- مطابق
انقلاب شام به دلیل نداشتن رهبری سیاسی بهای سنگین را میپردازد
(ترجمه)
انقلاب مبارک سوریه در حالیکه وارد هشتمین سال خود میشود، هنوز بهای سنگینی را با خون و داشتههای سرزمیناش میپردازد. این بهای سنگین نتیجۀ سکوت، ناجوانمردی و صفشکنی بعضی از انقلابیون و نیرنگ حکام مسلمین با غرب کافر میباشد. انقلاب مبارک سوریه پا در سال هشتم گذاشت؛ اما متأسفانه درین مدت طولانی با وجود پرداخت بهای سنگین، دستاورد نداشت؛ مخصوصاً بعد از ینکه رهبری بعضی از گروههای اسلامی پشت گردانده، انقلابیون و ساکنین سوریه به شکل جمعی از غوطۀ شرقی اخراج گردیدند و انقلاب به سوی جنگ در بین گروهها رفت و گروهها را در منطقه درعا و قنیطره به حامیان این جنگ ذاتالبینی نزدیک ساخت.
مردم مسلمان و انقلابیون سوریه، بهای سنگینی را به دلیل رویگردانی رهبری انقلاب پرداخت؛ رهبرانیکه اگر برایشان دشمن انقلاب نگوئیم، حد اقل به جرئت گفته میتوانیم که انسانهای غیرسیاسی بودند. این تنها غوطه نیست که بهای سنگین فریب و ناجوانمردیهای بعضیها را میپردازد، بلکه حمص، حلب و زبدانی وغیره مناطق، قبلاً و در حال حاضر چنین بهایی را پرداختند و میپردازند. رهبری گروههای مرتبط به اجندای خارجی با دولتهای منطقه را صدای مظلومیت ضعیفان و فریاد بیوهزنان و یتیمان به حرکت نیاورده و نمیآورد؛ آنانیکه به خاطر دین و آبرویشان حرکت نکردهاند، حالا هم حرکت نمیکند.
قبل ازینکه این مرض مهلک به استقبال گروههای اسلامی بیاید، حزب التحریر برای تداوی این مرض مهلک راه علاج را طرح کرده؛ اما با تأسف که رهبری گروهها از پذیرفتن صدای عاقلانه و با حکمت این حزب اباء ورزیدند. حزب التحریر برنامه و خطوط مشخص را برای انقلابیون طرح کرده و از آنها خواست تا به این برنامه پایبند بمانند تا به موفقیت رسیده و از این حالت ذلتبار در امان بمانند. اصول و قواعدیکه آنها را از دخالتهای بیرونی و برنامههای خارجی و مالهای سیاسی پلید حفظ نموده و بمبهاییکه غرب از طریق حکومتهای ترکیه، سعودی و قطر به داخل انقلاب ساخت و شکارشان کرد، بالآخره منجر به نتایج اندوهگین شد. در عوض تمسک مردم به سقوط نظام، رهبران گروهها به تشکیل ائتلافی پرداختند که با نظام سوریه به گفتگویی اقدام نمودند و در عوض آزادساختن از دولتهای کفری و نظامهای ظالم بینالمللی به خواب رفته، از انقلابیکه آنها را به هدف برساند، منصرف شدند و از هدف انقلابیکه نجات از سیکولریزم و دموکراسی بود، انحراف کردند. سیکولریزم و دموکراسی که در جنگ با الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم بوده و با تمام توان تلاش دارند تا از اقامۀ دولت اسلامی(خلافت برمنهج نبوت است) ممانعت نمایند.
مردم مسلمان سوریه که در خون غرق اند، بزرگترین مصیبتها را متحمل شدند، که وابستگی رهبرانشان به نظام بینالمللی و پذیرفتن نمایندهها و تن دادن به تصامیم و شرکت در کنفرانسهایشان یکی ازین مصیبتها به شمار میآید. این رهبران پذیرفتند که دشمنشان یعنی روسیه و ایران، ضامن گفتگوهای کاهش تنش باشد و متأسفانه که خود این دوکشور خونآشام هم طرف دعوی بودند و هم داور. درین نوشته بحث ما در مورد جزئیات واقعیتیکه مردم مسلمان سوریه در طول سالهای انقلابشان سپری نموده و شکنجه شدند، نبوده؛ بلکه یگانه سیاست است که میتواند درد امت را دوا و مشکلاتیکه امت با آن مواجه گردیده حل نماید. پس میتوان گفت: علاوه برمداخلۀ بزرگ خارجی درین سرزمین، تنها نظام سوریه نبوده؛ بلکه بعضی از انقلابیون نیز چنین شدند.
انقلاب سوریه نیاز مبرم به یکپارچهگی دوبارۀ انقلابیون و تمام قوتها و نیرویشان دارد، آنهم نه از طریقیکه گروهها به آن متوسل شدهاند و حمایت خارجیها را از آن خود ساختهاند، بلکه همراه شدن با برنامه و نظامیکه بهترین امنیت را آورده و نظام جنایتکار را محو و نابود میسازد و آوردن چنین نظام بدون رهبری سیاسی آگاه و مخلص امکان پذیر نیست، نظام سیاسی کامل و روشن-که برگرفته از عقیدۀ اسلامی بوده و دارای رهبری سیاسی باشد- انقلاب را جهت داده و در زیر بالهایش نیروی نظامی پیروانش را سرپرستی نماید. بناءً بر ما لازم است تا تذکر دهیم که اساسات دولت اسلامی فکر و مردانی است که این فکره را رهبری نمایند و همچنان سرپرستی مردم بر نظام و جزئیات و سایل و طریقۀ ایجاد آن و ایجاد نیروی نظامیکه نصرت را برای این نظام و کسانیکه این نظام را حمل می نمایند، بدهد. به این شکل وحدت و یکپارچهگی حقیقی انقلابیون به دست میآید؛ یک پارچهگییکه انقلابیون از سالها آن را خواستار آن اند.
بدون شک، رهبری سیاسی ضامن حقیقی رسیدن انقلاب به هدف آن میباشد و این یگانه چیزی است که انقلابیون در مسیر انقلابشان آن را گم کردهاند. با وجودیکه در بینشان گروهی از فرزندان مخلص امت هستند، به الله سبحانه وتعالی تعهد دادند که ارادۀشان ضعیف نشده و از منهجشان انحراف نکنند و تا زمانیکه نصرت الله سبحانه وتعالی نصیبشان گردد، درین راه و منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم را اقتداء مینمایند. یقیناً که آنها شباب حزب التحریر میباشند؛ آنهائیکه تعهد نمودند تا چراغهای روشنی برای امت باشند تا آن را به سوی بیداری، عزت و کرامت بکشانند.
ای مسلمانان جهان و مخصوصا ای مسلمانان سوریه! شما با چشمتان میبینید که راه نجات مسلمانان از دشمنانشان کار فردی و کار گروهی غیرسیاسی نبوده؛ بلکه راه نجات از طریق برپائی دولت قرآن است تا صفوف مسلمانان را تنظیم و اولویتهای آنها را معین و قوتهای امت را در برابر دشمنانشان محکم سازد و بالای همه اقشار امت اعم از همه طیفها، تثقیف شدهگان و مفکرین و غیره واجب است تا بدانند که الله سبحانه وتعالی آنها را از بین همه امتها برگزیده تا در برابر کفر جهانی استادهگی نمایند؛ کفریکه همه نسلها را در حقیقت هلاک ساخته است. حالا وقت آن رسیده که امت به زمام امور خود چنگ زده و سیاسیون مخلص را اجازه دهند تا به کشتی اسلام عزیز آنها را برسانند؛ کشتی نجاتیکه الله سبحانه وتعالی و رسولاش آن را دوست دارد.
اما ای برادران مسلمانم در سوریه! یقیناً شما ثابت کردید که اهل صبر، استقامت و شکیبائی و اهل ایثار و فداکاری هستید؛ پس همچنان ثابت سازید. آنچه که برای آن انقلاب کردید، به دست آورید و هرگز الله سبحانه وتعالی اعمال شما را فراموش نمیکند؛ اما این را بدانید که جز تعداد اندک درین راه باقی نمانده و بدانید که نصرت و یاری الله سبحانه وتعالی محال نبوده و آمدنی است. این روزها روزهای ابتلاء و آزمایش است؛ پس هدف خود را مشخص نموده و تمام توانتان را برای تصحیح و تغییر دادن مسیر گروههای اسلامی به نمایش بگذارید تا الله سبحانه وتعالی نصرت دهد و به زودی الله سبحانه وتعالی با پیروزی موعودش دردهای سینههای مؤمنین را شفا خواهد بخشید.
﴿وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ﴾
[قصص: 5]
ترجمه: ما اراده داریم تا بر آنهائیکه ضعیف و مظلوم واقع شدند، ارج و منت بگذاریم و آنها را حاکمان روی زمین و وارثین زمین قرار دهیم.
نویسنده: استاذ احمد "معاذ"