جمعه, ۲۷ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

پیام تبریکی دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر

  • نشر شده در سیاسی

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان فرا رسیدن عید سعید فطر را به کافه‌ی مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض می‌دارد. امید داریم تا الله سبحانه وتعالی قیام، صیام، صدقات و اعمال نیک تان را مورد قبول درگاه خویش قرار داده رحمت و مغفرت خویش را در ماه مبارک رمضان شامل حال این امت رنج‌دیده گرداند.

امسال صد سال است که امت در نبود سپر و حاکمیت اسلام بدون عید و خوشی واقعی به سر می‌برد. در این صد سال، اسلام منحیث یک نظام کامل از زندگی اجتماعی و سیاسی امت به کلی دور گردیده است، و به‌جای آن دموکراسی، جمهوریت همراه با ارزش‌های دولت-ملت بالای مسلمانان تطبیق می‌گردد. احکام و ارزش‌های اسلام تنها در مساجد، عبادات فردی و حوزه‌ی خصوصی محدود گردیده است. در حالی‌که رسالت انبیاء به خصوص رهبر و پیامبر ما رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم این بود تا دین حقّ اظهار، غالب و حاکم گردد. چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

[صف:٩]

الله متعال پیامبر خود را همراه با هدایت (آسمانی) و دین حق (اسلام) فرستاد تا این‌که آن را بر تمام ادیان چیره گرداند؛ هرچند مشرکان دوست نداشته باشند!

از این‌رو مکلفیت اظهار دین و حاکمیت اسلام بالای تمام امت فرض می‌باشد تا دین الله را به کرسی تطبیق و تنفیذ بنشانند. به عبارت دیگر، اسلام را در همه امور زندگی امت تطبیق و منحیث یک برنامه‌ی نجات‌بخش و جهان‌شمول به سایر ملل جهان توسط دعوت و جهاد حمل نمایند. این تکلیف مهم را اصحاب کرام، تابعین، تبع‌تابعین و مسلمانان نسل اندر نسل و در طول تاریخ تا سال 1924م حمل کردند. اما متأسفانه بعد از سقوط دولت خلافت، حاکمیت دین حق از بین رفت و این تکلیف به باد فراموشی سپرده شد. این در حالی است که اظهار دین و حاکمیت اسلام در میان متقدمین و متأخرین امت یک مسأله‌ی غیرقابل انکار و از اصول دین به‌شمار می‌رود که اکنون معطل قرار گرفته است.

بدتر از همه این‌که گروه‌های منحرف با تعبیرهای سازش‌محور در میان امت بوجود آمده تا حاکمیت دین حق را بی‌باکانه و بی‌شرمانه زیر سوال ببرند و اسلام را محدود به مسایل اخلاقی و اعمال فردی سازند. این گروه از افراد حاکمیت دین الله و تطبیق همه‌جانبه‌ی اسلام را منحیث دیدگاه «افراطی و رادیکال» برای مردم به معرفی گرفته‌اند. این‌ها در واقع یک‌جا با لشکر کفر از غرب تا شرق در مقابل اعاده‌ی دوباره‌ی حاکمیت اسلام در صف واحد کمر دشمنی را بسته و علیه غالب شدن دین حق، توطئه و دسیسه به راه انداخته‌اند. در حالی که وعده الله سبحانه وتعالی است که توطئه‌ها، دسیسه‌ها و پلان‌های شوم این گروه از انسان‌ها را به خاک سیاه نشانده و حاکمیت اسلام را دوباره منحیث نعمت برای مسلمانان و فراتر از آن برای بشریت اعطاء خواهد کرد.

يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

[صف:٨]

می‌خواهند نور (دین) الله را با دهان‌هایشان خاموش سازند، در حالی که الله متعال نور (دین) خود را کامل می‌گرداند، هرچند که کافران دوست نداشته باشند!

در واقع عید واقعی زمانی در میان امت منحیث یک ارزش، زنده می‌گردد که دولت اسلامی تأسیس گردد و اسلام حاکم و غالب بر همه جهان باشد. این‌جاست که امت اسلامی خوشی و سعادت حقیقی را در ایام عید و در پرتوی حاکمیت دین حق تجربه خواهند کرد. جا دارد که برای تحقق این سعادت دست به دست هم داده و از دعوت به سوی خلافت و حاکمیت اسلام در هر سطحی که هستیم و هر چه که در توان داریم، دریغ نورزیم.

وَأُخْرَىٰ تُحِبُّونَهَا ۖ نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ

[صف:١٣]

و نعمت‌های دیگری که آن را دوست دارید [و به شما عطاء می‌کند] همراه با پیروزی بزرگ از جانب الله متعال نزدیک است، و مژده بده برای مؤمنان!

 

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

دیدار نماینده‌گان نظامی امنیتی سودان از دولت یهود

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

خبرها حاکی از آن است که هیأتی نظامی و امنیتی شامل دگر جنرال/سپهسالار جمال‌الدین عبدالمجید، سرپرست استخبارات/اطلاعات عامه و یاسر محمد عثمان، رئیس سازمان استخبارات/اطلاعات، و بنابر اظهار برخی منابع که نصرالدین عبدالباری، وزیر عدلیه/دادگستری نیز جزء این هیأت اعزامی است، به روز جمعه یا شنبه که مصادف با اصطلاحاً جشن روز ملی دولت یهود می‌باشد، به دولت یهود غاصب سرزمین اسراء و معراج خواهند رسید. این در نوع خودش نخستین سفر رسمی است و اینان در حالی تبریکات و تهنیات خود را به دولت یهود تقدیم می‌کنند که این دولت، فلسطین و مسجد مطهر الاقصیٰ را غصب کرده‌است.

ما در حزب‌التحریر – ولایه سودان به همراه تمام مردم مسلمان و مخلص سودان از این اقدام زشت و سزاوار‌سرزنش حکومت انتقالی سودان در نزد الله سبحانه وتعالی اعلان بیزاری می‌کنیم و برائت می‌طلبیم و چند نکته را قرار ذیل تصریح می‌کنیم:

نخست: همان‌طور که در خبرنامه آمده‌بود، این دیدار به نیت تبریک گفتن به دولت یهود به‌خاطر غصب نه یک سرزمین اسلامی، بل یک سرزمین مقدس مسلمانان صورت گرفته‌است، بناءً این عمل‌شان خیانت آشکارا به الله سبحانه وتعالی، رسول‌الله صلی الله علیه وسلم و تمام مسلمانان می‌باشد. این به معنی به رسمیت شناختن صریح دولت خون‌خوار یهود از طرف دولت انتقالی سودان است و به هیچ‌وجه از ارادۀ پاک مردم مسلمان سودان نمایندگی نمی‌کند، چون آن‌ها نه‌تنها خواستار آزادی فلسطین و مسجد الاقصیٰ استند، بلکه آزادی تمام سرزمین‌های اشغال‌شدۀ مسلمانان را می‌خواهند.

دوم: جای بس شرم و ذلت است برای چنین حکومت خوار و حقیری‌که پیشنهاد ذلت‌بار به رسمیت شناسایی را طرح کرده‌است و دست گدایی را به‌خاطر کسب منفعت مالی، که سرابی بیش نیست، دراز کرده و از همه مهم‌تر باعث غضب الله سبحانه وتعالی شده‌است.

سوم: مطمئناً نخستین و آخرین نگرانی کسانی‌که تصامیم‌شان را به کافر استعمارگر و غاصب واگذار می‌کنند، راضی نگهداشتن آنان است، حتی اگر به قیمت زندگی و امنیت تمام امت تمام شود. یقیناً هیچ خیری از آن‌ها به ما نخواهد رسید. بنابر این، ما از این روابط حسنه با برادران بوزینه/میمون و خوک و پرستش‌گران طاغوت در شگفت نیستیم، همان‌طوری‌که الله سبحانه وتعالی در موردشان می‌فرماید:

﴿قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِكَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ  أُولَٰئِكَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِيلِ﴾ [مائده: ۶۰]

ترجمه: بگو: آیا شما را از کسانی‌که موقعیّت و پاداش‌شان نزد الله (سبحانه وتعالی) بدتر از این است، با خبر کنم؟ کسانی‌که الله (سبحانه وتعالی) آن‌ها را از رحمت خود دور ساخته و مورد خشم قرار داده و از آن‌ها بوزینه‌ها/میمون‌ها و خوک‌هایی قرار داده‌است، و پرستش طاغوت کرده‌اند؛ موقعیّت و محل آن‌ها بدتر است؛ و از راه راست گمراه‌تر اند.

در نتیجه، فرق نمی‌کند تا چه حد حکام احمق و فرومایۀ این عصر و زمان روابط‌شان را با دولت یهود به‌صورت عادی در می‌آورند. این مایع شرم و ننگ خواهد بود که از چنین روابط حکام شرور با دولت خون‌آشام یهود در کتاب‌های تاریخ نگاشته شود، مگر تا زمانی‌که الله سبحانه وتعالی مسلمانان را نصرت دهد که خلافت راشده بر منهج نبوت را تأسیس نمایند. طبق بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم، خلیفه مسلمین لشکری را رهبری خواهد کرد که بیت‌المقدس و امکان مقدس را به اسلام و دولت اسلامی ملحق می‌کند. در حدیثی‌که در مسلم از نافی، از ابن عمر و وی از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت کرده‌است، چنین آمده‌است:‌

«لَتُقَاتِلُنَّ الْيَهُودَ، فَلَتَقْتُلُنَّهُمْ حَتَّى يَقُولَ الْحَجَرُ: يَا مُسْلِمُ هَذَا يَهُودِيٌّ، فَتَعَالَ فَاقْتُلْه»

ترجمه: با یهود خواهید جنگید و آنان را خواهید کشت، تا جایی‌که حتی سنگ به صدا درمی‌آید که: ای مسلمان! این‌جا یک یهودی است، بیا و او را بکش.

﴿إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً (6) وَنَرَاهُ قَرِيباً﴾ [معارج: ۶]

ترجمه:‌ زیرا آن‌ها آن روز را دور می‌بینند و ما آن را نزدیک می‌بینیم!

ابراهیم عثمان (ابو خلیل)
سخنگوی رسمی حزب‌التحریر – ولایه سودان

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

ارزش خون مؤمنان و احترام رسول الله نزد رژیمی‌که در رابطه‌اش با دولت صلیبی فرانسه لجاجت می‌کند

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

مقامات حکومتی امروز هجدهم اپریل/آوریل ۲۰۲۱م، در جریان ماه مبارک رمضان – ماهی‌که شیاطین به زنجیر کشیده شده‌اند – نیروی مرگ‌باری را بر معترضانی روانه کردند که خواستار اخراج سفیر فرانسه به‌خاطر هتک حرمت رسول الله صلی الله علیه وسلم بودند. خشم گستردۀ مردم لرزه بر تن این رژیم انداخته‌است تا جایی‌که آنان را به آرامش فرا می‌خواند و برای موقف پُرگناهش توجیهات دروغین می‌آورد؛ دقیقاً به مانند کاری‌که مشرف در جولای/ژوئیه ۲۰۰۷م در عملیات غم‌انگیز لعل مسجد انجام داد.

ای مسلمانان نیروهای پولیس و استخبارات/اطلاعات پاکستان! همین حالا در این ماه مبارک شمشیرهای‌تان را بشکنید و سلاح‌های‌تان را غلاف کنید. همان‌گونه که احترام رسول الله صلی الله علیه وسلم واجب‌الحرمت است، حفظ حرمت خون یک مؤمن نیز حتمی می‌باشد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«قَتْلُ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ زَوَالِ الدُّنْيَا» (نسایی)

ترجمه: بزرگی خسارت قتل یک مؤمن در پیشگاه الله (سبحانه وتعالی) بیش‌تر از نابودی همۀ دنیا است.

اجرای دساتیر خائنین در نافرمانی‌شان از الله سبحانه وتعالی شما را از عذاب الله سبحانه وتعالی در آخرت نجات نخواهد داد. رسول الله صلی الله علیه وسلم دستور دادند:

«لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ» (احمد)

ترجمه: فرمان‌برداری از مخلوق جائز نیست، اگر در نافرمانی از الله (سبحانه وتعالی) باشد.

این رژیم برای فرانسه و دولت‌های اروپایی کافر غلامی می‌کند، به فشارهای بین‌المللی سر خم می‌کند و خود را تسلیم مفاهیم غربی همچون "آزادی بیان" کرده‌است؛ مفهومی‌که از مسلمانان می‌خواهد ناسزاگویی به مقدسات‌شان را تحمل کنند.

ای مسلمانان پاکستان! ای علما و رسانه‌های‌شان! این رژیم جنایت‌کار اوضاع را به گند کشیده‌است، چون نمی‌خواهد سفیر فرانسه را اخراج کند، همان‌طور که وعدۀ این کار را داده‌بود. این رژیم با کلمه کلمۀ هر جمله‌اش خوشنودی اربابان صلیبی خود را می‌طلبد، هرچند الله سبحانه وتعالی فرموده‌است:

﴿وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾ [بقره: ۱۲۰]

ترجمه: هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد (تا به‌طور کامل تسلیم خواسته‌های آن‌ها شوی و) از آیین آنان پیروی کنی.

این رژیم جنایت‌کار ادعای صلح دارد، حال‌آن‌که دقیقاً همانند ارباب صلیبی‌اش بر خون مسلمانان تجاوز می‌کند، هرچند الله سبحانه وتعالی فرموده‌است:

﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ﴾ [بقره: ۱۱]

ترجمه: و هنگامی‌که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح کننده ایم.»

اکنون زمانی‌ست که مؤمنان باید بر حق استوار بمانند و از هیچ چیزی جز الله سبحانه وتعالی در ماه تنزیل قرآن کریم نترسند.

ای مسلمانان نیروهای مسلح پاکستان! غرب می‌کوشد ارزش‌هایش را از طریق حکامی‌که به فشارهای غربی گردن نهاده‌اند، بر مسلمانان تحمیل کند. فرانسه تغییر موضع در این اظهارات رئیس جمهورش را که گفته‌بود: «ما از کارتون‌های‌مان کوتاه نمی‌آییم.» با استکبار رد کرد. آیا مردی از میان شما است که مانند سلطان عبدالحمید ثانی از احترام رسول الله صلی الله علیه وسلم و حرمت خون مسلمانان حفاظت کند؟! به‌خاطر آورید که آن خلافت سلطان عبدالحمید ثانی بود که دولت‌های اروپایی کافر و ناسزاگو را با بسیج نیروهای مسلح مسلمانان تهدید کرد تا از هتک حرمت نبی خاتم صلی الله علیه و سلم جلوگیری کند. پس برای تأسیس مجدد خلافت بر منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم نصرت را اعطا کنید. تنها در آن هنگام است که باری دیگر امامی خواهیم داشت که شما را برای حفاظت از شعایر اسلامی به راه می‌اندازد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ فَإِنْ أَمَرَ بِتَقْوَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَعَدَلَ كَانَ لَهُ بِذَلِكَ أَجْرٌ وَإِنْ يَأْمُرْ بِغَيْرِهِ كَانَ عَلَيْهِ مِنْهُ» (مسلم)

ترجمه: امام (حاکم) سپری است که از عقب‌اش جنگ می‌شود و به آن پناه برده می‌شود. اگر به تقوا از الله (سبحانه وتعالی) امر کند و عدالت داشته‌باشد پاداش (بزرگی) را نصیب خواهد شد، و اگر به غیر آن امر کند نتیجۀ کارش را خواهد گرفت.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

دولت هندو با بسیج‌سازی ارتش در دو جبهه اولویت خود را از دست داده، اما حاکمان پاکستان به عوض جنگ به منظور آزادی کشمیر‌‌اشغال‌شده، متکی بر آتش‌بس اند!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

به تاریخ 24 آوریل 2021م، جنرال بجوا مصاحبه طولانی هفت ساعته‌ای با رسانه‌ها داشت که در آن به افشای سیاست پشت برده میان پاکستان و مقامات امنیتی هند می‌پرداخت. حاکمان پاکستان کاملاً آگاه اند که هند در سرحدات‌غربی بعد از بسیج‌سازی ارتش‌اش در یک جبهه با پاکستان و در جبهه دیگر با چین در سرحدات‌شمالی اولویت خود را از دست داده است. حالا تعداد ارتش پاکستان در مقابل ارتش هند در خط کنترل یک در مقابل یک قرار گرفته که در طول تاریخ بی‌سابقه بوده است. اما، حاکمان پاکستان به عوض بسیج‌سازی شیران ارتش پاکستان برای آزادی کشمیر‌ ‌اشغال‌شده کور‌کورانه با حمایت هند از اوامر رئیس جمهور امریکا بایدن پیروی می‌کنند تا به‌اشغال وحشیانۀ کشمیر ادامه دهد.

دولت هند در طول تاریخ‌اش به سمت خطر‌ناک‌ترین بحران در سطح استراتیژیک روان است. برای اولین بار در تاریخ، هند نیروی ضربتی خود را از جبهه پاکستان به سمت جبهه چین تغییر مسیر داده است و در دفاع از کشمیر به مشکل مواجه شده، در حالی‌که حضور ارتش قوی پاکستان در خط کنترل به حیث یک تهدید جدی باقی مانده است. مسلمانان بی‌چارۀ کشمیر با دو بن‌بست مواجه اند؛ چنان شورش قدرتمند علیه دولت هند که حتی گروه سیاسی هند قبلی نیز قادر نخواهد بود تا آزادانه هند را حمایت کند. در حال حاضر بحران ویروس کرونا هند را در سطح جهان در بد‌ترین وضعیت قرار داده و مودی به خاطر عدم تأمین واکسین و اکسیجن کافی که هر دوی آن حیاتی‌ست مورد قهر و غضب مردم قرار گرفته است. تجزیه اجباری کشمیر‌‌اشغال‌شده برای هند به قضیه سرنوشت‌ساز مبدل شده، اما پاکستان می‌خواهد از دریچۀ دیپلوماسی و بحث و مباحثه وارد قضیه شود تا کشمیر‌‌اشغال‌شده را آزاد سازد، در حالی‌که آزادی کشمیر وظیفه ما از طرف الله سبحانه و‌تعالی‌ست. ولی، متأسفانه به عوض استفاده از فرصت طلائی، حکام پاکستان در مسیر پالیسی امریکا روان است. حکام پاکستان باید درک کنند که دوام آتش‌بس در خط کنترل حمایت استراتیژیک هند را تأمین و مسلمانان کشمیر را بدون سپر و حفاظت رها می‌سازند.

به منظور پنهان کردن پیروی از اوامر امریکا، جنرال بجوا خواست تا با لسان دیپلوماتیک دید‌گاه‌اش را از اصطلاح جیو استراتیژیک به جیو اقتصادی تغییر دهد تا روابط منطقوی را با سر سخت‌ترین دشمن که هند است، مستحکم سازد. با وجود مخالفت شدید مردم پاکستان و ارتش، دید‌گاه بجوا مورد حمایت قرار گرفت، در حالی‌که پلان سابقه امریکا در منطقه هند کاهش قدرت پاکستان و مطیع شدن آن به هند است تا هند بتواند در منطقه با چین رقابت کند. به منظور حصول این هدف، بودیجه وزارت دفاع پاکستان در تناسب به GDP کاهش یافته است. برعلاوه، دیپلوماسی عقب پرده چنان نتیجۀ خواهد داد که اگر دولت هندو به موقف قبلی خود در کشمیر بر گردد، سپس عادی‌سازی روابط جریان خواهد یافت. به همین دلیل گفته می‌توانیم که رهبری نظامی و سیاسی فعلی پاکستان در واقع خدمت‌گذاران امریکا برای تشکیل هند بزرگ است که پاکستان و ارتش آن را از بنیاد نابود می‌سازند.

دشمنی و کینۀ مشرکین هند علیه اسلام و مسلمانان نهایت شدید است، الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا﴾ ]مائده: 82[

ترجمه: بدون شک، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشرکان خواهی یافت.

این دشمنی در فطرت آن‌ها نهفته است و تاریخ ما شاهد بر آن می‌باشد. رهبری فعلی پاکستان چهرۀ امریکائی خود را آزادانه آشکار ساخته است. تمام شک و شبهه بر طرف شده و حالا بهترین فرصت برای مخلصین ارتش مسلح پاکستان است تا با تأسیس خلافت راشده پلان امریکا را در نطفه خنثی کنند. افسران مخلص باید حالا حزب‌التحریر را نصرت دهند تا شیران ارتش پاکستان که علاقمند شرکت در غزوه هند اند، کشمیر را از چنگال زشت‌ترین کفار آزاد سازند و همان‌طوری‌که وظیفۀ آن‌ها‌ست تحت محافظت و مصؤنیت اسلام در آورند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

تبنی احکام شرعی تنها حق خلیفه است

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

معنی این‌که حق تبنی احکام شرعی تنها از آن خلیفه است، چی می‌باشد؟

پاسخ

و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

پاسخ سوال شما به طور مفصل در کتاب مقدمۀ دستور و سائر کتب حزب موجود است که در این‌جا بعضی از آن جواباتی را که در خصوص این موضوع در جزء اول کتاب مقدمۀ دستور ذکر شده است، نقل می‌کنم: در صفحه ۱۱۰ ورد این کتاب چنین آمده است: «اما قاعدۀ چهارم این است که حق تبنی احکام شرعی تنها از آن خلیفه بوده و این مسئله به اساس اجماع صحابه ثابت شده و اجماع صحابه واضح ساخته است که حق تبنی احکام شرعی تنها از آن خلیفه است، از اجماع صحابه قواعد شرعی مشهور گرفته شده است؛ مثل "امرالامام یرفع الخلاف" یعنی امر امام اختلاف را بر می‌دارد، "امرالاما نافذ" یعنی امر امام جاری است، "للسلطان ان یحدث من الاقضیة بقدر ما یحدث من مشکلات" یعنی صلاحیت ایجاد مسائل به اندازه مشکلات جدید حق خلیفه است.» پایان.

در شرح ماده ۳۶ صفحه ۱۴۶ و ۱۵۳ کتاب ورد این کتاب در خصوص این قضیه چنین آمده است: «فقره (۱) دلیل آن اجماع صحابه است، زیرا قانون لفظ اصطلاحی است و معنی آن این است که هرآنچه حاکم صادر می‌کند تا مردم وفق آن سیر و عمل کند، قانون چنین تعریف شده است: "قانون مجموع قواعدی است که حاکم مردم را بر پیروی از آن در روابط شان مکلف می‌سازد" یعنی وقتی حاکم، مردم را به انجام احکام معینی دستور داد آن احکام، قانون به حساب آمده پایبندی مردم بر آن‌ها لازم است و اگر مردم را دستور نداد، قانون محسوب نشده ولازم نیست که مردم آن‌ها را عملی نمایند، مسلمانان مطابق احکام شرعی سیر نموده نه بر اساس اوامر حاکم، پس مردم مطابق اوامر و نواهی الله سبحانه وتعالی زنده گی خود را سیر می‌دهند، نه بر اساس اوامر و نواهی حاکم. پس آنچه مردم بر اساس آن زنده گی خویش را سیر می‌دهند، احکام شرعی بوده نه اوامر حاکم، مگر صحابه در خصوص این احکام شرعی اختلاف کردند؛ طوری‌که بعضی شان از نصوص شرعی چیزی برداشت کردند که دیگران نکردند. هر کدام حسب فهم شان از احکام شرعی سیر می‌کردند و فهم آن در حق آن شخص حکم شرعی بوده، ولی احکام شرعی هم وجود دارد که ایجاب می‌کند تا همه مردم به صورت دسته‌جمعی بر یک نظر عمل کنند؛ نه این‌که هرکدام حسب اجتهاد شان عمل نماید. این چیزی است که عیناً اتفاق افتاده است. ابوبکر صدیق رضی الله عنه به این نظر بود که مال بین مسلمانان به صورت مساویانه توزیع گردد، زیرا این حق همه مردم است؛ ولی حضرت عمر رضی الله عنه به این نظر بود که نباید به کسی مال داده شود که علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم جنگیده است و نباید به به غنی به اندازۀ فقیر داده شود. اما ابوبکر وقتی خلیفه بود، دستور به عمل کردن به نظر خودش را داد؛ یعنی تبنی توزیع مال را به شکل مساویانه داده و مسلمانان از این نظرش پیروی کردند و قضات و والی‌ها به این نظر عمل کردند و حتی حضرت عمر رضی الله عنه به این نظر تن داده و به این نظر ابوبکر عمل کرد و این نظر را جاری نمود. وقتی عمر رضی الله عنه خلیفه شد، نظری را تبنی کرد که خلاف نظر ابوبکر رضی الله عنه بود؛ یعنی مردم را به توزیع مال به تفاضل دستور داد نه به صورت مساویانه؛ باز هم مسلمانان آن را در این نظرش پیروی نموده و قضات و والی‌ها به این نظر سیر کرده و حسب سابقه بودن شان در اسلام و نیاز شان می‌داد که مسلمانان آن را پیروی کرده و قضات و والی‌ها به آن عمل کرد. پس اجماع صحابه طوری منعقد شده است که حق تبنی احکام شرعی برگرفته شده به اساس اجتهاد شرعی را برای امام داده و بر عمل‌کردن به آن دستور داده است و بالای مسلمانان اطاعت شان واجب است؛ هرچند بر اجتهادشان مخالف باشد و لازم است که آراء و اجتهادات خودشان را ترک کنند. پس همین احکام تبنی شده در اصل قوانین هستند، به همین دلیل است که تعیین قوانین تنها از صلاحیت و حق خلیفه بوده و غیر از آن کسی دیگری این حق را ندارد.» پایان.

امیدوارم حالا واضح شده باشد.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

 

ادامه مطلب...

مهم رسول الله صلی الله علیه وسلم کجا و شما کجا!

  • نشر شده در سیاسی

ترجمه

در ذی القعدۀ سال ششم هجری رسول الله صلی الله علیه وسلم، خود به تنهایی برخلاف رأی بسیاری از صحابه رضی الله عنهم، تصمیم به امضای پیمان صلح حدیبیه را گرفته و به اجرای امر الله سبحانه وتعالی پرداخت. از جمله صحابه‌ای که با وی صلی الله علیه وسلم رأی مخالف داشتند، حضرت فاروق عمر بن خطاب رضی الله عنه بود. عمر رضی الله عنه می‌فرماید: نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدم، به ایشان گفتم: مگرتو رسول برحق الله نیستید؟ فرمودند: «غیراین نیست.» گفتم: آیا ما برحق و دشمن ما باطل نیست؟ فرمودند: بهراستی که همین‌گونه می‌باشد. گفتم: پس چرا به این دون‌مایه‌گان این همه امتیاز می‌دهیم؟ فرمودند: من رسول الله هستم هرگز از او نافرمانی نمی‌کنم و او وتعالی یاری دهندۀ من خواهم بود؟ گفتم: آیا برای ما نفرمودید که به کعبه رفته و خانه را طواف می‌کنید؟ فرمودند: «بلی چنین گفتم.» و خطاب به من فرمودند: «آیا برایت گفتم که امسال می‌روم.» گفتم: نخیر. سپس فرمودند: «تو به کعبه آمده و خانه را طواف خواهی کرد.» سپس نز ابابکر آمده برای وی گفتم: آیا ایشان رسول برحق الله سبحانه وتعالی نمی‌باشد؟ گفت: «به راستی‌که هست.» گفتم: آیا ما برحق ودشمن ما باطل نیست؟ گفت: «همین‌طور است.» گفتم: پس چرا به این دون‌مایه‌گان این همه امتیاز می‌دهیم؟ سپس گفت: «ای مرد، ایشان رسول الله سبحانه وتعالی بوده، هرگز پروردگارش را نافرمانی نخواهد کرد، و او سبحانه وتعالی یاری رسان وی می‌باشد، بر امر و نهی رسول الله صی الله علیه وسلم و آن‌چه بر ایشان مهم است، چنگ بزن، قسم به الله که حق با وی می‌باشد.»

«بر امر و نهی رسول الله صلی الله علیه وسلم و آن‌چه بر ایشان مهم است، چنگ بزن» چه نصیحت بزرگی، از مردی‌که بر تعهد خویش با الله سبحانه وتعالی با صداقت عمل نموده است. نصیحتی از ابوبکر صدیق؛ کسی‌که از اولین مسلمانان بود، یارغار و اولین خلیفۀ مسلمین می‌باشد. الله سبحانه وتعالی از وی راضی بوده و او نیز از الله سبحانه وتعالی راضی می‌باشد. سخن را به درازا نکشاند، فقط گفت: «بر امر و نهی رسول الله رسول الله صلی الله علیه وسلم و آن‌چه بر ایشان مهم است، چنگ بزن! قسم به الله سبحانه وتعالی که حق با وی می‌باشد.»

امروزه مسلمانان چه قدر به این نصیحت نیاز دارند؛ نصیحتی‌که آن را باید به آب طلا نوشت. امروزه مسلمانان چه قدر بر چنگ زدن به امر و نهی رسول الله صلی الله علیه وسلم و آن‌چه بر ایشان مهم است، نیاز دارند.

صحابه رضی الله عنهم حتی پس از رحلت رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز ملزم به اوامر و نواهی ایشان بودند؛ چنانچه همه با وجود علم به فرضیت دفن میت، پس از وفات‌اش آن هم میت رسول الله، بر تأخیر در دفن جسد مبارک ایشان، اجماع نموده اند. از آنجای‌که به اوامر و نواهی رسول الله صلی الله علیه وسلم و آن‌چه بر ایشان مهم بود، ملزم بودند. در چنین وضعیتی در عوض دفن میت رسول الله صلی الله علیه وسلم مشغول به تعیین خلیفه مسلمان شدند؛ تعیین خلیفه‌ای که از در هم ریختن ثبات و از بین رفتن قضیۀ سرنوشت‌سازشان جلوگیری نمود.

صد سال است که مسلمانان بدون خلافت و به ذلت و خواری به سرمی‌برند. صد سال مملو از قتل عام ها، آوارگی‌ها، هتک حرمت‌ها، ذلت و خواری‌ها. صد سال است که نظام‌های جبری و حکام فریب و نیرنگ و خائنین بر ما حکومت می‌کنند؛ حکامی‌که به اوامر و نواهی کفار استعمارگر غربی و آن‌چه بر آن‌ها مهم است، ملزم بوده، مهمی جز پاسبانی از منافع باداران‌شان ندارند و با کمال ذلت و پستی، همواره تابع اوامر آن‌ها بوده و هرگز از آن‌ها نافرمانی نمی‌کنند. الله سبحانه وتعالی چه زیبا می‌فرماید:

﴿سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ﴾ [انعام: آیه 124]

ترجمه: بزودی کسانی‌که مرتکب گناه شدند، در مقابل مکر (و فریب و نیرنگی) که می‌کردند، گرفتار حقارت در پیشگاه (الله سبحانه وتعالی) و عذاب شدید خواهند شد.

ای مسلمانان آیا دیگر شما را بسنده نیست؟ آیا این همه دوری از سیرت گذشتۀ تان، سیرت صحابه و خلفای راشدین و سیرت  اجداد فاتح تان، بس نیست؟ سیرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه، کسی‌که مرتدین را ادب نمود، به اوامر و نواهی رسول الله صلی الله علیه وسلم و آن‌چه بر ایشان مهم بود، چنگ زد و هرگز با دشمنان حاکمیت الله سبحانه وتعالی سازش ننموده و در برابرشان کوتاه نیامد.

سیرت عمر بن خطاب رضی الله عنه، کسی‌که امپراطوری فارس و روم و لشگریان قادسیه، نهاوند و یرموک را به زانو در آورد. سیرت ناصر صلاح الدین؛ کسی‌که صلیبی‌ها را قلع و قم و بیت المقدس را آزاد ساخت. سیرت قطز و بیبرس؛ کسانی‌که تاتار را تارومار نمودند. سیرت محمد فاتح؛ کسی‌که بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم را محقق و قسطنطنیه را فتح نمود!

بلی، شما ای مسلمانان! از این‌گونه فضیلت و عزتی برخوردار بودید و به اجازۀ الله یکتا به اصل تان باز خواهی گشت. ان شاءالله! همه به ریسمان الله سبحانه وتعالی چنگ زده، مهم رسول الله صلی الله را مهم خود دانسته، در التزام به اوامر و نواهی ایشان، به ندای داعی الله سبحانه وتعالی-حزب التحریر- لبیک بگویید؛ حزبی‌که برای اقامۀ دولت حق "خلافت راشده" بر منهج نبوت و تعیین خلیفۀ راشده، شب و روز تلاش می‌ورزد؛ خلیفه‌ای که تمام امت را زیریک پرچم گرد آورده، تفرقه و از هم گسستگی شان را ازمیان بر می‌دارد. بسان ذَرَه‌ای از امت محافظت می‌نماید. قصاص خون‌هایی‌که بسان جوبارهای روان اند را می‌گیرد. از آبروهای‌که علناً ریختانده می‌شوند، محافظت و از مقدساتی‌که به استمرار هتک حرمت می‌شوند، دفاع خواهد کرد.

ای اردوهای مسلمان! آیا زمان ان نرسیده است که به عوض بلند کردن تکه پارچه‌های سایکس پیکو که نماد تفرقه میان ما می‌باشد، دستان تان رایه (پرچم سیاه) رسول الله صلی الله علیه وسلم را بر افراشد؟ آیا زمان آن نرسیده است که لواء (پرچم سفید) نصرت و فتح را بلند کند؟ ایا زمان آن نرسیده که هنجره‌های تان ندای فخر و عزت تکبیر الله اکبر الله اکبر را به سمع افق برساند؟

بشتابید به سوی خیر دنیا و آخرت تان! بشتابید به سوی نصرت حزب التحریر! بشتابید به سوی عزت خویش! بشتابید به سوی شرف کار برای برپایی خلافت! قسم به الله سبحانه وتعالی، کسی‌که برای برپایی خلافت تلاش نموده، تمام سختی‌های کار در این راه را تحمل و داروندار خویش را برای این شرف والا استهلاک می‌نماید، با کسی‌که بعد از برپایی خلافت با آن بیعت می‌کند، برابر نیست. الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَٰئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلّاً وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ[حدید: آیه 10]

ترجمه: شما را چه شده است چرا در راه (برای اظهار دین) الله (سبحانه وتعالی) انفاق (استهلاک هر داشته از قبیل جان، مال، استعداد، موقیعیت اجتماعی، امکانات و...) نمی‌کنید در حالی‌که میراث آسمان‌ها و زمین همه از آن الله (سبحانه وتعالی) است! از شما کسانی‌که قبل از فتح انفاق کردند و جنگیدند (با کسانی‌که پس از فتح انفاق کردند) یکسان نیستند؛ آن‌ها بلندمقامتر از کسانی هستند که بعد از فتح انفاق نمودند و جنگیدند؛ و الله (سبحانه وتعالی) به هر دو وعدۀ نیک (بهشت) داده؛ و الله (سبحانه وتعالی) به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.

شما را به سوی چنین خیری فرامی‌خوانیم، تا این‌که از زمرۀ انصار الله و لشگریان او سبحانه وتعالی باشید.

ای مسلمانان! شما را به چنگ زدن به اوامر و نواهی رسول الله صلی الله علیه وسلم و آن‌چه بر ایشان مهم بود فرامی‌خوانیم؛ زیرا نصرت الله سبحانه  وتعالی حتمی می‌باشد. پس به سوی این سفینۀ نجات بشتابید. الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً﴾ [طلاق: آیه 3]

ترجمه: بدون شک الله (سبحانه وتعالی) فرمان(کار) خود را به انجام می‌رساند و الله (سبحانه وتعالی) برای هر چیزی اندازه‌ای (قَدَر مشخصی) قرار داده است!

نویسنده: ابتهال بن الحاج علي – ولايه تونس

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...

ادارۀ امنیت ملی هند برای عام مردم در مورد حزب‌التحریر دروغ می‌گوید Featured

(ترجمه)

به تاریخ 2 آوریل 2021، ادارۀ امنیت ملی هند حکم توقیف دو شخصی را به نام‌های احمد عبدالقادر 40 ساله و عرفان نصیر 33 ساله را در شهر بنگلور بعد از دستگیری آن‌ها به تاریخ 8 اکتوبر 2020 برای بار دوم صادر نمود. دلیل دستگیری آن دو شخص را به نحوی ارتباط با فعالیت‌های تروریستی شبکه ISIS، حلقات اسلامی و حزب‌التحریر داده است (منبع: The News Minute).

این اقدام توسط بسیاری از مقامات امنیت مخصوصاً کسانی‌که سوگند بردگی به کشور‌های استعماری یاد کرده اند و از اعتماد مردم سوء استفاده نمودند، نشان می‌دهد که با این وضعیت عادت کرده ایم. کسانی‌که با مفکورۀ فاسد تحمیل‌شده عادت کرده باشند؛ هرگاه بخواهند حزب‌التحریر را بدنام سازند، حتی بدون کوچک‌ترین ثبوت تلاش می‌ورزند تا اتهامات کاذبانه مانند برچسب تروریزم را بالای حزب ببندند. در واقع، این کار آن‌ها جعل و دروغ محض بوده و سپس با بی‌شرمی در رسانه‌ها پخش می‌نمایند و با کودنی و کوتاه فکری، فکر می‌کنند که مردم جامعه کورکورانه بدون کدام پرسش و جستجو به آن‌ها باور می‌نمایند.

در حالی‌که رسانه‌های جهانی و افکار عامه مخصوصاً در غرب به شمول مفکرین، خبرنگاران و سیاست‌مداران اعتراف می‌نمایند که طریقۀ حزب‌التحریر برای اظهار مفکوره‌هایش طریقۀ سالم بحث و مباحثه‌است و برای اظهار مفکوره‌هایش به اعمال مادی و خشونت‌آمیز دست نمی‌زند. به همین دلیل حزب‌التحریر در مراکز و شهر‌های بزرگ جهان آزادانه می‌تواند فعالیت کند. حزب‌التحریر از شرق جهان در استرالیا و در سرتاسر قاره‌ها الی غرب جهان در امریکا آزادانه در محضر عام کنفرانس‌ها، سیمینار‌ها و فعالیت‌هایش را به روش‌سالم و عاری از خشونت راه‌اندازی می‌نماید.

حزب‌التحریر از زمان تأسیس‌اش تا حال با یقین کامل به این نتیجه رسیده است که مفکوره‌های ناب تا وقتی‌که بالای آن تدبر صورت نگیرد، در میدان عمل تطبیق نگردد و اطمینان قلبی حاصل نشود، نمی‌تواند به آسانی فراگیر و نشرو پخش شود. همین شیوۀ مخلصانه سبب می‌شود تا مفکوره‌ها بالای شخص و رفتار یک گروه تأثیر کند و به عالی‌ترین رفتار مبدل شود و این کار با شیوۀ خشونت‌آمیز و تروریستی ناممکن است.

تهمتی‌که ادارۀ امنیت ملی هند بالای حزب می‌بندد را می‌توان با بررسی و مرور تاریخ طولانی حزب در هند و در سرتاسر جهان به بسیار آسانی رد نمود. تاریخ فعالیت حزب‌التحریر در مهم‌ترین مراجع سیاسی، آرشیف‌های علمی و دایرة المعارف‌های فرهنگی؛ برعلاوه، در گزارش‌هایی‌که توسط مفکرین و مراکز تحقیقی و فکری به نشر سپرده شده اند، کاملاً واضح و مشهود است. ضمناً از طریق انترنت در ساحاتی‌که انترنت موجود است نیز قابل دسترس و مشاهده می‌باشد.

با وجودی‌که مقامات هندو از تمامِ این حقایق به طور کامل آگاهند، خواستند با مسدود نمودن ویب‌سایت‌های حزب‌التحریر و پنهان نمودن حقایق، دروغ‌های خویش را پوشش دهند و این همه در کشوری صورت می‌گیرد که مقامات آن ادعا دارند که بزرگ‌ترین دموکراسی به شکل همه‌جانبه در این کشور تطبیق می‌گردد. اما، تمام تلاش و پلان آن‌ها شکست خورده است، زیرا حقایق و فعالیت‌های حزب‌التحریر نه تنها در ویب‌سایت‌ها موجود است، بلکه سراسر انترنت را فرا گرفته است. چون حزب‌التحریر یگانه حزب واقعی جهانی‌ست که از قلب‌ها و جان‌های مردم سرچشمه گرفته است.

در واقع، قضیه ارتباط فعالیت‌های سیاسی و فکری حزب‌التحریر به فعالیت‌های نظامی و امنیتی شبکه ISIS کاملاً ارتباط بی‌اساس و بی‌بنیاد است. چون حزب‌التحریر رفتار، طریقه و مفکورۀ سیاسیِ که شبکه ISIS اتخاذ کرده را نقد کرده است. هر عضو حزب‌التحریر که با موقف‌ها و افکاری‌که تبنی نموده است، مخالفت نماید، نمی‌تواند با حزب باشد و یا طریقه‌اش را ادامه دهد.

بهتر این است که مقامات امنیت ملی هندو جامعه را از خطرات واقعی و اصلیِ که مردم هند را به ستوه آورده مانند: مؤلدین فساد که جامعه را فاسد نموده، محرکین کشتار تودۀ عظیم مردم در سرتاسر هند و جاسوسان کشور‌های غربی که به خاطر منافع کشور‌های استعماری ثروت و سرمایه هند را می‌دزدند، محافظت نمایند. در این صورت‌ آشکار می‌شود که چگونه مقامات امنیت ملی هندو در ادای مسؤلیت خویش در مقابل مردم کوتاهی نموده اند و تلاش کردند تا به منظور ایجاد فاصله میان حزب‌التحریر و جامعه اذعان عامه را با دروغ و افتراء منحرف نمایند. الله سبحانه و‌تعالی فرموده است:

﴿وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِندَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ﴾ ]ابراهیم: 46[

ترجمه: آنها نهایت مکر (و نیرنگ) خود را به کار زدند و همه مکرها (و توطئه‌های شان) نزد الله آشکار است، هر چند مکرشان چنان باشد که کوه‌ها را از جا برکند.

در ارتباط به رسانه‌ها چنین باور داریم که شکار دامِ آن‌ها نمی‌گردند و یا به خود اجازه نمی‌دهند تا وظیفۀ خویش را در مقابل جامعه فراموش کنند و یا حقایق را پنهان و اذعان عامه را با دروغ منحرف نمایند و یا در تحریک مردم هند علیه یک دیگر شرکت کنند. اگر چنین است و رسانه‌ها به رساندن پیام مخلص هستند؛ پس باید محدودیت تحمیلی ویب‌سایت‌های حزب‌التحریر بشکند و حقیقت طریقه، مفکوره و شیوۀ فعالیت حزب در جامعه را به نشر بسپارد.

همچنان این وظیفه رسانه‌هاست تا مردم هند را از جنایاتی‌که مقامات دولتی مرتکب می‌شوند، هشدار دهند که سیاست امریکا را در مبارزه علیه اسلام روی دست گرفته اند. زیرا امریکا کشوری خطرناکی است که چندین ملت‌ها و کشور‌های بیش‌تر را قربانی منافع خود نموده است. این‌که مقامات هندو خود بازوی دولت امریکا شده اند، در واقع نشان دهندۀ خطری است که مردم هند و آینده این کشور را به طرف نابودی سوق می‌دهد. اگر با کوتاه فکری، پالیسی امریکا را ادامه دهند، کشور را دامنگیر بحران خواهند ساخت که امریکا نافع آن خواهد بود.

حزب‌التحریر برای احیأ و تأسیس مخلصانۀ دولت خلافت دعوت می‌کند؛ دولتی‌که تاریخ وسیع و پر افتخار 1342 ساله دارد که در اوایل قرن بیستم در هند موجود بود؛ هنگامی‌که گاندی حرکت آزادی‌خواه هند را رهبری می‌کرد، تصمیم گرفت که موضوع امنیت دولت خلافت یکی از موضوعات بنیادی و اساسی وی باشد. به منظور تقویت و حمایت از مسلمانان و به هدف حفاظت از دولت خلافت قبل از سقوط‌اش در سال 1924، گاندی درک نموده بود که با سقوط دولت خلافت، کشور انگلیس استعمار‌گر بالای مردم هند مسلط خواهد شد.

حزب‌التحریر در سراسر دنیا به شمول هند مبارزه فکری و سیاسی می‌کند و از طریق بحث و مباحثه رابطۀ مخلصانه، عمیق و دراز‌مدت را مستحکم می‌سازد، زیرا دعوت‌اش برای مردم و از میان مردم است. الله سبحانه و‌تعالی فرموده است:

﴿قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي﴾ ]یوسف: 108[

ترجمه: بگو این راه من است من و پیروانم و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی الله دعوت می‌کنیم.

انجینیر صلاح الدین عضاضه

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

ای زن مسلمان، آیا می­دانی نیکی را نیکی آید؟!

  • نشر شده در تثقیفی

(ترجمه)

در حقیقت، الله سبحانه وتعالی ازلی و ابدی است و اوست فضیلت دهنده مخلوقات خود با انواعی از فضیلت­ها. اوست که از روی مهربانی خود سفرۀ رحمتش را برای تمام مخلوقات گسترانده است و از آنجا که او رحمن و رحیم است؛ رحمت خود را ویژۀ اهل طاعت و بخشندگی­اش را برای همه اختصاص داده است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُواْ﴾ [توبه: 118]

ترجمه: سپس الله لطف خویش را شامل آنان ساخت تا به توبه نایل آیند.

الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ﴾ [مائده: 54]

ترجمه: الله آنان را دوست می­دارد و آنان الله را.

در روشنایی آیات مبارکه فوق درمی‌یابیم که به سبب لطف مقدر شده­ی الله سبحانه وتعالی محبت وی بالای مخلوقات‌اش سبقت گرفته است. پس ثنا و ستایش برای اوتعالی باد، هما‌ن‌گونه که سزاوار ذات بزرگ و سلطه عظیم‌اش است.

اگر یکی از ما با دقت کامل روی چیزهایی‌که الله سبحانه وتعالی برایمان آفریده و ما در احاطه‌آن بسر می­بریم بیندیشد، حتماً قلب وی از سر شوق و محبت برای این خالق محبوب و دوست‌دار ذوب خواهد شد. کدام احسان بزرگ­تر از این خواهد بود که تو را الله سبحانه وتعالی از نیستی به هستی آورد؛ سپس با بخشش عقل تورا از باقی آفریده­هایش متمایز ساخت و مقامت را بلند نمود؛ سپس بخاطری­که گمراه نشوی بسویت انبیاء علیهم السلام را فرستاد و تنها به این بسنده نکرد، بلکه عقلت را نیز وسیله معرفت خود گشتاند و مسئله را تنها به تبلیغ رسولان نگذاشت، بلکه تمام آیاتش عقلت را مخاطب قرار داده و رهنمایت بسوی اوست و بهترین مخلوقاتش را بسویت فرستاد تا قلبت را بسوی او متوجه سازند و برایت از میان شریعت­ها شریعتی؛ برگزید که سرتاسرش رحمت، انصاف، دوستی و کرامت است.

چی احسانی بالاتر از این؛ زن به غیر از مسلمان بودن دارد؟ الله‌سبحانه وتعالی زن را ملکه خانه ساخته است. مرد بخاطر زن مورد محاسبه قرار می­گیرد و نیز او تعالی سرپرستی از زن را به عنوان یک مسؤولیت بزرگ، نه چیز دیگری از قبیل برتری و شرافت بدوش مرد گذاشته است. الله‌سبحانه وتعالی مکانت و شرافت مرد را مرتبط به احسان همراه با اهل و خانواده­اش گشتانده است، آنگاه که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرموده اند:

«خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ»

ترجمه: بهترین شما، بهترین شما نسبت به خانواده اش است.

و بهترین مال مرد را همان مالی گردانیده است که بر اهل خود به مصرف می­رساند و ارتباط با فامیل و احسان کردن با آن‌را سببی برای رسیدن بنده به خودش گردانیده است... و افزون بر این­ها، دیگر مزیت­هایی نیز وجود دارد که مجال بیان آن در اینجا نیست؛ پس چه احسان و مهربانی بیشتر از این؛ ای زن مسلمان؟!

الله سبحانه وتعالی کسی‌ست که ما را با این همه مراقبت احاطه کرده است و تفصیل آن‌را در قصه موسی علیه‌السلام بخاطر اهتمام به یک زن بیان داشته است، آن‌جا که فرموده است؛ ﴿كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ﴾؛ تا چشمانش روشن گردد و غمگین نگردد. الله سبحانه وتعالی ما را بیهوده و به عبث نیافریده است. او سبحانه وتعالی در کتاب خود بیان نموده که ما را بخاطر ابتلاء و آزمایش آفریده است! سپس احسانش بر ما سبقت گرفته است. الله سبحانه وتعالی هنگامی­که آدم علیه السلام را آفرید، فرشتگان برایش فرمودند: ﴿أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ﴾؛ آیا کسی را جانشین در زمین می­گردانی که در آن خون می­ریزاند. الله در جواب فرمود: ﴿إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ﴾؛ همانا من می­دانم آنچه را که شما نمی­دانید.

پس، تو ای مرد مسلمان و ای زن مسلمان، که از جانب صاحب احسان مورد اعتماد و اعتبار قرار گرفته­ای؛ اعتبار و اعتماد را حفظ فرما و به آن خیانت نکن. الله سبحانه وتعالی مرگ و زندگی را آفرید تا احسان در عمل ما را ببیند و نگاه کند که کدام یک از ما نیکوکارتریم! الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ﴾ [هود: 7]

ترجمه:و اوست کسی‌که آسمان­ها و زمین را در شش روز آفرید و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدام یک نیکوکارترید.

و الله سبحانه وتعالی در سوره کهف فرموده است:

﴿إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً﴾ [کهف: 7]

ترجمه: در حقیقت، ما آنچه را که بر زمین است، زیوری برای آن قرار دادیم، تا آنان را بیازماییم که کدام یک از آنان نیکوکارترند.

و در سوره ملک می­فرماید:

﴿الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ﴾ [مک: 2]

ترجمه: الله کسی است که مرگ و زندگی را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و اوست شکست ناپذیر بخشنده.

و در حدیث امیر المومنین عمربن الخطاب که امام مسلم در صحیح خود وارد کرده که رسول الله صلی الله علیه وسلم  فرمودند که وقتی جبرائیل علیه السلام از ایشان در باره احسان سوال کرد، ایشان فرمودند:

«أَنْ تَعْبُدَ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ»

ترجمه: این­که الله را بپرستی گویا که او را می­بینی، پس اگر تو او را نمی­بینی، در حقیقت او ترا  می­بیند.

الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَمَا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾ [يونس: 61]

ترجمه:(ای پیامبر)! تو به هیچ کاری نمی­پردازی و چیزی از قرآن نمی­خوانی و شما (ای مؤمنان)! هیچ کاری نمی­کنید، مگر این­که ما ناظر بر شما هستیم، در همان حال که شما بدان دست می­یازید و سرگرم انجام آن می­باشید و هیچ چیز در زمین و در آسمان از پروردگار تو پنهان نمی­ماند، چه ذره­ای باشد و چه کوچک­تر و چه بزرگ­تر از آن، (همه این­ها) در کتاب واضح و روشنی (در نزد پروردگارتان، به نام لوح محفوظ ثبت و ضبط می­گردد.

همه عبادات واجبه در ماه رمضان واجب­تر و لازمی­تر می­گردد؛ حتی عبادت نافله به درجه واجب صعود می­کند. این بدان خاطر است تا که به پروردگارت نزدیک شوی؛ همان ذاتی‌که اگر بسویش به اندازه یک وجب نزدیکی شوی، به اندازه یک ذراع بسویت نزدیک می­شود و ا و سبحانه وتعالی همواره انسان‌را هدایت نموده و توبه­اش را پذیرا می­باشد تا انسان به اندازه‌ای ‌به او تقرب جوید که او دوست می­دارد.

پس ای بنده الله، ای که از روز آفرینشت تا به امروز مورد احسان الله سبحانه وتعالی قرار داری و همواره او تعالی برایت لطف  و رحمت را تعهد می­کند! آیا پاداش نیکی و احسان غیر از نیکی و احسان است؟

این از کمال احسان و لطف الله‌سبحانه وتعالی است که ما را دستور به اطاعت خود می­دهد و ما را به آن رهنمایی کرده و طریقه تقرب به سویش را برایمان الهام می­کند؛ سپس عمل نیک را پذیرفته و آن‌را چند برابر می­کند و پاسخ نیکی را نیکی می­دهد.

ای زن مسلمان! این جا بعضی از سوالاتی است که إن‌شاء الله همکاریت می‌کند تا جایگاه قدم­هایت را بشناسی، که آیا قدم‌هایت را بر قدم­گاه رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم نهاده­ای؛ همان که در حجة الوداع در باره زنان سفارش کرد یا که العیاذ بالله از آن منحرف گشته و روی گردان هستی؟

  • آیا الله سبحانه وتعالی و رسولش نزدت نسبت به غیرشان محبوب­تر هستند؟
  • آیا پایبند به فرامین و دستورات الله سبحانه وتعالی هستی هر‌چند که مخالف خواسته‌ات باشد؟ آیا لباس و پوشش تو مطابق خواسته­ی او هست؟ آیا قلبت مخلص او و اساس زندگیت بخاطر رضایت او هست؛ طوری­که دنیا را بزرگترین هم و غم خود و نه هم نهایت علم خود قرار دهی؟
  • آیا از کسانی هستی که در بدست آوردن کالای ناچیز و فانی دنیا رقابت می­کنند، مال خود را به مصرف رسانده و بیشتر وقت خود را روی گفتگوی این کالای ناچیز سپری کرده و غافل از آبادسازی سرای آخرت خود هستند؟
  • آیا از حفظ، تدبر، قرائت، تعلیم و تعلم کتاب الله بهره‌مند هستی؟
  • آیا وقت خود را با زنان همسایه و خویشاوند در غیبت و سخن­چینی سپری می­کنی یا الگوی و چراغ هدایت هستی و جلسات تو جلساتی است که در آن یاد الله شده و در آن فرشتگان حضور بعمل می­آورند؟
  • آیا شعائِر و مناسک الله را محترم می­شماری و به آن­ها اهانت نمی­کنی و گناه و معصیت را کوچک نمی­شماری، مثل چیدن ابروها، تمسخر کردن، فرو روی و باطل‌گرایی در حیثیت­ها و اصالت­ها مثل عادت بعضی از زنان؟
  • آیا ملتزم به فرمان الله سبحانه وتعالی هستی و در صورتی­که مرتکب گناه شوی، آیا از وی آمرزش می­طلبی؟ آیا نصیحت و رهنمایی را بدون استکبار و اصرار ورزیدن بر گناه قبول می­کنی و خودستایی و خود منشی ترا به گناه وادار نمی­کند؟
  • آیا تعهد کرده­ای که از جمله نصرت دهندگان دین الله باشی و بدان خاطر به آموزش علوم شرعی پرداخته باشی تا بدان وسیله بسوی دین الله و بسوی حاکمیت دین الله دعوت کنی یا در برابر این فرض بزرگ الهی سهل‌انگاری نموده­ای و زبان حال و قال تو گویا اینست که: «من مشغول تربیه اولاد خود هستم و آنان را تربیه نیک می­کنم»؟
  • آیا عملاَ اولاد خود را تربیه مشروع کرده­ای تا در ازای آن برای آخرت خود توشه بدست آوری و کسب ثواب کنی، طوری‌که با آنان به عنوان نعمت الهی برخورد کنی و بدین فکر باشی که فردای قیامت فرزندانت را ملاقات خواهی کرد و با اشاره به آنان چنین خواهی گفت: پروردگار من! این نعمتی است که تو برایم نیکی کردی و بخشیدی و من متعهد و ملتزم به سرپرستی و احسان آنان بودم تا برایت بندگان صالح و مصلحی شوند؟
  • آیا همکار همسرت در اطاعت الله هستی و آیا رکن اساسی و محکمی در تشکیل خانواده صالح و نافع برای مسلمانان هستی یا مشغول سروسامان دادن خود هستی و شعارهای تابناک فریبکارانۀ زنانه را سر داده و خواهان استقلال و مساوات بین مرد و زن هستی و می­خواهی خود را اثبات کنی؟

در پایان از الله سبحانه وتعالی می­خواهیم که این امثله فوق را برایمان وسیلۀ کمک کنندۀ قرار دهد تا با استفاده از آن احسان را در عمل خود رعایت کنیم و نقش خود را به عنوان زنان مسلمان به عنوان وظیفه خود در این دنیا بطور کامل و پابرجا ایفاء کنیم و در ردیف کسانی قرار بگیریم که به این قول رسول الله صلی الله علیه وسلم تمسک ورزیده اند:

«إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ إِذَا عَمِلَ أَحَدُكُمْ عَمَلاً أَنْ يُتْقِنَهُ»

ترجمه: همانا الله دوست دارد که وقتی یکی از شما کاری را می­کند؛ آن کار را با احسان و با کمال و تمام انجام دهد.

بدون شک که حالا زمان آن‌فرا رسیده است که هر مجتهد و تلاش کنندۀ داشته­هایش را دریافته و آن­ها را بکار ببندد. از الله سبحانه وتعالی آمرزش می­طلبیم تا از سر تقصیرات ما در گذرد و در ادای مسئولیت، ما را همکاری نماید...

#رمضان_والإحسان

#Ramadan_And_Ihsan

#Ramazan_ve_İhsan

نویسنده: بیان جمال

برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترحم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

مفهوم عصمت

  • نشر شده در تثقیفی

(ترجمه)

مسئله عصمت یکی از مباحث مربوط به ثقافت اسلامی است. در جریان  این مبحث، ما در مورد مفهوم عصمت، تعریف آن در لغت و اصطلاح و دلالتش صحبت خواهیم نمود.

الله سبحانه وتعالی نخبگان بشریت یعنی انبیاء را بر اساس فطرت سلیم آفرید و چنان تربیه­ای برای شان مهیا ساخت که بتوانند بار امانت دعوت مردم بسوی توحید و اعمال صالحه را تحمل نمایند. لذا انبیاء علیهم السلام از صفات ویژۀ برخوردار هستند که در غیرشان نمی­توان یافت. از جمله آن صفات یکی هم صفت عصمت است که بدلیل تحقیق هدف نبوت و رسالت؛ نسبت آن به غیرشان مطلقاً نادرست است. اعتقاد به عصمت انبیاء از لوازم و ضروریات ایمان به شمار می­رود. بنابر این وقتی گفته می­شود؛ عقیده اسلامی عبارت از ایمان به الله سبحانه وتعالی، فرشتگان، کتاب­های آسمانی، رسولان، ایمان به روز آخرت و ایمان به قضاء و قدر است که خیر و شر آن هردو از جانب الله می‌باشد، بدین معنا نیست که هیچ چیز دیگری وجود ندارد که باید به آن اعتقاد داشت. باید دانست که این موارد فوق الذکر اساسات ایمان هستند و افکار دیگری نیز وجود دارد که متعلق به عقیده اسلامی می­باشد؛ از جمله عصمت انبیاء که در تحت ایمان به انبیاء شامل است و کفر به آن؛ به معنای کفر به رسالت و نبوت انبیاء می­باشد.

تعاریف لغوی و اصطلاحی زیادی از سوی متکلمین پیرامون مسئله عصمت ارائه شده است. عصمت در لغت عرب به معنای وقایه، منع نمودن و حفاظت آمده است، اما در اصطلاح اکثریت متکلمین در تفسیر عصمت گفته اند که: عصمت؛ لطف یا توفیق الهی است که الله سبحانه وتعالی برای بعضی از بندگانش بخشیده است و توسط آن، آنان را از ارتکاب گناهان و ترک طاعات با وجود قدرت‌شان بر این کار، حفاظت و نگهداری می­کند.

بر این اساس، هر نبی و رسول از اشتباه و خطاء در تبلیغ معصوم بوده، در آنچه در مورد الله سبحانه وتعالی می­گوید، خطا نمی­کند و هیچ چیزی را از آنچه که الله برایش وحی می­کند، فراموش نمی­کند؛ جز چیزی را که الله بخواهد و نه هم چیزی را کتمان و اضافت می­کند. الله سبحانه وتعالی فرموده است:  

﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى﴾ [نجم: 3]

ترجمه: و(رسول الله) از روی هوا و هوس سخن نمی­گوید.

و گفته است:

﴿سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى﴾ [اعلى: 6]

ترجمه: ما قرآن را بر تو خواهیم خواند و به تو خواهیم آموخت و تو دیگر آن را فراموش نخواهی کرد، مگر چیزی را که الله بخواهد. قطعا او آشکارا و نهان را می­داند.

و  فرموده است:

﴿وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ (44) لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ (45)س ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ﴾ [حاقة: 44-46]

ترجمه: اگر (رسول الله) بعضی از سخنان دروغین را بر ما می­بست، ما دست راست او را می­گرفتیم؛ سپس شاه­رگ قلبش را قطع می­کردیم.

و الله سبحانه وتعالی، جمع­آوری قرآن را در سینه رسول الله صلی الله علیه وسلم بدوش گرفت:

﴿لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ (16) إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ * فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ﴾ [قیامت: 16-18]

ترجمه: (به هنگام وحی قرآن) شتابگرانه زبان به خواندن آن مَجُنبان (و آیات را عجولانه و آزمندانه تکرار مگردان)؛ چرا که گردآوردن قرآن (درسینه تو) و (توانائی بخشیدن به زبان تو، برای) خواندن آن، کار ما است(پس از ناحیه حفظ قرآن در میان دل و جان خود و روان خواندن و درست تلاوت کردن آن با زبان خویش، نگران مباش). پس هرگاه ما قرآن را (توسط جبرئیل بر تو) خواندیم، تو خواندن آن را (آرام و آهسته) پیگیری و پیروی کن(وظیفۀ تو، پیروی از تلاوت پیک وحی و ابلاغ رسالت آسمانی است و بس).

اما آنچه از نبی بصورت غیر صریح و واهی نقل شده و ظاهر آن خلاف باطن آن است، پس می­توان آن را در امور دنیوی گنجانید. مخصوصاً بخاطر مصلحت مثل؛ توریه به عنوان تکتیک جنگی تا دشمن نتواند سلاح خود را مجهز کند و رسول الله صلی الله علیه وسلم به خاطر خوش ساختن دل اصحاب خود و جذب محبت‌شان با آنان شوخی و سرگرمی می­کرد، اما جز حق چیزی نمی­گفت؛ زیرا همانگونه که انبیاء و رسولان از کبائر معصوم هستند، در تبیلغ از سوی الله نیز معصوم هستند. رسول الله هیچ­گاه گناهی از کبائر را مرتکب نمی­شد، چون انجام کبیره به معنای ارتکاب معصیت و وقتی‌که معصیت به اجراء در آید، به تبلیغ نیز رسوخ می­کند؛ در حالی­که این محال است. شکی نیست در این که گناهان کبیره؛ قدر و منزلت انسان را در نزد الله و مردم می­کاهد و رسول الله از هر چیزی‌که قدر و منزلت او را بکاهد و در آن عیبی وارد کند، منزه است و تمام افعال و اقوال آن برای امت اسلامی تا قام قیامت منبع شرعی بحساب می­رود، اما در مورد عصمت از گناهان صغیره علماء اختلاف نظر دارند و صحیح اینست که انبیاء و رسولان از هر آنچیزی‌که معصیت و گناه نامیده می­شود و استعمال لفظ معصیت بر آن صدق می­کند، معصوم هستند. ناگفته نماند که آنان از ارتکاب مکروهات، ترک مندوبات و ترک خلاف اولی معصوم نیستند، زیرا این موارد با نبوت و رسالت در تناقض نیست و این صحیح نیست که گفته شود؛ عصمت یک امر غیر اختیاری است و نبی توسط آن هدایت می­شود. بنابر این؛ معصوم مانند سایر مردم اعمال و افعال خود را به شکل ارادی و اختیاری انجام می­دهد و مجبور به انجام طاعات و ترک محرمات نیست؛ بلکه به اراده و اختیار خود از الله اطاعت می­کند، اما به این دلیلی‌که از دانش و تقوای کامل برخوردار است، طاعت را بر می­گزیند و مخالفت را ترک می­کند. اشباع غرایز و حاجات عضوی بدن علت تام و ملازم برای ارتکاب گناه نیست که بگوییم حتماً باید گناه کرد، پس دانسته می­شود که عصمت مانع قدرت و توانایی بر انجام کار زشت نیست.     

و دلیل عصمت انبیاء دلیل شنیداری و سمعی نبوده، بلکه یک دلیل عقلی­ست؛ چون نبی و رسول بودن معصومیت را در تبلیغ از سوی الله سبحانه وتعالی بصورت حتمی همراه دارد و این از صفاتی است که عقل وجود آن را در هر نبی و رسول اقتضاء می­کند. اگر احتمال امکانیت عدم عصمت در یک مسئلۀ وجود می­داشت؛ در هر مسئلۀ خلل سرایت می­کند و در آن هنگام تمام نبوت و رسالت را به نابودی می­کشاند، پس عصمت برای انبیاء ثابت بوده و الله سبحانه وتعالی بواسطه آن، انبیاء را از سایر بشر متمایز ساخته است تا حکمت تأسی و اقتدا کردن به آنان متحقق شود و در غیر این­صورت، گرفتن از آنان مثل گرفتن از غیرشان می­بود و در نتیجه ممکن بود که در تشریع نسبت خطاء، زیادت و یا نقصان داده می­شد و این غیر ممکن است، مگر فراموش نشود که عصمت انبیاء از زمان نبی شدن و رسول شدن شان توسط ارسال وحی آغاز می­یابد، اما قبل از نبوت و رسالت آنچه بر دیگران جایز است بر آنان نیز جایز است، چون عصمت مختص به نبوت و رسالت است.

الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَوَجَدَكَ ضَالّاً فَهَدَى﴾ [ضحى: 7]

ترجمه: و تو را سر گشته و حیران(در میان شرک بت پرستان و یهودیان و مسیحیان، کفر کافران، ظلم و زور قلدران و کشتار قبائل به فرمان جاهلان) نیافت و (در پرتوِ وحی آسمانی به یکتاپرستی یزدانی) رهنمودت کرد؟

و فرموده است:

﴿نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِمَا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ هَذَا الْقُرْآنَ وَإِن كُنتَ مِن قَبْلِهِ لَمِنَ الْغَافِلِينَ﴾ [يوسف: 3]

ترجمه: ما از طریق وحی این قرآن، نیکوترین سرگذشت­ها را برای تو بازگو می­کنیم و (تو را بر آنها مطلع می­گردانیم) هرچند که پیشتر از زمرۀ بی خبران (از احوال گذشتگان) بوده­ ای.

و گفته است:

﴿مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ﴾ [شورى: 52]

ترجمه: (پیش از وحی) تو نمی­دانستی کتاب چیست و ایمان  کدام است.

نویسنده: فارس الفارس

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه عراق

برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

خون مسلمان، باحرمت‌تر از کعبه است تنها خلافت انتقام این خون را خواهد گرفت!

  • نشر شده در سیاسی

«عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: رَأَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ يَطُوفُ بِالْكَعْبَةِ وَيَقُولُ: «مَا أَطْيَبَكِ وَأَطْيَبَ رِيحَكِ، مَا أَعْظَمَكِ وَأَعْظَمَ حُرْمَتَكِ، وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَحُرْمَةُ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ حُرْمَةً مِنْكِ؛ مَالِهِ وَدَمِهِ وَأَنْ نَظُنَّ بِهِ إِلَّا خَيْراً» (رواه ابن ماجه)

ترجمه: عبد الله ابن عمر (رضی الله عنه) روایت می‌کند که وی رسول الله صلی الله علیه وسلم را در حال طواف نمودن در کعبه دید که رسول مبارک می‌فرمودند: «اي‌ كعبه‌! چقدر پاک ‌هستی و چقدر بويت‌ پاكيزه‌ و معطر است‌، چقدر با عظمت‌ هستی و ‌چقدر حرمت‌ و احترامت بزرگ‌ است،‌ اما سوگند به‌ ذاتی‌كه‌ جان‌ محمد در دست‌ اوست‌، همانا حرمت‌ مؤمن‌ نزد الله(سبحانه‌و‌تعالی) از حرمت‌ و احترام‌ تو بزرگ‌تر است‌[حرمت‌]؛ مال‌ وی و [حرمت‌] خون‌ وی و اين‌كه‌ در حق‌ وی جز گمان[ظن] خير برده‌ نشود».

- رژیم حسینه با کشتار و گلوله‌های بی‌رحم، مدام حرمت خون مسلمانان را نقض کرده است.

- رژیم حسینه مردم را با آهن و آتش هر زمانی‌که آنان خواسته‌ای را یا بخاطر حقوق‌شان یا ایمان‌شان در رابطه به کشتار دسته‌جمعی "ساپلا چتار" و سرکوب وحشیانه در جریان جنبش "ایمنی راه"، مطرح نمودند، سرکوب نموده است.

- نقض حرمت مساجد و رفتار وحشیانه رژیم حسینه با مسلمانان تنها با [اعمال و رفتار] قصاب مودی و نهاد یهودی غاصب قابل مقایسه است.

• تنها خلافت قریب الوقوع این حکمرانان را به مجازات می‌کشاند و انتقام خون شهدا را خواهد گرفت؛ فلهذا، برای حرکت و دعوتی متحد شوید تا خلافت را تحت قیادت صادق حزب التحریر تأسیس نماید.

• ای نیروهای مخلص نظامی! طریقه‌ای که رژیم حسینه بخاطر سرکوب مردم با آهن و آتش به پیش می‌برد، مسئولیت شماست که بلافاصه جلو ظلم و استبداد او را بگیرید. در کنار مردم باستید و به حزب التحریر نصرت (حمایت مادی)‌ بدهید تا این رژیم را ریشه‌کن نماید و خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت را مجدداً احیا نماید.

حزب التحریر-ولایه بنگله‌دیش

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه