چهارشنبه, ۰۸ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

خلافت نابود شد... این بود که گاوپرستان در هند بر "بهترین ملتی برخواسته از میان مردم" غالب شدند... Featured

(ترجمه)

از 24 فوریۀ 2020م بدین‌سو دهلی پایتخت هند شاهد قتل‌های عام مسلمانان توسط هندوهای گاوپرست بوده است. بیش از 20 مسلمان کشته و بیش از 200 تن دیگر نیز مجروح گردیدند. این دقیقاً مجازاتی برای مسلمانان معترض در خصوص اجرای قانون اصلاح شهروندی 2019م بود. کاملاً واضیح بود که تبانی و سازش پلیس و نیروهای امنیتی با جنایت‌کاران و اوباشان دال بر نفرت دولت هندو نسبت به مسلمانان است؛ چنان‌چه که همدستان آن‌ها شاهد قتل و آتش زدن مسلمانان توسط ارازل و ولگردها با خون سرد بوده و حتی آن‌ها را به انجام این کار تحریک و ترغیب می‌کردند. این قتل عام‌ها در دهلی هم‌چو قتل عام وحشیانۀ گجرات در سال 2002م است که در آن بیش از 2 هزار مسلمان سلاخی شدند.

رأی دهنده‌گان در دهلی در برابر حزب بهاراتیا جاناتا رأی مخالف داده بودند که در نتیجه این حزب از 72 کرسی 64 کرسی را از دست داد؛ لذا حزب مذکور کشتار و قتل‌عام‌ها را به عنوان انتقام برای شکست خود راه‌انداخت. این قتل عام‌ها که پس از 24 ساعت آغاز گردید، آهنگ هشدار آن توسط کاپیل میشرا به پلیس هند جهت منکوب کردن معترضین قانون تابعیت نژادپرستانه نواخته شد که منجر به مترفق شدن، از دست دادن جان مسلمانان و تخریب املاک و مساجدشان گردید. نفرت مسلمانان در این خصوص چنان شد که تروریست‌های هندو از ارتکاب جنایات و وحشی‌گری‌شان بدون هرگونه ترس از پاسخ‌گویی در برابر قانون فلم‌برداری نمودند. حتی پولیس/بازرس شانه‌ به شانۀ تروریست‌های هندو از وحشی‌گری‌شان فلم‌برداری می‌کرد. ویدیوهای این جنایات نشان می‌دهد که این قتل عام‌ها همزمان با سفر ترامپ رئیس جمهور آمریکا به هند و اظهارات ترامپ مبنی بر بی‌تفاوتی وی نسبت به مسلمانان در هند و بی‌تفاوتی آمریکا نسبت به آزار و اذیت مسلمانان که در طی یک سخنرانی‌اش در 24 فوریۀ 2020م در ورزشگاه موترا در احمد آباد صورت گرفت، آغاز گردید. ترامپ  قصد خود را برای ادامۀ جنگ در همکاری با دولت هندو علیه آنچه که وی از آن رادیکالیسم اسلامی عنوان نموده و بر شکست آمریکا در برابر دولت اسلامی اشاره کرد؛ ثابت نمود که آمریکا و دولت هندو نسبت به اسلام و مسلمین چقدر بدبین و متنفر اند.  موقف ترامپ بر اساس یک پروژۀ آمریکایی استوار بود که از یک سو هند را به عنوان یک نیروگاه منطقه‌ای برای مهار چین آماده کرده و از سوی دیگر مانع بزرگی برای تأسیس دولت خلافت شود.

ای مسلمانان

بدانید که بزرگ‌ترین دموکراسی در جهان بارها و بارها ثابت نمود که نظام کفری دموکراسی هرگز قادر به رهبری حتی کشور خود نیست. دموکراسی به پیروان‌اش اجازه می‌دهد تا به هر قیمتی‌که می‌شود باید برای رفاه سرمایه‌داران دست و پا زده غلامی نمایند و یاهم اکثریت را دل‌گرم می‌سازد تا برای رسیدن به قدرت اطمنان حاصل نمایند. در حالی‌که نظام حکم در اسلام – خلافت – بر مبنای حدود الله سبحانه‌وتعالی استوار بوده و مبتنی بر خیر و رفاه مردم می‌باشد؛ نه بر مبنای تملق و چاپلوسی در جهت دل‌گرم ساختن و منفعت یک طبقه و محروم کردن طبقه دیگر در جامعه؛ صرف نظر از این‌که به چی میزان تطبیق می‌گردد.

ای مسلمانان هند

بدانید که الله سبحانه‌وتعالی رزق و اجل شما را مشخص کرده است و او بهترین رزق دهندگان است و با مؤمنان در ازای جان و مال‌شان بهشت را قرار داده است.  و بر شماست که در این شرایط سخت برای مقابله با کفار و مشرکین متحد شوید. هرگز به سیکولاریسم و دموکراسی پناه نبرید؛ زیرا علی‌رغم این‌که نظام کفری جز ناکامی و شکست چیزی در قبال ندارد و هرکی به دنبال آن باشد بی‌گمان از زیان‌کاران خواهد بود و در ضمن ناسیونالیزم هیچ سودی برای شما به بار نخواهد آوردو برعکس، جز نفرت و نژادپرستی از آن چیزی دیگر حاصل نخواهید کرد. کشتارها و قتل عام‌های که از سوی هندوها متوجه شماست؛ بهترین ثبوت بر چیزی است که ما از آن سخن می‌گوییم.

فلهذا، مسئولیت حفظ امنیت شما بر عهدۀ دولت است. اما دولت در راستای انجام وظایف خود سهل انگاری می‎‌کند؛ به گونه‌ای آن‌ها خودشان به طور مستقیم یا غیر مستقیم دست به قتل و سؤاستفادۀ شما می‌زنند. از این رو، بر مسلمانان واجب است که از هر طریق ممکن بر مبنای وجیبه‌ای شریعت اسلامی که بر گردن‌شان قرار داده است؛ از جان، مال و عزت‌شان خود محفاظت نمایند. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«مَنْ قُتِلَ دُونَ مَالِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ وَمَنْ قُتِلَ دُونَ أَهْلِهِ أَوْ دُونَ دَمِهِ أَوْ دُونَ دِينِهِ فَهُوَ شَهِيدٌ»

ترجمه: هرکس در راه حفاظت از مال خود کشته شود شهید است، هرکس در راه حفاظت از اهل خود کشته شود شهید است، هرکس در دفاع از نفس خود کشته شود شهید است و هرکس در راه حفاظت از دین خود کشته شود شهید است.

ای ارتش‌ها در پاکستان ، بنگلادیش و سایر کشورهای اسلامی!

آیا هنگامی‌که می‌بینید برادران شما توسط گاوپرستان و بت‌پرستان هندو توهین و تحقیر شده و بی‌عزت می‌شوند، خون در رگ‌های شما جوش نمی‌زند؟ تابکی در پادگان‌های‌تان در آن سوی مرزهای استعماری دست زیر بغل گذاشته تماشا می‌کنید؛ آیا دهلی و لاهور درمنطقه پنجاب پاکستان از هم جدا اند؟ آیا آیات خدای تعالی را نادیده می‌گیرید؟ هنگامی‌که می‌فرماید:

﴿وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْر﴾ و مادامی‌که از شما خواهان کمک شدند؛ بر شماست که به نصرت آن‌ها بشتابید.

آیا از قوانین حرام اطاعت می‌کنید و تقسیمات انگلیس‌های کافر را در میان مسلمانان قبول می‌کنید و به سخنان رسول الله صلی الله علیه وسلم پاسخ نمی‌دهید؟

لذا، خلافت راشده بر منهج نبوت که طلوع آفتاب درخشان آن ان‌شاء الله تعالی نزدیک است پاسخ آمریکا، هند و هر آن‌ کسی که مرتکب جنایتی علیه اسلام و مسلمین شود را خواهد داد و کیفر آخرت به مراتب بیشتر از آن خواهد بود، اگر عقل می‌داشتند.

﴿ إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ﴾

[بروج: 12]

ترجمه: بی‌گمان انتقام پروردگارت خیلی سخت است

انجنیر صلاح‌الدین عضاضه

رئیس دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب‌التحریر

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

جمهوریت، دموکراسی و انتخابات دموکراتیک در افغانستان ناکام شد، Featured

پس از نزدیک به شش ماه جنجال و کشمکش بر سَر نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان، بالاخره دو کاندید پیشتاز اشرف‌غنی و عبدالله عبدالله در دو مراسم جداگانه منحیث رئیس جمهور سوگند یاد کردند. آن‌ها برنده شدن شان را "پیروزی جمهوریت و دموکراسی" عنوان نمودند.

درحالیکه ما همواره مردم مسلمان و مجاهد افغانستان را از پیامدهای شوم پروسه‌های دموکراتیک و امریکایی هشدار داده‌ایم. چنان‌چه در اعلامیه مطبوعاتی به تاریخ 28 سپتمبر 2019 تحت عنوان:" انتخاباتِ دموکراتیک؛ افغانستان را در بحران عمیق سیاسی فرو می‌برد!" واضحاً گفته بودیم که: «انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان به خاکسترهای قوغ آتش می‌ماند که در دلِ خود یک بحران عمیق سیاسی را پرورش می‌دهد، و زود است که مردم این بحران را با دل و جان احساس کنند. چنان‌که در انتخابات سال‌های 2009، 2014 و 2018 تجربه کردند.»

حالا بدون مدنظر گرفتن نصیحت خیر یک گروه مخلص و بیدارگر، برای نخستین بار در تاریخ افغانستان دو فرد منحیث رئیس جمهور مراسم تحلیف را بجا آوردند. این دو رهبر به قرآن‌کریم سوگند خوردند، اما به جای تطبیق، پاس‌داری از عزت و حرمت قرآن‌کریم، وفادار به امریکا بوده و برای تطبیق دموکراسی و قانون اساسی غیراسلامی تلاش می‌کنند. طوری‌که هر دو رهبر اولویت کاری شان را پروسه صلح امریکایی تعریف نمودند. از آن‌جایی‌که رهبری سیاسی واقعی در افغانستان وجود ندارد در نهایت همه چیز به نفع امریکا تمام می‌شود.

با بحران سیاسی بمیان آمده، دموکراسی، جمهوریت، انتخابات دموکراتیک و سایر ارزش‌های تحمیلی و بادآوردۀ غربی همانند ارزش‌های کمونیستی ناکام و مسخره شدند و عورت شان برای همه عریان گردید. این مفکوره‌ها به دلیل تضاد با عقاید مردم مسلمان افغانستان به هیچ وجه در جامعه ریشه و اساس پیدا نمی‌کنند؛ بلکه تنها با حیله‌گری و زور نظامی می‌توانند به صورت ناقص موقتاً بالای مردم تحمیل گردند و پیامد آن نیز چیزی جز تفرقه بیشتر سیاسی نیست.

در حقیقت این‌ سیاسیون فریب‌خورده با حمایت امریکا سرنوشت سیاسی مردم مسلمان و رنج‌دیدۀ افغانستان را به گروگان گرفته و خون، انرژی و احساسات آنان را در راه نامشروع به هدر می‌دهند.

مردم مسلمان افغانستان باید بدانند که شرّ و بدبختی در دنباله‌روی از تصامیم و آجنداهای سیاسی امریکا و سیاسیون حلقه بگوش آنان نهفته است و خیر و سلامتی دنیا و آخرت تنها در گرو حاکم ساختن نظام، افکار و ارزش‌های اسلامی از طریق نظام اسلام (خلافت راشده ثانی)  می‌باشد وبس.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

کارگریی کودکان در نبود دولت اسلام

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

آن‌چه که تصویر زیبای طفولیت را خدشه‌دار می‌سازد، واقعیت تلخ و تأسف‌آور کودکان یا به عبارت دیگر فاجعه و بهره‌برداری‌های مختلف از کودکان در سایه نبود نظام اسلام، از جمله شاغل نمودن‌شان که "کارگری کودکان" نامیده می‌شود، است. این پدیده با ظهور انقلاب صنعتی و نهادینه‌سازی ایدیولوژی سرمایه‌داری همزمان بروز نمود. پدیدۀ مذکور هنگامی نشأت نمود که کارخانه‌ها  و معادن آغاز به استخدام کودکانی نمود که عمر اکثریت آن‌ها از ده سال کم بود و کودکان را مجبور به کار کردن به مدت ساعت‌های طولانی در شرائط ناگوار صحی و با مزد ناچیز می‌نمودند. برای حل این مشکل گرچند قوانین تصویب گردید؛ اما مشکل تا هنوز پابرجاست؛ زیرا تا هنوز میلیون‌ها کودک به طور غیرانسانی و در شرائط ناگوار نه تنها در کشورهای عقب‌مانده و فقیر حتی در کشورهای صنعتی نیز به کارگری استخدام می‌شوند.

محاسبات یونیسیف نشان می‌دهد که 150 میلیون کودک که بین 5 الی 14 سال عمر دارند، در کشورهای عقب‌مانده و حدود 16 در صد تمام کودکان که در عین سن قرار دارند، وارد کارگری می‌گردند. سازمان جهانی کار، برآرود نموده که 215 میلیون کودک در سرتاسر جهان که از 18 سال کم‌تر عمر دارند، کار می‌کنند و باید یادآوری نمود که اکثریت آن‌ها پایدار و همیشه‌گی کار می‌کنند. سرزمین‌های اسلامی از آمار های وحشتناک فوق، سهمی بزرگی دارد که بیانگر بهره‌برداری، خشونت و اذیت به حق کودکانی‌که فقر آنان را وادار به کار نمودن کرده است، می‌باشد. این کار با افزایش فقر، کاهش سطح علمی خانواده، استعمار، جنگ‌ها و بحران‌هایی‌که بار اقتصادی به وجود می‌آورد، افزایش می‌یابد. آمارهای یونسیف و سائر آمارها نشان می‌دهد که تعداد بی‌شمار کودکان کارگر در یمن مصر، تونس، اردن، فلسطین، لیبیا افغانستان و سائر سرزمین‌های اسلامی با شرائط بهره‌بردای غیرانسانی، وجود دارد.

این فاجعه‌ای هست که کودکان در سایه سرمایه‌داری و سازمان‌های بین‌المللی از آن رنج می‌برند. این رنج و فاجعه‌ها هرگز به پایان نمی‌رسد و متوقف نمی‌گردد؛ مگر با دولت اسلامی که سرپرست همه رعیت هست؛ دولتی‌که از کودکان در برابر هرنوع نقض حقوق‌شان پشتیبانی می‌نماید و برایشان آموزش، غذاء، مسکن و دارو تأمین می‌نماید و برای امرا معاش خود به کسب و کار مجبور نمی‌شوند. حضرت عثمان ابن عفان رضی اللله عنه می فرماید:«لا تكلفوا الصبيان الكسب فإنكم متى كلفتموهم الكسب سرقوا» ترجمه: "کودکان را مکلف به کسبه‌کاری نکنید؛ هرگاه آن‌ها را مکلف به انجام کسبه‌کاری نمودید، دزدی می‌نمایند.

از الله سبحانه وتعالی استدعاء می‌نماییم که دولت خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت را هرچه عاجل برپا دارد تا آن دولت از خورد و بزرگ پشتیبانی نموده و به همه توجه ورزد.

نویسنده: فاطمه خُلَیف – ولایه تونس

برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: حمزه "پارسا"

 

ادامه مطلب...

کارگریی کودکان در نبود دولت اسلام

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

آن‌چه که تصویر زیبای طفولیت را خدشه‌دار می‌سازد، واقعیت تلخ و تأسف‌آور کودکان یا به عبارت دیگر فاجعه و بهره‌برداری‌های مختلف از کودکان در سایه نبود نظام اسلام، از جمله شاغل نمودن‌شان که "کارگری کودکان" نامیده می‌شود، است. این پدیده با ظهور انقلاب صنعتی و نهادینه‌سازی ایدیولوژی سرمایه‌داری همزمان بروز نمود. پدیدۀ مذکور هنگامی نشأت نمود که کارخانه‌ها  و معادن آغاز به استخدام کودکانی نمود که عمر اکثریت آن‌ها از ده سال کم بود و کودکان را مجبور به کار کردن به مدت ساعت‌های طولانی در شرائط ناگوار صحی و با مزد ناچیز می‌نمودند. برای حل این مشکل گرچند قوانین تصویب گردید؛ اما مشکل تا هنوز پابرجاست؛ زیرا تا هنوز میلیون‌ها کودک به طور غیرانسانی و در شرائط ناگوار نه تنها در کشورهای عقب‌مانده و فقیر حتی در کشورهای صنعتی نیز به کارگری استخدام می‌شوند.

محاسبات یونیسیف نشان می‌دهد که 150 میلیون کودک که بین 5 الی 14 سال عمر دارند، در کشورهای عقب‌مانده و حدود 16 در صد تمام کودکان که در عین سن قرار دارند، وارد کارگری می‌گردند. سازمان جهانی کار، برآرود نموده که 215 میلیون کودک در سرتاسر جهان که از 18 سال کم‌تر عمر دارند، کار می‌کنند و باید یادآوری نمود که اکثریت آن‌ها پایدار و همیشه‌گی کار می‌کنند. سرزمین‌های اسلامی از آمار های وحشتناک فوق، سهمی بزرگی دارد که بیانگر بهره‌برداری، خشونت و اذیت به حق کودکانی‌که فقر آنان را وادار به کار نمودن کرده است، می‌باشد. این کار با افزایش فقر، کاهش سطح علمی خانواده، استعمار، جنگ‌ها و بحران‌هایی‌که بار اقتصادی به وجود می‌آورد، افزایش می‌یابد. آمارهای یونسیف و سائر آمارها نشان می‌دهد که تعداد بی‌شمار کودکان کارگر در یمن مصر، تونس، اردن، فلسطین، لیبیا افغانستان و سائر سرزمین‌های اسلامی با شرائط بهره‌بردای غیرانسانی، وجود دارد.

این فاجعه‌ای هست که کودکان در سایه سرمایه‌داری و سازمان‌های بین‌المللی از آن رنج می‌برند. این رنج و فاجعه‌ها هرگز به پایان نمی‌رسد و متوقف نمی‌گردد؛ مگر با دولت اسلامی که سرپرست همه رعیت هست؛ دولتی‌که از کودکان در برابر هرنوع نقض حقوق‌شان پشتیبانی می‌نماید و برایشان آموزش، غذاء، مسکن و دارو تأمین می‌نماید و برای امرا معاش خود به کسب و کار مجبور نمی‌شوند. حضرت عثمان ابن عفان رضی اللله عنه می فرماید:«لا تكلفوا الصبيان الكسب فإنكم متى كلفتموهم الكسب سرقوا» ترجمه: "کودکان را مکلف به کسبه‌کاری نکنید؛ هرگاه آن‌ها را مکلف به انجام کسبه‌کاری نمودید، دزدی می‌نمایند.

از الله سبحانه وتعالی استدعاء می‌نماییم که دولت خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت را هرچه عاجل برپا دارد تا آن دولت از خورد و بزرگ پشتیبانی نموده و به همه توجه ورزد.

نویسنده: فاطمه خُلَیف – ولایه تونس

برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: حمزه "پارسا"

ادامه مطلب...

دربارۀ نجس بودن ادرار و پاروی ‌‌حیوانات

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش
السلام عليكم ورحمة الله وبركاته!

  شیخ بزرگوار! درحدیث انس بن مالک آمده: «قدم على رسولِ اللهِ صلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ قومٌ من عُكْلٍ أو عُرَينةَ. فاجتَوُا المدينةَ. فأمر لهم رسولُ اللهِ صلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ بلقاحٍ. وأمرهم أن يشربوا من أبوالِها وألبانِها» [صحیح مسلم]

ترجمه: قومی از قبیلۀ عکل یا عرینه نزدرسول الله آمدند و آب و هوای مدینه به صحت‌شان مضرتمام شد"شکم دردشدند"، پیامبر ایشان را امرکرد تا نزد شتران بروند و از شیر و ادرارآنان بنوشند.

آنچه نزد ما تبنی شده است، بطور مطلق ادرار نجس بوده و استفاده از نجاست حرام است، برابراست که نجاست ادرار باشد و یا سرگینِ از حیوانات حلال گوشت و یا از حیوانات حرام گوشت. اما دلیل حرمت انتفاع از نجاست در مورد قصۀ استنجای رسول‌الله ‌صلی‌الله است که اشاره به سرگینِ خر فرموده: "انهارکس" یعنی این شی نجس است و ابن خزیمه این قصه را با اضافت  «انهارکس انه اروثة حمار» یعنی این نجس است و این سرگین خر است، آورده است. درنیل الاوطارِ شوکانی خواندم که از تمیمی نقل نموده که روث مخصوص به پاروی اسپ، خر و قاطر است. پس از خلال جمع بین هردو حدیث در می‌یابیم که پاروی حیوانات حلال گوشت برای بهره‌گیری در تقویۀ حاصلات زراعتی جایز است. در مورد با ارایه پرسش‌تان ما را مستفید سازید .الله به شما برکت دهد.

پاسخ

وعليكم السلام ورحمة الله وبركاته!

در باره نجس بودن ادرار و پاروی حیوانات:

در نجس بودن پارو و ادرار حیواناتِ حرام گوشت اختلافی وجود ندارد؛ اما درباره ادرار و پاروی حیوانات حلال گوشت بین علماء اختلاف است. در مورد بول و یا پاروی حیوانات حلال گوشت، حرام بودن را ترجیح می‌دهم و استفاده از آن را نادرست می‌دانم؛ اما برای تداوی که البته آن‌هم باکراهیت گنجایش دارد؛ طوری‌که بعداً توضیح داده خواهد شد. پس هرچیزی‌که نجس باشد، استفاده از  آن جایز نمی‌باشد. در مورد مسلم از ابن عباس نقل نموده که گفت:

«بَلَغَ عُمَرَ أَنَّ سَمُرَةَ بَاعَ خَمْرًا، فَقَالَ: قَاتَلَ اللهُ سَمُرَةَ، أَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لَعَنَ اللهُ الْيَهُودَ، حُرِّمَتْ عَلَيْهِمُ الشُّحُومُ، فَجَمَلُوهَا، فَبَاعُوهَا»

ترجمه: به عمر رضی الله عنه خبر رسید که سمره رضی الله عنه شراب فروخته، گفت: الله سمره راتباه کند، آیا ندانست که رسول الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فرموده: الله یهود را لعنت کند، شحمیات برآن‌ها حرام گردانده شد، آنان او را ذوب نمودند و فرختند.

پس استفاده از نجس حرام است. از جمله دلایل به نجس بودن بول، یکی هم حدیثی است که بخاری از انس بن مالک روایت کرده که گفت:

«جَاءَ أَعْرَابِيٌّ فَبَالَ فِي طَائِفَةِ المَسْجِدِ، فَزَجَرَهُ النَّاسُ، «فَنَهَاهُمُ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلَمَّا قَضَى بَوْلَهُ أَمَرَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِذَنُوبٍ مِنْ مَاءٍ فَأُهْرِيقَ عَلَيْهِ».

ترجمه: یک اعرابی آمد و به یک طرف مسجد ادرارنمود، مردم وی را تهدیدنمودند، پیامبر صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ آنان را منع نمود، هنگامی‌که ادرارش را تکمیل نمود، نبی صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دستور داد و یک ظرف آب به آن پاشیده شد.

دارقطنی از انس نقل نموده، او می‌گوید که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند:

«تَنَزَّهُوا مِنَ الْبَوْلِ فَإِنَّ عَامَّةَ عَذَابِ الْقَبْرِ مِنْهُ»
ترجمه: از بول خودداری نمائید؛ چون اکثر عذاب قبر ازان است.

ادرار چه از انسان باشد یا از حیوان، یک واقعیت داشته و دلالت نجاست بول به آن صدق می‌کند؛ پس هر ادرار نجس است، چه ازانسان باشد و چه از حیوان حلال گوشت و یاحرام گوشت، پس واقعیت ادرار یکی است. اما حدیثی‌که بخاری از انس نقل نموده:

«قَدِمَ أُنَاسٌ مِنْ عُكْلٍ أَوْ عُرَيْنَةَ، فَاجْتَوَوْا المَدِينَةَ «فَأَمَرَهُمُ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، بِلِقَاحٍ، وَأَنْ يَشْرَبُوا مِنْ أَبْوَالِهَا وَأَلْبَانِهَا»

ترجمه: مردم از عکل یا عیینه آمدند و آب هوای مدینه به صحت‌شان برابری نکرد، پیامبر صلی الله علیه وسلم دستور داد که به پیش شتران بروند و از شیر و ادرار آنان بنوشند.

ازین حدیث معلوم می‌گردد که در خصوص تداوی وارد شده است و با مقایسه این حدیث با حدیث ابن ماجه که در خصوص تداوی باشراب آمده مطلب واضح می‌گردد و متن حدیث چنین است: ابن ماجه ازطارق بن سوید حضرمی نقل می‌کند که گفت:

«قُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّ بِأَرْضِنَا أَعْنَابًا نَعْتَصِرُهَا، فَنَشْرَبُ مِنْهَا؟ قَالَ: «لَا» فَرَاجَعْتُهُ، قُلْتُ: إِنَّا نَسْتَشْفِي بِهِ لِلْمَرِيضِ، قَالَ: «إِنَّ ذَلِكَ لَيْسَ بِشِفَاءٍ، وَلَكِنَّهُ دَاءٌ»

ترجمه:گفتم یارسول الله درسرزمین ما انگور بیشتر یافت می‌گردد، آیا می‌توانیم از آن شربت ساخته و بنوشیم؟ گفت: «نه» حرفم را تکرارنموده و گفتم: به آن مریض را تدوی می‌کنیم، گفت: «در آن شفا نیست؛ بلکه آن مرض»

درین حدث نهی ازت داوی با نجاست غیرجازم است، بنابرین مکروه است. به این ترتیب، تداوی با نوشیدن ادرار جایز؛ اما مکروه است و به معنی غیرنجس بودن آن نیست؛ بلکه  تداوی مرض با نجاست همراه  با کراهیت‌اش جائز است. دلایل نجس بودن پاروی حیوانات قرار ذیل است: بخاری درصحیح خود ازعبدالله روایت نموده که می‌گوید:

«أَتَى النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الغَائِطَ فَأَمَرَنِي أَنْ آتِيَهُ بِثَلاَثَةِ أَحْجَارٍ، فَوَجَدْتُ حَجَرَيْنِ، وَالتَمَسْتُ الثَّالِثَ فَلَمْ أَجِدْهُ، فَأَخَذْتُ رَوْثَةً فَأَتَيْتُهُ بِهَا، فَأَخَذَ الحَجَرَيْنِ وَأَلْقَى الرَّوْثَةَ» وَقَالَ: «هَذَا رِكْسٌ»

ترجمه: پیامبر صلی الله علیه وسلم به رفع حاجت رفت و مرا به آوردن سه سنگ دستور داد، دو سنگ یافتم و سنگ سوم را تلاش نمودم، پیدا نکردم، پس یک سرگین را گرفتم و به ایشان آوردم، هردو سنگ را گرفت و سرگین را انداخت و گفت: «این رکس است» یعنی نجس است.

اما قول شما که روث تنها به آن اطلاق می‌گردد که از حیوانات حرام گوشت باشد، در مورد دلیل آوردید که در ابن خزیمه یافته اید؛ " إنها ركس  إنها روثة حمار"  یعنی آن نجس است و آن پاروی خر است؛ ضافه شده است. پس با وصف این‌که بخاری و جمعی از اصحاب سنن مانند احمد، نسائی، ترمذی، طبرانی، دارقطنی، بیهقی، بزار، و ابویعلی تمامی آنان این اضافت "إنها روثة حمار" را نیاورده اند و من در ابن خزیمه این روایت را یافتم:

 «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ مِثْلُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ، فَلَا يَسْتَقْبِلْ أَحَدُكُمُ الْقِبْلَةَ وَلَا يَسْتَدْبِرْهَا - يَعْنِي فِي الْغَائِطِ - وَلَا يَسْتَنْجِ بِدُونِ ثَلَاثَةِ أَحْجَارٍ لَيْسَ فِيهَا رَوْثٌ وَلَا رِمَّةٌ»

ترجمه: ابوهریره رضی الله عنه از نبی صلی الله علیه وسلم روایت می‌کند که فرمود: من برای شما حیثیت پدر برای پسر رادارم، هیچ‌کدام شما نه روی به قبله شوید و نه پشت به قبله -درقضای حاجت- و بدون سه سنگ استنجا نکنید، سنگی‌که خالی از سرگین و استخوان باشد.

بنابر این، طوری‌که گفتیم بول و پاروی حیوانات یک واقعیت دارند؛ برابر است که بول حیوان حلال گوشت است و یا از حرام گوشت. پس حکم بر آن تطبیق می‌گردد و چنان‌که سرگین گاو نجس است، هم‌چنان هرنوع سرگین دیگر هم نجس است، اعم ازین‌که گوشت آن خورده می‌شود و یا خیر.

من همین را ترجیح می‌دهم و از خاطری ترجیح می‌دهم؛ چون اقوال معتبری در مورد موجود است تاجایی‌که برخی اقوالی وجود دارند که ادرار و پاروی حیوانات حلال گوشت را از نجاست جدا کرده‌اند.

برادرتان عطاء بن خليل أبوالرشته

مترجم: محمد مسلم

ادامه مطلب...

بدبختی دوران کودکی از طریق سیکولارسازی دولت

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

استعمار خیلی دل‌چسپی بر آن داشت که از طریق تلاش‌هایش هویت امت اسلامی را از بین برده و پایه‌های خانواده را متزلزل سازد. ‏استعمار نه تنها موقف پدر و مادر را تحت نام آزادی و برابری خوار و ذلیل نمود؛ بلکه پیوسته تلاش نمود تا کودکان ما را توسط پدید آوردن طرح جدید که در مغایرت با طبیعت انسانی قرار دارد، گمراه سازد. این امر عمداً باعث می‌شود که کودک در داخل نظام سیکولاریزم، دم بریده بزرگ شود، که سلاح‌اش انجمن‌ها، قوانین و سازمان‌ها است. این نظام سیکولار طوری اطفال مارا پرورش می‌دهد که آن‌ها را آماده سازند تا اسلام را رد نمودده و نظامی‌که جواب‌گویی تمام مشکلات امت اسلامی است به آن توجه نکنند. از سوی دیگر این نظام، زنده‌گی مشقت‌باری را به‌بار آورده است که منجر به خودکشی ناگوار در بین اطفال، جنایت‌های تجاوز جنسی و قضایای بی‌جاسازی، انقطاع وحشت‌ناک تحصیلی و انحراف اخلاقی آن‌ها، سردرگمی در بدتر کردن اوضاع روانی و استفادۀ میزان بلند مواد مخدر شده است. علی‌رغم این همه، نظام تونس به این همه مسائل هیچ‌گونه اهمیتی نمی‌دهد. در عوض، این نظام در بسیاری از قضایا به غیر از راه‌حل‌های کاذبی‌که ناشی از این نظام است و جز بدبختی چیزی به بار نمی‌آورد؛ هیچ‌گونه راه‌حلی دیگری سراغ ندارد. با توجه به این، بخش زنان حزب‌التحریر - ولایه تونس از اعلام راه‌اندازی کمپاینی تحت عنوان: «بدبختی دوران کودکی از طریق سیکولارسازی دولت» خبر می‌دهد. اجندای این کمپاین/کارزار بر دو محور می‌چرخد:

بخش نخست: کودکی در میان اهمال و منبع قوانین نکات ذیل را در بر می‌گیرد:

  1. از بین بردن خانوادۀ پرورش‌دهندۀ طبیعی کودک؛

  2. دولت از نقش خود در خصوص مراقبت از بهداشت و آموزش، اهمال می‌ورزد؛

  3. برانداختن و پیروزی برکپیتالیزم – سرمایه‌داری در خصوص کودکی در تونس و جهان؛

  4. کودک و رسانه در میدان پرورش و ویرانی؛

بخش دوم: بازتاب دهندۀ چگونگی مراقبت و پرورش کودکان در اسلام می‌باشد.


سخنگوی رسمی  بخش زنان حزب‌التحریر - ولایه تونس
مترجم: ارسلان مبارز

ادامه مطلب...

چین، خیرخواهان را دوست ندارد

(ترجمه)

خبر:

پولیس/بازرس محلی شهر ووهان، پزشک چینی «لی وینلیانگ» را که به مقامات چینی درباره ظهور ویروس کرونا هشدار داده بود، احضار کرد. وی با هفت همکارش که در این تحقیق باهم ارتباط داشتند، در مورد احتمال وجود همه‌گیر بودن ویروس جدید هشدار داد، آن‌ها را وادار به امضای تعهدی مبنی بر عدم یادآوری این بیماریی همه‌گیر کرد. هم‌چنین مقامات چینی داکتر «لی» و همکارانش را متهم به فتنه‌انگیزی و انتشار شایعات کردند.

تبصره:

این عادت همیشه‏گی انسان‏های مستبد درهر زمان و مکان می‏باشد. الله سبحانه وتعالی ما را درباره وضعیت پیامبرانش که برای هدایت اقوام مختلف ارسال شده بودند، با خبر می‌سازد؛ این‌که انسان‏های مستبد همیشه در مقابل حق ایستادند و علیه آن مبارزه نمودند!

پس از آن‌که داکتر «وینلیانگ لی» در اثر درمان یکی از بیماران مبتلا به این ویروس درگذشت، وی به یک قهرمان مشهور تبدیل شد، که توسط چینی‏ها از آن یاد شده و گواهی بر عدم موفقیت و ناتوانی مقامات‌شان است؛ چراکه بجای مراقبت از مردم و منافع‌شان آن‌ها را سرکوب می‏کنند و مصلحت حزب حاکم را قبل از مصلحت مردم می‏بینند. حزب حاکم و استبدادیی‌که به دلیل خراب شدن شرایط بهداشتی و امنیتی در کشور با توجه به ناتوانی دولت در کنترول بیماری همه‌گیر از انقلاب مردم می‏ترسد.

پس از شیوع این بیماری و افشاء شدن داستان دکتر «لِی» و همکارانش، دولت متعهد شد که تحقیقات در مورد اوضاع این پرونده را انجام دهد تا بتواند جلو شورش مردم را که خطرناکتر از ویروس کرونا است، بگیرد و بجای مقابله با ویروس، مسئولین دست به اقدامات خودسرانه و سرکوبگرانه علیه مردم زدند.

در چین نیز واقعیت مثل سایر دولت‌های استبدادی است که از داعیان حق و خیر جلوگیری می‏کنند و تلاش می‏کنند تا با تمام قدرت و استبداد خود ایشان را ساکت کنند. این یک مثال زنده و واقعی از رفتار خودسرانه مقامات سرکوبگر است که می‏خواهند به سرعت دهان‏ها و صداهای حق‌طلبان را ساکت کنند. این قول الله سبحانه وتعالی درسورۀ اعراف گواه بر این مدعاست:

﴿قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ ۚ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ﴿٧٥﴾ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُونَ ﴿٧٦﴾ فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَا صَالِحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿٧٧﴾ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ ﴿٧٨﴾ فَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَٰكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ

﴿٧٩﴾ {اعراف75-79}

ترجمه: (ولی) اشراف متکبر قوم او، به مستضعفانی‌که ایمان آورده بودند، گفتند: آیا (براستی) شما یقین دارید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است؟! آن‌ها گفتند: ما به آن‌چه او بدان مأموریت یافته، ایمان آورده‌ایم. متکبران گفتند: (ولی) ما به آن‌چه شما به آن ایمان آورده‌اید، کافریم! سپس «ناقه» را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سرپیچیدند و گفتند: ای صالح! اگر تو از فرستادگان (الله) هستی، آن‌چه ما را با آن تهدید می‌کنی، بیاور! سرانجام زمین لرزه آن‌ها را فرا گرفت و صبحگاهان، (تنها) جسم بی‌جان‌شان در خانه‌های‌شان باقی مانده بود. (صالح) از آن‌ها روی برتافت و گفت: ای قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم و شرط خیرخواهی را انجام دادم، ولی (چه کنم که) شما خیرخواهان را دوست ندارید!

نویسنده: یوسف سلامه

مترجم: یاسین سادات

ادامه مطلب...

مارِ صندوق بین‌المللی پول، دورِ گردن لبنان!

  • نشر شده در لبنان

(ترجمه)

میزان بالای بحران قرض/بدهی باعث می‌شود تا کشورهای مقروض/بدهکار نتوانند بدهی‌های قسطی و سودی خود را پرداخت کنند. بنابراین، تمام نگرانی‌شان را تلاش برای برنامه‌ریزی مجدد بدهی‌ها و گرفتن قرضه‌ها/وام‌های تازه برای احیای دوبارۀ اقتصادشان شکل می‌دهند. آن‌ها برای حل این مشکل، از جانب گروه کشورهای طلب‌کار موسوم به «باشگاه پاریس» و هم‌چنین گروه بانک‌های تجاری طلب‌کار موسوم به «باشگاه لندن» مکلف‌اند تا از صندوق بین‌المللی پول مطابق سیاست‌هایش برنامه بگیرند، بدین معنی که کشور مقروض، سیاست‌های ظاهراً اقتصادی این نهاد جهانی را دنبال کند.

اما برای رسیدن به این امر، صندوق بین‌المللی پول باید برنامۀ اصلاحاتی؛ ازجمله: کاهش بهای ارز داخلی، لغو کمک‌های مالی دولتی بر کالاهای ضروری، عدم ازدیاد دست‌مزدها، افزایش نرخ بیکاری، افزایش قیمت کالاها و خدمات عمومی، افزایش قیمت سود برای افزایش پس‌اندازها و اعمال محدودیت‌ها روی سرمایه‌گذاری‌ها و آزادی تجارت خارجی را تطبیق کند.

حل بحران بدهی به روش صندوق بین‌المللی پول مشکلات را چندین برابر می‌کند؛ زیرا برنامه‌اش یک راه‌حلی مبتنی بر ریاضی است. این نهاد قضیۀ مذکور را یک معادلۀ ریاضی می‌پندارد که باید دو طرف معادله را متوازن کرد؛ بنابراین، سعی دارد تا طرف مجهول را افزایش یا طرف دیگر را کاهش دهد، بدون این‌که به رابطۀ این مسأله نگاه نموده و آن را به شخصی که از آن رنج می‌برد ارتباط دهد.

به عنوان مثال، این نهاد برای افزایش درآمدها نیاز به مالیات دارد و می‌داند که معمولاَ مالیات در کشورهای بدهکار به حداکثر سطح ممکن خود رسیده‌است. هم‌چنان، از این آگاهی دارد که قیمت‌ها در کشورهای بدهکار در حال افزایش است و احتمالاً از توان اکثریت مردم بالاتر است، از این‌رو لازم می‌بیند که کمک‌های مالی روی کالاهای ضروری؛ مانند: نان، شیر، برنج، گندم، شکر، سوخت و موارد مشابه آن، را بردارد. هم‌چنان مطلع است که کشورهای مقروض توانایی لازم برای تولید کالاهای صادراتی را ندارند؛ با این‌حال، فرجام چنین قرضه‌هایی، افزایش قمیت‌ها، افزایش نرخ بیکاری و کاهش بهای ارز داخلی را به همراه دارد. این کار مستلزم عدم ازدیاد دست‌مزدها در زمانی‌ست که قیمت‌ها برای کالاها و خدمات افزایش می‌یابد؛ اما گاهی اوقات نیازمند کاهش دست‌مزدها است -نه‌تنها عدم ازدیاد آن‌ها- تا هزینه‌ها را به‌منظور تأمین قرضه‌ها/وام‌های مورد نیازشان کاهش دهند.

تمام این اقدامات خشونت‌آمیز و خشن که توسط صندوق بین‌المللی پول تحمیل شده‌است؛ نه برای لغو یا کاهش این بدهی‌ها؛ بلکه فقط برای تنظیم مجدد آن‌ها است؛ یعنی تأخیر در پرداخت آن، برای دوره‌ای که در آن، بدهی بیش‌تر انباشته می‌شود تا بتواند قرضه‌ها/وام‌های جدید را اعمال کند و این‌گونه بحران بدهی تشدید می‌یابد. بانک جهانی معمولاً نقش صندوق بین‌المللی پول در اعطای قرضه/وام را بر عهده دارد؛ زیرا صندوق بین‌المللی پول نمی‌تواند قرضه‌های جدید را به کشورهایی‌که طبق مقررات آن، به حد برداشت خود رسیده‌اند، بدهد. این قرضه‌ها معمولاً برای پروژه‌هایی طراحی شده‌است که مانع رشد کشورهای بدهکار می‌شود و باعث می‌شود اقتصاد آن‌ها عمدتاً به کمک‌های خارجی وابسته باشد.

بدین لحاظ، ما این دولت و مردم را نسبت به زهر این صندوق و بانک جهانی هشدار می‌دهیم و اعلان می‌کنیم که راه بیرون رفت از بحران فعلی، اعتناء نکردن به امیدهای کاذب آنان است؛ چون آن‌ها رباخواری را ترویج می‌دهند. مسئولیت بازپرداخت بدهی‌ها به دوش کسانی است که در زمان اخذ قرضه‌ها در پست‌های دولتی حضور داشتند، تا دیگر هرگز وام نگیرند. برعلاوه، باید یک برنامۀ ظاهراً سیاسی را برای حوزه‌های: زراعت، صنعت، تجارت و چگونگی استفاده از منابع طبیعی این کشور ترسیم کنند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه لبنان

مترجم: امیر حسام

ادامه مطلب...

پروسۀ صلح؛ ادامۀ بازی خطرناکِ امریکا در افغانستان

خبر:

ترمپ روز سه‌شنبه، 3 مارچ در حضور زلمی خلیل‌زاد با ملا عبدالغنی برادر، معاون سیاسی گروه طالبان تلفنی صحبت کرده است. گروه طالبان در اعلامیه‌ای گفته که این تماس در مورد کاهش خشونت و مذاکرات بین‌الافغانی صورت گرفته است. ترمپ پس از این گفت‌وگو در کاخ سفید به خبرنگاران گفته که «گفت‌وگوی خوبی» با ملا برادر داشته است. اعلامیه می‌افزاید که ترمپ گفته است که مایک پمپئو، وزیر خارجه امریکا به‌زودی برای رفع موانع برگزاری مذاکرات بین‌الافغانی با رییس‌جمهور اشرف غنی ملاقات خواهد کرد. همچنان ملا برادر از ترمپ خواسته است که در مورد خروج نیروهای خارجی از افغانستان و برقراری روابط مثبت در آینده، قاطعیت به خرج داده و اجازه ندهد که کسی خلاف توافق‌نامه‌ای که به امضا رسیده،‌ عمل نماید، و امریکا را بیشتر در این جنگ طولانی دخیل نگهدارد.

(منبع: روزنامۀ اطلاعات‌روز)

تبصره:

امریکا در جبهه‌ای نظامی افغانستان با شکست فاحش روبرو شده است، و دیگر برای هیچ یک از رؤسای جمهور امریکا ممکن نبود که علیه خواست و افکار عامه‌ی مردم امریکا بهانه‌جویی نماید. لذا برای اعلان ختم طولانی‌ترین جنگ تاریخ امریکا، پروسۀ صلح با طالبان را به راه انداختند. اما اکنون امریکا از طریق پروسۀ صلح با طالبان چیزهای را به‌دست آورد که از طریق جنگ برایش ناممکن به نظر می‌رسید. لذا بعد از امضای توافقنامه با طالبان، امریکا کوشش می‌کند طوری نمایش دهد که گویا به تمام تعهداتش عمل نموده و تا آخر متعهد به آن می‌ماند. چنانچه در نخستین تعهدشکنی‌اش روز چهارشنبه، چهارم مارچ، «سانی لگت» سخنگوی نیروهای امریکایی در افغانستان در صفحه‌ی تویترش نوشت: "در پاسخ به حمله‌ی طالبان در پاسگاه نیروهای امنیتی افغان در ولسوالی نهر سراج ولایت هلمند حمله‌ی هوایی را انجام داده است." این در حالی است که بازی کثیف سیاسی امریکا با گروه نظامی طالبان از نو آغاز شده و نخستین جرقه‌های آن از زبان اشرف غنی در بارۀ عدم رهایی زندانیان طالب و به چالش کشیدن حمایت پاکستان ازین گروه به چشم می‌خورد.

برای پیشبرد این بازی کثیف؛ از یک‌سو در انتخابات تحریم‌شده از جانب اکثریت مردم و مملو از فساد، اشرف غنی با چراغ سبز امریکا برنده اعلام گردید تا برای تنازل بیشتر بر طالبان فشار آورده و به تدریج آنها را از موقف‌های قبلی شان کنار بیاورد. از جانب دیگر نهادهای جامعه مدنی، حقوق زنان و کمیسیون حقوق بشر نیز فعالیت‌های شان را چند برابر ساخته، تا در مذاکرات بین‌الافغانی بر طالبان فشار وارد نموده و برای حقوق و آزادی‌های زنان صدا بلند کنند.  

روی دیگر این بازی کثیف، اظهارات مایک پمپیو وزیر امور خارجه امریکاست، که از تعهدات مخفی طالبان با امریکا پرده برداشت. چنین اظهارات نیز می‌تواند شگاف‌های بزرگ و بی اعتمادی وسیعی را در میان صفوف طالبان به میان آورد، که در چنین شرایط، التیام آن برای رهبری طالبان کار دشوار خواهد بود.

بُعد دیگری این بازی کثیف؛ آتش‌بس با نیروهای اشغالگرِ امریکا و ادامۀ جنگ با نیروهای افغان است، که محبوبیت طالبان را در میان مردم به گونۀ بی‌سابقه کاهش می‌دهد. علاوه برین پر چالش‌ترین مرحلۀ پروسه به موفق رساندن مذاکرات بین‌الافغانی است، که محرکین اصلی اختلافات در آن خود سفارتخانه‌های اشغالگران می‌باشد، اما پهلوی آن می‌خواهند که مسوولیت تاریخی این بازی کثیف را خود افغان‌ها به دوش بکشند.

اما باز هم طالبان سرگرم ادامۀ مسیر پر خم و پیچ صلح امریکایی‌ست. چون طالبان واقعیت –شکست امریکا در افغانستان و عدم تعهد امریکا به پیمان‌ها- را درک نکرده و زبان امریکایی را -که همانا زبان منفعت است- نفهمیده اند. لذا با کمال تأسف در دام امریکا گیر افتاده‌اند، که موارد اساسی آن قرار ذیل می‌باشد:

الف؛ خودداری طالبان از هرنوع حملات بر امریکایان و منافع آن‌ها در افغانستان و جهان.

ب؛ جلوگیری از روابط طالبان با جهادی‌های بین المللی در سرزمین افغانستان.

ج؛ قبول نمودن گفتگو با حکومت دست‌نشانده در کابل و تمام جناح‌های که در جریان 19 سال با ارزش‌های امریکایی و غربی تربیت شده‌اند.

د؛ پذیرفتن تمام قوانین و معیارهای بین‌المللی و در نهایت مفهوم دولت-ملت.  

طالبان با پذیرفتن شرایط فوق الذکر از جهاد و ارتباط عقیدوی جهانی با گروه‌های جهادی دست کشیدند و بر اساس نظم فعلی بین‌المللی که توسط امریکا رهبری می‌شود بر سقوط خود در مهلکۀ دولت-ملت تصریح نمودند. پس این وظیفۀ مردم مسلمان و مجاهد افغانستان است که ابعاد مختلف این بازی کثیف امریکا را درک نموده و بر سیاستمداران، متنفذین و طالبان فشار وارد نمایند تا به‌جای ادامۀ این پروسه امریکایی آن را نخست متوقف ساخته و در نهایت غرور امریکا را درین مقبرۀ امپراتوری‌ها به خاک بمالد. زیرا جنگ افغانستان تنها با امضای توافقنامه ها حل نمی گردد، چون مشکل افغانستان یک مشکل افغانی نه، بلکه یک مشکل منطقوی و جهانی است. این مشکل تا زمانی‌که مسلمانان زیر یک چتر واحد جمع نشوند و خلافت راشده ثانی را تأسیس ننمایند، قابل حل نیست. ما به بارگاه الله سبحانه و تعالی استدعا می کنیم تا مسلمانان را اتحاد نصیب نموده و از مکر کفار و منافقین در امان داشته باشد و این آخرین سالی باشد که بدون خلافت زندگی می‌کنیم و سال آینده تحت چتر خلافت راشده و زیر سایۀ پرچم عقاب به پیشواز ماه رجب برویم.

سیف الله مستنیر

رییس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

سرزمین مقدس فلسطین آزاد نمی‌شود؛ مگر توسط لشکرهای مجاهدین!

  • نشر شده در فلسطین

(ترجمه)

ثنا و ستایش پروردگاری را که می‌گوید:

﴿فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُواْ وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِيراً﴾

(الأسراء: ۷)

ترجمه: هنگامی‌که وعدۀ دوم فرا رسد، (آن‌چنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورت‌های‌تان ظاهر می‌شود و داخل مسجد (الاقصی) می‌شوند؛ همان‌گونه که بار اول وارد شدند و آن‌چه را زیر سلطۀ خود می‌گیرند در هم می‌کوبند.

و درود و سلام بر امام پیامبران صلی‌الله‌علیه‌وعلی‌آله‌واصحابه‌وسلم، همان که گفت:

«لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْيَهُودَ، فَيَقْتُلُهُمْ الْمُسْلِمُونَ، حَتَّى يَخْتَبِئَ الْيَهُودِيُّ مِنْ وَرَاءِ الْحَجَرِ وَالشَّجَرِ، فَيَقُولُ الْحَجَرُ أَوْ الشَّجَرُ: يَا مُسْلِمُ يَا عَبْددَ اللَّهِ هَذَا يَهُودِيٌّ خَلْفِي، فَتَعَالَ فَاقْتُلْهُ إِلَّا الْغَرْقَدَ، فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرِ الْيَهُودِ»

ترجمه: قیامت برپا نمی‌شود؛ مگر آن‌که مسلمانان به جنگ با یهود برخیزند و مسلمانان آنان را به قتل رسانند، تا آن‌که یهودیان خود را در پشت یک سنگ یا یک درخت پنهان کنند و آن سنگ یا درخت بگوید: ای مسلمان، ای بندۀ الله (سبحانه و تعالی)! این‌جا یک یهودی در عقب من است، بیا و او را به قتل برسان؛ جز درخت غرقد که چنین نمی‌گوید، چون آن درخت یهودیان است.

اما بعد، ای جماعت مبارک! به اذن الله سبحانه‌وتعالی:

امروز جمع شدیم تا در برابر ظالمان، خائنان، و استعمارگران، بلند و واضح اعلام کنیم که فلسطین کاملاً یک سرزمین اسلامی است و تنها از آن مسلمانان می‌باشد،‌ نه هیچ ملت دیگر و این‌که مؤمنان و مجاهدین راه الله سبحانه‌وتعالی معاملۀ ترامپ و تمام برنامه‌های خائنانه و ضعیف و توافق‌نامه‌های ننگین و شرم‌آور را زیر قدم‌های‌شان پایمال می‌کنند. الله سبحانه‌وتعالی این سرزمین را با کلمات‌اش چنین مبارک خوانده‌است:

﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ﴾

(الأسراء: ۱)

ترجمه: پاک و منزه است خدایی‌که بنده‌اش را در یک شب، از مسجدالحرام به مسجدالاقصی – که گرداگردش را پربرکت ساخته‌ایم – برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست.

خاک این سرزمین با خون هزاران شهید در طول تاریخ این امت، از هنگام فتح‌اش توسط عمر فاروق تا زمان خروج آخرین سرباز مسلمان و واگذاری‌اش به جماعت یهود، پاک شده‌است. از آن روز به بعد، مردم بی‌دفاع فلسطین هزاران شهید، زخمی و زندانی مرد، زن، طفل، پیر و جوان را برجای گذاشتند.

هویت اسلامی فلسطین و خاک‌اش با دستان کثیف فضولان و جنایت‌کاران آلوده نخواهد شد. مسلمانان و مردم فلسطین به یقین می‌دانند که این سرزمین، بنابر حکم الله سبحانه‌وتعالی و رسول‌اش صلی‌الله‌علیه‌وسلم، تنها از آن ایشان است، سرنوشت اشغال نابودی است و سرانجام امور از آن پرهیزکاران خواهد بود. فلسطین آزاد خواهد شد و مسکن مسلمانان و پایتخت خلافت راشدۀ ثانی خواهد بود، خلافتی‌که إِن‌شاءالله به‌زودی خواهد آمد. بنابراین، مسلمانان و مردم فلسطین نباید معاملۀ ترامپ را جز خطی روی کاغذ و یک تصمیم استعماری تازه ببینند که از ماقبل‌هایش هیچ تفاوتی ندارد. معاملۀ ترامپ نه یک عقب‌گرد یا حادثه‌ای ناگهانی برای مردم فلسطین؛ بلکه ادامۀ معاهدۀ اوسلو و توافق‌نامه‌های کمپ دیوید و وادی عربه بود.

مردم فلسطین بین تسلیم‌دهی حیفا، اکا، القدس و الخلیل فرق نمی‌گذارند، بین آنانی‌که می‌خواهند با دولت‌های اشغال‌گر صلح کنند و آنانی‌که خواهان تقسیم مناطق‌اند، تفاوتی ندیده و میان آنانی‌که ۷۸ درصد فلسطین یا ۸۲ درصد آن را به کفار واگذار می‌کنند فرقی نمی‌یابند؛ زیرا که واگذاری حتی یک وجب از سرزمین‌های مسلمانان خیانت است.

بلی، تمام فلسطین، از دریا تا خشکه، سرزمین اسلامی است و هیچ راه‌حلی برایش وجود ندارد، به جز آزادسازی کامل آن و ریشه‌کن کردن دولت یهود.

﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾

(البقره: ۱۹۱)

ترجمه: آن‌ها را (بت پرستانی‌که از هیچ‌گونه جنایتی إِبا ندارند) هرکجا یافتید به قتل برسانید و از آن‌جا که شما را بیرون کردند (مکه)، آن‌ها را بیرون کنید.

تطبیق این برنامه‌های حقارت‌بار و زندگی در دولت ضعیف در هم‌جواری اشغال، خیانت به الله سبحانه‌وتعالی، رسول‌اش صلی‌الله‌علیه‌وسلم و مؤمنان است. به هر شکلی‌که زندگی کنند، به هرگونه‌ای‌که آن دولت باشد،‌ خواه در مرکز در شرق القدس یا در ابو دیس و العیزریه باشد فرقی ندارد.

بنابر همین دلیل، امروز جمع شدیم تا صدای‌مان را بلند کنیم و به امت مسلمه، علماء و لشکریان‌اش برسانیم که ما شدیداً به آنان نیاز داریم و نصرت را از هنگ‌ها، طیاره‌ها/هواپیماها و تانک‌ها می‌طلبیم تا کلیه این سرزمین مقدس را آزاد کنیم.  به فاجعه‌ای که بر فلسطین و مردم‌اش وارد شده‌است نقطۀ پایان گذاشته و کسانی را که خواهان تخریب این سرزمین، سرنوشت‌اش و سرنوشت مردم‌اش استند از میان برداریم، تا مسلمانان هم‌چو فاتحان پیروزمند وارد آن شوند؛ همان‌گونه که حضرت عمر فاروق برای اولین مرتبه در آن وارد شد.

ما امروز جمع شدیم که به معاملۀ ترامپ نه بگوییم، به راه‌حل دو دولت نه بگوییم، به تمام طرح‌های تسلیمی، مذاکره‌ها و خیانت‌ها نه بگوییم و اما به غرش طیاره‌ها/هواپیماها و لرزش تانک‌ها بلی بگوییم. بلی،... ما می‌خواهیم با سلاح به جنگ سلاح برویم، ما سربازانی؛ همانند: سربازان صلاح‌الدین می‌خواهیم.

ای ارتش اردن، افسران و رهبران ارتش الکرامه! به فلسطین بیایید و آن را از بی‌حرمتی یهودیان اشغال‌گر نجات دهید.

ای ارتش مصر، قهرمانانی‌که در رمضان از کانال عبور کردید و فرزندان عمرو بن عاص! به فلسطین بیایید؛ چون الاقصی به شما ضرورت دارد. عظمت گذشتۀتان را برگردانید و در خط مقدم آزادسازی فلسطین و جهاد به‌خاطر الله سبحانه‌وتعالی قرار بگیرید؛ همان‌گونه که در دوران جنگ‌های صلیبی چنین کردید.

ای ارتش پاکستان، شیران کوهستان و عاشقان اسلام، به سمت سرزمین اسراء پیامبرتان و اولین قبلۀ مسلمانان گام بردارید! آیا پیشانی‌تان دل‌تنگ سجده و خضوع در آن‌جا نشده‌است؟

ای ارتش ترکیه، ای فرزندان سلطان محمد فاتح و عبدالحمید، به محوطۀ مسجدالاقصی بیایید، همه دل‌تنگ دیدار شما اند!

ای ارتش الجزیره، عاشقان شهادت و فلسطین، به یاری مردم‌تان در فلسطین بیایید؛ چون به شما نیاز دارند!

ای ارتش‌های اندونیزیا، ایران، حجاز و سایر سرزمین‌های مسلمانان، القدس این‌جاست، محل اسراء پیامبرتان این‌جاست، سرزمین مقدس‌تان این‌جاست، پس بیایید آن را آزاد و پاک کنید!

ای ارتش‌های مسلمانان! این قول الله سبحانه‌وتعالی را به یاد بیاورید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ * إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَيَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ (التوبه: ۳۸ – ۳۹)

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! چرا هنگامی‌که به شما گفته می‌شود: «به سوی جهاد در راه الله (سبحانه‌وتعالی) حرکت کنید» بر زمین سنگینی می‌کنید (و سستی به خرج می‌دهید)؟! آیا به زندگی دنیا به‌جای آخرت راضی شده‌اید؟! با این‌که متاع زندگی دنیا، در برابر آخرت، جز اندکی نیست! اگر (به سوی میدان جهاد) حرکت نکنید، شما را مجازات دردناکی می‌کند و گروه دیگری غیر از شما را به‌جای شما قرار می‌دهد و هیچ زیانی به او نمی‌رسانید. الله (سبحانه‌وتعالی) بر هر چیزی تواناست.

ما امروز جمع شدیم تا انرژی علمای دین را که الله سبحانه‌وتعالی برای حفظ دین‌اش به آنان اعتماد کرده‌است، احیاء کنیم و آنان را از همان چیزی هشدار دهیم که الله سبحانه‌وتعالی هشدار داده‌است، تا باشد مکلفیتی را که الله سبحانه‌وتعالی برای تحریک مسلمانان به‌منظور اقامۀ دین الله بر روی زمین و حمل جهاد در راه او سبحانه‌وتعالی بر دوش‌شان گذاشتۀ‌است، اجرا کنند. او سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَننَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ﴾

(آل عمران: ۱۸۷)

ترجمه: (به‌خاطر بیاورید) هنگامی را که الله (سبحانه‌وتعالی) از کسانی‌که کتاب (آسمانی) به آن‌ها داده‌شده، پیمان گرفت که حتماً آن را برای مردم آشکار سازید و کتمان نکنید؛ ولی آن‌ها آن را پشت سر افکندند و به بهای کمی فروختند و چه بد متاعی می‌خرند!

ای علمای الازهر، حجاز، زیتونه و سایر علمای مسلمانان! آیا عزالدین بن عبدالسلام در میان شما نیست؟ ای شماهایی‌‌که به مردم می‌آموزانید که تنها از الله سبحانه‌وتعالی بترسند که نباید از مخلوق در معصیت خالق اطاعت کنند که عدم حمایت از الله سبحانه‌وتعالی و ضعف مسلمانان یک گناه بزرگ است و این‌که جهاد در راه الله سبحانه‌وتعالی برای آزادسازی الاقصی الزامی است و بها و پاداش عظیم دارد! پس چرا لب نمی‌گشایید؟ چرا پرده از حق بر نمی‌دارید؟ آیا از زندان‌های این حکام جنایت‌کار و خائن می‌هراسید؟

﴿فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ (التوبه: ۱۳)

ترجمه: با این‌که الله (سبحانه‌وتعالی) سزاوارتر است که از او بترسید؛ اگر مؤمن استید.

برای تطبیق وعدۀ الله سبحانه‌وتعالی به‌منظور اقامۀ دین الله بر روی زمین و جهاد در راه او سبحانه‌وتعالی، در صفوف امت از یک‌دیگر سبقت بگیرید. شما با انجام این مأموریت می‌توانید خود و امت‌تان را نجات دهید و از الله سبحانه‌وتعالی اطاعت کنید، او نیز شما را یاری خواهد رساند و پاداش اعمال‌تان را فراموش نخواهد کرد.

ای گروه‌ها و سازمان‌ها!

ما این سخن الله سبحانه‌وتعالی را برای‌تان یادآوری می‌کنیم:

﴿أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ﴾ (الحدید: ۱۶)

ترجمه: آیا وقت آن نرسیده‌است که دل‌های مؤمنان در برابر ذکر الله (سبحانه و تعالی) و آن‌چه از حق نازل کرده‌است، خاشع گردد؟!

آیا زمان آن فرا نرسیده‌است که حقیقت را ببینید و بدانید که نه شورای امنیت و سازمان ملل؛ بلکه دین، اسلام و امت‌تان همانا مسیر آزادی شما است؟!

آیا زمان آن فرا نرسیده‌است که درک کنید امریکا، روسیه، انگلستان، فرانسه و یهودیان، متحدان یک‌دیگر و دشمن اسلام و امت اسلامی‌اند؟!

آیا زمان آن فرا نرسیده‌است تا به این سخنان الله سبحانه‌وتعالی گردن نهید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ * فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ﴾ (المائده: ۵۱)

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! یهود و نصارا را ولی (دوست و تکیه‌گاه خود) انتخاب نکنید، آن‌ها اولیای یکدیگراند. کسانی‌که از شما با آنان دوستی کنند از آن‌ها استند؛ خداوند جمعیت ستم‌کار را هدایت نمی‌کند. (ولی) کسانی را که در دل‌های‌شان بیماری است می‌بینی که در (دوستی با آنان) بر یک‌دیگر پیشی می‌گیرند و می‌گویند: «می‌ترسیم حادثه‌ای برای ما اتفاق بیفتد (و نیاز به کمک آن‌ها داشته باشیم!)» شاید الله (سبحانه‌وتعالی) پیروزی یا حادثۀ دیگری از سوی خود (به نفع مسلمانان پیش بیاورد و این دسته از آن‌چه در دل پنهان داشتند، پشیمان گردند.

آیا زمان آن فرا نرسیده‌است تا آنانی را که مرض قلبی داشتته، عزت و احترام را در شتافتن به سوی کشورهای کفری، شورای امنیت و نهادهای بین‌المللی می‌جویند، کنار بگذاریم؟!

﴿بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً * الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً﴾

(النساء: ۱۳۸)

ترجمه: به منافقان بشارت ده که مجازات دردناکی در انتظار آن‌هاست. همان‌ها که کافران را به‌جای مؤمنان، دوست خود انتخاب می‌کنند. آیا عزت و آبرو نزد آنان می‌جویند، با این‌که همۀ عزت‌ها از آن الله (سبحانه‌وتعالی) است؟!

اکنون زمان آن فرا رسیده‌است که خیانت سازمان آزادی‌بخش فلسطین و حکام مصر، اردن، قطر، ترکیه، ایران و دیگر رژیم‌های حاکم در جهان اسلام و توطئۀشان علیه خواست فلسطین را درک کنید. آیا آنان حافظان و پاسداران واقعی دولت یهود نیستند؟!

به الله قسم که اکنون زمان آن فرا رسیده‌است که سریعاً به ریسمان محکم الله سبحانه‌وتعالی چنگ بزنید و تمام دشمنان اسلام را از خود دور کنید، از دین‌تان حمایت نموده و به سوی امت‌تان بازگردید؛ زیرا که برای تأسیس خلافت و جهاد در راه الله سبحانه‌وتعالی برای آزادسازی کامل این سرزمین مقدس، بایستی حمایت آنان را به دست آورید.

ای مسلمانان!

فلسطین سرزمین شما و محل اسراء پیامبرتان است، افتخار آزادسازی آن تنها نصیب عابدین الله سبحانه‌وتعالی زیر لوای رهبری؛ همانند: صلاح‌الدین خواهد شد؛ نه حکام برده‌ای‌که اسلام را رها کرده و هم‌پیمان کفار شده‌اند. پس تخت‌های خیانت‌کاران به الله سبحانه‌وتعالی و رسول‌اش صلی‌الله‌علیه‌وسلم را سرنگون کنید. کسانی را حمایت کنید که می‌خواهند خلافت را تأسیس کنند، خلافتی‌که تمام موانع سر راه برای کسب افتخارتان را برمی‌چیند.

ای مسلمانان سرزمین مقدس فلسطین!

شما اکنون عاقبت انضمام به راه‌حل‌های بین‌المللی و برنامه‌های استعماری را تجربه کرده‌اید و اکنون با چشمان‌تان می‌بینید که هیچ رستگاری برای شما، به‌جز در آغوش گرفتن دین‌تان و حفظ این سرزمین مقدس، وجود ندارد. صبر کنید، بردبار باشید، استوار بمانید و از الله سبحانه‌وتعالی تقوا کنید، باشد که پیروز شوید و در مقابل تمام طرح‌هایی؛ مثل: معاملۀ ترامپ، راه‌حل دو دولت و راه‌حل یک دولت، که به دولت‌های غاصب مشروعیت می‌دهد، متحد شوید. دین‌تان را حقیر جلوه ندهید، به واگذاری ذره‌ای از سرزمین‌تان راضی نشوید و بدانید که پیروزی در صبر است. بناءً الله را یاری دهید، او نیز شما را یاری می‌دهد و قدم‌های‌تان را استوار می‌سازد. به الله قوی و عزیز اعتماد داشته باشید و به امت‌تان که بهترین امت است که برای مردم خارج شده‌است، اعتماد کنید. این همان امتی است که الله سبحانه‌وتعالی برای دین و وحی‌اش برگزیده و برای بشریت گواه است. آن‌چه امروز بر امت رخ می‌دهد عامل تحریک مجد و افتخارش بوده، به یاری الله سبحانه‌وتعالی تمام خائنان به الله و رسول‌اش را بیرون خواهیم کرد و امت بر مبنای کتاب الله و سنت رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم متحد خواهد شد. إِن‌شاءالله به‌زودی مسلمانان را در مسجدالاقصی جمع و القدس را سرزمین اسلام اعلان خواهیم کرد.

﴿ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ﴾

(محمد: ۱۱)

ترجمه: این برای آن است که الله (سبحانه‌وتعالی) مولا و سرپرست کسانی است که ایمان آوردند؛ اما کافران مولایی ندارند.

بناءً ای جماعت مبارک! دستان‌تان را بلند کنید و از الله سبحانه‌وتعالی بخواهید که:

ای الله، ای برپا نگه‌دارندۀ آسمان‌ها و زمین، ای منعم دنیا و آخرت! ما را رحمتی از جانب خود عطا کن تا قلب‌های ما و تمام مسلمانان هدایت شود، صفوف مسلمانان یک‌جا گردد، صدای‌شان بدین‌گونه وحدت یابد و تصمیم‌شان برای یاری دادن به دین و برپایی قانون‌ات استوار بماند.

ای الله، ما از کافران به سوی تو روی می‌گردانیم، ما از ریاکاران و خائنان به سوی تو روی می‌آوریم و ما از حکام خائن سرزمین‌های اسلامی به سوی تو آمده‌ایم!

ای الله، از رحمت‌ات به ما یاری رسان! ای رحمان و ای نعیم، از رحمت‌ات به ما یاری رسان! ای الله، از رحمت‌ات به ما یاری رسان! مسلمانان را از این خیر محروم نساز و قلب‌های‌شان را برای پذیرش آن باز کن! بگذار قلب‌های‌شان برای نصرت دین‌ات بتپند و افتخار حضور در لشکر مجاهدین راه آزادی مسجدالاقصی و محل اسراء پیامبر حبیب‌ات را برای‌مان عطا کن.

ای الله، ما از تو خلافت به طریقۀ نبوت می‌خواهیم! خلافتی‌که دین را برپا می‌کند و اسلام را هم‌چون یک پیام خیر، هدایت و رحمت به جهانیان می‌رساند؛ پس ما را از زمرۀ کسانی بگردان که شاهد نصرت‌ات بر مؤمنان‌اند.

ثنا و ستایش بر پروردگار عالمیان و درود و صلوات بر پیامبری‌که رحمت جهانیان است.

حزب‌التحریر – سرزمین مبارک فلسطین

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه