- مطابق
روسیه میان سیاست مهار و استقلال و خطرات این درگیری بر جهان! (قسمت دوم)
(ترجمه)
در قسمت قبل، اقدامات امریکا را در قبال روسیه برای مهارکردن آن بیان نمودیم و گفتیم که این سیاست در برخی موارد تا حدودی موفق بوده، ولی آنطور که امریکا میخواست، در تمام عرصهها موفق نگشت. در این قسمت، در مورد اقدامات روسیه در برابر سیاستهای امریکا برای از بین بردن رویای آن مبنی بر زیربال رفتن روسیه برای امریکا و خدمت برای سیاستها و اهداف توسعهطلبانه و دیکتاتورانهی امریکا چنانچه امریکا با دولتهای اروپائی چنین رفتاری کرده است، صحبت خواهیم کرد؛ اما نباید فراموش کرد که روسیه بسان مرد قلدری است که هیچ کار خوبی از دستش بر نمیآید!
قبل از اینکه به اقدامات روسیه در برابر سیاستهای امریکا برای مهارکردن روسیه بپردازیم، برخی از مواردی را که امریکا در سیاست مهار خود در قبال روسیه در دستیابی به آن موفق بوده، بطور مختصر بیان میداریم:
امریکا روسیه را از رتبه یک دولت همتراز و همتا با غرب و طرفمقابل در موقف بینالمللی پایین آورد و از این جهت، از آن دولتی بسان دولتهای دیگر اروپا ساخت که در مقابل سیاستهای امریکا در چهره بین المللی تعرض نمیکند؛ مخصوصاً بعد از حوادثیکه در عراق، افغانستان و سوریه رخ داد. سکوت روسیه و انزوای آن از مخالفت با امریکا، نوعی از مهارکردن مواقف و مواضع آن در راه مبارزه و مخالفت با امریکا محسوب میشود.
روسیه در برابر مداخلات امریکا در بسیاری از کشورها سکوت اختیار کرده و هیچ کس را در این راستا تحریک ننموده، حتی وی در برابر پایگاههای نظامی و مراکز مراقبت نظامی در سرحدات این کشورها موقف نگرفته، که نمونهاش را میتوان در عدم موقفگیری روسیه در برابر حوادثیکه در سرزمینهای اسلامی و در سرحدات افغاستان رخ داد، یادآور شد.
در قضایای داغ بینالمللی مانند قضیه ایران یا درگیری با یهود، روسیه موقف بیطرفی را اتخاذ و با سیاستهای امریکا مخالفت نکرده است. امریکا درگیریها، مصالحهها، جنگها و توافقنامهها را بدون مداخله و مخالفت روسیه به دست داشته که دلیلش، مشغولیت روسیه در اوضاع داخلی و یا بعضی از امتیازات اقتصادی و یا وعدههایی است که امریکا برای روسیه در نظر گرفته است.
امریکا در سیاست دور ساختن روسیه از کشورهای اروپائی موفق شد؛ به ویژه با توجه به بحران اخیر با اوکراین؛ چنانچه دولتهای اروپائی قراردادهای اقتصادی خود را در حوزه انرژی با روسیه لغو و ارتباط نیمهانزوایی را بین خود و روسیه شکل دادند.
روسیه بسیاری از استراتیژیهای نظامی خود را در رقابت تسلیحاتی و سلاحهای فرامتعارف و تأثیرگذار در مسافتهای دور را کنار گذاشت و علت آن، سیاستهای درنظرگرفته به ویژه سیاستهای اقتصادی در قبال آن است.
روسیه در مسئله سلب دالر سکوت کرد و در شکستاندن آن سعی و تلاش و یا با آن مقابله نکرد، هرچند دورانی بر آن سپری شد که میتوانست سیاست قراردادهای انرژی را به عوض دالر با روبل جایگزین کند و ضربه سختی به ارزش دالر در این مدت وارد کند.
امریکا در جریان سالهای گذشته تا حدی زیادی موفق شد که چین را از روسیه و از هر پیمان سیاسی یا اقتصادی در زمینههای بینالمللی مانند قیمت انرژی، پرونده فضایی، پرونده کرونا و یا بحران اقتصادی سال 2008م دور کند. امریکا این پروندهها را بدون هیچ مداخله از سوی کشورهای اروپائی و یا از سوی چین و روسیه مدیریت کرد.
این برخی از مواردی بود که امریکا در سیاست مهار روسیه عملی ساخت، اما امریکا تنها به این بسنده نکرد، بلکه میخواست روسیه را به کشوری تبدیل کند تا در همه سیاستهایش تابع امریکا بوده و در هیچ عرصه از مداخلات امریکا حتی در داخل خود اتحادیۀ روسیه مخالفت نکند. همچنین امریکا میخواست روسیه را در سطح بینالمللی بدون ایجاد هرگونه مشارکت یا تفاهم با چین یا با سایر کشورها محدود کند و روسیه همه تفاهمات و پیمانهای خود را با کشورهای اردوگاه شرقی سابق منحل کند و در واردکردن و اخراج هرکشوری در پیمان ناتو و یا دیگر سازمانهای نظامی سکوت اختیار کند.
سیاسیون روسی دانسته اند که آنچه امریکا انجام میدهد، مداخلۀ آشکار در داخل کشورشان بوده، به ویژه معاهدات امنیتی و اقتصادی که با همپیمانان روسیه در بیش از یک کشور امضاء کرده است و آخرین آن عملکرد بلینکن، وزیرخارجه امریکا در سال 2023م بود که معاهداتی را با رهبران پنج کشور مستقل امضاء کرد، که این کار باعث افزایش اطمینان روسیه نسبت به اهداف امریکا شد؛ یعنی جنگ استعماری که امریکا در نزدیکی خانه و در حویلیخانهاش شعلهور ساخته ممکن است بزودی در داخل خانه وی سرایت کند. همچنین روسیه متوجه شده است که امریکا میخواهد این غول که وارث اتحادجماهیرشوروی سابق است، ضعیف مانده و هیچ ارزش و نفوذی نداشته باشد، به همدردی و خیرخواهی امریکا نیازمند بماند و هرگونه که میخواهد آن را جهت داده و به جهت دلخواهاش سوق دهد. این همه بخاطر اینست که امریکا بدون چالش و منازعه یگانه قدرت یکهتاز در سطح بینالملل باقی بماند.
امریکا چهره شیطانی و مکارانهای خود را به صورت واضح در برابر روسیه آشکار ساخته و قضیه اوکراین، تحولات زیادی را به میان آورد، طوریکه مداخلات امریکا در اوکراین واضح ساخت که اهداف وی فقط به مهار روسیه و محدودکردن وی در قلمروش یا خانه و حویلیهای همجوارش نبوده؛ بلکه داخل شدن به خانه است تا هر آنچه را که میخواهد انجام داده و دستکاری کند و همچنین در حویلیهای همجوار مداخله کرده و معاهداتی را انجام دهد و پایگاههای نظامی ساخته و هرکسی را که بخواهد در پیمانهای استراتیژی خود یکجا کند و از نظر اقتصادی و سیاسی هرکس را که بخواهد جذب خود کند. به عبارت دیگر، اقدامات امریکا روسیه را به عنوان یک ابرقدرت هدف قرار داده، نه یک کشور فعال و تلاش میورزد تا امور را در سطح جهان مطابق به میل خود به پیش برده و توازن قدرت را حفظ کند تا سیاست تکتاز بینالمللی برایش محفوظ بماند؛ به ویژه بعد از اینکه برخی از کشورهای اروپایی در قبال سیاستهای امریکا نارضایتی نشان داده و برای فرانسه در راستای ایجاد نیروی نظامی اروپایی مستقل از پیمان ناتو محرک و انگیزه شدند. بلی، جدا از پیمان ناتوی که امریکا از آن به عنوان ارتش خود در هر زمان که بخواهد استفاده میکند.
اروپا نظر به سیاستهای امریکا باید قبض هزینهها را بپردازد تا جائیکه ترامپ در زمان قدرتش إظهار کرد: «امریکا مجبور نیست که هزیته ناتو را بپردازد؛ بلکه اروپا باید هزینه آن را در مقابل حمایت و حفاظت امریکا در قبالش بپردازد.» همچنین برخی از نارضایتیهای از سوی چین در برخی از موارد هویدا گشته است، اما چین در حدی نیست که بتواند با امریکا و سیاستهایش به مبارزه برخیزد و این مشابه آنچه چیزی است که در مسئله جایگزینی طلا با برخی اوراق خزانه امریکا یا فراخوانی آن در نشستهای اخیر سران G20 برای رهایی از سلطه جهانی دالر اتفاق افتاد.
نظر به همین دلایل، روسیه اقداماتی متضادی را برای پایداری و استقامت در برابر امریکا، سیاستها و اهداف ظالمانه وی اتخاذ نمود تا خود را از متلاشی شدن و نابودی اقتصادی و سیاسی حفاظت نماید.
پوتین، رئیس جمهور روسیه اهداف، سیاستها و اقدامات داخلی و خارجی را برای استقامت و پایداری در برابر این موج خروشان اتخاذ کرد تا باشد از تمام فشارهای و نیرنگهاییکه امریکا در برابر روسیه ترسیم میکند، محفوظ بماند، که برخی از این اقدامات و سیاستها را در قسمت بعدی بیان خواهیم کرد. ادامه دارد...
برگرفته شده از شماره 450 جریده الرایه
نویسنده: حمد طبیب
مترجم: محمدمزمل