یکشنبه, ۲۹ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تمام سرزمین فلسطین سرزمین اسلامی است و تفاوتی میان سرزمین‌های اشغال‌شده وجود ندارد، مگر در نظر حکومت فلسطین!

گمراه کننده خواهد بود که اگر موضوع الحاق را یگانه دسیسه در برابر قضیۀ فلسطین بپنداریم، زیرا باید به این موضوع به چشم حجم عظیمی از توطئه‌ها نگاه کنیم که از زمان اشغال فلسطین تاکنون ادامه دارد و متوقف نشده‌است، دولت یهود می‌خواهد کُل سرزمین مقدس فلسطین را اشغال کند و حتی یک روز یا یک ساعت هم از ساخت شهرک‌ها و برقراری معاهدات دست نکشیده‌است. حکومت دست‌نشاندۀ فلسطین و حکام‌اش با سخنرانی‌ها و بیانیه‌های‌شان می‌خواهند نسبت به این الحاق ابراز ناخوشنودی کنند و آن را نامشروع بخوانند؛ اما همزمان از طرف دیگر، به گزینۀ صلح و مذاکرات اشتیاق نشان می‌دهند؛ آن‌چه مشروعیت این دولت اشغال‌گر و واگذاری ۷۸٪ از سرزمین فلسطین را برایش تضمین کرده‌است! حکومت فلسطین نیز یکی از شرکای این طرح الحاق است، زیرا مذاکرات یعنی بحث و گفت‌وگو روی چیزی‌های باقی‌مانده، و مذاکره نیاز به امتیاز دارد. حکومت فلسطین در مذاکرات‌اش پذیرفته‌است که دست از معاهدات بزرگ بردارد. این موضوع از بیلین / عباس و اولمرت / عباس دانسته می‌شود، که رئیس حکومت خودگردان فلسطین آن را انکار نمی‌کند. دولت یهود واقعیت حکومت فلسطین و این رژیم‌های دست‌نشانده را می‌داند و ازین‌رو درپی تثبیت حضورش در این سرزمین مقدس است.

آن‌چه اخیراً حکومت فلسطین انجام داده‌است، توطئه‌اش را در قبال موضوع فلسطین و تلاش‌اش را برای نابود کردن این قضیه به یاری اشغال‌گران جنایت‌کارش تأیید می‌کند. ازین‌پس، نه حکومت فلسطین مشروعیت اشغال را زیر سوال می‌برد و نه ۷۸٪ از اراضی اشغال‌شدۀ فلسطین در سال ۱۹۴۸ م موضوع مناقشۀ حکومت فلسطین و دولت یهود را شکل می‌دهد. این حکومت مناطق مذکور را جز سرزمین‌های اسلامی نمی‌داند، بل اصرار دارد به‌عنوان "اسرائیل" شناخته شود. به‌همین‌ترتیب، معاهدات موجود، مخصوصاً بزرگ‌ترها، دیگر مشکل اصلی حکومت فلسطین پنداشته نمی‌شود، بلکه آن‌ها همان‌هایی اند که گسترش این معاهدات را تسهیل کرده و برای ممانعت دلالانی که می‌خواهند این سرزمین‌ها را با معامله‌گری برای اشغال‌گران رها کنند و هیچ گام جدی برنداشته‌اند. اما انگشت اتهام واگذاری قسمت‌هایی از این سرزمین به سمت آنان نشانه رفته‌است، چون آن‌ها این تعارض‌ها را در یک قسمت اشغال‌شدۀ کوچک منحصر کرده‌اند و با گفتن این‌که یگانه تعارض باقی‌مانده همین تعارض است، به سر مردم شیره مالیده‌اند. این توطئه از جانب حکومت فلسطین بر فلسطین قصداً اعمال شده‌است، چون تمام فلسطین اشغال‌شده است و هیچ تفاوتی میان هیچ قسمت آن وجود ندارد.

باوجود تمام صدمات و سیلی‌هایی‌که حکومت فلسطین از جانب ادارۀ امریکا – که آن را من حیث قبله‌اش می‌پندارد – و رهبران این دولت اشغال‌گر – که آن را شریک صلح‌اش می‌داند – دریافت کرد، هنوز دست از گفت‌وگو روی مذاکرات و معاهدات خائنانه‌ای که آن‌ها را راه‌حل قضیۀ فلسطین می‌خواند، برنداشته‌است و حتی یک لحظه هم درخصوص راجع کردن این قضیه به عمق اسلامی‌اش، و تقاضای امت و ارتش‌های‌شان به‌منظور حرکت برای آزادی این سرزمین صحبت نکرده‌است. در عوض، این حکومت با تطبیق راه‌حل‌های صلح‌آمیز و خائنانه، با دراز کردن دست به دامان کشورهای استعمارگر؛ نظیر: امریکا، انگلیس، روس، چین و اروپا، از آنان می‌خواهد که بر دولت یهود برای بازگشت به مذاکرات فشار بیاورند.

حکومت فلسطین و رهبران‌اش واقعیت نقش خود را به‌عنوان بازوی امنیتی اشغال و تأمین کنندۀ منفعت راهبردی‌اش می‌شناسد، و این امر از بیانیۀ عباس و اِرکات ثابت می‌شود که اخیراً گفتند حکومت فلسطین در عوض اشغال، وظیفۀ جمع کردن پس‌مانده‌ها را دارد. با این وجود، آنان به حکومت حقیر فلسطین و نقش شرم‌آورش امیدوار اند تا هنگامی‌که در مقام‌های‌شان باقی بمانند و پروژه‌های حکومت فلسطین را به سرانجام برسانند.

حکومت فلسطین مدام دروغ‌پراگنی می‌کند و از مردم فلسطین می‌خواهد که اشغال را امری واقع‌شده بدانند و اختلاف را نه یک امر وجودی، بلکه به‌عنوان مجادله‌ای در خصوص مرزها و جزئیات بپذیرند. این حکومت مردم را مجبور می‌کند که با شیوۀ وحشی‌گری اشغال و نخوت‌اش کنار بیایند و بدین منظور روی هر حادثه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کند. به‌طور مثال، در اقدامات اخیرش در برابر همه‌گیری ویروس کرونا، مردم را با امکانات ناچیز طبی/پزشکی دست‌داشتۀشان به حال خود رها کرده‌است، بدین ترتیب، منافع‌شان را مختل می‌کند و دست‌مزدهای آن‌ها را نمی‌پردازد. از جمله برجسته‌ترین اهداف‌اش این است که مردم را تضعیف کند، آنان را به زیر سلطۀ اشغال و برنامه‌هایش درآورد و دارایی‌شان را تصرف کند. بنابرین آنان را از گزینۀ خطیری‌که قضیۀ فلسطین می‌طلبد – یعنی گزینۀ نصرت امت و ارتش‌هایش برای تأسیس خلافت و آزادسازی کُل این سرزمین مقدس – دور نگه می‌دارد.

بیانات و حرکات حکومت فلسطین حرکات رسمی است. آنان می‌کوشند مردم را گمراه کنند، توجهات از منشأ اختلافات دور نگهدارند و حقیقت وضع شرم‌آورشان را نزد اشغال می‌پوشاند. بگذارید کسانی‌که اشغال را شدیداً رد می‌کنند، بلند بگویند که تمام سرزمین فلسطین جزء سرزمین‌های اسلامی می‌باشد، که توسط یهودیان اشغال شده‌است و دولت یهود در آن‌جا هیچ مشروعیتی ندارد. هیچ اتاقی برای مذاکره یا واگذاری حتی یک وجب از سرزمین‌هایی مسلمانان وجود ندارد، ارتش‌های امت باید سریعاً برای ازادی کُل خاک فلسطین اقدام کنند و این را شعار خود قرار دهند:

﴿وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾ [بقره: ۱۹۱]

ترجمه: و از آن‌جا که شما را بیرون کردند، آن‌ها را بیرون کنید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – سرزمین مقدس فلسطین

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

تخریب خانواده؛ قربانی دیگری است که توسط دولت خودگردان فلسطین به درب سیداو ((CEDAW به هدف تقرب به دشمن پیشنهاد شده است!

  • نشر شده در فلسطین

هر چند مردم فلسطین توافق سیدوا ((CEDAW را رد نموده و سن ازدواج را که توسط دولت خودگردان فلسطین تعین شده بود، قبول نکردند، دولت خودگردان در این برهه‌ی از زمان شکست خورد و صداهای خائنانه‌ای که برای تطبیق توافق‌نامه سیدوا ((CEDAW فراخوانی می‌کرد، در نتیجه قدرت صدای حق _ صدای مردان و زنان فلسطینی از شمال تا شرق این سرزمین _ خفک شد. شیاطین‌شان عزلت گزیدند؛ ولی این بار با ظاهر شدن سر و کله‌اش؛ هم‌چو خفاشی‌که از تاریکی شب بهره می‌برد، دوباره در حال ظهور است.

 در یک برهه‌ای که مردم فلسطین از یک سو با تهدید بزرگ دولت یهود به هدف غصب سرزمین‌شان بر مبنای قرارداد مهلک ترامپ دست و پنجه نرم می‌کنند و از سوی دیگر ویروس همه‌گیر کرونا آن‌ها را احاطه کرده است؛ حکومت خودگردان فلسطین عمداً مرتکب چنین جنایتی می‌شود تا باشد که این سند ظالمانه (سند حفاظت خانواده‌ها از خشونت) را امضاء نماید؛ ولی دیری نگذشت که این مسئله در نخستین رونمایی‌ این سند در 11 می 2020م فاشد شد. در حالی‌که قانون اساسی حکومت خودگردان فلسطین از تصویب قوانین در غیاب مجلس تقنین به استثنای موارد نهایت ضروری، نهی می‌کند. پس، ضرورت شدید چیست که این دولت خودگردان را وادار به پایمال کردن قانون اساسی نموده و از تهدید بزرگی که در نتیجه تصویب این سند مردم فلسطین را تهدید می‌کند، به سادگی از کنار آن تیر شد؟ آیا  از پسران، دختران و زنان مردم فلسطین این‌گونه حفاظت می‌کنید؟ یاهم این از جمله نیرنگ‌ها، برای تخریب خانواده‌های ایشان است تا یهود بتواند در برابر این سرزمین و اهل آن خود را قوی‌تر کند؟!

حکومت خودگردان فلسطین، سازمان‌های سیدوا ((CEDAW و کمیته‌های مربوط به آنان برای این‌که این قانون را توجیه کرده باشند، پیوسته تلاش دارند تا تصویر واقعی مردم فلسطین را از شکل انداخته و جامعه را به جامعه تبه‌کار، خشونت و زنا تجسم دهند. حقیقت این  است که مردم فلسطین مردم با عفت و پاکدامن هستند، مگر حکومت خودگردان فلسطین و سازمان‌های ایحاد شده توسط دشمنان اسلام همواره در میان مردم این سرزمین فساد و بی‌حیایی را ترویج نموده و از برنامه‌های فاسد حمایت می‌کنند تا جامعه و مسلمانان را از دین شان جدا نمایند.

این قانون با درنظرداشت ماده‌های پیشنهاد شده، در نظر دارد تا خانواده را تخریب و دیدگاه سرپرستی(ولایت و قوامیت) را که توسط وحی از فراز هفت آسمان نازل شده را از میان بردارد؛ چنان‌چه آن‌ها می‌خواهند، از طریق این سند از سرپرستی مردان بالای زنان و دختران و پسران جلوگیری کنند. در ماده پیشنهادی این سند، تأدیب شفاهی شوهر بالای خانمش یا بالای دختر و پسرش را  خشونت روانی پنداشته  و برای شوهر مدت کم از کم سه ماه زندان و یا کم از کم یک هزار دینار اردنی جریمه در نظر گرفته شده است.

این قانون تخطی از آزادی زنان، دختران و پسران را جرم پنداشته و قابل مجازات می‌داند. یعنی شوهر نمی‌تواند خانم، پسر و یا دخترش را از رفتن به بیرون یا نمایش نیمه برهنه، زنا، لواط، یا مرتد شدن از اسلام جلوگیری کند؛ زیرا توافق سیداو((CEDAW ناشی از آزادی‌های عقیده، آزادی فردی، و آزادی داشتن رابطه جنسی است.

با توجه به "جرم تبعیض" که مجازات کم از کم سه ماه زندان را بر اساس این قانون در پی دارد، زنان را از تمام احکام شرعی از جمله: پوشیدن جلباب، حجاب، احکام میراث، سرپرستی، طلاق، عده، وغیره احکام مربوط به زنان بدور می‌دارد. بر علاوه موضوعات فوق، اگر مردی در بستر با خانم‌اش یک‌جا شود، سپس زن ادعا کند که او مورد خشونت قرار گرفته است یا هم مرد بدون اجازه او به او نزدیک شده است، مرد به مجازات کم از کم یک سال همراه با جریمه محکوم خواهد شد. آیا این محافظت از خانواده است یا قول الله سبحانه وتعالی؟

﴿ وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا[نساء: 35]

ترجمه: و (شما ای اولیای زن و مرد) اگر از اختلاف وجدایی میان آن دو ( زن و شوهر) بیم داشتید، یک داور از خانوادهای شوهر و یک داور از خانوادهی زن (تعیین کنید و برای تصمیم گیری) بفرستید، اگر این دو ( داور) قصد اصلاح (و آشتی بین زوجین) داشته باشند، الله میان آن دو ( زن و شوهر) سازگاری خواهد داد، بی گمان الله دانای آگاه است.

افزون بر این، این قانون تصمیم دارد تا اتهام توهین و تعصب روانی، فزیکی، یا اقتصادی را از خانواده مرد حذف نموده و مرد را از دیدار خانواده و اطفال‌اش برای مدت طولانی و اجازه ملاقات ندادن مگر بعد از سه ماه البته در حضورداشت پلیس، محروم سازد‌؛  آن‌هم تا هنگامی‌که محکمه قضیه را مورد بررسی قرار داده و تصمیم بگیرد که این خود سال‌ها طور می‌کشد!! این قانون به وضاحت در نظر دارد تا نظم خانواده‌ها را از هم بپاشد و حیثیت مرد و مقام او را در خانواده کاهش دهد و در نظر دارد تا مفهوم حاکمیت مرد بر خانواده (ولایه و قوامه) را که توسط شریعت تصریح شده است، از بین ببرد و تخم طغیان و سرکشی را در خانواده ها بکارد تا خانواده ما مانند خانواده‌‎های جوامع غربی نظیر سنگ‌های ناهمسان و پراکنده که فقط به وسیله محل شان با هم وحدت پیدا کرده اند، زندگی کنند.

ای مسلمانان! نظر به توافق سیداو ((CEDAW و سند خانواده گویا وی محافظت شده و این فرموده الله سبحانه‌وتعالی جرم است:

﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيّاً كَبِيراً[نساء: 34]

ترجمه: مردان بر زنان سرپرست و نگهبانند، به خاطر آن‌که الله برخی از اینان را بر برخی برتری داده است و نیز به خاطر آن‌که از اموال خویش( برای زنان) خرج می‌کنند، پس زنان صالح( آنانند که هم از الله و هم از شوهران‌شان) فرمانبردارند، و به پاس آن‌چه الله( برایشان) حفظ کرده است (اسرار و حقوق شوهران خود را) در غیبت(آنان) حفظ می کنند. و (ای شوهران) به زنانی که از نافرمانی شان بیم دارید، پند و اندرز دهید، (و اگر فرمانبردار نشدند) در بستر از انان دوری کنید(و اگر تاثیر نکرد) آنان را (طوری که آزار نبینند) بزنید، پس اگر از شما اطاعت کردند، هیچ راهی برای (بهانه جوی و سرزنش) بر آن‌ها مجویید(و بدانید که) به راستی الله بلند مرتبه ای بزرگ است.

و الله می فرماید:

 ﴿يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ[ نساء:11]

ترجمه: الله در باره فرزندان‌تان به شما سفارش می‌کند، سهم پسر مانند دو سهم دختر است.

جرم تبعیض و رهنمایی پیامبر صلی الله علیه وسلم در تدریس نماز برای اطفال یک جرم خشونت است، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«مُرُوا أَبْنَاءَكُمْ بِالصَّلَاةِ لِسَبْعِ سِنِينَ، وَاضْرِبُوهُمْ عَلَيْهَا لِعَشْرِ سِنِينَ، وَفَرِّقُوا بَيْنَهُمْ فِي الْمَضَاجِعِ» ( احمد)

ترجمه: اولادهای تان را در سن هفت سالگی به نماز امر کنید و در سن ده سالگی به دلیل نماز نخواندن  بزنید شان و بستر خواب‌شان را جدا کنید.

هم‌چنان این فرموده پیامبر صلی الله علیه وسلم جرم تخطی از آزادی محسوب می‌شود:

« أَيُّمَا امْرَأَةٍ نُكِحَتْ بِغَيْرِ إِذْنِ وَلِيِّهَا، فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ، فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ، فَنِكَاحُهَا بَاطِلٌ... »(حاکم)  

ترجمه: اگر دختری بدون اجازه ولی و سرپرست خود نکاح کند، نکاحش باطل است، نکاحش باطل است، نکاحش باطل است.

سند حفاظت از خانواده، که مقامات در پی تصویب آن استند، به اساس توافق خطرناک سیداو((CEDAW است و گزارش دولت خودگردان تأیید می‌کند که این سند به شرکای بین المللی که با سیداو((CEDAW در ارتباط اند، تسلیم داده خواهد شد.

بی‌گمان این توافقی است که ما را تکان داده و در نظر دارد تا خانواده ما را با تطبیق روش زندگی غربی از هم بپاشاند، زندگی که غرب تمام پیامدهای خراب آن‌ را روز و شب تجربه می‌کند؛ سبک زندگی که در آن مفهومی از خانواده و نجابت نیست و زنان حیثیت کالای قابل دسترس را داشته و  وسیله‌ی برای خوشگذرانی و ارتقای اجناس و خدمات محسوب می‌شوند. با توجه به  اشتیاق آن‌ها جهت ارتکاب جرم  علیه خانواده تان، این قانون از همه وزارت خانه‌ها، و نهادها می‌خواهد تا در جهت نهادینه‌سازی آن همکار بوده و این محصولات غربی را تقویت بخشند. بناءً در یکی از پیش‌نویس‌های آن لازم است که فرهنگ غربی را که در خصومت علیه اسلام قرار دارد، در نصاب درسی مکاتب و دانشگاه‌ها به معرفی گرفته شود که این قانون یک تحریک عیله اسلام به شمار می‌رود و هدفی جز از هم‌پاشی خانواده‌ها و اطفال ما ندارد و این‌که خانواده‌ها را نسبت به دین‌شان بی‌گانه می‌کند و باید از ارزش‌های والای مسلمین به دور باشد.

دین حقیقی ما خانه، پسر، دختر، مادر و پدر ما را حفاظت کرده است که باعث خشم کفار گردیده است، از همین خاطر آن‌ها با تمام امکانات، عمال، حکام و سازمان‌های‌شان علیه ما به جنگ بر خاسته و برای زندگی فاسد غربی فراخوانی می‌کنند. این‌ها همه خنجر زهرالود آن‌هاست که برای حفاظت از زنان و واحد خانواده مدعی آن اند، در حقیقت که این‌ها مصداق فرمودۀ الله سبحانه‌وتعالی است که می فرماید:

﴿ أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ

[محمد: 14]

ترجمه: آیا کسی‌که بر شیوه روشنی از جانب پروردگار خویش است، هم‌چون کسانی است که زشتی رفتارشان در نظرشان آراسته شده و از هوس‌های خویش پیروی می‌کنند؟

ای مردم سرزمین مبارک فلسطین! شما قدرتی دارید، زیرا شما کسانی بودید که در برابر این قانون بپا ایستادید و این بود که قانون مذکور از بین رفت. شما کسانی بودید که علیه تصمیم اعطای مالکیت سرزمین صحابه تمیم الداری رضی الله عنه به روسیه ایستادگی کرده و شکست‌اش دادید. شما کسانی بودید که مساجد را بعد از بسته شدن آن باز کردید و شما به کمک و توفیق الله سبحانه‌وتعالی قادر به ایستادن در برابر دولت خودگردان فلسطین استید تا از تصویب "سند محافظت خانواده" و امثال آن از جمله تولیدات مهلک سیداو((CEDAW جلوگیری کنید. لذا خانه‌های‌تان را قبل از آن که دولت خودگردان فلسطین به عنوان قربانی به به دروازه‌های سیداو پیش‌‌کش و به دشمنان اسلام نزدیک نماید، حفظ نمایید. پسران، دختران و خانواده خویش را پیش از ان که پیشمانی سود نداشته باشد، حفظ کنید. هر کسی‌که سرزمین فلسطین و خون پاک آن را رها می‌کند و هر آن کسی‌که دست بر دست یهود می‌نهد، هیچ‌نوع مشکلی برای پیشنهاد عزت و آبروی شما به دشمنان ندارد. از منافقانی‌که شما را به مذاکره در خصوص این قانون می‌طلبد، برحذر باشید، زیرا بقای شیطان نیازی به مذاکره ندارد و مناظره نمی خواهد؛ بلکه باید کاملاً از بین برده شود.

تنها چیزی‌که از خانواده‌های ما حراست می‌کنداسلام و قوانین شریعت است. در موقف خود استوار بمانید که سبب رضایت الله و حفاظت خانواده تان می‌گردد. با دین‌تان مستحکم باشید و به رسوایی خانواده‌تان راضی مشوید؛ بخاطری‌که شما مردم این سرزمین هستید و شما تصمیم نهایی را در هر موضوع می‌گیرید و بدانید که عاقبت از متقین است و نصرت الله نزدیک است. پیامبر صلی الله علیه وسلم برای ما مژده خلافت بر منهج نبوت را داده است؛ خلافتی‌که دین را برپا، عزت مسلمین را حفظ و تجاوز کفار را دفع خواهد کرد و خیانت‌کاری و بدسگالی آنان را توقف خواهد داد و تحت سایۀ آن بهترین امت، امت محمد صلی الله علیه وسلم به بهترین نوع آن به تصویر کشیده خواهد شد.

و در نهایت ما شما را به فرمودل الله سبحانه‌وتعالی فرا می‌خوانیم:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ[تحریم: 6]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده اید، خود و خانوده‌تان را از آتشی‌که هیزم آن مردم و سنگهاست نگهدارید، (آتشی‌که) فرشتگان خشن و سختگیر بر آن( گمارده شده اند) که هرگز از الله در (مورد) آنچه به آنان فرمان داده، نافرمانی نمی‌کنند و هر چه فرمان می یابند، انجام می‌دهند.

حزب التحریر- سرزمین مبارک فلسطین

مترجم: عبدالله عمر

 

ادامه مطلب...

مردم از کرونا و فقر می‌میرند، حکومت افغانستان از کفن آنها می‌دزدد! Featured

چندین گزارش تحقیقی نشان می‌دهد که مقامات دولتی افغانستان میلیون‌ها دالر را در امر مبارزه با کرونا و کمک به مردم فقیر اختلاس نموده‌اند. گزارش‌های تحقیقی می‌رسانند که این مقامات از نان خشک مردم 800 میلیون افغانی دزدی کرده‌اند. وسایل و مواد طبی را چندین برابر بلندتر از قیمت بازار حساب نموده و میلیون‌ها دالر به جیب زده‌اند. هرچند دولت فاسد افغانستان سعی دارد تا با ایجاد کمیسیون‌های پی در پی برای بررسی این موضوع احساسات مردم را خاموش سازند؛ اما دولت فراموش کرده که کوه فساد شان آن‌قدر بلند گردیده است که با چند انگشت پنهان نمی‌گردد.

در واقع فساد در افغانستان علی‌رغم شعارها، ایجاد ادارات، کمیسیون‌ها و قوانین، روز به روز عمیق‌تر شده می‌رود. دولت ادعا دارد که فساد را کاهش داده، اما واقعیت این است که فساد کاهش نیافته بلکه تغییر شکل نموده است. دولت تحت نام اصلاحات و سیستم‌سازی، نسل نو از مفسدین و افراد برگشته از غرب را به پست‌های بلند گماشته است و این‌گونه فساد لایه‌های عمیق‌تری پیدا نموده و چندین برابر گردیده است.

فساد جزء لاینفک نظام‌های سرمایه داری ـ دموکراسی است و مسئله پایان بخشیدن آن نیز مربوط می‌شود به برچیدن و دور ساختن این نظام از زندگی مردم. تغییر چهره‌ها، تشکیل کمیسیون‌ها و ادارات و تصویب قوانین صرف راه‌های فساد را بر پایین دستان می‌بندد، ولی مقامات با خیال راحت به فساد می‌پردازند و از چشم قانون و نهادهای عدلی و قضایی پنهان می‌باشند. پس از بین بردن فساد توسط نظامی که خود از طریق اشغال، فساد و تقلب بر مردم تحمیل شده و اشخاص فاسدی ‌که ساخته و پرداخته‌ی همین نظام هستند، ممکن نیست.

تنها راه حلی که می‌تواند فساد را ریشه‌کن کند و جامعه را از چنگ فساد و مافیا نجات دهد تطبیق ارزش‌ها و افکار اسلامی در قالب یک دولت عادل اسلامی است؛ چون اسلام رهبران و شخصیت‌های باتقوا را تربیه می‌کند که آخرت نزد شان عزیزتر از دنیاست، و کسی که آخرت را ترجیح دهد هرگز دست به فساد نمی‌زند. آنان منابع و امکانات را به اشخاص مستحق توزیع نموده، به مریضان مانند عضوی از خانواده‌ی شان رسیدگی می‌کنند و حاکمیت را مسئوولیت می‌ببیند نه وسیله‌ی زر اندوزی.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

واقعیت تبرج به صورت تفصیلی

  • نشر شده در فقهی

پرسش

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

شیخ بزرگوار! در نزدم سوالی است و آن این‌که: وقتی زنان به اماکن عامه می‌روند و روی‌سری مکیاج بر روی‌های خود می‌اندازند، آیان این زنان در تحت اصطلاح تبرج داخل می‌شوند؟ معنای انوثیت در شریعت چیست؟

پاسخ

وعلیکم‌السلام‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

دقیقاً هر دو سوال یک مسأله است؛ به همین دلیل، برای هر دو سوال یک جواب می‌دهم. قبلاً در خصوص مسألۀ تبرج چندین جواب داده بودیم که یکی از آن جواب‌ها؛ یعنی جواب  9 اکتبر2016م را نقل می‌کنم و إن‌شاءالله همین جواب کفایت خواهد کرد.

قبل از وارد شدن در تفصیل سوال‌های‌تان بعض موارد را در خصوص این مسأله بیان می‌کنم که در باب نظر به سوی زن در کتاب نظام اجتماعی به تفصیل بیان شده و در این‌جا بعضی از موارد برجسته آن را نقل می‌کنم:

بیرون شدن زن در حیات عامه لازم است که به لباس شرعی مشتمل بر جلباب، پوشیدن عورت و عدم تبرج باشد.

تمام بدن زن به استثنای روی و کف‌های دست، عورت است و کشف عورت زن حرام است که این مسأله به جلب توجه نظر مقید نمی‌باشد؛ یعنی برابر است که نظر بر عورت زن جلب شود و یا نشود، کشف عورت برای زن حرام است.

تبرج در لغت ظاهر ساختن زینت زن برای مردان است. در لسان‌العرب آمده است: تبرج عبارت از ظاهر نمودن زینت زن برای اجانب و بیگانه‌گان است که این صفت مذموم بوده؛ اما برای شوهر حرام و مذموم نمی‌باشد. در قاموس‌المحیط آمده است (تبرجت)؛ یعنی زن زینت خود را برای مردان ظاهر ساخت... . در مختار‌الصحاح آمده است: تبرج عبارت از ظاهر ساختن زینت زن و زیبایی‌اش برای مردان است. در مقاییس‌اللغه آمده است: تبرج به معنی ظاهر ساختن است. تبرج ظاهر نمودن زیبایی‌های زن که از کلمۀ "اظهار" و کلمۀ "بروز و ظهور" فهیمده می‌شود؛ یعنی تبرج لازم دارد که زینت زن، توجه را جلب نماید؛ مثل این‌که زینت برای مرد به نمایش گذاشته شود و به این ترتیب معنی شرعی نیز از همین معنی لغوی فرق نمی‌کند. الله سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ

(النور: 31)

ترجمه: نباید پاهای خود را طوری به زمین بزنند که آن‌چه از زینت‌شان پوشیده است، دانسته شود.

بناءً نباید زن پای خود را به شدت بر زمین بزند تا صدای خلخال بیرون شود و مرد بداند که زن زینت‌اش را بر ساقش پوشیده است. تبرج لغتاً و شرعاً عبارت از آشکار شدن زینت زن است که مورد دید قرار گرفته؛ نه مجرد زینت.

به این ترتیب، تبرج عبارت از زینت آشکاری است که در معرض دیدگاه اجنبی قرار گرفته و این مسأله از کشف عورت فرق می‌کند؛ چون کشف عورت حرام بوده خواه در معرض دیدگاه قرار گیرد و یا نگیرد؛ بناءً تبرج تنها نفس زینت را شامل نمی‌شود؛ البته باید بدانیم که یکی زینت عادی است که مورد جلب نظر دیگران قرار نمی‌گیرد و این زینت برای زنان جائز بوده و دیگری زینتی است که نظر دیگران را جلب می‌کند که همین زینت به نام تبرج یاد شده و تبرج حرام است که می‌توان گفت، تبرج به دو صورت تحقق می‌یابد:

زینت زن بر جزء مباح جسم آن؛ یعنی عضوی‌که پوشیدن آن عورت نیست؛ مثلا: کف‌های دست، روی و لباس‌ها و این در صورتی است که نظر دیگران را به خود جلب کند.

زینت زن بر غیر جزء مباح بدون این‌که کشف عورت صورت گیرد؛ مثل این‌که زن ساق خود را با پوشیدن خلخال و یا با پوشیدن دست‌بند معینی دست خود را زینت بخشد؛ اما ساق و بند دست آن پوشیده باشد، در این صورت وقتی زن پای و یا دست خود را طوری حرکت دهد که مرد متوجه شود که بر پای زن و یا دست آن زینت است، این حالت واقعیت تبرج را به نمایش می‌گذارد؛ اگرچه ساق و بند دست زن پوشیده باشد.

اما زینت بر عضو مباح بدن زن و یا بر لباس آن اگر نظر را با خود جلب می‌کرد تبرج و حرام است؛ پس مفهوم جلب توجه نظر این است که زینت در قسمتی از بدن به صورت غیر حالت عادی باشد؛ یعنی طوری باشد که این زینت نظر مردان را به انوثت زن جلب کند و مفهوم این‌که نظر را جلب نکند؛ یعنی این‌که وقتی زن از کنار مرد می‌گذرد قسمت انوثیت زن به ذهن مرد خطور نکند که این مسأله در تحقیق مناط داخل می‌شود. فهم این مسأله را سخت نمی‌دانم؛ چون ذکورت و انوثت در نزد مرد و زن موجود و بسیار آسان است که این واقعیت را مرد و زن درک کنند و بدانند که آیا زینت، نظر را جلب می‌کند و یا نمی‌کند؟ مخصوصاً زن؛ چون زن می‌داند که آیا زینت آن عادی است و یا غیر عادی؟ آیا نظر مردان را به خود جلب می‌کند و یا خیر؟

اما زینت بر عضو غیر مباح بدون این‌که کشف عورت صورت گیرد؛ مثل آن است که زن بر ساق خود خلخال بگذارد و بعداً پای خود را در حال رفتارش به زمین بزند تا صدای خلخال به گوش مردان رسیده و مرد بداند که در این‌جا در پای زن زینت است که این واقعیت نیز تبرج بوده و حرام است یا این‌که زن بر بند دست خود زینت قرار دهد و دست‌بندی بر دست خود کند و بعداً دست خود را حرکت داده تا مرد بداند که زینتی بر دست زن است، این هم تبرج و حرام می‌باشد؛ اگرچه ساق و بند دست زن در این حالت پوشیده باشد.

بعد از ذکر مطالب فوق، حالا به جزئیات جواب سوالات‌تان می‌پردازم:

در مورد زینت زنان نسبت به انگشتری‌که بر دستان‌شان می‌پوشند باید گفت، در صورتی‌که انگشتر به صورت عادی باشد نظر را به خود جلب نمی‌کند؛ ولی بعضی اوقات زن انگشتری مجللی می‌پوشد که جلا و یا صدای از خود به جا می‌گذارد و یا تحریک‌کننده باشد، در این صورت نظر را جلب کرده و این حرام است و یا این‌که زن گوشواره و مانند آن را پوشیده که نظر را جلب کند.

اما گذاشتن گردن‌بند بیرون از جلباب خواه نظر را جلب کند و خواه نکند جائز نیست؛ زیرا اصل در جلباب این است که زینت داخلی را بر عورت بپوشاند، این هم معلوم است که گردن‌بند زینت گردن و خود گردن عورت است و لازم است که عورت در زیر جلباب پوشیده باشد؛ وقتی زنی خواست که گردن‌بندی را برگردنش بپوشد باید در زیر جلباب قرار دهد.

اما دست‌بندها بر بازو و یا بند دست در صورتی‌که زن بازو و بند دست خود را حرکت می‌داد که صدای دست‌بندها به گوش می‌رسید و دانسته می‌شد که بر بازو و بند دست آن زینت است؛ پس در این حالت تبرج بوده، جائز نمی‌باشد.

جلباب لباسی است که زینت و لباس داخلی زن را می‌پوشاند؛ یعنی خود جلباب محل زینت نیست؛ بناءً زینت و آراستگی زن بالای جلباب جائز نیست.

زن سرمه را بر چشمان‌اش بکشد نظر را جلب نمی‌کند؛ زیرا این سرمه در داخل چشم است؛ درحالی‌که اگر زن رنگ را بر چشم و یا در قسمت بالای چشم‌اش قرار دهد نظر را جلب می‌کند.

هم‌چنان اگر زن پوست صورت‌اش را پاک ساخت و چرک دور شد و یا جوش‌دانه‌ها بر صورت‌اش بود که با پاک نمودن روی، زیبایی رویش ظاهر شد؛ اما این حالت عادی روی بود، نظر را جلب نمی‌کند؛ اما در صورتی‌که رنگ را بر روی خود قرار داد در آن صورت نظر را جلب می‌کند، بدون شک محل سکونت زن در قسمت جلب نظر متفاوت است؛ مانند: زندگی کردن در قریه و در شهر. مهم در مسأله این است زینتی‌که به صورت غیر عادی بوده و در منطقۀ بود که نظر را جلب می‌نمود در این صورت این زینت تبرج است.

در پایان باید گفت: عادتاً زن می‌داند که آیا زینت‌اش توجۀ مردان را جلب می‌کند و یا خیر؟ یعنی درک و شناخت زینتی‌که نظر را جلب کند و یا نکند دشوار نیست، زنان با احساس‌شان این مسأله را درک می‌کنند. به هر صورت، زن مسلمان با تقوی تنها از حرام پرهیز نمی‌کند؛ بلکه از آن‌چه در آن شبهه است نیز پرهیز می‌کند. بعضی از صحابه از انواع مباحات دوری می‌کردند؛ چون خیلی از مباحات هستند که هم‌مرز و نزدیک حرام هستند. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لَا يَبْلُغُ العَبْدُ أَنْ يَكُونَ مِنَ المُتَّقِينَ حَتَّى يَدَعَ مَا لَا بَأْسَ بِهِ حَذَراً لِمَا بِهِ البَأْسُ»

ترجمه: بنده از جملۀ متقین به حساب نمی‌آید؛ مگر این‌که بسیاری از مباحات را از ترس این‌که شاید ممنوع باشد، ترک می‌کند. (ترمذی این حدیث را تخریج کرده و گفته است این حدیث حسن است.)

امیدوارم که این برای جواب شما کفایت کند، الله سبحانه و تعالی از همه دانا و با حکمت‌تر است.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

سِربرنیتسا: خلیفه و خلافت؛ التیام‌بخش زخم‌های مظلومین سربرنیتسا!

خبر

یادبود از بیست‌وپنجمین سال نسل‌کشی ساکنین شهر مسلمان‌نشین سِربرنیتسا (در بوسنی و هرزگوین امروزی) توسط ارتش جمهوری صرب بوسنی در ماه ژوئن/سرطان سال 1995م که منجر به قربانی هشت‌هزار تن بوسنیایی شد. (منبع: الجزیره، 2020/07/12م)

تبصره

نسل‌کشی مردم بوسنی نزد آنانی‌که کوچک‌ترین احساسی نسبت به اخوت اسلامی ندارند و اندک‌ترین اندیشه‌ای هم نسبت به وحدت افکار و مشاعر مسلمانان ندارند؛ تنها به حد یک یادبود می‌باشد و بس. از ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده‌اند:

«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ؛ لَا يَظْلِمُهُ وَلَا يُسْلِمُهُ، وَمَنْ كَانَ فِي حَاجَةِ أَخِيهِ كَانَ اللَّهُ فِي حَاجَتِهِ، وَمَنْ فَرَّجَ عَنْ مُسْلِمٍ كُرْبَةً فَرَّجَ اللَّهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرُبَاتِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ، وَمَنْ سَتَرَ مُسْلِمًا سَتَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است؛ برایش ظلم روا نمی‌دارد و آن را تسلیم دشمن نمی‌کند و کسی‌که حاجت برادر مسلمانش را بر آورده سازد؛ الله (سبحانه وتعالی) حاجتش را بر آورده می‌کند و کسی‌که اندوه و مصیبت مسلمان را بر طرف سازد؛ الله سبحانه وتعالی اندوه و مصیبتی را از مصیبت‌های روز قیامت از وی دور می‌سازد و کسی‌که مسلمانی را بپوشاند، الله (سبحانه وتعالی) در روز قیامت آن را می‌پوشاند.

این سالیاد نزد آنانی‌که کم‌ترین علمی پیرامون وحدت امت اسلامی از مشرق‌زمین تا به مغرب‌زمین و پیرامون خلافت راشده بر منهج نبوت که از پیکر امت اسلامی حمایت می‌کند و به خاطر آزادی مسلمانان در هر زمان و مکان تلافی می‌کند، جز یادبودی بیش نیست.

در همین حال؛ سازمان ملل‌ وقتی‌که سرزمین‌های تحت قلمرو مسلمانان را تحویل گرفت، آن سرزمین‌ها و خود مسلمانان را به دست صرب‌ها سپرد و هم‌چنین حکام خائن مسلمانان خاموشی مطلق را اختیار کردند... پس تا به‌کی فرزندان امت اسلامی در سادگی بسر می‌برند و فریب غرب کافر و مووسسات کینه‌توز علیه اسلام و مسلمانان را می‌خورند؟!

ما به این حکام، که خود را برای غرب کافر ارزان فروختند، اعتماد نمی‌نمائیم و از آنان کمک نمی‌خواهیم، چون آن‌ها شعور ندارند، پندپذیر نیستند و اگر پندپذیر شوند، احساس و درک نمی‌کنند و اگر احساس پیداکنند، عمل نمی‌کنند... ما شما را باخبر می‌سازیم از این‌که امت اسلامی یک امت زنده بوده که هنوز کسانی را به دنیا می‌آورد و تقدیم جامعه می‌کند که برای صربی‌های کافر، روسی‌های ملحد و آمریکایی‌های متکبر خواهند گفت که زمان طلوع بامداد خلافت راشده نزدیک شده است و خلیفۀ مسلمانان هرگز جنایت‌های شما کافران را در حق فرزندان امت‌ اسلامی فراموش نخواهد کرد.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ﴾

[الشعراء: 227]

ترجمه: و ظالمان خواهند دانست که بازگشت‌شان به کجا و سرنوشت‌شان چگونه است!!

نویسنده: استاد محمد طه الزیلعی

مترجم: محمد "مزمل"

ادامه مطلب...

اقتصاد اسلامی به‌دور از اصل‌اش مفهومی ندارد!

خبر

مخالفان ترکیه پس از صحبت در مورد لزوم اجرای «اقتصاد اسلامی» برای خارج شدن از بحران فعلی، به رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور حمله نموده و وی را به فریب و ریاکاری متهم کردند.

علی باباجان رهبر حزب مخالف دموکراسی و پیش‌رفت اظهار داشت که معاملات دولت اردوغان با ربا در دوسال گذشته دو بار افزایش یافته است و اردوغان را "ناهنجار و نادرست" توصیف کرده است... .

باباجان در بیانیه‌ای مطبوعاتی اظهار داشت: "در سال 2017م، پرداخت سود دولت 57 میلیارد لیرۀ ترکیه بود؛ درحالی‌که این میزان در سال 2020م، به 139 میلیارد لیره رسیده است. «تعجب می‌کنم!» چه اتفاقی افتاد که تنها در 3 سال این‌قدر افزایش یافت؟" (منبع: اسکای نیوز عربستان)

تبصره

این دیگر برای بسیاری از مردم مخفی نیست که رئیس جمهور ترکیه اردوغان مردم خود و مردم فریب‌خوردۀ خارج را فریب می‌دهد. وی به امید گمراه کردن و فریب‌دادن آن‌ها، مشهور به سخنران احساسی در مقابل عموم مردم است تا آن‌ها را به نفع خود تحت تأثیر قرار دهد. هم‌چنان سخنان او در مورد اجرای اقتصاد اسلامی برای خروج از بحران فعلی نیز به خاطر فریب مردم است؛ اگر نه، چه‌چیز تو را ای رئیس جمهور از اجرای اقتصاد اسلامی در ترکیه مانع می‌شود؟

به‌همین‌خاطر، می‌خواهم برای همه کسانی‌که این تبصره را می‌خوانند روشن کنم که اسلام کامل وغیرقابل تجزیه است و برخی از آن را گرفتن و برخی دیگر را ترک کردن کفر است؛ حتی اگر خیلی کمی از آن ترک شود و این همان چیزی است که در نص قرآن‌کریم است. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ﴾ [بقره: 85]

ترجمه: آیا به بخشی از دستورات کتاب (آسمانی) ایمان می‌آورید و به بخشی دیگر کفر می‌ورزید؟! بدانید برای آن دسته از شما که چنین کنند، چیزی جز خواری و رسوایی در زندگی دنیا نیست و روز رستاخیز گرفتار سخت‌ترین عذاب‌ها می‌شوند و الله از کارهای‌تان بی‌خبر نیست.

اولاً: این حکمی از جانب الله سبحانه و تعالی در مورد کسی است که برخی از اسلام را بگیرد و برخی را رها کند و اما از آن‌جایی‌که اردوغان در نهایتِ گمراهی و گمراه‌گری قرار دارد؛ حتی این کار را نیز انجام نخواهد داد.

ثانیاً: اجرای برخی از اسلام و رها کردن برخی دیگر آن نتیجه‌بخش نیست. اگر یک حاکمی می‌خواهد تنها نظام اقتصادی اسلام را تطبیق کند نتایج مورد نظر حاصل نمی‌شود و دلیل آن این است که نظام اقتصادی اسلام جزء لاینفک اسلام است؛ پس باید اساس آن‌چه که همه نظام‌های زندگی از آن نشأت کرده تطبیق شود. زیرا اسلام عقیده‌ای است که تمام نظام‌های زندگی از آن نشأت نموده است و بحره نمی‌گیریم از آن؛ مگر با تطبیق کامل آن؛ چنان‌چه که رسول‌الله آن را تطبیق کرد و بعد از آن صحابۀ کرام با احسان کامل از وی پیروی نموده است.

واین بدان معنی نیست که ما در کنار مخالفان ترکیه که در این گفت‌وگو به اردوعان اعتراض کردند، هستیم؛ زیرا آن‌ها مثل اردوغان سکولاراند و هم‌چنان آن‌ها نه خواستار مشروعیت اسلام و نه خواهان تطبیق کامل اسلام در ترکیه می‌باشند. تنها حزب‌التحریر می‌تواند اسلام را به عنوان عقیده‌ای‌که نظام زندگی از آن سرچشمه گرفته به طور کامل تطبیق کند؛ زیرا عهده‌دار تأسیس دولت اسلامی است، دولت خلافت بر منهج نبوتی‌که اسلام را به طور کامل تطبیق می‌کند. پیام عدالت را حمل می‌کند و هدایتی است برای تمام مردم و الله سبحانه و تعالی بر هر کاری توانا است؛ ولی اکثر مردم نمی‌دانند.

نویسنده: خليفه محمد

مترجم: محمد زبیر سباوون

ادامه مطلب...

برای اعاده حکم بما انزل الله تنها استغفار گفتن کافی نیست!

از عبدالله ابن‌بسر رضی‌الله‌عنه روایت است که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود:

«طُوبَى لِمَنْ وَجَدَ فِي صَحِيْفَتِهِ اسْتِغْفَاراً كَثِيراً» (رواه ابن ماجه، فی بَاب الِاسْتِغْفَارِ).

ترجمه: مبارک‌باد برای کسی‌که در دفتر اعمالش استغفار زياد يافت گردد.

مفهوم حديث

انسان هرقدر بيشتر استغفار بگويد و ذکرالله متعال را به‌جاآورد، به‌‌همان اندازه بيشتر به الله متعال نزديک‏تر می‏شود، به شرط اين‌که ذکرواستغفارش بدون ريا باشد و نتيجه‌اش در دنيا اين است که تمام دروازه‌های خير، توفيق، سهولت در کار و برکت به رويش باز می‌شود و در آخرت، دفتر اعمالش از عمل‌خوب و استغفار پُر می‏گردد؛ بنابرين هيچ عيش و لذتی در اين دنيا بهتر از استغفار نیست؛ پس چه‌گونه زندگی‌تان را بدون استغفار می‏گذاريد؟.

ای مسلمانان!

استغفار و ذکر از ساير اعمال خير مجزّا نيستند؛ زيرا همه اعمال انسان به ذکر و ياد الله سبحانه‌وتعالی ارتباط دارند؛ بناءً ما هرعملی را که انجام می‌دهيم، به نام الله سبحانه‌وتعالی شروع نموده و به حمد ثنای او، آن را به پايان می‌رسانيم و اين چيزيست‌که رسول‌الله صلی‌الله‌عليه‌وسلم ما را تعليم داده است. هم‏چنان استغفار از ذکر محسوب می‏گردد؛ اما چيزی‌که امروز در بين مردم مشاهده می‏شود، در بين ذکر و اعمال فاصله ايجاد کرده‌اند و ذکر را به عمل ارتباط نمی‌دهند؛ چنان‌چه مسلمانانی را می‌بينی که در گناه سقوط نموده و حتی شاهد منظره‌عجيبی می‌شوی؛ جماعتی از مسلمانان را می‌بينی که در صف اولِ مسجد نشسته‌اند تا بعد از ادای‌نماز ذکر الله را ‏کنند، اين در حالی‌ست ‌که در عقب‌شان کسانی وجود دارند که می‌خواهند قوانین کفری را بالای‌شان حاکم بسازند؛ ليکن اشخاصی‌که مصروف ذکر هستند، برای تغيير چنين منکر آشکار هيچ‌نوع برنامه‌ای ندارند؛ گويا فکر می‏کنند که مسئوليت عدم حکم بما انزل‌الله، با ذکرهای متداوم اداء می‏شود...

خلاصه حديث

در اين حديث رسول‌الله صلی‌الله‌عليه‌وسلم ما را تشويق به ذکر و استغفار نموده است و اين دو عملی است که ما را به الله سبحانه‌وتعالی نزديک ساخته و شامل رحمت او می گرداند؛ در حالی‌که عده‌ای از مردم ذکر را به عمل ارتباط نمی‌دهند. بيشتر مردم در مساجد بعد از ادای‌نماز مصروف ذکر و استغفار هستند؛ اما پيرامون حکامی‌که دين را بالای‌شان تطبيق نمی‌کند، کدام برنامه‌ی عملی ندارند که برای اصلاح اين حالت بايد کوشيد.

يا الله! مارا با آمدن خلافت راشده بر منهاج‌نبوت که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد، مستفيد بگردان و از آن‌ها مصايب و بلاها را دور نما! ياالله زمين را به نور و وجه کريمت منورگردان. اللهم آمين آمين. 

ادامه مطلب...

توافق نظر بالای حضرت عثمان به حیث خلیفۀ مسلمانان

  • نشر شده در فقهی

پرسش

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

در کتاب دستگاه‌های دولت خلافت در فقرۀ محدودیت کاندیدان صفحۀ ۳۱ چنین آمده: "سپس عبدالرحمن با پنج‌نفر باقی‌مانده بحث کرد و آن‌ها را به دو نفر (علی و عثمان) محدود ساخت. بعد از آن، از مردم رای‌گیری کرد و عثمان به حیث خلیفه تعیین شد." در صفحۀ ۳۳ آمده که علی و عثمان را نزد خود فراخواند: "سپس دست علی را گرفت." چرا دست علی را گرفت؛ درحالی‌که عثمان در منصب خلافت تعیین شده بود؟ برادرتان ابوعزیزی

پاسخ

وعلیکم‌السلام‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

چیزی‌که برای عبدالرحمن ابن عوف (رض) واضح بود، این بود که مردم می‌خواهند علی خلیفه باشد؛ اگر مثل ابوبکر و عمر در هر قضیه حکم کند که آن‌ها حکم کرده بودند؛ اگر آن قضیه در زمان خلافت آن‌ها پیش شده باشد؛ پس علی به این شرط موافقه نکرد؛ اما عثمان موافقه کرد؛ در این هنگام عثمان خلیفه تعیین شد و در جملۀ (حضرت عمر شش نفر را برای پست خلافت کاندید نمود و آن‌ها را در همین شش نفر محدود ساخت؛ سپس عبدالرحمن ابن عوف خود را از لیست کشیده و به پنج نفر دیگر مناقشه نمود و آن‌ها را به دو نفر رساند. علی و عثمان بعد از این‌که دیگران آن‌ها را وکیل گرفتند، بعد از آن از مردم نظرخواهی کردند و نظر مردم بالای عثمان استقرار پیدا کرد) این سخن این را نمی‌رساند که عثمان حین مشوره، خلیفه تعیین شد؛ بلکه هنگام رد علی و موافقه عثمان، عثمان تعیین شد. چیزی‌که معلوم می‌شود این است که همه گمان می‌کنند حرف عطف «و» در بین کلمۀ (استطلع رائی الناس) و (استقر الرائی علی عثمان خلیفه) برای عطف، ترتیب و فوریت است؛ درحالی‌که چنین نیست؛ چون حرف عطف «و» تنها عطف را افاده می‌کند؛ پس اگر بگویی: عمر و خالد آمدند؛ این معنی را نمی‌دهد که هردو یک‌جا آمدند و فوراً یکی بعد از دیگری آمدند؛ بلکه احیاناً بین آن دو فاصله می‌باشد؛ مثل این‌که یکی قبل از ظهر و دیگری بعد از ظهر آمدند. همین‌طور این جمله «رای مردم را گرفت»؛ یعنی در شب از این کار فارغ شد و «عثمان به حیث خلیفه تعیین شد»؛ یعنی صبح بعد از نماز و بعد از پرسیدن از علی و عثمان.

جهت توضیح برای آن‌چه صورت گرفت این را می‌گوییم که: عبدالرحمن نظر مردم را گرفت و دید که مردم علی را می‌خواهند؛ اگر شرط شان را بپذیرد و اگر نه، عثمان را؛ اگر برشرط شان موافقت کند، بعد از آن عبدالرحمن گفت علی و عثمان را نزدم بیاورید و چون آمدند، شرط را به علی پیش کرد و او  موافقه نکرد؛ سپس آن را به عثمان پیش کرد و او موافقه کرد، بعد از آن نتیجه این شد که «رای بر عثمان به حیث خلیفه استقرار پیدا کرد.»

امید است که موضوع روشن شده باشد.

برادرتان عطا بن خلیل ابوالرشته

 

ادامه مطلب...

امریکا فرانسه را با وضع قوانین جدید گمرکی تحت فشار قرار می‌دهد

(ترجمه)

به اساس گزارش خبرگزاری رویترز و به نقل از دفتر ریاست جمهوری امریکا به تاریخ 11/7/2020: «ترامپ از اعمال تعرفه‌های 25 درصدی جدید گمرکی به ارزش ۱.۳ ملیارد دالر بر واردات فرانسه خبر داد. این افزایش درو اکنش بر وضع مالیات بر خدمات دیجیتلی از سوی فرانسه است. انتظار می‌رود که این تعرفه‌های جدید تا ۱۸۰ روز دیگربه اجراء گذاشته شود .»

دفترنماینده تجاری امریکا گفته است: بدون شک اقدام بر اعمال تعرفه‌ها بر محصولات تجاری فرانسه مانند: محصولات آرایشی و کیف‌های دستی یک اقدام مؤثرخواهد بود. او هم‌چنان گفت: تأخیر در اجرائی شدن این نوع تعرفه‌ها زمان زیادی را جهت حل این معضله فراهم می‌سازد که از آن جمله انجام گفتگوها در چارچوب همکاری‌های اقتصادی و توسعوی می‌باشد.

 امریکا به افزایش تعرفه‌ها از سوی فرانسه بالای کمپنی‌های بزرگ امریکایی مثل: گوگل، فیسبوک و کمپنی اپل این واکنش را نشان داده است. این واکنش بی‌رحمی و درنده‌خویی امریکا را در مقابل یک هم‌پیمان نزدیک این کشور در سازمان ناتو نشان می‌دهد. معلوم می‌شود که ترامپ حتی به دوست و هم‌پیمان نزدیک خود هم احترام قائل نیست، هرزمانی‌که خواسته باشد، به روی آن‌ها با سیلی می‌زند، به ویژه زمانی‌که یکی از آن‌ها خواسته باشد تا منافع امریکا و شرکت‌هایش را خدشه‌دار بسازد.

مترجم: محمد فاتح

 

ادامه مطلب...

نسل‌کشی فرهنگی اویغورهای چین

خبر

فعالان حقوق بشر پس از گزارش‌هایی دربارۀ عقیم‌سازی اجباری زنان خواستار تحقیقات سازمان ملل در مورد رفتار دولت چین با مسلمانان اویغور در این کشور شده‌اند.

هم‌چنین این درحالی‌ست که پکن (پایتخت چین) به نظارت بر اعمال سرکوب‌گرایانه در اردوگاه‌های بازداشت وحشیانه و شکنجه‌های جسمی و روانی اویغورها متهم است. اما پکن تمام این اتهامات را در زمینه رد می‌کند.

تبصره

الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا﴾ (النساء: 75)

ترجمه: چرا در راه خدا و (در راه) مردان، زنان و کودکانی‌که (به دست ستم‌گران) تضعیف شده‌اند، پیکار نمی‌کنید؟! همان افراد (ستم‌دیده‌ای) که می‌گویند: «پروردگارا! ما را از این شهر که اهل‌اش ستم‌گرند، بیرون ببر! از طرف خود، برای ما سرپرستی قرار ده! و از جانب خود، یار و یاوری برای ما تعیین فرما!

این یک مسألۀ تکان‌دهنده و وحشت‌ناک است، درست مانند قضیه بوسنی که در دهۀ نود (1990) مسلمانان به شکل اسف‌بار به دست دولت کمونیستی چین نسل‌کشی شدند. مثل قضیۀ بوسنی، امت اسلامی در قرن بیست‌ویکم فقط می‌تواند این وحشی‌گری را نظاره کند.

علی‌رغم این‌که بارها و بارها با جدیت تمام؛ پس از جنگ جهانی دوم با نسل‌کشی‌ها و کشتارهای جمعی اعلام مخالفت شد؛ لیکن موافقت ترامپ با اردوگاه‌های آزار و شکنجه، پرده از ریاکاری‌های آمریکا برداشت. تنها از رنج مسلمانان من‌حیث یک گزینه برای رسیدن به اهداف سیاسی خود استفاده می‌کنند. درحالی‌که تعامل دوگانۀ بریتانیا با هونگ کونگ و پیشنهاد کاری جونسون برای هونگ کونگی‌ها در مقایسه با اویغورهایی‌که باید با ابراز نگرانی از آن‌ها یاد کرد، بیانگر این است که اهداف مهم‌تری دیگری نسبت به نسل‌کشی، عدالت و حقوق بشر وجود دارد که باید به آن بپردازند.

با این حال مصیبت‌بارتر از همه واکنش به اصطلاح حاکمان مسلمان است که در مقابل این همه بی‌عدالتی، نسل‌کشی، رنج و مصیبت به خاطر منافع اقتصادی خود به شکل مشکوکی سکوت می‌کنند و یا حمایت‌های غیرمستقیم انجام می‌دهند.

هر مسلمان می‌تواند وحشت مسلمانان را در هر لحظه در سرتاسر جهان ببیند. مایه تاسف است که ترکستان شرقی تنها وحشتی نیست که با آن روبه‌رو هستیم و مانند ترکستان شرقی در سایر سرزمین‌های اسلامی نسل‌کشی‌های جریان دارد که می‌توان به گونۀ مثال از میانمار، کشمیر، هند، سریلانکا، سوریه، فلسطین، افغانستان و یمن یاد کرد و غرب کافر یک دهمِ این وحشی‌گری و بی‌عدالتی را نسبت به خود تحمل نمی‌کند و برعکس برای مسلمانان اجازۀ پاسخ و ایستادگی در مقابل این همه ظلم و ستم را نمی‌دهد. در برخی از کشورهای اروپایی ایستادگی و ابراز مخالفت در مقابل استعمار و وحشی‌گری سیاست‌های خارجی آن‌ها «تروریسم» تلقی می‌شود.

چین مانند سایر قدرت‌های استعماری کل منطقه را وحشت‌زده می‌کند و هیچ کشوری در آسیا وجود ندارد؛ حتی کشورهای بزرگی مانند هند نمی‌توانند با تجاوز وحشیانۀ چین مقابله کنند.

فقط و ‌فقط دولت خلافت اسلامی به منهج نبوت می‌تواند ما را از کشورهای تروریستی؛ مانند: چین محافظت کند و آزادی واقعی را برای همه امت اسلامی و سرزمین‌های آن بازگرداند. ایمان واقعی به الله سبحانه و تعالی و اسلام مستلزم اقدام است. برای تمام امت اسلامی؛ به ویژه آن‌هایی‌که صاحب قدرت و اقتداراند واجب است که باید برای تأسیس دولت واقعی اسلام در راه الله سبحانه و تعالی حرکت کنند و به خاطر خیر و صلاح بشریت باید از باطل، جهل، بی‌ایمانی و اطاعت از طاغوت زمان دست کشیده و به جای آن عدالت ، نور و زندگی را در آغوش بگیرند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ * وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ (انفال: 24)

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همۀ شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

نویسنده: محمد حمزه

مترجم: یاسین سادات

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه