تلویزیون الواقیه: درس مسجد:" تجارت بادین ؟!"
- نشر شده در ویدیوها
شیخ یوسف مخارزه (ابو همام)
سرزمین مبارک (فلسطین)
جمعه، 29 ذو الحجه 1440 هـ.ق مؤافق به 30 اگست 2019 م
شیخ یوسف مخارزه (ابو همام)
سرزمین مبارک (فلسطین)
جمعه، 29 ذو الحجه 1440 هـ.ق مؤافق به 30 اگست 2019 م
نصرت، هجرت و دولت - دروس و عبرتهایی در یاد آوری هجرت سید البشر!"
مهمان برنامه: استاد سالم ابو سبیتان (ابو صهیب)
مجری برنامه: استاد هیثم الناصر (ابو عمر)
شنبه 01 محرم 1441هـ.ق مؤافق به 31 اگست 2019
تهیه شده توسط: دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر در سوریه
یکشنبه 09 محرم 1441H مربوط به 08 سپتامبر 2019
۵- مسجدالاقصی: فریادی از حیاط مسجد: آیا در میان تان قتیبه بن مسلم نیست؟!
فریادی جمعه از از حیاط مسجد الاقصی مبارک، از استاد أبو مهدي بيضون
بیت المقدس، سرزمین مبارک(فلسطین)
جمعه، 14 محرم 1441 هـ.ق مؤافق 13 سپتامبر2019م
سخنرانی مهندس علی عبدالرحمان زیر عنوان: "حرکت امت و رفتار فصایل همه را ملزم میکند تا مسیر را اصلاح کنند!".
پنج شنبه، 06 محرم 1441 هـ.ق مؤافق 05 سپتامبر2019م
تبصرۀ سیاسی هفتگی
مهندس صلاحالدین عضاضه
رییس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
پنج شنبه، 06 محرم 1441 هـ.ق مؤافق 05 سپتامبر2019م
خطبۀ جمعه، از مسجد الفاروق حاج سعید
کپنهاگ، جمعه، 29 ذو الحجه 1440 هـ.ق مؤافق به 30 اگست 2019 م
(ترجمه)
پرسش:
سایت مصر عربی با انتشار خبری به تاریخ 28 آگست 2019م نوشت: «روند نقشهبرداری و حفر به شدت جریان دارد، هیچ کسی نمیتواند فعالیتهای ما را متوقف کند، نه در حال حاضر و نه در آینده. این اظهارات رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه بود که دو روز قبل از آغاز کار حفاری برای استخراج گاز شرق بحر متوسط مطرح نمود و با این سخناناش، مصر و قبرص و تحریمهای اتحادیۀ اروپا را به چالش کشید.» آیا این بدان معنی است که این دولتهای چهارگانه بر سر گاز بحر متوسط به جان هم افتاده اند؟ و آیا میزان گاز موجود در شرق بحر متوسط تا این حد زیاد است که باعث شروع کشمکش میان دولتها شده؟ و جزاک الله خیراً؟
پاسخ:
بلی، میزان گاز زیاد است و مؤثر و به دلیل این که این میزان گاز در منطقۀ شرق متوسط قرار گرفته نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. ضمناً کشمکش جاری بر سر این منطقه و گاز آن تنها میان این دولتهای چهارگانه: "ترکیه، قبرص، اتحادیۀ اروپا و مصر" نیست، بلکه امریکا، روسیه، دولت اشغالگر یهود نیز در آن دخیل اند و اینکه دولتهای بزرگ و تأثیرگذار جهانی از گاز و کشمکشهای مربوط به آن، استفادۀ اقتصادی و سیاسی میکنند؛ جزئیات بیشتر قرار ذیل است:
اول) کشف گاز شرق متوسط و اهمیت آن
1. کشف ذخایر گاز در منطقۀ شرق بحر متوسط:
این کشف از سال 2000 آغاز شد، زمانیکه شرکت "بریتش گاز" مربوط به شرکت "بریتش پترولیوم" چاه "غزه مارین" در 36 کیلومتری سواحل غزه کشف نمود که تخمین زده میشود، نزدیک به یک تریلیون قدم مکعب گاز در این چاه وجود داشته باشد. سپس در ماه جنوری 2009م، چاه "تمارا" کشف شد که بر اساس تحقیقات جیولوجیکی حدوداً نزدیک به 10 تریلیون قدم مکعب گاز دارد و این چاه در مسافت 90 کیلومتری سواحل شمال فلسطین اشغالی موقعیت دارد و 1650 متر زیر سطح بحر قرار گرفته. در همین سال بود که چاه "افرودیت" در فاصلۀ 180 کیلومتری سواحل جنوب غرب قبرص و در عمق 1700 متری زیر سطح بحر کشف گردید که میزان گاز موجود در آن به حدود 9 تریلویون قدم مکعب گاز طبیعی تخمین زده میشود. در سال 2012م چاه "لیفیاثان" کشف شده که مقدار گاز احتمالی در آن به 17 تریلیون قدم مکعب تخمین زده میشود و در 135 کیلومتری سواحل شمال فلسطین اشغالی و در نزدیکی شهر حیفا موقعیت دارد و عمق آن به 1600 متر زیر سطح بحر میرسد.
در سال 2105م چاه "ظهر" در سواحل مصر کشف شد، چاهیکه توسط شرکت "إینی" ایتالیا کشف گردید و بزرگترین چاه گاز در بحر متوسط به شمار میرود. این چاه در حدود 200 کیلومتر از سواحل شهر بورسعید مصر فاصله دارد و مجموع گاز موجود در آن مطمئناً به 30 تریلیون قدم مکعب میرسد. شرکت "إینی" پیشبینی نموده که در سال جاری 2019م، 2.5 ملیارد قدم مکعب گاز از این چاه استخراج خواهد نمود که این مقدار گاز در حدود 40% مجموع گاز تولیدی مصر را تشکیل میدهد. شرکت إینی ایتالیا پس از کشف این چاه، در اوایل سال جاری از کشف چاه جدید گاز در نزدیکی سواحل مصر به نام چاه "نور" خبر داد که در بحر متوسط و در فاصلۀ 50 کیلومتری شمال سیناء موقعیت دارد. بر اساس ارزیابیهای صورت گرفته توسط هیأت تحقیقاتی جیلوجیکی امریکا در سال 2010م، احتمالاً در حدود 122 تریلیون م3 "مترمکعب" منابع گازی در حوضۀ شرق متوسط و در سواحل سوریه، لبنان، رژیم یهود، مصر و قبرص وجود دارد که هنوز کشف نگردیده، به علاوۀ نزدیک به 107 ملیارد بشکه نفت قابل استخراج. بناءً طوری که ملاحظه نمودید؛ این عملاً یک ثروت فوق العاده عظیم است.
2. اهمیت سرمایۀ گاز در شرق بحر متوسط:
این اهمیت تنها به کشف گاز بر نمیگردد، بلکه به موقعیت جیوپولیتیکی این منطقۀ وسیع نیز بر میگردد که همانا منطقۀ خاور میانه است، منطقهای که در حدود 47% ذخایر نفت و 41% ذخایر گاز جهان را در خود جای داده. قرار گرفتن این منطقه در تقاطع آسیا، اروپا و افریقا در سواحل بحر متوسط و متصل بودن آن به راه های بزرگ تجارت جهانی از طریق تنگههای سویس، بوسفور و جبل طارق نیز به اهمیت آن افزوده. با کشف شدن چاههای گاز فوق الذکر، آرزوهای دولتهای واقع در سواحل شرق بحر متوسط بالا گرفت، اشتهای شرکتهای نفت و گاز بازتر شد و شعلههای رقابت منطقهای را بالای این منابع دامن زد و در عین حال، توجه قدرتهای جهانی را نیز به جذب سرمایۀ بیشتر و مرحلۀ جدید کشمکشهای احتمالی جلب نمود.
دوم) دولتهای درگیر بر سر گاز شرق متوسط
1. دولتهای واقع در سواحل بحر متوسط
الف) قبرص ترکیه–قبرص یونان: قبرص ترکیه به این باور است که سرمایههای این جزیره سهم تمام ساکنین آن میباشد و درست نیست این سرمایهها بدون سهم دادن به یک بخش از جزیره به مصرف رسد، اما قبرص یونان از این مسأله چشمپوشی نموده و منطقۀ خالص اقتصادی Exclusive Economic Zone EEZ) ) را برای خود مرزبندی نمود و به این ترتیب سرمایۀ گاز را در سال 2010م برای خود اختصاص داد. این اقدام باعث شد قبرص ترکیه در واکنش به اقدام مشابه دست زند؛ طوریکه مرزهای بحری خود را مشخص نمود. «ترکیه به تاریخ 15 سپتمبر 2011م توافق نامهای را برای ترسیم سواحل بحری با شمال قبرص امضاء نمود.» (منبع: سایت احوال ترکیه 8 نومبر 2018م) در نتیجه این اقدامات بود که مناطق مشخص شده توسط دو طرف "قبرص ترکیه و قبرص یونان" با هم تداخل نمود، «بنابر این جمهوری شمال قبرص خواستار حق خویش در مناطق مختلفی شد که قبرص یونان آن را در سال 2010م برای خوداش ترسیم نموده بود.» (منبع: ترک پرس 11 جولای 2019م)
ب) اتحادیۀ اروپا: اولویت اروپا این است که امنیت انرژی اش تأمین شود و منابع وارداتی و راههای آن متنوع باشد، به ویژه با توجه به نوسان روابط اروپا-روسیه و فشار تحریمهای امریکا در جریان سالهای اخیر. گاز شرق بحر متوسط در حفظ این معادله نقش داشته و وابستهگی کامل اروپا به گاز روسیه را کاهش میدهد، به ویژه دولتهای شرق و جنوب اروپا. به این ترتیب به نظر میرسد اروپا از طریق بعضی دولتهای وابسته به خود، مانند قبرص بخش یونان و خود یونان و هم چنین توسط شرکتهای حفاری چاههای نفت و گاز در این معادله حضور دارد.
ج) ترکیه: ترکیه عضویت معاهدۀ سازمان ملل برای قانون بحری را ندارد، معاهدهای که بر اساس آن مناطق بحری مشخص میگردد. یکی از دلایل عدم عضویت ترکیه در این معاهده، کشمکش ترکیه با یونان در بحر ایجه است. ترکیه به این باور است که منطقۀ خالص اقتصادی که قبرص یونان برای خود ترسیم نموده با سواحل ترکیه و منطقۀ خالص اقتصادی مربوط به آن تداخل دارد، هر چند این مسأله رسماً اعلان نگردیده. ترکیه با استناد به این مسائل، توافقنامههای را که قبرص جانب یونان برای ترسیم منطقۀ خالص اقتصادی خویش با مصر، دولت یهود و لبنان امضاء نموده به رسمیت نمیشناسد و به این باور است که راه اندازی مناقصهها برای شرکتهای بیگانه جهت جستجو و حفاری برای گاز در این مناطق غیر قانونی میباشد، زیرا حقوق انقره را نادیده میگیرد. اردوغان در سخنرانی که به مناسبت 18 سالروز تأسیس حزب عدالت و توسعه در انقره پایتخت ترکیه برای طرفداران این حزب حاکم داشت گفت «ما توسط کشتیهای ترکیه در شرق متوسط حضور داریم و نیروهای بحری ما این کشتیها را حمایت میکنند. اردوغان تأکید نمود که ترکیه فعالیتهای حفاریاش را، که توسط جمهوری شمال قبرص ترکیه به آن اجازه داده شده، ادامه میدهد». (منبع: صوت امارات 24 آگست 2019م)
د) دولت اشغالگر یهود: کشف پی در پی این منابع گازی به رژیم یهود کمک میکند از وابستهگی به مصر رهائی یابد، چنانکه خلای بزرگی را در بخش انرژی از این رژیم پر میکند. منافع یهود به این حد خلاصه نمیشود، بلکه گاز اینک در محاسبات اشغالگران تبدیل به ابزاری سیاسی و امنیتی و سلاح فعال سیاسی شده که از آن برای عادی سازی روابط با شماری از دولتهای عربی در منطقه، به ویژه مصر، لبنان، حکومت فلسطین و اردن استفاده میشود. هم چنین، «"اسرائیل" با یونان، قبرص و ایتالیا به توافق رسیده تا خط لوله گازی را به هزینه شش ملیارد یورو و "6.8" ملیارد دالر از "اسرائیل" به دولتهای سه گانه بکشد». (منبع: شروق نیوز 25 نومبر 2018م). دلیل آن این است که اروپا سعی دارد منابع انرژیاش را متنوع سازد.
هـ)مصر: گاز برای نظام حاکم در مصر تنها اهمیت اقتصادی ندارد، بلکه اهمیت برتر آن برای این نظام، این است که در سایه نداشتن رسمیت داخلی و عدم برخورداری از حمایت مردمی از آن به صفت ابزاری برای تثبیت و استحکام پایه های حکومت خویش و کسب رسمیت منطقهای و بین المللی استفاده میکند و به این ترتیب؛ مردم مصر از دسترسی و استفاده درست از سرمایههای سرزمین خویش محروم مانده اند. مصر، دولت یهود، قبرص، یونان، ایتالیا، اردن و فلسطین در اوایل سال جاری از تشکیل "شورای گاز بحر شرق متوسط خبر دادند، «در ماه جنوری سال جاری هر یک از مصر، "اسرائیل"، قبرص، یونان، ایتالیا، اردن و فلسطین از شهر قاهره اعلان نمودند که ساختاری را زیر عنوان "شورای گاز شرق متوسط" تشکیل داده اند. ترکیه، لبنان، سوریه و قبرص شمال ترکیه از عضویت در این شورای مستثنا شده اند، با وجود آن که اینها دولتهایی استند که در حواشی حوض شرق بحر متوسط موقعیت دارند». (منبع: خلیج آن لاین 15 جنوری 2019م).
و) دولتهای دیگری نیز هستند که در سواحل بحر متوسط موقعیت دارند، اما از تأثیر چندانی برخوردار نیستند، «سوریه با وضعیتی که در حال حاضر دارد، لبنان هرچند توافقنامههایی را با شماری از شرکتهای فرانسهوی، ایتالیایی و روسی امضاء نموده، اما هنوز آغاز به کار نکرده و ممکن است به دلیل مداخلههایی دولت یهود بیشتر به تأخیر افتد و حکومت خودگردان فلسطین».
2. دولتهاییکه در سواحل بحر متوسط قرار نگرفته اند:
الف) امریکا: امریکا به این منطقه با دید وسیعتر و با در نظر داشت اولویتهای خود در خاور میانه نگاه میکند، اولویتهایی که معمولاً مربوط به ضمانت تداوم جریان انرژی و حمایت از رژیم یهود میباشد. ایالات متحده توسط شرکتها و مزدوران خویش در این منطقه حضور دارد. هم چنین با توجه به افزایش روز افزون صادرات گازمایع منطقه به اروپا، ممکن است دیدگاه امریکا در مورد گاز این منطقه در آینده تغییر کند.
ب) روسیه: هرچند گاز شرق بحر متوسط به صفت بدیل گاز روسیه مطرح نیست و هیچ مزاحمتی نیز به آن ندارد، اما مسکو قصد دارد با حضوراش در هر نوع پروژه گازی که به عنوان مکمل و یا بدیل مطرح باشد، احتکار بازار اروپا را تضمین کند تا مبادا تأثیرات منفی روی این بازار گذارد و این دقیقاً هدفی است که روسیه دنبال میکند. بدون شک مسکو در کشمکش بر سر گاز در شرق بحر متوسط عملاً حضور دارد؛ در لبنان از طریق شرکتهای اکتشافی گاز خویش، در قبرص یونان و یونان از طریق تمویل مالی و در سوریه از طریق حضور نظامی و توافقات دو جانبه.
سوم: استفاده از گاز در کشمکشهای مؤثر اقتصادی و سیاسی میان دولتها
1. اتحادیه اروپا: یونان، قبرص و رژیم یهود به تاریخ 20 دسمبر 2018م اعلان نمودند که حاضر اند پروژه خط لوله گاز طبیعی از شرق بحر متوسط به اروپا را که توسط ایالات متحده پشتیبانی میگردد ادامه دهند. این پروژه که (EastMed) نام دارد، گاز طبیعی را از بحر میان فلسطین اشغالی و قبرص و از طریق یونان به بازار اتحادیه اروپا انتقال میدهد. انتظار میرود این خط در حدود 10 ملیارد متر مکعب گاز طبیعی را از طریق یونان و ایتالیا به اتحادیه اروپا انتقال دهد. بدون شک هدف اروپا از این کار؛ متنوع کردن واردات گاز طبیعیاش به دور از گاز روسیه است. پروژه (EastMed) به زودی 10 -15 % نیاز اتحادیه اروپا به گاز طبیعی را مرفوع خواهد نمود و به این ترتیب؛ اتحادیه اروپا موفق خواهد شد منابع انرژی خویش را متنوع نماید و روسیه نفوذ ناشی از بهای گاز خویش بر این اتحادیه را از دست خواهد داد. احتمالاً اتحادیه اروپا در جریان چند سال آینده تلاش کند قیمتهای بازار گاز را که همواره با نوسان در حال افزایش بوده، کاش دهد.
2. این از جانب اروپا، اما از جانب امریکا میدانیم که ایالات متحده با اعمال تحریمهایی بالای روسیه و همپیمانان آن، به ویژه آلمان، روسیه را زیر فشار گرفت تا خط لوله "نورد استریم-2" را متوقف نماید، زیرا امریکا به این باور است که این پروژه، گاز روسیه را به عمق اروپای غربی میرساند و این به روسیه فرصت میدهد بالای سیاست خارجه اروپا نفوذ بیشتری پیدا کند و فرصت خواهد یافت از انرژی به عنوان ابزاری برای اعمال فشار بالای هر دولتی استفاده کند. بناءً ایالات متحده با تمام توان سعی دارد اتحادیه اروپا را وادار کند گاز مایع طبیعی را به جای روسیه از ایالات متحده خریداری کند و منابع انرژی خویش را از این طریق متنوع سازد و با امریکا با این کار فضای رقابتی را ایجاد نمود. شکی نیست که این کار بالای پروژه " Nord Stream 2 جریان شمالی-2" تأثیر خواهد گذاشت، پروژهای که شامل ساخت دو خط گاز از طریق بحر بالتیک تا آلمان و با انرژی مجموعی سالانه معادل 55 ملیارد متر مکعب گاز. این در حالیاست که برخی دولتهای مخالف در برابر این پرووژه قرار گرفته اند، مانند اوکراین و ایالات متحده امریکا» (منبع: سبوتنیک نیوز 1 اپریل 2019م).
3. رقابتها و کشمکشها بر سر منابع گاز طبیعی میان ایالات متحده و روسیه افزایش یافته و در عین حال اتحادیه اروپا، به صفت قدرتی بزرگ متشکل از 28 دولت و با نفوسی معادل حدوداً 512 ملیون، بازاری مهم برای صادرکننده گان انرژی در سراسر جهان تلقی میگردد، به ویژه در مورد گاز طبیعی. به همین دلیل است که روسیه مدتهاست به این اتحادیه توجه داشته و به عنوان مصدر و منبع برتر صدور گاز طبیعی به بازار اروپا مطرح بوده. اینک امریکا وارد این میدان شده و سعی دارد با افزایش میزان صادرات گازمایع طبیعی امریکا موسوم به (LNG)، به عنوان ساده ترین و با امن ترین گاز در روند ذخیره و انتقال، روسیه را در این میدان به چالش کشد. اما از آن جایی که گاز امریکا به دلیل زحمت فراوانی که روند مایع سازی و انتقال آن لازم دارد، نسبت به سایر انواع گاز انتقالی توسط خطوط لوله و منابع انرژی آن، هزینه هنگفتی را می طلبد.اما در صورتیکه قیمتها بر اساس رقابت جریان یابد، ممکن است گاز امریکا بتواند در تأمین گاز اتحادیه اروپا نقش روز افزونی را بازی کند، که خود خطری احتمالی برای روسیه خواهد بود. امریکا عملاً این کار را آغاز نموده؛ چنانچه در اکتوبر 2018م حجم گاز مایع طبیعی را که ایالات متحده به اروپا صادر نمود، در حدود 24% مجموع تولید آن را تشکیل میداد، در حالیکه در سال 2017م صادرات گاز امریکا به اروپا تنها در حدود 10% از مجموع تولید آن را تشکیل میداد و این نخستین سالی بود که امریکا به صفت صادرکننده گاز ظاهر شد. حجم واردات گاز اتحادیه اروپا از امریکا در ماههای نخست سال 2019م به حدود 13% رسید و به این ترتیب امریکا تبدیل به سومین منبع واردات گاز اتحادیه اروپا شد و دلیل آن، افزایش میزان تولید از منابع نفت شنی امریکا بود.
4. خلاصه این که با تسلط روسیه بالای تأمین گاز بازار اتحادیه اروپا و وابستهگی بزرگ این بازار به آن، اینک نیاز به متنوع نمودن منابع انرژی اروپا برجسته تر گردیده و به همین دلیل است که اتحادیه اروپا به حمایتاش از پروژه EastMed و متنوع نمودن منابع وارداتی گاز طبیعی خویش توجه بیشتر دارد، تا وابستهگی خود به گاز روسیه را، که زیر تحریمهای شدید امریکا قرار گرفته، کاهش دهد، به ویژه پس از کاهش تولید گاز بحر شمال. در عین حال امریکا قصد دارد بالای بازار اروپا تسلط پیدا کند و این کار را با تحریک نمودن دولتهای اتحادیه اروپا برای خریداری گاز مایع طبیعی از ایالات متحده به جای روسیه انجام میدهد و به همین دلیل است که این پروژه " Nord Stream 2 جریان شمالی-2" را مستقیماً مختل میکند، پروژهای که روسیه را از طریق بحر بالتیک به اروپا پیوند میدهد.
5. به این ترتیب؛ دیده میشود که منطقه خاورمیانه، که در اصل منطقه اسلامی است، الله سبحانه و تعالی آن را با ذخایر هنگفت پترول و گاز و سایر منابع و معادن مورد لطف و عنایت خویش قرار داده، اما کسانیکه از آن بهره میبرند همانا کفار استعمارگر و دولت یهود است که سرزمین مبارک فلسطین را به اشغال خود در آورده. آنها اقتصاد شان را با این سرمایه تقویت میکنند و توسط آن کارخانهها و بازارهای شان را به حرکت در میآورند. چیز ناچیزی هم از آن به حکام مزدورشان میرسد که آن را تبدیل به سرمایه شخصی خویش میکنند، در حالی که این سرمایه و مال عام مردم است و نه اشغالگران!
بدون شک امت اسلامی مسؤولیت شرعی دارد برای کنار زدن و تغییر این حکام ظالم، که کفار استعمارگر را بالای منابع و سرمایههای ما مسلط نموده اند تا آن را به تاراج برند، حرکت نموده و سعی و تلاش به خرج دهند، تا باشد که امت اسلامی از این تنگ دستی و محرومیت از سرمایههای خوداش بیرون آید و دیگر مانند حیوانی به سر نبرد که از شدت تشنگی در صحرا جان دهد در حالیکه محموله آب بر پشت آن قرار دارد.
قطعاً کسانیکه در برابر ظالمان سکوت نموده و در راستای کنار زدن آنان با اخلاص به الله سبحانه و تعالی و صداقت با رسول اش صلی الله علیه وسلم، سعی و تلاش نمی کنند، هرگز از پیامدهای این سکوت خویش در امان نخواهند بود. الله سبحانه و تعالی می فرماید:
﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾
ترجمه: و بترسید از بلایی که چون آید تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد (بلکه ظالمان و مظلومان همه را فرا گیرد) و بدانید که عقاب الله بسیار سخت است.
ظالم به دلیل ظلم خویش و کسی که در برابر ظلم سکوت نموده به دلیل سکوت خویش و نگرفتن دست ظالم محسبه شده و گرفتار بلا خواهد شد.
﴿إن فی هذا لبلاغاً لقوم عابدین﴾
2 محرم 1441هـ.ق
1 سبتمر2019م
مترجم: عبدالله دانشجو
(ترجمه)
خبر:
به تاریخ 2/8/2019، شوکت میرضیایف رئیس جمهور ازبکستان دستور انحلال مستعمرۀ بدنام "جسلیق یا زندان شکنجه" را به امضاء رساند. دفتر رسانههای وزارت داخلۀ ازبکستان اعلام کرد که این تصمیم تاریخی به هدف افزایش فعالیت اصلاحات در وضعیت زندانیان، احترام به افراد جامعه و همچنین ترویج تصویر مثبت کشور در صحنۀ بینالمللی، بر وفق اولویتهای پنج گانۀ استراتیژی توسعۀ جمهوری ازبکستان در دورۀ 2017 تا 2021 اتخاذ شده است.
تبصره:
گفتنی است که مستعمرۀ " جسلیق" در منطقۀ شمال غربی این کشور-که رسیدن به آن جز با قطار ممکن نیست- در سخت ترین شرایط آب و هوایی واقع شده است؛ در تابستان درجۀ حرارت آن بالاتر از 50 درجۀ سانتیگراد و در زمستان کمتر از 20 درجۀ زیر صفر است.
این مستعمره به عنوان وحشی ترین زندان در ازبکستان شناخته میشود، جایی که در طی 20 سال گذشته صدها زندانی در اثر شکنجههای وحشتناک کشته شدهاند. علاوه بر این، هیچ زندانیِ به جرایم دیگر به این مستعمره اعزام نمیشود؛ فقط کسانی که محکوم به امور مذهبی هستند، که بیشتر آنها اعضای حزبالتحریراند در این زندان اسیراند.
نکتۀ قابل توجه این است که اگرچه ماهیت عمومی اصلاحات اعلام شده از سوی رئیس جمهور میرضیایف نمایشی بوده و تغییرات در سیستم زندانها اساسی نیست اما نتایج ابتدایی آن ملموس است و اخیراً صدها زندانی سیاسی که 20 سال پیش در زندان بودند آزاد شدند؛ ولی سؤالی که در ذهن اکثریت مردم مطرح میشود این است: چرا در سایر بخشها همهی اصلاحات آغاز شده متوقف شده است، در حالی که برای زندانیان سیاسی اصلاحات ادامه دارد؟
در واقع شوکت میرضیایف بسیار متفاوت از سلفش میباشد، نه به این اعتبار که بهترینها را به مردم میخواهد، بلکه به این لحاظ که او نمیخواهد مانند کریموف در میان مردم به طاغوت خون آشام شناخته شود و در سطح جهان مطرود و منزوی باشد، بلکه عکس آن او میخواهد به همۀ اطراف جهان سفر نموده و جهان به سوی او به عنوان یک مصلح لیبرال و آزاد کنندۀ مردم از زیر ظلم نظام خون خوار کریموف بیبیند؛ او با رسانههای که به نفع غرب در ازبکستان کار میکنند به نرمی رفتار میکند، و تلاش دارد تا با سازمانهای حقووق بشری رابطه ایجاد کند، او عملاً زندانیان سیاسی را آزاد کرد؛ و فعلاً مرکز مشهور تعذیب کریموف" جسلیق" مسدود کرد.
درک این نکته مهم است که همۀ این کارها نه به دلیل توبۀ صادقانۀ رژیم و نه به دلیل تمایل میرضیایف برای احترام به حقوق مردم و نه هم برای متوقف کردن رنجهای غیرقانونی آنها صورت گرفته است - تنها مسئله تصویر شخصی وی است. نمونۀ بارز این طرز تفکر، جملهای است که وی در 10 اگوست 2019 در گفتگوی تلفنی با رؤسای دستگاههای اجرای قانون گفت:« این بازیها با کتک زدن بخاطر روسری چیزهایی از گذشته هستند که ازبکستان به آن نیاز ندارد، کل جهان به طرف ما میبیند، روزانه 1000 مقاله و نوشته در انترنت در مورد ازبکستان است، دست کم 700 تا 800 مورد است، حتا در اتیوپیا در مورد ازبکستان مینویسند، هر گامی که بر میداریم تحت کنترل جامعۀ بین المللی است ...» بنابراین میرضیایف نه به این دلیل که تعذیب و شکنجه جنایت است به شکنجه علاقهای ندارد؛ بلکه به دلیل" مقالات منتشر شده در اینترنت "که این جنایات را پوشش میدهد! به این کار علاقه مند نیست.
لازم به ذکر است که اگرچه در ابتدای حکومت میرضیایف بین مردم ازبکستان لذت و شادی وجود داشت، که در اصل تعجب آور نیست، زیرا پس از حکومت وحشیانۀ کریموف، هرگونه اصلاحات ممکن است "آزمایشی" به نظر برسد، اما اخیراً احساسات به تدریج کنار گذاشته شده و بسیاری از مردم متوجه شدند که در حقیقت ازبکستان فقط تغییر چهره داده است؛ همان رژیم بر همان مبانی باقی مانده و همان وظایفی را که در دهه 1990 توسط قدرتهای استعماری ایجاد شده بود برای هر حاکمی در آسیای میانه انجام داد تا بیداری اسلامی را در این کشور مهار کند و تا حد ممکن مانع هرگونه شورش و قیام مردمی شود.
نویسنده: محمد منصور
مترجم: احمدقسیم راحل
(ترجمه)
انسانیت کلمهی جدیدی است؛ اما بسیار به زودی در بسیاری از جزئیات زندگی ما شایع گردیده است. مخصوصاً برای حل جدلها در میان مردم زمانیکه در نظرها، فرهنگ، دیدگاهها و مقیاسهایشان تصادم صورت گیرد، از کلمهی انسانیت به عنوان تقسیم مشترک در میان همه مردم، قطع نظر از دیدگاههای متفاوتشان که بر عقاید متضاد، در اساس و تفاصیل خود استوار است، استفاده میکنند.
گویا مفهوم انسانیت بر اساس این طرح معاصر به معنی کنار زدن دین و هرآنچیزیکه انسان در مشخص کردن موقف خود دارد که آن شخص باشد یا عمل ویا کنار زدن تنظیم و روشیست که به آن ایمان دارد، میباشد. این چیزی است که در میان مردم باعث تصادم و نزاع میگردد و عدهای با عدهای دیگری به صورت فکری، مادی و فرهنگی برخورد میکنند. بناءً برای افرادیکه فکر سیکولریزم را حمل میکنند، بسیار ساده است که دین را متهم به پدیدهییکه تفرقه را به وجود میآورد، نمایند تا بتوانند بگویند که دین سبب فتنه میگردد!
با بیشرمی تمام، مفهوم انسانیت را به عنوان پدیدهی جامع در میان مردم پیشکش میکنند که سبب محبت، احترام، تسامح و صلح میگردد؛ زیرا مفهوم انسانیت توانائی پزیرائی همه اختلافات را دارد؛ اما دین مسألهی شخصی است که در موضوع ارزشها، مراجع و دیدگاهها هیچ اعتباری ندارد. بناءً حجم بازی با این لفظ بسیار به وضاحت مشاهده میگردد. این واژه را رنگ صلح، امنیت و جواز مبدأ برادری در میان مردم دانسته و میخواهند بهگونهی هدفمندانه با این فهم گمراهکنندهشان دین اسلام را کنار بزنند.
آیا برای یک مسلمانیکه زیر سایه کاملترین شریعت که الله سبحانه و تعالی برای همه بشریت فرستاده زندگی کند، مسلمانیکه بهترین دین و بزرگترین پیام را حمل میکند، کسانیکه الله سبحانه و تعالی ایشان را در میان مردم به عنوان شاهد و عادل قرار داده است، امکان دارد که با کنار زدن دیناش راضی گردد و بهتر را به بدتر تبدیل نماید؟ کدام خیر از ایمان و اسلام بهتر است؟
ویژگی انسان مومن این است که علاقه و ارتباط وی به پروردگاراش چیزی است که علاقهاش را به فامیل، محیط زندگی و تمام انسانها قوی میگرداند. هرزمانیکه فرد به پروردگاراش نزدیک گردد، بزرگی عقیدهییکه به آن ایمان دارد و بزرگی مسؤلیت خود را در پیشگاه الله سبحانه و تعالی، امت و همه بشریت احساس میکند. تااینکه دین اسلام را به جاییکه شب و روز برسد، برساند؛ زیرا هیچچیزی بر مردم بزرگتر از ایمانیکه مردم را از بدبختی دنیا و عذاب آخرت نجات دهد نیست.
دقیقاً جزئیترین مراتب انسانیت را مسلمان پیش از دیگران درک میکند؛ زیرا بهترین حالت دوست داشتن مردم این است که برای آنها خواهان خیر باشید و راستتر از این قول او صلی الله علیه وسلم وجود ندارد:
«لَا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى يُحِبَّ لِأَخِيهِ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ»
(رواه البخاری و مسلم)
ترجمه: هیچ یک از شما ایمان ندارد تا زمانیکه چیزی را که برای خودش دوست دارد برای برادر مسلماناش نیز دوست داشته باشد.
از این جهت نقش مسلمان در این دنیا عبارت است از: حمل اسلام، تطبیق، زندگی زیر سایه آن و رسانیدن این پیام برای همه بشریت برای تحقق این خیر و رسیدن به خوشبختی و آرامش میباشد. الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾
(آل عمران: 104)
ترجمه: بايد از ميان شما گروهي باشند كه (تربيت لازم را ببينند و قرآن و سنّت و احكام شريعت را بياموزند و مردمان را) دعوت به نیكی نموده، امر به معروف و نهی از منكر نمايند و آنان خود رستگارند. این خیر همانا اسلام است.
یقیناً که اسلام اصل و اساس انسانیت است؛ زیرا الله سبحانه و تعالی اسلام را نازل نمود تا به وسیلهی آن انسان را حفظ نموده و سعادت دنیا و آخرت را برایش تضمین کند. بزرگترین انسانیت حقیقی این است که انسان از داخلاش احساس راحتی نموده و به فکری ایمان آورد که عقلاش را قناعت داده، موافق فطرتاش بوده، به قلباش آرامش آورده و وی را وادار به حمل این سعادت برای دیگران کرده باشد.
وقتیکه در پیشگاه الله سبحانه و تعالی در حالت گریه و خشوع سر به سجده گذاشته و چنان گریه میکنید که صورتتان توسط گریه خیس میشود و به وسیلهی آن قلب خود را شستوشو نموده بعد از آن احساس آرامش میکنید، این کاری است که جز از عهدهی مسلمان بر نمیآید. اینکه مال خود را صدقه کند و چنان بر قلباش تاثیر نماید که از شدت خوشی تبسم نموده و احساس آرامش به وی دست دهد؛ جز مسلمان کسی دیگری این کار را نمیکند. اینکه به والدین خود نیکی کنید پاهای مادرت را بوسه زده از وی طلب دعا کنید و برایت دعا کند؛ جز مسلمان کسی دیگری چنین کاری را نخواهد کرد. اینکه به خاطر دین به زندان انداخته شوید، تعذیب و شکنجه را تحمل کنید؛ اما از الله سبحانه و تعالی امید ثواب داشته و به این کار افتخار نمائید؛ جز مسلمان کسی دیگری دست به چنین کاری نخواهد زد. اینکه با حکام مقابله نموده و باوجود ضعف و کمی امکانات آنان را امر به معروف نمائید، عزتی است که جز مسلمان کسی دیگری دست به چنین عملی نمیزند. باوجود همه موانع و مشکلاتیکه از هر جهت شما را محاصره کرده است؛ باز هم به خاطر احیای دین اسلام مبارزه نمائید؛ چون مبارزه اعتماد بزرگی با الله سبحانه و تعالی است که جز مسلمان کسی دیگری به آن آگاهی ندارد. اینکه در مورد حکم، قضاء، اجتماع، اقتصاد وغیره در زیر سایه احکام شریعت زندگی نموده، عدالت را مراعات، به قلبها آرامش، به چشمها خنکی ایجاد کرده و زمین را به نور الله سبحانه و تعالی روشن نمائید؛ عزتی است که جز مسلمان کسی دیگری انجام نمیدهد.
به عنوان مسلمان موقفهای زیادی در زندگی ما موجود است که از آنان میگذریم. احساسات بسیار بزرگ، سعادت و آرامشی داریم که میلیاردها فرد از آن محروم است؛ احساساتیکه به مادیات، خوردن، نوشیدن و اشباع غرایز خلاصه نشده؛ بلکه احساسی است که به سعادتی واقعی منتج گردیده و شخص زمانی آن را به دست آورده میتواند که پروردگاراش بهگونهی درست از وی راضی گردد و این چیزی است که غیر مسلمانان به آن اهمیت نمیدهند.
این تنها اسلام است که مسلمانان را برای حمل این سعادت تشویق میکند و این سعادت همانا خواستن خیر برای همه بشریت است. هدایت، صلاح و نجات از دشواریهای دنیا و آخرت را برای همه بشریت دوست داشته باشیم و نیز بر غیرمسلمانانیکه در گمراهی به سر میبرند، برای نجاتشان بکوشیم. حمل این خیر تنها راهاش دعوت، جهاد، مبارزهی فکری و سیاسی است که در آن به بیان باطل و مقابله با کفر پرداخته شود. در مقابل کسانیکه ما را دشمن خود فکر میکنند از قوت و نیروی فزیکی باید استفاده گردد، تا مسلمان زندگی خود را در این راه قربانی نموده و دیگران را از بدبختی و شقاوت نجات دهد.
از این جهت، مفهوم انسانیت بدون اسلام که انسان را از گمراهی نجات داده و به سوی نور رهنمایی میکند، تکمیل نمیگردد. الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿أَوَ مَن كَانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ﴾
(انعام 122)
ترجمه: آيا كسیكه (به سبب كفر و ضلال همچون) مردهای بوده است و ما او را (با اعطاء ايمان در پرتو قرآن) زنده كردهايم و نوری (از منارهی ايمان) فرا راه او گذاشتهايم كه در پرتو آن، ميان مردمان راه میرود (و چشم او را روشنائی، گوش او را شنوائی، زبان او را توان گفتار، دست و پای او را قدرت انجام كار میبخشد)؛ مانند كسی است كه به مَثَلگوئی در تاريكیها فرو رفته است (و تودههای انباشتهی ظلمتكده كفر او را در خود بلعيده است و شبه بیجان، بیانديشه و بیتكانی از او برجای نهاده است) و از آن تاريكیها نمیتواند بيرون بيايد؟ همانگونه (كه خداوند ايمان را در دل ايمانداران آراسته است، كفر و ضلال را در دل ناباوران پيراسته است و) اعمال كافران در نظرشان زيبا جلوه داده شده است.
نویسنده: استاد نسرین بوظافری
مترجم: رامین بارز
(ترجمه)
روز هجرت یکی از روزهای جدا کننده در تاریخ دین اسلام است. با این روز الله سبحانه وتعالی میان دو مرحلۀ دعوت؛ مرحلهی ضعف، کمی افراد و خوف و مرحلهایکه الله سبحانه وتعالی با برپایی دولت مسلمانان را پناه داد، مرحلهی پیروزی مسلمین و گشودن راه روزیهای پاکیزه، جدایی افگنده است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿ وَاذْکُرُواْ إِذْ أَنتُمْ قَلِیلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِی الأَرْضِ تَخَافُونَ أَن یَتَخَطَّفَکُمُ النَّاسُ فَآوَاکُمْ وَأَیَّدَکُم بِنَصْرِهِ وَرَزَقَکُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ ﴾ [الانفال: 26]
ترجمه: (ای مؤمنان!) به یاد آورید هنگامی را که شما گروه اندک و ضعیفی در سرزمین (مکّه) بودید و میترسیدید که مردم شما را بربایند، ولی الله (سبحانه وتعالی) شما را (در سرزمین مدینه) پناه و مأوی داد و با معونت و یاری خود شما را (در جنگ بدر پیروز گرداند و) نیرو بخشید و غنائم پاکیزهای بهره شما کرد تا این که سپاسگزاری بکنید (و در راه جهاد به جان و دل بکوشید).
حضرت عمر رضی الله عنه ارزش، مفاهیم و معانی آن روز را با بینش منحصر به فرد خود تعریف نموده و آغاز تاریخ مسلمانان را از آن قلم زده است؛ از جمله جالبترین فرمودهاش پیرامون روز هجرت این است: "هجرت، میان حق و باطل جدایی انداخته است پس آن روز را –آغاز- تاریخ مقرر نمایید." روز هجرت در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم مصادف است با روز سپردن حکومت، قدت مندی و انتشار دین اسلام که تا هنوز وعدهی الله سبحانه وتعالی مبنی بر حاکمیت آن دین پابرجاست؛ الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ [النور: 55]
ترجمه: الله (سبحانه وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده میدهد که آنان را قطعاً جایگزین (پیشینیان، و وارث فرماندهی و حکومت ایشان) در زمین خواهد کرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند) همان گونه که پیشینیان (دادگر و مؤمن ملّتهای گذشته) را جایگزین (طاغیان و یاغیان ستمگر) قبل از خود (در ادوار و اعصار دور و دراز تاریخ) کرده است (و حکومت و قدرت را بدانان بخشیده است). همچنین آئین (اسلام نام) ایشان را که برای آنان میپسندد، حتماً (در زمین) پابرجا و برقرار خواهد ساخت، و نیز خوف و هراس آنان را به امنیّت و آرامش مبدّل میسازد، (آن چنان که بدون دغدغه و دلهره از دیگران، تنها) مرا میپرستند و چیزی را انبازم نمیگردانند. بعد از این (وعده راستین) کسانی که کافر شوند، آنان کاملاً بیرون شوندگان (از دائره ایمان و اسلام) بشمارند (و متمرّدان و مرتدّان حقیقی میباشند).
بنا بر این روز سپردن حاکمیت (تاسیس دولت اسلامی) میان حق و باطل و میان این دو مرحله؛ مرحلهای که مسلمانان در حالت ضعف زندگی نموده و همه روزه ربوده می شوند –چنانچه امروزه ما مشاهده میکنیم- و مرحلهایکه مسلمانان حول سخن و آیین حق زیر سایه پرچم اسلام گرد می آیند، قدرت و توانایی های خود را جمع می کنند و با آن قدرت و توانایی خود از حالت ذلت نجات یافته و عزت مند می گردند و بعد از شکست پیروز می گردند، جدایی خواهند انداخت. آن روزی است که الله سبحانه وتعالی آن را روز پیروزی نامیده است و در آن روز الله پیامبر و یار او –حضرت ابو بکر رضی الله عنه- را پشتیبانی نمود، و در کنار آن دو با یاری، حفاظت و حمایت خود بود، و آنان را ز آرامش بهره مند ساخته و با لشکرش آنان را حمایت نمود. از جمله پیامدهای آن این بود که سخن کافران را فرو کشیده و سخن مؤمنان را بلند نمود. الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿ إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کَفَرُواْ ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ وَأَیَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ کَلِمَةَ الَّذِینَ کَفَرُواْ السُّفْلَى وَکَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیَا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴾ [التوبه: 40]
ترجمه : اگر پیغمبر را یاری نکنید (الله او را یاری میکند، همان گونه که قبلاً) الله او را یاری کرد، بدان گاه که کافران او را (از مکّه) بیرون کردند ، در حالی که (دو نفر بیشتر نبودند و) او دومین نفر بود (و تنها یک نفر به همراه داشت که رفیق دلسوزش ابوبکر بود) . هنگامی که آن دو در غار (ثور جای گزیدند و در آن سه روز ماندگار) شدند (ابوبکر نگران شد که از سوی قریشیان به جان پیغمبر گزندی رسد،) در این هنگام پیغمبر خطاب به رفیقش گفت: غم مخور که خدا با ما است (و ما را حفظ مینماید و کمک میکند و از دست قریشیان میرهاند و به عزّت و شوکت میرساند . در این وقت بود که) الله آرامش خود را بهره او ساخت (و ابوبکر از این پرتو الطاف، آرام گرفت) و پیغمبر را با سپاهیانی ( از فرشتگان در همان زمان و همچنین بعدها در جنگ بدر و حُنَین) یاری داد که شما آنان را نمیدیدید ، و سرانجام سخن کافران را فروکشید (و شوکت و آئین آنان را از هم گسیخت) و سخن الهی پیوسته بالا بوده است (و نور توحید بر ظلمت کفر چیره شده است و مکتب آسمانی ، مکتبهای زمینی را از میان برده است) و خدا باعزّت است (و هرکاری را میتواند بکند و) حکیم است (و کارها را بجا و از روی حکمت انجام میدهد).
هجرت به معنای نقل نمودن از دار الکفر به دار الاسلام است و این چیزیست که مسلمانان امروز به آن نیاز دارند، غرب و مزدوران آن از این کار در هراسند، و برای جلوگیری از آن، حیله گری نموده و تلاش زیاد به خرچ می دهند. مسلمانان نیاز دارند تا از این واقعیت بد؛ از دار الکفریکه بر آنان تحمیل شده است به دار الاسلام انتقال یابند که در این صورت در امنیت و آسایش به سر خواهند برد، از حریم آنان دفاع نموده و دست و ظلم کفار را قطع خواهد نمود و مسلمانان باید برای تاسیس دار الاسلام، با برپایی خلافتی که طریقه شرعی بر پایی دین شمرده میشود، تمام سعی خود را به خرج دهند و باید با تواناییهای خود برای رسیدن به چنین روزی بکار ببرند و اطمینان داشته باشند که بر خلاف میل حیله گران الله متعال حامی و یاری کنندهای شان است.
این یادبود هجرت منحصر به همه مسلمانان و یادبود گرانبها و با ارزش است، هر گاه دین الله سبحانه وتعالی را و پیامبر وی صلی الله علیه وسلم را یاری نماییم و کاملاً کاری را انجام بدهیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم د راین زمینه انجام داد، دروازه این یادبود دوباره باز میگردد،. و هر کسی که راه رسول الله صلی الله علیه وسلم را بپیماید -به اذن الله عزتمند و حکیم- به این هدف خواهد رسید.
برگرفته از شماره 168 مجله الوعی
مترجم: حمزه پارسا