سه شنبه, ۰۱ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

حکم نکاح اجباری دختر توسط پدرش

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

به جواب نازک الملائکه

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

در نزدم سوالی است، امیدوارم به زودی جوابم را ارائه نمائید. آیا نکاح دختر بدون رضایت وی تمام می‌شود؟ راه‌حل مشکل این عقد نکاح و کتابت آن چیست؟ من با تأیید و امضای نکاح‌نامه مجبور نشد‌م؛ بلکه برایم خبر دادند که خواستگار یا داما‌د بر درب خانه است و من با این عقد موافق بودم؛ ولی در این وقت احساس کردم بدون این‌که کسی با من در این خصوص صحبت کند، من برای پذیرش این عقد نکاح مجبور هستم.

پاسخ:

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

در خصوص این مسئله در کتاب نظام اجتماعی، باب نکاح حدیثی را از رسول الله صلی الله علیه وسلم ذکر نمودیم: از عبدالله بن بریده از پدرش روایت شده است که او گفت:

«جائت فتاةٌ إلى رسولِ اللهِ صلی الله علیه وسلم فقالتْ: إِن أبي زَوَّجَني ابنَ أَخيهِ لِيَرْفَعَ بي خَسيسَتَهُ. قالَ: فَجَعَلَ الأمرَ إليها فقالتْ قد أَجَزْتُ ما صَنَعَ أبي، ولكنْ أردْتُ أن أُعْلِمَ النساءَ أنْ ليسَ إلى الآباءِ مِنَ الأمْرِ شيءٌ»

(رواه ابن ماجه)

ترجمه: دختری نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: پدرم مرا به نکاح برادر زادهاش در آورده است تا توسط من خساست و بدیی آن را بر دارد. پدر عبدالله بن بریده گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم صلاحیت و اختیار را به دختر سپرد، سپس آن دختر گفت: آنچه که پدرم آنجام داده قبول کردم؛ ولی این مسئله را به خاطری گفتم تا زنان بدانند که پدران حق ندارند دخترانشان را اجباراً به نکاح بدهند.

در کتاب "مصباح الزجاجة فی زوائِد ابن ماجه" نوشته‌ی ابی العباس شهاب الدین البوصیری الکنانی الشافعی، متوفی سال 840هـ  چنین روایت شده است: «از عبدالله بن بریده روایت است که از پدر خود روایت نموده است که گفته است: دختری نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت پدرم مرا برای برادر زاده‌اش به نکاح داده است تا توسط من بدنامی و خساست برادر زاده‌اش را دور سازد. اوگفت: «فَجعل الْأَمر إِلَيْهَا فَقَالَت قد أجزت مَا صنع أبي وَلَكِن أردْت أَن تعلم النِّسَاء أَنه لَيْسَ للآباء من الْأَمر شَيْء» ترجمه: اختیار تأیید و رد نکاح را به دختر داد، سپس دختر گفت: من این نکاح را قبول کردم؛ ولی آن را به صورت واضح بیان کردم تا زنان بدانند که پدران صلاحیت ندارند تا دختران‌شان را اجباراً به نکاح بدهند.» او گفته: رجال این حدیث ثقه هستند و اسنادش صحیح است.

بناءً بر پدر دختر لازم است که موافقه‌ی دختر را برای عقد نکاح بگیرد و از اجازۀ دختر مطمئن گردد؛ چون ایجاب و قبول با رضایت و اختیار دختر تکمیل می‌شود. ما این مسئله را در باب نکاح کتاب نظام اجتماعی به گونۀ ذیل واضح نمودیم:

«وقتی از زن خواستگاری می‌شود، حق موافقۀ نکاح و رد آن تنها از زن است؛ هیچ‌کس از اولیاء و غیراولیای زن حق ندارند که زن را بدون اجازۀ وی به نکاح بدهند و یا آن را از نکاح مانع شوند.» از ابن عباس رضی الله عنهما روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«الثَّيِّبُ أحقُّ بِنَفْسِها مِنْ وَلِيِّها، والبِكْرُ تُسْتأْذنُ في نَفْسِها وإِذنُها صُماتُها»

(رواه مسلم)

ترجمه: زن بیوه از ولیاش در اجرای عقد نکاح مستحق‌تر است. از دختر باکره باید اجازه گرفته شود، سکوت دختر، اجازۀ وی به حساب می‌آید.

از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لا تُنْكَحُ الأَيِّمُ حتى تُسْتَأْمَرَ، ولا البِكْرُ حتى تُسْتَأْذَنَ. قالوا: يا رسولَ اللهِ، وكيفَ إذْنُها؟ قال: أن تَسْكُتَ»

(متفق علیه)

ترجمه: نکاح زن بیوه درست نمی‌شود؛ مگر این‌که خودش به آن هدایت دهد و هم‌چنان نکاح دختر درست نمی‌شود؛ مگر این‌که از وی اجازه گرفته شود. فرمودند اجازۀ دختر چگونه است یا رسول الله! ایشان فرمودند: اجازۀ دختر سکوت وی است.

از ابن عباس روایت شده است:

«أن جاريةً بكْراً أَتَتْ رسولَ اللهِ فَذَكَرَتْ أَن أَباها زَوَّجَها وهِيَ كارِهَةٌ، فَخَيَّرها النبيُّ»

(رواه ابوداود)

ترجمه: دختری نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد و گفت: پدرش وی را جبراً به نکاح داده است، رسول الله صلی الله علیه وسلم دختر را به رد و قبول این عقد اختیار داد.

از خنساء بنت خذام انصاری روایت شده است:

«أن أباها زَوَّجها وهِيَ ثَيِّبٌ فَكَرِهَتْ ذلك فأَتَتْ فَرَدَّ نِكاحَها»

(رواه بخاری)

ترجمه: پدر دختر، دخترش را در حالی‌که وی بیوه بود، به نکاح داده بود و دختر به این نکاح رضایت نداشته و این نکاح را رد کرد.

تمامی این احادیث به صورت صریح دلالت دارند، تا زمانی‌که اجازۀ زن گرفته نشود، نکاح آن تکمیل نمی‌شود؛ اگر نکاح زن منعقد شود؛ ولی خود زن آن را رد کند و یا اجباراً به نکاح داده شود، عقد نکاح آن فسخ می‌گردد؛ مگر این‌که خودش بعداً به این عقد رضایت نشان داده و یا به این عقد باز گردد.»

شما صراحت نص کتاب نظام اجتماعی را دیده اید؛ طوری ‌که ذکر کردیم، همۀ این احادیث صراحت دارند که اگر اجازۀ زن برای نکاح گرفته نشود، نکاح آن تکمیل نگردیده و اگر چنین نکاح را رد کرد و یا به اجبار نکاح داده شده بود، نکاح آن قابل فسخ است؛ مگر این‌که خود زن به این نکاح بعدا باز گردد و یا راضی گردد.

امیدوارم که در همین قدر کفایت کند، الله سبحانه وتعالی بر همه چیز عالم‌تر و در کارش حکیم‌تر است.

برادر شما عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

نپذیرفتن معامله ترامپ به التماس، انکار و سرخم کردن در مقابل قدرت‌های استعمارگر صورت نمی‌گیرد

(ترجمه)

به روز سه‌شنبه مورخ 11 فوریه/فبروری 2020م، محمود عباس رییس حکومت خودگردان فلسطین، سخنان خود را در شورای امنیت در رابطه به توافق یا معامله ترامپ بیان نمود. ما امیدوار بودیم که ای کاش او به جای سخنان میان‌تهی و نفرت‌انگیزش سکوت می‌کرد؛ زیرا او جز گدایی، حقارت و سرخم نمودن در مقابل قدرت‌های استعمارگر دیگر هیچ چیزی از خود نشان نداد که این امر بنیاد کیان یهودی را محکم و اشغال سرزمین فلسطین را از سوی یهود مشروعیت می‌بخشد. طوری‌که او کیان یهودی را من‌حیث مشروع‌ عظیم در جهان وصف کرد، گویا کیان یهودی صاحب امر و نهی(دستور و منع) درین گیتی است!

عباس در سخنانش به پایبندی و تمسک به رویکرد مذاکرات ننگینی‌که فلسطین و مردم‌اش را در گودال بدبختی و مصیبت فرو برده اصرار نمود و او حتی اصرار ورزید که هر عمل مقاومت‌آمیز از سوی اهل فلسطین من‌حیث خشونت و تروریسم توصیف می‌شود. بناءً ‏این امر "پروتوکول امنیتی 83" را تقویت می‌بخشد که حکومت با 83 کشور به امضاء رسانیده است تا تحت نام مبارزه با تروریسم، علیه اسلام بجنگند! بدانید که اولین کشورهای امضا کننده پروتکل 83 یعنی امریکا از جمله دشمن سرسخت مسلمانان و اهل فلسطین محسوب می‌شود! در نهایت عباس از آماده‌گی خویش برای تامین خدمات جدید امنیتی که به 183 کشور گسترش می‌یابد، اظهار نمود.

عباس در سخنانش، پیوند صله رحمی خود را با اهل فلسطین و آرزوهای‌شان قطع نمود، بلکه حتی احساسات آنان را در نظر نگرفت، طوری‌که او پرونده 300 افسران نظامی یهودی، که اهل فلسطین را به قتل رسانیده بودند، تقویت نمود؛ گویا مقاوت‌گرایی جوانان و اهل فلسطین توافق ترامپ را رد کردند و نیرو‌های یهودی هم به حق می‌جنگیدند! او استدعای بخشش و رحم برای رابن کرد؛ مگر یک کلمه‌ هم در خصوص شهدای فلسطین به زبان نیاورد. عباس متعقد بود که در دامن نهادهای بین‌المل و شورای امنیت که تا اکنون طبق بیانیه‌اش به یکی از قطعنامه‌هایش نپرداخته و عمل نکرده امید و سعادت وجود دارد، در حالی‌که اهل فلسطین باورمند به رهبر ربانی و شجاع همچو صلاح الدین اند تا اقصی را آزاد و دولت یهود را ریشه‌کن کند. عباس خارج از قضیه اهل فلسطین سخن می‌گفت، حالان‌که ادعای نمایده‌‌گی از آنان‌ را می‌کند.

عباس در یک عمل پارادوکس عجیب، نقشه‌ی فلسطین را از سال 1917م تا امروز برافروخت و به تعجب گفت که چه کسی به آن‌ها حق پاره کردن و غصب فلسطین را داده است؟! مگر عباس توافق‌نامه جنایت‌کارانه‌ای که توسط سازمان‌ملل به امضاء رسیده بود را فراموش کرد که 78درصد خاک‌ فلسطین مربوط یهود‌ها می‌شود؟ هم‌چنین توافق اوسلو را فراموش نموده است که خود این عباس باوجود جنایات یهود، پایبندی‌اش را در رابطه به آنان و به تمام بند و ماده‌هایش اظهار نمود. عباس این توافقنامه‌ی فجیع را به عنوان زیباترین و شرین‌ترین توافقنامه‌ی انتقالی توصیف کرد.

عباس معامله ترامپ را رد کرد؛ زیرا این امر راه‌حل دو دولت (اسرائیل و فلسطین) را از بین می‌برد، در حالی‌که اهل فلسطین این معامله را به دلیل این‌که تمام فلسطین مربوط مسلمانان می‌شود، رد می‌کنند. ثانیاً این خاک نه مربوط ترامپ می‌شود و نه مربوط شورای امنیت؛ بلکه طبق حکم الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم، فلسطین یک سرزمین اسلامی است و مربوط مسلمانان می‌شود. عباس تمسک صلح با اشغال‌گران را دارد؛ در حالی‌که اهل فلسطین مشتاق تجهیزسازی ارتش مسلح امت اند تا دولت یهود را ریشه‌کن نمایند. انتخاب استراتیژیک عباس اینست که با دولت غاصب یهودی توافق صلح امضاء کند، در حالی‌‌که انتخاب اهل فلسطین بازگشت یا اعاده فلسطین به مسلمانان است، سپس القدس (اورشلیم) خانه آنان و پایتخت دولت خلافت آینده خواهد شد. ان‌شاءالله!

راه‌حل برای قضیه فلسطین، اجماع و کنفرانس‌های بین‌الملی نیست؛ زیرا در آن اجماع‌ها تمامی قدرت‌های استعمارگر و جنایت‌کاران علیه مسئله فلسطین جمع خواهند شد تا این قضیه را به سود یهود‌ها ازمیان بردارند و از آنان التماس هم نخواهند کرد، از آن‌جا که کفر و استعمارگرایی در عقیده باهم ملت واحد هستند. امریکا، اروپا و دولت یهود باهم علیه مسلمانان شریک هستند. فلهذا، راه‌حل این مشکل تکیه زدن بر ابتکار عرب برای پالیسی "عادی‌سازی(normalization)" نیست؛ بلکه این مشکل بیشتر به رجوع نمودن به تفکر عمیق اسلامی اعاده می‌شود و این تفکر عمیق عبارت از ندا بلند کردن بر افواج مسلح است تا لشکرهای‌شان را تجهیز کنند و تاریخ دولت یهود را رقم بزنند. تمام راه‌حل‌های دیگر استعماری، تصامیم، ابتکارات و کنفرانس‌های بین‌الملی هیچ فرقی از معامله ترامپ ندارد، مگر در ظاهر و قیافه.

بگذارید که پروژه تصفیه و تسلم‌شدن که عباس آن‌ را یک فرصت صلح تلقی می‌دارد، به جهنم برود. بدانید که اهل فلسطین هرگز امیدشان را بخاطر آزادی‌سازی از دست نمی‌دهند و ان‌شاءالله مسلمانان من‌حیث فاتحین داخل مسجدالاقصی خواهند شد؛ همان‌طوری‌که عمر فاروق رضی الله عنه به نخستین‌بار من‌حیث فاتح داخلش شده بود و این یک وعده‌ی حق است.

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن يَكُونَ قَرِيبًا﴾

[اسراء: 51]

ترجمه: پس از آن، سرهای‌شان را به سويت (به عنوان استهزاء) تكان می‌دهند و می‌گويند: چه زمانی اين (معاد) خواهد بود؟ بگو: شايد كه نزديك باشد.‏

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-سرزمین مبارک فلسطین

مترجم: زکریا وهاج

ادامه مطلب...

استراتیژی جدید امریکا در آسياي میانه

(ترجمه)

خبر

وزارت خارجۀ امریکا استراتیژی جدیدش را در ارتباط به آسياي میانه منتشر ساخت. مدارک این استراتیژی در سايت اين وازارت به دست نشر سپرده شد. استراتیژی مذکور در جریان نشستي‌که توسط مایک پومپیو وزیر خارجۀ امریکا در تاشکند برگذار شده بود، به وزراي خارجۀ کشورهای منطقه رسانیده شد. طبق مدارک منتشر شده، همکاری امریکا در آسياي میانه برای از بین بردن تروریزم و افراطیت ادامه خواهد داشت، این درحالي‌ست که پایگاه تنفیذ قانون و مساعدت‏های مرزی با آن‏ها در این امر اشتراک دارند. طبق گزارش وزارت خارجه امریکا، ایالات متحده امریکا بیش از 90 ملیون دالر امریکایی برای تقویت امنیت مرزها و آموزش نیرو [در امر مبارزه با افراطیت و تروريزم] در منطقه اختصاص داده است. این استراتیژی جدید در بردارندۀ شش نکته اساسی در راستای سیاست‏ امریکا در قبال منطقۀ آسياي میانه می‏باشد.

  1. حمایت و تقویت کشورهای منطقه به عنوان کشورهای مستقل و در کل به عنوان منطقۀ مستقل؛

  2. محدود ساختن تهدیدات تروریستی در آسياي میانه؛

  3. توسعه و حمایت ثبات و آرامش در افغانستان؛

  4. تقویت روابط بین افغانستان و آسياي میانه؛

  5. تقویت سیادت قانون و اجرای حقوق بشر؛

  6. تشویق شركت‌هاي امریکا برای بهره‌برداری و سودجويي در آسياي میانه.

تبصره

خوب به یاد دارم كه در دوم فبروری مایک پومپیو وزیر خارجه امریکا در جریان ديدارش از برخي کشورهای آسياي میانه به خبرنگاران گفته بود: «ما خواهان پیشرفت و توسعه در آسياي میانه هستیم و می‏خواهیم که هر یک از کشورهای منطقۀ آسياي میانه یک دولت مستقل بوده و یک رهبری مستقلانه از خود داشته باشد، نه یک سیادت و رهبری متوسل و تابع به دولت دیگر در منطقه.» تفسیري‌که می‏توان از این حرف‌ها داشت، این است که امریکا خواهان تسلط و حاکمیت در منطقۀ آسياي میانه به عوض روسیه است...

لازم به ذکر است تا از نشست گستردۀ دیگري‌که در تابستان 2015 توسط وزیر خارجۀ امریکا برگزار شده بود، یادآوری شود؛ هنگامی‏که جان کری طرح جدید امریکا را ارائه نمود که 1+5C (قرغزستان، ازبکستان، قزاغستان، تاجکستان، ترکمنستان+ امریکا) می‏باشد، طرحي‌که به خاطر اعادۀ نفوذ گم شده امریکا در منطقه ایجاد گردیده بود. در این هنگام نفوذ امریکا عملاً از بین رفته بود، درحالي‌که روسیه توانسته بود که به صورت کامل تسلط بر منطقه را در دست گرفته و پیشرفت‏های اقتصادی چین گام‏های خطر ناک خود را بر می‏داشت.

از آن هنگام به بعد گروه 1+5C به موجوديت خود ادامه داد؛ اما باعث تغيير و دگرگونی گسترده‌ای در سطح نیروهای منطقه نشد، جدا از امریکا كه بر وقايع خاور میانه تمركز نموده بود و تأثير بزرگی در منطقه نداشت.

تحلیل‌گران به این نظرند که گام‏های امريكا همانا تلاش برای اعادۀ فعالیت‏هایش به صورت گذشته است و می‏خواهد در اعمال گذشته‏اش روح تازه ببخشد و این سعی دوباره امریکا در امر نفوذش بر آسياي میانه می‏باشد.

لازم است تا به زایه‌ مهم دیگری نیز اشاره شود و آن این‏که صرف نظر از شدت رقابت بین روسیه و امریکا در راستای نفوذ بر منطقه آسياي میانه، باید درک نمود که هردو بر یک امر مهم که همانا قلع و قمع بيداري اسلامی در منطقه آسياي میانه می‏باشد، اتفاق نظر دارند. به همین دلیل از ده‌ي 90 قرن گذشته به این تلاش اند تا حکومت‏های دیکتاتوری را در منطقه به وجود آورده و نگذارند که اسلام دوباره در منطقه قدعلم نماید. این‌جا در می‏یابیم که قدرت‌هاي استعمارگر طمع‏ها و خواست‏های‌ در منطقه دارند، چه روسیه باشد یا امريكا، و تمرکز بیش‌ترشان روی امر مبارزه با چیزی است که آن را " رادیکاليزم، افراطیت و تروریزم" می‏نامند.

نویسنده: محمد منصور

مترجم: عبدالقدیر مخلص

ادامه مطلب...

رهبران اروپایی بار دیگر منافقت خود را در یادبود هولوکاست آشکار ساختند!

(ترجمه)

خبر:

رهبران اروپایی در اواخر ژانویه سال روان برای بزرگداشت حادثۀ هولوکاست و نبرد ضد یهودی در هفتاد و پنجمین سال‌روز آزادسازی کمپ اوسشوایش در قدس تجمع کردند. شهزاده چارلز، فرانک والتر شتاینمایر رئیس جمهور آلمان، ایمانویل مکرون رئیس جمهور فرانسه و میت فریدرکسن نخست وزیر دنمارک، از جمله رهبرانی بودند که در مرکز یادبود همایش جهانی هولوکاست(فیشاموکوکت) در این شهر شرکت کردند.

تبصره:

رهبران غربی هرروز باهم گِرد نمی‌آیند، اما در قدس اشغالی برای گرامی‌داشت آزادی اوسشوایش دیدار کردند. رویدادی‌که گفته می‌شود، در آن از قساوت‌های صورت گرفته علیه نسل بشر یادآوری می‌کنند. درحالی‌که این رویداد میزبان چندین سخنرانی بود که لزوماً حفظ ارزش‌های انسانی، بیش‌ترین و بالاترین نگرانی‌شان نیست.

در بین این سخنرانان ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه جنایت‌کار مشهور جنگ و مسئول قتل عام‌ها و جنایات مرتکب شده علیه مسلمانان چچین و سوریه بوده و به ترور و شکنجۀ مخالفان سیاسی و روزنامه‌نگاران منتقد نیز مشهور است.

سخنرانِ دیگری این نشست بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم یهود جنایت‌کار جنگی شناخته شده بود. وی مسئول قتل عام مردم در غزه و دارندۀ مفکورۀ نابودی مسلمانان در فلسطین است. علاه بر این، این رویداد در پولند؛ جایی‌که جنایت «اوشفیتز» رخ داده برگزار نشده است. این درحالی‌ست که بسیاری از قربانیان پولندی‌ها بودند. اما به جای آن این نشست در فلسطین اشغالی برگزارشد! یادبود قربانیان نسل‌کشی در کشوری‌که علیه مردم بومی آن (فلسطینی‌ها) نسل‌کشی انجام می‌دهد؛ نه تنها ریاکاری و منافت است، بلکه به تمسخر گرفتن این قربانیان است.

آن‌چه بیش‌تر شرم‌آور است، این است که مجرم و جنایت‌کارِ مثل نتنیاهو، کسی‌که مسئول کشتار هزاران زن بی‌گنا، پیر و کودک در غزه است؛ چهره مورد توجه این رویداد است. رهبران غربی هرباری‌که همراه باجنایت‌کاران جنگی مانند پوتین و نتیاهو ملاقات می‌کنند و جمع می‌شوند؛ چهرۀ واقعی خود را به نمایش می‌گذارند. با این حال این رفتارشان زمانی باعث انزجار و تنفر بیش‌تر می‌شود که زیر نام "رویداد انسانی" باهم نزدیک می‌شوند، تا جایی‌که این نفاق‌شان قابل تحمل نمی‌باشد.

معمولاً باید این‌گونه باشد که از یادبودها و حوادث هولناک تاریخی درس‌هایی آموخت، پس درس‌هایی‌که رهبران غربی از هولوکاست آموخته‌اند چیست؟ آیا از دهه 1930 یا 1940 به این طرف چیزی تغییر کرده است؟ زمانی‌که همه کشورهای اروپایی در این نسل‌کشی شرکت کردند و یا اجازه دادن به پناهندگان را که از ترس نسل‌کشی از کشورهای‌شان فرار می‌کردند، خوداری کردند؟

نه تنها این؛ بلکه آن‌ها به شکل مستقیم و غیرمستقیم در عملیات‎های نسل‌کشی شرکت می‌کنند؛ مانند مواردی‌که در بوسنی و روندا رخ داده است و اکنون آن‌ها همین کار را در یمن و سوریه انجام می‌دهند. امروز کشورهای غربی یا مستقیم و یا غیرمستقیم در کشتارجمعی این دو سرزمین اسلامی شرکت می‌کنند و پناهندگان را اجازه ورود نمی‌دهند و به حالت تنهایی رها می‌کنند که در نتیجه آن‌ها می‌میرند. این دقیقاً همان کاری است که آن‌ها در هولوکاست انجام دادند.

هیچ‌چیزی واقعاً تغییرنکرده؛ بلکه ریاکاری و منافقت آن‌ها بیشتر شده و فساد جهانی سرمایه‌داری آشکارتر شده است. هنگامی‌که مسلمانان جهت اطاعت از الله متعال برای برپایی دولت اسلامی و آزادسازی فلسطین اقدام نمایند؛ آن‌ها رفتار انسانی اسلامی را که قرآن بیان می‌کند، تطبیق خواهند کرد و به جهانیان نشان می‌دهند که چگونه عدالت از طریق تطبیق عملی اسلام ظاهر می‌شود و از خلال تاریخ گذشته‌مان در پشتیبانی از بیچاره‌ها و ایستاد شدن در مقابل ستم‌گران؛ به این جنایت‌پیشه‌های وحشی، طواغیت و کشورهای استعماری پند و اندرز بدهیم. همان طوری‌که الله سبحانه وتعالی فرمان داده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ...

[نساء: 135]

ترجمه: ای مؤمنان! به عدل و داد بپردازید و به خاطر الله (به حق) گواهی دهید؛ هر چند به زیان خود تان یا به زیان پدر یا مادر و نزدیکان تان باشد!

نویسنده: تیم‌ الله أبولبن

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

حسادت سرمایه‌داران نسبت به تلاش‌های چین برای مقابله با شیوع ویروس کرونا

(ترجمه)

خبر:

مركز مطبوعاتی بريتانيا اعلام کرد که شهر واهان چین در ظرف شش روز شفاخانه‌ای را برای درمان بیمارانی‌که آلوده به ویروس کرونا هستند، اعمار می‌نماید. این بیماری در واهان شیوع پیدا کرده که در حدود 11 میلیون نفر در این شهر زند‌گی می‌کنند. شفاخانه/بیمارستان‌های این شهر پر از ساکنان مضطرب هستند؛ زیرا دواخانه/داروخانه‌ها عاری از دوا هستند.

طبق گفته رسانه‌های دولتی، بیمارستان جدید ظرفیت حدود 1000 بستر را خواهد داشت. فیلم‌های منتشر شده توسط رسانه‌های دولت چین در انترنت، خاک‌برداری‌های موجود در وقت ساختن همزمان را نشان می‌دهند. مساحت این مكان در حدود 25000 متر مربع (269،000 فوت مربع) است. این بیمارستان با بیمارستانِ در پکن که برای کمک و مقابله با ویروس SARS  در سال 2003 بنا شده بود، شباهت دارد.

یانژونگ هوانگ عضو قدیمی بهداشت جهانی در شورای روابط بین الملل می‌گوید: «چین سابقه‌ى انجام سریع کارها حتی برای پروژه‌های بزرگ مانند این را دارد.» وی خاطرنشان کرد که بیمارستان پکن در سال 2003 در هفت روز ساخته شده است. بنابر این تیم ساخت و ساز ممکن است سعی کند آن رکورد را بشكناند و درست مانند بیمارستان پکن، مرکز واهان از ساختمان‌هاى آماده ساخته خواهد شد.

این کشور دیکتاتوری به یک رویکرد بسیج عمومی از بالا به پایین تکیه دارد. این امر می‌تواند بر ماهیت بوروکراتیک و محدودیت‌های مالی غلبه کند و می‌تواند همه منابع را بسیج کند. کار انجینیری/مهندسی همان چیزی است که چین در آن توانایی خوبی دارد. آن‌ها سابقه‌ی ساختن آسمان خراش‌ها را به شکل سریع دارند. این کار برای غرب بسیار دشوار است که تصور کند، بلکه بتواند برای انجام آن حرکت کند.

تبصره:

واقعاً برای ملت‌های سرمایه‌داری تکان دهنده است، وقتی‌كه می‌شنوند يك پروژۀ بزرگ ساختمانی و یا عمرانی در چندین ماه به اتمام رسیده است؛ چه رسد به یک هفته. مردم آن‌قدر به ديدن رقابت و مبارزه بین منافع سرمایه‌داران که مانع پیشرفت یکدیگر می‌شوند، عادت كرده‌اند که نمی‌توانند تصور کنند که بشریت می‌تواند برای رسیدن به یک هدف مشترک همکاری کند.

انگلیس که هم اکنون در یک وضعیت غیرقابل تحمل قرار دارد، مراقبت‌های بهداشتی ملی به ساختمان‌ بیمارستان‌های ویران شده متکی است و مردم هرگز امیدوار نیستند که دولت به هیچ وجه از آن‌ها مراقبت کند یا حتی قادر خواهد بود با هر سرعتی ساخت بیمارستان‌های جایگزین را سامان دهد. آن‌ها در حال حاضر شاهد مشاجره و سوء مدیریت راه آهن اکسپرس در شمال کشور هستند که انتظار نمی‌رود در صورت تکمیل طی دو دهه به اتمام برسد.

انگلیس پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است، درحالی‌که دسترسی به ثروت مانع اصلی این پیشرفت نیست؛ بلکه مانع اصلی سرمایه‌داری است. اگر ارادۀ سیاسی برای اجرای یک پروژه به نفع مردم وجود داشته باشد، این یک امر مهم و بزرگ است و اگر اين پروژه در غرب باشد، پس نزاع و رقابت بین سرمایه داران، با انگیزۀ حرص و طمع و بهره‌برداری از اوضاع تا آخرین سکه، همراه با فساد، به معنای این است که پروژه‌ها به طور نامحدود به تأخیر می‌افتند، تا جایی‌که به دنبال تأمین اعتبار بیشتری برای پرداخت هزینه‌های افزایش یافته‌اى که در قرارداد اصلی در نظر گرفته نشده هستند. این داستان ساخت و ساز در جامعه سرمایه‌داری است که به دلیل حسادت و رقابت بین نخبگان سرمایه­داری فرو می‌ریزد.

بی بی سی نتوانست در گزارش‌اش حسادت خود را پنهان کند؛ زیرا سعی داشت توضیح دهد که فقط ماهیت استبدادی دولت چین چنین پروژه‌هایی را ممکن می‌سازد. جالب است که جورج سوروس از سخنان این هفته داووس برای متهم کردن چین و آمریکا به دولت‌های استبدادی استفاده کرد.

مسلمانان نباید نگران شکست غرب و تلاش­های آن برای توهین به مخالفان خود باشند. نزاع­های ساده سرمایه‌داران در هرجايى که باشند ناتوانايي نظام بی‌کفایت خود را از مراعات فطرت انسان کاملاً آشکار می‌کند. در حالی‌که وقتی ارادۀ سیاسی برای دست‌یابی به هدف و عدم حضور سرمایه‌داران که با جدیت علیه مصالح عامه کار می کنند؛ فرصت داده شود؛ امکان پذیر است كه می­توان با سرعت بالا، در هفته­ها و ماه­ها، نه در سال­ها و دهه­ها، پیشرفت بزرگی را تحقق بخشید.

انتظار می‌رود خلافتی‌که آمدنی است، با سرعت توسعه چین همگام باشد؛ بلکه در درجه اول خلیفه خدمت‌گذار افراد است؛ نه حزبى‌که او به آن تعلق دارد و نه شرکت‌های سرمایه داری. برخلاف آن‌چه که درباره خلیفه مسلمان گفته می‌شود، او یک دیکتاتور مذهبی و رئیس یک نظام اقتدارگرا است؛ بلکه در آن رئیس دولت در انتخابات علنی و شفاف انتخاب می­شود و مستقیماً مسئول تمام اقدامات خود در قبال مردم‌‌اش است. مسئولیت‌پذیری و محاسبه از طریق وجود جامعۀ آگاه و احزاب سیاسی مؤثر، وجود نهادهای قدرتمند، از جمله دادگاه‌های مستقل و هم‌چنین وجود ارزش‌های محکم و استوار برای مراقبت از همه مردم می‌باشد؛ نه از خاطر سرمايه‌داران محدود، آن‌گونه که امروز در سرمایه‌داری شرقی و غربی وجود دارد.

نویسنده: یحیی نسبت

مترجم: احمد صابر خالد

 

ادامه مطلب...

مشاوره در مورد ازدواج دیرهنگام و مجازات برای ازدواج زودهنگام

(ترجمه)

خبر:

رئیس جمهور اردوغان در مراسمی در کاخ ریاست جمهوری باشتب، اظهار داشت که سن ازدواج برای جوانان در حال افزایش است. وی گفت: «بیش‌تری دختران و پسران بعد از سی‌سالگی ازدواج می‌کنند یا هرگز ازدواج نمی‌کنند. چطور می‌تواند چنین اتفاقی بیفتد؟ ما باید در مقابل این خطر مقاومت کنیم و به ازدواج توصیه کنیم.» (منبع: وکالات)

تبصره:

در زبان ما مثلی وجود دارد که موقف اردوغان را خلاصه می‌کند: "وقتی منافق در مورد قهرمان بودن خود لاف می‌زند، در باره‌ی سرقت خود صحبت می‌کند."

به نظر می‌رسد که اردوغان، به این نصحیت‌ها قهرمان‌سازی می‌کند، در حالی‌که از آسیب‌های ناشی از توافق‌ها و قوانینی‌که قبلاً پذیرفته است، بی‌خبر می‌باشد.

مقصر دانستن جوانان به دلیل ازدواج دیرهنگام قابل پذیرش نیست؛ زیرا در 18 سال  دورۀ حاکمیت خود قوانینی را تصویب نموده و موافقت‌نامه‌هایی را پذیرفته که باعث دور شدن جوانان از ازدواج، تجزیه خانواده‌ها و سال‌به‌سال باعث افزایش طلاق شده است، و مجازات‌ خیره کننده‌ای بر مردانی که با زنان زیر 18سال ازدواج می‌کنند، اعمال شده است. توافق‌نامۀ استانبول که بر اساس تصمیم اتحادیه اروپا ایجاد شده و در نزد مردم  به عنوان پروژۀ "نابودى خانواده" شناخته می‌شود را در دوران حکومت خود در 2011 پذیرفتی. این بسیار جالب است که شما در مورد لزوم ازدواج زودهنگام صحبت می‌کنید، در حالی‌که هرسال حدود 150 هزار مرد به دلیل ازدواج زودهنگام از خانه‌های خود دستگیر می‌شوند.

این توافق به تنهایی مسبب فروپاشی بیش از یک‌ملیون خانواده شده است. آیا حفظ خانواده‌های نیرومند درحالی‌که تعداد گزینه‌های نابود كنند‌‌ی خانواده به دلیل این توافقی‌که قرار است از خشونت علیه زنان جلوگیری كند، به میزان قابل توجهی افزایش یافته و امکان‌پذیر است؟ آن‌چه در هر گوشه‌ی کشور تحت نام برابری جنسیتی بر اساس این توافق به چشم می‌خورد، ارزش ازدواج را بسیار پائین آورده و اقدامی در برابر جمعیت انحرافی و منحرف انجام نداده است. شکل دیگری از آزار و اذیت گواه قرار دادن زن به عنوان تنها گواه نزاع بین مرد و زن است که درها را به صورت گسترده‌ی برای تحریک و نزاع‌ها باز می‌کند.

همانا با مجازات نفقه‌ی دایمی، دروازه‌های ازدواج را به طور کامل بسته نمودی. اكنون شکایت در مورد تأخیر ازدواج بازی نمودن با خِرد مردم است؛ زیرا تو همان كسی هستی که با زندانی نمودن هزاران جوانی‌که در سن 16-17 سالگی ازدواج نمودند، مرتکب این جنایت بزرگ گردیده‌ای و باعث شد‌ه‌ای زنان همسران خود را ترک کنند و فرزندان بدون پدر رها شوند. تو همان كسی هستی كه بر رسانه‌ها تسلط كامل داری که انواع بی‌اخلاقی را منتشر می‌کنند. پس اساس رهبری‌ات که تلاش داری خود را با بیان چند حرف تبرئه نمایی و برنامه‌های رسانه‌ای و آسیب‌هایی را که به خانواده‌ها می‌رسانند، نادیده گیری در چیست؟

غرب اساس خانواده‌ها را ویران نموده و آن را فدای اقتصاد نمود که اکنون با انقراض نسل روبرو است. با این وجود شگفت‌انگیز این است: در حالی‌كه قوانین غیراخلاقی غربی به عنوان راه‌حل در بین امت اعمال می‌شود؛ اعتبار دادن آن به عنوان یک نمونه و الگو آغاز جنگ علیه حق است.

اردوغان بهگونه‌ای سخن می‌گوید که گویا رییس دولت ترکیه نه؛ بلکه رییس دولت دیگری باشد؛ طوری‌که عمل‌کرد او سخنان‌اش را تکذیب می‌کند. در حالی‌که قوانینی را تصویب نموده و توافق‌هایی را پذیرفته‌ای كه باعث  نابودی خانواده‌ها و بدی به آن‌ها شده. پس توصیه و نصیحت تو در بارۀ ازدواج معنی ندارد؛ زیرا کار قوه‌ی اجرائیه طرح شکایت نیست و اگر این اصل را فراموش کرده‌ای، بگذار مجدداً به تو یادآوری کنیم.

از زمانی‌که به این اعتراف نمودی که جرم انگاشتن زنا طبق بیانیه‌ی اتحادیه‌ی اروپا اشتباه بوده، دوسال سپری شده است. 8 ماه از این گفته‌ات که توافق‌نامۀ استانبول یک حکم اسلامی نیست، گذشته است. با این حال قوانین موجود هنوز هم خانواده‌ها را متلاشی می‌کنند؛ اگرچه سخنان تو مدت‌ها قبل بیان شده است. اگر در گفته‌های خود صادق هستی! ابتدا باید نظام فاسد غربی را ترک نموده و به توافق‌های تحریک آمیزی‌که تمایل غربی دارند، پایان دهی و مردانی را که بر اساس دستور الله متعال ازدواج کرده‌اند، آزاد کنی. تو باید رسانه‌ها را کنترول کنی که کرامت انسانی و عفت خانواده را نادیده می‌گیرند و از تلاش برای فشار آوردن زنان به بازار کار خودداری شود. نظام اجتماعی اسلام را به منظور تشویقِ برپایی خانواده‌ها بر اساس ترس از الله تطبیق کن. پس از آن می‌توانی بر دشمنان خود با یک خانواده قوی، یک نظام قوی و یک سرزمین قوی غالب شوی و اگر آماده‌گی‌اش را داری، جامعه آرزو آن را می‌کند.

ما می‌دانیم که هیچ ارزش انسانیِ امنی زیر سایه‌ی نظام سرمایه‌داری وجود ندارد و خصوصی‌ترین ارزش یعنی خانواده نیز از ‌خطر در امان نیست. نظام اسلامی‌ است که امروز و فردا و همان طوری‌که دیروز راه‌حلی برای همه مشکلات بود، این امنیت را تضمین می‌کند.

نویسنده: احمد سابا

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

فتوای دیگر علیه حزب التحریر و صفحۀ دیگری از دروغ و تهمت

(ترجمه)

خبر:

در 10 جنوری 2020م، ادارۀ امور مذهبی ایالت جوهر مالیزی به تمام مساجد این ایالت دستور داد تا خطبه‏ای با عنوان "فاصله‌گیری از حزب التحریر" ارائه دهند، که حاوی تهمت‏های مضحک بسیاری علیه حزب التحریر بود. نکته تأسف‌آور این است که تمام مساجد این ایالت به مکانی برای پخش دروغ در برابر حزب التحریر تبدیل می‏شوند. اصل این است که مساجد الله سبحانه وتعالی مکانی برای هدایت و عبادت خالصانۀ اوتعالی باشد. متأسفانه خانۀ الله سبحانه وتعالی در این شهر به بلندگویی برای تهمت و دروغ علیه حزب التحریر و آسیب رساندن به آن تبدیل شده است.

تبصره:

پس از آن‌كه ایالت‏های سلانگور و صباح حكم‏های ظالمانه‌اى علیه حزب التحریر صادر كردند، اکنون ایالت جوهر با ادعاهای شدیدتر و تهمت آمیزتری در مقایسه با سلانگور و صباح، اقدام نموده است. این حوزه‌هاى مذهبی آستین بر خدشه‏دار نمودن حیثیت مردمی جریان‏های اسلامی‏ای برزده‌اند که با آن‌ها هم مسیر نیستند و در کمین جریان‏های اسلامی نشسته و در انتظار بروز کوچکترین خطایی از جانب آن‌ها می‌باشند و اگر نتوانند مشکل و یا ضعفی در آن‌ها پیدا کنند، برای صدمه زدن به حیثت مردمی این جریان‌ها از هیچ‌گونه تهمت علیه‌شان دریغ نمی‌کنند.

باوجود این‌که حزب التحریر آن‌ها را هشدار داده و گوش‌زد نموده بود تا قدم در مسیر تطبیق این پلان شوم برندارند، آن‌ها نقشۀ خود را عملی کرده و بدون  دلیل علیه حزب التحریر خطبه ارائه نمودند و با این عمل خود واضحاً نشان دادند که گویا مساجد ملکیت شخصی‌شان بوده و منابر تنها به آن‌ها تعلق دارد که از طریق آن می‏توانند با آبروی هرکسی‌که خواسته باشند، بازی کنند. بنابر این، آن‌ها مساجد را از مکان آموزش و هدایت امت به جایگاهی‌که جریان‏‌های مخالف فکر خود را مورد تاخت و تاز قرار می‌دهند، تبدیل نمودند.

برخی نکاتی در خطبه به عنوان فتواهایی‌که توسط دارالافتای ایالت جوهر ارسال شده به حزب التحریر نسبت داده شده است. چیزی‌که ما را بیش‌تر متعجب ساخت مفتیانی بودند که امت ایشان را به چشم متقی می‏بیند و همین مفتیانی به اصطلاح متقی بودند که فتواهای دروغین علیه حزب التحریر صادر کردند؛ بدون آن‌که تحقیق کنند و بدون آن‌که دیدار و گفتگويی با خود حزب داشته باشند! آیا این روش مناسب برای صدور فتوا است که این دار الإفتاء از آن پیروی نموده است؟ آن‌ها بدون تحقیق در مورد صحت اطلاعات و بدون ملاقات یا مشوره با حزب علیه آن حکم صادر می‏کنند. بهتر این بود که دار الإفتاء ایالت جوهر از قبل با ما ارتباط برقرار می‏کرد تا افکار و آرای حزب را از طریق خود حزب مطالعه می‏کرد.

این تهمت‏ها به کارگردانی دارالإفتاء و ادارۀ امور مذهبی ایالت جوهر پیرامون دیدگاه‌های حزب التحریر در مورد عذاب قبر، اعتقاد داشتن به اين‌كه منشأ قضا و قدر فلسفۀ یونانی‌ست، عمل انسان هیچ ارتباطی به قضا و قدری‌که از جانب الله سبحانه وتعالی است ندارد، هدایت و گمراهی از طرف الله سبحانه وتعالی نیست؛ بلکه از جانب انسان است، اين علاوه بر آن است كه می‌گوید هركس می‌تواند اجتهاد کند و احكام‏ صادرکند؛ مانند جواز دست دادن زن با مرد و بوسیدن زنان بیگانه بدون قصد ارتكاب زنا. واضح است که دارالإفتای ایالت جوهر در خصوص این ادعای خویش اندک تحقیقی را انجام نداده است؛ زیرا آن‌ها فقط افتراءات قدیمی را به حزب نسبت داده‌اند که قبلاً از جانب مخالفان‌اش به آن مواجه شده بود. آن‌ها هم‌چنین ادعا کرده‌اند که حزب التحریر وحدت مسلمانان، امنیت ملی و صلح را تهدید می‏کند.

حال پرسش این است كه چگونه می‏توانند براساس پیش فرض‌ها فتوا صادر كنند؟ بدتر این‌که این تهمت‏ها با واقعیت مغایرت دارد؟! درحالی‌که بیش از 20 سال از حضور حزب التحریر در مالزی می‌گذرد، کمیسیون ایالت جوهر هیچ‌گاه آشفتگی و آشوبی را از طرف این حزب تجربه نکرده است! همان‌گونه که نیم دیگر خطبه‌ها به بدنامی و دروغ‌بافی ادامه داده و حزب التحریر را به اين‌كه مردم را به مبارزه و جنگ با حاکمی‌که اسلام را تطبیق نمی‌کند، مورد اتهام قرار داده است. به نظر می‌رسد که دارالإفتاء ایالت جوهر وقتی چنین اتهامات مستقیمی را وارد کرد که به حزب آسیب رساند، از هوشیاری وب ينش مناسبی برخوردار نبوده است.

ما برای این دارالإفتاء الله سبحانه وتعالى و هشدارش در مورد انتشار دروغ و افتراء را یادآور می‌شويم كه می‌فرمايد:

﴿وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِيناً

[احزاب: 58]

ترجمه: و آنان که مردان و زنان باایمان را به خاطر کاری‌که انجام نداده‌اند، آزار می‌دهند؛ بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیده‌اند.

اين روشن است نتیجۀ دروغ هرچند دامنه‏اش گسترده شود، به زیان صاحب‏اش خواهد بود. بدون شک تمام دروغ‌بافی‌ها و نیرنگ‌هایی‌که علیه حزب پخش و نشر نموده‌اند، نه در دنیا و نه در آخرت برای‌شان هیچ‌گونه خیری را در پی نخواهد داشت. بهتر این است که مسیر حق را انتخاب نموده و بدون این‌که بار خطاهای کسانی را که به ایشان افتراء بستند، بدوش داشته باشند و در برابر الله سبحانه قرار گیرند.

نویسنده: دکتر محمد – مالزی

مترجم: یاسین سادات

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: برنامه امور امت "حکومت در اسلام...میان ثوابت نظام و نرمش مدیریت!"

  • نشر شده در ویدیوها

مهمان برنامه: دوکتور محمود عبدالهادی

عضو حزب التحریر در ولایه لبنان

مجری برنامه: استاد عدنان مزیان

شنبه, ۲۱ جمادی الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۱۵ فبروری ۲۰۲۰م

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک فلسطین: سخن مسجد "راه حل دو دولت، روی دیگر معامله قرن است که نباید امت فریب آن را بخورد!"

  • نشر شده در ویدیوها

سخنی از دوکتور مصعب ابو عرقوب

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در سرزمین مبارک فلسطین

جمعه, ۲۰ جمادی الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۱۴ فبروری ۲۰۲۰م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه