- مطابق
ترمپ همواره چهره واقعی امریکا را به نمایش میگذارد
خبر:
ترمپ در اولین جلسه کابینۀ خود در سال ۲۰۱۹ از کشورهای منطقه از جمله روسیه، پاکستان و هند انتقاد کرد و از آنها خواست که در جنگ علیه تروریزم در افغانستان بیشتر دخیل شوند. وی تأکید نمود که امریکا با وجود شش هزار مایل فاصله در این کشور میجنگد و در اشاره به جنگ میان طالبان و داعش گفت که نیروهای امریکایی نباید مانع نبرد این دو گروه با هم شوند؛ زیرا هر دو گروه، دشمنان ما هستند. همچنان وی به دخالت اتحاد جماهیر شوروی سابق در دهۀ ۱۹۸۰ در افغانستان اشاره کرد و گفت که جنگ افغانستان شوروی وقت را به سقوط مالی روبهرو ساخت و آن را به فروپاشی سوق داد و شوروی را به روسیه تبدیل نمود. ترمپ با کمال وقاحت دلیل شوروی سابق در افغانستان را قصد نفوذ "تروریستها" به آن کشور دانسته افزود: «روسها حق داشتند تا به افغانستان حمله کنند و در آنجا حضور داشته باشند.»
تبصره:
مشکل اساسی ترمپ این است که نیت و انگیزههای بدی که حُکام گذشتۀ امریکا در قلبها و ستراتیژیهای خود نگه میداشتند، اصلاً نمیتواند آن را نگهدارد. این حالت وی تنها در مورد امت مسلمه قابل تصدیق نبوده، بلکه وی نیت و انگیزههای بد امریکا را علیه تمام ملتهای جهان به نمایش میگذارد.
ترمپ این بار اولتر از همه منطق جنگ امریکا در افغانستان را با منطق جنگ اتحاد جماهیر شوروی قیاس کرد و مفهوم واقعی "تروریزم" را از دیدگاه امریکا و سایر کشورهای کفری برملا ساخت که هر نوع مبارزین و مجاهدین مسلمان از دیدگاه کفار "تروریست" اند. حتی اگر آنها جنگجویانی باشند که در یک مقطع تاریخی توسط خود امریکا علیه شوروی مورد حمایت سیاسی، اقتصادی و نظامی قرار گرفته بود و یا هم کسانی که علیه طالب و القاعده زمینه اشغال افغانستان را برای امریکا مهیا ساخته و منحیث نیروهای زمینی برای امریکا جنگیده باشند.
پس در نتیجه ما مسلمانان منحط باید بیدار شده و تمام کفار را طبق ارشادات دین مبین اسلام علیه امت مسلمه، ملت واحد تلقی نماییم و هرگز علیه برادر خود از هیچکدام آنها کمک نگیریم.
علاوه برین، ترمپ به نظامیان خود دستور میدهد تا از واقعیت متفرق امت مسلمه بهره برداری نموده و بگذارند تا طالب و داعش با هم بجنگند، زیرا هر دو دشمنان امریکا هستند. درحالیکه این واقعیت متفرق امت مسلمه خود دستاورد و فرآورده نظم حاکم بینالمللی به رهبری امریکا و مفکورههای حاکم آنان بوده تا دیگر هرگز امت مسلمه نتواند در چارچوب یک نظام سیاسی با هم متحد شوند.
ترمپ برخلاف خواست نهادهای دولتی یا Deep State امریکا از روسیه، هند و پاکستان انتقاد کرد تا بیشتر در جنگ علیه تروریزم در افغانستان دخیل شوند. در حالیکه دولت امریکا اصلاً به این راضی نیست که زمام امور افغانستان را به کشورهای منطقه داده و پای خود را ازین معضله بکلی بیرون بکشد؛ زیرا امریکا بیشتر از نیم قرن برای این هدف مبارزه و پول مصرف نموده است تا برای خود در افغانستان جای پای پیدا کند و تقریباً این مأمول امریکا بعد از سال ۲۰۰۱م برآورده شده است.
اما اینکه چه چیز ترمپ را سرخورده کرده تا علناً به چنین اظهارات بپردازد؛ عدم پیشرفت در امور جنگ و صلح افغانستان است.
ترمپ میگوید: «شما در مورد جنرالهای ما صحبت میکنید. من به جنرالهای ما تمام پولهای را که خواستند دادم، ولی آنها کارهای خود را در افغانستان به خوبی پیش نبردند. آنها از ۱۹ سال به اینسو در افغانستان جنگ میکنند. جنرال متیس از من بسیار سپاسگزار بود که ۷۰۰ میلیارد دالر را که انتظارش را هم نداشت برایش منظور کردم، ولی متیس برای ما چه کرد؟ او برای ما در افغانستان چه کرد؟ او هیچ کار خوبی را انجام نداد و کاری که او در افغانستان کرده من از آن راضی نیستم.»
امریکا در طولانیترین جنگ تاریخ خود سخت گیر مانده است. اگر مانند بریتانیای کبیر وقت و شوروی سابق، افغانستان را ترک کند، دیگر قدرت امریکا منحیث ابر قدرت در جهان ادامه نخواهد یافت و حتی در معرض تجزیه سرسام آور ایالتهای خود خواهد شد. لذا امریکا به برنامه صلح رو آورده تا طوری جنگ افغانستان را ظاهراً به پایان برساند که جای پای خود را درین کشور نگهداشته و از معادن، موقعیت جیو ستراتیژیک و مواد مخدر آن استفادهای چشمگیر نماید.
برای تحقق این هدف، نظامیان امریکا جنگ علیه مواضع و اهداف طالبان را به آخرین حد خود تشدید نموده است تا این گروه را به میز مذاکره بکشاند که بالاخره این کار هم صورت گرفت و نمایندگان سیاسی طالبان از دفتر قطر، نمایندگان نظامی طالبان از شورای کویته با حضور کشورهای پاکستان، سعودی و امارات اخیراً با زلمی خلیلزاد نماینده وزارت خارجه امریکا در باره صلح افغانستان در ابوظبی با هم گفتگو کردند؛ اما نتایج و پیشرفتهای ملموس ازین گفتگو تا هنوز به مشاهده نرسیده است.
تنها چیزی که قابل احساس است، اینست که موضوع صلح و جنگ افغانستان واضحاً ابعاد منطقوی یافته و بلاک روسیه، ایران و چین با بلاک امریکا، پاکستان، سعودی و امارات جبهه گیری میکنند. زیرا بعد از بی نتیجه ماندن دو بار گفتگوها میان امریکا و طالبان، امریکا از تمام وسایل فشار علیه طالبان استفاده کرد و نمایندگان نظامی آنها را نیز توسط پاکستان در گفتگوهای ابوظبی حاضر و به شکل غیر مستقیم ۶ میلیارد دالر توسط سعودی و ۳ میلیارد دیگر را توسط امارات به پاکستان پرداخت نمود. این معامله شکهای جدیدی را پیرامون صلح افغانستان به کشورهای منطقه به خصوص روسیه، چین و ایران ایجاد کرد. لذا برای رفع هر نوع شک و ابهام، وزیر خارجه پاکستان به هر سه کشور سفر نمود تا در مورد معامله پاکستان با امریکا در باره صلح با طالبان به این کشورها وضاحت و اطمینان دهد.
زیرا هر سه کشور چین، روسیه و ایران تا هنوز بر دیپلماسی طالبان اعتماد داشتند؛ اما وقتی پرداخت پول توسط سعودی و امارات به پاکستان در میان آمد، معامله امریکا با پاکستان مورد نگرانی گردید که سفر نمایندگان طالب به ایران را نیز میتوان در همین هدف خلاصه کرد.
اما اینکه ترمپ به ریاست جمهوری امریکا راه یافت خود دلیل روشن به فرو رفتن امریکا در انحطاط است؛ زیرا شعار "اولتر از همه امریکا" ترمپ را به قدرت رساند. از جانب دیگر، موفقیت این شعار خود دلیل واضح برای وخامت اوضاع در امریکا و ضعف موقف این کشور میباشد. قسمی که بعد از ۱۸ سال جنگ اکنون امریکای قرن بیست نیست، بلکه وضعیتاش به مراتب از داخل وخیمتر شده و در عرصه بینالمللی نیز موقفاش سخت صدمه دیده است. پس امریکا نمیتواند موجودیت خود را درین سرزمین (مقبره امپراطوریها) تثبیت نماید.
لذا پیشنهادهای صلح این کوبایان نباید افغانها را بفریبد؛ چون امریکا در طول تاریخ خود به هیچ شرط و پیمانش با هیچ گروه و کشوری وفا نکرده است. اگر کسی به این قناعت ندارد، پس برود از رهبران جهادی اتحاد شمال، از دوستم، از حکمتیار، از ایران و از کوریایی شمالی بپرسد. مبارزین افغان باید به جای برنامههای امریکا و سایر کفار و مزدورانش که در طول تاریخ از آن خیری را ندیدهاند، به برنامههای اسلام چنگ بزنند تا مبارزات و مجاهدتهای آنان نه تنها راهگشای افغانها شده؛ بلکه آغاز راه حل برای تمام مسلمانان جهان گردد.
سیف الله مستنیر