یکشنبه, ۲۲ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
نشست سه جانبه آذربایجان و اهداف پشت پرده آن
بسم الله الرحمن الرحيم

نشست سه جانبه آذربایجان و اهداف پشت پرده آن

(ترجمه)

پرسش:

برای نخستین بار به تاریخ 2016.08.08م نشست سه جانبه ای با حضور سران کشورهای روسیه، ایران و آذربایجان در باکو پایتخت آذربایجان برگزار شد. در بیانیۀ اختتامی این نشست گفته شده که سران کشورهای یاد شده در این گردهمائی مسایل گوناگونی را به بحث و بررسی گرفتند؛ از جمله: روابط میان کشورهای سه گانه، همکاری های اقتصادی، گذرگاه شمال-جنوب، مبارزه با تروریزم، بحران سوریه، اوضاع افغانستان، تجارت مواد مخدر، بنیادگرائی، جنایات فرامرزی، تجارت غیر قانونی اسلحه، تجارت انسان وغیره. تمام این مسایل در یک روز به بحث و بررسی گرفته شد! پرسش این است که آیا این یک تبلیغات رسانه ای است و یا این که یکی از مسایل یاد شده، محور بحث بوده و سائر موارد در این نشست به طور ضمنی مطرح گردیده است؟ پرسش دیگر این که می دانیم ایران و آذربایجان بر محور سیاست های امریکا می چرخند، بنابر این آیا امریکا در این گردهمائی نقشی دارد یا خیر؟ و اگر دارد هدف اش از راه اندازی چنین گردهمائی چیست؟

پاسخ:

بلی! این دقیق است که تمرکز نمودن روی این همه مسایل گسترده در یک یا دو جلسه و یا در یک و یا بخشی از یک روز معقول نیست، اما به نظر می رسد که موضوع اقتصادی اصل هدف این نشست بوده، به ویژه ساخت گذرگاه اقتصادی موسوم به(گذرگاه شمال-جنوب). هم چنین باید گفت که امریکا در این نشست نقش اصلی و اساسی را دارا می باشد و آن این که می خواهد روسیه را از چین به دور نگهداشته و با سرگرم نمودن آن در این گذرگاهی که از روسیه تا آذربایجان و سپس ایران و کشوهای خلیج امتداد دارد، آن را از لحاظ اقتصادی ضربه زند. برای بهتر روشن شدن این مسئله موارد زیر را به بحث و بررسی می گیریم:

نخست: سائر مواردی که در بیانیه اختتامی این نشست تذکر داده شده در این گردهمائی از اهمیت زیادی بر خوردار نمی باشد، جزئیات آن قرار ذیل است:

  1. در مورد افغانستان باید گفت که هیچ یک از این کشورهای سه گانه هیچ گونه تسلطی در قضایای افغانستان ندارند، بلکه یگانه دولت مؤثر و فعالی که تمام قضایای این کشور را در اختیار دارد امریکا می باشد، و حکومت افغانستان به صورت کامل زیر تسلط آن قرار دارد. بنابر این نام بردن از افغانستان در بیانیه یاد شده از جمله مسایل ضمنی و حاشیه ای می باشد!
  2. جنایات فرامرزی و تجارت انسان از جمله اولویت های فعالیت مشترک کشورهای یاد شده به شمار نمی رود تا جهت بحث و بررسی آن نشست مشترک سه جانبه ای را راه اندازی نمایند.
  3. و اما در خصوص بحران سوریه، باید گفت که روسیه و ایران نیاز دارند برای تلافی نمودن شکست هائی که در آن جا متحمل شده اند با یکدگر گفتگو و هماهنگی هائی را انجام دهند. از آن جائی که آذربایجان در بحران سوریه هیچ دخلی ندارد، دانسته می شود که این نشست به منظور بررسی بحران سوریه راه اندازی نگردیده، به ویژه با توجه به این که نشست مذکور به پیشنهاد آذربایجان راه اندازی شد. شبکه خبری i24 news به تاریخ 2016.08.08م در گزارشی گفت: «آن چه نظر را به خود جلب می کند این است که این گردهمائی سه جانبه که قرار است روز دو شنبه راه اندازی گردد، در نوع خود اولین گردهمائی است که به پیشنهاد رئیس جمهور آذربایجان در جریان گفتگوی تلیفونی که در فبروری گذشته با همتای روس اش داشت، دایر گردید.» پس این بدان معنی است که این نشست که به پیشهاد و دعوت آذربایجان دایر گردیده، ارتباطی به بحران سوریه ندارد، زیرا آذربایجان در بحران سوریه هیچ نقشی ندارد.
  4. مبارزه با تروریزم، مواد مخدر و فعالیت های قاچاق سلاح و عبور و مرور مسلحین، به ویژه میان آذربایجان و روسیه به صفت گذرگاهی برای مجاهدین به سوی قفقاز، چنان چه قبل ها در جریان جنگ های چچن در سراسر دهه نهم قرن بیست جریان داشت، این ها مواردی است که اگرچه روسیه در جریان گردهمائی از آن یاد نمود، چنان چه تلویزیون روسیۀ امروز به تاریخ 2016.08.08م در خبری گفت: «رئیس جمهور پوتین در جریان دیدار سه جانبه با همتای ایرانی و آذربایجانی اش حسن روحانی و الهام علی اوف روی نیاز به ممانعت از ترانیزیت سلاح و مواد مخدر و عبور و مرور مسلحین از خاک سه کشور تأکید نمود. پوتین در این دیدار که روز دو شنبه 8 اگست انجام شد خواستار گسترش تبادل معلومات در مورد فعالیت گروه های تروریستی میان این سه کشور گردید.» اما روسیه می تواند چنین مسایلی را در دیدارهای دوجانبه با آذربایجان و بدون نیاز به نشستی با مشارکت رئیس جمهور ایران حل و فصل نماید. بنابر این مسئلهٔ ترانیزیت سلاح و عبور و مرور مسلحین مشکلی است که روسیه و آذربایجان با آن دست و پنجه نرم می کنند، زیرا عبور و مرور مسلحین معمولاً از طریق آذربایجان صورت می گیرد و اما موضوع مواد مخدری که از افغانستان صادر می گردد و از طریق ایران و آذربایجان ترانیزیت می شود، اگرچه دارای تأثیر می باشد اما برای این کشورها-به خصوص در شرایط کنونی- در اولویت قرار ندارد تا نشستی این چنینی برای بحث و بررسی آن راه اندازی گردد.

دوم: به این ترتیب دیدیم که موارد یاد شده، اگرچه تا حدودی اثر گذار می باشد، اما اهمیت اش در حدی نیست که برای آن نشست سه جانبه ای به اشتراک این سه کشور برگزار گردد. آن چه باقی ماند همانا موضوع اقتصادی است که هدف اصلی راه اندازی این نشست را تشکیل می دهد، به ویژه مسئله ساخت گذرگاه اقتصادی موسوم به گذرگاه(شمال-جنوب). برای بیشتر روشن شدن موضوع اینک می پردازیم به معلوماتی که در بیانیه اختتامی مذکور در مورد امور اقتصادی از آن یاد شده و هم چنین اظهاراتی که در خصوص این موضوع منتشر گردیده است:

  1. در بیانیه اختتامی گفته شده است: «قرار شد روسیه، ایران و آذربایجان اقداماتی را جهت گسترش زیربناهای مواصلاتی روی دست گیرند، این اقدامات شامل ساخت گذرگاه(شمال-جنوب) می گردد. چنان چه هر سه کشور می کوشند تلاش هائی را جهت پیوند دادن زمینه های حمل و نقل منطقه ای و هدف مند به منظور ساختن زیربناهای مواصلاتی اقتصادی پر سود و با امن را به خرج دهند. کشورهای سه گانه قصد دارند قدم هائی را به منظور گسترش ساخت و ساز زیربناهای مواصلاتی، به منظور بهبود امکانات موجود حمل و نقل مسافرین و کالاها از طریق گذرگاه مواصلاتی بین المللی(شمال-جنوب) بردارند. در بیانیه هم چنین اشاره شده به این که مسکو، تهران و باکو کار مشترک عملی شدن پروژه های جدید را جهت پیوند دادن راه های آهن، در چهارچوب برنامه های گسترش و بهبود امکانات گذرگاه حمل و نقل بین المللی(شمال-جنوب) هم چنان ادامه خواهند داد. (به نقل از روسیه امروز 2016.08.09م)
  2. اظهارات روحانی رئیس جمهور ایران در مورد هدف این کنفرانس، آن جا که گفت: «این کنفرانس فرصت های رشد گسترده میان این کشورها را فراهم خواهد نمود.» (صفحه انترنتی شبکه العالم 2016.08.08م)
  3. برجسته ترین هدف این کنفرانس که رسانه های روسیه منتشر نمودند، است. چنان چه آژانس خبری سبوتنیک روسیه به تاریخ 2016.08.08م خبری را منتشر نموده و در آن از پروژه مشترک و عظیم روسیه و ایران نام برد که قصد دارد با کانال سویس مصر رقابت نماید. یعنی قرار است این پروژه تا حدی با کانال سویس مصر رقابت نماید؛ چنان چه طول این گذرگاه به 7200 کیلومتر رسیده و شمال اروپا را از طریق ایران، روسیه و آذربایجان به هندوستان و دولت های خلیج پیوند دهد. وزیر خارجه ایران اعلام نمود که این پروژه به نفع ملت های ایران، آذربایجان، روسیه و سراسر منطقه خواهد بود، زیرا این پروژه بدیل خوبی برای مسیر بحری کانال سویس بوده و با راه اندازی آن، هزینه ها و زمان لازم برای حمل و نقل کاهش خواهد یافت.
  4. شبکه روسیه امروز نیز به تاریخ 2016.08.08م در خبری گفت: «رئیس جمهور روسیه قبل از برگزاری این نشست در اظهاراتی گفته بود که همکاری های سه جانبه میان روسیه، ایران و آذربایجان راه را به سوی عملی شدن چندین پروژه جدید در نزدیکی دریای خزر باز خواهد نمود. وی هم چنین گفت: قرار است چندین موضوع مطرح شده را در این دیدار سه جانبه به بحث و بررسی گیریم.»

به این ترتیب هدف اساسی از برگزاری این کنفرانس همانا همکاری های اقتصادی، به ویژه ساخت گذرگاه شمال-جنوب می باشد. این پروژه نسبت به سائر پروژه های اقتصادی مطرح در کرانه های بحری خزر از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد، زیرا سائر کشورهائی که در سواحل این بحر موقعیت دارند به این نشست فراخوانده نشدند. بنابر این مطرح شدن بحث این پروژه ها در کنفرانس یاد شده بیشتر بحث آینده بوده تا عملی نمودن آن و عملی شدن آن در آینده های نزدیک بعید به نظر می رسد تا زمانی که میان کشورهای همجوار دریایی خزر در مورد آن به تفاهم رسند. گذرگاه یاد شده مربوط به سه کشور حاضر در کنفرانس می باشد، به ویژه با توجه به این که رسانه های روسیه آن را بسیار برجسته نموده و پیوسته اشاره می نمودند که این پروژه با کانال سویس رقابت خواهد نمود.

سوم: در مورد نقش امریکا در این نشست باید گفت که بدون شک امریکا در آن نقش دارد، اما باید دانست که برخی از جزئیات این نقش نیازی به تعمق و تدبر زیاد ندارد و در مورد برخی دیگر باید بیشتر تأمل نمود.

نوع اول نقش امریکا را می توان به آسانی درک نمود. طوری که واقعیت کشورهای سه گانه شرکت کننده در این کنفرانس با یکدیگر متفاوت می باشد، چنان چه روسیه یک دولت مستقل بوده و از سیاست های منطقه ای و بین المللی مستقلانه بر خوردار می باشد، اما دولت های ایران و آذربایجان همواره در رکاب سیاست امریکا روان می باشند و روشن است که سیاست خارجه چنین دولت هائی هرگز نمی تواند جدا از سیاست خارجه امریکا باشد، به عبارت دیگر؛ ساخت گذرگاهی از شمال به سوی جنوب تا منطقهٔ خلیج در سواحل ایران ممکن نیست جدا از سیاست های امریکا باشد.

این بود در خصوص نوع اول که می توان به آسانی و بدون تفکر عمیق به آن پی برد. و اما نوع دوم که نیاز به تدبر و تفکر عمیق دارد، می توان با در نظر داشت نکات زیر درک نموده و به آن پی برد:

  1. امریکا متوجه شد که روسیه از شرایط سخت اقتصادی رنج می برد، بناً به آذربایجان و ایران دستور داد تا روسیه را سرگرم راه اندازی پروژه بزرگ اقتصادی نمایند تا باعث تضعیف اقتصاد آن گردد.

هم چنان که سیاست امریکا در قبال چین طوریست که قصد دارد این کشور را سرگرم سرمایه گذاری روی پروژه های بزرگی مانند گذرگاه اقتصادی چین از طریق پاکستان نماید. به همین ترتیب قصد دارد روسیه را برانگیزد تا روی پروژه جدید گذرگاه شمال-جنوب سرمایه گذاری کند تا به این ترتیب از نظر اقتصادی تضعیف شده و به قرضه های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی روی آورد؛ صندوق و بانکی که زیر تسلط امریکا قرار دارد. بناً با توجه به مسایل یاد شده، امریکا به ایران و آذربایجان دستور داده تا آنان نیز روی این پروژه یا گذرگاه، سرمایه گذاری نمایند تا باشد که روسیه نیز تشویق شود در خصوص این پروژه پا پیش گذاشته و در منجلاب آن گیر افتد.

  1. امریکا در عین حالی که تلاش دارد سیاست گذاری هایش را در شرق دور، برای جلوگیری از تبدیل شدن چین به یک قدرت بزرگ جهانی، گسترش و افزایش دهد و همواره در پی آن است تا نقاط ضعف و ناهنجاری های چین را برجسته نموده و به آن دامن زند. در عین حال مطمئناً می داند که خطرناک ترین روی کرد روسیه به جانب کشوهای آسیائی این است که به سوی چین روی آورد. اگر سیاست امریکا در قبال چین این باشد که از تقویت شدن چین توسط سائر کشورهای بزرگ ممانعت نماید، در این صورت به خوبی می داند که روسیه خطرناک ترین این کشورها خواهد بود که می تواند با نزدیک شدن به چین اوضاع را متشنج نماید. بنابر این امریکا براساس سیاست هائی که جهت دور نگهداشتن روسیه از چین به کار می برد، تلاش دارد روسیه را سرگرم پروژه هائی مانند گذرگاه شمال-جنوب نماید، به ویژه با توجه به این که این گذرگاه اقتصادی که از کشورهای روسیه و آذربایجان می گذرد، شباهت زیادی به گذرگاه اقتصادی هند و ایران دارد. بر مبنای این پروژه گذرگاه اقتصادی، قرار است هند در بندر چابهار ایران از طریق بحر با این کشور پیوند داده شود و هم چنین ایران را از طریق خشکه با افغانستان پیوند دهد.

این بدان معنی است که گذرگاه جدید موسوم به "شمال-جنوب" که از روسیه می گذرد، با پیوند دادن هند به شمال اروپا در حقیقت به گذرگاه اقتصادی این کشور جان تازه ای می بخشد و در نتیجه روسیه در کنار هند ظاهر می گردد، هندی که دشمن منطقه ای چین در جنوب آسیا به شمار می رود و به این ترتیب میان چین و هند فاصله بیشتری ایجاد می گردد. از جانب دیگر، اشتراک روسیه در این گذرگاه اقتصادی با ایران و آذربایجان، مطمئناً از میزان احتمال اشتراک روسیه با نقشه های چین در سائر گذرگاه های اقتصادی مانند "راه ابریشم" می کاهد. خلاصه این که امریکا شاهد روی کرد آزار دهنده روسیه به جانب چین است. بناً ایران و آذاربایجان را که از وابسته گان و دنباله روان آن محسوب می گردند، تحریک می کند تا روسیه را با راه اندازی پروژه های مشترک المنافع سرگرم نمایند تا باشد روسیه از چین فاصله گیرد و چین از روسیه جدا نگه داشته شود.

خلاصه سخن این که:

  1. هدف اصلی از راه اندازی نشست سه جانبه باکو که به تاریخ 2016.08.08م بر گزار گردید تنها مسایل اقتصادی می باشد، به ویژه پروژه گذرگاه شمال-جنوب.
  2. بدون شک امریکا در راه اندازی این نشست-توسط آذربایجان و ایران- نقش مؤثری داشته و قصد دارد با این کار روسیه را سرگرم پروژه شمال-جنوب نماید تا باشد که از نظر اقتصادی تضعیف شود، به خصوص در شرایط فعلی که از بحران اقتصادی رنج می برد. امریکا با این کار در پی آن است تا روسیه را تشویق و تحریک نماید تا به جای روی آوردن به سوی جنوب شرق روسیه و مشخصاً چین، به طرف جنوب غرب و مشخصاً آذربایجان و ایران روی آورد و به این ترتیب روسیه به تدریج از چین فاصله گیرد.
Last modified onیکشنبه, 22 ژانویه 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه