مسجد الاقصی : ندای از گوشه و کنار مسجد اقصی : نصیحت برای برادران در حرکت حماس!"
- نشر شده در ویدیوها
سخنرانی رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
"داکتر نسرین نواز" در کنفرانس(زنان) تحت عنوان " تعلیم و تربیه" برگزار شده توسط بخش زنان در ترکیه .
یکشنبه 18 محرم الحرام 1439هـ مطابق با 08 اکتوبر 2017م
درس روز جمعه تحت عنوان: " ای امت از خواب غفلت بیدار شوید!" ارایه شده توسط شیخ محمد عاید(ابو عبدالله) به روز جمعه 09 محرم الحرام 1439هـ مطابق با 29 سپتامبر 2017م
(ترجمه)
مهم ترین هدفی را که مسلمان در زنده گی شان دنبال می کنند، بدست آوردن رضایت الله سبحانه وتعالی است. هر آن چه در زنده گی در سد راه ما می آید، دست یابی به این هدف، چیزی است که در برخورد با رنج ها و مصیبت ها در ذهن ما می آید. قرآن کریم مثال های زیادی از مشکلاتی را که اقوام قبل از ما متحمل شده اند، بیان داشته است. این داستان ها می توانند، ما را در درک آن چه که از ما در زمان برخورد با چنین مشکلات شدید توقع می رود، کمک کند. یکی از قصه هایی که در زمان مشاهده رنج های شدیدی که مسلمانان متحمل می شوند، به ذهن خطور می کند، قصه اصحاب الاخدود(مردم اخدود) است.
هنگامی که با تصاویر تکان دهنده بدن های سوزان برادران و خواهران ما را در روهینگیاکه به خندق های پر از آتش، توسط بودایی ها شریر انداخته می شوند، می بینیم، به نظر می رسد که این داستان واقعاً دوباره زنده شده است. هم چنین بدن های سوزان کودکان سوری که زیر بمباردمان های هوایی ارتش روسیه در زیر آوار خانه های شان قرار دارند و یا بدن های در حال سوختن برادران مسلمان ما را توسط عیسویان خشمگین در افریقا مرکزی، همه دال بر این هستند که قصه مردم اخدود(خندق) هنوز هم به حالت ما همخوانی دارد. این یک داستان است، به وضوح به ما توضیح می دهد که سرنوشت مؤمنان چه خواهد بود و سرنوشت ظالمان چه خواهد شد. الله سبحانه وتعالی سرنوشت ظالمان را در آیه ذیل واضح می سازد:
﴿إِنَّ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ﴾
[بروج:۱۰]
ترجمه:بی گمان كسانی كه مردان مؤمن و زنان مؤمن را شكنجه می دهند تا از دين الهی برگردند و سپس توبه نمی كنند و از كرده خويش پشيمان نمی شوند، قطعاً عذاب دوزخ دامنگير ايشان خواهد شد، و هم چنين عذاب آتش سوزان بهره آنان خواهند بود.
چیز دیگری که در ادامه همین سوره واضح گردیده است، این است که مؤمنان در هنگام مواجه شدن با چنین ظلم چه باید بکنند و سرنوشت آنان نزد الله سبحانه وتعالی چی خواهد بود.
﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ﴾
[بروج: ۱۱]
ترجمه: مسلّماً كسانی كه ايمان می آورند و كارهای شايسته می كنند، بدون شكّ باغ های بهشت از آن ايشان است كه از زير(كاخ ها و درختان) آن رودبارها روان است و رستگاری و كاميابی بزرگ اين است.
بنابر این به اصطلاح دنیوی می توان گفت که برادران و خواهران ما بزرگ ترین ضررهای ممکن در این زنده گی دنیا را تجربه کرده اند. با نگاه کردن به این حالت به یک ذهنیت اسلامی، دیدگاه دیگری به ما رخ می دهد و آن این است که اگر برادران و خواهران ما در راه خود ثابت بمانند، به هدف واقعی تمام زنده گی دست می یابند که آن بدست آوردن رضای الله سبحانه وتعالی و جنت است.
بنابر این پرسش حیاتی که باید از خود بپرسیم این است که نقش و مسوولیت ما به عنوان شاهدان این جنایات و به عنوان بخشی از امت چیست و از ما چی انتظار می رود تا ما نیز رضایت الله سبحانه وتعالی را بدست بیاوریم؟ به طور طبیعی الله سبحانه وتعالی بنده گان اش را از چیزی که از آن ها توقع می روند آگاه ساخته است، زمانی که می فرماید:
﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ۗ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم ۚ مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ﴾
[آل عمران:۱۱۰]
ترجمه: شما(ای پيروان محمّد صلی الله علیه وسلم) بهترين امّتی هستيد كه به سود انسان ها آفريده شده ايد(مادام كه) امر به معروف و نهی از منكر می نمایيد و به الله(سبحانه وتعالی) ايمان داريد. و اگر اهل كتاب(مثل شما به چنين برنامه و آیين درخشانی) ايمان بياورند، برای ايشان بهتر است(از باور و آیينی كه برآنند؛ ولی تنها عدّه كمی) از آنان با ايمانند و بيشتر ايشان فاسق(و خارج از حدود ايمان و وظایف آن) هستند.
و یا زمانی که او سبحانه وتعالی می فرماید:
﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾
[توبه: ۷۱]
ترجمه: مردان و زنان مؤمن، برخی دوستان و ياوران برخی ديگرند، هم ديگر را به كار نيك می خوانند و از كار بد باز می دارند، و نماز را چنان كه بايد می گزارند و زكات را می پردازند، و از الله(سبحانه وتعالی) و پيامبرش(صلی الله علیه وسلم) فرمانبرداری می كنند. ايشان كسانی اند كه الله(سبحانه وتعالی) به زودی ايشان را مشمول رحمت خود می گرداند. الله(سبحانه وتعالی) توانا و حكيم است.
او سبحانه وتعالی هم چنان ما را توسط پیامبر صلی علی علیه وسلم نیز در مورد این که اگر از پذیرش این مسوولیت اجتناب کنیم، چه اتفاقی خواهد افتاد، ما را آگاه ساخته است. پیامبر صلی علی علیه وسلم فرموده اند:
«وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ، أَوْ لَيُوشِكَنَّ اللَّهُ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عِقَابًامِنْهُ، ثُمَّ تَدْعُونَهُ فَلا يَسْتَجِيبُ لَكُمْ»
ترجمه: قسم به ذاتی که روح من بدست اوست، شما باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و یا این که الله(سبحانه وتعالی) بر شما عذاب را نازل خواهد کرد و آن گاه شما دعا می کنید و دعای تان قبول نمی شود.
و هم چنان از حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه روایت شده است که از رسول الله صلی علی علیه و سلم شنیده است که فرمود:
«إن الناس إذا رأوا الظالم فلم يأخذوا على يديه أوشك أن يعمهم الله تعالى بعذاب منه»
(مسند أحمد مسند العشرة المبشرين بالجنة مسند الخلفاء الراشدين مسند أبي بكر الصديق رضي الله عنهالمحدث أحمد شاكر خلاصة حكم المحدث إسناده صحيح)
ترجمه: اگر مردم یک ظالم را ببینند و دستش را کوتاه نکنند، پس به زودی الله(سبحانه وتعالی) عذاب را بر همه آن ها خواهد فرستاد.
بنابرین الله سبحانه وتعالی موقف مؤمنان را در هنگام مقابل شدن با منکر واضح ساخته است. آن ها باید به شدت در مقابل دست(قدرت) ظالم ایستاد شوند تا زمانی که او ظلمش را متوقف سازد. از آن جایی که رهبران مسلمانان در نقش خود در این وظیفه ناکام هستند، بر همه مسلمانان واجب است تا آن ها این وظیفه را به عهده بگیرند، و هم چنان برای تغییر این واقعیت، داشتن رهبرانی که امور امت را به اساس اسلام به پیش نمی برند، کار و فعالیت کنند.
ما باید این را به عنوان یک امت، به عنوان یک حزب و به عنوان یک فرد انجام دهیم و اگر ما در مقابل این حالت خاموش بمانیم و یا اگر ما نهی از منکر را ترک کنیم و یا برای تغییر این حالت و واقعیت کار و فعالیت نکنیم، گناهکار خواهیم بود. الله سبحانه وتعالی ما را توفیق بدهد تا این وظیفه و مسوولیت خود را ادا کنیم تا از جمله ساکنان جنت که در آن باغ ها اند و از زیر درختان آن جویبارها جریان دارند، گردیم.
﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ * وَمَن يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ﴾
[مائده: ۵۵-۵۶]
ترجمه: تنها الله(سبحانه وتعالی) و پيامبر او(صلی الله علیه وسلم) و مؤمنانی ياور و دوست شمايند كه خاشعانه و خاضعانه نماز را به جای می آورند و زكات مال شان را می دهند . هركس كه الله(سبحانه وتعالی) و پيامبر او(صلی الله علیه وسلم) و مؤمنان را به دوستی و ياری بپذيرد(از زمره حزب الله است و) بی ترديد حزب الله پيروز است.
نوینده: یاسمین مالک
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
حکام پاکستان امر عملیات های مشترک نظامی را با روسیه می دهند؛ در حالی که روسیه در ادلب سوریه مسلمانان را بمباردمان می کند
(ترجمه)
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
«قَتْلُ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ زَوَالِ الدُّنْيَا»
ترجمه: کشته شدن یک مسلمان نزد الله سبحانه و تعالی بد تر است، از بین رفتن تمام دنیا.
این بر نیروهای مسلح ارتش های جهان اسلام است تا حتی از ریختن یک قطره خون مسلمانان به راه افتاده و از آن جلوگیری کنند، چه برسد به ده ها، صدها و هزاران تن از مسلمانانی که در نبود سپر شان(دولت خلافت) بی رحمانه به قتل می رسند. با این همه جنایات، حکام پاکستان نیروهای مسلح ما را در سربازخانه های خود با زنجیرهای مرزی بسته اند و آن ها را نه برای دفاع از خون مسلمانان در کشمیر اشغالی، نه برای دفاع از فلسطین اشغال شده و نه هم برای دفاع از مسلمانان بی دفاع برما(میانمار) به راه انداختند.
حکام فعلی حتی از حد اقل امکانات شان که همانا ISPR و وزارت امور خارجه شان است، برای محکوم کردن این اعمال شنیع استفاده نکردند. زمانی که در هفته قبل از ۲۵ سپتمبر، هواپیماهای روسیه و سوریه حد اقل ۱۵۰ غیرنظامی را شهید و ده ها تن دیگر را زخمی ساختند، نیز؛ حتی یک کلمه در تقبیح این جنایت به زبان نیاوردند. هم چنان، آن ها در تقبیح بمباردمانی که در آن چهار کودک در میان ده ها تن دیگر در حملات هوایی شبانه در ۲۸ سپتمبر ۲۰۱۷م، در شهر اماناز که چند مایل از مرز ترکیه فاصله دارد، شهید شدند، کلمه ای به زبان نیاوردند.
آیا بر حاکمان پاکستان نبود که بعد از این جنایت روسیه، فوراً تمرینات دو هفته ای مشترک نیروهای ویژه پاکستان را با روسیه به نام "دروزبا ۲۰۱۷" که در ۲۴ سپتمبر ۲۰۱۷م در منطقه منیرالنی ودی روسیه آغاز شده بود، ملغا می کردند؟ آیا بر حکام پاکستان نبود که از ترکیه می خواستند تا بخشی از نیرو های مسلح پاکستان و ترکیه را با هم یک جا کنند تا این نیرو ها در مقابل حاکم خونخوار سوریه در حمایت از مسلمانان ادلب متحدانه بجنگند؟ آیا حکام پاکستان معتقدند که نیروهای مسلح ما باید فقط به دستور ترامپ، در جنگ دروغین اش با تروریزمی که جنگ صلیبی نوین علیه اسلام و مسلمانان است، در هر کجایی که باشند، به را بیفتند؟ آیا این حق مسلمانان و اسلام نیست که توسط سربازان و افسران نیروهای مسلح جهان اسلام که اسلام و مسلمانان را با ذره ذره وجودشان دوست دارند، دفاع شوند؟ای مسلمانان نیروهای مسلح پاکستان! ما به طور مستقیم به شما صدا می زنیم؛ مثل این که حکام تان حتی وجود ندارند، قطعاً آن ها به مسلمانان و دین ما اندک ترین اهمیتی قایل نیستند. بدتر این که آن ها در مقابل مسلمانان از دشمنان شان حمایت می کنند؛ مانند: فروش هواپیماهای جنگنده ۱۷- JFبه رهبر خونخوار میانمار و پرده برداشتن از رازهای تمام قوت نظامی بزرگ ترین ارتش نظامی جهان اسلام بر روسیه، از طریق تمرینات مشترک نظامی. این بر شماست که از اسلام و مسلمانان حمایت کنید؛ زیرا مبارزه کنونی بین امت از یک سو، دولت های خاین و سفاک جهان اسلام و حامی های خارجی شان از سوی دیگر، جریان دارد. قبل از آن که به نتیجه برسند، مبارزات شدیدتر می شوند که نتیجه این معرکه نیز ان شاء الله نزدیک است.
بیایید و با نصرت دادن به حزب التحریر و تأسیس خلافت راشده ثانی به منهج نبوت، از اسلام و مسلمانان حمایت کنید. بیایید و با دادن نصرت به حزب التحریر بالاخره به نداهای کمک خواهی امت مظلوم پاسخ دهید و آن ها را از ظلم کفار نجات داده و از این طریق از اسلام و مسلمانان حمایت کنید که این حق آن ها بر شماست. بیایید و با نصرت دادن به حزب التحریر در قلب دشمنان امت چنان ترس ایجاد کنید که از ترس تجهیزات و وحدت شما در خانه های شان نیز خود را در امان احساس نکنند. الله سبحانه وتعالی می فرماید:
﴿وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا﴾
[حشر: ۲]
ترجمه: شما گمان نمی برديد كه آنان بيرون روند، و ايشان هم گمان می بردند كه دژهای شان آنان را از عذاب الله(سبحانه وتعالی) به دور می دارند؛ اما الله(سبحانه وتعالی) از جانبی به سراغ شان رفت كه فكرش را هم نمی كردند.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر- ولایه پاکستان
(ترجمه)
یک گام بزرگ برای حقوق زنان، یک روز بزرگ تاریخی، یک لحظه ی حساس، یک شور و هیجان در کشور، این ها همه آهنگ هایی بودند که توسط برخی از رسانه ها و فعالان حقوق زن به منظور توصیف رژیم سعودی در راستای لغو ممنوعیت رانندگی زنان، زمزمه می شدند. سلمان بن عبدالعزیز آل سعود شاه عربستان سعودی و پسرش شاهزاده محمد بن سلمان، به خاطر این حرکتِ ظاهراً تاریخی، در داخل و خارج از عربستان مورد تقدیر قرار گرفتند تا باشد که حقوق زنان را در طول حاکمیت شان تقویت بخشند و از این عملکردشان که گویا این نوع هدیه ای برای زنان می باشد، تجلیل به عمل آوردند.
آیا این در نهایت ضعف توقعات ما زنان را نشان می دهد که تحت این رژیم های مستبد قرار گرفته، فریب سیاست ها کاذب شان را خورده و با اندک ترین حقوقی که برای ما وضع می کنند، دل خوش شده و سپاس گذاری این نظام های استبدادی را که سال هاست ظلم و استبداد وحشیانه شان را بالای ما زنان ادامه می دهند، می کنیم؟ آیا فراموش کرده ایم که این یک رژیم سلطنتی مطلق است و قوانینی که برای مرد و زن همزمان وضع می گردد، طبق علایق سلمان و پسرش شهزاده محمد اند و همزمان می تواند از بین برود؟
آیا فراموش کرده ایم که زنان تحت قیادت استبدادی دیکتاتوران جابر هرگز صدای شان را از حنجره سیاست بیرون نخواهند کرد و هر زمانی که صدای شان بیرون شوند و سیاست کاذب این استبدادگران دست نشانده را مورد نقد قرار دهند، دستگیر و زندانی می گردند؟ آیا فراموش کرده ایم که دست اندر کاران و حاکمان این رژیم کسانی اند که به خاطر لذت بردن از زنده گی چند روزه این دنیا، منابع امت اسلامی را به تاراج برده و با آن دغدغه می کنند، حالان که فقر جوامع اسلامی را احاطه کرده و امت را در تنگنا قرار داده است؟ و مهم تر از همه، آیا فراموش کرده ایم که حاکمان جابر و دست نشانده با رژیم دیکتاتوری شان کسانی اند که زمینه کشتار هزاران مسلمان را در عراق و سوریه فراهم نموده و مسوول گرسنگی و سلاخی زنان و کودکان در یمن می باشند؟
این ها همه از نتیجه تطبیق قوانین ضد اسلامی و سخت گیرانه ای است که زنان تحت قیادت آن قرار دارند. به گونه مثال: عربستان سعودی قانونی مزخرفی را وضع نموده که در آن آمده است: «زنانی که میل ازدواج با ملل غیر سعودی را دارند، باید عمر شان محدود به ۳۰ تا ۵۵ سال باشند و بدون کسب اجازه از طرف وزارت امور خارجه نمی توانند، ازدواج کنند. در ضمن فرزندان زنانی که با ملل غیر سعودی ازدواج می کنند، حق شهروندی سعودی را نخواهند داشت و هم چنین زنان مسلمان مهاجر از پاکستان، بنگله دیش، میانمار و چاد نمی توانند با شهروندان سعودی ازدواج نمایند.»
قطعأ باید متوجه شویم، این یک سلطنت مطلق استبدادگرانه می باشد که خود را در لباس دولت اسلامی تغییر شکل داده و اصلاً علاقه ای نسبت به حقوق زن ندارد و حتی برای بهبود حقوق زن باورمند نیست؛ بلکه این اقدامات همیشه جنبه خودخواهانه داشته و بر اساس منافع شان استوار و دارای انگیزه ای می باشد که اساساً به خاطر تقویت حاکمیت و بقای قدرت شان به کار برده می شوند. پس بدین اساس، لغو ممنوعیت رانندگی جز یک رکود ارزان قیمت، توسط این رژیم بی بنیاد که حقیقتش برای جهانیان هویداست، چیزی بیش نیست. آنان می خواهند تا رضایت باداران لبرالی شان بالای ما تحمیل گردد.
این یک تلاش ناکار آمد برای به نمایش گذاشتن سیاست های کاذبی که به منظور انحراف افکار عامه از میزبانی بی عدالتی هایی که زنان در این سرزمین از آن رنج می برند و ناکامی های سیاسی، اقتصادی و وحشی گری های این رژیم که در سرزمین های همجوار به کار برده می شوند، می باشد. این همان چیزی است که با فریب دادن زنان، پای آن ها را به اتنخابات می کشاند تا بتوانند به شوراهای شهری بی صلاحیت رأی دهند، و یا این که بخش از شورای غیر انتخابی بی اساسی باشند که هرکدام نه تنها تغیر واقعی در زنده گی زنان وارد نمی کنند؛ بل این امتیازات دروغین در جهت بهبود حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی زنان در این سرزمین تأثیر گذار نیستند. این اصلاحات مغرضانه به خاطر ایجاد فضای مدرنیزم یا پیشرفت تکنالوژیکی در جهت درمان مشاکل زنان به دور از حقیقت می باشند.
بناً به جای تحسین از حکام عربستان سعودی در خصوص این فرمان جدید به عنوان نوعی پیروزی حقوق زنان در این سر زمین، باید قطعاً بر این واقعیت تأکید کنیم که حق رانندگی را حتی اسلام برای زنان مجاز گردانیده؛ اما از حقوق اساسی آنان به شمار نمی رود. ما باید این سوال را مطرح نماییم که آیا این رژیم نامشروع اقتباس شده از غرب حق آن را دارد، حقوقی را که اسلام برای زنان و مردان در نظر می گیرد، قبول یا رد کند؟ پس در اصل این حکام دست نشانده چی کاره اند و چی مشروعیت منحصر به فرد را دارند که در امور این امت تصامیم اتخاذ می کنند؟ بر علاوه آیا ما قبلاً وجود نداشتیم که اکنون برای ما این گونه حقوق را قایل می شوند؟
بدین اساس، این نوعی از دیکتاتوری است که برای رسیدن به اهداف سیاسی شان، از حقوق زنان به عنوان یک ابزار استفاده می کنند که اساساً به خاطر حمایت از عناصر دولت های غربی لیبرال(سیکولر) به منظور بقای قدرت، حمایت رژیم شان و پوشانیدن چهره واقعی حکومت های سیکولری-استبدادی شان می باشند. مهدوی الرشید پروفیسور مهمان در مرکز خاور میانه در دانشکده اقتصاد لندن در روزنامه گاردین به تاریخ ۲۷ سپتمبر مقاله ای را نوشت که در آن آمده است: «رژیم اقتدارگراهای امروزی باید با آزادسازی زنان از زیر فشار اسلام مورد تقدیر قرار گیرند.» هیچ گونه استثنایی نسبت به عربستان سعودی وجود ندارد؛ زیرا استبدادگران بسیار به سادگی خودشان را به عنوان آزادی خواهان زنان سرکوب شده تلقی می کنند؛ در حالی که جامعه خود زیر ظلم این استبدادگران دست و پا می زند. مخصوصاً در این اواخر که قوانین اسلامی از طرف حکام دست نشانده و استبدادگران حربی به عنوان یگانه عامل تشویش زنان به تصویر کشیده شده است.
طور مثال: استبدادگران تونسی مانند حبیب بورقییه و زین العابدین بن علی، در نهایت تلاش کرده اند تا با وارد کردن مفکوره های غربی؛ مانند: جندر، آزاد کردن قوانین اجتماعی مربوط به زنده گی خانوادگی زنان، چند همسری، مشروعیت بخشیدن سقط جنین و زیر سوال بردن سرپرستی مرد در امور خانواده خودشان را قهرمان میدان جلوه دهند. در همین حال هزاران فعال زن که علیه سیاست های استبدادی این رژیم سخن گفته بودند، مورد آزار و اذیت، نظارت، ارعاب، افتراء، تخریب اموال، سوء استفاده جنسی، دستگیری های خانگی، بازداشت خودسرانه، زندان و شکنجه های فزیکی به شمول ظلم و تعدی مقامات تونسی قرار گرفتند. بر علاوه آن، ممنوع کردن زنان از پوشیدن حجاب در مدارس، ساختمان های دولتی و آزار و اذیت شان در پوشیدن لباس اسلامی در خیابان ها و بازارها نیز می باشد.
بناً این یک داستان مشابه با حسنی مبارک دیکتاتور مصری بود که پیوسته از قهرمانان جعلی که آهنگ حقوق زنان را زمزمه می کردند، حمایت میکرد و همزمان با سرقت ثروت مردم، میلیون ها زن را در معرض فقر تحت نظام سرمایه داری که آخرین نفس هایش را می کشد قرار داد. هم چنان کسانی که صدای عدالت خواهی و سیاسی شان را علیه استبدادگران بلند می نمودند، مورد آزار و اذیت قرار گرفته باز داشت و زندانی می شدند.
به همین ترتیب، لغو ممنوعیت رانندگی زنان توسط رژیم سعودی برگرفته از رشد ناگهانی یک وجدان بیدار در رابطه به حقوق زنان توسط خاندان آل سعود نبوده؛ بلکه این برنامه ها بر اساس بازی های سیاسی و اقتصادی استوار می باشد. شهزاده محمد بن سلمان در اپریل ۲۰۱۶م طرح چشم انداز ۲۰۳۰م را اعلام نمود که شامل تعدادی از اصلاحات اقتصادی؛ از جمله: کاهش وابسته گی به نفت و گسترش بیشتر سکتور خصوصی غیر نفتی و توسعه؛ از قبیل مراقبت های بهداشتی، آموزش، زیربناها، برنامه های تفریحی و گردش گری در تعدادی از مناطق می باشد.
این هدف در تلاش به خاطر نجات اقتصاد بیماری است که با کاهش قیمت جهانی نفت به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. فقر این سرزمین در حال افزایش بوده، سطح بیکاری جوانان در حال حاضر به ۳۰ درصد رسیده و ذخایر ارزی این سرزمین به شدت در حال کاهش است. در همین حال، صندوق وجهی بین المللی پول هشدار داده است که عربستان سعودی تا ۵ سال دیگر ارز خارجی نخواهد داشت. برخی از تحلیل گران، حتی اعلام کرده اند که خطر ورشکستگی مالی در این کشور وجود دارد. مجله خبری "The Week"در اپریل ۲۰۱۶م گزارشی را به نشر سپرد که عربستان سعودی به دلیل بدتر شدن وضعیت اقتصادی به زودی به اختلال و بی نظمی اجتماعی مواجه خواهد شد. این مجله می افزاید که عربستان سعودی بدون نفت به بسیار زودی ورشکست خواهد شد که از این رو، وضعیت نگران کننده می باشد.
دستیابی به این چشم انداز ۲۰۳۰م که بسیاری از تحلیلگران آن را امری مهال تلقی می کنند، نیازمند افزایش مشارکت زنان در بازار کار است. این پروژه قصد دارد تا سال ۲۰۳۰م افزایش اشتغال زنان را از ۲۷ درصد به ۳۰ درصد افزایش دهد که این امر نیازمند تسهیل حرکت آزادانه زنان در جامعه می باشد. از این رو، لغو ممنوعیت رانندگی زنان بستگی اندک نسبت به حقوق آن ها و تلاش بیشتری در جهت تقویت یک اقتصاد هرزه با کارگران بیشتر زن دارد.
بناً بر ماست که به عنوان زنان مسلمان، نباید فریب این اصلاحات سیاسی و اجتماعی بی مفهوم و تغییرات سیاسی حقوقی را که توسط حکام دست نشانده و رژیم های استبدادی به جا گذاشته اند، بخوریم؛ زیرا الله سبحانه وتعالی حقوق ما را به طور کامل تعین نموده است. در واقع پیروزی واقعی ما زمانی خواهد بود که از زیر استبداد این رژیم های خودکامه و جابر رهایی یابیم و نظامی را احیا نماییم که نسبت به وضعیت زنان و حقوق شان که توسط الله سبحانه وتعالی در قرآن و سنت به تفصیل بیان شده است، احترام قایل باشد؛ دولتی که درتمام راستا مسوول بوده و حاکمیت قانون اسلامی را به عنوان یک اصل اساسی حکومتداری در نظر گیرد.
با این حال، هیچ حاکمی نتواند، حقوقی را که از طرف الله سبحانه وتعالی برای مردم وضع گردیده است، طبق میل خود قبول یا رد کند؛ دولتی که زنان را تشویق می کند تا صدای سیاسی و عدالت خواهی شان را بدون هیچ نوع ترسی از مسوولین و حاکمان شان ابراز نموده، رهبران شان را انتخاب نمایند و بدون هیچ نوع دلهره بتوانند از حقوق شان دفاع نمایند. دولتی که متضمین تمام حقوق سیاسی، اقتصادی، آموزشی و اجتماعی می باشد که دین اسلام آن را به تفصیل بیان نموده است و رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را ۱۴ صد سال پیش به عنوان رئیس دولت در جامعه تطبیق نمود که از تمام نظام ها و شیوه های بشری پیشی گرفت؛ دولتی که حامی و نگهبان خون، آبرو، دارایی و تمام حقوق مسلمین خواهد بود. این دولت جز خلافت بر منهج نبوت چیزی بیش نیست و دولت واقعی اسلامی بوده که توسط الله سبحانه وتعالی تعریف شده است.
بناً شما زنان مسلمان، اگر واقعاً چیزی برای تجلیل باشد، بر ماست که تمام تلاش خود را در زمینه احیای فوری این دولت با شکوه به خرچ دهیم، نه این که خود را مصروف اقدامات نمایشی حکام دست نشانده قرار دهیم. الله سبحانه وتعالی می فرماید:
﴿وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ﴾
[ مائده: ٤٩]
ترجمه: و در میان آن ها طبق آن چه که الله(سبحانه وتعالی) نازل کرده، داوری کن و از هوس های آنان پیروی مکن و از آن ها برحذر باش، مبادا تو را از بعض احکامی که الله(سبحانه و تعالی) بر تو نازل کرده، منحرف سازند.
نویسنده: نسرین نواز
رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
(ترجمه)
یکی از خطرناکترین و خبیثترین نقشههای غرب در سرزمینهای اسلامی اعطای مفکورۀ آزادی پس از اشغال نظامی است؛ اتباع کشورهای اشغال شده دارای آزادی نه، بل اشغال فکری و ثقافتی میشوند. غربیها پیروان این کشورها را زیر نام نهضت، پیشرفت و ترقی و نیز پیوستن به کاروان ملتهای پیشرفته، افکار، عادات و مفاهیمی که مخالف عقیدۀ اسلامی است، در اذهان شان تزریق و دسته دسته از مسیرشان منحرف میسازند؛ در عین حال به آنان چنین فهمانده میشود که اسلام یگانه سبب اوضاع بد زندگی تان است، روی هم رفته محور اساسی این بحث را "زن" تشکیل میدهد.
در حقیقیت لباس شرعی که هویت اسلامی یک زن مسلمان را تشکیل میدهد، یکی از مهمترین وسائلی است که غربیها آن را بهانه گرفته تا ذلت و خواری زنان مسلمان و نیز کاهش دادن جایگاهشان را در جامعه، بر رخ آنان بکشاند؛ در مقابل هویت ناقص غربی که بدور از حضارت اسلامی است، به زنان مسلمان خوب جلوه دهند! چنانچه زنان غربی را به زنان مسلمان مانند کبوترانی جلوه میدهند که هر طرف بخواهند پرواز کرده میتوانند، تا آنجا که رسانههای غربی زن مسلمان با حجاب را نمادی از سمبول ظلم و بربریت از سوی اسلام و مسلمانان خوانده و به هدف نقض قانون اسلام و منهج تشریعی در زندگی آنان، حجاب را بیارزش جلوه میدهند. از سوی هم ارزشهای اسلامی را قدم اشتباه در راستای پیشرفت زن دانسته و رمز ذلت و خواری آنان قلمداد میکنند. چنین برمیآید که هدف رسانههای غربی دور ساختن ارزشهای اسلامی از زنان مسلمان است.
افغانستان در زمینه مثال خوبی است. غرب پس از آنکه اتحاد جماهیر شوروی را در زمینۀ نظامی شکست داد، آزادساختن افغانستان را هدف قرار داده بالای هویت اسلامی زنان مسلمان تاخت؛ از جمله: حجاب مهمترین چیزی بود که اشغال امریکایی با تمام و سائل آن در صدد از بین بردن آن راه افتاد. از طرفی هم چینلهایی؛ مانند: (CNN) و (BBC News) بر آزاد سازی زنان افغان از حجاب اسلامی پس از نابودی طالبان، پوشش انداختند.
درین زمینه، خطاب رادیویی بوش به نقل از شبکه(CNN) زندگی زنان را در افغانستان ذلت بار خوانده و چنین اظهار نظر مینمود: «زنان افغانستان بحدی در وضعیت بدی قرار دارند که از کوچکترین امکانات و خوشیها برخور دار نیستند. در ادامه میافزاید: زنان افغان مورد جزا و لت و کوب قرار میگیرند به خصوص زمانیکه به صدای بلند خنده نمایند، آنان همچنان نمیتوانند خارج از منزل کار نموده و حتی به تنهائی از منزل خارج شوند.»
اما اشغال امریکایی در افغانستان پس از درد و رنج هزاران زن مسلمان افغان و زندگی مشقتبار آنان توأم با گرسنگی و امراض، سپری نمودن فصل سرد زمستان در زیر خیمهها که شبیه به خیمههای مرگ اند، چی پیشرفتی را ببار آورده است؟! این همه از جمله مواردی نیستند که محور توجه رسانههای غربی را تشکیل دهد، بلکه از این قضایا به گونهای بسیار سریع عبور میکنند.
خصوصاً درین اواخر شاهد این بودیم، دختران جوان و زنان افغان کمپاینی را در شبکههای اجتماعی زیر نام "نامم کجاست؟!" به راه انداخته و تلاش مینمودند تا هویت زنان و نقش آنان را برجسته سازند. این موضوع در شبکههای اجتماعی چنین دست به دست میشد که مردم از ذکر نام زنان شان شرم مینمایند؛ زیرا مردان افغان عار میپندارند که زنان شان به نامهای شان صدا شوند؛ از جمله جمعیتی که این کمپاین را به پیش میبرد، "جوانان بسوی تغییر" که زیر سرپرستی سفارت امریکا در کابل بودند، میباشند.
با آنکه این تقلید و رسم کورکورانه اصلاً به دین ارتباط ندارد. رسول الله صلی الله علیه وسلم زنان خود را به نامهای شان صدا میزد، اما ای کاش زنان مسلمان افغان که درین کمپاین اشتراک ورزیده بودند، در صدد متمرکز شدن هویت اسلامی یک زن افغان میپرداختند. این کمپاین ابتداء باید اینگونه میبود که "هویت من منحیث زن مسلمان کجاست؟!" یا حد اقل "حجاب من کجاست؟!" با کمپاین "نام من کجاست؟!"
فعالیت این دختران و زنان در صدد از بین بردن هویت اسلامی زنان افغان به هدف غربی ساختن آنان نسبت به ارزشهای اسلام، افکار و مظاهر آن، تحت نام تغییر و پیشرفت صورت میگیرد.
اینها باید برای وضاحت دادن اسالیبی که سبب حقارت زنان و نظریۀ ناسازگاری که در رابطه به زنان وجود دارد، سبب آن احکام اسلام نبوده بلکه به سبب پیروی از افکار بیگانه و دوری از تطبیق اسلام حقیقی است که برای زن عزت بخشیده،کار میکردند.
اما سازمانها و جمعیتهای مورد حمایت غرب؛ مانند: "جوانان بسوی تغییر" که تحت سرپرستی سفارت امریکا در کابل با شعارهای چون "مبارزه برای گرفتن حق زنانی که حقوق شان سلب گردیده است" کار میکنند، به کدام نتیجۀ نرسیدهاند؛ زیرا فعالیتهای شان از بهر غربی ساختن زنان، به قدرت رسانیدن آنان، اخراج آنان از نقش اصلی شان که همانا سرپرستی اولاد است... و نیز تواندمندسازی زنان در راستای پیشبرد مجالس و فعالیتهای دیگر از قبیل تظاهراتها به هدف اساسگذاری مدل غربی شدن زنان، میباشد.
بلی، کار و تعلیم در پهلوی احکام شرعی از جمله حقوق زنان محسوب میگردد، اما این برای آن نیست که زن در برابر مرد استغنی پیدا نماید یا در برابر مرد به رقابت بپردازد، یا اینکه نقش زن تنها کارکردن باشد. در خصوص این موضوع از آنانیکه صدای شان را زیر نام حقوق انسان و حقوق زن بلند میکنند، پرسشی مطرح میگردد که آیا صدای شما متعلق به مراعات نمودن احکام شرعی است؟! کجاست حقوق زن که زندگی و کرامت زنان هر روز در فلسطین، عراق، سوریه، میانمار و دیگر سرزمینهای اسلامی پایمال شده و هتک حرمت میشوند؟! در سرزمینهای غربی که به دموکراسی دعوت میکنند؛ در برابر زنان مسلمان و هویت اسلامی شان جنگیده میشود که همانا لباس شرعی است و حجاب زن را زیر نام مبارزه با "تروریزم" دور میسازند، کجاست آزادی و حقوق زنان مسلمان؟!
اما این را نباید فراموش کرد که خیر کثیری در زنان مسلمان نهفته است؛ در تحقیق طویلی که از سوی صفحه خبرگزاری "کریستیان ساینس مونیتور" به نشر رسیده است، بسیاری از دکتران و زنان افغان بر این تأکید دارند که پس از رفتن طالبان، زنان مسلمان افغان هنوز حجابهای خویش را دور نساخته، و آنچه رسانههای غربی زیر نام دور شدن از حجاب پوشش میدهند، درست نمیباشد، زیرا مردم افغانستان احکام اسلام را به گونۀ اختیاری میان مرد و زن، رعایت میکنند، و هرگز احکام شرعی بزور شمشیر، چنانچه رسانههایغربی انعکاس میدهند، بر بالای زنان تطبیق نمیگردد. درین رابطه یکتن از مشاورین زن، پیرامون مداخلۀ غربیها به شکل گسترده در امور زنان افغان، چنین میگوید: «در صورتیکه زنان در افغانستان زندگی مشقتبار دارند، این حق آنان است که برای تغییر وضعیت شان کار کنند نه شما، زیرا ما مسلمان هستیم و تغییر را به گونهای میخواهیم که با ثقافت مان همخوانی داشته باشد نه تغییری که برضد آن باشد.»
پس ای خواهران مسلمان در تمام جهان به خصوص در افغانستان! به هویت اسلامی تان از خلال چنگزدن به فکر اسلامی و احکام آن متمسک گردیده و به افکار کفر رجوع نکنید، از جنگ ویرانگر غرب در برابر اسلام که از شما استفاده میکنند با حذر باشید؛ همچنان بر موقفی که هستید به حیث زن مسلمان آگاه باشید، زیرا این موقف که اسلام برای تان عزت بخشیده، کشتی نجات تان بوده در غیر آن به گودال دوزخ خواهید رفت، مبادا در آن قرار گیرید!
در اخیر، برای اقامۀ دولت خلافت راشده برمنهج نبوت کار کنید که برای انسانیت، عدالت را آورده و از پیروی کورکورانه سرمایهداری نجات تان خواهد داد، و نیز خیر و عدالت را در تمام جهان پخش و نشر خواهد کرد.
﴿وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾
[آلعمران: ۱۳۹]
ترجمه: و سست و زبون، غمگين و افسرده نگرديد، اگر به راستی مؤمن باشيد و بر ايمان دوام داشته باشيد.
نویسنده: مسلمه الشامی(ام صهیب)
(ترجمه)
روز یکشنبه مورخ ۱ اکتوبر ۲۰۱۷م، وبسایت خبری عربی (TRT)تحت عنوان ذیل گزارش داد: «مقامات اسپانیای مانع برگزاری همه پرسی تجزیه طلبی در ایالت کاتالونیای اسپانیا شدند.» این وبسایت خبری افزود: «پولیس نظامی اسپانیا مانع برگزاری همه پرسی استقلال در همان منطقه ای شد که دارای جمعیت ۷.۵ میلیونی و دارای میزان وسیع خودمختاری حکومتی است. نیروهای نظامی به محلات رای گیری یورش بردند و پولیس هم چنان صف آرایی غیرنظامیان را در مقابل محلات رأی گیری پراگنده کرده، اوراق و صندوق های رأی گیری را ضبط نمود. وزارت امور داخله ی اسپانیا اعلام نمود که هرگز برگزاری همه پرسی "غیرقانونی" را اجازه نخواهد داد.»
حال حکام عراق را بگذارید و بدانند که چگونه امور کشورشان را مدیریت کنند و چگونه مردم خود را که توسط آن ها آسیب دیده اند، محافظت می کنند؟ آیا اسپانیا یک کشور دموکراتیک، به ملاحظه ی افکار و نظر دیگران نیست؟ اما زمانی که حاکمان شان احساس خطر کردند، آن ها خود را در اصول آزادی خودسرانه ای قرار داده و هر عملی را که طرفداران تجزیه طلب انجام دادند، سرکوب کردند. بنابر این، آیا آن ها نسبت به شما(عراقی ها) قوی تر بودند؟
قدرت گفتار شمشیر، حقیقی تر از کلمات کتاب است که لبه ی آن مرز میان جدیت و سر و صداهای بی جا است؛ نه مانند سیاستمداران عراقی که توسط دشمنان خود شکست خورده و از حکام انگلیسی(دشمن) خود درخواست کمک نمایند؛ چون "مسعود بازانی" رهبر کردها برای جلب توجه آن ها بخاطر برگزاری همه پرسی تجزیه طلبی گدایی نمود که این عمل شان خلاف موازین اسلامی و شریعت محمدی است. آیا این شایسته رهبر کردها بود که با زنخیر و آهن دست به گریبان شده و مرز بسازد یا درس عبرت برای تمام کسانی که هشدار می دهند، باشد؟ بنابرین شما نه توسط قوانین شریعت پروردگار هدایت شده اید و نه هم توسط قوانین کفری که شما از آن پیروی می کنید.
﴿فمَا لكُمْ كيفَ تَحْكُمُونَ﴾
[یونس: ۳۵]
ترجمه: شما را چه می شود(كه چراغ عقل از كف تان به دور می رود؟ به دنبال چه چيز می روید؟) این چه حكمی است كه می كنید؟
به تو ای رهبر کرد! در عوض گفتار، به شما مناسب است، بگوییم، کسی که سرزمینی را بدون جنگ می گیرد، به او آسان تر است از کسی که به راحتی از دست بدهد.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه عراق