چهارشنبه, ۰۲ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

﴿مثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا﴾ Featured

مثل كسانى كه عمل به تورات بر آنان بار شد و بدان مكلف گرديدند آنگاه آن را به كار نبستند همچون مثل خرى است كه كتاب‌هايى را برپشت مى‏كشد.

(ترجمه)

سوال بسیار ساده است: این نیروها، شبه‌نظامیان و سازمان‌ها برای چه می‌جنگند؟ از سوریه تا یمن و لیبیا، مصر و عراق؟ کی، کی را می‌کشد و چرا؟ بوضوح نیروهای کشورهای کفری؛ مثل: امریکا و هم‌پیمانانش و روسیه، به کشتن مسلمانان اهتمامی نکرده و به هرجایی که حمله می‌کنند، بدون کدام انسانیت و ملاحظه‌ اخلاقی در گسترش ویرانی و خرابی درنگ نمی‌کنند؛ اما چیزی‌که مبهم، ناعادلانه و نامفهوم است، خون‌ریزی‌های است که نیروهای مسلمان در یمن، عراق، سوریه، مصر و ترکیه به اجابت دستورات حکامی که در عوض هدایات باداران غربی استعمارگر خود انجام می‌دهند.

شبه‌نظامیان کُرد در سوریه و عراق برای تأسیس منطقه‌ سیاسی خود می‌جنگند، آرزوی تحمیل یک موجودیت مستقل ملی در نقشه‌ منطقه را دارند که توسط بریتانیای استعمارگر بالای خرابه‌های دولت خلافت رسم شده بود، و به خاطر این منظور نزدیکی با شیطان‌های  موجود چه انگلیس، امریکا و یا حتی دولت یهود باشد، برای شان پروایی نمی‌کند! اگرچه نیاکان شان صفحات قهرمانی را در شکست‌دادن حملات صلیبی به ثبت رساندند که با جوهر نور نوشته شده است. از سوی دیگر، اردوغان ادعا می‌کند که به منظور تأمین امنیت ملی ترکیه، نیروهای ترکی باید خون مسلمانان را در مناطق کُردنشین در شمال سوریه و عراق بریزد، با دانستن این‌که اجداد همین نیروهای بزرگ، پرچم جهاد را برای قرن‌ها به منظور بلند نگهداشتن کلمة‌الله حمل کردند، تا آن‌که دوبار شهر ویانا مرکز اتریش فعلی را محاصره کردند.

شبه‌نظامیان یمنی به هدف دستیابی و کنترول قدرت و دولت بدون توجه به حرمت خون مسلمانان با یکدیگر می‌جنگند. آنها توسط حکام شرور و جنایت‌کار در ایران و ائتلاف به اصطلاح عربی به رهبری آل سعود حمایت می‌شوند، هریک از آنها به آتش جنگ نفت می‌‌پاشند و حمایت بیشتری از ماشین‌های جنایت‎‌کار جنگی می‌نمایند، ماشین‌هایی که یمن خوشبخت را که رسول الله صلی‌الله علیه وسلم از مردم آن به عنوان مردم عاقل و با ایمان توصیف کرده است، به بستری از خرابی و ویرانی تبدیل کرده‎‌اند.

در مصر، حاکم جنایت‌کارش نه تنها به انداختن ده‌ها هزار مسلمان به زندان‌ها و شکنجه آنها بسنده نکرده، بلکه اردوی آن کشور را که اجداد شان موج وحشی تاتارها را در جنگ بزرگ عین جالوت در هم کوبیدند، به سمت عملیات کشتار و ویرانی در سینا فرستاده و به انجام تعهد به تأمین امنیت یهودیان و انجام هدایات واشنگتن، به جای آزادکردن سرزمین اسراء و معراج از بی‌حرمتی یهودیان، و پاک کردن سرزمین‌های اسلامی از نیروهای صلیبی که ترویج کننده فساد در آنها هستند، مصروف است.

در سوریه، ایران و متحدانش از شبه‌نظامیانی حمایت می‌کنند که در ریختن خون مسلمانان با نیروهای اشغالی روسیه در رقابت است، زیر نعره‌های دروغینی که امام حسین (رضی الله عنه) خود را از آنها جدا کرده است.

ای مسلمانان!

قادر مطلق الله سبحانه وتعالی، شما را به وحدت کلمه ملزم گردانیده و از نزاع نهی کرده است:

﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ

[الانفال: 46]

ترجمه: از الله و پیامبرش اطاعت کنید و با یکدیگر به نزاع برمخیزید که ناتوان شوید و مهابت و قوت شما برود.

 و از ریختن خون ناحق نهی کرده است، طوری‌که در حدیث صحیح آمده است:

«لا تَرْجِعُوا بَعْدِي كُفَّارًا يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقَابَ بَعْضٍ»

(وراه بخارى)

ترجمه: بعد از من كافر نشويد تا با جنگ وخونريزی گردن يكديگر را بزنید.

هم‎‌چنان او سبحانه وتعالی مسلمانان را از این‌که غیرمسلمانان را متحدان شان بگیرند و پیروزی آنها را جستجو کنند، منع کرده است،  چه رسد به این‌که در حمایت از آنان مسلمانان را بکشند. در حدیث صحیح آمده است که پیامبر صلی‌الله علیه وسلم با اشاره به خانه کعبه فرمودند:

«وَالّذِی نَفسُ مُحَمّد بِیَدِهِ، لَحُرمَةُ المُؤمِن اَعظَمُ عِندَاللهِ حُرمةُ مِنک»

ترجمه: قسم به ذاتی که نفس محمد در دست اوست، حرمت مؤمن در نزد الله بزرگ‌تر از تو است.

پس شما را چه شده است؟ چرا شما در مقابل حکامی که شب و روز آشکارا خیانت می‌کنند خاموش هستید، با کفار دوستی می‌کنند و در ریختن خون و ویرانی سرزمین مبالغه می‌کنند و مانع تطبیق قانون الله سبحانه وتعالی می‌شوند، درحالی‌که شریعت از شما می‌خواهد که جلو آنها را بگیرید و جنایات شان را پایان ببخشید.

مسوولیت اول از کسانی است که در قدرت هستند و شما را حمایت می‌کنند، کسانی‌که می‌توانند، آنها را از اشتباه باز دارند و سبب تغییر شان شوند، و بر علما است؛ وارثین پیامبر صلی الله علیه وسلم، گفتن سخن حق در مقابل این ظالمین که هیچ تعهد و عزتی برای مؤمنان در نزد شان محترم نیست.

الله سبحانه وتعالی ما را از گرفتار شدن به چیزی‌که بنی‌اسرائیل بدان گرفتار شد هشدار می‌دهد، قسمی‌که او سبحانه وتعالی آنها را تشبیه می‌کند به:

﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا

[جمعه:5]

ترجمه: مثَل کسانی که تورات به آنها داده شده و بدان عمل نمی‌کنند، مثَل آن خر است که کتاب‌هایی را حمل می‌کند.

بعد از این‌که آنها قانون او تعالی را رد کرده از تطبیق، توسل به آن و پخش آن قانون و رهنمایی هایش بازگشته و آن را پنهان کردند. بنابر این، او آنها را به خر تشبیه می‌کند که کتاب‌ها را حمل می‌کند؛ ولی از آن هیچ نفعی نمی‌برد. به خاطری‌که او از کتاب‌ها چیزی درک نمی‌کند و از این‌رو از ارشادات کدام فایده‌ای نمی‌برد. الله سبحانه‌و‌تعالی برای ما مثال آنهایی را می‌آورد که قبل از ما بودند تا ما توجه داشته باشیم و حمل کنیم چیزی را که الله سبحانه وتعالی برای مان آشکار کرده است، و چه چیزی را برای مان مرحمت کرده است. ما باید محتاط باشیم که به این اعمال خفت‌آور گرفتار نشویم و باید تکلیف خود را با بردباری در مقابل تمام محدودیت‌ها انجام دهیم، وگرنه آیات الله سبحانه وتعالی قادر مطلق و حکیم را تکذیب کرده‌ایم. بنابر این، او سبحانه وتعالی آیت را با این گفته نتیجه‌گیری می‌کند:

﴿بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ

[جمعة:5]

ترجمه: بد مثَلی است مثَل مردمی که آیات الله سبحانه وتعالی را دروغ می‌شمرند و الله ستمکاران را هدایت نمی‌کند.

پس به دعوت الله سبحانه وتعالی لبیک بگویید، زمانی‌که او شما را به احیایی مجدد خلافت دعوت می‌کند، ریسمان حکامی که با دشمنان الله، دین و مذهب یکجا شده‌اند را قطع کنید، و با کسانی‌که به دنبال زندگی اسلامی با تأسیس خلافت بر منهج نبوت هستند کار کنید:

﴿يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾

[أنفال:24]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، چون الله و پیامبرش شما را به چیزی فراخواندند که زندگی تان می‌بخشد، دعوت‌شان را اجابت کنید.

داکتر عثمان بخاش

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

شمارۀ ۱۶۶ جریدۀ "الرایه" به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره می‌خوانید:

  • سخن هفته: حزب‌التحریر یگانه راهنمای اصلی که تا به حال صداقتش را برای تمام امت اسلامی ثابت ساخته است؛ به شما هشدار می‎دهد که نباید در مقابل جنایات و خیانت‎های حکام  خاموشی اختیار کنید و هشدار می‎دهد که حکام نباید شما را با مکر و دروغ‎های شان پس از امروز فریب دهند. و بدانید که نتیجۀ این خاموشی با از دست دادن فلسطین، بلکه فراتر از فلسطین، متوقف نخواهد شد.

اصلاً دلیلی وجود ندارد؛ و یا حتی دلیلی به ظاهر اطاعت از دساتیر این حکام هرزه و خائنی که در از میان برداشتن یهودی‎های پلید و بازگرفتن سرزمین مقدس اسلامی(قدس شریف) موانع ایجاد می‎کنند، وجود ندارد. اطاعت از آن‎ها در این برهۀ اساس سبب خواری در دنیا و عذاب آخرت خواهد شد. سخنان برخی از همکاران شما که تنها از مقامات فاسد شان اطاعت می‎کنند سودی برای شما نمی‎رساند، به این دلیل که نتیجۀ این همه بیانیه‎های گمراه کننده و اغواء گرایانه، عواقب خطرناکی را به همراه خواهد داشت. زیرا الله سبحانه وتعالی می‎فرماید:

﴿وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا﴾

[احزاب: ٦٧]

ترجمه: و می‌گویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند!

  • سرمقاله: کنفرانس "یاری قدس"، توطئه علیه قدس است؛
  • هدف ترکیه از عملیات عفرین چیست؟
  • السیسی برای به عهده‌گرفتن دورۀ دوم ریاست جمهوری، آماده‌گی می‌گیرد و اگر پیروز گردد، دولت یهود بی‌نهایت خوشنود می‌گردد؛
  • دستگاه‌های امنیتی اردن یک تن از زنان آزادۀ اردنی را دست‌گیر نمود؛
  • چگونه تخریب سیستماتیک اقتصاد تونس بعد از اعتراضات اخیر به‌پایان رسیده است؟!
  • نقش و جنگ انگلیس در یمن!
  • آیا اردوغان از توطئه علیه اهل سوریه و انقلاب‌شان سیر نمی‌گردد؟!
  • پیروزی زنان یا گمراهی و تجارت با آنان؟
  • هر حاکم مطابق ایدیولوژی‌اش عمل می‌نماید؛ مگر ترامپ مطابق ایدیولوژی سرمایه‌داری!
  • اردوی ‌میانمار برای اولین بار به قتل مسلمانان روهینگیایی اعتراف نمود؛
  • حکام مسلمين عروسک‌های‌اند که کنترول آنان به دست غرب استعمارگر است؛
  • گذشت یک سال بر ریاست جمهوری ترامپ؛ آیا او موفق بوده است؟
  • حکام مسلمین اعتراضات رعیت شان در مقابل اعلامیه ترامپ را مهار نمودند.

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

http://www.hi.zat.one/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

فریبِ کنفرانس سوچی را نخورید!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

وزارت خارجۀ روسیه اعلام کرد بود که به‌تاریخ ۱۸ نومبر ۲۰۱۷م برای حل قضیۀ سوریه کنفرانسی در سوچی برگزار خواهد شد. گروه‏های مخالف سوریه و هم‌چنان دی‏مستورا از اشتراک درین کنفرانس اباء ورزیده بودند. مسکو مجبور گردید تا با دعودت ۳۳ طیف مختلف، تاریخ کنفرانس را به تأخیر اندازد. پس از اعلام، امریکا هشدارِ واضحی ارسال کرد که مسکو به تنهائی‌اش نمی‌تواند، اصلاحاتی را برای حل قضیۀ سوریه به‌میان آورد. زمانی‌که هشدار امریکا به روسیه رسید، در حاشیۀ کنفرانس اوپیک که به تارخی  ۱۱ نومبر ۲۰۱۷م در ویتنام برگزار گردید، لاوروف اظهار داشت که تاریخ برگزاری کنفراس برای مدت نامعلوم به تعویق افتید. از همین جهت، لاوروف و تیلرسون و در مصاحبۀ مشترک تأکید کردند که یگانه منبع اصلاحات بحران سیاسی سوریه بر اساس قطعنامۀ شورای امنیت و تصامیم کنفرانس ژینو بوده و روسیه به تنهائی‌اش نمی‌تواند بحران سوریه را حل سازد.

هدف از تشکیل کنفرانس این بود که پوتین در نظر دارد تا در انتخابات ۱۸ مارچ ۲۰۱۸م، خود را کاندید نماید و خواست تا با تشکیل این کنفرانس پیروزی خود را در قضیۀ سوریه به‌نمایش بگذارد؛ چون ازین ناحیه خیلی زیر سوال رفته است. به همین دلیل، پوتین در دیدارش با رئیس جمهوری ترکیه و ایران به تاریخ  ۲۲ نومبر ۲۰۱۷م بر سر مسئلۀ راه‌حل سیاسی قضیۀ سوریه توافق نمود؛ چنان‌چه ولادیمیر جباروف معاون اول کمیتۀ امور بین‌المللی اتحادیۀ روسیه، اعلام کرد که: «در کنفرانس سوچی بالای اختیارات ایالات متحده برای رسیدن به موقف واحد و مشخص پیرامون قضیۀ سوریه به توافق خواهیم رسید.» هم‌چنان مسکو با هماهنگی ایران و ترکیه بر پیروزی کنفرانس سوچی چراغ سبز نشان داد. در زمینه میخائیل بوگزانوف معاون وزیر خارجۀ روسیه به تاریخ ۲۳ دسمبر ۲۰۱۷م اظهارات داشت: «در کنگرۀ گفت‌وگوهای ملی سوریه که قرار است در اواخر ماه اکتوبر ۲۰۱۸م تشکیل گردد، ما شاهد تشکیل کمیتۀ قانون اساسی خواهیم بود.» سخنان وی اشاره‏ای به این است که تمام اساسات کنفرانس با مشورۀ ترکیه و ایران اجراء خواهد شد.

 به تاریخ ۲۷ دسمبر ۲۰۱۷م الکساندر لافرینگوف نماینده ویژۀ روسیه در امور سوریه اظهار داشت که راه‌حل سوریه به درازاکشیدن قضیه نبوده و لازم است تا به اسرع وقت کنگرۀ گفت‌وگوهای ملی سوریه در سوچی تشکیل گردد. این‌گونه موقف‏گیری‌ها نشان دهنده‌ای این موضوع است که پوتین می‌خواهد به اسرع وقت میوۀ مداخله سوریه را بچشد.

موقف گیری‏های روسیه ترامپ را مجبور ساخت تا اهداف اساسی خود را چنین واضح نماید: «این واشنگتن است که در امور سوریه تصمیم می‌گیرد؛ نه دیگران.» به همین هدف، ریکس‏تیلرسون وزیر خاجۀ امریکا به تاریخ ۱۱ جنوری ۲۰۱۸م در دانشگاه استانفورد طی سخنی اهداف کلی کشورش را در امور سوریه واضح ساخت؛ وی درین بیانیه‌ای تصمیم پنتاگون بر ساخت پایگاه نظامی ۳۰ هزار عسکری امریکا در منطقۀ کُرد‏نشین را اشاره داشت که به هدف جنگ با گروه داعش مستقر خواهند شد. (منبع: تلویزیون ميادين)

در حاشیۀ کنفرانس پاریس به تاریخ ۲۳ جنوری ۲۰۱۸م که در مورد استفاده سلاح‌های کیمیاوی در سوریه و محاسبۀ مرتکبین چنین عمل بحث صورت گرفت؛ امریکا، انگلیس، فرانسه، سعودی و اردن به نسخه‌ای که دو هفته قبل امریکا ترتیب داده بود، اقرار کردند. این نسخه در حاشیۀ نشست ویانا که به تاریخ ۲۵ جنوری ۲۰۱۸م عقد گردیده بود، برای اجراء به دی‌میستورا تقدیم گردید. این نسخه شامل راه‏های تشکیل حکومت انتقالی، پیش‌نویس قانون‌اساسی و تشکیل قانون انتخابات، صلاحیت‌های رئیس جمهور و صلاحیت‌های حکومت جدید و ضرورت ترمیم دستگاه امنیتی تحت نظارت سازمان ملل می‌باشد. به عبارت دیگر، امور سوریه زیر سرپرستی سازمان ملل به پیش می‌رود؛ هرگاه اندکی انتقادات نباشد، اعلان خواهد شد که مستقیماً سرپرسی سوریه را امریکا بدوش می‌گیرد. پس این‌گونه موقف‏گیری امریکا، آجندای پیروزی کنفرانس سوچی را تشکیل می‌دهد.

امریکا نخواست تا فضای پوتین را خراب سازد، بناءً اجازه داد تا کنفرانس سوچی برگزار گردد تا فضای طرف‌داران پوتین خوب‌تر گردد، و هم‌چنان پذیرفتند تا کنفرانس به حضور دی‌مستورا آغاز گردد، باوجودی‌که وی در اول جلسه حضور نداشت. به نقل از روزنامۀ شرق اوسط، در کنفرانس سوچی بالای "تشکیل کمیتۀ ساخت قانون اساسی، تشخیص منابع، برنامۀ عملی و چگونگی انتخاب اعضاء و تطبیق موارد کنفرانس ژینو زیر نظر سازمان ملل، بحث صورت گرفت. کنفرانس با صدور بیانیۀ عام و بی‌مفهوم به پاین رسید که در بیانیۀ پایانی آمده است: «با هم بر سر تشکیل کمیسیون قانون اساسی به توافق رسیده‌ایم که یک تیم به نمایندگی از دولت جمهوری عربی سوریه و یک تیم از نمایندگی از مخالف به هدف اصلاحات قانون اساسی و حل‌وفصل بحران سوریه، استناد بر اساس قطعنامۀ ۲۲۵۴ شورای امنیت زیر نظر سازمان ملل تشکیل گردد.»

بیانیۀ پایانی، قطعاً بالای نقش سازمان ملل، دولت سوریه، محاکمه و مجازات ناقضین حقوق‌بشر و استفاده‌کنندگان سلاح کیمیاوی و حضور نیروهای امنیتی بیگانه بر سرزمین سوریه، بحثی نکردند. آن‌چه درین کنفرانس جالب است، هیچ‌کس نمی‌داند که ۱۳۰۰ اشتراک کننده، چگونه بالای بیانیۀ پایانی بحث‌وگفتگو نمودند؛ چنان‌چه قبلاً بگدانوف معاون وزیر خارجۀ روسیه در ماه نومبر۲۰۱۷م پیش‏بینی کرده بود، که آن‌ها جزء امضاء این بیانیه، چیزی نکردند.

نمایش‏نامۀ بزدلانه‌ای را که مخالفان اجراء کردند، فقط به نسبت نبرافراشتن بیرق دولت سوریه در کنفرانس، از حضور در کنفرانس اباء ورزیده و صلاحیت نمایندگی خود را به ترکیه واگذار کردند. بدین‌گونه این مسئله را قضیۀ حیاتی سوریه قلم داد کرده تا جرائم خود را که در کنفرانس ژینو مرتکب شده اند، چشم‌پوشی نمایند؛ ولی بیانیۀ پایانی تمام دروغ و نفاق آن‌ها را چنین برملا ساخت، که ترکیه به نمایندگی از تیم مخالفان ۵۰ فرد را به حیث نمایندۀ کمیتۀ قانون اساسی چنین معرفی کرد: بر اساس بیانیۀ پایانی، گفتگوهای ملی سوریه در سوچی کمیتۀ قانون اساسی متشکل از ۱۵۰ تن خواهد بود که ۵۰ تن آن از تیم ترکیه و ثلث دیگر آن مربوط به تریبیون قاهره، مسکو و ریاض خواهد بود.

 آن‌چه در تاریخ بشریت واضح است، مناقشات سیاسی برعکس، پیروز را ناکام و ناکام را پیروز می‌سازد. مواد خطرناک در بیانیۀ پایانی کنفرانس سوچی، تأسیس کمیتۀ قانون اساسی است که شامل راه‌حل سیاسی بحران بوده؛ ولی درین راه‌حل برای سرنوشت خون‌های ریخته شده، مجروحینِ سلاح کیمیاوی و ده‏ها حملات هوائی که سلامت انسانی را به خطر انداخته اند، تذکری ندادند.

در اخیر، سوال اساسی این است: امت مسلمه چی وقت ارادۀ خودرا از چنگ نیروهای استعماری آزاد خواهند کرد؟ استعمارگرانی‌که همیشه در کمین اند تا ضرری بما برسانند و به کمک و یاری حکام سرزمین‌های اسلامی؛ مانند: ملاهای تهران، صاحبان "روز قدس"، حمل کننده‌گان سیرت ارطغرل در انقره و به کمکِ گروه‌های خودفروخته در مقابل دالر، تصامیم کنفرانس استانه را گاهی به وسیلۀ ترکیه و گاهی مستقم تطبیق دارند، به ضد امت مسلمه پلان طرح می‌کنند.

داكتر عثمان بخاش

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

برگرفته از جريدۀ الرایه

 

ادامه مطلب...

مرگ ۱۱ نظامی در سوات: نیرو‌های مسلح پاکستان، چوبسوخت برای جنگ‌های صلیبی به رهبری امریکا نیستند!

  • نشر شده در پاکستان

حمله بر ارتش پاکستان به هدف مجبور کردن آن‌ها برای ادامۀ جنگ صلیبی امریکا راهاندازی می‌شود

(ترجمه)

حزب التحریر-ولایه پاکستان حمله بر نظامیانی پاکستانی را در منطقۀ سوات به تاریخ ۳ فبروری ۲۰۱۸م شدیداً تقبیح می‌کند و از الله سبحانه وتعالی بهشت‌برین برای آن‌ها استدعاء دارد. حکام فعلی پاکستان اجازه به C.I.A، F.B.I و دیگر شبکه‌های نظامی شخصی داده، تا گشت‌وگزار آزادانه در جاهای بسیار اساس پاکستان کنند.

نظامیان ما از سرک عادی عبور نمی‌کردند که بر آن‌ها حمله صورت گرفت، بلکه آن‌ها در محوطۀ نظامی‌شان قرار داشتند. سؤال این‌جا‌ست، که چطور انتحار کننده توانست داخل مرکز نظامی شود؟

واقعیت امر اینست که امریکا در افغانستان با مقاومت شدید و تحقیرآمیزی مجاهدین افغان روبرو شده است و آن‌ها توان و جرئت مقاومت با مجاهدین را ندارند. بنابر این، امریکا می‌خواهد که ارتش پاکستان را مجبور کند تا بیشتر برای حفاظت ارتش‌اش در افغانستان، جنگ کنند. پس امریکا روش گذشته‌اش را احیاء کرده، حملۀ پنهانی بر ارتش پاکستان را بکار انداخته و مسؤولیت آن‌را گروپ‌های نام نهادی بر عهده می‌گیرند. امریکا تلاش دارد تا ارتش پاکستان را مجبور نماید که برای عملیات نظامی علیه مجاهدین، زیر نام مبارزه علیه دهشت‌افگنی، مبارزه نماید. بنابر این، ارتش پاکستان بر این جنگ ترغیب می‌گردد تا چوب‌سوخت برای جنگ‌ صلیبی به رهبری امریکا باشد.

برای افسران مخلص ارتش پاکستان لازم نیست که توسط این اقدام دیرینه‌ای امریکا فریب بخورند و قربانی ارتش بزدل امریکا در منطقه شوند. حضرت ابوهریره رضی الله تعالی عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می‌کند که فرمود:

«لاَ يُلْدَغُ الْمُؤْمِنُ مِنْ جُحْرٍ وَاحِدٍ مَرَّتَيْنِ»

ترجمه: مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود.

ای مسلمانان مخلص ارتش پاکستان! نباید از رهبران خائنی‌که در سطح رهبریِ‌تان قرار گرفته و از امریکای ظالم نمایندگی می‌کنند، اطاعت کنید. خون پاک شما باید دیگر برای جنگ صلیبی به رهبریی امریکا ریختانده نشود. برعلاوه، دلیل اصلیِ بی‌ثباتی و هرج‌و‌مرج در منطقه، موجودیت امریکا در منطقه است و تا آن‌که این "دجال" از این منطقه اخراج نگردد، ریختاندن خون‌ما در منطقه بی‌مورد ادامه خواهد داشت. فشار مجاهدین افغانستان، امریکا را به میز‌مذاکره کشانده است.

پس با ملاحظه کردن برادران‌تان، اگر مسیر تدارکات امریکا از طرف ادارۀ استخباراتی پاکستان مسدود می‌شد و حکام پاکستان مجاهدین افغانستان را همان‌گونه، که در زمان حملۀ شوروی بر افغانستان مورد حمایت خود قرار دادند، حمایت می‌کردند، امریکا با سرنوشت شوروی مواجه می‌شد و با بسیار ذلت از منطقه اخراج می‌گردید.

به هرصورت، حالات و اوضاع سیاسیِ فعلی و رهبران نظامی پاکستان، اجازۀ آن‌چه را که علیه امریکا لازم است، صورت گیرد، نمی‌دهند. در نتیجه این وظیفۀ مقدس ارتش پاکستان است که به حزب التحریر طلب نصرت دهد تا بتواند از این طریق به احیای خلافت راشده بر منهج نبوت دست یابد، که با انجام چنین کاری، خلافت اسلامی مسیر تدارکاتی امریکا و سفارت و قونسولگری‌های آن را مسدود خواهد کرد و استخبارات امریکا و دیگر کمپنی‌های نظامیِ شخصی و نظامیان ارتش پاکستان را که با امریکا همکاری داشته اند، اخراج خواهد کرد و به ارتش پاکستان دستور خواهد داد که به مجاهدین همکاری زیاد کنند. و باید این امر در اولویت کاری افسران نظامی پاکستان قرار داشته باشد، که با انجام این‌کار افتخار شکست دو ابر قدرت جهان را بدست خواهند آورد.

پس ای افسران مخلص و مسلمان پاکستان! برای رضای الله سبحانه وتعالی و کامیابی دنیا و آخرت، امت را از این بدبختی و بی‌ثباتی که قرار دارند، از طریق تطبیق اسلام، نجات دهید.

﴿وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُّؤْمِنِينَ﴾

[آل عمران: ۱۳۹]

ترجمه: (از جهاد در راه الله سبحانه وتعالی به سبب آنچه بر سرتان میآيد) سست و زبون نشويد و(برای كشته‌گانتان) غمگين و افسرده نگرديد، و شما(با تأييدات الهی و قوّۀ ايمان راستين و نيروی حقیقی كه از آن دفاع می‌كنيد) برتر(از ديگران) هستيد(و پيروزی و بهروزی از آن شما است) اگر به راستی مؤمن باشيد(و بر ايمان دوام داشته باشيد).

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

ریش و نقاب؛ خطری برای آزادی!

(ترجمه)

خبر:

روز سه شنبه ۶ فبروری ۲۰۱۸م دولت دنمارک طرح پیشنهادی به اصطلاح، ممنوع قرار دادن بُرقَع را که از چندی بدین‌سو آن‌ها منتظر آن بودند، مطرح کرد. بخاطر چشم‌پوشی از قانون اساسی، این طرح تحریم بُرقَع هم‌چنان انواع دیگر پوشش صورت؛ مانند: ریش‌ماندن را نیز ممنوع می‌سازد. افرادی‌که نقاب بپوشند ۱۰هزار کرون دنمارکی، معادل ۱۵۰۰ یورو، جریمۀ نقدی می‌شوند.

تبصره:

در ذیل بخش‌های از مصاحبه با وزیر عدلیۀ دنمارک تذکر یافته و ما آن را طوری‌که است برای‌تان منعکس می‌سازیم؛ چون منافقت در بعضی موارد نیازی به توضیح ندارد.

پرسش: در یک حزب برژوازی که دوست­دار آزادی بوده، چطور ممکن است شما اجازه نمی‌دهید تا مردم مطابق میل خود لباس بپوشند؟

پاسخ: در عین زمان، که ما دوست‌دار آزادی هستیم، ما آزادی را برای همه مردم می‌خواهیم؛ روی این ملحوظ، ما بعضی از ارزش‌هایی داریم که ما را با هم متحد می‌سازد، و آن به این معنی نیست که شما بتوانید پوشیده گشت‌وگذار کنید؛ زیرا آن‌ها بخش از جامعۀ ما نیستند.

پرسش: چرا این قانون را چیزی‌که هست نمی‌نامید، یعنی ممنوعیت بُرقَع؟!

پاسخ: این قانون کسانی را که بُرقَع و نقاب می‌پوشند، هدف قرار می‌دهد. به همین شکل، کسانی را که ماسک(اسکی) می‌پوشند، نیز هدف قرار می‌دهد.

پرسش: آیا این به معنی آن است که هدف اساسی آن افرادِ با پوشش دینی، که شما نمی‌پسندید، هستند؟

پاسخ: حالا قضیه این است که مطابق به قانون اساسی شما نمی‌توانید پیشنهاد کنید. حال ما پیشنهادی را مطرح می‌کنیم که فقط شامل این عده از افراد نمی‌باشد.

پرسش: پس شما قانون اساسی را تغییر دادید تا به هدف‌تان برسید؟

پاسخ: ما می‌خواهیم تا همه بتوانیم به طرف یک‌دیگر نگاه کنیم، چشمان و حالت چهره‌های یک‌دیگر را در این جامعه ببینیم. پس این قانون برای تمام ما است تا در جامعه بُرقَع، نقاب و ماسک نپوشیم.

پرسش: آیا این چشم‌پوشی از قانون اساسی نیست، بخاطری‌که چیزی را که شما نمی‌خواستید، اجازه نمی‌داد؟

پاسخ: این یک اقدام برای ممنوعیت کسانی است که با چهره‌های پوشیده گشت‌وگذار می‌کنند.

پرسش: شما فکر می‌کنید، چه تعداد از زنان امروز بُرقَع و نقاب می‌پوشند، و بخاطر این اقدام شما این پوشش‌شان را دور خواهند کرد؟

پاسخ: نمی‌دانم؛ ولی باید گفت: هیچ تفاوت نباید باشد؛ چون قانون، قانون است و باید رعایت شود.

پرسش: آیا شما فکر می‌کنید کسانی‌که بُرقَع و نقاب می‌پوشند، اندک هستند؟

پاسخ: نمی‌دانم چه تعداد از مردم بُرقَع می‌پوشند، اما من فکر می‌کنم تعدادشان زیاد نیست.

پرسش: اگر کسانی‌که بُرقَع می‌پوشند، تعدادشان زیاد نسیت، پس آیا این فقط یک قانون سمبولیک نیست؟

پاسخ: برای من این یک پالیسی با ارزش است. آیا این یک پالسی سمبولیک هم است؟ بلی، سمبول‌ها در یک جامعه بسیار مهم اند.

نویسنده: جونزکاک

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

حکام پاکستان در ظاهر با امریکا اختلاف می‌ورزند؛ اما خاموشانه به خاطر نجات استراتیژی نظامی امریکا از ناکامی، تلاش می‌کنند

(ترجمه)

حکام پاکستان با وجود سخنان ضد امریکایی شان مبنی بر متوقف شدن کمک‌های مؤقتی نظامی ترامپ، خاموشانه با ادارۀ ترامپ همکاری می‌کنند تا نظامیان امریکایی را از یک شکست قریب الوقوع در افغانستان نجات دهند. جیمز ماتیس، وزیر دفاع امریکا، تأیید کرد که ایالات متحده با حکام پاکستان روابط مستقیم و ناگسستنی دارد. در تاریخ ۵ جنوری ۲۰۱۸م طی یک نشست مطبوعاتی، هنگامی‌که وزیر خارجه پاکستان ادعا کرد که هیچ رابطه‌ای میان امریکا و پاکستان وجود ندارد، جمیز ماتیس تأیید کرد که ارتباط ما به خاطر تحقق نیاز‌های مان با پاکستان ادامه دارد.

 جیمز ماتیس گفت: «جنرال جوزف واتل با جنرال بجوا، رئیس ستاد ارتش پاکستان روابط تیلیفونی دارد. و ما بخاطر تحقق منافع خود به رابطۀ خود ادامه خواهیم داد.» هنگامی‌که از وی پرسیده شد که آیا در مورد کاهش خط سیر حیاتی برای نیرو‌های امریکایی نگران هستید که از طریق پاکستان سر و سامان داده می‌شود؟ با اطمینان کامل در پاسخ گفت: «قطعاً که ما نگران این امر نیستیم.»

با توجه به هماهنگی سری میان ادارۀ ترامپ و حکام پاکستان؛ هردو تلاش دارند تا طالبان افغان را به روی میز مذاکره بکشانند. در واقع، ادارۀ ترامپ ناگزیر است تا قرارداد امنیتی را روی کار گیرد که بتواند از این طریق نیروهایش را در افغانستان بطور دائمی مستقر کند، در غیر آن مکلف است تا مانند امپراتوری انگلیس و شوروی سابق به طور کامل عقب نشینی کند.

ای مسلمانان پاکستان!

حکام پاکستان با نکوهش و تقبیح ایالات متحده ما را فریب می‌دهند؛ در حالی‌که بی‌مهابا به کمک نیرو‌های مفسد ایالات متحده که نزدیک است کاخ حاکمیت‌شان از هم‌ فرو ریزد، می‌پردازند.

حکام پاکستان با این اقدامات به ظاهر امریکایی ستیز شان، می‌خواهند خشم مسلمین را فرو نشانند؛ در حالی‌که با دقت تمام در صدد هماهنگ کردن استراتیژی‌های نظامی برای نجات نیرو‌های بزدل ایالات متحده اند که اصلاً هیچ نوع سلاحی آن‌ها را تهدید نمی‌کند. آن‌ها کسانی‌اند که می‌خواهند تا ما را با راه اندازی بازی‌های نجوا کننده‌ای "پی‌هم" فریب ‌دهند؛ در حالی‌که به طور جدی خط سیری را که برای نیرو‌های اشغالگر امریکایی از اهمیتی خاصی برخوردار است، تأمین می‌کنند. آن‌ها به عوض تبر زدن به ریشۀ حضور امریکا، بی‌باکانه برای تقویت حضور آن تلاش می‌کنند. آن‌ها با وجود این همه ویرانی‌ها و بدبختی‌هایی که از نتیجۀ حضور امریکا، پاکستان با آن مواجه شده است و در آینده نیز مواجه خواهد شد، به خیانت و جنایت شان علیه مردم این سرزمین ادامه می‌دهند.

حکام خائن پاکستان هم‌چو دشمنی که جز تقاضای خیانت از آن برنمی‌آید؛ برای ما خیانت نموده و چی جنایاتی که در حق ما روا داشته و به شکل بی‌رحمانه‌ای ما را مورد اهانت و ضرب و شتم قرار می‌دهند. این حاکمان کسانی اند؛ که با موضع‌گیری‌های به ظاهر دشمن و قطع روابط مقطعی شان با امریکا جز ما را نمی‌فریبند؛ در حالی‌که الله سبحانه وتعالی در این خصوص هشدار می‌دهد:

﴿يخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُون﴾

]بقره: ۹[

ترجمه: آن‌ها(فکر می‌کنند که) فریب می‌دهند الله(سبحانه و تعالی) و مؤمنان را؛ در حالی‌که نمی‌فریبند مگر نفس‌های خویش را و دقت نمی‌کنند.

این حاکمان کسانی اند که با دشمنان ما کاملاً هم‌پیمان بوده و یک بار دیگر تلاش دارند تا به این پیمان‌شان بیفزایند؛ در حالی‌که الله سبحانه وتعالی هشدار می‌دهد:

﴿سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ﴾

[انعام: ١٢٤]

ترجمه: بزودی کسانی‌که مرتکب گناه شدند، (و مردم را از راه حق منحرف ساختند،) در مقابل مکر(و فریب و نیرنگی) که می‌کردند، گرفتار حقارت در پیشگاه الله(سبحانه و تعالی)، و عذاب شدید خواهند شد.

این حاکمان کسانی اند که از دوستی و هم‌پیمانی با کفار و دشمنانی که اهانت بر دین ما روا می‌دارند، دست بردار نیستند؛ دشمنانی که با ما مسلمانان در هر کجا در پیکار اند و به کسانی‌ دیگری که در مقابل ما مسلمانان می‌جنگند یاری می‌کنند؛ در حالی‌که الله سبحانه وتعالی می‌‌فرماید:

﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَىٰ إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ ۚ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾

[ممتحنه: ٩]

ترجمه: الله(سبحانه و تعالی) تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه‌های‌تان بیرون راندند یا به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطۀ دوستی داشته باشد، بی‌گمان ظالم و ستمگر است!

آنان(کفار) مدعی اند که برای ما صلح و ثبات می‌آورند؛ در حالی‌که دوستی و هم‌پیمانی با آن‌ها مسیری است که نتیجۀ آن به فقر و نابودی‌ منتهی می‌شود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿ مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا ۖ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ ۖ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ

[عنکبوت: ٤١]

ترجمه: مثال کسانی‌که غیر از الله(سبحانه و تعالی) را اولیای خود برگزیدند، مانند عنکبوتی است که خانه‌ای برای خود انتخاب کرده؛ در حالی‌که سست‌ترین خانه‌ها خانۀ عنکبوت است، اگر می‌دانستند!

ای مسلمانان پاکستان!

بیائید آن‌ها را ترک کنیم، همان گونه‌ای که ما را ترک نمودند و برای از میان برداشتن(حاکمیت) آن‌ها با شباب حزب‌التحریر یک‌جا شوید.

بگذارید حاکمیت(طاغوتی) آنان را با خلافت راشدۀ ثانی عوض کنیم که حاکمیت اسلام در آن نهفته است و از سوی دیگر عزت دنیا و اجر آخرت را برای ما به ارمغان می‌آورد. حقیقتاً که خلافت بر منهج نبوت تضمین کنندۀ مبدأ قوت مسلمین است. قدرتی است که به حضور امریکا پایان داده و آنان را از دیار مسلمین با ذلت و رسوایی بیرون خواهد کرد. قدرتی است که دروازۀ سفارت امریکا را بسته خواهد کرد و از سوی دیگر، کمک‌های نظامی امریکا را متوقف نموده و خط سیر نیرو‌های امریکایی را از میان برداشته و اطلاعات خصوصی و نظامی "ریموند دیوید" را از بلاد اسلامی بیرون خواهد کرد.  قدرتی است که منابع بسیاری را در خدمت اسلام و مسلمین قرار خواهد داد. و در نهایت خلافت یگانه قدرتی‌ست که تلاش می‌کند تا تمام قدرت‌های پارچه پارچه فعلی مسلمانان را به یک قدرت بزرگ جهانی متحد نماید. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا﴾

 [نساء: ١٣٩]

ترجمه: آنانی‌که کافران را به جای مؤمنان، دوست خود انتخاب می‌کنند. آیا عزّت و آبرو نزد آنان می‌جویند؟ یا این‌که همه عزّت‌ها از آن الله سبحانه وتعالی است؟!

ای نیروهای مسلح مسلمان پاکستان!

این حکام خائن برای بیشتر نزدیک شدن شان به کفار، مرز تمام محدودیت‌ها را شکسته و در حال حاضر با آنان در حال تعامل اند. آن‌ها کسانی اند که شما را به دشمن دین و عقیدۀ تان می‌فروشند و بخاطر تقویت پیمان شان با کفار عزت تان را زیر پا گذاشته و خون‌های تان را می‌ریزانند؛ طوری‌که شما نتوانید در مقابل آنان چیزی از خود نشان دهید، و آن‌هان این کار را خواهند کرد. با وجودی‌که از نتیجۀ دوستی و هم‌پیمانی شان به امریکا جز نابودی چیزی دیگری بر جای نمانده است، ولی آن‌ها این کار را خواهند کرد. حتی با وجودی‌که این جنگ، قطعاً جنگ امت مسلمه نبوده؛ بلکه جنگ امریکا‌ست، ولی آن‌ها به نیابت از این اشغالگر این جنگ را به پیش خواهند برد. دشمن(امریکا) در مقابل نیرو‌های مسلح مسلمان محلی کوتاه آمده است و حال آن‌که از آن‌ها به شدت نگران است؛ بنابر این، هرگز فرصتی ندارد تا علیه شما قرار گیرد. پس وقت آن است که به خود بیایید، دیگر محافظه کاری بس است!

 بدانید، نیرویی را که الله سبحانه وتعالی برای شما ارزانی داشته است، می‌توانید توسط آن هر نوع تهدیدی را که متوجه پاکستان است به وجه احسن آن خالصانه دور سازید. آن‌چه که از شما تقاضا می‌شود، اینست که هر نوع اقدام و برنامه‌ریزی تان را برای رضای الله سبحانه وتعالی جهت دهید و بر شماست که به حزب‌التحریر(یگانه حزب آگاه و مخلص) نصرت دهید تا بتواند از این طریق خلافت بر منهج نبوت را تأسیس نماید.

اکنون فرصت آن است که با کاروان مخلص حزب‌التحریر یک‌جا شوید، و برادران تان(انصار) را که در راستای تأسیس دولت اسلامی در مدینه تلاش همه جانبه نمودند، به یاد آورید و آنان را الگوی خویش قرار دهید. ای برادران آگاه باشید، در اسلام کسانی‌که رسول الله ﷺ را حمایت مادی نمودند و نصرت دادند، مانند سعد بن معاذ رضی الله عنه هنگامی‌که او به درجۀ شهادت نایل آمد و مادرش در سودگ او گریان می‌کرد، رسول الله ﷺ به او فرمود:

«لِيَرْقَأْ - لينقطع - دَمْعُكِ وَيَذْهَبْ حُزْنُكِ لِأَنَّ ابْنَكِ أَوَّلُ مَنْ ضَحِكَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَاهْتَزَّ لَهُ الْعَرْشُ.»

ترجمه: اشک‌هایت می‌بایست خشک و غمت پایان یابد؛ زیرا فرزندت نخستین کسی است که الله(سبحانه و تعالی) برایش شادمان گردیده و عرش آن به لرزه آمده است.

ای برادران! آیا وقت آن نیست که به پاخیزید و در راستای احیای خلافت اسلامی با ما همنوا شوید؟

حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

تعهدات سال دوم ریاست جمهوری ترامپ: جنگ¬های تجارتی، رقابت تسلیحات هسته¬ای و تهاجم بیرونی!

(ترجمه)

خبر:

دونالد­ترامپ رئیس جمهور امریکا در ­سخنرانی سالانۀ خود به اصلاحات معاملات بدی تجارتی وعده داده شده، که باعث بالا رفتن چشم‌انداز پالسی‌های محافظه­کارانه در میان همه متحدانش می‌گردد، اشاره نمود. او هم‌چنین تعهد نمود که تسلیحات جنگی هسته‌ای امریکا را ارتقاء دهد و به "ماتیس" دستور داد که زندان گوانتانامو را باز نگه دارد. با این حال، ترامپ بخش زیادی از سخنرانی‌اش را با مطرح ساختن کوریای شمالی منحیث یک دولت دشمن و خطرناک اختصاص داد.

تبصره:

ترامپ پس از یک سال، موضع خود را در قبال معاملات تجاری بین­المللی و مبارزات سیاست خارجی در خارج از کشور بسیار اندک تغییر داده است. ترامپ تنها چند روز قبل در "داووس" به مخاطبان هیجان زدۀ خود گفت: «دروازه‌های امریکا به روی تجارت باز است.» و در عین حال، در مورد معاملات غیرعادلانه نیز هشدار داد. امریکا قبلآً تعرفه‌ها را بر چین، کوریای جنوبی، مکزیک و­کانادا اعمال کرده است و حال اتحادیۀ اروپا را نیز بر اعمال چنین تعرفه‌ها تهدید می­کند. اتحادیۀ اروپا نیز وعده داده است­، در صورتی‌که ترامپ به این تهدید­ها جامۀ عمل بپوشاند، بر­کالا­های امریکایی نیز تعرفه­های گمرکی باالمثل را اعمال می­کند.

فلهذا این یک امر تصادفی نیست­که موضع سخت ترامپ با افزایش هزینه­های وارداتی، کسر تجاری ناخالص و یک سیاست عمدی برای حفظ ضعف دالر شکل می‌گیرد؛ بل این موقف‌گیری برای افزایش صادرات امریکا به خارج از کشور در نظر گرفته شده است. پالسی تجاری ترامپ با جهان کاملاً واضح می‌باشد و شرکت‌های خارجی می‌توانند در امریکا سرمایه‌گذاری کنند؛ اما واردات کالا‌های خارجی به امریکا، تحت فشار تعرفه قرار خواهند گرفت.

این‌که امریکا از قدرت هسته‌ای دشمنان خود مانند روسیه ناراضی است، اما ترامپ قول داد تا قدرت استراتیژیک امریکا را ارتقاء دهد. اخیراً برتری امریکا در سلاح­های متعارف همراه با سیستم دفاعی موشکی بالستیک، تعادل را در اختیار امریکا در برابر نیروگاه‌های هسته­ای روسیه و چین قرار داده است. با این حال، گزارش‌های اخیر در مورد یک دستگاه هسته‌ای مخفی روسی به نام "روز قیامت" خبرساز شده است، که دریاها را به طور مخفیانه می‌پیماید، شناسایی و ردیابی آن ناممکن بوده و می‌تواند سیستم دفاعی موشکی امریکا را مختل سازد. این عدم توازن و نابرابری، یک رقابت دیوانه‌وار دیگر را برای ایجاد بیشتر تسلیحات هسته‌ای تحریک می‌کند که بیشتر از حالات و اوضاع متصور می‌باشد.

لحن جنگجویانۀ ترامپ در مقابل کوریای شمالی، موقف احمقانۀ جورج بوش در مقابل عراق قبل از اشغال آن در سال ۲۰۰۳م را به یاد می‌آورد. افزایش شدید ایجاد سخت‌افزار نظامی امریکا در آسیا، اقیانوس آرام و تلاش‌های بی‌رحمانه‌ای کوریای شمالی برای آزمایش صبر متحدان امریکا، ممکن است جنگ دیگری را به بار آورد. هم‌چنین خطر جدی وجود دارد که چنین جنگی بتواند به سرعت به جنگ بزرگ تبدیل شود و امریکا به کوریای شمالی حمله کند. طوری‌که دولت ترامپ در تلاش برای تقویت امپریالیزم امریکا در سرتاسر جهان به سمت جلو در حرکت است، در حال حاضر جهان اسلام که قربانی استعمار امریکایی می‌باشد، بازهم قادر به ارائۀ دیدگاه جایگزین جهانی نیست.

در نتیجه باید گفت که تحت سایۀ خلافت تجارت بر مبنای عدالت و عمل باالمثل بوده و در اصل تعرفۀ گمرکی بر کالاهای تجارتی ممنوع می‌باشد؛ اما در صورتی‌که کشور صادر کننده بر کالا­های وارداتی دولت اسلامی مالیات وضع کند، خلافت نیز این حق را دارد تا با آن کشور عمل باالمثل را انجام دهد. در موارد تسلیحات هسته‌ای بر دولت اسلامی واجب است تا از تسلیحات هسته‌ای برای خلع سلاح‌های جهانی استفاده کند تا بدین ترتیب به جهانی عاری از تسلیحات هسته­ای دست یابیم. ان‌شاءالله دولت اسلامی عنقریت روی صحنه قرار خواهد گرفت، تا جهان را از پالیسی‌ها و شیوه‌های فاجعه­بار قدرت‌های بزرگ آزاد سازد.

نویسنده: عبدالمجید بهاتی

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

پروفیسور یهودی: اسلام‌گرایان سرنوشت جهان‌را در چند دهۀ آینده رقم خواهند زد!

"تزیپی سیفر" پروفیسور مشهور یهودی در کانال ۱۲ یهودی به‌تاریخ ۲۶ جنوری سال جاری میلادی اظهار داشته است که: «موج تحولات در جهان عرب منجر به ظهور دولت قوی اسلام‌گرایان خواهد شد که کشورهای موجود به سبب ناتوانی در مدیریت و تنظیم امور، تحت قیادت آن قرار خواهند گرفت. این کشورها تحت نام پدیدۀ غیرمجاز (اسلام‌گرایی) متحد خواهند شد. هم‌چنان این انسجام و وحدت، هستۀ امپراتوری اسلامی را ایجاد خواهد کرد.» با آن‌که اسلام دارای نظام امپراتوری نه؛ بلکه خلافت راشده می‌باشد.

این پروفیسور یهودی، دولت یهود و غرب را از روش اتخاذ شده: شکست تنظیم‌الدوله(داعش) هشدار داده و اشاره می‌نماید که موج تحولات آیندۀ جهان اسلام سبب قوت گرفتن مسلمانان و تمام جریان‌های اسلامی خواهد گردید، که برای معالجه و رسیدن به آن عملاً کار و فعالیت می‌نمایند. او هم‌چنان تأکید کرد که: «مهم‌ترین منبع قوت در عقب تحقق این سناریو، عزم راسخ اسلام‌گرایان در راستای رسیدن به اهداف‌شان است که این امر سبب خواهد شد تا امریکا از اریکۀ قدرت اول جهان به زیر کشیده شده و تنها منحیث یک کشور باقی خواهد ماند.» دلیل این مصمم بودن مسلمان‌ها و عزم متین‌شان، حزب التحریر است که از ده‌هاسال بدین‌سو، علی‌رغم فشارها و زجرهایی‌که متوجه جوانان آن است، با آن‌هم در سراسر جهان فعالیت و مبارزۀ سیاسی می‌کنند.

در ادامه او خاطرنشان ساخت:«پس از پایان جنگ جهانی دوم، راه برای ظهور دوبارۀ امپراتوری اسلامی باز شده است و این تنها امریکا است که منحیث سیاست خارجی در تمام کشورها نقش بازی می‌کند. پس باید مجدانه از اشتباه‌هات جلوگیری صورت گیرد.» وی هم‌چنان افزود:«خلافت اسلامی هیچ‌گونه تفاوتی از جمله رنگ، نژاد و تعصب را در میان مردم نمی‌خواهد، به‌ویژه پس از آن‌که جورج دبلیوبوش این سخن را به زبان آورد:«هدف اسلام‎‌گراها ایجاد امپراتوریست که وسعت آن از اسپانیا تا اندویزیا را در بر خواهد گرفت.» با توجه به آن‌که اسرائیل  قادر به تأثیرگذاری بر تحولات جهان عرب و اسلام نیست، بر ناتوانی در نفوذ به نگرش امریکا، به ویژه در مورد الگوهای سیاست خارجی واشنگتن و پذیرش گرایش‌های انزواگرایی، باید منافع خود را بر اساس واقعیت و رسیدن به مصالحه با اسلام‌گرایان برای نجات از مرگ ترسیم کنیم. باید گفت که امریکا در تقلا بسر برده و نشانه‌های از افت‌وخیز امریکا در حال ظاهر شدن است. بنابرین، یهودیان نمی‌توانند بدون طناب با مردم زندگی کنند و لو که بزرگترین زرادخانۀ نظامی را داشته باشند. نباید این طناب قطع گردد، زیرا وحشت در قلب‌های‌شان داخل و سراسر وجود شان را پر می‌کند.»

هم‌چنان او دولت یهود را از بهر "سرعت‌ بخشیدن روند گفت‌وگوها با اسلام‌گرایان و بی‌اعتنایی به محمود عباس توصیه نموده و می‌افزاید: «امیدواریم اقصی با موجودیت اسرائیل سبب شود تا امپراتوری اسلامی بقای استقلال یهودیان را در منطقه بپذیرد.» به همین ترتیب او می‌دارد:«اسلام‌گرایان سرنوشت جهان را در چند دهۀ آینده رقم خواهند زد و تصمیم خواهند گرفت که چه اتفاق خواهد افتاد.» این پروفیسور یهودی چشم‌انداز خود را مبنی بر واقعیت پیش‌بینی کرده و این چنین می‌افزاید: «شعلۀ انقلاب مسلمان‌ها پیوسته ادامه خواهد داشت که در رأس همۀ آن‎ها مخلصین حزب التحریر با تعهد و عزم راسخ قرار دارد.»

با این حساب، آیات قرآن‌کریم و احادیث شریف قاطعانه بیان می‌دارد که دولت یهود و قوت‌های کفری، به‌خصوص امریکا ساقط خواهد شد و اسلام بار دیگر در قالب خلافت راشده بر منهج نبوت سرنوشت جهان را رقم خواهد زد که با تأسیس آن، خیر و عدالت در سراسر جهان سرازیر شده و ظلم و بدبختی به یاری الله سبحانه وتعالی نابود خواهند شد.

 

عثمان طه

ادامه مطلب...

استیناف خواهی حزب‌التحریر مسترد گردید؛ تصمیمی که قبل از قبل پیش بینی می‌شد!

(ترجمه)

محکمۀ استیناف مالیزیا به‌تاریخ ۳۰ جنوری سال ۲۰۱۸م، درخواست استیناف خواهی حزب‌التحریر-مالیزیا را به منظور ثبت این حزب به ارزش ۱۰ هزار رنگیت(واحد پولی مالیزیا)، رد کرد. با این وجود، هیئت متشکل از سه قاضی مؤظف که این تصمیم را به تصویب رساندند، دلایل تصمیم شان را مبنی بر رد این امر بعدتر  اظهار خواهند کرد. رد درخواست استیناف خواهی این حزب پس از آن صورت گرفت که  دادگاه عالی به‌تاریخ ۶ جون ۲۰۱۷م، درخواست تجدید نظر قضایی را رد کرده بود که علیه وزیر داخلۀ این سرزمین صادر شده بود، و ارزش آن نیز به مبلغ ۱۰ هزار رنگیت بود.             

این‌که دادگاه عالی درخواست ما را بنابر دلایل نامعقول رد کرد، تصمیم محکمۀ استیناف قبل از قبل معلوم بود. چگونه ممکن است که قضات مؤظف تصمیم دادگاه عالی را نادیده بگیرد؛ درحالی‌که ثبت حزب‌التحریر-مالیزیا از طرف وزیر داخله در رابطه به بحث فتواء که در آن زمان رسمی هم نشده بود، نیز مسترد گردیده بود. پس منطق این موضوع کجاست؟ از زاویۀ دیگر، این هم دور از حقیقت است که وزیر داخله، دلیل سرکشی از ثبت کردن حزب‌التحریر را فتوای افتراء آمیز می‌داند. کجاست عقلانیت و مسلکی بودن وزیر داخله که تصمیمی را بدو ن شرح(تبیین) حقایق اتخاذ می‌کند؟!

آن‌ها مدعی اند که شدیداً از قانون فدرال، اساسات عدالت و حقوق بشر را پاسداری می‌کنند، مگر زمانی‌که بحث روی حزب‌التحریر مطرح می‌شود، تمامی این اصول را کنار می‌گذارند. زمانی‌که بحث روی حزب‌التحریر مطرح می‌شود، از اساسات قانون که همانا هر فرد را در ساختن یک اجتماع و تمثیل آزادانۀ عقاید اش آزاد می‌گذارد، چشم‌پوشی می‌کنند. زمانی بحث روی حزب‌التحریر مطرح می‌شود، به شروط مساوات و منع تبعیض برعلیه شهروندان، خود را مکلف نمی‌دانند. زمانی بحث روی حزب‌التحریر مطرح می‌شود، تمامی استدلال‌های حقوق بشری و مقررات عدلی را که ادعای رشد آن را دارند، به زباله‌دانی می‌اندازند. آن‌ها با احزاب سوسیالیستی، کفری، سیکولریستی و آزادگرا بسیار به نرمی و ملایمت رفتار می‌کنند، مگر در مقابل حزب‌التحریر که بخاطر اسلام کار می‌کند، موقف بسیار تند دارند. آن‌ها در این‌جا و آن‌جا از اسلام صحبت می‌کنند، مگر زمانی بحث روی حزب‌التحریر مطرح شود، اتهامات بسیار جدیی را برعلیه این حزب، که گویا یک سازمان انحرافی‌ست، مطر ح می‌کنند!

به هرحال، این تصامیم بیگانه به نظر نمی‌رسد. افکار سیکولریستی آن‌ها و نظامی که تطبیق می‌کنند، عداوت شان را نسبت به اسلام واقعی نشان می‌دهد. چیزی را که آن‌ها نمی‌دانند و تا هنوز درک نکرده‌اند، اینست، دعوت حزب‌التحریر که به خاطر از سرگرفتن زنده‌گی اسلامی با تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت به پیش برده می‌شود، نه توسط آن‌ها و نه هم توسط هیچ کسی دیگری متوقف خواهد شد. خلافت راشدۀ ثانی که بزودی تأسیس خواهد شد، وعدۀ رسول الله ﷺ است. آن‌ها قسمی برخورد می‌کنند؛ گویی که نصیحت‌های قرآن را که می‌گوید حق متوقف ناشدنی است و سر انجام باطل را نابود و شکست خواهد داد، فراموش کرده‌اند. آیا آن‌ها نمی‌دانند که محدودۀ زمانی شان در این دنیا بسیار طویل نیست، در حقیقت بسیار کوتاه بوده و اگر متوجۀ خود نشوند، به عذاب دردناکی در آخرت بخاطر گناهی که از بدنام ساختن و تحریم کردن حاملین دعوت در این جهان نصیب شده‌اند، دچار می‌شوند. از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که آن‌ها را فرصت توبه داده و هدایت‌شان کند.

عبدالحکیم عثمان

سخنگوی حزب‌التحریر-مالیزیا

دفتر مطبوعاتی ولایه مالیزیا

ادامه مطلب...

"اصلاحات" امریکایی در اردو و تغییر ساختار قدرت در افغانستان

  • نشر شده در سیاسی

رئیس جمهور افغانستان به تازگی فرمان تقاعد ۱۶۴ جنرال اردو را امضاء نموده است. قابل یادآوریست تا دو سال آینده دو هزار جنرال و افسر که هفتاد در‌صد از اراکین بلند رتبۀ اردوی افغانستان را تشکیل می‌دهند به تقاعد سوق می‌گردند، و هزارها افسر دیگر نیز درین پروسه از دید سلسله مراتب اداری و نظامی متاثر می‌شوند. 

نیروهای امنیتی افغانستان در جریان اشغال اتحاد جماهیر شوروی با اندکی از بقایای انگلیس و امریکا بکُلی از شاگردان بی‌تجربۀ کمونیزم تشکیل گردیده بودند، اما بعد از شکست و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تاسیس دولت مجاهدین تعداد زیادی از عناصر مسلمان و جهادی شامل نیروهای امنیتی گردیدند. قابل یادآوریست که در جریان جنگ داخلی و دورۀ طالبان بنا بر مجبوریت دولت‌داران آن‌زمان تعدادی از کمونیستان اسبق دوباره شامل صفوف نیروهای افغان گردیدند.

در سال 2001م بعد از اشغال افغانستان توسط نیروهای امریکایی و ناتو بیشترین اراکین نیروهای نظامی را آنعده از مجاهدین و کمونیستان اسبق تشکیل می‌دادند که با امریکایی‌ها منحیث نیروی زمینی در جنگ علیه طالبان همکاری نموده بودند. هرچند در همان سال‌های آغازین امریکایی‌ها اردوی قبلی افغانستان را منحل کردند که طی آن ده‌ها هزار نفر، بخصوص کسانی که در جهاد علیه شوروی شرکت داشتند از چوکات اردو کنار زده شدند و تهداب یک اردوی جدید بنا نهاده شد. اردوی جدید نیز اکثراً از عناصر مسلمان تشکیل شده که در پهلوی آن جواسیس کشورهای امریکا، انگلیس، پاکستان، ایران و اندکی از هوادارن کمونیزم که اکنون منحیث نفوذ روسیه شمرده می‌شوند، در آن وجود دارد.

هرچند امریکا از اردوی افغانستان در جریان 17 سال جنگ، به بهترین وجه علیه مردم مسلمان این سرزمین استفاده نمود؛ اما در کنار این همه خدمات، باز هم امریکا از سیکولر و دموکرات بودن آنان رضایت نداشت و از احساسات اسلامی آنان همواره به تشویش بود. زیرا بارها افسران و عساکر امریکایی در داخل قطعات اردو مورد تهاجم خونین نیروهای افغان قرار می‌گرفتند و کشته می‌شدند. بابت همین تشویش، اردوی افغانستان در 17 سال گذشته از تسلیحات و تجهیزات پیشرفته محروم بودند و تنها توسط اسلحۀ خفیف و توپچی قرن 20 منحیث نیروهای پیادۀ امریکا مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

اما بعد از عقد پیمان‌های استراتیژیک و امنیتی امریکا با افغانستان و تثبیت حضور دایمی این کشور در این سرزمین، برای تعقیب اهداف منطقوی و استراتیژیک خود، امریکا تصمیم گرفت تا سالانه میلیاردها دالر تجهیزات پیشرفته را به اردوی افغانستان بدهد. ازینرو امریکا نیاز مبرم احساس می‌کرد تا تحت نام "اصلاحات" اردوی افغانستان را بکُلی از عناصر مسلمان و مجاهدین اسبق و نفوذ کشورهای رقیب، پاک‌سازی نماید. و یک اردوی اجیر، پر مصرف و محتاج به خود را که مطلقاً از دیدگاه عقیده و احساسات از مردم افغانستان بیگانه باشد، تشکیل و مراکز واقعی قدرت امت را که در ارتش یک سرزمین تجمع می‌یابد -مانند: اردوهای ترکیه، مصر و پاکستان- از دسترس امت و احزاب بیدارگر اسلامی خارج سازد. 

هدف دیگری که توسط "اصلاحات" در سکتور امنیتی دنبال می‌گردد اینست که بصورت تاریخی نفوذ مردمی و قدرت واقعی در افغانستان بدست رهبران قومی، قبیلوی و متنفذین سیاسی بوده است. این واقعیت، ساختار قدرت را در افغانستان پیچیده ساخته و کنترول این سرزمین را برای اشغال‌گران در طول تاریخ مشکل ساخته است. از آنجایی‌که امریکایی‌ها برای حضور درازمدت خود حداقل تا 50 سال آینده در افغانستان برنامه‌ریزی کرده‌اند، وجود قدرت نزد رهبران قومی و سیاسی‎ای که اکثراً دارای افکار و احساسات اسلامی می‌باشند، برای حضور درازمدت امریکا یک خطر قلمداد می‌گردند. بناً امریکا در تلاش است تا بصورت تدریجی و درازمدت، قدرت رهبران قومی و سیاسی افغان را کاهش و این قدرت در چوکات یک اردوی سیکولر و گوش به فرمان امریکایی‎‌ها انتقال یابد تا اداره افغانستان آسان‌تر گردیده و خطرات احتمالی علیه امریکا را خنثی نماید.

لذا مردم مسلمان، متنفذین و مجاهدین اسبق افغانستان باید بدانند که با وجود خدمت 17 سالۀ اردوی افغانستان به امریکا، باز هم اردو نتوانست اعتماد امریکایی‎ها را به خود جلب نماید. اکنون امریکایی‎ها بعد از سوء استفاده‌های بسیار، تحت نام "اصلاحات" این عناصر را خلع قدرت می‌سازند و به جای آنان جوانانی را که به طرز دید غربی و سیکولریستی تربیه گردیده‌اند بر اریکۀ قدرت می‌نشانند. و یکبار دیگر خون جوانان افغان را به اسلوب متفاوت برای رسیدن به اهداف دراز مدت و استراتیژیک شان مورد استفاده قرار می‌دهند. ازین‌رو، خدعۀ 17 سالۀ امریکایی "جنگ با تروریزم" که در حقیقت جنگ علیه اسلام و مسلمانان است، باید افشا گردیده باشد، تا هر نوع عناصر قدرت، اقتصاد و ... در سرزمین‌های اسلامی را از بین برده و از تهدید اصلی که ظهور دولت "خلافت راشده ثانی" است، جلوگیری نمایند.

سیف الله مستنیر

رییس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه