چهارشنبه, ۰۲ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

هیچ شرحی نیست؛ مگر شرح الله سبحانه‌وتعالی و نیست هیچ احکامی مگر احکام الله سبحانه‌و‌تعالی

(ترجمه)

محمود عباس، رییس جمهور حکومت فلسطین، با تصمیم دادگاه/محکمه مختصه حکمی را صادر کرد که بر بنیاد آن سن ازدواج برای هر دو جنس –به‌جز موارد خاص- به 18 سالگی تعیین شد.

تصمیم این قانون، پس از یک سری تصامیم و تقاضاها از سوی شورای زنان یا به اصلاح انجمن زنان اتخاذ شد که به ادعای خودشان  نگران حقوق زنان اند. در واقع می‌خواهند در مسیر سکولاریسم(جدایی دین از زنده‌گی) قدم رنجه فرمایند و تا باشد خودشان را از احکام و شریعت الله سبحانه وتعالی دور نگه‌بدارند. ‏قبلاً نیز، تجلی‌ و نشانه‌ها از هم‌چنین اقدامات وجود داشت؛ به‌طور مثال اجازه دادن و حتی تشویق به محافل مختلط، مسابقات رقص، مسابقات بی‌سیرت آوازخوانی و زیبایی، مداخله‌‌کردن بر احکام میراث و سرپرستی(قوامه) و صدها سمینار، جلسات، مقالات و کورس‌های را دایر کردند تا "خطرات ازدواج زودرس" یا به اصلاح خودشان ازدواج زیرسن را بیان بدارند.

تمام این و بقیه اقدامات تنها بخاطر اجابت دستورات غرب انجام شده است. طوری‌که آمال حمد، وزیر امور زنان حکومت فلسطین، اظهار نمود: «ازدواج زیر سن 18 سال از دید قوانین نهاد بین‌المللی سیداو(CEDAW) و از دید معاهدات و عرف جامعه و اجتماع و از دید اصول مدنی و حقوق سیاسی و هم‌چنین از دید معاهدات حقوق اطفال و احکام اطفال ممنوع می‌باشد که قبلاً این امر از سوی شورای مربوطه به تصویب رسیده بود که یک انسان تا سن 18 سالگی طفل محسوب می‌شود.» حمد گفت که این قدم نیک در زمینۀ فعالیت بخاطر حفاظت پیوند اجتماعی و کاهش قضایای طلاق در جامعه اتخاذ شد، که تقریباً 50 درصد این دو مشکل در گروه ازدواج‌های زیر سن 18 سال دیده می‌شود.

وای بر شما! شما چگونه جرات کردید که علیه احکام الله سبحانه و تعالی دست درازی و تجاوز بکنید؟ الله سبحانه و تعالی در قرآن‌کریم می‌فرماید:

﴿وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ...﴾

[نور: 32]

ترجمه: ‏‏و مجرد‌ها (مردان بی‌زن و زنان بی‌شوهر) را به نکاح هم‌دیکر درآورید...

مراد از «الأَيَامي‌»: جمع أيِّم ، مردان و زنان بيوه است؛ ولی در اين‌جا مراد از مردان و زنان مجرد اعم از پسر و دختر و بيوه می‌باشد. (منبع: توضیح تفسیر نور) گواهی و شواهد آیه برای هرکس و برای هرزن مجرد بدون درنظرداشت سن به‌خصوص ازدواج، عام می‌باشد. بناً شما خود را چه فکر می‌کنید که قوانین الله سبحانه وتعالی را تغییر داده و علیه‌اش طغیان کنید؟! الله سبحانه وتعالی ذات یکتایی‌ست که از مخلوقات‌اش علم کامل دارد.

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾

[ملک: 14]

ترجمه: ‏‏مگر كسی‌كه (مردمان را) می‌آفريند (حال و وضع ايشان را) نمی‌داند و حال اين كه او دقيق و باریک بين بس آگاهی است‌.

شما چگونه سن ازدواج را به 18 سالگی تعیین کردید و  احکامی‌که در مغایرت با احکام الله سبحانه وتعالی قرار دارد را قانونی ساختید، که مرحله بلوغ را سرحد میان ادای تکلیف و عدم‌اش تعیین کرده است، حتی باوجودی‌که از این امر آگاه بودید که یک دختر قبل از شروع عادات ماه‌(حیض) می‌تواند در نکاح دربیاید. طبق آیه قرآن‌کریم، الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ...﴾

[طلاق: 4]

ترجمه: ‏زنان شما وقتی‌كه نااميد از عادت ماهيانه‌اند و هم‌چنين زنانی‌كه هنوز عادت ماهيانه نديده‌اند، اگر (درباره حكم عده ايشان) متردديد، بدانيد كه عده آنان سه ماه است...

به این معنی‌ست که یک دختر می‌تواند قبل از شروع عادت ماه(حیض) نکاح ازدواج بکند و نه این‌که به سن ادای تکلیف برسد، به اصلاح شما به سن 18 سالگی برسد. ‏تعداد کثیر قضایای طلاق را که می‌بینیم عاملش ازدواج‌های زیری سن نیست؛ ولی اکثریت علت‌هایش، البته مهم‌ترین‌اش تربیه نادرست دختر در خانواده می‌باشد که همین امر باعث بی‌احترامی و بی‌اطاعتی زن از شوهر می‌شود. ‏همین موضوع بزرگ کردن و تربیه دختر، پس از ازدواج باعث می‌شود که زن دیگر توانایی ادای مسوولیت خانه‌ی شوهرش و حتی مراقبت از اطفالش را نداشته باشد، زیرا آن دختر طوری تربیه و بزرگ نشده که در آینده نقش یک مادر و خانم‌خانه را ایفا کند، بلکه من‌حیث یک شاغل و رقیب کاری در عرصه کاروبار با مردان، تربیه شده است!

ای اهل سرزمین مبارک! اسلام ازدواج زودرس را به زنان(نساء) جبر و اکرا قرار نداده، بلکه آن را شرعاً جائز قرار داده است؛ یعنی هرکه و در هر سن و سال می‌تواند ازدواج بکند. تعیین سن برای ازدواج، آتشی از فساد را شعله‌ور می‌سازد که در هر جرقه‌ی آن فساد شدیدتری نهفته است. شما ای اهل سرزمین مبارک فلسطین! این تصمیم را رد کنید که در واقع از مفاهیم غربی سرچشمه گرفته است و در مغایرت با احکام الله سبحانه وتعالی قرار دارد، این امر فحشاء و فاحشگی را در جامعه پخش می‌کند، به‌خصوص در پرتو روشن‌فکران و عصر آزادی و هم‌چنین تشویق به روابط خارج از چارچوب‌ ازدواج(زنا) را می‌نماید.

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾

[نور: 19]

‏ ترجمه: ‏بی‌گمان كسانی‌كه دوست می‌دارند گناهان بزرگی (هم‌چون زنا) در ميان مؤمنان پخش گردد، ايشان در دنيا و آخرت، شكنجه و عذاب دردناكی دارند. الله می‌داند (عواقب شوم و آثار مرگ‌بار اشاعه فحشاء را) و شما نمی‌دانيد( ابعاد مختلف پخش گناهان و پلشتی‌ها را).

بخش زنان در دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر 

مترجم: زکریا وهاج

ادامه مطلب...

این مساوات نه، بل در بند کشیدن است!!

(ترجمه)

خبر:

مجلس وزرای تونس چند روز قبل مسوده‏ای را در مورد احوال شخصی به تصویب رسانید که مساوات در امر میراث بین زن و مرد را در بر دارد و به زودی طرح مذکور به خاطر تصویب شدن به پارلمان پیشکش خواهد شد تا به مرحله اجرا درآورده شود.

تبصره:

از هنگام صدور دستورات احوال شخصی در سال 1956 میلادی، دموکرات‏ها تونس را یکی از بازترین جوامع دولت‏های عربی در امر "آزادی زن" و "الگوی بارز در کسب حقوق زنان" به شمار می‌آورند. تونس از جملۀ نخستين کشورهای‌ست که شامل پیمان سِیداو گردیده است و در 2014م تصویب قانونِ اساسى جدید در این کشور راه را براى تأمین مساوات بین زن و مرد هموار ساخت. پس از الغاء قانون که توسط ریاست جمهوری به قانون نژادپرستانه متهم شده بود، از سپتامبر 2014 به بعد، به تونسی‏ها اجازه ازدواج با غیر مسلمانان داد شد. همه‌اى ما تصمیم کمسیون آزادی‏هاى فردی را شیندیم که لغو اعدام و اعتراف به هم‌جنس‌گرایی را در برداشت و دیدیم که با چه وقاحت و بی‌حیایی اجازه افطار در ماه مبارک رمضان به صورت علنی را خواستار شدند. در روز جهانی زن شنیدیم که سبسی مساوات بین زن و مرد را در امر میراث، براى کسی‌که به آن میل دارد اعلان نمود و این قانون که چند روز قبل مجلس وزاء در آخرین مسوده‏اش به تصویب رساند؛ هیچ تحرک وعكس العمل از جانب حزب النهضه را چه در امر مخالفت با آن و یا عدم تطبیق آن در پی نداشت.

حکومت تونس به رياست و سرپرستی سبسی بر تحدی و تجاوز از احکام الله و شریعت او تعالی با گزافه‌گویی، غرور و انداختن خود در آغوش دشمنان اسلام تأکید بر ادامه آن دارد. او بر جدایی بین قضایای امت و دین آن و در بین رعیت و مصلحت آن پافشاری دارد. حال‌آنكه شریعت پروردگار جهانیان واضح و روشن است و در اين مورد (ميراث) آیات آن قطعی الثبوت و قطعی الدلالت است که برای بحث، توجیه و اجتهاد آن مجالی نیست.

﴿وَإِن كَانُواْ إِخْوَةً رِّجَالاً وَنِسَاء فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنثَيَيْنِ﴾، ﴿يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ﴾

[نساء: 176-11]

ترجمه: و اگر برادرادران و خواهران با هم باشند؛ هر مردى به اندازۀ سهم دو زن میراث می‌برد. الله در بارۀ (ارث بردن) فرزندان‌تان به شما فرمان مى‌دهد و بر شما واجب مى‌گرداند که بهرۀ یک مرد به اندازۀ بهرۀ دو زن است.

و این حکم شرعی نیاز به این ندارد تا ما آن را توجیه و تحریف کنیم و یا در دفاع از آن بگویم که این تبعیض علیه زن نیست. این آیات از جانب الله سبحانه وتعالى می‌باشد، ذاتی‌كه تسلیم شدن در برابر اوامرش، رضايت از دساتیرش و اطمینان بر عدالت‌اش را بر مسلمانان الزامی گردانیده است. آن جا كه می‌فرماید:

﴿ومَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَاراً خَالِداً فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾

[نساء: 14]

ترجمه: و آن کسی‌که از الله و پیامرش نافرمانی کند و از مرزهاى الله درگذرد؛ الله او را به آتش وارد می‌گرداند که جاودانه در آن می‌ماند و ا را عذاب خوار کننده‌ای است.

پس منتظر چه هستید ای اهل تونس؟! یا این‌که شما نیز موافق این اباطیل فاسد شده و فاسد کننده هستید؟! پروردگارا! هرچه دولت خلافت بر منهج نبوت را براى ما نصيب فرما، دولتی‌که در تبعیت دستورات و تطبیق احکامت؛ فردی، گروهی و در در ساختار دولت، عمل می‌کند.

نويسنده: مسلمه الشامي (أم صهيب)

مترجم: عبدالقدیر مخلص

ادامه مطلب...

حکام خائن و طوفانِ از جنگ‏ها و بحران‏ها در یمن!

(ترجمه)

خبر:

حکومت موافقت‌اش را در راستای ورود کشتی‏های حامل فراورده‏های نفتی اعلان نموده و ملیشه‌‏های حوثی باعث مختل شدن روند تخلیه این کشتی‏ها در بندر الحدیده شدند.

منبع مسؤل شرکت نفت یمن گفت: شرکت نفت یمن در امر به پایان رساندن ترتیبات فنی برای ازسرگیری استخراج نفت خام، برای اولین بار بعد از توقف آن در سال 2015 میلادی، نظارت خواهد داشت.

تبصره:

اهل یمن باید بدانند، نفت و دیگر معادنی‌که در بستر سرزمین‏های اسلامی قرار دارد، ملکیت عامه است و تنها دولت است که بر آن نظارت داشته برای مسلمانان و تحت پوشش قرار دادن نیازهای‌شان به مصرف می‏رساند. یمن، سرزمینی‌که الله سبحانه وتعالی آن را به وسیله همین ثروت‏ها غنی و حاصل‏خیز گردانیده و ضامن یک زنده‏گی مرفه برای فرزندان آن است؛ به شرطی که به گونه‏ای از آن استفاده شود که شریعت اسلامی امر استخراج آن را داده است. اما آنچه از فقر و تنگ‏دستی، انحطاط و سختی به وجود آمده همه به علت ملی‌سازی این ثروت‏ها برای دولت و اعانه کردن آن برای شرکت‏های بیگانه به ارزش ناچیز و هم‌چنان خصوصی‌سازی این ثروت‏ها برای سرمایه‌داران و شرکت‏های آنان است بدون آن که به امت مسلمه، زنده‏گی این امت و حق آن کدام توجهی داشته باشند. این‌گونه بحران‏ها چه با از بین بردن نفت و گاز باشد یا دیگر مواد خدماتی، در حقیقت سیاست بازی‏گوشانه‏ای‌ست که می‏خواهند با این سیاست مردم یمن را از مطالبه حق‌شان گمراه نموده و در توجه‌شان به جریانات واقع در این سرزمین انحراف به وجود آورند. پس آنچه، از برداشتن حمایت از فراورده‏های نفتی چه از آغاز آن که به نام الجرعه یاد می‌شد و از سال 2007 الی 2010 میلادی و سال‏های بعدی و اقع شده و یا در آینده واقع خواهد شد، از همین خاطر است و این‏ها را صندوق نقدی برای نظام‏های‌که یکی پس از دیگر، چه در عهد ریاست علی عبدالله صالح، جنایت‌کار و مزدور انگلیس، یا معاونش، کسانی‌که بعد از انقلاب 2011میلادی بر یمن حکومت کرده اند، به دلیل قرضه‏های سودی وضع کرده است.

آن چه در سال 2014 میلادی رخ داد، وقتی‌که حمایت از بنزین برداشته شد و حوثی‌ها به خاطر سقوط الجرعه قیام نمودند و بعد از داخل شدن حوثی‏ها در صنعاء، در جریان سال‏های جنگ و بحران‎های نفت و گاز و مسدود شدن راه و تنگ ساختن عرصه برای طرف‌های درگیر، همه به علت درگیری نماینده‏گان کفار است. این‏ها به خاطر تنگ ساختن عرصه به یمنی‏های شکست خورده و تحمیل کردن سیاست‌شان بر آن‌هاست، استعمارگران عمداً این بحران‏ها را به وجود آورده اند تا مردم یمن به هرگونه راه‌حل برای بیرون رفت از این بحران‏ها راضی شده و هم‌چنان به خاطر مطالبه حق‌شان دوباره قیام نکنند و اهل یمن را در وضعیت قرار داده اند که به خاطر رسیدن به حق‌شان انتظار سازمان‏های غربی را می‏کشند. این‏ها بحران‏های‌اند ساخته و پرداخته خود سازمان ملل؛ اهل یمن را به حالت قرار داده که دروازه‏های این سازمان‏ها را دق الباب نموده و در انتظارشان به سر می‏برند، در حالی‌که سرزمین‌شان مملو از سرمایه‌هاست.

ای اهل یمن! این را بدانید که طرف‌های درگیر بر شما چیزهای را دیکته می‏کنند که از طرف باداران استعمارگرشان بر آن‏ها دیکته می‏شود و از شما می‏خواهند که اوامر، راه‏حل‏ها و برنامه‏های آن‏ها نافذ گردانید. این را نیز بدانید که یگانه راه‏حل مناسب و درست خواستار شدن حق‌تان و گرفتن آن از کسانی‌ست که بر شما حکومت می‏کنند و هم‌چنان رد کردن آن‏ها و نپذیرفتن نظام آن‌هاست. برشماست تا تطبیق شریعت پروردگار تان را در سایه دولت اسلامی خواستار شوید؛ دولت خلافتی‌که در بین‌تان شریعت الله را به خاطر این که سرزمین‌تان را به نعمت‏هایش برکت داده‌است، تطبیق نماید و آن را رحمتی از طرف پروردگار‌تان بدانید.

این حزب التحریر است که در راستای اقامۀ این دولت با صدق و اخلاص کار می‏کند؛ حزبی که از خود شما و در بین شماست و بر رهروانش دورغ نمی‏گوید. همانا الله سبحانه وتعالی رسانندۀ امر خویش است و هر چیز را اندازه‏ای بخشیده است.

مترجم: عبدالقدیر مخلص

ادامه مطلب...

مبارزات‌ نمایشی کُشتی زنان یا میدان مبارزه بر ضد مفاهیم و اساسات اسلام!؟

(ترجمه)

خبر:

برای نخستین‌بار مسابقات کشتی زنان در ریاض پایتخت عربستان سعودی از سوی سازمان کشتی تفریحی WWE برگذار شد. این رویداد بحث و تبادل نظر گستردۀ جامعه سعودی را برانگیخته است و برگذار کنندۀ این مسابقات را که سازمان تفریحی و سرگرمی به سرپرستی ترکی آل الشیخ است، متهم به زیر پای کردن ارزش‌های این جامعه اسلامی می‌نمایند و بیشتر کاربران شبکه‌های اجتماعی به رد این افعال پرداخته و اجرای چنین مسابقات را در سرزمین مقدس حرمین زشت و ناپسند خوانده اند. از طرف دیگر برخی از استفاده‌جویان حمایت خود را از این فعالیت‌ها ابراز داشتند. (منبع: شبکه الجزيره)

تبصره:

محمد بن سلمان توسط فاسد کردن مفاهیم مردم تحت نام طرح "اصلاحات" خود می‌خواهد وفاداری و فرمانبرداری‌اش را به کشورهای غربی ثابت کند. وی به کمک سازمان تفریحی و سرگرمی آنچه را که می‌خواهد، در میان مردم عربستان سعودی پخش می‌کند و از بدو تأسیس این سازمان تا کنون زشتی‌ها و فحاشی‏ها را گسترش داده و به تمام اساساتی‏که جامعه را رهبری می‏کند، ضربه می‌زند و هم‌چنین از ابتکارات این سازمان، ایجاد دولت سکولار و القای مفاهیمِ تمدنِ پوسیده غرب در بین مردم این سرزمین مقدس می‏باشد.

تغییرات و اصلاحات در سیاست خارجی و تغییر وزراء برای موافقه نمودن با روش‌های دلخواه که حکام این کشور در جهت جلب رضایت غرب انجام می‌دهند و تجدید وزراء برای جان دادن در سیاست خارجی بی‌جان و دیپلوماسی عقب‌افتاده‌اش، به ویژه پس از جنایات علیه مردم یمن و کشته شدن خاشقجی، انجام می‌گیرد. سیاست خارجی و اصلاحات وی هم‌چنین شامل راه‌اندازی ویزای توریستی برای نخستین‌بار در تاریخ این کشور بود. هم‌چنین اجازۀ ویزا برای 48 کشور جهان که اکثر آن‌ها از اروپا بودند؛ بخاطر تشویق ورود گردشگران صورت گرفت. فریاد خنده‌دار و گریه‌آمیز است که ویزا به بسیاری از کشورهای مسلمان که برای انجام حج یا عمره می‌روند، تحمیل می‌شود. به دلیل احیای جهان‌گردی در این کشور که اولین تجربه‌اش بود، به لطف آن، عربستان سعودی تنها در مدت 33 روز 77 هزار گردشگر خارجی با ملیت‏های مختلف را دریافت کرد که اکثر آن‌ها از چین و انگلیس بودند.

پوشش عظیم رسانه‌ای این رویداد که در سرزمین حرمین رخ داده است، برای برجسته ساختن آن تا در نتیجه فضا را تحت کنترول خویش درآورند و آشکار نمودن آن تا اين‌كه دور و نزدیک بدانند که در سرزمین مقدس حرمین چی می‌گذرد؛ اما اين فریب‌شان برای امت اسلامی آشکار و واضح می‌گردد؛ هرچند این حکام احمق در پی گسترش فساد در آن سرزمین مقدس و پوشاندن عزت و بزرگی آن باشند؛ حتی بعد از این‌که دهان علماء را توسط کشاندن‌شان بسوی زندان‌ها ببندند و علمای درباری که نه حق را می‌گویند و نه هم از دین دفاع می‌نمایند را جایگزین‌شان نمایند.

با "لباس متوسطی" -که ما آن را می‌نامیم– مسابقه‌ای کشتی را برای زنان در سرزمین مقدس حرمین میان دو زن برگزار کردند، یکی‌شان از افسانه‌های کُشتی زنان است و دستاوردهای زیادی دارد؛ دیگری نیز یک زن تازه به دنبال مشهور شدن در جهان است. به گفته استفانی مکماهون که بیان داشت: با این کُشتی قصد دارد زنان را در عربستان سعودی به شکل گله گوسفند جمع نماید تا این‌که دیگر زنان آن‌هار را مشاهده و الگوی خویش قرار داده و در مسیر آن حرکت کنند.

یک سال از آن زمان می‌گذرد که ادارۀ ورزش عربستان سعودی بخاطر ظاهر شدن زنان با "لباس‌های نامناسب و به‌شکل نیمه برهنه" در تلویزیون در جریان جشن مهرگان در مسابقات بزرگ موترهای "رویال رامبل" معذرت خواهی کرد؛ ولی امروز موقف کاملاً متضاد را به دلیل ظاهرشدن این مسابقات و افزایش اختلاط بین زنان و مردان افتخار نمودن به آن را که یک چالش آشکاری در مقابل ارزش‏ها، اساسات جامعه و عرف و عنعنات‌اش محسوب می‏شود، اختیار کرده است.

مترجم: احمد صابر خالد

ادامه مطلب...

رژیم بجوا-عمران با اتخاذ سکوت در خصوص سرکوبی مسلمانان اویغور، آخرت‌اش را در برابر وام‌های چین می‌فروشد

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

فاش شدن تقریباً 400 اسناد دولت چین این واقعیت را ثابت کرده است که مجبور کردن مسلمانان به ترک اسلام از طریق بازداشت و توقیف آن‌ها در اردوگاه‌های اجباری، سیاست رسمی چین را نشان می‌دهد. علاوه بر این، رئیس جمهور چین در سال 2014 شخصاً دستور این سرکوب وحشیانه را صادر کرد. گزارش‌های گوناگون به طور تخمینی نشان می‌دهند که به ترتیب یک تا سه میلیون مسلمان جمعیت داخلی را تشکیل می‌دهد. شدت و فشار این سرکوب را می‌توان از این واقعیت درک کرد که مقامات چینی مرتباً از خانه‌های مسلمانان دستگیرشده بازدید نموده و به حرمت زنان باعزت تجاوز می‌کنند. عمل مجبور کردن مردان به تراشیدن ریش، کنارگذاشتن لباس‌های اسلامی توسط زنان، ممنوعیت روزه گرفتن و وادار کردن امامان مساجد به رقصیدن، در چند سال گذشته در چین ادامه دارد. بناءً به نظر می‌رسد که رژیم آتئیست چین در ازای وام‌ها و سرمایه‌گذاری، ایمان رژیم باجوا-عمران را خریده است؛ زیرا این رژیم سکوت را نسبت به ظلم و ستم مسلمانان اویغور از ترکستان شرقی اشغالی توسط دولت چین پذیرفته و با بی‌شرمی تمام نسبت این ظلم و ستم ادعای بی‌خبری می‌کند.

امروز، مسلمانان هم‌چو یتیمانی بی‌سرپناه از نعمت دولت خلافت محروم مانده و هیچ‌کس به دادشان نمی‌رسد. مسلمانان فلسطین، میانمار (برما)، چیچین و ترکستان شرقی اشغالی امروز مراقب و نگهبانی ندارند.  چین هم‌چنین بخشی از کشمیر را اشغال می‌کند. این دولت اسلامی بود که مسلمانان مظلوم و ستم‌دیده همیشه نجات یافته و انتقام خود را از استبدادگران می‌گرفتند. این دولت اسلامی بود که قبیله یهودی بنی قینقاع را به نسبت آن‌چه که با یک زن مسلمان انجام داده بودند از مدینه اخراج کرد. این دولت اسلامی بود که محمد بن قاسم را با لشکرش برای پاسخ به ندای زنان مسلمان اسیر شده توسط راجا ظاهر، نیاکان مودی، در خصومت علیه مسلمانان فرستاد. این معتصم بالله خلیفه عباسی بود که در پاسخ به ندای یک زن بی‌چاره مسلمان که با فریاد زدن نام خلیفه از آن کمک خواست، با ارتش هزاران نفری، متشکل از سوار و پیاده، بالای قوی‌ترین قلعه رومیان ستمگر به منظور انتقام و اعاده عزت زن مسلمان حمله کرد. حتی هنگامی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم  توافق آتش‌بس صلح حدیبه را با قریش مکه امضا کرد، وی از بازگشت‌دادن زنان مسلمان قریش که به مدینه مهاجرت کرده بودند با اشاره به این‌که زنان در توافق آن‌ها گنجانده نشده است، امتناع ورزید. اما اینک حاکمان پاکستان فقط تحت حمایت از استعمار چین فعالیت می‌کنند؛ چون از منافع امریکا در منطقه محافظت می‌کند. بنابراین، بر ماست تا خودرا از غلامی غلامان نجات دهیم؛ زیرا ما یک امام داریم و آن کسی ا‌ست که از مسلمین و منافع آن‌ها محافظت خواهد کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّمَا الإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

(رواه مسلم)

ترجمه: بی‌گمان امام (خلیفه) سپرى است که از ورای او جنگیده می‌شود و به او پناه برده می‌شود.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: کریم خان

ادامه مطلب...

رابطه با پدرِ شوهری‌که کافر است!

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

زن مسلمانی با یک مرد مسلمان ازدواج کرده که پدرش کافر بود، آیا پدر کافر شوهر محرم برای زن شده می‌تواند و آیا برای زن جائز است که عورت خود را برای پدر شوهرش ظاهر کند؛ مثلی‌که زن برای پدر مسلمان شوهر ظاهر می‌کند؟

پاسخ;

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

پدر شوهر از جمله‌ی محارم شرعی است، برابراست که مسلمان باشد یا غیرمسلمان؛ چون آیه مبارکه  ﴿أو آباء بعولتهن﴾ برای پدر مسلمان شوهر خاص نشده است و به همین دلیل رابطه با ایشان یک‌سان است، برابر است که مسلمان باشد و یا کافر. و درحدیثی آمده: بدون شک که رسول الله صلی الله علیه وسلم بر عمل أم المومنین أم حبیبه دختر أبی سفیان برعدم حجاب نکردنش نزد پدر کافرش سکوت اختیار کرد و آن زمانی بود که بخاطر ابوسفیان برای تجدید عهد صلح حدیبیه به مدینه آمد و در پیش پدرش حجاب نکرده بود. بناءً این سکوت وی صلی الله علیه وسلم دلیل برین است که نزد پدر شوهر حجاب نکردن درست است. اگرچه که کفر پدر غیرمسلمان باعث حجاب نکردن از او می‌شود، به این معنی که﴿أو آبائهن﴾ گذشت و آیه ﴿أو آباء بعولتهن﴾ به نسبت محرم بودن پدر کافر و مسلمان مساوی هستند و به همین شکل از آیه ﴿آباء بعولتهن﴾ واضح می‌گردد که  برای زن مسلمان جواز دارد که با پدر کافر شوهرش معامله‌ای کند که برای پدر مسلمان شوهرش به نسبت عورتش کرده می‌شود. این موضوع جواز دارد و واجب نیست؛ به این معنی که کشف عورت به مرد محرم مسلمان جائز است و عدم کشف هردو جائز است. من ترجیح می‌دهم که زنان مسلمان نزد محارم کافرشان به‌دلیل کفر آن‌ها خیلی کم‌ عورت خود را کشف کنند.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: حبیب

ادامه مطلب...

ترامپ باید من‌حیث اسیر جنگی برای محاکمه آورده می‌شد، نه این‌که به حیث فاتح جنگ به افغانستان آمد! Featured

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری امریکا پنج‌شنبه شب ۷ قوس برای اشتراک در مراسم «عید شکرگزاری» در یک سفر غیر‌منتظره وارد افغانستان شد و پس از دو ساعت دیدار با نیروهای امریکایی در پایگاه بگرام با عجله افغانستان را ترک گفت. درین مورد نکات ذیل قابل مکث است:

  • ترامپ قاتل سرسخت مسلمانان، نباید فاتحانه از افغانستان دیدار می‌کرد، بلکه باید منحیث اسیر جنگی دولت خلافت با دستان و پاهای بسته در قبال میز محاکمۀ قاضی مسلمان قرار می‌گرفت و به مجازات اعمال تروریستی و وحشی اش علیه مسلمانان می‌رسید.
  • برای تمام غلام اندیشان ثابت ساخت که امریکا در قبال مردم افغانستان به هیچ‌گونه ارزشی متعهد نبوده و تمام شعارهای از قبیل؛ نظام دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زن، آزادی‌ها و ... که به بهانه‌ی آن افغانستان را اشغال نموده بود، دروغ محض بوده است و تنها منافع استعماری و ترس از به میان آمدن دولت اسلامی‌ است که پای امریکا را به این سرزمین کشانده است.
  • از جریان این سفر روان دشمنی امریکا علیه مردم مسلمان و مجاهد افغانستان به صراحت احساس می‌گردد. چون انتخاب روز «عید شکرگزاری» امریکایی‌ها، سفر ناگهانی و غیر منتظره، ملاقات تنها با غلام درجه یک بدون اشتراک سایر رهبران افغان آن هم در یک پایگاه نظامی، پوشیدن لباس زرهی در زیر لباس‌هایش، سخنرانی از پشت دیواری از بوجی‌های دفاعی مانند موضع جنگی، همه دلالت برین دارد که افغانستان سرزمین دشمن است و نباید در سرزمین دشمن از تدابیر امنیتی غفلت ورزید.
  • هدف اصلی این سفر ترامپ جزء برنامۀ کمپاین انتخابات ریاست جمهوری امریکا و اعلام از سرگیری مذاکرات با طالبان و روحیه دادن به سربازان شکست خورده اش بود، که عنقریب توسط برنامه صلح اسالیب اشغال‌گرایانه شان به اسالیب استعماری مبدل می‌گردد و تعدادی زیادی از نظامیان شان به امریکا برگشت خواهند کرد.

پس ای مسلمانان! بر حُکام خاین و نظام‌های مزدور سرزمین‌های اسلامی اعتماد نکنید، چون همه‌ای آنان جزء برنامه‌های کفار اند و همچو حُکام و نظام‌های سعودی، پاکستان، ترکیه و سایر سرزمین‌های اسلامی، اشرف‌غنی نیز از خود آن‌هاست و هیچ تعلقِ به مسلمانان افغانستان ندارد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

حقارت و زبونی رئیس جمهور افغانستان در پایگاه بگرام سرنوشت یک حاکم مزدور را به نمایش گذاشت Featured

رئیس جمهور امریکا در یک سفر کمپاینی انتخاباتی وارد افغانستان شد و به مناسبت «روز شکرگزاری» با سربازان امریکایی دیدار کرد. در این میان رئیس جمهور افغانستان خلاف تمام اصول دولت‌داری و اخلاقی برای دیدن دونالد ترامپ به پایگاه امریکایی‌ها در بگرام شتافت و اوج ذلت ‌اش را به نمایش گذاشت. رئیس جمهور افغانستان در این دیدار تمامی تلاش‌های خود را به خرچ داد تا با تملق و چاپلوسی به همتای امریکایی‌اش بقای خود را در آیندۀ قدرت افغانستان تضمین کند، که اکثریت مردم آن را حقارت تاریخی نامیده‌اند.

رئیس جمهور افغانستان در سخنرانی‌اش از فداکاری نیروهای امریکایی در افغانستان ستایش کرد و با افتخار اعلام کرد که در طول دورۀ حکومتش تلفات نیروهای امریکایی به 52 تن کاهش یافته است. رئیس جمهور افغانستان اما نگفت که برای کاهش تلفات نیروهای امریکایی، مردم افغانستان چه قیمت بزرگی پرداخته‌اند و باعث رونق تجارت تابوت سازی، قبرکنی و قبرفروشی در کشور شده است. در طول پنج سال، پنجاه هزار نیروهای امنیتی افغان چوب سوخت جنگ امریکا قرار گرفتند و صدها هزار غیرنظامی کشته و زخمی شدند.

هرچند رئیس جمهور افغانستان در طول زمام‌داری‌اش در مقایسه با بلندپایه‌ترین جنرالان و خون‌آشام‌ترین سربازان امریکایی برای منافع امریکا بیشتر خدمت کرده است، اما با آن هم سرنوشت نهایی یک حاکم مزدور، زبونی است که رئیس جمهور امریکا وی را در پایگاه بگرام به بدترین شکل آن توهین کرد.

مردم مسلمان افغانستان باید بدانند که دموکراسی رهبران بی‌غیرت را تربیه می‌کند که هیچ عزت و افتخاری در وجود آن‌ها دیده نمی‌شود، آن‌ها تنها به بقای قدرت خویش می‌اندیشند ولو این‌که به هر قیمتی باشد. احساس انسانی در وجود آن‌ها مرده است و ذرۀ شرم ندارند و غلام و سرسپردۀ باداران خویش اند، در حالی‌که باداران شان هیچ اهمیتی به آنان نمی‌دهند. درحالی‌که در تحت چتر نظام اسلام، رهبران شجاع، باعزت و غم‌خوار امت پدید می‌آید که از خون، عزت و ناموس مسلمانان دفاع می‌کنند و همچو حُکام فعلی لکه‌ی ننگ بر جبین امت نمی‌باشند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

تداوم جنگ روسیه علیه اسلام

  • نشر شده در اکراین

 (ترجمه)

محکمه/دادگاه نظامی جنوبی روسیه در شهر روستوف آن دون به تاریخ ۱۲ نومبر ۲۰۱۹ م، شش مسلمان اهل کریمیه را به جرم "قضیۀ حزب‌التحریر یالتا" بین ۷ تا ۱۹ سال زندان محکوم کرد. محکومین هریک مسلم علی‌اوف (۱۹ سال زندان)، اینور بکیروف (۱۸ سال زندان)، امیت یاسین کوکو (۱۲ سال زندان)، وادیم سیروک (۱۲ سال زندان)، رفعت علیم‌اوف (۸ سال زندان) و ارسن جپاروف (۷ سال زندان) به‌دلیل سازمان‌دهی و اشتراک در فعالیت‌های حزب‌التحریر مجرم شناخته شدند.

طی ۵ سال گذشته و از زمانی‌که روسیه منطقۀ کریمیه را به خاک خود الحاق کرد، این پنجمین حکم تحت نام "قضایای حزب‌التحریر" است که مسلمانان به‌صورت حیله‌گرانه‌ای به فعالیت‌های تروریستی متهم می‌شوند. حزب‌التحریر یک حزب جهانی سیاسی–اسلامی است که هدف‌اش احیای مجدد زندگی اسلامی در سرزمین‌های اسلامی از طریق مبارزۀ سیاسی و مبدئی می‌باشد. شخصیت غیرخشونت‌آمیز حزب طی ۶۰ سال فعالیت در بیش از ۴۰ کشور در سراسر جهان مشهود است. بناءً هرگونه تلاش برای متهم کردن حزب به انجام اقدامات خشونت‌آمیز کاملاً بی‌اساس است.

محاکم/دادگاه‌های روسیه باردیگر اتهامات باطل خود را در زمینۀ تروریزم آشکار کرد. اسناد محکمه/دادگاه، وقایع و کارشناسان اتهام‌شناسی، عدم برنامه‌ریزی و صحنه‌سازی برای اعمال تروریستی را تأیید می‌کنند. در این قضایا هیچ‌گونه سلاحی وجود نداشته و هیچ کس کشته یا زخمی نشده‌است. کل این پرونده مبتنی بر تحلیل مکالمات این برادران است و هستۀ اصلی‌اش بررسی‌های مشکوک پیرامون مباحث اسلامی می‌باشد.

خیالی و مزخرف بودن این اتهامات برای همه آشکار است، زیرا این شش تن به مجازاتی محکوم شده‌اند که حتی قاتلان، لواط‌کاران و زناکاران نیز در روسیه محکوم نمی‌شوند. این پرونده یک‌بار دیگر بر جنگ روسیه علیه اسلام، حاملین دعوت و مظاهر دین بزرگ‌مان دلالت می‌کند.

روسیه نگران تروریزم ، مجرمین یا امنیت عامه نیست؛ بلکه به این بهانه می‌خواهد دشمنی آشکارش را نسبت به افراد متدین، مخلص و نیکوکاری که در تقوا و استقامت نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای عموم مردم الگویی بارز اند، پنهان کند. ترس از عقیدۀ اسلام، حکومت‌های جدید روسیه را وادار کرده‌است تا به انواع جنایات متوسل شوند و حاملین دعوت این دین الهی را، بدون انجام کوچک‌ترین جرمی، به دوره‌های زندان غیرقابل تصوری محکوم کنند. این رویکرد نه تنها بر مسلمانان کریمیه، بلکه علیه مسلمانان روسیه نیز به‌کار می‌رود. مواردی‌که در مورد مسلمانان کریمیه مشاهده می‌شود بخشی از سیاست مجرمانۀ روسیه بر ضد اسلام در داخل این کشور است، طوری‌که این ظلم‌ها را در قفقاز شمالی و ولگا و خارج از این کشور، در سرزمین شام هستیم، نیز مشاهده می‌کنیم. الله سبحانه‌وتعالی ما را در مورد چنین ستم‌گران در کلام خود آگاه می‌کند:

﴿وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ

[بروج: ۸]

ترجمه: آن‌ها هیچ ایرادی بر مؤمنان نداشتند جز این‌که به الله عزیز و حمید ایمان آورده بودند.    

خطاب به مسلمانان کریمیه می‌گوییم: این نخستین بار در تاریخ کریمیه نیست که روسیه به مردم مسلمان تاتار این منطقه حمله می‌کند. امروزه، حکومت‌های جنایت‌کار روسیه بی‌هیچ دلیلی بر مسلمانان کریمیه ظلم روا می‌دارند. اصلاً این سیاست وحشیانه علیه مسلمان، به‌ویژه برضد مسلمانان کریمیه، از زمان روسیه تزاری و کمونیزم الحادی آغاز شد و اکنون فدراسیون روسیه فعلی صرفاً جانشین قانونی آن‌ها در این سیاست مجرمانه است. اگر تمام مردم تاتار کریمیه در سال ۱۹۴۴ م به خیانت و در دهۀ ۹۰ م به افراطیت متهم شده‌بودند، امروز بهترین‌های‌شان به شرکت در فعالیت‌های تروریستی متهم اند.

ای مسلمانان کریمیه! مستکبرانی مانند کاترین دوم و استالین که حتی جنایات بزرگ‌تری را نیز علیه شما مرتکب شده‌بودند و سعی در پاک کردن مظاهر اسلام از کریمیه و حذف حضور فیزیکی‌تان از این سرزمین مبارک داشتند، اکنون مرده و در گورها مدفون اند. اما با وجود همۀ این تلاش‌ها، شما از خود استقامت نشان داده و روز به روز متوجه شکوه گذشتۀ اسلام و بازگرداندن مجدد زندگی اسلامی شده‌اید. زود است روزی‌که این "تروریستان مدرن" و کسانی‌که القاب افراطیت را برای‌تان داده‌اند، هم‌چون کسانی‌که یکجا با رژیم‌شان نابود شده‌اند، نابود شوند و شما در سرزمین‌های‌تان مصئون و از تطبیق اسلام در زندگی روزمرۀ‌تان خرسند خواهید بود.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

[روم: ۴ – ۵]

ترجمه: و در آن روز، مؤمنان (بخاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد. به سبب یاری الله (سبحانه‌وتعالی) که هر کس را بخواهد یاری می‌دهد؛ و او صاحب قدرت و رحیم است.      

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-اوکراین

مترجم: مرصاد مرصوص

ادامه مطلب...

آیا برکناری نخست‌وزیر عراق، مشکل عراق را حل می‌کند؟

(ترجمه)

خبر:

دو پشتیبان اصلی نخست‌وزیر "عادل عبدالمهدی" موافقت كردند كه وی را در پی تشدید اعتراضات علیه دولت در بغداد و بخش اعظم جنوب كشور عزل کنند.

مقتدا الصدر که رئیس بزرگ‌ترین جناح سیاسی در مجلس است، از عبدالمهدی درخواست نموده تا خواستار انتخابات زودهنگام شود. وقتی‌که نخست‌وزیر از خواستۀ او امتناع ورزید؛ مقتدا الصدر از رقیب اصلی سیاسی خود، هادی العامیری که دومین حزب بزرگ در پارلمان را در دست دارد، خواست تا نخست‌وزیر را برکنار کند و هادی العامیری که دومین حزب بزرگ پارلمان را تحت کنترول دارد، در بیانیه‌ای که اواخر روز سه‌شنبه صادر شد، تماس صدر را تأیید کرد. (منبع: رویترز 2019/10/30)

تبصره:

در جریان موج دوم بهار عربی، مردم عرب خشم خود را از حاکمیت‌های استبدادی ابراز می‌کنند، موج دوم بهار عربی در الجزایر، سودان، عراق و لبنان آغاز شد؛ به‌خصوص در عراق؛ چون برخورد شدید نیروهای امنیتی با معترضین که هرروز ده‌ها تظاهرکننده را کشتند و هزاران تن دیگر را زخمی کردند، واضح و روشن است.

پایتخت و جنوب این کشور مرکز فرقه‌گرایانی شده‌است که از این حالت نفع می‌برند و برای مردم جزء  فقر و بیکاری چیز دیگری در پی نداشته است. بزرگ‌ترین افراد فاسد در زیر پرچم فرقه‌گرایی پنهان شده و ثروت کشور را به غارت می‌برند تا جایی‌که به مردم چیزی نگذاشتند و در پی آن مردم علیه کل نظام سیاسی و حزبی قیام کردند. اما مردم هنوز به دو چیز نیاز دارند تا اعتراضات خود را در عراق به هدف برسانند و این دو چیز عبارت‌اند از:

یکم) پیشنهاداتی مبنی بر تغییر چهره‌های حاکمیت دیکتاتوری فاسد و با چهره‌های جدید نمی‌تواند مشکلات مردم را برطرف کند. همه قوانین سکولاری فاسد است و باید از پایه و اساس برداشته شود. مشکل اساسی در عراق و دیگر سرزمین‌های امت اسلامی، حکومت‌های فاسد سرمایه‌داری است.

از آنجا که مردم عراق عمدتاً مسلمان هستند، فقط نظام واقعی اسلام می‌تواند جایگزین یک نظام سکولار سرمایه‌داری و استبدادی شود. اگر تظاهرکنندگان خواستار اسلام نباشند و عراق را به یک خلافت واقعی اسلامی تبدیل نکنند؛ این اعتراضات هیچ تغییری به بار نخواهد آورد.

علی‌رغم آلودگی شدید اذهان پیرامون ایده‌ی خلافت در پی اتفاقاتی‌که در موصل اتفاق افتاده بود، مردم عراق از واقعیت خلافت عباسی می‌دانند که چه چیز مفید و چه غیر مفید می‌باشد و با وجود مشکلات موجود پیرامون این امر، به ویژه در عراق، تغییر بدون نظام اسلام ممکن نمی‌باشد؛ در غیر آن این مظاهرات در دایره‌ی متفرق برگزار می‌شود و بدون نتیجه؛ مگر این‌که  نظر خود را در رابطه به نظام اسلام و دولت واقعی اسلامی تغییر دهند.

دوم) دولت‌هایی‌که از زمان اشغال پی‌درپی در عراق حاکم شدند، همه دست‌نشانده‌های آمریكا هستند و از غرب و آمریکا متابعت می‌کنند. بنابراین، ساختن دولت جدید از طریق جناح های پارلمانی و احزاب مفسد که از آمریکا و غرب پیروی می‌کنند، بحران را تشدید می‌بخشد و باید مردم عراق به تمام نیرو از کسانی‌که علیه کتلۀ سیاسی فاسدِ حاکم و نظام ستمگر برخواسته‌اند، پشتیبانی کنند. مردم عراق به جستجوی مخلصینی باشند که دستان‌شان به فساد آلوده نباشند و اذهان و افکارشان خارج از فساد باشند و این مخلصین در عراق موجود می‌باشند. نکتۀ اساسی در تغییر دولت در اختیار اهل قوت و افسران ارجمند ارتش و رهبران قبایل است که دست‌شان به حاکمیت جبری و فساد آلوده نیست و آن‌ها هستند که با گرفتن قدرت از دست طبقه حاکم فعلی، تغییر را ایجاد می‌کنند.

در غیر این  دو صورت، این خیزش‌ها می‌تواند عادل عبدالمهدی را برکنار سازد تا عادل عبدالمهدی تازه‌ای به قدرت برسد. از زمان اشغال عراق چهره‌های بسیاری به قدرت رسید؛ دولت نوری المالکی، دولت العبادی و دیگران و همۀ آن‌ها از آدرس پارلمان حاکم شدند و ماهیت نظام هم از همین آدرس می‌باشد. تغییر نظام از پارلمانی به ریاست جمهوری باعث تغییر دولت نمی‌شود، زیرا همۀ نظام ناتوان است و شخصیت‌ها و احزاب پشت این نظام همه یک عامل شکست خورده هستند. تأسیس دولت بر پایۀ عقیده اسلامی در عراق در شرایطی است که مردم عراق خواستار تغییر حقیقی، خردمندانه و موفق همراه با رضایت الله سبحانه وتعالی باشند و به دور از استعمارگران کافر که هرگز هیچ خیری را برای اسلام و مسلمانان نمی‌خواهند.

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه