد کار، صفحه 91 چنین ذکر شده است: «شرط مال اجاره این است که معلوم باشد یا دیده شود و یا به وصفی توصیف شود که مجهول بودن آن را دور سازد، چون رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد فرموده است:

«إذا استأجر أحدکم أجیرا فلیعلمه أجره»

[ رواه دار القطنی عن ابن مسعود]

هنگامی یکی از شما کارگری را استخدام کرد، مزد کارش را معلوم کند.

مزد اجاره جایز است که پول باشد و یا بدیل آن. بدیل خواه مال باشد و یا منفعت و یا هر شی که به آن قیمت و بها تعیین شود. پس به همین دلیل جایز است بدیل تعیین گردد، اما به شرط که مقدار آن معلوم باشد و در غیر آن قرارداد و معامله درست نیست. بطور مثال: اگر به دروگر بخش نامعلوم کشتزار اجاره داده شود، به دلیل مجهول بودن مزد قرارداد درست نیست، اما اگر به یک حصه ای معلوم که 20 درصد کشتزار است اجاره داده شود، قرارداد درست است. هم چنان جایز است که به جای پول، مزد کارگر خوراک و پوشاک تعیین شود، و یا هم برعلاوه خوراک و پوشاک، معاش نیز برای او تعیین گردد؛ چون این کار در شیر دهی زنان برای اطفال نظر به این فرموده الله سبحانه وتعالی جایز است:

﴿ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ

[بقره: 233]

خوراک و پوشاک مادران شیر ده به گونه نیکو بر عهده پدر و صاحب فرزند است.

پس اگر در برابر شیر دهی تعیین نفقه و البسه جایز است، در سایر معاملات هم جایز می باشد؛ زیرا همه اجاره است و شیر دهی هم یک نوع از اجاره محسوب می شود.

نتیجه این است که معلوم نمودن مزد هنگام بستن قرارداد لازم است تا اگر کارگر از کار استعفا بدهد منازعه به میان نیاید، زیرا اصل در معاملات و قراردادها این است که جنجال و منازعات در بین مردم به وجود نیاید و به همین دلیل مزد باید معلوم باشد. چنان چه در مورد رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده:  

«إذا استأجر أحدکم أجیرا فلیعلمه أجره»

(رواه دارالقطنی عن ابن مسعود)

هنگامی یکی از شما کارگری را استخدام کرد، مزد کارش را معلوم کند.

هم چنان احمد از ابی سعید روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم از گرفتن کارگر قبل از تعیین مزدش منع فرموده است؛ مگر این که مزد آن کار معلوم باشد و اجاره برگذار شود و هنگام اختلاف در مقدار مزد به اجره مثل همان کار رجوع  گردد... این موضوع بطور کامل در "کتاب نظام اقتصادی اسلام" بخش اجاره موجود است، در صورت ضرورت می توانید به آن مراجعه فرماید.

از لابلای این موضوع درک من از پرسش شما قرار ذیل است:

شخص فقیر گوساله یک ساله و یا ده ماهه را برای یک یا دو سال پرورش می دهد اجره و مزد او چگونه است؟ اگر گوساله گرفته شده مونث باشد و آن را پرورش داد تا گاو شد در این صورت چهار حالت ذیل قابل ذکر است:

1-      اگر در جریان پرورش این گاو چوچه به دنیا آورد، مزد آن شخص فقیر همان گوساله نوزاد و شیر گاو است. سپس گاو را به مالک اش تسلیم می دهد.

2-      یا گاو را قبل از تولد چوچه اش می فروشند، نصف قیمت گاو را بدیل مدت پرورش گوساله به شخص فقیر می دهند.

3-      اگر گوساله ای را که شخص فقیر برای پرورش و چراندن گرفته بود مذکر باشد، بعد از یک سال یا دوسال پرورش آن گاو را می فروشند و پول آن را دو تقسیم می کنند.

4-      شخص فقیر گاو را نگهداری می کند و بعد از فروش منفعت بین صاحب گاو و شخص فقیر تقسیم می شود.

اگر پرسش شما چیزی باشد که در فوق ذکر کردم، حکم شرعی آن موقوف به معلوم بودن مزد و مدت پرورش است که قرار ذیل بیان می گردد:

  • در حالت اول؛ به دلیلی که مزد نامعلوم است معامله و قرارداد جایز نمی باشد، چون مزد چیزی است که گاو مونث به دنیا بیاورد و این یک امر مبهم است.
  • قرارداد در حالت دوم جایز است؛ زیرا مزد معلوم می باشد که نصف قیمت گاو در صورت فروش آن است و جانبین بر این مسئله توافق کرده اند.
  • معامله در حالت سوم هم جایز است، چون مزد شخص فقیر نصف قیمت گوساله درصورت فروش آن است که جانبین قبلاً توافق کرده اند.
  • در حالت چهارم؛ تعیین منافع که دو تقسیم می شود باید واضح و معلوم باشد، چون مزد برای جواز قرارداد لازم است و اگر معلوم نباشد جایز نیست.

برادر شما عطا بن خلیل ابورشته

ادامه مطلب...

مژده به تعقیب کننده گان جریده " الرایه" اینک شماره 121 این جریده به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

 جریده "الرایة " از بقیه نشرات در جهان امروزی کاملا متمایز می باشد؛ چون اوضاع سیاسی جهان را به بحث گرفته و راه حل های واقعی آن را از دیدگاه ایدیولوژی اسلام برای جهانیان به ویژه امت مسلمان به بیان می گیرد.

در این شماره بخوانید:

  • سرمقاله: به مناسبت یاد بود از آغاز انقلاب شام... درس های روشن گرانه برای تصحیح مسیر انقلاب و عبرت های که انقلابیون را باید بیدار کند؛
  • ستم وحشیانه ای چین برمسلمانان ترکستان شرقی: از سلسله پاسخ های امیر حزب التحریر، عالم بزرگوار عطاء بن خلیل ابورشته؛
  • جهان با بد ترین بحران انسانی پس از جنگ دوم جهانی مواجه هست!
  • دولت اردن جنگ اش را علیه اسلام ادامه می دهد: شباب حزب التحریر را زندانی کرده و تعذیب می کند؛
  • مقامات بنگلادیش یک تن از شباب حزب التحریر را به دلیل امر به معروف و نهی از منکر بازداشت نمود؛
  • پا فشاری امریکا بر راه حل هایش در یمن از  لابلای اهداف دیرینه آن؛
  • موصل: آزادی که بهای آن مرگ، دور شدن از سرزمین و نابودی کامل؛
  • بالا گرفتن کشمکش ها در شرق اوکراین، نمونه ی از انحطاط اخلاقی قدرت های بزرگ در جنگ است؛
  • پادشاه اردن و مسئولين امریکایی در جستجوی  پیداکردن راهی در جنگ علیه اسلام اند؛
  • کنفرانس جهانی بخش زنان حزب التحریر تحت عنوان:" خلافت و تعلیم: احیای عصر طلایی" در جاکارتا پایتخت اندونیزیا برگزار شد؛
  • حکومت فلسطین حدود 40 تن از شباب حزب التحریر را از زندان رها کرد؛
  • امریکا در سوریه برای بقا و حفظ نفوذش از استفاده هیچ نوع وسیله دریغ نمی ورزد؛

اختطاف و تعذیب بعضی شباب حزب التحریر در تانزانیا.

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

از گناه بزرگ تهمت بستن علیه حزب التحریر دست بردارید خاتمه یافتن حضور هند و امریکا در حقیقت پایان بخشیدن فساد در منطقه است

(ترجمه)

رژیم فاسد پاکستان مقابل کمپاین راستین حزب التحریر-ولایه پاکستان که بخاطر رهایی "نوید بت" راه اندازی شده بود، با افتراها و دروغ ها پاسخ داد. گناه نوید بت این بود که این رژیم را بخاطر زمینه سازی با "آخند بهارت" و تن دادن به ثقافت فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی هندوهای مشرک افشا می نمود، و هم چنان اردو و نهادهای امنیتی پاکستان را بخاطر خیزش علیه امریکا و حضور هندوستان در منطقه بطور مکرر فرا می خواند؛ زیرا همین ها بودند که همیشه مردم مسلمان پاکستان را با بم افگنی ها از دیر مدت بدینسو به خاک و خون کشانده اند. در عین حال جواسیس دولتی "روزنامه داون" بدون در نظرداشت قواعد ژورنالیستی بتاریخ ۲۳ فبروری ۲۰۱۷م مطلبی را در صفحه انترنتی شان نشر نمودند که ملیشه ها با سایر افراد در انفجار زیارتگاه دست داشتند.

در گزارش خبری این چنین تذکر بعمل آمده است: «از میان سه تیم، یک تیم آن به پنجاب غرض دستگیری اعضای حزب ممنوعه ی التحریر فرستاده شد. گفته می شود که این حزب منحیث فراهم کننده انفجار با مردی که خود را در زیارتگاه انتحار نمود، دست داشت.» متن کامل این گزارش را می توانید از لینک ذیل دریافت نمایید:

www.dawn.com/news/1316402/militants-facilitators-behind-shrine-blast-traced-cm-told

حزب التحریر-ولایه پاکستان به افراد این رسانه که در نشر این خبر دخیل بودند، نصیحت می کند تا به درگاه الله سبحانه وتعالی که بصیر و سمیع است مخلصانه توبه کنند، چون او تعالی هیچ گناهی را به شمول اتهام بستن فراموش نمی کند. برای آن ها لازم بود تا با دفتر مطبوعاتی ما در تماس شده و در مورد این اتهام و هر اتهام دیگر رژیم شیطان صفت علیه دعوت گران خلافت می گیرد را بررسی کنند، همان گونه که حقایق در این اعلامیه مطبوعاتی به نشر رسیده است. بمنظور وضاحت بیشتر این اعلامیه به خواننده گان معزز باید گفت: کی را می خواهید آگاهانه گمراه خطاب نمایید؟ در حالی که الله سبحانه وتعالی می فرماید:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَینُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ)

[حجرات: ۶]

ای كسانی كه ایمان آورده ‌اید! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق كنید، مبادا به گروهی بدون آگاهی(از حال و احوال شان و شناخت راستین ایشان‌) آسیب برسانید، و از كرده خود پشیمان شوید.

تا جایی که این مسأله به خود رژیم کثیف ارتباط می گیرد، آن هایی که علیه داعیان خلافت توسط اعمال شیطانی ایستاده اند، فعلاً از قعر قلعه ها پایین افتاده اند که این خود امت را از دشمنان شان نجات خواهد داد. رژیم پاکستان بعوض این که مقابل واشنگتن و دهلی نو ایستاده گی کنند که قاتلان، جاسوس ها و سازمان های اصلی در عقب همه خونریزها می باشند و پاکستان را از مدت های طولانی بدینسو مورد حمله قرار می دهند، که در اصل این عمل رد الفساد حقیقی است؛ آن ها با نسبت دادن این اتهام کاذب، ثابت کردند که رد الفساد در اصل پوشانیدن حقایق می باشد که آن را ضرب عزب و یا برنامه طرح اقدام ملی نامید که به منظور خاموش ساختن صدای اسلام راه اندازی شده است.

این کار همیشه داعیان مخلص را در پاکستان هدف قرار داده است، بخاطری که حزب التحریر شدیداً انفجار سهوان را تقبیح می کند و هر آن کسی که این عمل اندوهگین را انجام داده است، خواه مسلمان باشد یا غیر مسلمان از طرف اسلام قابل تقبیح می باشد و در آخرت مجازات سنگینی به سراغ آن شخص خواهد آمد. با گفتن این دروغ حکام پاکستان وضعیت شان را تصدیق کردند که از جمله کسانی اند تا زمانی که از طرف واشنگتن برای شان پول می آید، هیچ پروای مرتکب شدن به گناه عظیم تهمت بستن را ندارند. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

(وَیلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ)

[همزه: ۱-۳]

وای به حال کسی كه عیبجو و طعنه ‌زن باشد! ‏همان كسی كه دارایی فراوانی را گرد می‌ آورد و آن را بارها و بارها می ‌شمارد. ‏آخر گمان می ‌برد كه دارایی اش بدو جاودانگی می ‌بخشد!

این عمل شان ثابت نمود که حکومت پاکستان با واشنگتن و دهلی جدید برای دایم وفادار می باشند و از طریق چنین اقدامات شان علیه کسانی می جنگند که برضد صلیبیون امریکایی در افغانستان و هندوهای اشغالگر در کشمیر می رزمند و برای تاسیس  دوباره خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت دعوت می کنند؛ چنان چه با موجودیت خلافت می توان فسادگرایی های دشمن را به طور یقینی خاتمه داد، ولو که به هر شکل جبهه گیری شود.

حزب التحریر به قیادت خود که همانا احیای دوباره خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت است، ادامه می دهد که بامدادِ آمدن آن نزدیک است، حتی فراتر از تفکر آن هایی که بخواهند تصورش را بکنند. حقیقتاً چون قریش هم چنان از دیدن دستاوردهای دعوت مسلسل اسلام هوش و حواس خود را از دست دادند و از بس که مایوس و نگران شدند، برخاستند و با تمام قوت بر استعمال تهمت زنی بر محمد صلی الله علیه وسلم و اسلام شروع کردند. این نوع اذیت و اتهام شان روند پیشرفت اسلام را متوقف نساخت، بلکه در نتیجه ظهور اسلام سرعت گرفت، چون برای افراد مخلص و فهیم این کاملاً آشکار است که آن ها دارای چی نوع شخصیت های اند، به همین خاطر می خواهند حکام جابر را برطرف و مردم را از شر ظلم شان نجات دهند.

حزب التحریر بر این خبر کاملاً یقین دارد، کامیابی که مسلمانان با آمدنش جشن خوشحالی برپا می دارند، فقط دولت اسلامی است که به منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم می تواند تاسیس شود و در آن منهج خواستن نصرت از اهل قدرت و قوت که همانا افسران ارتش می باشد، شامل است.

حزب التحریر متعهد است که بعد از گرفتن قدرت منحیث یک دولت واحد در نخستین ساعات کاری اش فوراً سلطه و حکمرانی که بالای نیروهای امنیتی ما توسط ردالفسادهای حقیقی رهبری می گردد، لغو می نماید و منطقه را با بریدن سر مارهای شان که همانا حضور دیپلمات ها، استخبارات نظامی کفار؛ مانند: امریکا و سلطه هندوها می باشد، پاکسازی می نماید. بعد از احیای دوباره خلافت، حقیقت برملا و دروغ افشا خواهد شد.

چنان که الله سبحانه وتعالی می فرماید:

(بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ)

[انبیاء: ۱۸]

بلكه(ما چنین نمی‌ خواهیم و) حق را به جان باطل می ‌اندازیم، و حق مغز سر باطل را از هم می ‌پاشد و باطل هرچه زودتر محو و نابود می‌ شود.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

 

ادامه مطلب...

معامله همکاری دفاعی هند فقط برای فلج ساختن دایمی اردوی بنگلادیش قبل از بازگشت خلافت راشده ثانی می باشد

(ترجمه)

خبر

هفته گذشته "سوشما سوآراج" وزیر امور خارجه هند بعد از دیدار از بنگلادیش، سفر برنامه ریزی شده حسینه واجد به هند در ماه اپریل ۲۰۱۷م اعلام گردید. او در جریان دیدارش از هند، سیاسیون بنگلادیش را ترغیب نمود تا چندین قرارداد همکاری دفاعی و خریداری وسایل نظامی را با کمپنی های هندی به امضا رسانند. هند حاضر است ۵۰۰ میلیون دالر کریدت برای بنگلادیش جهت خریداری وسایل نظامی از تولید کننده های دولتی هند پیشنهاد کند.

تبصره    

بنیاد سیاست خارجی سلطه جویانه هند در قبال همسایه گان اش و اساس سیاست دکترین نهرو(Nehru)، عبارت از پالیسی توسعه طلبانه برای برتر قراردادن هند در آن نیم قاره می باشد. بدین ترتیب هند به صورت خسته گی ناپذیر پس از ۱۹۴۷م تلاش برای گسترش تسلط فرهنگی، سیاسی، نظامی و ازهم پاشیدن تمامیت ارضی بالای ممالک همسایه؛ مانند: بنگلادیش، پاکستان، نیپال، سریلانکا، بوتان، افغانستان و مالدیف نموده است. کشتار مداوم و بی دلیل شهروندان بنگلادیشی در امتداد مناطق سرحدی، فقط یکی از  این موارد سیاست متجاوز و توسعه طلبانه هند می باشد. حال ما می بینیم که هند تمایل دارد تا بنگلادیش را داخل یک پیمانی نماید که این کشور را تابع کشور دشمنش می سازد.

اردوی بنگلادیش و گارد سرحدی این کشور(BGB) همیشه مانع بزرگ تمایلات سوء هند برای تغییر دادن بنگلادیش به یک ایالت تابع خود برای منافع بیشتر استراتیژیک و سرکوب تاسیس اسلام سیاسی در منطقه بوده است. از طریق انتصاب و حمایت از جاسوس وفادارش حسینه به حیث صدراعظم بنگلادیش، هند بشکل سلطه جویانه با همکاری استراتیژیک ایالات متحده امریکا کنترول مطلق بنگلادیش را دنبال می کند. در سال ۲۰۰۹م ما شاهد همکاری حسینه با هند برای کشتن افسران مخلص اردوی بنگلادیش در "پیلخانه" بودیم که هدف آن از بین بردن گارد سرحدی بنگلادیش(BGB) که خط نخست دفاعی این کشور است می باشد، تا روحیه اردوی بنگلادیش را از بین ببرند.

 حسینه به شکل هدفمند تلاش تضعیف روحیه اسلامی نیروهای نظامی بنگلادیش را توسط ابزارهای مختلف مخرب انجام می دهد. یک مثال برجسته ی آن سال گذشته دست بند "راکی"(دست بند مراسم مقدس هندویزم) می باشد که این دست بند را در بعضی ساحات مرزی از سوی افسران اناث نیروهای امنیتی هند، در دستان عساکر مسلمان بنگلادیشی قرار دادند که در عرف هندویزم این پیام را می رساند که به طرف مقابل عهد کردند که از آن ها حفاظت خواهند کرد.

 هفته ی قبل در روزنامه ملی هند چاپ گردیده بود که نیروهای امنیتی آن کشور برای گارد سرحدی بنگلادیش ورزش یوگا(Yoga) برای راحتی بیشتر و دوری از فشار روانی(استرس) تعلیم خواهند داد که یک کار کاملاً مسخره در مقابل مردم بنگلادیش است! از یک سو نیروهای سرحدی هند به کشتار افراد ملکی در امتداد خط مرزی ادامه می دهند، از سوی دیگر همین قاتلین برای گارد سرحدی بنگلادیش تحت نقاب استراحت بیشتر، ناتوان شدن را برای گارد سرحدی این کشور فراهم می کنند.

برای تابع ساختن بیشتر گارد سرحدی بنگلادیش، با ورزش یوگا هر دو نیرو(گارد سرحدی بنگلادیش و نیروهای امنیتی سرحدی هند) هم چنان توافق بر اشتراک و عمل به اعتماد سازی، اعمالی هم چون آموزش مشترک، تمرینات مشترک و تمرینات تفریحی؛ مانند: قایق رانی، بایسکل سواری، کوهنوردی و... و هم چنان نمایش گروهی با پروگرام های فرهنگی دید و وادید خانم ها و اطفال شان را نمودند.

با نظر انداختن به واقعیت فوق، معامله پیش نهادی جدید هند یک گام مخرب دیگر برای تسلط بر اردوی بنگلادیش به شکل پنهانی تحت نام همکاری دفاعی توسط هند در حال طرح ریزی است. دلیل موجودیت اردوی بنگلادیش در قدم نخست حفاظت این سرزمین از تجاوز هند است؛ مانند سایر امت در بنگلادیش، اعضای این نیروی دفاعی همیشه روحیه اسلامی برای فتح هند را در خود نگهداشته است.

مگر دولت اجیر حسینه بشکل برنامه ریزی شده اعمالی را انجام می دهد که همه نشانه ها و آثار اسلام را از بین نیروها ریشه کن کند. افسرانی که ریش دارند، مجبور به تراشیدن آن شده و پوشیدن لباس های کوتاه(که عورت شان را ظاهر می کند) در جریان فعالیت های وظیفوی شوند، افسران زن در محیط کاری و بسا جاها نمی توانند حجاب بپوشند. همراه با این طرح زیان آور فرهنگی، حال معامله ننگین و ضد کشوری همکاری با دشمن هند مطرح می گردد. اگر خلافت امروز ظهور کند ماشین آلات نظامی کمک شده یک بار دیگر برای فتح دوباره هند از طریق جهاد استفاده خواهد شد.

بدین ترتیب خریداری وسایل نظامی کم کیفیت از هند اشتباه خودکشی استراتیژیک خواهد بود؛ هند هرگز یک بنگلادیش قوی را نمی خواهد، چون بنگلادیش این توانمندی را دارد که نقطه آغاز برای تاسیس خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت گردد.

محمد شیراز عضوی دفتر

مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگلادیش 

 

ادامه مطلب...

واکنش های شدید علیه دولت ترکیه در پی دستگیری حدود 300 تن از طرفداران حزب التحریر در این کشور

در پی تجمع اعتراضی در مقابل مدیریت امنیت استانبول بخاطر بازداشت"محمود کار" رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه ترکیه و "عثمان یلدیز" یک تن از همکاران وی، 300 تن به شمول زنان و اطفال با واکنش شدید مامورین امنیتی مواجه شده و بازداشت شدند. این در حالی است که حزب التحریر بتاریخ 5 مارچ 2017م قصد داشت کنفرانسی را تحت عنوان "چرا جهان به خلافت نیاز دارد؟" برگذار کند.

رسانه های بزرگ در ترکیه و ده ها رسانه ای دیگر از روزنامه ها گرفته تا شبکه های اجتماعی و سایت های خبری، اخبار این بازداشتی ها را پوشش دادند. تعداد زیادی از نویسندگان، روزنامه نگاران، مسئولین اتحادیه ها و انجمن های صنفی جلوگیری از این کنفرانس و بازداشت های فوق الذکر را ستمی تلقی نمودند که خلاف آزادی اندیشه و بیان و خلاف چیزی است که دولت همواره ادعای آن را می کند. هم چنان این را زنگ خطری بر خود دانستند که هرگاه دولت را انتقاد کنند، به سرنوشت جوانان و طرفداران حزب التحریر دچار خواهند شد، و  از استبداد دولت به شدت انتقاد کردند.

یک تعداد از نویسندگان مردم را به همخوانی با حزب التحریر فراخوانده گفتند: «هر یک از ما باید خود را تحریری بخوانیم، چون این حزب کار مادی و تروریستی انجام نداده و همواره بر انجام کار فکری و سیاسی اصرار دارد، و  افزودند: وقتی "هیرت" نویسنده ارامنه‏ی کشته شد، هرکدام از سیکولار ها در تجمع شان می گفتند: "من هیرت ام". ایشان هم چنان افزودند: مسلمانان این دولت را بخاطر وعده هایش که در ابراز اندیشه های شان آن ها را آزاد می گذارد حمایت نمودند، ولی حال دیده می شود که به تمام وعده هایش پشت کرده و این آزادی اندیشه صرفا برای مخالفان اسلام اعم از سیکولار ها، دموکرات ها، چپگرا ها، لیبرال ها، همجنس بازان و منحرفین در نظر گرفته است.

ایشان اضافه نمودند: دولت وقتی مانع کنفرانس حزب التحریر شد که سه یا پنج جریان از ولگردهای که مربوط به چپگراها، سیکولار ها و دموکرات ها می شوند و تحمل شنیدن سخن از حکومت اسلامی و خلافت را نداشتند، اعتراض نموده بودند.»

یکی از خواهران نویسنده گفت: «نمی دانستیم ماده ای در قانون ترکیه وجود دارد که مسلمانان را بخاطر آزادی اندیشه ی شان مجازات کند که جایگزین ماده 163 قانون جزای ترکیه شده، ماده ای که مسلمانان را بخاطر فعالیت های فکری و سیاسی شان که به هدف احیای دوباره اسلام به منصه حکم است، محکوم می کند.»

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه