چهارشنبه, ۲۵ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۳۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ای حکام سرزمین کنعان(مصر)، چقدر الله سبحانه وتعالی با شما صبور است و شما هنوز هم در مقابل او بی پروا هستید! شما دنیای مردم را نابود می کنید و آن ها آخرت تان را نابود می سازد!

  • نشر شده در مصر

(ترجمه)

به روز دوشنبه مورخ ۳ اپریل ۲۰۱۷م، عبدالفتاح السیسی رییس جمهور مصر قبل از کنفرانس مطبوعاتی در جریان ملاقات با دونال ترامپ رییس جمهور امریکا گفت که مصر از طرف ایالات متحده در جنگ با تروریزم اشتراک می کند و او به شدت تلاش هایش را برای دریافت راه حل به این مسأله به خرچ می دهد. دونال ترامپ در پاسخ گفت: «ما آن را یکجا انجام خواهیم داد. ما با تروریزم مبارزه نموده و نیز برای یک مدت و یا مدت های طولانی با همدیگر دوست خواهیم بود و نیز گفتگوهای جالب و موثر ما بزودی آغاز خواهد شد.»

ترامپ توضیح داد که: «ما همیشه در عقب مصر و مردم اش قرار داریم. آقای رییس جمهور من می خواهم فقط برایت بگویم که شما بهترین یک دوست و همپیمان نسبت به ایالات متحده امریکا با من هستید.»

رییس جمهور مصر نه تنها خود را در جنگ با اسلام به عنوان یک نوکر فرمانبردار معرفی کرد، بلکه به عنوان یک پیشگام در کشتن و ریختاندن خون مردم مصر نشان داده و آن را نزد باداران غربی خود در قصر سفید ارایه می کند. لذا مورد قبول و رضایت شان واقع شده و نقش های دیگر برایش داده می شود تا فساد را در روی زمین و برای آخرت خود و برای آن هایی که گام های او را تعقیب می کنند، انجام بدهد. رییس جمهور مصر به صراحت این را بیان می کند که او نظریات دشمنان امت را اتخاذ نموده و اسلام را به عنوان "تروریزم" معرفی می دارد و این که آن ها چگونه با اسلام مبارزه می نمایند، مبارزه نماید. و تلاش های شان این است تا اسلام و عقیده اسلامی را در عموم از قلب امت و خصوصاً از قلب مردم مصر ریشه کن شاخته و در معرض خطر قرار دهند. مردم مصر در حفاظت از اسلام و دولت اسلامی یک سپر بودند، ولی کفار بعداً از اردوی آن ها شمشیری ساخت که برضد اسلام قرار دارند.

ای مردم کنعان! دین شما(اسلام) که غرب آن را تروریزم خطاب می کند، مسیر زنده گی تان بوده و راه حل هایی را که غرب برای مشکلات تان پیشکش می نماید، شما را از مسیر اصلی تان منحرف می سازد. دشمن تان ارزش های اسلامی را این که چگونه در قلب تان جا گرفته و شما را امید وار می سازد تا راه نجات خود را پیدا کنید درک نموده است. دشمن پس از انقلاب فوری تان درک نموده است که قرن ها کارکردهایشان در سال ها و حتی در ماه ها نابود می گردد. اگر شما یک راه نجات را برگرفته از دین خود در می یابید، او(السیسی) تلاش می کند تا واقعیت جنبه عملی آن را که باید اساس طرز زنده گی و مسیر زنده گی باشد، از شما پنهان کند. دشمن بسیار تلاش به خرچ داده تا از فهم تان در مورد دین و حقوقی که اسلام برای تان اعطا نموده است، جلوگیری نماید؛ زیرا دشمن درک نموده است که این مسأله نفوذ شان را از بین برده و منفعت شان را از ثروت و نعمت های تان توقف می دهد و نیز دشمن را به عقب می زند و یک دستورالعمل ثابت در قبال آن ها به وجود می آورد. دشمن تلاش نموده تا از فهم تان در مورد اسلام جلوگیری نموده و شما را توسط قانون و حاکمیت شان نادان می سازد و تلاش می کند تا شما را با اسلام جدید که بالای پیامبر صلی الله علیه وسلم نازل نشده است، محدود نماید. یعنی کسی که غرب را می پذیرد و توسط غرب پذیرفته می شود!

دولت مصر برای اسلام گرایان اجازه می دهند تا به قدرت مصر سهیم شوند، هرچند حکم آن ها بر اساس اسلام نبوده و هنوز هم به دنبال عیاشی خود هستند، سپس علیه آن ها کودتا می کند! این همه را بخاطری انجام می دهد تا برای تان نشان دهد که این اسلام شما است که حاکمیت نمود و ناکام شد. بنابر این، انتظار نداشته باشید تا چیزی را از حاکم کنونی مصر بدست بیاورید. با این قدرت آهنی، آتش، قتل، سوختاندن و پارچه پارچه ساختن امت، تلاش نموده تا دیوار ترس و وحشت را ایجاد نماید که توسط انقلاب شکست خورد و حتی فروریخت. این همه توسط غرب انجام شده است تا این که شما را از دین تان جدا نماید که مانند نفوذ تان آشکار گردید، زمانی که شما کمی طعم آزادی را بدون ترس و ظلم چشیدید.

ای مردم کنعان! رهبری که بالای شما رهبری می کند با الله سبحانه وتعالی اعلام جنگ می کند و نیز تلاش می کند تا دین و دنیای تان را فاسد ساخته و خون تان را بریزاند. حالا این خون را گرفته بطرف کعبه خود(قصر سفید) برده و به باداران خود می گوید که من یک مرد عصر خود در آن جا هستم، تا زمانی که من برتخت مصر باقی بمانم برای شما و به نماینده گی شما با اسلام مبارزه می کنم تا این که رضایت و خوشنودی شما را بدست آورم. این یک رسوایی برای شما و اردوی متشکل از فرزندان تان است. او برای آن ها می گوید که مهره آن هاست که توسط آن ها قدرت و نفوذ شان را به هزینه خون مسلمانان گسترش می دهد. او در جنگ با ایشان کمک نموده تا رضایت شان را حاصل نماید تا سکولرزم را دین و عقیده سربازان تان ساخته و اسلام را از روح شان جدا نماید.

ای مردم و اردوی کنعان! آیا در میان تان یک مرد عاقل هم وجو ندارد تا این جانوران را که در گلوی تان پا گذاشته نابود سازد؟ آیا کسی نیست که کنعان و امت را از شر او و شیطان هایی که در پشت او قرار دارد نجات بدهد؟! آیا در میان تان یک مرد نیست تا بخاطری الله سبحانه وتعالی خفه شده و تصمیم بگیرد تا سرمایه داری که وضعیت مصر را بدتر ساخته است نابود سازد و نیز مصر را بدست اعضای مخلص و صادقانه حزب التحریر تسلیم نماید که با تاسیس خلافت اسلامی به طریقه پیامبر صلی الله علیه وسلم پایه های از دست رفته حقیقت و عدالت را محکم نموده و سلطه غرب را بالای ثروت، نعمت ها و منابع امت نابود کند؟

ای مردم اهل کنعان(مصر)! رییس و رژیم سرزمین تان می داند که هر دودی نشانی از آتش است و مصر که در آستانه انقلاب عظیم قرار دارد، هیچ چیزی را پشت سر نمی گذارد مگر این که به پیروزی برسد؛ حتی اگر ضرورت به قربانی همه بشود. بنابر این او آن را آماده کرده است چنان که وی آزادی کشور غیر مستقل را نمی شکناند. این انقلاب نتیجه ی در قبال ندارد بجز این که پروژه خلافت(پروژه که حزب التحریر آن را به شما حمل می کند) را که از عقیده تان نشأت می نماید، حمل نمایید.

شما تنها دو گزینه در پیشرو دارید؛ یا چیزی را که حزب التحریر به شما حمل می کند بپذیرید و یا این که چاپلوسی این رژیم را که با وقار تان توهین نموده و ثروت تان را تاراج می کند، نمایید. این مهم نیست که شما چقدر بدون این پروژه واضح در برابر او مبارزه نمودید که بعداً سرنوشت انقلاب و نتیجه آن بدست او سقوط نمود. لذا این پروژه را که از عقیده تان نشأت نموده و از شما نماینده گی می کند و نیز شما را واحد می سازد، بپذیرید. طوری هیچ راه نجات بجز آن برای شما نیست و هر آن چه را که شما انجام می دهید و یا هر آن پروژه یی که توسط غرب برای شما داده می شود تا انتقال بدهید، به این هدف است که شما را از مسیر واقعی تان منحرف نماید. آن چه را که برایتان گفته بودیم دوباره بیاد بیاورید؛ ما خود را به الله سبحانه وتعالی تسلیم می کنیم.

الله سبحانه وتعالی می فرماید:  

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

]انفال: ۲۴[

ای مؤمنان! فرمان الله را بپذيريد، و دستور پيامبر او را قبول كنيد هنگامی كه شما را به چيزی دعوت كند كه به شما بخشد، و بدانيد كه الله ميان انسان و دل او جدایی می اندازد، و بدانيد كه همگان در پيشگاه الله سبحانه وتعالی گرد آورده می شويد.‏

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه مصر

ادامه مطلب...

پشت پرده‌ای پرتاب "مادر بمب‌" از سوی مادر تروریزم

  • نشر شده در سیاسی

عصر پنجشبنه، ولسوالی اچین ننگرهار شاهد پرتاب  وحشتناک بمب 10 تنی مشهور به "مادر بمب‌" بود. وزارت دفاع امریکا گفته بمب GBU-43  که نیرومندترین بمب غیرهسته‌ای این کشور محسوب می‌شود، علیه شبکه‌ای از تونل‌های داعش در ولسوالی اچین ننگرهار استفاده شده است. بنا به گفته‌ی سخنگوی نیروی هوایی امریکا، این اولین بار است از این نوع "مادر بمب" در عملیات نظامی استفاده می‌شود. این بمب از یک هواپیما بر فراز تونل‌های داعش رها شده است.

گفته می‌شود هزینه ساخت این "مادر بمب" 16 میلیون دالر است و با پرتاب آن 30 داعشی کشته شده؛ یعنی نیم میلیون دالر در ازای کشته شدن هر داعشی.

البته استعمال بمب‌های چند تنی مورد جدیدی در افغانستان نیست. در چهار دهه اخیر افغان‌ها شاهد استفاده بمب‌های سبک و سنگین زیادی بوده‌اند که باعث تلفات صدها هزار نفر گردیده است. همچنان این هم بار نخست نیست که امریکا سلاح‌های سنگین و کشنده‌ای خود را در لابرتوار افغانستان به آزمایش می‌گیرد، بلکه استفاده‌ای همچو بمب‌ها برای تضمین منفعت امریکا یک کار معمول می‌باشد. اوباما در هشت سال حکومتش در هر 20 دقیقه یک بمب بالای مسلمانان پرتاب نمود و سال گذشته، پرتاب بمب‌ از طیارات B-52 را در افغانستان آغاز کرد که تلفات مرگ‌بار غیرنظامی را در قبال داشت.

پرتاب بمب 10 تنی بالای مواضع داعش در شرق افغانستان از این یک ضربه تمام کننده و واقعی برای از بین بردن داعش باشد، بیشتر کار تبلیغاتی بوده است. زیرا اگر قرار بر این باشد که به پیکر داعش ضربات کوبنده وارد گردد، داعش پناهگاه‌های مجهزتری در عراق و سوریه در اختیار دارد که به مراتب قوی‌تر از از پناهگاه‌های این گروه در شرق افغانستان است؛ ولی آن پناهگاه‌ها مورد حمله قرار نگرفت. چون از دیدگاه نظامی پرتاب بمب 10 تنی بالای 30 داعشی هیچ منطق ندارد، بلکه یک پیام سیاسی خاصی را می‌تواند مخابره کند. این پیام این است که امریکا برای از بین بردن گروه داعش جدی و مصمم است، تا بدینوسیله افکار عامه را در سطح جهان، امریکا و افغانستان فریب دهد. چون این مسأله در میان افکار عامه عمیقاً شکل گرفته که داعش در سطح جهان از سوی امریکا ایجاد شده و برای رسیدن به اهداف خود از این حضور این گروه منحیث یک مهره استفاده می‌کند. بناءً پرتاب این "مادر بمب" می‌تواند افکار عامه را اغوا کند و این طور نمایان سازد که امریکا دشمن داعش است.

در کنار این، دونالد ترامپ، در بخشی از سخنرانی خود در جریان انتخابات ریاست جمهوری مدعی شده بود که برای نابودی داعش نقشه‌ای را آماده کرده که بر مبنای آن، در 30 روز نخست ریاست ‌جمهوری خود گروه داعش را کاملاً از بین خواهد برد. افزون برین، سخنگوی ناتو در افغانستان چند روز پیش اعلام کرد که سال 2017 میلادی سال پایان داعش خواهد بود. بناءً استفاده این "مادر بمب" بیشتر بخاطر تبلیغات است و نمی‌تواند نمایان سازد که امریکا علیه داعش واقعاً جدی است؛ زیرا سناریوی داعش یک سناریوی فرامنطقوی است که در منطقه‌ی ما توسط استخبارات امریکا، پاگستان و افغانستان بخاطر گسترش ناامنی‌ها به سمت روسیه و آسیای میانه بمیان آمده است و تا زمان رسیدن به این اهداف، این گروه به فعالیت‌هایش ادامه خواهد داد. حتی می‌تواند پرتاب این "مادر بمب" یک نقطه فشار بالای گروه داعش باشد تا پناهگاه‌های خود را از شرق افغانستان به سایر مناطق به خصوص شمال افغانستان انتقال و یا گسترش دهد.

در این مسأله اظهارات چند روز قبل زلمی خلیلزاد سفیر پیشین امریکا در افغانستان بحث برانگیز است. خلیلزاد گفته بود که شکست گروه داعش در عراق و سوریه قطعی است و عدم حاکمیت سراسری دولت در افغانستان باعث خواهد شد تا این گروه افغانستان را به عنوان مرکز بعدی خود انتخاب کنند. بناءً داعش در افغانستان نفوذش را گسترش می‌دهد، هر چند بزرگنمایی از فعالیت‌های داعش توسط دولت افغانستان صورت می‌گیرد.

اما آنچه مایه تأسف است تلفات غیرنظامیان و پیامدهای استفاده این "مادر بمب" بالای مردم محل است. این در حالی‌ست که حُکام مزدور و خوابیده‌ی ما یکی آن چرت و فکرش انتخاب رنگ دریشی است و دیگری بالای "چهارچوب" های خیالی فکر می‌کند، و در قبال این حادثه موقف بسیار ذلیلانه را از خویش به نمایش ‌گذاشتند و بی‌شرمانه با افتخار ادعا کردند که پرتاب بمب در هماهنگی با آنها صورت گرفته است و آنها در جریان این پرتاب بمب امریکا بوده‌اند. هرچند، رسانه‌های امریکایی ادعا می‌کنند که دولت افغانستان از طریق رسانه‌ها از پرتاب این بمب آگاه گردیده است.

افزون برین، پرتاب این "مادر بمب" در حال و هوایی که روسیه در مسکو میزبان نشست صلح در مورد افغانستان است چه پیامی می‌تواند داشته باشد؟

پرتاب این بمب می‌تواند یک پیام اساسی را برای روسیه می‌تواند مخابره کند که امریکا در افغانستان برای از بین بردن داعش تلاش می‌کند و از همین‌رو برای از بین بردن پناهگاه‌های این گروه، بمب 10 تنی را پرتاب نموده است. پس روسیه نباید نگران گسترش داعش در افغانستان باشد و دست به تحرکات و مداخلات سیاسی و نظامی در افغانستان بزند و اجماع‌های منطقوی را برای مشروعیت مداخلاتش در افغانستان برگزار کند.

اما آن‌چه برای ما مهم است که امت اسلامی بیشتر از نود سال است که آزمایشگاه تیوری‌ها، نظام‌ها و سلاح‌های سبک و سنگین قدرت‌های بزرگ استعماری قرار گرفته است. در این آزمایشگاه نه تنها مفکوره‌هایی فاسد که بشریت را به بحران و فساد کشانیده به معرض آزمایش قرار داده‌اند، بلکه به محل تقابل قدرت‌های استعماری و لابرتوار سلاح‌های سبک و سنگین قرار گرفته است. البته تلفات بمب‌های فکری امریکا [دموکراسی، حقوق بشر، جامعه مدنی] به مراتب پر هزینه‌تر و پر تلفات‌تر از بمب‌های نظامی است. پس این مسئوليت ما و نسل ماست تا با تأسیس مادر فرض‌ها [خلافت بر منهج نبوت] به این آزمایشگاه نقطه‌ی پایان بگزاریم.

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ [البقره: 11-12]

و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم! آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی درک نمی‌کنند.

مصدق سهاک

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

چرا در این اواخر خودکشی جوانان در حال افزایش است؟

(ترجمه)

خبر:

در این اواخر بیماری روانی در سراسر جهان افزایش چشم گیر داشته است. طوری که تحقیقات نشان می دهد، تأثیرات کشندۀ این قتل های بی صدا بیشتر نسل جوان را آسیب پذیر نموده است. پیشرفت تکنالوژی و از بین رفتن فضای طبیعی انسان به وسیله ماشین آلات و بیماری روانی، سبب افزایش مرگ و میر جوانان در سراسر جهان شده است.

در دهه اخیر مرگ و میر جوانان بسیار بالا بوده به نحوی که طبق یک سروی، آمار مرگ زنان جوان در کانادا به ۳۸درصد می رسد. سازمان صحی جهانی ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۱۴م، طی گزارشی از افزایش آمار خودکشی دختران جوان در بین سنین ۱۵ الی ۱۹ سال خبر داد، که آن ها این آمار خودکشی ها را به بهانۀ مرگ و میر مادران نادیده می گیرند. نیاز به زنده گی به پایان می رسد، ولی علل این تصور ناگهانی قابل بحث باقی می ماند. بدون شک پیشرفت تکنالوژی و صنعت در روند طبیعی زنده گی و فشارهای وارده از طریق تکنالوژی، ریشۀ اصلی این گونه مرگ و میر در جهان می باشد. (منبع:(google.nl  

تبصره:

دیده می شود که مشکلات روانی و یا هم اختلال شخصیتی در بین جوانان در جوامع غربی در حال گسترش است. زمانی که به آمار گزارش داده شده نظر می اندازیم، در می یابیم که برای تعدادی از جوانان پایان دادن به زنده گی رنج آور بوده، اما آن ها این فکر و خیال را عملی نموده اند که این موضوع بسیار نگران کننده است. هر ایدیولوژی تعریف خاص از خوشبختی دارد که هدف رسیدن به آن را نیز مشخص نموده است. بنابر این، جامعه باید افراد را در چوکات همین ایده دخیل ساخته و آن ها را کمک کند تا به خوشبختی مورد نیاز خود برسند.

همه می دانیم که در جوامع غربی ایدیولوژی سرمایه داری حاکم بوده که هدف اصلی این ایدیولوژی تلاش و پی گیری مادیات در زنده گی می باشد. منبع اصلی و اساسی در آن رضایت و خوشبختی در زنده گی با کسب ثروت و تجملات است. در نظام لیبرالیزم، از همان سنین جوانی برای جوانان درس آزادی داده می شود تا هدف زنده گی خود را بدانند و راه های رسیدن به لذت و خوشبختی را تا حد توان در رفتار خود شکل دهند.

چرا بسیاری از جوانان دچار یأس، اضطراب و درمانده گی شدید شده تا جایی که مرگ را به زنده گی ترجیح می دهند؟ آیا جامعه می تواند به این معضل پاسخ دهد که توانایی آموختن خوشی هایی را که توقع می رود به جوانانی که تا هنوز طمع خوشی ها را احساس نکرده اند، داشته باشد؟

طوری که دیده می شود در جوامع غربی نخستین کمک ها برای جوانان کمک های صحت روانی می باشد. در این درمان به جوانان هدایت داده می شود تا به جنبه های مثبت زنده گی تمرکز نموده و محیط اطراف خود را درک کنند. اما زمانی که این همه آمال و آرزوهای جلوه داده شده برای جوانان به حقیقت نپیوندد و هیچ کدام از این نظریه ها در میدان واقعی زنده گی اتفاق نیفتد، پس در این صورت برای آن عده از جوانانی که چشم به خوشبختی بسته اند چه اتفاق خواهد افتاد؟ جوامع غرب به جوانانی که به هدف نهایی رسیدند و همه چیزی را که از نظر ماتریالیستی آرزویش را می کردند بدست آورده اند اما هنوزهم احساس خوشبختی نمی کنند دیگر چه پاسخ و بدیلی دارند؟

در این صورت برای جوانان مایوس و ناامید که مشکلات متعدد را در زنده گی تجربه کرده اند و نیز به این باور اند که زنده گی در همین جا خاتمه پیدا می کند و دیگر زنده گی وجود ندارد؛ چه اتفاق خواهد افتاد؟ بعد از این، دیگر کدام دروغ را این جوامع غربی به این جوانان خواهند فروخت؟ و چه آمال هایی را به ایشان جلوه خواهند داد؟

طوری که قبلاً تذکر یافت، هر ایدیولوژی تعر یف خاص خود را از خوشبختی و سعادت دارد. از نظر دین مبین اسلام خوشبختی همانا به دست آوردن رضایت الله سبحانه وتعالی بوده و زمانی انسان خود را خوشبخت احساس می کند که الله  سبحانه وتعالی از او خرسند باشد. و هدف جامعه اسلامی نیز ایجاد یک فضای جمعی در بین افراد جامعه برای کسب رضایت او تعالی است. بنابر این، وقتی که مشکلات دامن گیر شان می شود آن ها این را به خوبی درک می کنند که چطور با حکم که الله سبحانه وتعالی برای شان داده به این مشکلات فایق بیایند. مشکل را به طریقۀ که الله سبحانه وتعالی برای شان مقدر نموده حل سازند، که این امر خود موجب نزدیکی به الله متعال می شود.

چنان چه الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِّنَ ٱلْخَوْفِ وَٱلْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ ٱلأَمَوَالِ وَٱلأَنفُسِ وَٱلثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ ٱلصَّابِرِينَ

[بقره: ۱۵۵]

البته شما را به اندکی ترس و گرسنگی و بینوایی و نقصان در محصول می آزماییم. و شکیبایان را بشارت ده.

مسلمانان قادر اند تا به چیزهای بیندیشند که برای شان بشارت داده شده است. ازابو هریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:

«مَا يُصِيبُ الْمُسْلِمَ مِنْ نَصَبٍ وَلاَ وَصَبٍ وَلاَ هَمٍّ وَلاَ حَزَن وَلاَ أَذًى وَلاَ غمٍّ، حتَّى الشَّوْكَةُ يُشَاكُها إِلاَّ كفَّر اللَّه بهَا مِنْ خطَايَاه.»

مسلمان دچار هیچ گونه خستگی، بیماری، نگرانی، ناراحتی، گرفتاری و غمی نمی شود، مگر اینکه الله به وسیله آن ها، گناهانش را می بخشد. حتی خاری که به پایش می خلد(باعث کفاره گناهانش می شود).

اسلام جوانان را به یک ساختار جامع و خاص فرا می خواند تا مقابله با هر نوع سختی را داشته باشند؛ و برای همه شما نیز راه حل کامل و جامع را اتخاذ نموده است. بنابر این، باید به جوانان تذکر داده شود که تنها اسلام می تواند پاسخگوی همه مشکلات باشد. پس بر ما لازم است تا اسلام را به عنوان راه حل برای تمام مشکلات خود قبول نموده و آن را در جامعه بگسترانیم.

نوشته شده برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

نویسنده: یاسمین ملک

ادامه مطلب...

بیست و هشتمین اجلاس سران عرب و برنامه جدید در سلسله ی توطیه های شرم آور؛ کوتاهی و ذلت

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

بیست و هشتمین اجلاس سران عرب در اردن  در منطقه ی بحر المیت برگزار گردید. این نشست برگزار شده ی سران عرب در اردن، با حضور رهبران عرب و نماینده های هیأت های بین المللی دایر شد و به روز چهارشنبه ۲۹ مارچ ۲۰۱۷م پایان یافت. چنان چه پس از یک روز این نشست با سخنرانی ها و بیان اختتامیه پایان یافت. آن چه در این اجلاس بحث صورت گرفت، قضایای مناطق عربی را؛ از جمله: تاکید به حل دولت های فلسطین و دولت یهود و رد و بدل کردن زمین و عادی سازی روابط دولت یهود و اعراب که شامل کیان یهود به امتداد سوریه، عراق و یمن می شود، می باشد که حکام عرب مداخله ی ترکیه را در شمال عراق محکوم کرده و از انقره خواستند تا نیروهایش را از مناطق مذکور دور نماید و نیز مداخله ی ایران در امور دولت های عربی؛ از قبیل: سوریه، یمن و عراق را محکوم کردند و بر سر مسأله ی یمن، ضمن آن چه طرح ابتکار خلیجی و بیرون شدن از گفتگوهای وطنی خوانده شده تاکید داشتند. چنان چه از آماده گی جنگ در برابر تروریزم و جنگ های چریکی آن در تمام بسترهای نظامی، امنیتی و فکری را خبر دادند.

برگزاری چنین نشست توطیه آمیز اجلاس سران عرب، از آوان تأسیس جامعه بین المللی عربی در سال ۱۹۴۵م به هدف ایجاد کیان عربی که از استقلال کشورهای عربی سرچشمه گرفته و محافظ صلح و امنیت بین دولت ها و دفاع از هر دولت که تحت تهدید و یا در برابر دشمن قرار می گیرد، می باشد؛ اما حقیقت امر چنین است که اتحادیه عربی بنابر رغبت و شوق "انتونی ایدن" وزیر خارجه وقت انگلیس ایجاد گردیده است. چنان چه در بیانیه ی ۲۹ ماه می سال ۱۹۴۱م اعلام داشت: «حکومت بریتانیا از ایجاد ممالک واحد عربی حمایت کرده و آماده همکاری درین راستا نیز است.»

سپس اعراب این درخواست حکومت انگلیس را مبنی بر ایجاد اتحادیه عربی لبیک گفته و مصطفی نحاس رییس وزرای وقت مصر از برگزاری کنفرانسی به رهبری اعراب و به سرپرستی امیر عبدالله در شرق اردن خبر داد که پس از آن انگلیس در سال ۱۹۴۳م دومین بیانیه یی را مبنی بر مساعدت بر انگلیس در ایجاد اتحادیه عربی صادر کرد. پس از مشوره ها و دیدارها،  از ایجاد اتحادیه عربی در ۲۲ مارچ سال ۱۹۴۵م اعلام رسمی آمد که متن نهایی آن در مورد میثاق اتحادیه عربی که در آن وقت شامل تمام سوریه، لبنان، مصر، عراق و شرق اردن می شد که بعدها سعودی و یمن نیز با آن پیوستند، بود.

تأسیس اتحادیه عربی آرمان های دیرینه ی انگلیس را تکمیل کرده و متحقق ساخت؛ چنان چه پس از آن دولت خلافت عثمانی ها سقوط کرده و کیان مسلمان ها از هم پاشید؛ سپس به تعقیب آن بعداً کیان های جداگانه و دولت های جداگانه با نظام های ساخته ی بشر ایجاد گردید که درین امر به سطح سیاسی و رسمی موفق گردیده که تا الحال امت از شر شان خلاص شده نمی تواند. به گونه ی که مشاعر اسلامی در میان امت مشکل ساز گردیده و هر از گاهی ملتی از میان امت اسلامی خواهان برگشت مجد خود باشد، باید به خود فکر کند نه بحیث امت واحد.

برعلاوه آن با این همه بدبختی، یهود آماده گی هجرت به فلسطین را گرفته و استحقاق وعده بالفور مبنی بر ساخت و ساز وطن قومی برای یهود نزدیک گردید، سپس تأسیس اتحادیه عربی اولین نقشه برای تثبیت و انتقال مبارزه آینده از ناحیه ی اسلامی به ناحیه ی قومی و تثبیت نظام های ساخته ی دست بشر و هم چنان تقویت ناحیه ی وطن پرستی شد. چنان چه متن ماده ۸ میثاق جامعه ی مذکور بر این اساس است که تمام دولت های مشترک در اتحادیه عربی در برابر نظام حاکم کشورهای دیگر احترام متقابل داشته و حقوق آن کشورها را حقوق خود دانسته و تعهد سپردند که به هیچ گونه اعمالی که منجر به تغییر این نظام ها می شود، مبادرت نخواهند ورزید.

و با برگشت به کنفرانس اخیر که در بحر میت برگزار گردید، جدا از مسأله بیانه ی اختتامیه و تفصیلاتی که درین مورد ذکر گردیده است، از نشست های قبلی کدام تفاوتی ندارد؛ زیرا در نشست های قبلی ضمن نقشه ی بدنام سازی مشاعر اسلامی و رفتن در آن مسیر سبب ضعف، انحطاط، ذلت و پستی امت گردیده و از حقوق و امتیازاتی که بحیث امت دارا اند محروم خواهند گردید. نشست خرطوم نیز نه به اعتراف نه به گفتگو و نه به صلح انجامید و نشست رباط، عمان و متباقی نشست های دیگر اجلاس سران عرب جز کنار آمدن از موقف خویش و ذلیل گشتن چیزی دیگری در پی نداشته است.

درین زمنیه در مورد این نشست بهتر است بپرسیم که از این آماده گی و توطیه ها و یا هم مایوس گردیدن ها که روزهای قبل واضح گردیده است، چی چیز بدست می آید؟ چنان چه مرکز بحث های مرتبط به اداره حکومتی در تل ابیب از هدف مهمی که واشنگتن قصد تحقیق آن را در جریان کنفرانس اجلاس سران عرب به هدف نماینده گی و ایجاد فضا در برابر شکل گیری اتحادیه کشورهای سنی نشین همگام با اهداف امریکا، پرده برداشت. هم چنان سایت العربی در شماره ۲۱ خود نشر کرده است که ملک عبدالله ثانی اردن به نیابت از ترامپ مسوولیت قناعت دادن دولت های عربی را در افتتاح ایتلاف عربی سنی نشین عهده دار است، این در حالی است که ملک عبدالله اردن یک بار دیگر به واشنگتن به هدف موجه ساختن ترامپ به خط مشی که ترامپ آن را ترسیم نموده در بر آورده ساختن آن توجه جدی خواهد کرد.

و نیز پس از آن در مورد ارسال نماینده ی رییس جمهور امریکا به هدف اشتراک در این نشست توجه کرده که وی جیسین گرنبلیت دیپلومات متعصب یهودی می باشد که حرصش در دیدارها و نشستی که با نماینده ی دولت های عرب در حاشیه ی اجلاس داشت، در امور و خط مشی که از جانب امریکا ترسیم گردیده است، تاکید داشته و متوجه است که نباید نماینده ی دولت های عرب از خط مشی ترسیم شده عدول کند. حکام فروخته شده ی عرب به اجرای مستقیم آن پس از پایان نشست خواهد پرداختند که دیپلومات مذکور پس از پایان یافتن جلسه با السیسی و بعداً با ملک اردن دیدار کرده و نیز با محمود عباس به هدف تکمیل آن چه مامور تنفیذ و اجرای آن بود دیدار کرد.

تقریباً چهارصد میلیون مسلمان در ۲۲ دولت عربی با مساحت بیشتر از ۵.۱۳ میلیون کیلومتر مربع زمین پراگنده بوده که دارای ثروت های بی شماری طبیعی نیز می باشند. با آن که به عقیده ی واحد معتقد اند، از آن نظامی سرچشمه می گیرد که تمام ناحیه های زنده گی را در بر گرفته و آن را تنظیم می کند؛ اگر در صورتی به آن رجوع کنند، بیش از یک و نیم ملیارد مسلمان تحت نظام واحد به رهبری خلیفه واحد، متحد خواهند شد که تنها یک خلیفه آنان را رهبری کرده و آنان را در برابر این توده ی از روبیضات، ابرقدرت جهان معرفی می کند.

آنانی که گوش های مان را با نشست ها، بیانات و با اختلافات شان کر کرده و ما را در بین ملت های جهان به طور مظلومانه به شهادت می رسانند و سرزمین های مان که توسط این حکام محل تیاتر، جنگ ها، کشتار وغیره مبدل گردیده است، از ایشان هیچ خیر دیده نمی شود؛ زیرا این حکام در واقعیت نمی توانند کدام تغییری را ایجاد کنند و نمی توانند در مخالفت با تصامیمی که باداران شان گرفته اند رفتار کنند. اگر چیزی از آنان درین مورد صادر هم شود در حقیقت آن فریب و سرابی بیش نیست که این گونه مکر و فریب آنان خطرناک بوده تا مبادا غضب مردم شان به جوش بیاید، از این رو آنان پاسدار و نگهبانان غرب کافر اند که ما را استعمار نموده و پارچه پارچه ساخته است. بر تقسیم بندی ما حریص اند، ترس این را دارند که نشود مسلمان ها وحدت پیدا کرده و عزت از دست رفته ی شان را دوباره به دست بیاروند.

نویسنده: حاتم ابوعجمیه

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه