پنجشنبه, ۱۰ ربیع الثانی ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۱۰/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

هیچ چیز، جز دولت خلافت راشدۀ ثانی نمی‌تواند جلو کشتار‌های قبیلوی را بگیرد! Featured

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

رژیم قبلی و مزدور سودان، قبایل را چوب‌سوخت منازعات خویش ساخته است، بر علاوۀ این که تعیین وزیر در دستگاه دولت در چندین دهه بر اساس عرف‌های قبیلوی و منطقوی صورت گرفته است. در واقع؛ نه رژیم ملکی و نه رژیم نظامی از این حقیقت چشم‌پوشی می‌توانند و بدتر از همه این که در تمام این زدو بند‌ها، بازنده واقعی مردم خوب این قبایل اند. در اصلیت مردم عام تنها کسانی اند که در گذشته و در زمان حال قیمت گزاف این جنگ‌ها را با خون، جان و مال خود می‌پردازند. جنگ‌های قبایلی هیچ‌گاهی در سودان جامد باقی نماند، بلکه گوشه و کنار خود را نیز شعله‌ور ساخت که همۀ آن به خاطر قطبی‌سازی منافع میان عناصر مفسد دولت و جناح مخالف صورت گرفته است. از تازه‌ترین واقعۀ آن می‌توان از جنگ‌های قبایلی میان قبایل سودان‌شرقی در شهر سودان‌ساحلی نام برد.

حزب‌التحریر-ولایه سودان در روشنایی حوادث‌اخیر به موارد ذیل تاکید می‌ورزد:

اول) اسلام ریختن خون‌مسلمان و جنگ میان مسلمین را حرام کرده است. پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم می‌فرماید:

«لا تَرْجِعُوا بَعْدي كُفَّاراً يَضْرِبُ بَعْضُكُمْ رِقابَ بَعْضٍ»

ترجمه: بعد از من (بعد از مرگ من) با کشتن یک‌دیگر کافر نشوید.

و نیز می‌فرماید:

«إِذَا الْتَقَى الْمُسْلِمَانِ بِسَيْفَيْهِمَا فَالْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِي النَّارِ»

ترجمه: اگر دو شخص با شمشیر علیه یک‌دیگر جنگ کنند، درین صورت، هردو (قاتل و مقتول) داخل دوزخ می‌شوند.

دوم) اسلام جنگ زیر پرچم عصبیه را منع نموده است؛ گرچه برای قوم و یا وطن باشد. پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم می‌فرماید:

«وَمَنْ دَعَا بِدَعْوَى جَاهِلِيَّةٍ فَهُوَ مِنْ جِثِيِّ جَهَنَّمَ. قَالُوا: يَا رَسُولَ اللَّهِ، وَإِنْ صَامَ وَصَلَّى؟ فَقَالَ: وَإِنْ صَلَّى وَصَامَ وَزَعَمَ أَنَّهُ مُسْلِمٌ»

ترجمه: کسی که به جاهلیت دعوت کند؛ هیزم جهنم خواهد شد. مردی پرسید:" ای پیامبر الله! حتی اگر او نماز و یا روزه بگیرد؟" او صلی الله علیه‌و‌سلم گفت: حتی اگر و نماز و یا روزه بگیرد و ادعای اسلام کند.

سوم) در حقیقت، دولت و جناح‌مخالف هردو، دو رخ یک سکه اند و نباید از آن‌ها توقع داشت که این چنین درگیری‌ها و مشکلات را به شکل بنیادی حل کرد. در حالی‌که این جنگ‌ها را خود و حامیان‌شان شعله ور می‌سازند و تنها کاری‌که آن‌ها انجام می‌دهند خاموش‌ساختن بحران‌ فعلی‌ست که اثرات آن به زودی از بین رفته و دوباره به حالت قبلی برخواهد گشت.

پیام ما برای مردم سودان‌شرقی و مناطق دیگر اینست: باید درک کنید که دلیل اصلی بحران و مشکلات جاری، موجودیت دستۀ‌سیاسی فعلی‌ست که توان حل مشکل را ندارد؛ چون فاقد افکار‌سیاسی و آگاهی‌سیاسی اند. لهذا هیچ چیز، جز دولت خلافت راشده ثانی نمی‌تواند جلو خون‌ریزی و کشتار جنگ‌های قومی را بگیرد؛ زیرا بنیاد این دولت بر اساس عقیدۀ اسلام و دکترین اسلامی بنا یافته است. تنها دولت اسلام‌ ست که توانایی ذوب ملت‌ها را بر اساس دکترین‌اسلامی دارد؛ لهذا این وجیبۀ تمام مسلمین است تا برای ایفای چنین مسؤلیت بزرگ و احیای دولت‌مقدر کار کنند.

﴿ إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ

[انبیا: 92]

ترجمه: این (پیامبران بزرگ و پیروان‌شان) همه امّت واحدی بودند (و پیرو یک هدف) و من پروردگار شما هستم؛ پس مرا پرستش کنید.

ابراهیم عثمان (ابوخلیل)

سخنگوی رسمی حزب‌التحریر-ولایه سودان

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

سِیداو جنایت قرن علیه زنان مسلمان کمپاینی است که توسط دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر راه‌اندازی می‌شود

(ترجمه)

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته

برادران و خواهران عزیز ! آگاه باشید!که در حال حاضر، کمپاین‌های شدیدی توسط دولت‌های سیکولار، سازمان‌های فمینیستی زنانِ رادیکال، سازمان‌های گوناگون غیردولتی و سازمان ملل راه‌اندازی می‌شوند تا از یک‌سو هویت اسلامی زنان مسلمان را از میان بردارد و از سوی دیگر آن‌چه که از قوانین اجتماعی اسلامی و ساختار خانوادۀ اسلامی باقی مانده است را در سرزمین‌های ما به طور کلی نابود کنند.

این یورش بر دین ما به رهبری CEDAW )کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان( صورت می‌گیرد. سیداو یگانه میثاق بین‌المللی است که در 1979م از طرف سازمان ملل ایجاد و توسط 189 کشور از جمله اکثریت کشورهای اسلامی به تصویب رسید. سازمان مذکور از امضاء کنندگان دولتی می‌خواهد که "برابری جنسیتی" را در قوانین داخلی خود وارد نموده و هرگونه قوانین، آداب و رسومی را که به عنوان تبعیض در برابر زنان و یا هم در تناقض با برابری جنسیتی قرار می‌گیرد، لغو نمایند.

در کنار این، سیداو به عنوان " لایحه بین‌المللی حقوق زنان" توصیف شده است؛ اما شما خواهران وبرادران آگاه باشید که این گونه کلمات به ظاهر شیرین شما را نفریبد... زیرا [هدف] از سیداو این نیست که زنان به حقوق اقتصادی‌شان برسند یا حق آموزش درست را داشته باشند و یا هم از آن‌ها در برابر هرگونه خشونت حمایت شود... نه، هرگز! بلکه از مادۀ اول این کنوانسیون به وضوح دانسته می‌شود که تبعیض علیه زنان را به هر گونۀ که باشد؛ چی تمایز جنسیتی، محرومیت و یاهم محدودیت بر مبنای جنسیت که منجر به زیان _در خصوص برابری مردان، زنان و آزادی‌های بنیادی در راستای سیاست، اقتصاد، اجتماع، فرهنگ ویا هر زمینۀ دیگری که باشد_ می‌شود.

پس خواهران و برادران عزیز! این به چی معنی می‌تواند باشد و دورنمای آن چیست؟ جز این نیست که این امر، فراخوانی به پذیرش آزادی‌های لیبرال‎جنسی در جوامع اسلامی است و حق زنان و مردان برای داشتن روابط نامشروع از جمله: زنا، روابط هم‌جنس‌گرایی که از نظر اسلام تمام این‌ها مردود است، می‌باشد. این به معنی منسوخ کردن قوانین اسلامی است که در آن بین زنان و مردان اختلافاتی در ازدواج، طلاق، میراث، حضانت فرزندان یا تعدد زوجات وجود دارد. و به معنی کنار گذاشتن حقوق اسلامی و نقش همسران در ازدواج و زندگی خانوادگی می‌باشد. از این‌رو، پایان دادن به سرپرستی مرد بر بالای زن، خانواده، وجایب و مسئولیت‌های اسلامی او در خصوص تأمین آن‌ها و باطل کردن نسخۀ اسلام از نقش اصلی زن به عنوان همسر و مادر و تأکید اسلام بر اهمیت و جای‌گاه مادر بودن را از بین می‌برد... در حالی‌که کلیه حقوق، نقش و قوانین توسط الله سبحانه‌وتعالی پروردگار جهانیان، رب و خالق ما وضع شده است!

هدف از سیداو چنان‌چه که در مادۀ دوم این لایحه مجدداً بیان شده است، این است که دولت‌های عضو باید کلیه قوانین، مقررات، آداب و رسوم را به شمول قوانین دینی و مذهبی که در تناقض علیه حقوق زنان قرار می‌گیرد و یاهم علیه زنان تبعیض را به وجود می‌آورد، کنار گذاشته و قوانین بین‌المللی را جای‌گزین آن کنند. علی‌رغم آن، کتب درسی و روش‌های تدریس در مکاتب در مطابقت با سیداو قرار داشته باشد تا فرزندان ما بر مبنای آن آموزش داده شوند؛ این‌ همه تنها و تنها به هدف از میان برداشتن و سؤ شکل نشان دادن زندگی اجتماعی و خانوادگی اسلامی به پیش برده می‌شود. این لایحه هم‌چنان منجر به افزایش سقط جنین و قانونی شدن فحشا در کشورهای اسلامی گردیده است. از سوی دیگر، ازدواج زودهنگام را جرم پنداشته و به گونه‌ای که در برخی از کشورها کسانی که قبل از سن 18 سالگی می‌خواهند ازدواج کنند تا خواسته‌های جنسی‌شان را از راه حلال تحقق بخشند، به حبس محکوم می‌شوند. لذا، در تحت این کنوانسیون از فحشا و بی‌بندوباری تجلیل به عمل آمده، مشروعیت بخشیده می‌شود؛ در حالی‌که اخلاق، پاکیزگی و نجابت به کورۀ باطل انداخته شده، زشت جلوه داده می‌شود.

آنانی‌که از سیداو و برابری جنسیتی حمایت می‌کنند، مدعی اند که این امر ما را به عنوان زنان در برابر خشونت محافظت نموده؛ مورد احترام قرار می‌دهد؛ جایگاه اقتصادی ما را بلند می‌برد و عدالت و دسترسی به آموزش لازم و مراقبت صحی را برای ما فراهم می‌کند. ولی باید گفت که این سرابی بیش نیست و رؤیایی‌ست که برای ما به عنوان زنان مسلمان در چهل سال گذشته فروخته شده است؛ چون سیداو و قوانین بیشماری نظیری آن در خصوص برابری جنسیتی در سرزمین‌های ما مسلمانان تصریح شده است. این قوانین نه تنها میزان خشونت، سؤاستفادۀ جنسی، فقر بیش از حد، فاسد شدن نظام آموزشی و مراقبت پزشکی، بی‌عدالتی سیاسی و ظلم و ستم را برای زنان مسلمان در سرزمین‌های اسلامی بلنده برده است و حتی در غرب، در هرکجایی که صدای برابری جنسیتی بلند شد، زنان در تحت استبداد نظام‌های سیکولاریستی قرار گرفتند؛ طوری‎که آنان به انواع گوناگون بیماری‌های همه‌گیر خشونت، آزار جنسی، استثمار، نابرابری و افزایش سطح فقر دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. جای تعجب نیست، چرا که این مشکلات ناشی از نتیجۀ عدم مساوات میان زن و مرد از دیدگاه حقوق، نقش و قوانین نیست؛ بلکه این‌ها از نتیجۀ فسادی ارزش‎های غیر اسلامی، لیبرال-کپیتالیست و غیره در سرزمین‌های ماست که زنان را دچار مشکلات جنسیتی کرده و به تباهی کشانده است و افزون بر این، در زمینۀ تأمین نیازهای اساسی اقتصادی، آموزشی و بهداشتی زنان و مردان کوتاه آمده و اصلاً کارایی‌ ندارد.

علاوه بر این، چه نوع پیشرف را سیداو در جامعه شما به ارمغان آورده است، وقتی‌که آزادی جنسی را از بند عقاید آزاد و قانونی کرد، ضربه محکمی را بر ساختار خانواده‌گی وارد نمود که این امر آیا به جز اندوه و بدختی چیزی دیگری را به ارمغان آورد؟

و چگونه زندگی زنان سودمند بوده می‌تواند در جامعه‌ی که جنسی‌شدن آنان را می‎پذیرد و مردان را برای اشباع هوا و هوس‌شان تحت برچسپ آزادی شخصی تشویق می‌کند که این امر ذاتاً امنیت زنان را به خطر مواجه می‌سازد و مانع تعامل آن‌ها با مردان و بهره برداری مردان از زنان در محیط کار و آموزش می‌شود؟

واقعاً تا چه اندازه نهاد سیداو زندگی زنان مسلمان را بهبود بخشیده؛ حالآنکه‌ این نهاد به علت تساوی نقش زنان و مردان ما را از هر امر قانونی محروم می‌سازد، در حالی که اسلام مسئولیتی را بردوشِ مردان گذاشته تا همیشه شوهران و اقارب مرد باید زنان را تامین مالی بکنند؟

و این چگونه عدالت است که از یک‌سو توقع دارند که زنان حمل کنندۀ اطفال بشریت باشند و در عین‌حال نان آوران برای خانواده‌های‎شان باشند که این امر توانایی و قدرت مادری زنان را صلب می‎کند؟

نخیر! نخست نهاد سیداو گرگ بودنش را در لباس میش به اثبات رسانده است و ثانیاً ذهن زنان را با وعده‌های‌ کاذب بخاطر حفظ حرمت و بهبود بخشیدن زند‌گی‌شان شستشو می‌کند؛ حال آن‌که در اصل به بسیار سادگی می‌خواهد معیارهای سیکولاریستی و فمینیستی را در میان زنان در سرزمین‌های اسلامی تحمیل بدارد. هم‎چنان در سال‌های اخیر، آجندای این نهاد از تونس شدت گرفت _جایی‌که دولت‌اش ازدواج زنان مسلمان را با مردان غیر مسلمان قانونی ساخت_ و در تلاش است تا قوانین وراثت اسلامی را لغو نماید؛ ‏در فلسطین جایی که محدودیت سنی برای ازدواج اخیراً توسط محمود عباس رئیس جمهور این کشور به 18 سالگی تعیین شده است؛ در عربستان سعودی جایی‌که به مفهوم اسلامی منجمله سرپرستی مرد از خانواده‌اش حمله‌ی مفاهیمی و ثقافتی صورت می‌گیرد؛ در سودان جایی‌که دولت انتقالی با نهایت افتخار سند نهاد سیداو را امضاء نمود و پس از فشار‌های شدید از سوی "سازمان‌های غیر دولتی(NGOs)" و سازمان‌های زنان، خواست که تمام قوانینی که مخالف این نهاد باشد را حذف کند.

یقیناً، نهاد سیداو یک جنایتی مخرب علیه زنان مسلمان و اسلام است. این یک ساختار غربی‌ست، تباه کننده و ضد خانواده‎ها می‌باشد که اسلام مطلقاً آن را حرام می‌داند. ‏هدف شان این‌ست که زنان مسلمان را از راهی که الله سبحانه‌و‌تعالی برای آنان ترسیم نموده منحرف سازند و ساختار خانواده مسلمان را که توسط قوانین الله سبحانه‌وتعالی تعریف شده است، به شدت فاسد بسازند.

فلهذا، من از شما خواهران و برادران می‌پرسم! کی بهتر می‌داند که چگونه امور زن و مرد را به شیوه‌ی درستش سازمان‌دهی کند تا رضایت خالق‌ و مخلوق‌اش در آن نهفته باشد؟ کیست که به بهترین وجه می‌داند که من‎حیث یک زن مصلحت و نفع ما در چه چیزی نهفته است و چگونه حرمت و احترام و هم‌چنین حقوقی که واقعاً شایسته ماست را تآمین بکند، آیا رب مان یا بشریت؟ یقیناً، این الله سبحانه‌و‌تعالی است که حکیم و دانای همه امور است! پس چگونه سیکولاریست‌ها، فمینیست‌ها و رژیم‌های مسلمان خدمت‌گذار به غرب به خود جرات می‌دهند که آنان همه امور را بهتر از هر کس می‌دانند!

بناً، خواهران و برادران گرامی، به شما خطاب و ندا بلند می‌کنیم تا از کمپاین جهانی ما که توسط دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر تحت عنوان "سیداو(CEDAW)، جنایت قرن علیه زنان مسلمان!" به راه انداخته شده است با استفاده از هشتگ انگلیسی #WeRejectCEDAW از ما حمایت نمایید.

بدین‌ملحوظ، از شما می‌خواهیم از تأسیس یگانه نظامی حمایت کنید که به راستی توانایی بلند بردن وضعیت زندگی، حفاظت از حقوق و آینده روشن و مؤفق را برای تمامی زنان - خواه مسلمان و غیر مسلمان باشد- در سرزمین‌های مان دارد، آن نظام همانان خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت است. الله سبحانه‌وتعالی در سوره بقره می‌فرماید:

﴿....قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَلاَ نَصِيرٍ﴾

[بقره: 120]

ترجمه: ....بگو: تنها هدایت الله هدایت است و اگر از خواست‌ها و آرزوهای ایشان پیروی كنی، بعد از آن‌كه علم و آگاهی یافته‌ای (و با دریافت وحی الهی، یقین و اطمینان به تو دست داده است)، هیچ سرپرست و یاوری از جانب الله(سبحانه‌وتعالی) برای تو نخواهد بود (و الله تو را كمك و یاری نخواهد كرد).‏

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان در دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

شما دولت یهود را تهدید نمی‌کنید، مگر جهت امتیازگیری در بین جناح‌های درگیر

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

عبدالملک الحوثی به روز شنبه، ۹ نوامبر ۲۰۱۹م، سخنرانی تلویزیونی طولانی را جهت تجلیل از میلاد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای طرفداران‌اش در میدان ۷۰ (صنعا) برگزار کرد و طی آن اظهار داشت: «اگر اسرائیل اقدامی احمقانه علیه ملت ما مرتکب شود، ما از اعلام جهاد در راه الله سبحانه‌وتعالی، و وارد کردن ضرباتی مرگ‌بار به اسرائیل و حمله به اهداف فوق حساس‌اش دریغ نخواهیم کرد.»

شعار راهپیمایی قرآنی که در سال ۲۰۱۴ م از صنعا شروع شد، "آزادسازی مسجد‌الاقصی" از چنگال یهودیان بود. اما با این حساب، چه چیزی این معادله را تغییر داده و باعث شده‌است که حملات دولت یهود را بر خویشتن تحمل کنید و سپس فقط با حمله به برخی اهداف حساس، بدون نابودسازی کامل‌شان، آن را پاسخ دهید؟! سیاست‌مداران حوثی، چه جوان و چه پیر، مدت‌هاست که از دخالت دولت یهود در ائتلاف جنگ یمن سخن به میان می‌آورند. آزادسازی مسجدالاقصی شعاری بیش نیست که برای ترغیب و تشویق طرفداران‌شان، جهت عزل کسانی‌که مانع رسیدن آن‌ها به مسجدالاقصی می‌شوند، از آن کار می‌گیرند. آیا آنان تنها می‌توانند دولت یهود را با شعار نابود کنند؟!

مقصود این نوع تهدیدات، خواه از جانب عبدالملک الحوثی باشد یا دیگر رهبران دست‌نشانده، صرفاً تحقق اهداف سیاسی داخلی و بالا بردن سهم آن‌ها در قدرت است. از همان شب نشر تهدیدات عبدالملک الحوثی در جریان سخنرانی‌اش، اظهار نظرات تحلیل‌گران سیاسی نیز برای توضیح مطالب و اسرار نهفته در این بیانیه از طریق رسانه‌ها آغاز شد. سپس در روز بعد، این اظهارات در صفحات روزنامه‌های مختلف نشر شد تا طرفداران بیچارۀ‌شان با خواندن‌اش فکر کنند که واقعی است. اما با کمال تعجب، این درحالی‌ست که حتی دولت یهود نیز در بازی جنگ یمن شرکت کرده‌است و شاید حتی امریکا نیز از حوثی‌ها به‌دلیل آسیب نرساندن به دولت یهود قدردانی کند.

هدف از این کارزار رسانه‌ای، برجسته‌سازی عبدالملک و معرفی او در لباس کسی‌که رهایی‌بخش مسجدالاقصی است می‌باشد. درحالی‌که او نه مرد این کار است و نه ارادۀ آن‌ را دارد. بنابراین، به ماه‌های آینده بنگرید و ببینید که چگونه رسانه‌ها از این تهدیدات عبدالملک الحوثی برای بزرگ‌سازی و معرفی وی به عنوان قهرمان، بدون این‌که حتی مویی از دولت یهود کم و یا خطری متوجه‌اش شود، استفاده خواهند کرد.

در یک کلام، دولت یهود نه صرفاً با تهدیدات محض، بلکه با به حرکت درآوردن ارتش‌های مسلمانان و جنگ با یهودیان ظالم، تحت پرچم اسلام، نابود می‌شود؛ در تأیید این سخن رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم:

«لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى تُقَاتِلُوا الْيَهُودَ حَتَّى يَقُولَ الْحَجَرُ وَرَاءَهُ الْيَهُودِيُّ يَا مُسْلِمُ هَذَا يَهُودِيٌّ وَرَائِي فَاقْتُلْهُ»

ترجمه: قیامت برپا نمی‌شود تا هنگامی‌که شما با یهودیان بجنگید؛ تا زمانی‌که حتی سنگی‌که در عقب‌اش یک یهودی پنهان شده‌است، بگوید: « ای مسلمان! در عقب‌ام یک یهودی پنهان شده‌است. پس او را بکش.

و این تنها در موجودیت دولت خلافت راشدۀ ثانی محقق خواهد شد. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند:

«... ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: سپس، خلافت به‌طریقۀ نبوت قائم خواهد شد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه یمن

مترجم: مرصاد مرصوص

ادامه مطلب...

راه‌پیمایی‌های حزب‌التحریر – ولایه بنگله‌دیش در اعتراض به ساخت "معبد رام" در مکان مسجد بابری

(ترجمه)

حزب‌التحریر – ولایه بنگله‌دیش، امروز، ۱۵ نومبر / نوامبر ۲۰۱۹ م، پس از ادای نماز جمعه راه‌پیمایی‌هایی را از چندین مسجد در داکا و چیتاگونگ، در اعتراض به اقدام تجاوزکارانۀ هندوتوای هند برای ساخت معبد رام به جای مسجد بابری، و فروتنی رژیم حسینه در برابر این تجاوز، راه‌اندازه کرد. این تظاهرات از مقابل مساجد شروغ شد و در خیابان‌های گوناگون خاتمه یافت. همچنان، نمازگذاران حمایت‌شان را از این راه‌پیمایی اعلان کردند و با سردادن شعار خشم‌شان را از تجاوز هندوتوای هند و سلطه‌پذیری رژیم حسینه در برابر این تجاوز ابراز کردند.

سخنرانان پس از این راه‌پیمایی‌های گفتند: این مزدور غرب، یعنی هند، می‌خواهد به بهانۀ ایدیولوژی هندوتوا به آرمان شوم‌اش برسد، و زیر حمایت کامل امریکا به یک قدرت منطقوی، همانند قدرت دولت نامشروع یهود در خاورمیانه، تبدیل شود. همان‌گونه که غرب استعمارطلب چهرۀ دولت ضعیف و نامشروع یهود را به کمک حکام مسلمان خائن شکست‌ناپذیر جلوه داده‌است، اکنون همین استراتیژی را به همراه این خائنین برای به‌تصویر کشیدن چهرۀ هند بزدل به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای پیاده می‌کند؛ تا امت تن به شرایط کنونی دهند و هرگونه روزنۀ امید را برای بازگشت خلافت راشدۀ ثانی بسته ببینند. . بناءً، هند نقشه‌های شوم‌اش را یکی پی دیگری علیه مسلمانان راه‌اندازی می‌کند، درحالی‌که حکام خائن و بی‌جرأت مسلمانان به اقدامات‌اش مشروعیت می‌دهند.

دیدیم که چگونه حاکم خائن امارات، چند روز پس از الحاق کامل کشمیر به هند، بالاترین مدال کشوری را به مودی سفاک اعطاء کرد. همچنان، می‌بینیم که چگونه خائن دیگر، عمران خان، نیروهای نظامی قدرت‌مند پاکستان را در مقابل تجاوز هند بی‌حرکت نگه داشته‌است، درحالی‌که می‌کوشد با حرف‌ها و تویت‌های مفت و پوچ، توجه امت را از این آشفتگی‌ها منحرف کند. ویا هم حکومت حیله‌گر حسینه، که به‌عوض بلند کردن صدایی در حمایت از امتی که در خصوص قضیۀ مسجد بابری بی‌تابی می‌کنند، آن را موضوع داخلی هند خواند و گفت که تحمل هیچ‌گونه درگیری را در رابطه به این قضیه ندارد!!

سخنرانان از نقش رژیم حسینه را شدیداً انتقاد کردند و با فراخواندن مسلمانان به تأسیس مجدد خلافت راشده گفتند: باوجود جان‌های بیش از ۲۰۰۰ مسلمانی که برای مسجد بابری قربانی شده‌اند، بازهم ساخت یک معبد در مکان این مسجد از نظر رژیم حسینه موضوع داخلی هند است!! خون، حرمت و مکان‌های مقدس مسلمانان از نگاه این مزدور امریکا، بریطانیا و هند، نسبت به خوشنودی بادار مشرک‌اش، هند، بسیار بی‌ارزش است. آنان از ما می‌خواهد که سلطۀ خیالی هند را بپذیریم و در برابر هژمونی هندوتوا در منطقه خاموش باشیم.

بناءً، براندازی رژیم خائن حسینه یگانه راه بازگرداندن شأن و شوکت‌مان از این حقارت است، رژیمی که از هژمونی هند تبعیت، و از این مشرک برای دست‌یافتن به منافع استعماری‌اش در جنگ‌اش علیه مسلمانان پشتیبانی می‌کند و آن را یاری می‌رساند. بنابرین، یک تنها ساعت کافی است تا برای تأسیس مجدد خلافت همراه حزب‌التحریر فعالیت کنید.

ای مسلمانان! دولت خلافت قریب‌الوقوع سرزمین‌های مسلمانان را متحد و ارتش نیرومندش را برای تصرف هند اعزام خواهد کرد. آنگاه شکست و حقارت این دشمن مسلمانان، دولت هند، را خواهید دید، و مژدۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم در خصوص "فتح هند" (غزوۀ هند) به اذن الله سبحانه و تعالی محقق خواهد شد. از ابوهریره رضی الله تعالی عنه روایت است که فرمود:

«وَعَدَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ غَزْوَةَ الْهِنْدِ فَإِنْ أَدْرَكْتُهَا أُنْفِقْ فِيهَا نَفْسِي وَمَالِي وَإِنْ قُتِلْتُ كُنْتُ أَفْضَلَ الشُّهَدَاءِ وَإِنْ رَجَعْتُ فَأَنَا أَبُو هُرَيْرَةَ الْمُحَرَّرُ»
[سنن نسائی]

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه و سلم برای‌مان وعدۀ حمله به هند را دادند. اگر تا آن زمان زنده ماندم، جان و ثروت‌ام را در آن راه فدا خواهم کرد. اگر کشته شدم، از زمرۀ بهترین شهداء خواهم بود؛ و اگر (زنده ماندم و) پس برگشتم، ابوهریرۀ محرر خواهم بود. (محرر کسی است که از آتش نجات یافته‌است.)

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه بنگله‌دیش

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

حکومت اردن بر ضد حاملین دعوت پنجه خم نموده و آنان را دستگیر می‌کند؛ حالان‌که از افراد مفسد و فساد در حکومت، حمایت می‌کند

  • نشر شده در اردن

(ترجمه)

یک‌شنبه شام، نیروهای امنیتی یک‌تن از شباب حزب‌التحریر را به‌نام انور حلمی الخواجا (ابو صهيب) همراه با پسر جوانش به‌طور مکارانه، کذب و بی‌رحمانه بازداشت نمودند. نهاد امنیتی با انور حلمی در حالی تماس گرفت که موترش در یک‌ منطقه‌ی شهر حادثه ترافیکی کرده بود و ازش خواستند که برای تحقیق به مرکز امنیتی تشریف بیاورد، ولی هنگامی‌که جناب انور حلمی الخواجا رسیدند، نیروهای امنیتی وی را همراه پسر جوانش دستگیر نمودند. از سوی دیگر، نیرو‌های امنیتی بانهایت بی‌شرمی به خانه‌اش یورش برده و تمام‌ خانه‌اش را تفتیش و جست‌و‌جو نمودند. ولی هنگامی‌که فرزندان و خانواده‌اش برای جویا شدن احوال‌شان از اداره پولیس/بازرس رصيفه پرسیدند، آن‌ها حضور وی را در رصيفه رد کردند و گفتند این افراد درین‌جا نیست.

این عمل پست و خسیسی‌که توسط حکومت و نهاد امنیتی‌اش صورت گرفت، هرگز نمی‌تواند حاملین دعوت را از بیان حق علی‌رغم تمام موانع  قانونی در دسترس دولت، باز دارد؛ ثانیاً حکومت نمی‌تواند عزم راسخ و تصمیم قاطع دعوت‌گران‌ را خنثی و بشکند. ‏رژیم بدانند که‌ ما در گلوی حکومت خاری باقی خواهیم ماند، شب‌های پر از اضطراب و بی‌خوابی را برای شان تقدیم می‌کنیم، توطئه‌های حکام را توسط افشاء نمودن  دسیسه‌ها، خیانت و ایجاد ناامیدی به امت و دین‌شان بیان می‌نمایم و هم‌چنین به‌طور فرومایه حقیر و تسلیم شدن آن‌ها را به دشمنان امت و همدستی با پلان‌های شوم کفار آشکار می‌کنیم. ‏ما در عهد خود برای دعوت بر فرض الهی که همانا تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت می‌باشد ایستاد می‌باشیم و فعالیت می‌کنیم، مهم نیست که شما چقدر توطئه می‌کنید و به چه اندازه جرایم را علیه حاملین دعوت و تمام افراد مخلص این سرزمین انجام می‌دهید، ولی ما از این راه دست بر نمی‌داریم. 

فردای روشن برای صابران نزدیک است و کسانی‌که ظلم و ستم کردند، می‌دانند که چه عاقبت بدی در انتظار‌شان است:

﴿إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُور﴾

[حج: 38]

ترجمه: قطعاً الله از كسانى‌كه ايمان آورده‏ اند، دفاع می‌كند؛ زيرا الله هيچ خيانت‌كار ناسپاسى را دوست ندارد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه اردن

مترجم: زکریا وهاج

ادامه مطلب...

ای مسلمانان! عزت و احترام را به مسجد بابری برگردانید Featured

(ترجمه)

حال‌آن‌که هنوز در شوک اشغال و تجزیۀ کامل کشمیر قرار داریم، هند بزدل با سپردن مکان مسجد باستانی بابری به هندوهای افراطی به‌منظور ساخت "معبد اسطوره‌ای رام"، گام دیگری را برای سرکوب و ناامیدی مسلمانان هند برداشته‌است. واضح است که امریکا می‌خواهد هند را به بهانۀ ایدیولوژی هندوتوا به آرمان شوم‌اش برساند و برایش قدرتی در سطح منطقه، همچون قدرت دولت نامشروع یهود در خاورمیانه، بدهد. همان‌گونه که غرب استعمارگر چهرۀ دولت ضعیف و نامشروع یهود را به کمک حکام مسلمان خائن شکست‌ناپذیر جلوه داده‌است، اکنون همین استراتیژی را به همراه این خائنین برای به‌تصویر کشیدن چهرۀ هند بزدل به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای پیاده می‌کند؛ تا امت تن به شرایط کنونی دهند و هرگونه روزنۀ امید را برای بازگشت خلافت راشدۀ ثانی بسته ببینند. بناءً، هند نقشه‌های شوم‌اش را یکی پی دیگری علیه مسلمانان راه‌اندازی می‌کند، درحالی‌که حکام خائن و بی‌جرأت مسلمانان به اقدامات‌اش مشروعیت می‌دهند.

دیدیم که چگونه حاکم خائن امارات، چند روز پس از الحاق کامل کشمیر به هند، بالاترین مدال کشوری را به مودی سفاک اعطاء کرد. همچنان، می‌بینیم که چگونه خائن دیگر، عمران خان، نیروهای نظامی قدرت‌مند پاکستان را در مقابل تجاوز هند بی‌حرکت نگه داشته‌است، درحالی‌که می‌کوشد با حرف‌ها و تویت‌های مفت و پوچ، توجه امت را از این آشفتگی‌ها منحرف کند. ویا هم حکومت حیله‌گر حسینه، که به‌عوض بلند کردن صدایی در حمایت از امتی که در خصوص قضیۀ مسجد بابری بی‌تابی می‌کنند، آن را موضوع داخلی هند خواند و گفت که تحمل هیچ‌گونه درگیری را در رابطه به این قضیه ندارد!!

ای مسلمانان! باوجود جان‌های بیش از ۲۰۰۰ مسلمانی که برای مسجد بابری قربانی شده‌اند، بازهم ساخت یک معبد در مکان این مسجد از نظر رژیم حسینه موضوع داخلی هند است!! خون، حرمت و مکان‌های مقدس مسلمانان از نگاه این رژیم، نسبت به خوشنودی بادار مشرک‌اش، بسیار بی‌ارزش است. آنان از ما می‌خواهد که سلطۀ خیالی هند را بپذیریم و در برابر هژمونی هندوتوا در منطقه خاموش باشیم.

بناءً، براندازی رژیم خائن حسینه یگانه راه بازگرداندن شأن و شوکت‌مان از این حقارت است، رژیمی که از هژمونی هند تبعیت، و از این مشرک برای دست‌یافتن به منافع استعماری‌اش در جنگ‌اش علیه مسلمانان پشتیبانی می‌کند و آن را یاری می‌رساند. بنابرین، یک تنها ساعت کافی است تا برای تأسیس مجدد خلافت همراه حزب‌التحریر فعالیت کنید. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»
[مسلم]

ترجمه: همانا حاکم (مانند) سپری است که از عقب‌اش جنگ و به او پناه برده می‌شود.

در واقع، رسول الله صلی الله علیه و سلم حقیقت را گفتند! تنها خلیفه می‌تواند از خون، عزت و مساجد مسلمانان پاسداری کند؛ همان‌گونه که سلطان عبدالحمید از سرزمین مقدس فلسطین حفاظت کرد. یهودیان میلیون‌ها سکۀ طلا را به خزانۀ دولت پیشنهاد کردند، ولی او در برابر فشارهای قابل‌ملاحظۀ بین‌المللی سر خم نکرد و دادن سرپناه به یهودیان را نپذیرفت. وی با این بیانیۀ تاریخی پاسخ داد: «یهودیان آن میلیون‌ها سکۀ طلا را برای خودشان نگه دارند. اگر روزی خلافت نابود شد، آن زمان می‌توانند فلسطین را بخرند. اما تا زمانی‌که من زنده‌ام، ترجیح می‌دهیم با شمشیر کشته شوم، ولی سرزمین فلسطین را منقطع و سوا از دولت خلافت نبینم.»

ای مسلمانان! دولت خلافت قریب‌الوقوع سرزمین‌های مسلمانان را متحد و ارتش نیرومندش را برای تصرف هند اعزام خواهد کرد. آنگاه شکست و حقارت این دشمن مسلمانان، دولت هند، را خواهید دید، و مژدۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم در خصوص "فتح هند" (غزوۀ هند) به اذن الله سبحانه و تعالی محقق خواهد شد. از ابوهریره رضی الله تعالی عنه روایت است که فرمود:

«وَعَدَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ غَزْوَةَ الْهِنْدِ فَإِنْ أَدْرَكْتُهَا أُنْفِقْ فِيهَا نَفْسِي وَمَالِي وَإِنْ قُتِلْتُ كُنْتُ أَفْضَلَ الشُّهَدَاءِ وَإِنْ رَجَعْتُ فَأَنَا أَبُو هُرَيْرَةَ الْمُحَرَّرُ»
[سنن نسائی]

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه و سلم برای‌مان وعدۀ حمله به هند را دادند. اگر تا آن زمان زنده ماندم، جان و ثروت‌ام را در آن راه فدا خواهم کرد. اگر کشته شدم، از زمرۀ بهترین شهداء خواهم بود؛ و اگر (زنده ماندم و) پس برگشتم، ابوهریرۀ محرر خواهم بود. (محرر کسی است که از آتش نجات یافته‌است.)

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه بنگله‌دیش

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

دروغ‌های رژیم بجوا–عمران درخصوص بهبود اوضاع اقتصادی برملا شده‌است

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

خودستایی‌های رژیم بجوا-عمران درمورد بهبود اوضاع اقتصادی، همچون ریختن نمک بر روی زخم‌های مردم پاکستان است. ادعای خیالی مشاور تصویب‌شدۀ صندوق بین‌المللی پول برای نخست وزیر که گفت هر کیلوگرام گوجه‌فرنگی در بازار به قیمت ۱۷ روپیه در دسترس است، مسخرۀ عام شده‌است، چون در همان روز گوجه‌فرنگی به قیمت ۳۰۰ روپیه به فروش می‌رسید. اساساً، این دموکراسی است که با مردم هیچ‌گونه ارتباطی ندارد و فقط جهت تأمین منافع قدرت‌مندان به‌کار می‌رود. دموکراسی بهبود اقتصادی را نه تأمین نیازهای اساسی هر یک از اعضای جامعه، مانند: غذا، پوشاک و سرپناه، بلکه دستیابی به اهداف بزرگ اقتصادی که صندوق بین‌المللی پول تعیین کرده‌است می‌داند. حتی اگر این اهداف با سرقت جیب‌های مردم عام و یا هم وضع مالیات سنگین بر آنان تأمین شود، درحالی‌که تفریح‌های مالیاتی عظیمی را برای شرکت‌ها و مؤسسات مالی استعمارگر فراهم و خزائن‌شان را از طریق پرداخت‌های مالیاتی کمرشکن پر می‌کند.

طی پانزده ماه گذشته، رژیم بجوا – عمران اهداف صندوق بین‌المللی پول را، مبنی بر کاهش کسر تجاری برای ایجاد ذخایر ارزی خارجی، به‌طور چشم‌گیری دنبال کرده‌است. با این‌حال، دلیل اصلی این مشکل، وابستگی شدید واحد پول‌مان به دلار و پذیرش دلار آمریکایی به عنوان ارز تجارت بین‌المللی است. افزایش میزان واردات نسبت به صادرات برای مدت طولانی سبب تخلیۀ ذخایر ارزی خارجی کشور می‌شود. راه علاج صندوق بین‌المللی پول به مرضی‌که با قرار دادن دالر منحیث پشتوانۀ تجارت بین‌المللی ایجاد کرده‌است، عبارت از فشردن اقتصاد کشورها با اعمال تعرفه بر واردات اساسی، اعطای قرضه‌های سودی بیشتر، اصرار بر خصوصی‌سازی جریان‌های اصلی درآمد برای خزانۀ دولت، و بازسازی اقتصاد از حالت مصرف‌کننده به سوی یک اقتصاد مبتنی بر صادرات برای کسب دلار می‌باشد. بناءً صندوق بین‌المللی پول به‌صورت مؤثری با حاکمیت دولت‌های مقصودش کنار می‌آید، طوری‌که وابستگی اقتصادی از نوع الگوی مصرفی را، که سبب تحکیم سلطه‌گری اقتصادی جهانی تعدادی از دولت‌های استعمارگر می‌شود، بر عده‌ای از دولت‌ها تحمیل می‌کند.

کسر تجاری در اسلام منجر به بحران نمی‌شود، چون ارز اسلامی برپایۀ طلا و نقره، و نه اسعار کاغذی داخلی و خارجی، است. خلافت باید کسر تجاری را با کاهش انتقال طلا و نقره به خارج از دولت مهار کند، چون طلا و نقره، برعکس اسعار کاغذی در نظام کفری فعلی، نمی‌تواند به‌سادگی چاپ شود. بناءً خلافت، به‌عوض ایجاد یک صنعت صادراتی شکننده، بر تولید محصولات مورد ضرورت داخلی تمرکز می‌کند. بنابرین، اسلام یک اقتصاد باثبات و مستقل را می‌سازد که زیر نفوذ و ثأثیرات خارجی قرار نخواهد داشت.

برعلاوه، چون مفکورۀ توزیع سرمایه در دیموکراسی جایی ندارد، بناءً محصول ناخالص داخلی رژیم تنها سبب تمرکز ثروت در دست یک عدۀ معدود می‌شود؛ چنان‌که از گزارش اخیر آکسفام پیداست، ۲۶ میلیاردر از ۵۰ درصد کل فقرای جهان ثروت‌مندتر اند. در مقابل، توزیع ثروت در اسلام برای تأمین پاکیزگی، زمنیۀ درمان ارزان، تعلیم و آموزش رایگان و امنیت باثبات، به‌عنوان معیارهای اجتماعی و نه رویاهای فریبنده، انجام می‌شود. در حقیقت، این برای قدرت‌مندان بهترین فرصت است تا نصرت را به‌منظور تأسیس مجدد خلافت به‌طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم به حزب‌التحریر بدهند تا سرانجام احیای واقعی اقتصادی رخ دهد، همان‌گونه که در طول سیزده قرن گذشته، یعنی دوران حاکمیت قوانین الله سبحانه و تعالی، وجود داشت. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾

(الملک: ۱۴)

ترجمه: آیا آن کسی‌که موجودات را آفریده از حال آن‌ها آگاه نیست؟! درحالی‌که او (از اسرار دقیق) باخبر و آگاه است!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: مرصاد مرصوص

ادامه مطلب...

شخصی‌که مؤلد فساد است، چگونه می‌تواند علیه فساد مبارزه کند؟

  • نشر شده در یمن

(ترجمه)

روز چهار شنبه، تاریخ 30 اکتوبر 2019م مهدی محمد المشد، رئیس عالی شورای‌سیاسی در سخنرانی اش جنگ علیه فساد را اعلام کرد. از چندین روز گذشته بدین سو، رسانه‌ها این خبر را موضوع داغ و محوری در رسانه‌ها قرار داده است. آیا واقعاً  مهدی با این شعارش جدی است؟ آیا او غالب خواهد شد؟ در واقع این‌ها کسانی اند که از سعاده برای فریب پیروان‌شان رهسپار شده اند و ادعا دارند که به مجرد رسیدن به صنعا دولتی را تاسیس خواهند کرد که توسط اسلام رهبری شود و سپس با نوع حکومت‌داری "دولت ملت" عوض کنند. این‌ها کسانی اند که شعار تنزیل نرخ‌های اقتصادی را برای مردم دادند که در نتیجه، تعداد زیاد مزدوران دولتی بسیندوا بر اساس اوامر بانک‌جهانی پول، قیمت نفت را از 4000 ریال الی 7000 تا 30000 ریال رساندند و به زودی از برنامه‌های دیگری بانک‌جهانی پول نیز مستفید خواهند شد.

در واقع آن‌ها با سازمان ملل‌ هم‌فکر و هم‌دست شده در تمام جرایم و فساد که جهان را بدان مبتلا ساخته شریک گردیده اند. از همه بد‌تر این که برای سال‌های متمادی مردم را از حقوق معیشت زنده‌گی محروم کرده اند تا صرفاً خود شان زنده‌گی کنند. آن‌ها وعده‌های را که از عمران الی صنعا کرده بودند، قبل از عملی‌کردن آن، با جاسوسی شبانه‌روزی مردم و داشتن روابط با سازمان خون‌خوار CIA به منظور جنگ علیه تروریزم، شکستند. پس آیا کسی‌که مرتکب تمام این جرایم شده است، می‌تواند علیه فساد بجنگد؟ در حقیقت؛ هدف و انگیزۀ شعار آن‌ها مغلوب ساختن حریف‌های سیاسی و کسب حمایت بیش‌تر پیروان شان است؛ همان‌طوری‌که در گذشته با وجود موجودیت فساد‌گسترده در کشور، مشکل بود که حتی یک مورد فساد را علیه سلف آن‌ها ثابت ساخت. ای مسحت! اگر واقعاً در مبارزه علیه فساد صادق هستی؛ پس مفسدین اصلی مانند: محمد علی‌الهوثی و ابو علی‌الحکیم که همۀ مردم از بی‌عدالتی و جنایت آن‌ها واقف است را جزا بده. اما افسوس که  یک یمنی با جرم بسیار کوچک مجازات می‌شود ولی آن‌ها بدون ذکر جرم، تبرئه می‌گردد. از سوی دیگر "هادی" و پیروانش در جرم و جنایت کم‌تر از شما نیست؛ زیرا هردو در فساد مساویانه عمل می‌کنید.

ای مسحت، عبدالمالک الهوثی، احمد حمید، محمد علی‌الهوثی، ابو علی‌الحکیم و برای آخرین بادار شما، رک و پوست‌کنده می‌گوییم که؛ مفسدین‌اصلی شما هستید، اما احساس نمی‌کنید، زیرا شما یک دیگر را در فساد یاری می‌رسانید.

الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ﴾

[بقره:11-12]

ترجمه: و هنگامی که به آنان گفته شود (در زمین فساد نکنید) می‌گویند: ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم. آگاه باشید، این‌ها همان مفسدانند؛ ولی نمی‌فهمند.
ای هوثی‌ها! اصلاح چیزی‌ست که از توان شما خارج است؛ زیرا تنها تاسیس دولتی‌که با اسلام رهبری گردد، می‌تواند صلح بیاورد. تنها دولت خلافت که حزب‌التحریر برای احیای آن تلاش می‌ورزد؛ می‌تواند با حاکمیت اسلام، کفار استعمار‌گر را نابود کرده و دست مفسدین را از فساد قطع کند. فرق نمی‌کند که تاسیس این دولت‌مقتدر چقدر طول خواهد کشد؛ اما این مفکوره، امت‌اسلامی را آماده می‌سازد تا از چنین دولت، با آغوش باز استقبال کند. بدون شک که تحت حاکمیت دولت‌اسلامی؛ قوی و ضعیف، سیاه و سفید همه یکسان خواهند بود. همان‌طوری‌که خلیفۀ مسلمانان علی بن ابی طالب رضی الله عنه با یک یهودی به خاطر قضیۀ زره، نزد قاضی یک‌سان بودند که در نتیجه حکم قاضی به نفع یهودی صادر گردید و زره به یهودی داده شد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه یمن

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

اگر واقعاً رسول الله را دوست دارید، پس در جهت اقامۀ دولتی گام بردارید که در روز تولدش تأسیس کرده‌است

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

ای مسلمانان سرزمین عقبه بن نافع! شما همه‌ساله، سال‌روز میلاد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم را به‌عنوان بخشی از امت‌اش با ابراز شادی و افتخار تجلیل می‌کنید. حال‌آن‌که امروزه کسانی‌که سیاست را به‌پیش می‌برند، اکثر احکام اسلام معلق نگه‌داشته‌اند و از تطبیق‌شان سرباز می‌زنند، چنان‌که می‌گویند: "تونس یک دولت مدنی است و قرآن نباید هیچ دخلی در قانون‌گذاری داشته باشد".

﴿كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلَّا كَذِباً﴾

[کهف: ۵]

ترجمه: سخن بزرگی از دهان‌شان خارج می‌شود! آن‌ها فقط دروغ می‌گویند.

آن‌ها می‌گویند تونس یک کشور دموکراتیک سکولار است و سیکولریزم را دین مقدس‌شان می‌دانند. هم‌چنین، آنان تسلط استعمارگران كافر را بر خویشتن پذیرفته‌اند و می‌گویند: "ما باید دوستان غربی‌مان را نیز در کنار خود داشته باشیم تا به ما كمک كنند." بنابراین، آن‌ها قانون اساسی ذلت‌باری را ساختند تا خودشان را با آن مصروف کنند، درحالی‌که آن‌ها را در گرداب قرضه‌های مرگ‌بار فروبرده و در نتیجه کشور را غرق کرده‌است؛ بناءً  همه مات و سردرگم به‌دنبال راهی برای خروج استند.

ای مسلمانان سرزمین عقبه بن نافع! وضعیت کنونی‌مان شبیه شعری‌ است که می‌گوید: هم‌چون شتری‌که در صحرا به دلیل عطش زیاد هلاک می‌شود؛ درحالی‌که بر پشت خود آب حمل می‌کند.

شما امروز تولد رسول الله صلی الله علیه وسلم را به یاد آورده‌اید، اما آیا عجیب نیست که تنها یک مسلمان از امت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم راه حل و راه نجات از این وضعیت رقت‌بار را جستجو می‌کند؟! آیا رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم ما را به‌سوی راه الله سبحانه‌وتعالی و روش زندگی مطابق احکام اسلام رهنمایی نکرده‌است؟ آیا او جزئیات نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی را یکجا با طریقۀ تنفیذ آن در زندگی برای‌مان نشان نداده‌است؟ آیا بسیار عجیب نیست که در سرزمین‌های اسلامی که اکثریت ساکنان‌شان مسلمان اسنتد، پیامبرشان را دوست دارند و میلادش را جشن می‌گیرند، اما احکام اسلام را در زندگی و به‌منظور مدیریت دولت‌شان تطبیق نمی‌کنند؟!

ای مسلمانانی که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم را دوست دارید! درحالی‌که شما تولد پیامبر گرامی را تجلیل می‌کنید، ما در حزب‌التحریر – ولایه تونس شما را یادآوری می‌کنیم که ۱۲ ربیع‌الاول نه‌تنها روز تولد رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، بلکه روز مهاجرت وی به مدینه برای تأسیس و رهبری اولین دولت اسلامی نیز بود. هم‌چنین، خلیفه رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم نیز در همین روز انتصاب شد؛ روزی‌که رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم درگذشتند، اصحاب وی جمع شدند و به اتفاق آراء در مورد انتصاب رهبر جدید برای دولت اسلامی اجماع کردند. آن‌ها علی‌رغم سنگینی مصیبت مرگ رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم، تمرکز خود را از دست ندادند و هیچ یک از آن‌ها نپرسید که "راه حل چیست؟ " و یا "راه نجات کدام است؟" با این وجود، آن‌ها احکام و تکالیف خود را به خوبی می‌شناختند و جهت پایبندی به بزرگ‌ترین فرض دین، یعنی استمرار دولتی‌که توسط رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم تأسیس شده‌بود، با سرعت تلاش کردند.

پس منتظر چی استید؟! چرا درحالی‌که راه‌حل کاملاً واضح و بدون ابهام است، سردرگم استید؟! انتظار چه معجزه‌ای را دارید تا ما و سرزمین‌مان را از شر دموکراسی و حقارت‌اش نجات دهد و از استکبار و جنایات استعمارگران رهایی بخشد؟! آیا زمان آن نیست که مسلمانانی که خود را متعلق به امت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌دانند، عزم خود را راسخ و شهامت خود را افزایش دهند، طوری‌که برای ریشه‌کن کردن خائنین، متحد شوند و استعمارگران را از پای درآورند تا با خلیفۀ رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم بیعت کنند و سرانجام، فرمان‌روایی از آن اسلام باشد؛ از سرزمین‌های اسلامی محافظت کنند و سپاه مسلمانان در  پشت سر او بجنگند تا بتوانند دوباره مسجد‌الاقصی را فتح و آزاد کنند و همۀ سرزمین‌های مسلمانان را، همانند گذشته، باهم یکجا کنند. سپس، برای نجات بشریت از شر نظام سرمایه‌داری و جنایات استعمارگران و مظاهر آن‌ها، مانند: سازمان ملل، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی و کسانی‌که این جنایات را به پیش می‌برند، اقدام کنند.

بدانید که تأسیس خلافت اسلامی از جانب الله سبحانه‌وتعالی، نه بر انبیاء، بل بر گردن بندگان مؤمن او فرض است؛ موضوعی پیروزی‌بخشی‌که الله سبحانه‌وتعالی نه تنها آن‌ را در آخرت، بلکه در زندگی دنیا نیز اعطاء خواهد کرد. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾

[غافر: ۵۱]

ترجمه: ما به یقین به پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و (در آخرت)، روزی که گواهان به پا می‌خیزند، نصرت می‌دهیم.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه تونس

مترجم: مرصاد مرصوص

ادامه مطلب...

طالبان از سیکولارها کمک می‌خواهد

(ترجمه)

خبر:

در 12 اگست 2019م رادیوی آزادی به نقل از وزارت خارجه ازبکستان گزارش داد که به تاریخ 8 اگست 2019م جلسه‌ای در وزارت خارجه ازبکستان با نمایندگان دفترسیاسی طالبان در دوحه به سرپرستی رهبرشان، ملا برادر آخند برگزار شد.

ملابرادر قدردانی صمیمانه‌ای خود را از رهبری ازبکستان به دلیل علاقه‌مندی مداوم آن‌ها به افغانستان ابراز نموده تأکید کرد که به لطف تلاش‌های ازبکستان بحران افغانستان بار دیگر در کانون توجه جامعۀ جهانی قرار گرفته است. رییس دفتر سیاسی طالبان  پیشنهاد برگزاری دور بعدی گفتگوهای بین الافغانی در شهر سمرقند را تأیید نمود.

تبصره:

در دو دهۀ گذشته مسلمانان افغانستان در نتیجۀ حملۀ امریکا به همکاری حاکمان فاسد مسلمانان در منطقه با تجربۀ جنگ جدید روبرو شده‌اند با وجود اعلان پایان جنگ و آغاز گفتگوهای صلح از طرف استعمارگر کافر و یا از سوی نمایندگان مجاهدین با طالبان، مردم هم‌چنان از عواقب جنگ رنج برده و از گرفتاری‌های‌شان در حیرت اند.

استعمارگران نتوانستند روح مجاهدین افغانستان را بشکنند و نمی‌توانند مسلمانان را وادار به ترک دین‌شان کنند، اما از طرف دیگر استعمارگران توانستند بخاطری دور کردن حاکیمت شریعت از زندگی مسلمانان  قوانین حکومت را بر اساس سکولاریزم قرار دهند و سر انجام طالبان را با ایده‌ی همزیستی مسالمت‌آمیز با استعمارگران کافر به مذاکرات صلح کشاندند و این وضعیت در حقیقت توضیح می‌دهد که مسلمانان افغانستان درک خود را از اسلام در زمینه اخلاق ، غذا، پوشاک و برخی از مسائل نظام اجتماعی و اقتصادی خلاصه کرده‌اند، آن‌ها فراموش کرده‌اند که اسلام فقط شعایر تعبدی نیست؛ بلکه  نظام زندگی جامعه و دولت است. و این واقعیت است که اسلام نشان دهنده‌ای یک دولت اسلامی به رهبری یک خلیفه است چنانچه بیش از 13قرن چنین بود.

مسلمانان نه تنها در افغانستان بلکه در سراسر جهان تحت قوانین جدایی دین از دنیا، زندگی می‌کنند و راه حل مشکلات را در زمینه‌های سیاست، دولت، نظام اجتماعی و اقتصادی ، آموزش وسایر امور، به استعمارگران کافر و حاکمان فاسد وا گذاشته اند؛ بنا براین ما می‌بینیم که چگونه مسلمانان افغانستان به دولت مزدور سکولار که  توسط استعمارگر کافر شکل گرفته اجازه می‌دهند، دولتی که در خدمت منافع امریکا قراردارد. عین موقف از مسلمانان ازبکستان نیز مشاهده می‌کنیم،  جایی‌که مردم از مدت‌ها قبل مسلمان بودند؛ اما امروز فقط به مناسک، پوشاک، اخلاق، غذا و امور عبادی دین راضی هستند و امور حکومت‌داری رابه ستمگران واگذشته اند.

ملاقات نمایندگان طالبان با وزارت خارجه ازبکستان نشان می‌دهد که مجاهدین طالبان ذات واقعی اوضاع منطقه و جهان را به کلی درک نمی‌کنند، چگونه می‌توانیم گفتگوهای مجاهدین طالبان با وزارت خارجۀ ازبکستان را توجیح کنیم؟ آیا مجاهدین طالبان فراموش کرده‌اند که رژیم کمونستِ ملحدِ اتحاد جماهیر شوروی از طریق ازبکستان به افغانستان حمله کرد؟ آیا مجاهدین طالبان فراموش کرده‌اند که امریکا از طریق ازبکستان به افغانستان حمله کرد؟ آیا مجاهدین طالبان نمی‌توانند ببینند که حاکم ظالم وستمگر ازبکستان نه تنها در افغانستان بلکه در خود ازبکستان نیز مبارزه علنی علیه اسلام و مسلمانان را به پیش می‌برد؟

 حکومت سکولار ازبکستان همانند حکومت سکولار افغانستان وابسته است، برای درک این موضوع شما نیاز به یک چشم انداز دراید که کل جهان را در بر بگیرد. پس خواهید دید که اوقعیت‌ها و اوضاع هر کشور چگونه است، اگر امروز صحنۀ سیاسی جهان را نگاه کنیم خواهیم دید که امریکا جهان را رهبری می‌کند. به دنبال آن انگلیس، فرانسه و آلمان و هم‌چنین روسیه، چین و شماری دیگر از کشورها مستقل نیز وجود دارد که سایر کشورها کاملاً وابسته به آن‌ها هستند و یا در مدار آن‌ها می‌چرخند.

 دولت سکولار افغانستان توسط امریکای استعمارگر ایجاد شده و نطام ستمگر ازبکستان وابسته به روسیه بوده وبه آن متکی می‌باشد.  هیچ یک از آن‌ها سیاست مستقل را دنبال نمی‌کند؛ بلکه فرمانروایان خویش یعنی کفار استعمارگر را پیروی می‌کنند، پس این‌که آیا ما می‌توانیم با بردگان استعمارگران کافر صحبت نماییم؟

امروز در سطح جهان ما یک کشور را نمی‌بینیم که پرچم اسلام را بر افراشته و آن را به سراسر جهان منتقل کند همانند پیامبر محبوب ما و اصحاب وی و خلفاء تاسقوط خلافت در سال 1924 میلادی. برای بالا بردن پرچم اسلام و رساندن آن به جهانیان، مسلمانان باید بر اساس عقیدۀ اسلامی از یک منظر خاصی به جهان نگاه کنند، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«أُمِرْتُ أَنْ أُقَاتِلَ النَّاسَ حَتَّى يَقُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَمَنْ قَالَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَقَدْ عَصَمَ مِنِّي مَالَهُ وَنَفْسَهُ إِلَّا بِحَقِّ»

(صحيح مسلم)

ترجمه: من مأمور شده تا با مردم بجنگم، تا این‌که لا إله إلا الله بگویند، پس هرکه لا إله إلا الله گفت؛ جان و مال‌اش را از من حفاظت کرده است، مگر به حق.

برای حل مشکل مسلمانان افغانستان، مجاهدین طالبان باید از حزب سیاسی اسلامی، «حزب التحریر» که برای ایجاد دولت خلافت راشده کار می‌کند، مشوره و کمک بخواهند نه از دولت‌های دست نشانده سکولار که در خدمت استعمارگران کافر هستند.

حزب التحریر برنامه  زندگی، جامعه و دولت را مبتنی بر قرآن و سنت تدوین کرده، و  برای رسیدن به هدف خود  راه پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم را دنبال می‌کند. به حزب التحریر بپیوندید و برای تأسیس دومین خلافت راشده بر منهج نبوت کار و فعالیت کنید و دولت‌های سکولار ازبکستان و افغانستان را در خدمت استعمارگران کافر بگذارید. الله متعال در قرآن کریم می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْراً أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالاً مُّبِيناً﴾

[احزاب: 36]

ترجمه: هیچ مرد مومن و زن مومنی، در کاری که خدا و پیامبرش داوری کرده باشند، اختیاری از خود در آن ندارند. وهرکس همم از دستور خدا و پیامبرس سرپیچی کند، گرفتار گمراهی کاملا آشکاری می‌گردد.

مترجم: محمد زبیر سباوون

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه