- مطابق
کنوانسیون شوم «سیداو»؛ مارِ سمی و پروژهی جدید غرب جهت فاسد ساختن زنان مسلمان!
(ترجمه)
﴿فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ (34) أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ (35) أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ (36) أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ (37) أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ (38)﴾ [الطور: 34]
ترجمه: اگر راست میگویند سخنی همانند آن بیاورند! یا آنها بیهیچ آفریده شدهاند، یا خود خالق خویشند؟! آیا آنها آسمانها و زمین را آفریدهاند؟! بلکه آنها جویای یقین نیستند! آیا خزاین پروردگارت نزد آنهاست؟! یا بر همهچیز عالم سیطره دارند؟! آیا نردبانی دارند (که به آسمان بالا میروند) و به وسیلۀ آن اسرار وحی را میشنوند؟! کسیکه از آنها این ادّعا را دارد، دلیل روشنی بیاورد!
«هدف از دعوت به نصرانیت، محض نصرانی ساختن نیست؛ بلکه خالی نمودن قلب مسلمان از ایمان نیز میباشد و فریفتن دختران جوانِ مسلمان – با هر وسیلهای ممکن – کوتاهترین راه رسیدن به این هدف میباشد؛ زیرا دختران جوان کسانی هستند که جلو تغییر جامعۀ اسلامی و ربودن ارزشهای اسلامی از جامعۀ مسلمانان را میگیرند... .» [زویمر کشش در سال 1906م]
از زمانیکه غرب کافرِ استعمارگر درک نموده است که قدرت اسلام و مسلمانان در عقیدۀ اسلامی و افکار و مفاهیمیکه از عقیدۀ اسلامی سرچشمه میگیرد، نهفته است. به سلاح فکری برای مبارزه با اسلام متوسل شده و جنگ فرهنگی و فکری را برای تحریف عقیدۀ اسلامی راهاندازی نموده و احکام شرعی الهی را که بر مفاصل زندگی اسلامی حاکمیت دارد، به ناسازگار بودن به این زمان و مکان متهم نموده است. غرب کافر استعمارگر میخواهد با این کار و از طریق دور نمودن اسلام از افکار، اذهان و قلبهای مسلمانان و منحصر ساختن آن در عبادات فردی؛ چون: روزه و نماز، نظام اسلام را نابود سازد. حتی غربیها آن را آزادی شخصی نام نهاده و این فریضههای شرعی را با شعائر بتپرستان؛ مثل: هندوها، بوداییها و شعائر گمراهان و غضبشدگان یکسان میدانند، تا همه فرزندان مسلمانان؛ به ویژه دختران مسلمان را به بزرگ و پاک شمردن زندگیای غربی فرسوده شده و پیروی از فرهنگهای کفار با تجددگرایی، مدرنیزم و نوگرایی شمردن آن، سوق دهد و هرکسیکه با آن مخالفت کند، تروریستِ افراط گرا و یا عقبماندۀ متحجر مینامند!
غرب در طرح توطئه و دسیسهچینی این جنگ فکری از طریق تعیین حکومتهای ظالمیکه در سرزمینهای مسلمانان به آن چه الله نازل کرده حکم نمیکند، تا امروز کامیاب شده است، این نظامها و حکومتها بر امور ذیل کار کرده است:
1- فاسد ساختن نصابهای آموزشی با سیکولرسازی و غربی ساختن آن به منظور تربیه نسلهایی از فرزندان مسلمان که از دین آگاهی نداشته باشند.
2- تطبیق قوانین استعماری دیرینه و وضع نمودن پیمانهای قانونگذاری و قوانین جدیدی که ضامن تطبیق پروژههای غربی بوده و منافع این کشورهای استعمارگر سرمایهداری را تأمین کند.
3- تحمیل سیطرۀ اقتصادی، سیاسی و نظامی غرب از طریق پیمانهای ملی و بینالمللی با سازش و تبانی با دشمنان اسلام برای در گرو گرفتن مسلمانان، وادار ساختن ملتها به سر تعظیم فرو بردن به حاکمیتشان، به یغما بردن ثروت مسلمانان، تنگ ساختن زمینه بر آنان در رزق و روزی، تهدید امنیتی، متفرق گرداندنشان، توهین به مقدسات اسلامی و اشغال سرزمینشان.
همچنان این نظامهای مزدور تلاش به خرج دادهاند که رسانههای مختلف را جهت تحریف و دور نمودن مسلمانان از عقیدۀ اسلامیشان اجازه دهند تا فعالیت کنند تا احکام و نظامهای اجتماعی و تاریخ طلایی اسلام را بدنام سازند. با راهاندازی فعالیتها و کمپاینها جهت گسترش و رشد فراخوانها و پروژههای غرب با همکاری مزدوران غربی که در بدل تطبیق برنامهها و پروژههای اتحادیههای عمومی زنان، آرمانها، مؤسسات، سازمانهای زنان وابسته به ملل متحد، مراکز زنان و کودکان، تمویل میشوند؛ در اذهان زنان، افکار غربی را بذر افشانی نمایند. فراخوانها و جنبشهاییكه ادعای دفاع از حقوق زنان نموده و شعارهای حمایت از خانواده، مبارزه با خشونت علیه زنان، حمایت جانی، قدرت بخشیدن به زنان و استقلال مادی بخشیدن به زن، موضوعات تبعیض علیه زنان، حقوق سیاسی زنان و سائر شعارهای دروغین پر زرق و برق را سر میدهند که در واقعیت مجموعۀ از افکار کُشنده و مخالف دین و شریعت الله – سبحانه و تعالی – است. از جمله فعالیت های آنان، امور ذیل میباشند:
- از رسانههای گوناگون برای بیان نمودن اینکه اسلام دینی است که بر زنان ظلم میکند، سوء استفاده میکنند.
- این مفکوره را که «دست برداشتن و عدول کردن از ایدیولوژی اسلام – از عقیده و نظام اسلام – زنان و مردان مسلمان را نجات میدهد» ترویج میدهند.
- مفکورهایکه غرب با اعتبارترین و بالاترین الگو – در آزادیها و مساوات با مردان – است تحمیل میکند؛ الگوییکه برای دست یافتن زن مسلمان به «حقوق ترکشده» و «ارادۀ سلبشده»ای زنان، محقق شدن استقلال زنان، قدرت بخشیدن به زنان، دور ساختن مزاحمت مرد در کسب غذا، باید از آن پیروی کند؛ واقعیت این است که سرمایهداری زن را وامیدارد که از خانه بیرون شده و به بازار کار وارد شوند تا که از زیبایی آنان برای تأمین منافع اقتصادی خود سوء استفاده نمایند.
- همچنان رسانهها به تصویر میکشانند که مرد مسلمان به عنوان پدر، برادر و شوهر؛ استفادهجو، ظالم و خشونتگر است؛ بناءً، بنیاد ازدواج شرعی را مورد حمله قرار میدهند و ازدواج مدنیی را ترویج میدهند که مَهر و مدت عدت را لغو نموده و سن ازدواج را به تأخیر میاندازد، نقش مادران را در جامعه میکاهد، بر روابط نامشروع/حرام تشویق میکند، احکام ویژه اسلام در خصوص اطاعت زن از شوهر، سرپرست بودن شوهر و ولایت پدر در ازدواج را تحریف میکند، اسالیب گوناگون را برای گمراهسازی، منحرف ساختن، مشکوکسازی و راهاندازی بحث و مذاکره روی احکام شرعی اسلام مرتبط به تعدد زوجات، میراث و گواهی زنان، به کار میگیرند و بر احکام شرعیایکه ضامن حفظ کرامت و حقوق زن و مرد است، یورش آشکارا و فنی میبرند.
این همه برای این است که سرزمینهای اسلامی را آماده سازند که احکام کفری را به عوض احکام اسلام بپذیرند. توطئههای خود را با شیوع این مفکوره که زن مسلمان برای حمایت خود به قوانینی نیاز دارد و طبعاً این قوانین باید قوانین غربی باشد، استحکام بخشیده تا بتواند کنوانسیون/پیماننامههای وضعی مختص به زنان؛ همچون: «کنوانسیون سیداو» را مروج سازند.
کنوانیسون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان (سیداو)
«توافقنامۀ سیداو» در سال 1979م، از سوی سازمان عمومی ملل متحد بنا یافته و به برگ فشار بر سرزمینهای مسلمانان جهت پذیرش و تطبیق آن در مقابل کمکهای اقتصادی برای اینکه نیروی ملتهای شکستخورده را در زمان حاکمیت ظالمان به اختیار خود گیرند، مبدل گردیده است. غرب دیدگاه خود در قبال زندگی را تحمیل نموده است؛ یعنی دیدگاه کفر و اهل آن را بر ثقافت/فرهنگ امت اسلامی و قانونگذاریهای خود را با تحمیل پیماننامههای بینالمللی غربیسازی تحمیل نمود تا آنکه زن مسلمان هویت اسلامی خود را از دست دهد. غرب برای کمک کردن و قرض دادن به ملتهای ستمدیده و ناچار شده، به دلیل ظلم حکومتها و بیتوجهی در رعایت امور و ضایع گردیدن حقوقشان، پابندی به کنوانسیونها و پیمانها را شرط میگذارند. هدف آن دور نمودن مسلمانان از دینشان در جنگیکه بر ضد اسلام به راه انداخته شده است، میباشد. اما به زودی اسلام بر خواهد گشت تا بار دیگر به إذن الله تعالی بر جهان حکومت کند.
توافقنامۀ سیداو، بندها و تناقضات آن با شریعت اسلامی
این توافقنامۀ شوم بر مبنای وارد ساختن ایدیولوژی مساوات مرد و زن در نظام حقوقی و دستور قانون و لغو نمودن تمامی قوانین تبعیضگرایانه و اتکا کردن به قوانینیکه کفار مناسب میبینند و – به گمان خودشان – جلو تبعیض علیه زنان را میگیرند، استوار است و برای تحمیل تسلط استعمارگران غربی بر سرزمینهای مسلمانان بر کشورهای امضاءکننده امور ذیل را لازمی میگرداند:
- ایجاد محاکم و سائر نهادهای عامه جهت تضمین حمایت مؤثر از زن در برابر تبعیض؛
- تضمین از بین بردن تمامی کارکردهای تبعیضگرایانه در برابر زنان؛ اعم از افراد و نهادها و سازمانها؛
- ارایه گزارش از تدابیریکه نشاندهنده این باشد که به کنوانسیونها و پیمانها پابندی گردیده، حداقل یکبار در هر چهار سال باشد.
از بارزترین تناقضات توافقنامۀ سیداو با شریعت اسلامی:
1- «مادۀ دوم» از توافقنامه تصریح نموده که: باید دولتهای امضاءکننده تمامی احکام، لائحهها و شاخصههایی را که میان مرد و زن در قوانین خود، فرق قایل میشود، باطل سازد؛ حتی اگر زیربنای آن دین بوده باشد. این تناقض آشکار با شریعت اسلامی است و از موارد نیاز این ماده این است که تمامی احکام شرعی مرتبط به زنان باطل و متروک شود و رجوع نمودن و اتکاء به آن درست نیست. توافقنامۀ فوق شریعت را لغو مینماید؛ یعنی به صراحت جوهر عقیدۀ اسلامی را که همانا خضوع برای الله – سبحانه و تعالی – در عقیده و نظام است، لغو مینماید. الله سبحانه و تعالی فرموده است:
﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا﴾ [النساء: 65]
ترجمه: به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود؛ مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند و سپس از داوری تو، در دل خود احساس ناراحتی نکنند و کاملاً تسلیم باشند.
اما خطرناکترین مادۀ کنوانسیون، مادهی شانزدهم آن است که سائر بند و مادهها را سر و سامان میبخشد. مادۀ شانزدهم این کنوانسیون تصریح میکند: دولتهای عضو بايد اقدامات لازم را برای رفع تبعيض عليه زنان در همه امور مربوط به ازدواج و روابط خانوادگی به عمل آورند و مخصوصاً برپايه تساوی حقوق مرد و زن امور زير را تضمين كنند:
الف: حق يکسان برای انعقاد ازدواج؛
ب: حق يکسان برای انتخاب آزادانۀ همسر و انعقاد ازدواج براساس رضايت آزاد و كامل طرفين؛
ج: حقوق و مسووليتهای يکسان در دوران ازدواج و هنگام انحلال آن؛
د: حقوق و مسووليتهای يکسان به عنوان والدين، قطع نظر از وضعيت زناشويی آنها، در موضوعات مربوط به فرزندان، در تمام موارد، منافع كودكان در اولويت است.
ه: حقوق مساوی برای تصميمگيری آزادانه و مسوولانه در زمينۀ تعداد فرزندان و فاصلۀ زمانی بارداری و دسترسی به اطلاعات، آموزش و وسايلیكه آنها را برای اعمال اين حقوق قادر سازند.
و: حقوق و مسووليت يکسان در رابطه با ولايت، حضانت، قيومت كودكان و فرزندخواندگی يا هرگونه عناوين و مفاهيم مشابهیكه در قوانين داخلی وجود دارد. در تمام موارد، منافع كودكان در اولويت است.
از جمله مخالفتها و تناقضات کنوانسیون کثیف سیداو با شریعت اسلامی قرار ذیل است:
- لغو نمودن ولایت؛ همانطوریکه مرد، ولی/سرپرست ندارد. مساوات زن با مرد ایجاب میکند که زن نیز ولی نداشته باشد؛ پس به موجب این فقره هر نوع ولایت یا وصایت بر زن لغو میگردد، گویا که ولایت و وصایت بر زن به معنای تسلط بر آن است؛ نه رعایت امور زن و سرپرستی آن. تساوی مطلق مرد و زن – مفکورۀ غربی سیکولاریستی پیرامون روابط مرد و زن – چنین امری را ایجاب میکند و طبق آن دختر میتواند بدون اجازه ولیاش با هرکسیکه خواسته باشد، ازدواج نماید –گرچه کافر باشد – درحالیکه پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«أَيُّمَا امْرَأَةٍ نُكِحَتْ بِغَيْرِ إِذْنِ وَلِيِّهَا فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ، فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ، فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ...»
ترجمه: هر زنیکه بدون اجازۀ ولیاش نکاح گردد، نکاح آن باطل است، نکاح آن باطل است، نکاح آن باطل است... .
- فرزندان به اسم مادر خود یاد شوند؛ همانطوریکه به اسم پدر خود یاد میشوند؛ درحالیکه الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ﴾ [الاحزاب: 5]
ترجمه: آنها را به نام پدرانشان بخوانید که این کار نزد خدا عادلانهتر است.
- منع تعدد زوجات/چندهمسری: طبق مفکورۀ تساوی مرد و زن، چند همسری و تعدد همسران مجاز نیست. اما الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ﴾ [النساء: 3]
ترجمه: با زنان دیگریکه برای شما حلالاند و دوست دارید، با دو یا سه یا چهار تا ازدواج کنید.
- لغو نمودن عدت زن بعد از طلاق یا وفات شوهر: برای اینکه زن با مرد مساوی باشد؛ همانطوریکه مرد – بعد از وفات خانماش عدت ندارد – درحالیکه الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ﴾
ترجمه: و هنگامیکه زنان را طلاق دادید و به آخرین روزهای «عدّه» رسیدند؛ یعنی نزدیک پوره شدن عدت شدند.
- لغو نمودن کامل قوامت/سرپرستی مرد در خانواده: الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ ۚ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ ۚ وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ ۖ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلًا ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا﴾ [النساء: 34]
ترجمه: مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، به خاطر برتریهاییکه خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و نیز به خاطر انفاقهاییکه از اموالشان (در مورد زنان) میکنند. زنان صالح، زنانی هستند که متواضعاند و در غیاب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقیکه خدا برای آنان قرار داده، حفظ میکنند. و (امّا) آن دسته از زنان را که از سرکشی و مخالفتشان بیم دارید، پند و اندرز دهید! (و اگر مؤثر واقع نشد،) در بستر از آنها دوری نمایید! و (اگر هیچ راهی جز شدت عمل، برای وادار کردن آنها به انجام وظایفشان نبود،) آنها را تنبیه کنید! و اگر از شما پیروی کردند، راهی برای تعدّی بر آنها نجویید! (بدانید) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترین قدرتهاست.)
- بلند بردن سن ازدواج – از 18 آغاز و هدف دارند که به 21 سال برسانند – باآنکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:
«يَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْكُمُ الْبَاءَةَ فَلْيَتَزَوَّجْ، فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ، وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَعَلَيْهِ بِالصِّيَامِ، فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ» (رواهالبخاری و مسلم)
ترجمه: ای گروه جوانان هر آنکسیکه توانایی ازدواج را داشت؛ حتماً ازدواج نماید؛ زیرا ازدواج برای فروپوشاندن و نگهداری چشمها و برای رعایت عفت و پاکدامنی بسیار مؤثر است و هرکسیکه ازدواج نتوانست، باید روزه بگیرد؛ زیرا روزه برایش نوعی نگهدارنده و پناه است.
این کنوانسیون برای دختران جوان بیرون از محدودۀ ازدواج زمینۀ زنا و تعدد روابط جنسی و ممنوعه را فراهم مینماید و برای رسیدن به این، سن ازدواج تعیین نموده است. برخی از کشورهای غربی میخواهند سن انجام روابط را در قانون "12" سال تعیین نمایند.
- برای زن اختیار بدنش را میدهد؛ از طریق کنترل بارداری و داشتن حق در تعیین فرزند و سقط جنین. الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرًا﴾ [الإسراء:31]
ترجمه: و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزی میدهیم؛ مسلماً کشتن آنها گناه بزرگی است!
- مقید ساختن حق شوهر در معاشرت با همسرش: هرگاه معاشرت شوهر با خانماش با رضایت کامل خانم نباشد، این کنوانسیون آن را «تجاوز در بستر زناشویی» خوانده است و به امضاء نمودن کیفریکه قانون آن را تصریح مینماید و شامل "زندانی ساختن و پرداخت جریمه" میشود، میباشد. الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ﴾ [البقره: 223]
ترجمه: زنان شما، محل بذرافشانی شما هستند؛ پس هرزمانیکه بخواهید، میتوانید با آنها آمیزش کنید.
در صحیح بخاری و مسلم از ابو هریره – رضی الله عنه – روایت است که رسول الله – صلی الله علیه وسلم – فرموده است:
«إذَا دَعا الرَّجُلُ امْرَأتَهُ إِلَى فِرَاشِهِ فأبَتْ فَباتَ غَضْبانَ عَلَيْها لَعَنَتْهَا المَلائِكَةُ حتَّى تُصْبِحَ» (متفق عليه)
ترجمه: هر گاه مرد، خانماش را به بستر فراخواند، زن امتناع ورزد و شوهرش بر وی خشمگین شود، ملائکهها تا صبح به آن لعنت میفرستد.
این قوانینیکه "سیداو" بدان فرامیخواند، قوانینی است که از مبدأ/ایدیولوژی سرمایهداری سرچشمه میگیرد؛ همان سرمایهدارییکه به زنان بدترین توهین را روا میدارد. اگر این قوانین وضعی برای زنان نفع میرساند، به زنان غربییکه از صدها سال به جنبشهای زنگرایی مردوارانه برای بلند نمودن صدایشان و گرفتن حقوقشان نیاز دارند و تا هنوز کرامت زنان غربی به هدر رفته است، نفع میرساند؛ زیرا که نظام سرمایهداری ولایت را لغو مینماید، زن را از حمایت و رعایت پدر از دخترش محروم میسازد، قوامت/سرپرستی را لغو مینماید، زن را از نفقۀ شوهرش محروم میسازد و در امور و صلاحیتهای شوهر و خانماش مداخله مینماید تاآنکه زن و شوهر را از محبت و الفت محروم نموده و برای هر مریض و ضعیفالایمان در را میگشاید، تا سوء استفاده نموده و به بهانۀ آزادی، زنان را بیآبرو سازند؛ درحالیکه اسلام زن را به عنوان "آبرو و عزت" میشمارد و حفاظت از آن را لازمی گردانیده است. همچنان این کنوانسیون راه حلهای سودمند و شفابخش برای مشکلات واقعی ندارد که زنان – چه زنانیکه در غرب زندگی میکنند یا در شرق – به دلیل تطبیق نظام سرمایهداری از آن رنج میبرند، مشکلاتی؛ همچون: گرسنگی، فقر، جهالت، قتل، شیوع مریضیها، جنگهای ویرانگر، خشونت، ظلم و انزواء. این کنوانسیون، کنوانسیون باطلی است که هدف آن پوست نمودن زنان مسلمان در سرزمینهای اسلامی از احکام الهی میباشد که از زمان طلوع صبح اسلام به زن کرامت بخشید و آن را دولت خلافت در طول تاریخ محافظت نمود و برای محافظت از زنان – چه مسلمان یا غیرمسلمان – ارتش خود را مسخر نموده بود.
در این شکی نیست که میان مردان و زنان در سرزمینهای مسلمانان عملاً مشکلات وجود دارد و سکوت علماء دلیل آن است. بسیاری از مفاهیم رایج و غلط وجود دارد که روابط میان مرد و زن را تیره میسازد که منبع آن یا فرهنگ غربی و انبوهی از اطلاعات رسانهی غربیسازی است و یا عادات و سنتهای غیراسلامی است که بر خانواده و جامعه تأثیر منفی دارد. برعلاوه، از محکمهها و نظام قضایی سیکولاریستی که به دستور قانونهایی اتکاء دارد که از جاماندههای استعمار است، تا آب را بیشتر گِل آلود نماید.
اگر مسلمانان دولت قوی و کیان سیاسی اجرائیی میداشت که دستور و قوانین اسلام را در تمام زوایای زندگی برای محافظت از مردم؛ اعم از زنان و مردان تطبیق مینمود، کفار هرگز جرأت نمیکرد که به زنان مسلمان لطمهای بزنند؛ بناءً، سقوط و فروپاشی تسلط غرب استعمارگر در سرزمینهای مسلمانان؛ همانا قضیهی سرنوشتساز و قضیه مرگ و زندگی است. گفته نمیشود باید مسلمان از بند و مادههای کنوانسیونیکه مخالف اسلام نباشد بپذیرد و یا به برخی از آنان پابندی نماید؛ زیرا اساس این قوانین کفر است و هر آن چیزیکه بر اساس و بنیاد کفر بنا شود، باطل است. تسلط غرب فقط با فروپاشی حکومتهاییکه با غرب تبانی میکنند، امکان پذیر است و بر عدم تطبیق بندها و مادههای این کنوانیسون در هر یک از سرزمینهای مسلمین پافشاری گردد و باید تمامی قوانین وضعی محو گردد و مجدداً اسلام در دولت خلافت راشده تطبیق گردد.
دولت خلافت راشدهایکه از عزت و آبروی امت پاسبانی و محافظت مینماید و آن عباء/چادر پوششدهندهای است که از زنان محافظت مینماید و آن دولتیست که برای محافظت از زنان ارتشها را به حرکت درمیآورد و این چیزی است که پیامبر صلی الله علیه وسلم هنگامیکه یهودی بر جلباب و چادر زن مسلمان تمسخر نمود، انجام داد (لشکرکشی نمود) و خلیفه معتصم باالله نیز چنین نمود. آیا سرمایهداران جز برای قتل بیگناهان به منظور تأمین منافع خود برای چیزی دیگری ارتش خود را به حرکت درمی آورند؟
از الله سبحانه وتعالی استدعا مینماییم که جهان را از شر حکومتهای جبریه/ظالمِ ناکاممانده نجات دهد و دست مزدوران، رهروان و یاوران شیاطین را از بالای مسلمانان کوتاه نماید و مخلصین را با برپایی اسلام و دولت، قدرت ببخشد.
نویسنده: غاده محمد حمدی – ولایه سودان
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر
مترجم: حمزه پارسا