- نشر شده در ویدیوها
حزب التحریر – ولایه سوریه در شهر الارتاب واقع در حومۀ حلب بر ضد آتش بس و توقف شلیک تجمع اعتراضی به راه انداخت.
شنبه، 02 ذو الحجه 1440هـ.ق / 03 آگست 2019م
حزب التحریر – ولایه سوریه در شهر الارتاب واقع در حومۀ حلب بر ضد آتش بس و توقف شلیک تجمع اعتراضی به راه انداخت.
شنبه، 02 ذو الحجه 1440هـ.ق / 03 آگست 2019م
(ترجمه)
بهنام الله رحمان و رحیم. ثنا و حمد بر الله سبحانهوتعالی و درود و رحمت نثار معززترین پیامبران؛ کسیکه بهحیث رحمت برای عالمیان مبعوث شد، پیشوای ما، سرور و خاتم تمام پیامبران حضرت محمد صلی الله علیهوسلم، اجدادش، پدر انبیاء حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهمالسلام؛ پیامبریکه برای قربانی عرضهشد و بر آل و اصحاب گرامی ویﷺ باد.
بیهقی از سنن کبری به اعتبار سعید ابن جبیر از ابن عباس چنین استنباط کرده است که پیامبر صلی الله علیهوسلم فرمودند:
«مَا الْعَمَلُ فِي أَيَّامٍ أَفْضَلُ مِنْهُ فِي عَشْرِ ذِي الْحِجَّةِ. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللهِ، وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللهِ؟ قَالَ: وَلَا الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللهِ إِلَّا رَجُلٌ خَرَجَ بِنَفْسِهِ وَمَالِهِ فِي سَبِيلِ اللهِ ثُمَّ لَا يَرْجِعُ مِنْ ذَلِكَ بِشَيْءٍ»
ترجمه: هیچ عملی والاتر از اعمالی نیست که در غیر از اولین 10 روز ذوالحجه انجام شود. سپس بعضی اصحاب از پیامبر صلی الله علیهوسلم پرسیدند؟ حتی جهاد؟ او صلی الله علیه وسلم جواب دادند: حتی جهاد، به استثنای کسی که خود و مالاش را فقط به رضایالله سبحانهوتعالی در خطر انداخته به جهاد میرود و با هیچ مالی بر نمیگردد.
عید سعید مبارک اضحی؛ روز سرور مؤمنین برای تکمیل اعمال و طاعات درین روزهای دهگانه، فرا رسید. فلهذا، عید اضحی برای کسانیکه در خانۀکعبه مصروف حج اند، مبارک باد و نیز برای کسانیکه درین 10 روز مبارک اعمال بیشتری انجام دادند، مبارک باشد.
عالم جلیلالقدر شیخ عطا بن خلیل ابوالرشته عید سعیداضحی را برای تمام کافۀ نجیب امتاسلامی با این الفاظ تبریک و تهنیت عرض میدارد:
بسم اللهالرحمنالرحيم
الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه ومن والاه وبعد...
به امت بزرگ اسلامی، به حجاج بیت الله الحرام، به حمل کنندگان و دستاندرکاران دعوت اسلامی و به بازدید کنندگان محترم صفحه.
السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!
الله سبحانه وتعالی طاعات و عبادات شما را منظور و مقبول درگاه خود داشته و این عید را پر از خیر و برکت گرداند؛ حج حجاج بیت الله الحرام را بپذیرد و حجشان را مبرور، سعیشان را مشکور و ذنبشان را مغفور گرداند و به آنانیکه تا هنوز فریضۀ حج را بجا نیاوردهاند، فرصت و توفیق ادای این فریضه را در سال آینده نصیب فرماید.
برادران محترم! الله سبحانه وتعالی را بر نعمت اسلام تکبیر گفته، حمد و ستایشش را بجا میآوریم و همچنان بزرگی و ستایش الله سبحانه وتعالی را مبنی بر اینکه ما را از حمل کنندگان دعوت در صفوف حزب التحریر، جهت برپایی خلافت قرار داد؛ بیان مینماییم و تکبیر و حمد الله سبحانه وتعالی را نیز ازین جهت بیان میداریم که این جریان بزرگ اسلامی را با وجود دسیسههای استعمارگران و حکام اجیرشان در سرزمینهای اسلامی با وجود پلانهای شومِ منافقین و آنانیکه در دلهایشان مرض جای گرفته و فتنهانگیزانیکه جهت تشتت و چندپارچگی صفوف دعوت، فتنهانگیزی میکنند، ثابت و پابرجا نگاهداشته است. الله سبحانه وتعالی را تکبیر میگوییم. بلی، بزرگی الله سبحانه وتعالی را اینگونه بیان میکنیم: الله أکبر الله أکبر الله أکبر لا إله إلا الله، الله أکبر الله أکبر ولله الحمد...
خلافت، که حزب التحریر برای برپایی آن فعالیت میکند، خواب را از چشمان کفار استعمارگر خواهد ربود، اجیران حاکم در سرزمینهای اسلامی را خواهد ترساند و مغزهای منافقین و کینهتوزان مریضی را که از پشت کفار میدَوَند تا به زعم خودشان مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرند؛ از خشم به جوش خواهد آورد. الله سبحانه وتعالی حالت این مردم را در قرآن کریم اینگونه بیان نموده است:
﴿فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ یُسَارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشَى أَن تُصِیبَنَا دَآئِرَةٌ فَعَسَى اللّهُ أَن یَأْتِیَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِّنْ عِندِهِ فَیُصْبِحُواْ عَلَى مَا أَسَرُّواْ فِی أَنْفُسِهِمْ نَادِمِینَ﴾ [مائدة: 52]
ترجمه: میبینی کسانیکه بیماری (ضعف و شکّ و نفاق) به دل دارند(در دوستی و یاری با یهودیان و مسیحیان) بر یکدیگر سبقت میگیرند و میگویند: میترسیم که(روزگار برگردد و) بلائی بر سر ما آید(و به کمک ایشان نیازمند شویم). امید است که الله فتح (مکّه) را پیش بیاورد یا از جانب خود کاری کند(و دشمنان اسلام را نابود و منافقان را رسوا نماید) و این دسته از آنچه در دل پنهان داشتهاند پشیمان گردند(و بر ضعف و شکّ و نفاق خود افسوس خورند).
برادران گرامی! حزب التحریر از زمان ایجادش با دشواریها و تنگناها روبرو بوده است و کسانی مرتکب جنایت در حق دعوتگران حزب التحریر گردیده اند -که الله سبحانه وتعالی به سبب کفرشان بصیرتهایشان را گرفته و یا به سبب نفاقشان قلبهای شان را میرانده است- پس یکدیگر را بر گناه و تجاوز همکاری نمودند و گمان نمودند که میتوانند جلو برگشت دوباره خلافت را بگیرند. آنها دنبالهروانی بودند که سخن حق همانند رعد گوشهایشان را تخریش میکرد و هوش از سرشان میبرد! آنها افراد و گروههایی بودند که سخن راست هراسانشان مینمود و هریک از دو گروه فوق کسانی بودند که پلانهای شومشان دامنگیر خودشان گردید و الله سبحانه وتعالی پیرامونشان چی زیبا فرموده است:
﴿وَلَا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ﴾ [فاطر: 43]
ترجمه: و حیلهگریهای زشت جز دامنگیر حیلهگران نمیگردد.
اما دولتهای استعمارگر کافر و کینهتوز علیه بازگشت اسلام و دولت آن؛ دولتهای کینهتوزیکه جنگهای صلیبی بیانگر عمق کینهورزی و حقدشان میباشد. این دولتها و اجیرانشان نهایت تلاش نموده اند تا با راه اندازی اسالیب خبیث و ساختن وسائل کریه و زشتشان، جهت تعقیب و دنبال نمودن دعوتگران خلافت، بازداشت و شکنجۀ آنها تا مرز شهادتشان؛ جلوِ دعوت به سوی خلافت را سد نمایند؛ برای توجیه اعمال خبیثشان گاهی از برچسپ "تروریست" و گاهی هم از برچسپ "زمینهساز تروریزم" استفاده مینمایند و در برخی موارد از دهنشان برچسپ "تروریزم الکترونیک" خارج میشود! و اینکه صفحات شباب حزب مملو از آراء و افکار تروریستی است که خشونت را ترویج میدهد، از این جهت جوانان دعوتگر حزب التحریر را به سبب آنچه مینویسند، دنبال نموده، روانه زندان میسازند و به اتهام تروریزم الکترونیک مورد شکنجه و اذیت قرار میدهند! حالآنکه هر انسان بینا مینگرد که صفحات جوانان حزب التحریر با سخن راست و بیان حقایق مزین شده است و صفحات خودشان پر از مکر، نیرنگ، دروغ و افتراء میباشد! الله نابودشان گرداند؛ چگونه دروغ بسته میکنند!!
اما کسانیکه در دلهایشان مرض است و منافقین و فتنهانگیزان، مخالفتها و اتهاماتشان از گذشته وجود داشت و چیزی تازهیی نیست؛ اما با این تفاوت که در وهلۀ نخست انتقادشان متوجه رهبری و مسئولین حزب بود و تظاهر مینمودند که بالای فکره و طریقۀ حزب اعتماد دارند. آنها اینگونه تظاهر مینمودند و هدف اساسی خود را که نابودی کیان و ساختار حزب است، پنهان میکردند؛ مگر در سالهای پسین حملات و تاخت و تازهای خود را متوجه اساس حزب نمودهاند و بر فکره و طریقۀ حزب هجوم آوردهاند. به آنها مینگری که تَبَنَّی، طلب نصره، رهبری امت، محاسبه و... را مورد حمله قرار میدهند و قبل بر اینکه کسی دیگری رسوایشان نماید؛ اینگونه خود را رسوا نمودهاند! پس هدف پنهانِ آنها که نابودی و از بین بردن کیان و ساختار حزب در فکره و طریقهاش بود، برای صاحب بصیرت هویدا گردیده است؛ اما به فضل الله سبحانه وتعالی، حزب همانند کوه ثابت و شامخ و طیب و پاک از خباثتها باقی مانده است، الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا﴾ [ابراهیم:24- 25]
ترجمه: به درخت خوبی میماند که تنه آن (در زمین) استوار و شاخههایش در فضا (پراکنده) باشد؛ بنا به اراده و خواست الله هر زمانی میوه خود را بدهد (و دائماً به بارنشسته و سرسبز و خرم باشد).
برادران گرانقدر! بیگمان دولتهای کافر استعمارگر و اجیرانشان آرام ننشسته، بلکه پیوسته در فکر ساختن راهکارهای خبیثشان یکی پی دیگر هستند؛ چون جلوگیر از پیروزی حزب در برپایی خلافت اسلامی، قضیۀ سرنوشتساز آنهاست؛ آنگونه که برپایی خلافت قضیۀ سرنوشتساز حزب و همۀ مسلمانهاست. پس دشمنان اسلام دست از توطئهچینی علیه اسلام و خلافت برنداشتهاند و هرگز هم آرام نخواهند نشست و با امکانات مادی و دنیویشان که از امکانات و داشتههای ما بیشتر است، تلاش دارند تا جلو حق را بگیرند؛ مگر بنا بر چهار حقیقت که در ذیل تذکر داده میشوند: دلهایمان آرامش یافته، تصامیممان قوت بیشتر میگیرد، به اذن الله سبحانه وتعالی دشواریها تکانمان نداده و فتنهها ناتوانمان نمیسازد؛ برعکس باعث بیشتر شدن قوت و توانمان میگردد و مکر آنها دامنگیر خودشان گردیده و نابودشان خواهد نمود:
﴿وَقَدْ مَکَرُواْ مَکْرَهُمْ وَعِندَ اللّهِ مَکْرُهُمْ وَإِن کَانَ مَکْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ﴾ [ابراهیم: 46]
ترجمه: آنان نیرنگ خود را نمودند (و برای جلوگیری از دعوت آسمانی توطئهها کردند و نقشهها چیدند) و الله از نیرنگشان آگاهست و شریعت ثابت و استوار (همچون کوههای سر به فلک کشیده اسلام) با نیرنگ آنان از جای برکنده نمیشود.
و همچنان حزب پیوسته به فعالیتهایش ادامه خواهد داد و حق را با صدای رسا به گوش جهانیان خواهد رساند و در راه الله از ملامتی هیچ ملامتگری نخواهد ترسید تا اینکه به اذن الله سبحانه وتعالی خلافت را برپا نماید؛ هرچند آنها را خوش نیاید.
اما این چهار حقیقت عبارت اند از:
حقیقت اول) بدون شک سختیها و مشکلات پیامآور پیروزی و گشایش است که الله سبحانه وتعالی در بسیاری از آیات به این حقیقت اشاره میکند؛ طوریکه در این آیت میفرماید:
﴿حَتَّىٰٓ إِذَا ٱستَئَسَ ٱلرُّسُلُ وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُم قَد كُذِبُواْ جَآءَهُم نَصرُنَا فَنُجِّيَ مَن نَّشَآءُۖ وَلَا يُرَدُّ بَأسُنَا عَنِ ٱلقَومِ ٱلمُجرِمِينَ﴾ [یوسف: 110]
ترجمه: (پیامبران به دعوت خود و دشمنان آنها به مخالفت خود همچنان ادامه دادند) تا آنگاه که رسولان مأیوس شدند و (مردم) گمان کردند که به آنان دروغ گفته شده است؛ در این هنگام، یاری ما به سراغ آنها آمد؛ آنان را که خواستیم نجات یافتند و مجازات و عذاب ما از قوم گنهکار بازگردانده نمیشود!
سیرت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم نیز این حقیقت را تائید میکند که از هر بحران نصرت و پیروزی خواهد بود. در سیره ابن هشام چنین آمده است: «ابن اسحاق میگوید: "بعد از آنکه خدیجه و ابوطالب در میان یک سال وفات نمودند؛ مشکلات یکی پی دیگر بالای رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم هجوم آوردند که این حوادث سه سال قبل از هجرت رخ دادند..." ابن اسحاق میگوید: "هنگامیکه الله سبحانه وتعالی اراده نمود تا دینش را آشکار ساخته، پیامبرش را عزت بخشیده و وعدهاش را عملی سازد... رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم با گروهی از قوم خزرج ملاقات نموده و آنها را به سوی دین الله سبحانه وتعالی دعوت نمود که آنها نیز جواب مثبت داده و آن را پذیرفتند که در ملاقات بعدی، بیعت عقبه اول سپس هجرت و بعد از آن تأسیس دولت صورت گرفت.» همین طور شدت یافتن سختیها و مشکلات بالای مؤمنینیکه برای دوباره دولت اسلامی کار میکنند، نوید بخش گشایش و پیروزی به اراده الله توانمند و حکیم است.
حقیقت دوم) بدون شک الله سبحانه و تعالی وعده خلافت را داده است:
﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُم وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ لَيَستَخلِفَنَّهُم فِي ٱلأَرضِ كَمَا ٱستَخلَفَ ٱلَّذِينَ مِن قَبلِهِم وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُم دِينَهُمُ ٱلَّذِي ٱرتَضَىٰ لَهُم وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعدِ خَوفِهِم أَمنٗاۚ يَعبُدُونَنِي لَا يُشرِكُونَ بِي شَي وَمَن كَفَرَ بَعدَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلفَٰسِقُونَ﴾ [نور: 55]
ترجمه: الله به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانیکه پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.
رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نیز بشارت آن را بعد از این حکومت جبری که فعلاً در آن قرار داریم، داده است:
احمد و ابوداود از حذیفه روایت میکنند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم فرموده است: «...بعد از آن حکومت جبری خواهد بود و تا زمانیکه الله بخواهد ادامه مییابد، سپس آن را برمیدارد و بعد از آن خلافت بر منهج نبوت خواهد بود و سکوت کرد...»
حقیقت سوم) یقیناً وعده الله سبحانه وتعالی و بشارت پیامبرش به بازگشت خلافت در تقدیر الله سبحانه وتعالی نوشته شده، در علم وی در لوح محفوظ وجود داشته و در میعاد تعیین شده در نزد او تحریر یافته است که هیچ تغییری در آن نمیآید و با گذشت هر روز به این وعده نزدیکتر میشویم که هیچ چیزی ما را از آن دور ساخته نمیتواند و جانهای ما به آن گره خورده و با آن شادمان میگردند.
حقیقت چهارم) الله سبحانه وتعالی ملائکی را از آسمان فرود نمیآورد تا خلافت را برای ما تاسیس نمایند؛ بلکه سنت او در مخلوقاتش چنین است که از اهل زمین آنانی را که لیاقت شرف برپایی آن را با دستان خود از طریق سعی و تلاش، انسان و درستی در عمل، به توسط آن عزت میبخشد. بدون شک حزب التحریر بخاطر اقامه آن کار میکند و به خواست الله سبحانه وتعالی لایق و مستحق این عزت و تکریم است و از الله سبحانه وتعالی میخواهیم تا ما را توسط فتح و پیروزی عزت بخشیده تا از گواهان و سپاهیان خلافت قرار گیریم و در آن هنگام تکبیرات ما در عید با تکبیرات فاتحین در میادین مبارزه و فتوحات یکجا خواهد شد:
﴿وَيَومَئِذٖ يَفرَحُ ٱلمُؤمِنُونَ بِنَصرِ ٱللَّهِ...﴾ [روم: 4-5]
ترجمه: و در آن روز مؤمنان از یاری الله خوشحال میشوند.
برادرتان عطا بن خلیل ابوالرشته
شب دهم ذی الحجه 1440هـ.ق
برابر با 11 اگست 2019م
در ادامۀ سخن امیر حزبالتحریر حفظه الله، همچنان جای بسا مسیرت و خوشحالیست که من هم به نوبۀ خود همراه با تمام افراد حزب عید سعید اضحی را برای عالم فرزانه شیخ عطاء بن خلیل ابوالرشته و تمام مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض میداریم.
ای مسلمانان!
این عید که بنام عید سعید اضحی یاد میشود، تذکریست از طرف ابراهیم علیه السلام برای ما، آنگاه که به فرمان پروردگارش فرزندش اسمعیل علیه السلام را میخواست قربانی کند. همینکه آنها در فرمان پروردگارشان کوتاهی نکردند و در این راه با اعتقاد کامل گام برداشتند، الله سبحانهوتعالی از استواری آنها در این امر تمجید نموده و در عوض اسمعیل علیه السلام برای حضرت ابراهیم علیه السلام گوسفندی را به قربانی تقدیم کرد.
عنوان این فداکاری در واقع عنوان زندگی برای این دنیاست؛ دنیاییکه فانی و نابود شدنیست و پس از آن دنیایی دیگری خواهد بود. زندگی این دنیا، فرصتیست برای اینکه زندگی این دنیای فانی را برای حصول نعمتهای آخرت فدا کنی.
امت اسلامی نسلهای منقطع نیست و بلکه نسلیست پیهم و غیر قابل انفصال، هر نسل این امت به حدی کافی فرصت دارد و هر فرصت در خود مسئلهای را به همراه دارد که به عنوان قضیه اساسی یاد میگردد که این امت باید برای آن قربانی دهد. قضیۀ حیاتی نسل این امت در زمان سلطان صلاح الدین ایوبی اخراج صلیبیون از سرزمین مبارک شام بود و قضیۀ نسل این امت در زمان قتوز بیرون راندن مغولها از سرزمینهای اسلامی بود و اینکه قضیۀ اساسی این امت در زمان محمدالفاتح فتح قسطنطنیه بود. اما باید دانست که صلاحالدین، قتوز و محمدالفاتح از خود دولتی داشتند و مبتنی بر آن صفوف این امت و انرژی آن را برای آنچه که انجام میدادند منسجم مینمودند. ولی نسل ما امروز دولتی ندارد که با جهان روبرو شود. از اینرو، مسئلۀ حیاتی و سرنوشتساز برای این امت (نسل ما) احیای دولت خلافت راشده بر منهج نبوت است و بس.
بازگشت خلافت بر منهج نبوت یک بار دیگر صفحات زرین تاریخ این امت را ورق خواهد زد؛ چنانچه که در هر عصر و زمان تاریخ را برای نسلهای وقتاش رقم زده کرده بود. لذا، این بهترین و اساسیترین فرصت برای امت اسلامی میباشد تا برای بازگشت نقش خود در جهان به عنوان بهترن امتیکه از میان مردم برخواسته است، نقش خویش را ایفا کند تا باشد که چراغ هدایتاش را برای مردم این جهان فروزان کند، و آن چنانچه که الله سبحانهوتعالی میخواهد به بهترین شکل به عمران و آبادی زمین بپردازد؛ طوریکه با عمران آن به گونۀ باشد که تمام ثروت و دارائی مسلمانان حفظ گردیده و حیثیت این نسل حفظ گردد تا سیاه ابرهای که تمام زمین را فاسد کرده است، پاک گردد.
ای مسلمانان!
به آن دسته از جماعات این امت که در سردرگمی و پریشانی به سر میبرند و به اهل قوت وقدرت در این عید تذکر میدهیم که زندگی این دنیا فرصت زودگذریست که هرگز باز نمیگردد؛ لذا در این فرصت برای بازگشت حاکمیت اسلام تلاش نمایید. از عمریکه الله سبحانهوتعالی برای شما ارزانی کرده است، برای حصول رضای اوتعالی استفاده نموده، وقت خویش را در این قضیۀ حیاتی و سرنوشتساز این امت یعنی مسئلۀ احیای خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت وقف نمایید.
ای مسلمانان!
حزبالتحریر، با جمله شباب، دانشمندان و صاحبنظرانش از شما میخواهد که دستانتان را به دستان ما گذاشته به حمل دعوت برای حاکمیت اسلام مبادرت ورزید.
ما از تمام شما مسلمانان خواهان آنیم که اهل قدرت و نصرت را برای حاکمیت دین الله سبحانهوتعالی باز گردانید. ما از اهل قدرت و نصرت خواهان آن استیم که به تغییر حالت اسفبار و کاذب امروزی مبادرت ورزید. ما از تمامی شما خواهان آنیم که از این فرصت طلایی استفادۀ درست و مطلوب نمایید. ما از شما دعوت میکنیم که به تأسیس دوبارۀ خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت بشتابید.
الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر الله اکبر
عید مبارک
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته!
انجنیر صلاحالدین عضاضه
رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر
تلویزیون الواقیه: تحلیل سیاسی "کشمیر؛ زخم خونین امت!"
تحلیل سیاسی هفته وار مفکر سیاسی احمد الخطوانی (ابو حمزه) از مسجد مبارک الاقصی
بیت المقدس-سرزمین مبارک (فلسطین)
چهارشنبه، 05 ذو الحجه 1440هـ.ق / 06 آگست 2019م
ولایه سوریه: تجمع ادلب با درخواست آغاز نمودن معرکه الساحل و رد نمودن آتش بس و مذاکرات!
حزب التحریر-ولایه سوریه در شهر ادلب تجمعی به راه انداخته و خواستار آغاز نمودن معرکه الساحل و رد نمودن آتش بس و مذاکرات گردید.
چهارشنبه، 21 ذو القعده 1440هـ.ق / 24 جولای 2019م
منبر امت: تظاهرات در قریه دیر حسان تحت عنوان "استانه محل نشست خائنین!"
تظاهرات در قریه دیر حسان واقع در حومه ادلب تحت عنوان "استانه محل نشست خائنین!"
جمعه، 01 ذ الحجه 1440هـ.ق / 02 آگست 2019م
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر ـ ولایه افغانستان فرا رسیدن عید سعید اضحی را به کافهی امت اسلامی تبریک گفته و به بارگاه الله سبحانه وتعالی استدعا میدارد تا طاعات، عبادات، حج و قربانیهای همهای ما و شما را به درگاه خود قبول نموده و دروازههای خیر و برکت، نصرت و پیروزی را به روی امت مسلمه بگشاید.
عید سعید قربان رسم تداوم سنت ابراهیمی است برای قربانی جان، مال و بهترین داشتههای زندگی برای کسب رضایت الله سبحانه وتعالی و اقامهی اسلام. اما از آنجاییکه رهبری نظم کنونی جهان بهدست دجالان عصر و مفسدین فیالارض افتیده، آنان خوشیهای عیدقربان را در سرزمینهای اسلامی بهخصوص در افغانستان، به حالتی غمانگیزی مبدل ساختهاند.
حالانکه ارزش خون یک مسلمان نزد الله سبحانه وتعالی بالاتر از خانهی کعبه است و بهجای اینکه خون مسلمان برای سربلندی و حاکمیت اسلام ریخته شود، متأسفانه امروز خون فرزندان امت بیرحمانه در پای منافع امریکا، بقای دولتهای مزدور و جنگهای ذاتالبینی به هدر میرود.
چنانچه اشغالگران توسط حملات وحشیانهی نظامی از زمین و هوا سینهی مسلمانان افغانستان را هدف قرار میدهند. توسط حملات فکری و ثقافتی اذهان را به سوی انحطاط کشانده و سیاسیون و جوانان را در سردرگُمی فروبردهاند. توسط برنامههای اغواگرایانهی سیاسی در پی نفوذ دایمی امریکا در افغانستان هستند و طوری جلوه میدهند که ما در پی ختم جنگ و تحکیم صلح هستیم، درحالیکه از بطنِ صلح امریکایی، وحشت و جنگ میبارد.
امت مسلمه خوشی واقعی را در ایام عید زمانی حس خواهد کرد که نظم سیاسی بهمیان آید که براساس ارزشها و آموزههای اسلام حکومت نموده و اسلام را در همه بخشهای زندگی شان تطبیق کند و رهبرانی بر اریکهی قدرت تکیه بزند که خط سرخ شان ارزشهای اسلامی، تطبیق اسلام و خون و عزّت مسلمانان باشد، نه اینکه خط سرخ شان را منافع تنگ شخصی، قومی، مذهبی و جغرافیایی تشکیل دهد. ان شاءالله العزیز تحقق روزی دور نیست که چشمان امت با نور خلافت راشده روشن شده و روزهای غمانگیز امت به جشن سرور و همدلی مبدل گردد، ولی کوردلان آن را بعید میپندارند، درحالیکه الله متعال بر هر چیزی توانا است.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر - ولایه افغانستان
(ترجمه)
از حضرت عائشه صدیقه رضی الله عنها روایت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود:
«مَا عَمِلَ آدَمِيٌّ مِنْ عَمَلٍ يَوْمَ النَّحْرِ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْ إِهْرَاقِ الدَّمِ، إِنَّهُ لَيَأْتِي يَوْمَ القِيَامَةِ بِقُرُونِهَا وَأَشْعَارِهَا وَأَظْلَافِهَا، وَأَنَّ الدَّمَ لَيَقَعُ مِنَ اللَّهِ بِمَكَانٍ قَبْلَ أَنْ يَقَعَ مِنَ الأَرْضِ، فَطِيبُوا بِهَا نَفْسًا» (رواه الترمذى وقال: هذا حدیث حسن غریب)
ترجمه: بهترين و پسندیدهترین عمل انسان در روز عيد قربان نزد الله متعال ذبح و ريختن خون حیوان قربانى است؛ در روز قيامت حيوان ذبحشده با شاخها، سمها و موهاى خود حاضر مىشود(در برابر همه اينها به قربانی کننده پاداش داده میشود) خون قربانى پيش از اينكه بر زمين بريزد، نزد الله متعال مورد قبول قرار مىگیرد. پس با ذبح قربانى خودتان را خوشحال بسازيد.
شرح حدیث
لفظ قربانی از قرب گرفته شده و به معنای هرآن چيزی است که به وسيلهی آن، قرب و نزديکی به الله حاصل میشود. به عبارت دیگر، قربانی عبارت از ذبحکردن حیوان در روز عيد قربان و ايام تشريق بهمنظور نزديکی به الله متعال است. قربانی بر کسیکه توانائی داشته باشد، واجب است؛ به دليل این فرموده پيامبر صلى الله عليه وسلم که گفته است:
«مَنْ وَجَدَ سَعَةً فَلَمْ يُضَحِّ مَعَنَا فَلَا يَقْرَبَنَّ مُصَلَّانَا»
ترجمه: هرکس توانائی (مال) دارد و قربانی نکند، هرگز به مصلا (نماز جای) ما نزديک نشود.
وجه استدلال از اين حديث آن است که چون پيامبر صلى الله عليه وسلم توانمندی را که قربانی نکند، از نزديک شدن به مصلی نهی کرده، اين امر دلالت بر آن دارد که شخص، واجبی را ترک کرده که اگر به وسيلهی نماز هم به الله تقرب بجويد، به خاطر ترک آن، نفعی برای او ندارد.
این وعید به مانعین قربانی است، در حالیکه مسلمانان همه جا اسماعیلوار قربانی میشوند؛ اما هستند کسانیکه توانی قربان کردن حیوان را دارند، لیکن قربانی نمیکنند.
برادران مسلمان!
عید قربان در حالی فرامیرسد که تعداد اندکی قربانی میکنند؛ لیکن جمع کثیری از مسلمانان در سوریه، میانمار، افغانستان، عراق، یمن، کشمیر وغیره قربانی میشوند. وحدت و یکپارچگی گذشته مسلمانان جایش را به نفاق و تعصب داده است و امت واحد به ملتها تجزیه شده تا دیگر خبری از آن عزمت گذشته نباشد. پیام روزهای خوش (عید) مسلمانان خلاف واقعیتی است که در میانشان حاکم است؛ اما جای ناامیدی نیست؛ روزی خواهد رسید که مسلمانان دوباره یک مشت واحد شده، امت واحد بودن خود را ثابت سازند و برای درهم کوبیدن دشمنانشان به حرکت در آیند.
یا الله! مارا با آمدن خلافت راشده بر منهاج نبوت که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد، مستفید بگردان. اللهم آمین ثم آمین.
(ترجمه)
عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِیَ اللهُ عَنْهُ، أَنَّ رَسُوْلَ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ:
«اَلصَّوْمُ يَوْمَ تَصُوْمُوْنَ، وَالْفِطْرُ يَوْمَ تُفْطِرُوْنَ، وَالْأَضْحَى يَوْمَ تُضَحُّوْنَ» (رواه الترمذی وقال: هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ غَرِيبٌ وَصَحَّحَه الالباني)
ترجمه: روزه همان روزی است که شما همگی میگيريد و افطار همان روزی است که شما همگی افطار میکنيد و قربانی زمانی است که شما همه قربانی میکنيد.
شرح حدیث
از متن این حدیث واضح میشود که برپاکردن یا ادای عبادات بزرگ (مانند روزه، حج، عیدین، قربانی وغیره) جز با جماعت و مطابق برنامۀ صحيح درست نيست؛ گویا این حدیث یک نوع وحدت سیاسی امت اسلامی را به نمایش گذاشته است؛ از همین جهت تکروی و جداشدن در هرکدام این عبادات در حقيقت خروج از جماعت مسلمین و باعث گناه میشود.
پس کسیکه با وجود توان برای شرکت در نماز جماعت تنها نماز بخواند، نمازش کامل نيست و کسیکه زکات خود را به دور از خلیفه مسلمین بپردازد، زکاتش مقبول نيست و کسیکه به تنهائی حج کند وجدا از مسلمانان روزی را برای وقوف به عرفات برای خود درنظر گيرد، حج ندارد. بنابر این، از استعمال صیغههای جمع که در حدیث وارد شده مانند (تَصُوْمُوْنَ، تُفْطِرُوْنَ و تُضَحُّوْنَ) دانسته میشود که در انجام دادن همهی اين عبادات بزرگ جماعت لازم است؛ یعنی این عبادات در قالب جماعت باید اداء شوند و شکی نيست که برای جهاد نيز جماعت لازم است و جهاد بدون امير و فرمانده معنائی ندارد و جماعت بدون اطاعت و امام مصداق نخواهد داشت.
علاوه براین، قطع دست دزد، سنگسار و تازيانه زدن زانی و قاذف، حد شرابنوشی، حد رهزنان و باغيان، حد مرتد و لواطت... از جمله حدودی اند كه الله سبحانه وتعالی اجرای آن را بالای مسلمانان فرض گردانيده، لیکن اقامه اين حدود بطور دستهجمعی از طرف مسلمانان كه در رأسشان رئيس دولت يا خليفه موجود باشد، خواسته شده؛ نه به طريق انفرادی...
(ترجمه)
دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر کمپاین وسیعی را تحت عنوان "کمشیر جز از راهانداختن ارتشهای مسلمین برای آزادی بخشیدن به آن هیچ راهحلی دیگری ندارد" به راه انداخته و -ضمن این کمپاین- از ارتشهای مسلمانان برای آزادی بخشیدن به کشمیر و سائر سرزمینهای اسلامی اشغال شده، درخواست کمک میکند.
بعد از اینکه حکام پاکستان در آزادیبخشیدن به کشمیر جهاد و مبارزه مسلحانه را رها کردند و بعد از دستبرداشتن از حمایت "مقاومت" در کشمیر و بعد از پیگیری و تروریست خواندن مقاومت کنندگان، هندوها از جانب پاکستانیها اطمینان حاصل نموده، به لغو نمودن خودمختاری کشمیر اقدام نمود و کشمیر را به سائر ولایات/استانهای دولت هندو الحاق نمود. اگر موضعگیری حکام پاکستان مخلصانه میبود و در حق کشمیر وفا میکردند، دولت هندو هرگز جرأت نمیکرد که چنین تصمیمی را اتخاذ نماید. این کار حکام پاکستان کاملاً مشابه به کار حکام عرب و کشورهای طوق (کشورهای همجوار فلسطین) است که در برابر رژیم صهیونستی/دولت یهودِ جنایتکار سرخم نمودند؛ دولت یهود بر تطمیع خود پا فشاری نموده و مستعمره (شهرکسازی) را گسترش داد و واقعیت جدیدی را بر زمین تحمیل نمود. بنابر این، حکام عرب با حکام پاکستان در خیانت به اسلام و مسلمانان و کنارگذاشتن قضایای سرنوشتساز مسلمانان برابر هستند!
برخلاف موضعگیری حکام پاکستان، اهل کشمیر و همراه با آنان اهل پاکستان و از میان آنان فرزندان مخلص نیروهای مسلح در پاکستان، اشغال کشمیر توسط دولت هندو را رد نموده و آمادۀ جهاد در راه الله سبحانه وتعالی برای آزادیبخشیدن به کشمیر و الحاق نمودن آن به پاکستان هستند، بهخصوص آنانیکه قناعت کامل دارند که توانایی آزادسازی کشمیر را دارا هستند؛ آنان میدانند که ارتش دولت هندو ذلیل هستند و ضعف ارتش هند و فساد عقیدۀ نظامیشان را خوب میفهمند. اگر مزدوری و خیانت حکام پاکستان نمیبود، کشمیر سالها پیش آزاد میگردید، زیرا بحران کشمیر بحران عدم وجود رهبری مخلصی است که گروهها و ارتشها را در جنگ آزادسازی و رهبری سوق میداد؛ بناءً وجوب کار نمودن برای برپایی خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت در پاکستان تأکید میگردد تا اینکه خلیفه راشد ارتش پاکستان را نه فقط برای آزادیبخشیدن به کشمیر رهبری نماید؛ بلکه برای خاضع ساختن تمام دولت هندو به حاکمیت قرآن و سنت -چنانچه قرنهای متمادی بر هند حکومت میگردید- رهبری نماید. برای رسیدن به چنین چیزی، کارکنان باید کار کنند.
08 ذو الحجه 1440هـ.ق
09 آگست 2019م
(ترجمه)
پرسش:
السلامعلیکمورحمتاللهوبرکاته!
جناب امیر صاحب! هرمسلمانی میخواهد که از جملهای مخلصین به الله سبحانه وتعالی بوده و از او سبحانه وتعالی به جهت کسب رضایتاش پیروی نماید؛ اما سوالیکه وجود دارد این است، آیا پیروی از حزب در تمام امور و در تمام اجتهاداتیکه شما به آن دست یافتهاید، واجب است. تبنیات و اجتهاداتیکه از قبل در موردشان اختلاف صورت گرفته است؛ بهگونۀ مثال: عورت زن با محارم و زنان مسلمان، مسألهای است که بعضی از علماء گفتهاند که از ناف تا زانو است. همچنان قرائت قرآن کریم توسط زنیکه در میعاد حیض خود است، اختلافی است. زنانیکه بعضی اوقات دوران حائضهگیشان طولانیتر میشود، حکم قرائت قرآن کریم در موردشان چهگونه است؟ امیدوارم که این مسأله را توضیح نمائید؛ چون: سوء تفاهم و روشن نبودن قضیه میتواند بسیاری از سخنان بیمورد و بیفائده را در بین ما به وجود آورد که باعث ضیاع وقت گردد. از بابت طولانی شدن سوالام معذرت میخواهم از الله سبحانه وتعالی میخواهم که قلب شما را با نور حق روشن داشته باشد.
پاسخ:
وعلیکمالسلامورحمتاللهوبرکاته!
1- مسألهای تبنی/گزینش حزب، از همان ابتداء تشکیل حزب مانند روشنی آفتاب روشن بوده و به یاری الله سبحانه وتعالی هیچ پوشیدهگی در این مسأله وجود ندارد. کسیکه تصمیم گرفته که با حزب کار نماید؛ زمانیکه سوگند یاد میکند و عضو حزب میشود در سوگند خود میگوید که آراء، افکار و قانون حزبالتحریر را قولاً و عملاً میپذیرد و به اقتضای این سوگند، خود را متعهد و پایبندی به تبنیات حزب میسازد؛ یعنی تعهد مینماید که تمام آراء و نظریات مخالف حزب را ترک نموده، قولاً و عملاً خود را پایبند و متعهد و عامل به نظریات حزب میدارد، فرق نمیکند که این تبنیات در مسائل فکری باشد و یا در مسائل سیاسی، فقهی و اداری. بنابراین، لازم نیست که عضو حزب هر نظری را که حزب در هر مسألهای صادر مینماید بر آن متعهد و خود را پایبند سازد؛ بلکه بر عضو حزب لازم است تا بین مسألهایکه از لحاظ شرعی و از لحاظ اداری بر آن لازم است و همچنان بین آنچهکه از لحاظ شرعی بر آن لازم نبوده؛ ولی از لحاظ اداری لازم است تفکیک نموده و بر آن پایبند باشد؛ پس بر عضو حزب لازم است تا برای خودش معلوم نماید که آیا رأی و نظر صادر شده از سوی حزب تبنی گردیده یا خیر؟ اگر نظر، تبنی شده بود، بر عضو حزب لازم است که منحیث تبنی بر این نظر عمل نماید؛ زیرا این مسأله ضمن اینکه نظر حزبی محسوب میشود از لحاظ شرعی و اداری نیز باید به آن پایبندی صورت گیرد؛ اما در صورتیکه نظر از سوی حزب تبنی نشده باشد بر عضو حزب لازم نیست که از آن نظر پیروی نماید، برای وضاحت مسأله، مثالی را که در سوال ذکر شده بود، اینجا یادآوری مینمایم:
طوریکه در کتاب نظام اجتماعی مسألهای عورت زن در پیش روی محارم و در پیش روی زنان مسلمان ذکر شده است چنین است: «دیدن مرد به محارماش، اعم از اینکه محارم مسلمان باشند و یا غیر مسلمان غیر از روی، مثل دستها، اعضایکه محل زینتاند؛ بدون اینکه به اعضای مشخصی محدود گردد جائز است، به دلیل نصیکه در این مورد به صورت مطلق ذکر شده است:
﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ﴾ [نور: 31]
ترجمه: و زينت خويش را (همچون: سر، سينه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردنبند، بازوبند) نمايان نسازند؛ مگر آن مقدار (از جمال خلقت؛ همچون چهره و پنجهی دستها) و آن چيزها (از زينت آلات؛ همچون: لباس، انگشتری، سرمه و خضاب) كه (طبيعتاً) پيدا ميگردد. چارقد و روسريهاي خود را بر يقهها و گريبانهايشان آويزان كنند (تا گردن، سينه و اندامهایيكه احتمالاً از لابلاي چاك پيراهن نمايان ميشود، در معرض ديد مردم قرار نگيرد) و زينت (اندام يا ابزار) خود را نمودار نسازند؛ مگر براي شوهرانشان، پدرانشان، پدران شوهرانشان، پسرانشان، پسران شوهرانشان، برادرانشان، پسران برادرانشان، پسران خواهرانشان، زنان (همكيش) خودشان، كنيزانشان، دنبالهروانيكه نياز جنسي در آنان نيست (از قبيل: افراد مخنث، ابلهان، پيران فرتوت، اشخاص فلج) و كودكانيكه هنوز بر عورت زنان آگاهي پيدا نكردهاند (چيزي از امور جنسي نمي دانند). پاهاي خود را (به هنگام راه رفتن به زمين) نزنند، تا زينتيكه پنهانش ميدارند (جلب توجّه كند و صداي خلخال پاهايشان به گوش مردم برسد و) دانسته شود. اي مؤمنان! همهگي به سوي الله سبحانه وتعالي برگرديد (و از مخالفتهائيكه در برابر فرمان الله سبحانه وتعالی داشتهايد توبه كنيد) تا رستگار شويد.
مردهایکه در این آیۀ مبارکه ذکر شدهاند برایشان جائز است که به موی، گردن، محل زیورات، خلخال، گردنبند و دیگر اعضایکه محل زینت زنان محارمشاناند ببینند؛ زیرا فرمودۀ الله سبحانه و تعالی ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ﴾؛ «زینتشان را آشکار نسازند» هدف محل زینت است؛ یعنی زنان از نشاندادن محل زینتشان منع شدند؛ مگر برای مردانیکه در این آیۀ مبارکه ذکر شدهاند؛ بناءً برای این مردان جائز است که محل زینت زنان محرم خود را ببینند.
شافعی در مسند خود از زینب بنت ابی سلمه روایت نموده است که: «زینب از اسماء زن زبیر شیرخورده است، زینب گفت من زبیر را مانند پدرم فکر میکردم، او زمانی به خانه داخل میشد من سر خود را شانه میکردم و زبیر بعضی از مویهایم را میگرفت و میگفت، روی خود را طرف من کن!»
همچنان روایت شده است، وقتیکه ابوسفیان بهخاطر تجدید پیمان حدیبیه بهخانهای دخترش ام حبیبه همسر رسول الله صلی الله علیه وسلم داخل شد، ام حبیبه فرش رسول الله صلی الله علیه وسلم را جمع کرد تا پدرش بر فرش رسول الله صلی الله علیه و سلم ننشیند، در این وقت ام حبیبه از پدرش حجاب نگرفت و این مسأله را به رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان کرد، رسول الله صلی الله علیه وسلم در برابر این عملکرد ام حبیبه سکوت نموده و آن را امر به حجاب بر پدرش نکرد؛ باوجودیکه ابوسفیان در آن زمان مشرک بود؛ ولی از جملۀ محارم ام حبیبه بود.» ختم آنچه که در کتاب نظام اجتماعی ذکر شده است.
ما این مسأله را در پاسخ به پرسشیکه در 13 رجب 1434هـ 23می 2013م که در مورد عورت زن نسبت به زن مطرح شده بود، ارایه کرده بودیم و در آن پاسخ گفته بودیم: «در مورد عورت زن نسبت به زنان دیگر، نظریات فقهاء به دو بخش تقسیم میشود که هرکدامشان از خود دلیل دارند:
نظر اول: این است که عورت زن بر زن؛ مانند: عورت مرد در برابر مرد؛ یعنی از ناف تا زانو است.
نظر دوم: این است که تمام وجود زن نسبت به زنان دیگر عورت است، به استثناء مواضعیکه عادتاً زنان آن مواضع را زینت میپوشند؛ مانند: سر، روی، گردن، سینه، گوش، بازو، بند دست، کف دست، ساق پا و پا میباشند که محل تاج، سرمه، سینهبند، گوشواره، بند دستی، انگشتر، خلخال و محل حنااند. این مواضع از جملهای عورت به حساب نمیآیند و غیر از این مواضع، دیگر اعضای زن که عادتاً برای زینت به کار نمیرود، در برابر دیگر زنان عورت میباشد؛ یعنی تنها عورت زن در بین ناف و زانو خلاصه نمیشود. دلیل قول الله سبحانه و تعالی است که فرموده است:
﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ﴾ [نور: 31]
ترجمه: و زينت خويش را (همچون: سر، سينه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردنبند، بازوبند) نمايان نسازند؛ مگر آن مقدار (از جمال خلقت؛ همچون چهره و پنجهی دستها) و آن چيزها (از زينت آلات؛ همچون: لباس، انگشتري، سرمه و خضاب) كه (طبيعتاً) پيدا ميگردد. چارقد و روسريهاي خود را بر يقهها و گريبانهايشان آويزان كنند (تا گردن، سينه و اندامهایيكه احتمالاً از لابلاي چاك پيراهن نمايان ميشود، در معرض ديد مردم قرار نگيرد) و زينت (اندام يا ابزار) خود را نمودار نسازند؛ مگر براي شوهرانشان، پدرانشان، پدران شوهرانشان، پسرانشان، پسران شوهرانشان، برادرانشان، پسران برادرانشان، پسران خواهرانشان، زنان (همكيش) خودشان، كنيزانشان، دنبالهروانيكه نياز جنسي در آنان نيست (از قبيل: افراد مخنث، ابلهان، پيران فرتوت، اشخاص فلج) و كودكانيكه هنوز بر عورت زنان آگاهي پيدا نكردهاند (چيزي از امور جنسي نمي دانند). پاهاي خود را (به هنگام راه رفتن به زمين) نزنند، تا زينتيكه پنهانش ميدارند (جلب توجّه كند و صداي خلخال پاهايشان به گوش مردم برسد و) دانسته شود. اي مؤمنان! همهگي به سوي الله سبحانه وتعالي برگرديد (و از مخالفتهائيكه در برابر فرمان الله سبحانه وتعالی داشتهايد توبه كنيد) تا رستگار شويد.
پس تمام این مردها میتواند به موی، گردن، محل دستبند، خلخال و محل گردنبند و دیگر اعضایکه محل زینت است نگاه کنند؛ زیرا الله سبحانه و تعالی فرموده است ﴿وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ﴾؛ یعنی «محل زینتشان را آشکار نسازند».
در آیۀ مبارکه زنان نیز شامل است؛ بناءً نظر کردن زن به مواضع زینت دیگر زنان جائز است و دیدن زن غیر از مواضع زینت برای دیگر زنان جائز نبوده، عورت میباشد.
قول دوم در نزد ما هم راجح و پذیرفته شده است؛ ولی بعضیها به این نظر اند که عورت زن در برابر زن؛ مانند: عورت مرد در برابر مرد؛ یعنی بین ناف و زانو است.» ختم آنچه که در پاسخ به پرسش سوال آمده بود.
آنچه که در کتاب نظام اجتماعی ذکر شده از جملهای تبنیات/گزینشهای حزب است؛ چون: کتاب نظام اجتماعی یکی از کتابهای تبنی/گزینش شدۀ حزب است که برای هرعضو حزب این مسأله واضح میباشد و همچنان چیزیکه در جواب سوال ذکر شده نیز تشریح و توضیح تبنی است؛ بناءً این مسأله نیز تبنی میباشد و برای هر عضو حزب لازم است که این نظر را به عنوان تبنی حزب عملی نموده، نظری را که خلاف این نظر است ترک نماید.
مسألهای قرائت قرآن کریم توسط زنان حائضه و پاسخ به این سوال در بخش پاسخ به پرسشیکه در صفحات انترنتی نشر شده و به تاریخ 1 ربیع الثانی1436 هـ 21جنوری2015م جواب داده شده بود، به گونۀ ذیل واضح گردیده است: «در مورد قرائت قرآنکریم توسط زنان حائضه در ایام حیضشان در بین فقهاء اختلاف وجود دارد، بسیاری از فقهاء به این نظر اند که قرائت قرآن کریم در مدت حیض حرام است و تعدادی هم هستند که این عمل را جائز دانستهاند؛ ولی با رعایت بعضی مسائل و شرائط.
ولی من عدم جواز قرائت قرآنکریم را توسط زنان حائضه ترجیح میدهم، به دلیل این فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم:
«لَا تَقْرَأُ الْحَائِضُ وَلَا الْجُنُبُ شَيْئاً مِنَ الْقُرْآنِ» (رواه الترمذی)
ترجمه: یعنی زن حائض و شخص جنب هیچ چیزی را از قرآن تلاوت نکند.
هرچند بعضی نظریاتی در مورد این حدیث وجود دارد؛ مگر بیشتر فقهاء این حدیث را ملاک عمل قرار دادهاند؛ با وجود آن، حدیثی صحیح دیگری در مورد حرمت قرائت قرآن کریم توسط شخص جنب روایت شده است و واضح است که مسألهای حیض؛ مانند: مسألهای جنب است.
ابوداود و نسائی و در یک روایتی ابن ماجه؛ مانند: همین روایت را از علی رضی الله عنه روایت نموده است:
«كَانَ النَّبِيُّ صلی الله علیه و سلم يَخْرُجُ مِنَ الْخَلَاءِ فَيُقْرِئُنَا الْقُرْآنَ وَيَأْكُلُ مَعَنَا اللَّحْمَ، وَلَمْ يَحْجُبْهُ - أَوْ يَحْجُزْهُ - عَنِ الْقُرْآنِ شَيْءٌ لَيْسَ الْجَنَابَةَ»
ترجمه: رسول الله صلی الله علیه و سلم هر باری از بیت الخلاء(تشناب) بیرون میشدند برای ما قرآن میخواندند و با ما گوشت میخوردند و هیچ چیزی رسول الله صلی الله علیه وسلم را جز جنابت از قرآن خواندن منع نمیساخت.
بناءً، واضح است که جنابت قرائت قرآن را منع نموده و تلاوت قرآن را برای شخص جنب حرام مینماید که زن حائضه هم؛ مانند: جنب است؛ پس قرائت قرآنکریم نیز برای زن حائضه حرام است.
پاسخ به سوالاتیکه حزب صادر مینماید؛ غیر از سه حالت تبنی نمیباشد. 1- وقتیکه بهنام حزب به صورت رسمی صادر میشود. 2- وقتیکه توضیح و تشریح یکی از تبنیات حزب باشد. 3- وقتیکه حزب آن را به مناطق مختلفی بفرستد تا بر شباب حزب توزیع شده و برسد؛ چنانچه در موضوع اداری نیز ذکر شده است.
و این مسأله واضح است که پاسخ به سوال در مورد مسألهای زن حائضه که در مورد قرائت قرآن کریم صادر نمودیم، تحت هیچ یکی از این حالات نمیآید؛ بناءً این جواب از جملهای تبنیات نبوده و بر هیچ عضو حزب لازم نیست که شرعاً و ادارتاً به آن عمل کند و بر عضو حزب لازم است که به همان موقفیکه برایش آسان و آن را قناعت میدهد عمل کند.
بناءً مسأله آسان و واضح است. چیزیکه لازم است این است که عضو حزب باید بداند که کدام نظر حزب تبنی است و کدام نظر حزب غیر تبنی؟ اگر نظر حزب تبنی بود، لازم است که عضو حزب از دیگر نظریات گذشته تنها بر تبنی حزب عمل نماید؛ اگر نظر حزب غیر تبنی بود بر عضو حزب لازم نیست که به نظر حزب عمل کند. مسائل تبنی شده معلوم، واضح و برای هر عضو حزب مشخص است. چیزیکه به جواب این سوال مربوط میشود این است که این جواب تبنی حزب نبوده و هر جواب حزب تبنی حزب محسوب نمیشود؛ مگر اینکه تحت یکی از حالتهای سه گانه فوقالذکر داخل شود.
با وجودیکه هر نظر حزب تبنی نبوده؛ ولی اگر عضو حزب به آن عمل کند بهتر است؛ زیرا تمامی نظریات حزب به اساس تحقیق و تلاشی صورت گرفته که بر مبنای دلائل قوی صادر یافته است.
امیدوارم مسأله واضح شده باشد و آن بگو مگوها و سخنانی را که در سوال خود گفتید که باعث ضیاع وقت میگردد، مرفوع گردیده باشد.
برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته
18 ذوالقعده 1440هـ.ق
21 جولای 2019م
مترجم: مصطفی اسلام