دفتر مرکزی: دعوت فراقارهیی بخش 41- خلافت راشده برمنهج نبوت
- نشر شده در ویدیوها
بخشی از فعالیتهای ماه اکتوبر 2019م
بخشی از فعالیتهای ماه اکتوبر 2019م
تحلیل مطبوعاتی توسط دوکتور ابراهیم تمیمی عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در سرزمین مبارک(فلسطین)
07 ربیع الاول 1441 هـ.ق/ 04 نومبر 2019م
تحلیل سیاسی هفتهوار از مسجد مبارک الاقصی توسط مفکر سیاسی احمد خطوانی (ابوحمزه)
بیتالمقدس-سرزمین مبارک (فلسطین)
02 ربیع الاول 1441 هـ.ق/ 03 نومبر 2019م
دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با خرسندی تمام به بازدیدکنندهگان و تعقیب کنندهگان صفحات خود سلسله جدید دیدنیای را زیر عنوان" گرفته شده از نور" توسط استاذ نبیل حساین (ابوعثمان) عضو حزب التحریر در سرزمین مبارک(فلسطین) تقدیم میدارد.
خطبه جمعه استاذ ابراهیم(ابوخلیل) سخنگوی رسمی حزب التحریر ولایه سودان
04 ربیع الاول 1441 هـ.ق/ 01 نومبر 2019م
(ترجمه)
به تاریخ ۱۹ اوکتوبر سال۲۰۱۹ م، عمران خان به "گروه صندوق بینالمللی پول در داخل کشور" بهخاطر تغییر اوضاع اقتصادی در طول یک سال پسین و راهاندازه چندین مناظره پیرامون این موضوع، تبریک گفت. با این حال، آیا این چرخش اقتصادی بهمنظور غرق کردن مردم در بحران اقتصادی نیست تا از پرداخت به موقع بهرۀ لاشخوران استعمارگر اطمینان حاصل شود؟ درحال حاضر، یک میلیون بیکارو چهار میلیون تن دیگر زیر خط فقر قرار دارند، درحالیکه طی یک سال آینده، هشت صدهزار فرد دیگر بیکار و چهار میلیون تن دیگر نیز به زیر خط فقر رانده میشوند. نرخ رسمی تورم دو رقمی شده و به ۱۱.۴ درصد رسیده است. نرخ سود بانک دولتی ۱۳.۲۵ درصد است، درحالیکه حدود ۱۸ درصد آن را تجارت/بازرگانی شکل میدهد؛ این موضوع اقتصاد واقعی را فلج میکند. صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، علاوه بر یک اقتصاد کُند طی سه سال آینده، روند رشد ناخالص داخلی را نیز نزولی پیشبینی کردهاست. همچنان، اگر به بازار کساد داخلی نگاهی گذرا بیندازیم، تُجار/بازرگانان را پیرامون اوضاع نابسامان اقتصادی ناامید و دلسرد خواهیم یافت. هیچ چرخش اقتصادی در کار نیست! با سپردن اقتصاد پاکستان به مؤسسات استعماری، مانند صندوق بینالمللی پول، تنها حاکمیت اقتصادی پاکستان به یغما برده میشود. بنابرین، چه شخصیت سنگدلی چنین توهین بیرحمانهای را تحت نام "چرخش اقتصادی" به مردم خواهد کرد؟!
چرخش اقتصادی جایگزینی بر واردات است، نه وضع تعرفههای کمرشکن بر واردات و افزایش قیمت مواد اولیه، چون این موضوع تولید داخلی را فلج میکند. چرخش واقعی اقتصادی، رها کردن تجارت از دام بین المللی معاملات مبتنی بر دالر و تبدیل آن به تجارت بین المللی مبتنی بر معیار طلا و نقره است؛ برعلاوه، تورم عمومی را نیز از بین میبرد. این موضوع بهمعنی افزایش چند درصدی صادرات و انباشت دالر برای بازپرداخت سود حاصل از آن به مؤسسات مالی استعمارگر و چین نیست. چرخش اقتصادی هنگامی اتفاق میافتد که سود کاملاً از بین برود و تمام مالیات بهصورت مستقیم و غیرمستقیم از افراد فقیر برداشته شود؛ این دقیقاً همان موضوعی است که باعث افزایش فعالیتهای اقتصادی میشود. افزایش سود و مالیات برای اطمینان از کاهش تقاضاء، مطمئناً چرخش اقتصادی نیست، بل اقتصاد یک کشور را فلج میکند. چرخش اقتصادی به معنی اعتیاد به گرفتن قرضه از استعمارگران نیست، بلکه رد آنهاست. در مقابل، رژیم پاکستان یازده هزار میلیارد روپیه دیگر را نیز به جملۀ قرضههایش افزوده است، حالآنکه شش هزار میلیارد روپیه از بدهیهای خارجیاش طی یک سال به این حساب افزوده شدهاست.
همۀ حاکمان دموکرات و دیکتاتور، طی هفتاد سال گذشته فقط توهم انقلاب اقتصادی، تغییر و چرخش اقتصادی را به ما دادهاند. هرچند، نظام سرمایهداری فقط برای فساد در همۀ عرصهها فعالیت میکند. هماکنون، اشخاصی امثال جهانگیر تارین، علیم خان و خسرو بختیار درحال فعالیت اند، همانگونه که در گذشته نواز شریف، دار، زرداری، کیانی، مشرف و عزیز برای این نظام فاسد کار میکردند. نظام استعمارگر سرمایهداری ثروتمان را غارت و به لاشخوران استعمارگر واگذار میکند. بدون نظام اقتصادی اسلام، مردم همچنان با استثمار و تحقیر استعمارگران و عوامل داخلی آنها مواجه خواهند شد. فقط نظام خلافت بر منهج نبوت قادر به تطبیق نظام اقتصادی اسلام بهگونۀ کامل و مؤثر خواهد بود. زمان آن فرا رسیده که صاحبان قدرت از حمایت و پشتیبانی تجارب ناکام و بیفایده دوری و نصرت خود را به حزبالتحریر اعطاء کنند تا در نتیجه، حکم الله سبحانهوتعالی مجدداً بر روی زمین براساس آنچه که او سبحانهوتعالی نازل کردهاست، تطبیق شود. فقط در این صورت شاهد نعماتاش خواهیم بود، آنگاهکه او سبحانهوتعالی رحمتاش را از آسمانها نازل کند و خزائن زمین را بر رویمان بگشاید. همانگونه که الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ﴾ [مائده: 66]
ترجمه: و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان بر آنها نازل شده (قرآن) برپا کنند، از آسمان و زمین، روزی خواهند خورد.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر – ولایه پاکستان
مترجم: مرصاد مرصوص
(ترجمه)
رژیم بجوا – عمران، بهتاریخ ۲۴ اوکتوبر ۲۰۱۹ م، توافقنامهای را همراه دولت هندو بهخاطر افتتاح گذرگاه مرزی کارتارپور به امضاء رساند. این اقدام رژیم پیام سرد و جفاکارانهای را برای مسلمانان کشمیر اشغالی به همراه دارد، اینکه ظلم و بیاحترامی هندیها بالای آنان، روند سازشگری با هند را، که مطابق دساتیر ترامپ بهپیش میرود، مختل نخواهد کرد. پس از آنکه دولت هند الحاق کشمیر اشغالی را به این کشور اعلان کرد، بیشاز هشت میلیون کشمیری به مدت سه ماه از خانههایشان ممنوعالخروج و جوانان و اطفالشان ربوده شدند. در واقع، عدم تمایل رژیم بجوا – عمران به کاهش روابط پاکستان با هند و پیشروی این کشور در کشمیر اشغالی، به جرأت هند بهخاطر ازدیاد ظلم بر مسلمانان کشمیر افزودهاست. رژیم بجوا – عمران بهمنظور پنهان کردن خیانتاش میگوید که هدف امتیاز دادن به هند و ساکت کردناش نه، بل به دست آوردن قلب سیکهای ساکن هند میباشد. تا چه اندازه؟ تا چه اندازه رژیم مودی باید ابله باشد که، پس از اصلاح قانون اساسی برای پایان دادن به وضع ویژۀ کشمیر و الحاق گستاخانهاش، فریب این "نیرنگ ماهرانه" را بخورد؟ این رژیم واقعاً کی را احمق فرض کردهاست؟!
ای مسلمانان و ارتش پاکستان! هیچ خط قرمزی در برابر رهبری ضعیف پاکستان برای حاکم کردن قوانین ساخت بشر، نسبت به قوانین الهی، وجود ندارد. نخبهگان حاکم ملکی و نظامی، از گذشته تا حال، بارها خطوط قرمز خودشان را زیر پا کردهاند و حالآنکه دم از حفظ منافع پاکستان میزنند، اما در پی ایجاد ضعف سیاسی، اقتصادی و نظامی در بین مسلمانان این سرزمین استند.
این حکام در زمانیکه هند در سال ۱۹۷۱ م توان تسریع روند تجزیۀ پاکستان را داشت که در آن زمان بزرگترین کشور مسلماننشین بود، میگفتند که پاکستان تقسیم نشده و محفوظ است. همچنان، آنان بهعوض خاتمه دادن به اشغال هند بر یخچالهای سیاچن، میگفتند این اقدام بیفایده است؛ چون آنجا علف نمیروید و درحالیکه همین حکام یکی از قدرتمندترین نیروهای نظامی جهان اسلام را در اختیار دارند و از کشمیر همچون شاهرگ خود یاد میکنند، ولی هرگز جنگ قاطعانهای را برای آزادسازی آن به راه نمیاندازند. در عوض، آنان جلو نیروهای نظامی پاکستان را میگیرند و ترس جامعۀ جهانی، قوانین بینالمللی، امریکا و جنگ را در دلهایشان میگسترانند.
ما هرگونه تحقیر و اهانت را، تا هنگام حاکم کردن قوانین الله سبحانه وتعالی و ریشهکن کردن این نظام کفری تحمل میکنیم، حالآنکه توانایی بهبود وضعمان را نیز داشته باشیم. آیا دور کردن یک نظام بشری، که رهبرانش منافع ما را به دست دشمنان ما میسپارند، برای سربازان مخلص ارتش پاکستان کار دشواری است؟ در واقع، هرقدر نصرت، بهمنظور حمایت از خلافت بهتعویق انداخته شود، ظلم این رهبری خیانتکار نیز بر ما ادامه خواهد یافت. زنجیریکه مانع حرکت سربازان ما میشود، تنها پس از تأسیس مجدد خلافت به طریقۀ نبوت و به دستور یک خلیفۀ راشد شکسته خواهد شد تا به ظلم دشمنان خود قاطعانه خاتمه دهیم. الله سبحانه وتعالی فرمودهاست:
﴿ وَقٰتِلُوهُم حَتّٰى لَا تَكُونَ فِتنَةٌ وَّيَكُونَ الدِّينُ لِلّٰهِ ﴾ [بقره: ۱۹۳]
ترجمه: و با آنها پیکا کنید تا (بیشاز این) فتنهای باقی نماند و دین مخصوص الله (سبحانه و تعالی) باشد.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر – ولایه پاکستان
مترجم: محمد حارث پویا
(ترجمه)
اکثریت پارلمان دنمارک در ۲۴ اکتبر ۲۰۱۹ م، قانونی را تصویب کردند که مبنی بر آن شهروندی کسانیکه منحیث جنگجویان خارجی شناخته میشوند، قانوناً سلب خواهد شد. این قانون رسماً مسلمانانی را هدف قرار میدهد که در درگیریهای نظامی سوریه شرکت داشتهاند.
از آغاز تجاوز ترکیه به شمال سوریه، با چراغ سبز امریکا و تهدید اردوغان، رئیسجمهوری ترکیه، به فرستادن موجی تازهای از مهاجرین به سمت اروپای غربی، حکومت دنمارک به همراه متیاس تسفایه، وزیر یکپارچهگی، سخت کوشیدهاست تا احساسات تروریزمهراسانه را، مخصوصاً ترس از ورود جنگجویان داعش به دنمارک، بهمنظور تصویب عاجلانۀ قانون مذکور در میان مردم بیشتر کند. باوجود هشدارها و انتقادهای نظاممند کارشناسان حقوقی، سازمانهای حقوق بشری و اتاقهای فکر در رابطه به این قانون، اکثریت جناحهای سیاسی در مجلس نمایندهگان به حاکمیت قانون در این مورد حیاتی پشت کردند. اکنون، وزیر مربوطه میتواند قانوناً افراد را، حتی برپایۀ ظن و گمان، از شهروندی و حقوقشان محروم کند؛ درغیر اینصورت، مجرم شناخته و نزد قاضی فرستاده میشوند.
هفتۀ گذشته، دولت بهمنظور ایجاد ترس از یک تهدید ظاهراً جدی برای امنیت تمام دانمارکیها کارزاری را، جهت پذیرش این اقدام مهم از جانب مردم و انتقاد از قوانینیکه برای حفاظت از مردم در مقابل تروریزم اصلاً کارساز نبودهاست، به راه انداخت. همچنان، حکومت برای جلب حمایت اکثریت مردم گزینهای را تحت نام "موعد انقضاء" نیز افزوده است که بنابر آن، قانون مذکور در تابستان ۲۰۲۱م منقضی خواهد شد، مگر اینکه دوباره تصویب شود. بهعلاوه، وزیر یکپارچگی اشاره کرده است که این قانون برای چندین سال قابل اجراست، چون وضع فعلی جهان بقای ترس و وحشت را تضمین میکند، عنصری که این قانون بر اساس آن بهوجود آمده است. او به "آژانس خبری ریتزاو" گفت: «وضع کلی جامعۀ بینالمللی من را هراساندهاست، طوریکه حتی در غرب از میان جوانان برای جنگهای خاورمیانه سربازگیری میشود.»
بنابراین، راه برای اعلان مشروع وضعیت فوقالعاده هموار است، همانگونه که چنین وضعی را در جمهوریهای کیلهفروش و دیکتاتوریهای متکی به امریکا، مانند مصر و عربستان سعودی، نیز مشاهده میکنیم.
مرور نظری تصامیم وزیر یکپارچهگی در یک محکمه/دادگاه حقوقی، اصل تقاضای این جرم را تغییر دادهاست. هرکس از این عبارت مبهم حقوقی "مجموعه اعمالیکه جداً منجر بهخطر انداختن منافع حیاتی کشور میشود" میتواند بهسادگی مورد استفادۀ چنین قدرتهایی را در آینده تصور کند؛ مثلاً، اتخاذ و اجرای تصامیم و محکومیتهای بیشتر بر کسانیکه نظری مخالف با نظر آنان دارد. ولی برعکس، اولین قضاوتیکه در تاریخ مشروع دنمارک برای محرومیت یک شخص از حق شهروندیاش و بهخاطر "ترویج هراسافگنی" گرفته شد، در واقع برای گسترش حمایت از جنگ علیه نیروهای اشغالگر در سرزمینهای اسلامی نیز کمک کرد.
وضع قوانین سخت بر مسلمانان، از نظر آگاهان بر روند توسعۀ دیموکراسیهای غربی، چیز عجیب و تازهای نیست. دولت دنمارک برای ایجاد قوانین ضدهراسافگنی، ترس از تروریزم را به هزینۀ همان آزادیها و اصول حقوقی افزایش میدهد که توسطشان سربازان و جنگندههای بمبافکناش را به سرزمینهای مسلمانان فرستادهاست. این اقدام عملاً مشروعیت مسلمانان را در عرصههای گوناگون به خطر مواجه کردهاست. پیشبرد سیاستهای ضد و نقیض برای گامگذاشتن در جهت حفظ ارزشهای فرد، خود یک شکست ایدیولوژیک است؛ این یک مسیر پر پیچ و خم و نزولی است که فقط به زوال و اضمحلال بیشتر منتج خواهد شد.
بناءً حزبالتحریر–اسکندنویا از همۀ مردم، مخصوصاً مسلمانان، میخواهد تا مرغوب اینگونه سیاستها نشوند و تن به پذیرش ظلم ندهند. درحقیقت، سیاسیون غربی با پنهان کردن دموکراسیهایشان، راه را برای برگرداندن اسلام به صنحۀ جهانی، و بهخصوص در این بخش از جهان برای تأسیس خلافت راشده، هموار میکنند.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر – اسکندنویا
مترجم: تمیم افشار
خبر:
نویسنده "دییغو هارانز" در روزنامۀ "بوبلیکو" اسپانیایی مقالهای را تحت عنوان "شکست اقتصادی پشت دروازه ها .. آنچه که دولتهای بزرگ از آن هراسانند" به رشتۀ تحریر درآورده و چنین بیان میدارد که کشورهای G7، صاحب بزرگترین اقتصاد جهان بار دیگر به شکست اقتصادی مواجه خواهند شد و این مصیبتی است که این کشورها در شروع سال مالی 2009 برای اولین مرتبه بعد از ایجاد این مجموعه در سال 1975، شاهد آن بوده است. (منبع: الجزیره نت 2019\09\22)
تبصره:
نویسنده بیان داشته که وضعیت اقتصادی کنونی جهان شاهد فروپاشیهای سیاسی، مالی و تجاری بوده که در نتیجۀ جنگهای اقتصادی ترامپ، که از شروع تابستان 2018 راهاندازی نموده، به وجود آمده است، و همچنان نتیجه و ییامدهای سیاست استبدادی امریکا که تکیه بر مقابله با چین، روسیه، ایران و کوریای شمالی دارد و سیاستهای برهم خورده و چند پهلوی خارجی امریکا میباشد، بر علاوه اینها خروج بریتانیا از اتحادیۀ اروپا پیامدها و تأثیرات منفی را بر اقتصاد کشورهای بزرگ اقتصادی برجا گذاشته است.
همچنان آگاه امور اقتصادی در موسسۀ "دیلویت" در بازسپرس ایان ستیورات گفته است: "از دیر وقت بدینسو پیش آمدن شکست اقتصادی همزمان، در همه دولتهای صنعتی بزرگ توقع میرفت، اما این سناریو به صورت بسیار منطقی باقی میماند و امکان فروپاشی همه در یک وقت تا رسیدن به خطوط سرخ انتظار میرود."
نویسنده "دییغو هارانز" در بیاناتش در باره اقتصاد دولتهای بزرگ، نگاه کوتاهی انداخته بر بحران اقتصاد امریکا، و مرض نابود کنندۀ که اقتصاد جاپان با آن مواجه است، دوری از پیشرفت و منزوی شدن اقتصاد آلمان و حالت پوشیده و غیر قابل اعتماد در اقتصاد فرانسه و نشانههای منفی که اقتصاد ایتالیا شاهد آنست و آنچه که بریتانیا از خطر ترک بسیاری از شرکتها و فرار بهره برداران با آن روبرو است، تا جاییکه بر سرِ دوراهی و تنگنای سخت خروج از اتحادیه اروپا قرار گرفته است، اما کانادا در جمع هفت کشور بزرگ تنها کشوریست که چشمهای به آن دوخته شده، اگرچه بهترین رشد اقتصادی را برای خود بوجود آورده؛ اما پسلرزههای کشمکشهای دولتها باعث قطع صادرات این کشور گردیده است.
سخن از بحرانها و فروپاشیهای افتصاد جهانی امر جدیدو تازۀ نیست؛ بلکه در قرن اخیر بارها تکرار شده است، البته گاهی قوی و گاهی ضعیف و توقع تکرار این واقعیت تا زمانی باقی است که جهان با نظام گندیدۀ سرمایهداری رهبری میگردد، نظامی که در درونش شکست و نا امیدی را حمل میکند و تولید کنندۀ دردها و بحرانهاست و پیروان آن مالک راههای حل و درمان نیستند، زیرا آنها به سبب اصلی دَرد ندیده و فقط به عوارض ظاهری مینگرند؛ بنابراین راهحلهای اصلاحیشان بر پیچیدگیها افزوده و سبب افزایش عقبافتادگی اقتصاد دولتها و فقر و هلاکت ملتها خواهد شد.
چگونه اینطور نشود! در حالیکه سرمایههای فراوانِ روی هم انباشته و در دست تعداد اندکی از سرمایهدارانِ صاحب نفوذ قرار گرفته که اعمالشان را فقط به ترازوی منفعت خود و نابودی دیگران میسنجند. از این سبب میبینیم که داشتههای ملتهای را غارت میکنند که مورد شکارشان قرار گیرند.
سازمانهای تجارتی جهانی و امثال آن وسایلی برای تسلط و نیرنگ و جمع آوری سرمایهها برای رساندن به خزانههای باد کردهایشان است و بس. به الله سوگند که این قانون جنگل (بقاء گردن کشانِ قدرتمند) است. اما ناکامی در ارائۀ را حل که دانشمندان اقتصاد در غرب به آن مواجه اند؛ به بینش اشتباهشان نسبت به نظام سرمایهداری ارتباط میگیرد که خود در علاج مشکلات اقتصادی ناکام مانده است؛ چون آن را در مقایسه با اقتصاد کمونیزم که نابود شد، بهترین راه حل موجود میدانند. در عین حال خود را به نادانی تمام زده و از نظام اقتصادی اسلامی چشمانشان را میبندند؛ نظامیکه به تنهایی قدرت بر حفاظت زندگی اقتصادی آرام برای تمام بشریت بدور از گوشهگیری، فروپاشی و بحرانها داراست.
نظام اقتصادی اسلام که دولت اسلامی بیش از سیزده قرن آن را تطبیق نمود و مردم در آن با فراخی و خوشی زندگی کردند و هرکس به اندازه که مستحق بود از بیت المال مسلمانها بر اساس نیازش میگرفت، برابر بود که مستحقین سهم خود را از آن چیزی که دولت در برنامههای مورد نیاز از واردات ملکیت عامه به مصرف میرساند، به دست میآوردند و یا از طریق زکات و صدقات که به فقراء، مساکین و قرضداران جمع آوری میشد، نیازهایشان برآورده میگردید، و همچنان آنچه را که دولت از ملکیتهایش قطعه قطعه برای کسانیکه توانایی بهره گیری را دارند میدهد تا مشغول کار شوند و کفایت مصارف خود و فامیل خود را بکنند تا از این طریق تعداد فقراء به پائین ترین حد ممکن کاهش یابد.
مطمئنا بزرگی نظام اقتصادی اسلام به سبب عظمت ذاتی است که آن را وضع کرده است، ذاتِ خلق کننده، روزی دهنده، دانا و آگاه به تمام آنچه که مخلوقاتاش نیاز دارند و با آن امور زندگیشان را تنظیم میکنند و به سبب آن زندگی گوارا و فراخ برای شان مهیا میگردد. به اذن الله متعال، ما در زمان نزدیک به تحقق وعدۀ الله سبحانه وتعالی و مژدۀ رسول الله (درود و سلام پروردگارم بر اوباد) به خلافت راشده بر منهج نبوت قرار داریم که از خلیفههای آن در آخر زمان خلیفهایست که مال را چون خاک پاش میدهد و نمیشمارد و این به سبب زیادی اموال، غنائم، فتوحات، و سخاوت نفسها و عدالت با تمام رعیت است. از الله متعال میخواهیم که آن روز به زودی فرا رسد!
مترجم: حبیب الرحمن محمدی
خبر:
عمران خان نخستوزیر پاکستان گفت: او از یک طرح چینی مبنی بر مبارزه بافقر بسیار شگفت زده شده است. هم اکنون این طرح را بدست دارد و در خصوص اجرای آن بسیار مصمم است و به زودی توسط این طرح ملیونها پاکستانی از فقر بیرون خواهند شد.
تبصره:
نخست وزیر پاکستان این خیالپرداز کوچک ما از زمان منسوب شدن به این پست همواره امت را به الفاظی مانند این چنین و آن چنان گول میزند. تنها دلیل اصلی بلند رفتن گراف فقر در پاکستان عمران خان و سیاستهای پوچ اوست. از نان و تمام خوردنیها گرفته و حتی ادویهجات، در تمام عرصهها برای عام مردم مشکلاتی را ایجاد کرده است و حالا او از پیاده کردن طرح چینی هیجان زده است. این همان مردی است که در ابتداء ادعا میکرد که یکی از شهرها را به عنوان الگوی خود انتخاب میکند. آیا همین ادعا عمران برای افشاء شدنش کافی نیست که او حتی کوچکترین استقلال فکری نسبت به وظیفۀ که به او سپرده شده است را ندارد؟! و دیگر اینکه انتخاب طرح چینی از طرف عمران در حالی صورت میگیرد که ویدیوهای پخش شده از اهالی ترکستان شرقی نشان میدهد که دولت چین چشمانشان را بسته و به دستهایشان دست بند زده است که این حالت انسان را بسیار وحشتزده میسازد.
تخمین زده می شود که تقریبا 1 الی 2 ملیون نفر در ترکستان شرقی وجود دارند و اکثرشان را مسلمانان اویغور تشکیل میدهند که در اردوگاههای چینی حبس شده اند و دولت چین بخاطر ازبین بردن هویت مسلمانان اویغور، ایجاد ترس در بینشان و متعهد کردن شان به حزب کمونست تصمیم گرفته است. الله سبحانه وتعالی آنها را توان تطبیق سیاست خبیثانهشان را حتی بالای یک طفل مسلمان ندهد و از آن جایکه عمران خان نسبت به ظلم بر عام مردم و نداشتن قدرت درک مشکلاتشان مشهور است. به این سبب مردم پاکستان مانند یک جسد آزمایشی برای طرح هایسیاسی عمران قرار گرفتند.
و این عمران خان بود که در دورۀ نامزدیاش برای مردم وعدههای بسیاری را تحت نام اصلاح اقتصاد پاکستانی داد؛ اما در اجرای آنها کاملاً به شکست مواجه گردیده است. ارزش ارز این کشور در ظرف یک سال تقریبا 35% افت کرد و همچنین یکی از وعدههایش این بود که دیگر از کشورهای بیرونی قرض نمیگیرد؛ ولی بازهم خلاف وعده خود عمل نموده و در ظرف یک سال 16 ملیارد دالر قرض گرفت؛ چراکه او یک وعده خلاف نمونه و یک خائن به صفت مسئول میباشد. چنانکه تمایل او به پیروی از طرح چینی نوعی دیگر از خیانت او نسبت به اسلام و مسلمانان است؛ مگر او نمیداند که ما مسلمانیم، کسانیکه باید برای دیگران الگو باشیم و هرگز امکان کامیابی نیست تا زمانیکه کوشش برای تقلید از دیگران داشته باشیم.
و بر مسلمانان پاکستان لازم است تا بفهمند که بقدرت نگهداشتن مردی چون عمران خان مانند دریور قراردادن کسی است که نه دریوری میداند و نه راه را بلد است. حالا وقت آن رسیده است تا قدرت را به کسی بدهند که وظیفه شناس باشد و نه تنها یک رهبر بزرگ؛ بلکه درعین زمان یک مسلمان خالص نیز باشد و درک این را داشته باشد که وفا به عهد در اسلام یک امر بسیار مهم میباشد و رهبری این امت کار هر دروغگو، خائن و سطحی فکر نیست؛ بلکه وظیفۀ مردیست که اساسات دولتداری را بداند و حقوق مردمیکه زیر چتر آن زندهگی میکنند را بشناسد، مردیکه در عوض تلاش برای خود پروری، تلاش برای کسب رضایت الله سبحانه وتعالی نموده، اگرچه به قیمت جانش هم تمام شود. ما امت رسول الله صلی الله علیه وسلم نیازمند خلیفه و رهبرِ هستیم که ما را حقیقتاً بسوی عظمت و شگوفایی رهبری کند. إن شاءالله!
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«مِنْ عَلَامَاتِ الْمُنَافِقِ ثَلَاثَةٌ، وَإِنْ صَامَ وَصَلَّى وَزَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ، إِذَا حَدَّث كَذَبَ وَإِذَا وَعَدَ أَخْلَفَ وَإِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ». رواه (بخاری ومسلم)
ترجمه: سه چیز از نشانههای منافق است؛ اگرچه روزه بگیرد، نماز بخواند و خود را در صف مسلمانان جازند: هرگاه صحبت نماید؛ دروغ میگوید. هنگامیکه وعده میکند خلاف وعده عمل میکند و هنگامیکه امانت به او سپرده شود خیانت میکند.
مترجم: یاسین " سادات "