چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

آیا ایالات متحدۀ امریکا بر سر کوریای شمالی با چین خواهد جنگید؟

بسم الله الرحمن الرحیم

(ترجمه)

خبر

ترامپ رییس جمهور ایالات متحده امریکا در مصاحبه ی فاکس نیوز به تاریخ ۱۲ اپریل ۲۰۱۷م گفته است: «این همه آماده گی های ما برای نشست(بخاطر جلوی برتری حریف را گرفتن) با رییس جمهور چین است.» او مستقیماً به یک گفتگوی تیلفونی زمان بندی شده آن شب اشاره کرده بود، اما وی اظهار داشت که ملاقات شان با شی جین پینگ رییس جمهور چین موفقانه و امیدوار کننده بود. به نظر می رسد، ترامپ باورمند است که در تهدید اش بالای تجارت چین و کوریای شمالی، چین فرمان بردار خواهد شد. به هرحال پیام های بسیار درهم و برهم از هرطرف و یک نمایش قدرت بزرگ از طرف چین نیز به نظر می رسد.

تبصره

در حال حاضر یک نیروی دریایی ایالات متحدۀ امریکا در حال پیشروی به طرف شبه جزیرۀ کوریا است.  اما ریکس تیلرسون وزیر دفاع ایالات متحده در دوازدهم اپریل ۲۰۱۷م در مسکو گفته است: «با حرکت این نیروهای دریایی، ما کدام هدف و مقصد مشخص نداریم و در این جهت زیاد پیشگویی هم نخواهیم کرد.» به هرحال، هردو متفق و حریف این گونه این معامله بزرگ را تفسیر می کنند. ایالات متحده تحدید بزرگ را در تنش اخیر آزمایش موشک های کوریای شمالی پیش بینی کرده و وعده سپرده است که در پانزدهم اپریل ۲۰۱۷م در جشن بزرگ داشت سالیانۀ کوریای شمالی اتفاق بزرگ توسط این کشور خواهد افتاد. بسیاری تحلیلگران این پیش بینی ایالات متحده را یک آزمایش هسته یی توسط کوریای شمالی تحلیل کرده اند.

CCTV7(شبکه تلویزیونی) چینایی در دوازدهم اپریل، تصاویر متحرک DF-21 ضد کشتی موشک های بالستیکی با توانایی تخریب یک هواپیمابر با فاصله سه هزار کیلومتر را پخش کرده بود. درحالی که سه ماه قبل این رسانه، خبر موشک های بالستیکی قاره پیما(DF-41) را با فاصله ۱۴هزار کیلومتر نیز منتشر کرده بود که پایگاه آن سرحد شمالی را، جایی که آن ها می توانست ایالات متحده را با گرفتن مسیر شمالی بالای قطب شمال ضربه بزند، محصور کرده است که بسیار یک فاصله کوتاه با ایالات متحده نسبت به مسیر انتقالی اقیانوس آرام می باشد. هم چنان گزارش ها حاکی از آن است که ۱۵هزار سرباز تازه نفس چین، در منطقۀ میانی در سرحد با کوریای شمالی، مستقر گردیده اند.

ایالات متحده برعلاوه ی یورش دریایی، توانایی مخرب خود را در این هفته دوبار به نمایش گذاشته است. وی در حالی که با شی جین پینگ رییس جمهور چین در حال ملاقت و صرف طعام شب بود، نخست با ارسال ۵۹ موشک "تاماهاک" که یک پایگاه هوایی سوریه را مورد هدف قرار داد و بعد GBU-43 را در افغانستان نیز استعمال کرد. GBU-43 بزرگ ترین و سنگین ترین بمب غیرهسته ای است که تاکنون در میدان نبرد توسط ایالات متحده استفاده شده است.

علی الرغم این وضع، پرخاشگری هردو کشور؛ ایالات متحده و چین در حال جامه عمل پوشاندن اشارات آشتی آمیز با تکان دادن سر و دست به طرف یکدیگر هستند. ترامپ وعده داده است که چین را به عنوان سوء استفاده دست پولی برچسب نمی زند. هم چنان چین  توافق قبلی در مورد صادرات ذغال با کوریای شمالی را رعایت کرده است. با وجود این، هم چنان  ترامپ تذکر داده است: «اگر چین در قضیه ی کوریای شمالی با ایالات متحده تشریک مساعی نداشته باشد، ایالات متحده خود مراقب این امر نیز خواهد بود.» در سیزدهم اپریل سال جاری، چین میزان تجارت خود را نشان داده که افزایش ۳۷.۴درصدی را در ربع اول تجارتی با کوریای شمالی داشته است. علاوه بر این، گزارش اخیر سازمان ملل نشان می دهد که موشک های کوریای شمالی از قطعات و تکنالوژِی که منبع آن گرفته شده از طریق چین بوده؛ ساخته شده است. با افزایش تنش و شک و تردیدها، که کی ابله است و فریب می خورد، یکی از این دو باید یا از ادعاهای شان صرف نظر کنند و یا ایشان به فکر اتفاق بزرگ باشند که در هردو صورت، رابطه بین دو اقتصاد بزرگ جهان متعادل نخواهد بود.

نوشته شده برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

نویسنده: داکترعبدالله روبین

ادامه مطلب...

در سوریه؛ ریختن خون ممنوعه از جسد مرده گان هم ادامه دارد!

(ترجمه)

در اثر انفجار بمب جا سازی شده داخل یک بس در منطقۀ الراشدین در غرب حلب تقریباً ۱۲۵ تن کشته شده که ۶۸ طفل نیز مشمول کشته شده گان این رویداد است. بیشتر خسارات این رویداد را مردم الفواح و کفریا متقبل شدند. بمب مذکور در یک عراده موتر که مردم می خواستند با استفاده از آن به بیرون از شهر سفر کنند جا سازی شده بود. به گفته ی دفتر حقوق بشر سوریه، تعداد کشته گان این رویداد در حال افزایش است.

رژیم اسد به کمک متحدان خود، با راه اندازی عملیات بالای هزاران تن از مردم مظلوم در سوریه بمباردمان نموده و آن ها را با حملات مسلحانه خویش از پا در آورده است. در حقیقت این یک واقعیت تلخ است که بالای مردم آن جا تا امروز تحمیل می شود.

از سال ۲۰۱۳م به این طرف، رژیم اسد مردم شهرها و روستاها را تحت محاصره خود قرار داده و برای آن ها حق انتخاب یک چیز را داده است: یا ناظر نسل کشی و گرسنه گی باشند و یا این که خانه های خود را ترک نموده، آواره گی و بی سرپناهی را تحمل نمایند. این روند در آخر سال گذشته افزایش چشم گیر داشته که در نتیجۀ آن ده ها هزار تن مجبور به ترک خانه های خود شدند. هنوز هم تعداد زیادی از مردم به گونه ی اجباری از این روند رنج برده و به همکاری کمک های ویژۀ بشردوستانه در کمپ های موجود، در زمین های مخروبه و ویران زنده گی می نمایند.

در حال حاضر نیز این آواره گان جنگی، در اطراف پایخت(دمشق) بود و باش دارند. این انفجار بزرگ، زنان و کودکانی را به کام مرگ کشاند که می خواستند از محل زنده گی شان که تحت محاصره قرار داشت؛ فرار نمایند. به اساس یک توافق، ۱۶هزار تن از ساکنینی الفواح و کفریا که در سال ۲۰۱۵م توسط نیروهای مسلح محاصره شده بودند؛ خانه های خود را ترک کردند.

جناح های مسلح و رژیم مستبد ایران در سوریه، ساکنان زبدان و مضایا که آن ها از مدت ها به این طرف توسط نظامیان ایران و لبنان در محاصره به سر می برند، راه های سیاسی را بخاطر بیرون راند آن ها از محل زنده گی شان و بخاطر منافع متحدان و هم پیمانان شان مخصوصاً کشورهای غربی، اتخاذ نموده و مصمم بر این شدند تا دام افتاده گان را با برگزاری یک توافق نامۀ آشتی آزاد سازند. اما هنوز هم این رژیم های مستبد و متحدان آن ها از جمله  کشور ایران و شبه نظامیان آن، به محاصره خود ادامه داده و به تماشای آواره گی، مرگ زنان و کودکان مظلوم نشسته و این همه را از بلندی تماشا می کنند.

در حال حاضر مردم سوریه در یک حالت بسیار بد و تراژیدی به سر برده، درد و رنج فراوانی را از طرف حاکم ظالم شان تجربه می کنند. از طرف دیگر، بسیاری از مناطق هنوز هم در این کشور تحت محاصره قرارد دارد. در نتیجۀ درگیری هایی که از سال ۲۰۱۱م  به این طرف ادامه دارد، میلیون ها تن در داخل و خارج از کشور آواره شده، بیش از ۳۲۰هزارتن جان باختند و هزاران تن دیگر هم تا به حال سرنگون و یا زندانی شده اند. آیا برای کشورهای جهان به ویژه امریکا ریختاندن خون صدها زن و کودک مظلوم و بی چاره کافی نیست؟

 از یک طرف همه ی کفار حربی با هم متحدانه قصد جان مردم را کرده و بالای آن ها حمله می کنند و از طرف دیگر با رقبای خویش به میز مزاکره نشسته و وانمود می سازند که گویا هیچ جنایتی صورت نگرفته است. تشدید جنگ و حملات زمینی، انفجارات، قتل عام و... همه و همه برای بعضی از احزاب در این کشور تبدیل به ابزاری شده که برای رام ساختن مخالفان و تحمیل شرایط خود بر دیگران همیشه روی دست گرفته می شود.

ای عالمان و ای سربازان مسلمان! آیا تا به حال به این فکر شده اید که امت مسلمه به کمک و هم کاری های مبرم شما نیازمند است؟ اگر چنین است، شما باید منحیث اولین کسانی باشید که به صدای امت اسلامی لبیک می گویند و خود را از اردوی دولت های فاسد بیرون کشیده و به صف سربازانی که برای احیای دوباره خلافت به طریقۀ رسول الله صل الله علیه وسلم مبارزه می کنند، پیوسته و انرژی خود را در راه الله سبحانه وتعالی به مصرف برسانید و داشته های تان را در خدمت دشمن امت اسلامی نگذارید.

(أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُون(

[مائده: ۵۰]

ترجمه: آيا خواستار حكم جاهليت ‏اند و براى مردمى كه يقين دارند داورى چه كسى از الله بهتر است.

 بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

ازدواج زیر سن در افغانستان یا تن فروشی کودکان در امریکا!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

دولت افغانستان تلاش می کند تا یک بار دیگر خوشی های به سرقت رفته ی زنان افغان را به قسمی که آن ها ادعا می کنند برای شان بر گرداند. به تاریخ ۱۹ اپریل سال جاری، وزارت امور زنان و وزارت اطلاعات و فرهنگ به همکاری صندوق سازمان ملل متحد(UNFPA) برنامه ای را تحت عنوان "طرح اقدام ملی برای از بین بردن ازدواج زودهنگام و ازدواج کودکان" راه اندازی نمود که بانوی اول کشور، خانم رولا غنی از این برنامه حمایت کرد و برای خانواده ها اصرار نمود تا از ازدواج زودهنگام دختران خوردسال جلوگیری نمایند. وی چنین اظهار داشت: «من مصرانه از تمام خانواده های افغان می خواهم که از ازدواج اجباری و از دواج کودکان منصرف شده؛ زیرا با ازدواج زودهنگام، شما دختران خود را با یک خطر مواجه می سازید. این ازدواج دختران شما را از دوران کودکی و فرصت آینده محروم می سازد.»

خانم رولا غنی! چه کسی سن و سال آماده بودن یک فرد را برای ازدواج تعیین می کند؟ نظر شما در مورد تن فروشی کودکان در امریکا چیست؟ گزارش جدیدی که از سوی گروه مبارزه با قاچاق انسان به اشتراک گذاشته شده است، نشان می دهد که سالانه از ۱۰۰هزار کودک در امریکا به عنوان تن فروشی سوء استفاده می شوند، و این جز آن ۹.۸ بیلیون دالری است که از تجارت تن فروشی به دست می آید.

مطالعه ی انجام شده توسط جسیکا ادواردز، برای تحقیق و ارزیابی از موسسه اقیانوس آرام  نشان می دهد که حد اقل ۶۵۰هزار نوجوان در امریکا برای خوش گزرانی خود رابطه جنسی دارند. شما در مورد بارداری دختران در امریکا چه می گویید؟ درسال ۲۰۱۴م، مجموعاً ۲۴۹.۰۷۸ نوزاد را زنان در بین سنین ۱۵الی ۱۹ سال به دنیا آوردند. یعنی از هر ۱۰۰۰ولادت ۲۴.۲ تن از این گروه بالای سن بوده اند، باقی آن زیر سن بودند.

شما در مورد پرونوگرافی کودکان در امریکا چه می گویید؟ انجمن دفاع و حفاظت از کودکان(ASACP) تخمین می زند که امریکا بزرگ ترین وبسایت پرونوگرافی که۵۰ درصد تمام و بهای پرونوگرافی را در جهان تشکیل می دهد، دارا بوده و هم چنین بزرگ ترین پرونوگرافی بزرگ سالان را که در برگیرنده ی۵۰ درصد از حجم تمام پرونوگرافی های جهان است به خود اختصاص داده است.

نظرتان در مورد کودک آزاری در امریکا چیست؟ به گزارش انجمن کمک به کودک امریکا بدترین کشور در بین کشورهای صنعتی است که در آن روزانه ۴ الی ۷ کودک مورد غفلت و آزار قرار می گیرند. در مورد تعلیم مسایل جنسی مدرن چه می گویید؟ به گزارش رسانه گاردین، وزیران در انگلیس می خواهند تا آموزش مسایل جنسی برای صنوف متوسط اجباری شود و برای کودکان نیز از سن ۴ سالگی به بعد روابط جنسی مدرن تدریس شود. موضوعاتی مانند این ها مایه نگرانی هستند، این واقعیت های مصیبت بار نتیجه ی آزادی و دموکراسی اند که انسان ها را به سوی تباهی می کشاند، نه ازدواج زیر سن دختران در افغانستان که مطابق به ارزش های دموکراسی آن ها زیر سن می باشند.

بنابر این، ارزش های سیکولر و لیبرال دوران کودکی و امکانات آینده ی کودکان را به سرقت برده، تاثیرات خود را در تمام زنده گی این قشر گذاشته و مشکلات روانی را در کودکان در تمام عمرشان  به وجود می آورند.

اسلام ازدواج در سنین جوانی و هم چنین داشتن ۴ همسر را اجازه می دهد و قوانین شرعی با تمایلات بشر تغییر نمی کند. بنابر این طرز تفکر مسلمانان نیز نباید توسط ایدیولوژی نادرست عصرکنونی تغییر نماید. خانم رولا غنی باید نگران خطراتی باشد که از طریق مفکوره های آزادی و دموکراسی متوجه کودکان است.

هیچ ایدیولوژی مانند ایدیولوژی اسلام محافظ حق و حقوق اطفال نمی باشد. بناً به تمام مسلمانان لازم است تا برای تاسیس دوباره ی خلافت به طریقه رسول الله صلی الله علیه وسلم تلاش نمایند تا یک عدالت و کرامت واقعی به وجود آمده، احکام الله سبحانه وتعالی تطبیق شده و مسلمانان از تمسخر دشمنان نجات یابند.

نوشته شده برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

نویسنده: امانه عابد

۱ شـعبان ۱۴۳۸هـ.ق

۲۸اپریل ۲۰۱۷م

ادامه مطلب...

زبان عربی؛ ارتباط دهنده ی امت با دین شان!

بسم الله الرحمن الرحیم

(ترجمه)

خبر

در اکثر کشورهای غربی بعضی از سیاست مداران تاکید دارند که خطبه های نماز جمعه به زبان رسمی آن کشور خوانده شود. در جرمنی باید امام به زبان جرمنی، در ایتالیا به زبان ایتالوی، در انگلیس به زبان انگلیسی و در فرانسه به زبان فرانسوی امامان خطبه را بخوانند و برای توجیه کردن این، آن ها دو گروه شده اند: گروه اول گفته اند که باید به عنوان استراتیژی ضد تروریزم عملی گردد و گروه دیگر گفته اند که این کار اختلاط اجتماعی را انکشاف خواهد داد.

تبصره

با نگاه دقیق به انگیزه ی خواندن خطبه نماز جمعه از لسان عربی به لسان های فرانسوی، ایتالوی، جرمنی یا انگلیسی  حکومت ها نکات ذیل را دلیل آورده اند:

در انگلیس منابع عالی رتبه حکومت گفته اند: «اگر امامان خطبه را به لسان عربی بگویند این بسیار مشکل است که دانسته شود که افراط گرایی پخش نمی شود.» و در جرمنی معین وزارت مالیه آن، خواستار قانونی شد که امام بتواند در پرتو آن خطبه نماز جمعه را واضح به زبان جرمنی بگوید و حکومت بداند که در مساجد چی می گذرد.

مسلمانانی که در اروپا زنده گی می کنند، این را درک کنند که دلایل داده شده سطحی و می تواند به آسانی رد شود. هم چنان  باید این را بدانند که در عقب این تغییرات پلان شیطانی بزرگی نهفته است. هم چنان دلیلی را که ارایه کرده اند که خواندن خطبه از لسان عربی به لسان رسمی کشور اختلاط اجتماعی کوتاه مدت را انکشاف خواهد اداد و صحبت کردن با لسان دوم هیچگاه دیده نشده است که مانع اختلاط اجتماعی گردیده باشد. آیا اگر خطبه به لسان عربی که در یک هفته حد اکثر از دو ساعت زیاد دوام نمی کند، داده نشود واقعاً مانع اختلاط اجتماعی می گردد؟ پس این چی پلان شیطانی است که در عقب آن قرار دارد؟

غربی ها از این آگاه هستند که لسان عربی وسیله ی ارتباط امت با دین شان است و این لسان قرآن و سنت است. زمانی که لسان عربی از دست داده شود، دانستن قرآن و سنت از دست خواهند رفت و با این حاکمیت اسلام نیز بیرون خواهد شد. زمانی که اصل حاکمیت اسلام از بین برده شود، پس پلان تغییرات در دادن خطبه از لسان عربی به لسان دوم از کمپاین های بزرگ شیطانی آن ها است که قبلاً آن را سال های گذشته به راه انداخته و یگانه هدف آن قطع رابطه میان مسلمانان، لسان عربی و اسلام است.

مسلمانانی که در اروپا زنده گی می کنند، هرگاه دولت از آن ها تغییرات در دین شان را تقاضا کند، باید نهایت دقت به خرچ دهند و در مورد دین شان محکم باشند. بعداً آن ها این را درک خواهند کرد که کفار همیشه لسان عربی را مورد هدف خود قرار داده؛ زیرا لسان عربی در فهم درست دین ضروری است. از این سبب امت مسلمه باید لسان عربی را نقطه توجه قرار داده و بر آن سرمایه گذاری و در زنده گی خود و برای نسل آینده ی خود اصل قرار دهند. هر موانعی که در این راه واقع می گردد باید امت آن را از راه بر دارد.

نوشته شده برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

نویسنده: یاسمین مالک

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه