- نشر شده در ویدیوها
للشيخ نضال صيام (أبو إبراهيم)
جمعه ، ۰۴ ربیع الاخر ۱۴۳۹.هـ مطابق با ۲۲ دسامبر ۲۰۱۷.م
للشيخ نضال صيام (أبو إبراهيم)
جمعه ، ۰۴ ربیع الاخر ۱۴۳۹.هـ مطابق با ۲۲ دسامبر ۲۰۱۷.م
سخنان استاد اوكاي بالا نماينده مطبوعاتي حزب التحرير در هولندا
(ترجمه)
در این شماره میخوانید:
سخن هفته: ای مسلمانان! از این حاکمان و رهبرانِ ایرادگر، اندوهگین شونده و محکومگر(در قبال حوادثیکه در جهان اسلام رخ میدهد) هیچ فایدهای توقع نمیرود؛ زیرا تمامی آنها حامیان و تأمین کنندهگان منافع باداران غربی استعمارگر شان هستند، پس چه ماند که آنان فلسطین را از چنگال استعمارگران آزاد نمایند؛ زیرا آنان با بیحیایی قدس غربی را به یهودیان واگذار نمودند. تمام این حاکمان و رهبران با یک شخص از اشخاصی؛ همچون سلطان عبدالحمید-رحمه الله- برابر و مساوی نمیشوند. و بازهم بعد از هزار بلکه بعد از میلیون بار واضح گردید که آزادی الاقصی، آزادی قدس و آزادی فلسطین جز تحت سایۀ خلافت راشده بر منهج نبوت ممکن نیست؛ اگر این چنین است(و به این امر قناعت نمودهاید)، پس با جدیت و مخلصانه برای تأسیس خلافت بشتابید و مبادرت ورزید.
برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:
http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html
در بارۀ خود و ملت خویش از الله سبحانه وتعالی بترسید!
(ترجمه)
قانونگذاران در پارلمان عراق تحت حاکمیت احزاب شیعههای بیخبر از سیاست، غارتگران ثروت ملت و دوستداران موقفهای دولتی، در مسایل مهم و حیاتی مانند سن ازدواج، خواستار تغییرات گردیدهاند. قانون ازدواج رایج درین کشور از سال ۱۹۵۹م به بعد تطبیق شده است، و تأکید قانونگذاران این کشور بر این است که مطابق شریعت سن ازدواج از ۱۸ سالگی غربی به ۹ سالگی تنزیل نماید. در ضمن این تغییرات بیان میدارند، هنگامیکه شخصی تغییر دین دهد، زنان اجازۀ ازدواج با غیرمسلمانان را نداشته و اطفال باید پیرو دین پدران خود باشند و از میراث خود بهرهمند شوند.
تلاش برای آوردن اصلاحات و تغییرات درین زمینه در عکسالعمل علیه مراجع تأثیرگذار دینی؛ مانند: حزب الفضله، حسن الشمری وزیر اسبق عدلیه-کسیکه خون هزاران مسلمان را نوشیده و جزاهای سنگینی؛ مانند اعدام را از روی کینه و تعصب اجراء کرده- و محمد یعقوبی و همکاران دیگرش که جامعه را بر اساس سیکولریزم و سازمانهای جامعۀ مدنی عیار میسازند، صورت گرفته است.
در واقع انتخابات پارلمانی، احزابی را روی صحنه آورد که نتوانستند از حقوق مردم محافظت کنند؛ اما بر عکس با عدم آگاهی کامل از دین و برای منفعتشان، با فتواهای مراجع خویش تحریک و به جز جلب حمایت افراطگراها چیزی دیگر انجام ندادند. اما وقتیکه زنگ رأی دادن به پارلمان زده شد، سیکولرها مسیر خویش را برای دادخواهی اصلاحات تغییر داده و از مردم خواستار تظاهرات گردیدند و شعارهای حمایت از زنان و حقوق بشر را سر دادند.
با تعمق بیشتر دانسته میشود که خواستهای آنها مختلف بوده و از طریق کنفرانسهای مطبوعاتی توسط زنانیکه طرفدار پارلماناند، صورت گرفته است. صباح التمیمی نائب پارلمان عراق درین مورد بیان داشت: «تغییر قانون سن ازدواج نمایانگر توهین بزرگ برای زنان عراقی میباشد.» همچنان این وکیل کردستانی علاوه نمود: «این کار، دختران خوردسال را تشویق به عروسی کرده و اعمال ناشایست آی اس آی اس را که با دختران موصل و سوریه انجام دادند، دوباره تازه میسازد.» در ضمن، ام پی کاظم الشمری و انجمن وکلاء از خطرهای این تغییرات هشدار داده و میگویند که این کار خشونتهای قانونی و اساسی را که ممکن عراق را ۱۰۰ سال عقب بزند، در پی خواهد داشت و نمایندگی از انحطاط عمیق در رابطه به تأسیس دولت مدنی بر اساس مدنیت گردیده و فرقهگرایی را مقدس میسازد.
بعضیها حالت عراق را تحت قوانین شیعهها و شهزادههای احمق چنین ارزیابی میکنند: «کشور دامنگیر جنگ و بحران بوده و بیشتر از ۴۰ درصد مردم زیر خط فقر قرار دارند. از سوی دیگر، قرضه عامه به بیش از ۱۲۳ ملیارد دالر افزایش پیدا کرده و دست پارلمان این کشور با قوانینیکه استفادۀ جنسی اطفال و ازدواج آنها را مشروعیت میبخشد، آلوده است.»
با بررسی بیشتر میتوان نتیجه گرفت که هر دو گروه از حقیقت دور و در مورد الله سبحانه وتعالی دروغ بستهاند. آنها با مشروعیت دادن رأی در پارلمان، برتر دانستن پارلمان نسبت به احکام الله سبحانه وتعالی و با تعصب و منفعتجویی مرتکب گناه بزرگ شدند؛ در ضمن آنها این حق را به خود دادند تا از بعضی قوانین پیروی و از بعضی دیگر سرپیچی کنند و در پاسخ آنها باید بدین فرمودۀ الله سبحانه وتعالی توجه شود:
﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًاً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا﴾
[احزاب: ۳۶ ]
ترجمه: هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد، هنگامیکه الله(سبحانه وتعالی)ا و پیامبرش(صلی الله علیه وسلم) امری را لازم بدانند، اختیاری(در برابر فرمان الله سبحانه وتعالی) داشته باشد و هرکس نافرمانی الله(سبحانه وتعالی) و رسولش(صلی الله علیه وسلم) را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.
و کسانیکه با احکام الله سبحانه وتعالی مخالفت کنند، جرم آنها سنگینتر است؛ زیرا آنها قوانین الله سبحانه وتعالی را دلیل ظلم زنان و تحقیر آنان دانسته و علت عقبمانی مسلمانان را در ساختن ملتهای متمدن میدانند.
﴿كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا﴾
[کهف: ۵]
ترجمه: سخن بزرگی از دهانشان خارج میشوند، آنها فقط دروغ میگویند.
انگیزۀ آنان واضح است؛ زیرا آنها در آیین و مذهب باداران خویش و اشغالگران اند و در صدد تطبیق کامل نظام پلید دموکراسی هستند. در ضمن قانونگذاران با این کار خویش میخواهند، از قوانین الله سبحانه وتعالی برای تنظیم امور مردم جامعه و دولت ممانعت کنند و هراس ازین دارند که مردم به حاکمیت الله سبحانه وتعالی باز گردند. بنابر این، آنها کوشش میکنند که هرکس را ازین حقیقت دور ساخته و حکام مسلمانان را اجازه نمیدهند که حتی تصادفاً در مورد قوانین الله سبحانه وتعالی سخن گویند.
﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ﴾
[حج: ۸]
ترجمه: و گروهی از مردم بدون هیچ دانش و هیچ هدایت و کتاب روشنی بخشی، درباره الله(سبحانه وتعالی) مجادله میکنند.
در واقع اساساً مسلمان باید از خود بپرسد که کدام اوامر را مطابق به شریعت پیروی کند، از کدام آن اجتناب ورزد و آیا اجازۀ ترک آن را به اختیار خود دارد یا خیر؟ در ضمن، جایز نیست تا از افکار کفار اشغالگر پیروی نموده و خود را در معرض عذاب الله سبحانه وتعالی قرار دهد. همچنان اگر میخواهیم در مورد احکام اسلام بدانیم، باید در جستجوی علمای واقعی باشیم که بدون ترس از هیچ کس حقایق را به زبان میآورند و به غیر از الله سبحانه وتعالی از هیچ کس نمیهراسند.
﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾
[نحل: ۴۳]
ترجمه: اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید(تا تعجب نکنید از اینکه پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم از میان همین مردان برانگیخته شده است).
قبل از آنکه به نتیجهای برسیم، این فرض است تا احکام الله سبحانه وتعالی را در مورد ازدواج بیان کنیم. علمای اسلام به اتفاق آراء بر ازدواج دختر جوان قبل از رسیدن به بلوغیت موافقت کردند و چیزیکه بالای آن تأکید میگردد، تواناییهای فکری و حالت فزیکی یک دختر است. تعیین سن مشخص برای ازدواج فرض نبوده؛ ولی بستگی به شرایط خاص خود دارد. بعضی فقهاء؛ مانند: الجاسس از مذهب حنفی، ابن قدامه از مذهب حنبلی، النوی و السویوتی از مذهب شافعی، ابن المنذر از مذهب مالکی و دیگران، نظریات خویش را بر اساس این فرمودۀ الله سبحانه وتعالی استنباط نمودهاند.
﴿وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ﴾
[طلاق: ۴]
ترجمه: و از زنانتان، آنانیکه از عادت ماهانه مأیوساند، اگر در وضع آنها(از نظر بارداری) شک کنید، عدۀ آنان سه ماه است.
و جای استنباط حکم از فرمودۀ الله سبحانه وتعالی است(دخترانیکه به حالت حیض نرسیدهاند)، ثبوت دیگر این فرمودۀ الله سبحانه وتعالی است:
﴿قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ اللَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ﴾
[نساء: ۱۲۷]
ترجمه: از تو دربارۀ حکم زنان سؤال میکنند؛ بگو: الله(سبحانه وتعالی) دربارۀ آنان به شما پاسخ میدهد: آنچه در قرآن دربارۀ زنان یتیمیکه حقوقشان را به آنها نمیدهید، و میخواهید با آنها ازدواج کنید.
نظر به آیت قبل، تنها حالت یتیم بودن قبل از سن بلوغیت مد نظر گرفته میشود. همچنان مثالهای از سیرت وجود دارد که قابل اهمیت است؛ مانند: ازدواج پیامبر صلی الله علیه وسلم با مادر مؤمنان، حضرت عایشه رضی الله عنها هنگامیکه وی ۹ سال داشت، ازدواج حضرت فاطمه دختر حضرت محمد صلی الله علیه وسلم با حضرت علی رضی الله عنه در حالیکه حضرت فاطمه رضی الله عنها ۱۳ سال داشت و ازدواج دختر حضرت علی رضی الله عنه، ام کلثوم با حضرت عمر رضی الله عنه که وی نیز ۱۳ سال داشت.
حاصل سخن اینکه: سخنهای کافران و نوکرانشان را ترک گفته و چیزی را که الله سبحانه وتعالی نازل کرده است، قبول کنید، که سبب کامیابی و زندگی جاویدانی در روز قیامت میگردد. یاالله سبحانه وتعالی! نصرت خویش را نصیب ما کن تا شاهد بر افراشته شدن پرچم خلافت راشدۀ ثانی مطابق منهج پیامبر صلی الله علیه وسلم در سرزمین مسلمین باشیم و برای ما فخر، عزت، امنیت و زندگی با سعادت را نصیب بگردان! یا الله! تنها تو والای همۀ قدرتها هستی.
﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾
[روم: ۴-۵]
ترجمه: و در آن روز مؤمنان خوشحال خواهند شد، به سبب یاری الله(سبحانه وتعالی) و او هر کس را بخواهد یاری میدهد و او صاحب قدرت و رحیم است.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه عراق
(ترجمه)
حکومت اردن از فیصلۀ اخیر مجمع عمومی سازمان ملل، به دلیل رد به رسمیتشناختن قدس توسط امریکا به عنوان پایتخت دولت یهود، ابراز شادمانی نمود. رسانههای متعدد حکومت اردن با نشر سخنانی از محمد مومنی وزیر امور اطلاعات این کشور، از این فیصله استقبال نمودند. مومنی فیصلۀ جدید مجمع عمومی سازمان ملل در مورد قدس را بیانگر ارادۀ قانون جهانی خواند و تأکید نمود که هرگونه تصمیمیکه به هدف تغییر وضعیت موجود این شهر مقدس اتخاذ گردد، غیرقانونی بوده و هیچگونه رسمیتی ندارد. مومنی تأکید نمود که بر اساس قانون بینالمللی، شرقِ قدس سرزمین اشغال شده بوده و شرط تحقق صلح فراگیر این است که شرق این شهر، پایتخت دولت مستقل فلسطین بر اساس مرزهای به رسمیت شناخته شده در سال ۱۹۶۷م باشد.
همچنان مومنی در ادامۀ سخناناش اشاره نمود: «صلح گزینهای است که جهان عرب آن را به عنوان یک انتخاب استراتیژیک برگزیده است.» حزب التحریر-ولایه اردن در خصوص این اظهارات حکومت اردن و شادمانی و استقبال آن از فیصلۀ سازمان ملل، به چند نکتۀ زیر اشاره نموده و تأکید میکند:
قوانین بینالمللی که سخنگوی حکومت اردن با آب و تاب از آن یاد نموده و آن را ملاک قرار میدهد، در هیچ قضیهای به مسلمانان توجه نمیکند؛ زیرا این قوانین قدرتهای کفر، زورگوئی و استعمار میباشد و همین قدرتها بودند که در سال ۱۹۲۴م، دست به دست هم داده و قدرت سیاسی و قانونی مسلمانان(دولت خلافت) را سقوط داده و اسلام را از صحنۀ جهانی دور نمودند.
سازمان ملل با تمام دستگاهها، مؤسسات و جلسات آن، سازمان استعماری کفار بوده و هیچ ارزش، وزن و اعتباری نزد مسلمانان نداشته و هیچ یک از فیصلههای صادره از آن یا مؤسسات و جلسات آن از هیچگونه رسمیتی نزد مسلمانان برخوردار نمیباشد؛ زیرا همین سازمان بود که با تصمیم تقسیم فلسطین، وجود دولت یهود را در این سرزمین مبارک که بخشی از سرزمینهای اسلامی است، به رسمیت شناخت و همین سازمان بود که دولتهایی را که استعمارگران پس از فروپاشی دولت خلافت عثمانی و پراگنده نمودن مسلمانان و تقسیم سرزمینهای آنان به دولتهای کوچک و ضعیف استعمار شده شکل دادند، به رسمیت شناخت.
بدون شک، فیصلۀ اخیر مجمع عمومی سازمان ملل، به معنای حمایت از قدس نبوده و به هیچ وجه به مصلحت مسلمانان نیست؛ بلکه به معنای تداوم تأکید حق وجود برای دولت یهود در سرزمین مبارک فلسطین و استحکام غصب شهر قدس توسط یهودیان میباشد. سراسر فلسطین و تمام شهر قدس؛ به شمول شرق، غرب، شمال و جنوب آن، بخشی از سرزمین پهناور اسلامی بوده و ملکیت تمام مسلمانان میباشد. بناً هیچ طرفی به هیچوجه حق ندارد؛ حتی یک وجب از آن را به دشمنان اسلام و مسلمانان واگذار نموده و به نمایندهگی از مسلمانان، از آن کوتاه بیاید.
حکام مسلمانان، اعم از عرب و غیرعرب، همه اصرارشان بر این است که آنچه یهودیان تا کنون اشغال نمودهاند، به شمول بخش بزرگی از شهر قدس را به آنان واگذار نموده و از آن دست برداریم. این حکام با تأیید نمودن فیصلههای قبلی سازمان ملل، که اشغال فلسطین توسط یهودیان را استحکام میبخشد، به این فیصلههای استعماری رسمیت بخشیده و در بخشی از سرزمین اسلامی به نفع یهودیان کوتاه آمدهاند.
اینکه خواهان حل قضیۀ فلسطین بر اساس راهحل تشکیل دو دولت یهودی و فلسطینی میشوند، اینکه غرب قدس را به عنوان پایتخت دولت یهود و شرق آن را پایتخت فلسطین میخوانند، اینکه تأکید دارند که به پیشنهاد صلح کشورهای عربی و فیصلههای صادره از کنفرانس کشورهای عربی و سازمان همکاریهای اسلامی، پایبند میباشند، همه و همه دلالت بر این میکنند که این حکام خائن دستشان با قدرتهای استعمارگر جهانی در یک کاسه بوده و مشترکاً با آنان علیه مسلمانان دسیسهسازی میکنند و به این ترتیب، در حق الله سبحانه وتعالی، رسولاش صلی الله علیه وسلم و مؤمنین خیانت میکنند.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾
[انفال: ۲۷]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! به الله(سبحانه وتعالی) و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) خیانت نکنید! و(نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالیکه میدانید(این کار، گناه بزرگی است)!
بدون شک مسئولیت مسلمانان در برابر این فیصلهها و کوتاه آمدنهای حکام مسلمانان از وجب وجب خاک فلسطین و یا شهر مقدس قدس، این است که با تمام امکانات و به گونۀ متداوم برای پایان دادن به روند خیانت با الله سبحانه وتعالی، رسولاش صلی الله علیه وسلم و مؤمنین پایان داده و بساط دسیسهچینیها علیه اسلام، مسلمانان، سرزمینهای اسلامی و مقدسات آن را برچینند. یگانه طریقهای که میتوان با بهکارگیری آن مسئولیتهای فوقالذکر را به درستی اداء نمود، این است که امت اسلامی را از شر این حکام خائن نجات داده و دولت خلافت بر منهج نبوت را بالای ویرانههای نظامهای فرسوده، متلاشی، وابسته و مزدور به غرب کافر این حکام خائن، تأسیس نمائیم.
با وجود اینکه نظام حاکم در اردن میداند، که یکی از اهداف تصمیم اخیر امریکا مبنی بر به رسمیتشناختن قدس به عنوان پایتخت دولت یهود، هدف قرار دادن حکومت اردن است، باز هم بهجای اینکه در برابر برتری طلبیهای امریکا مقاومت نموده و نظام اسلام را به صورت کامل تبنی و با تطبیق احکام اسلام، به وابستهگیاش به غرب پایان دهد و معاهدۀ وادی عربه(معاهدۀ صلح میان اردن و دولت یهود) و تمام تعهداتی را که در آن داده شد، ملغاء اعلام نماید و به حالت جنگ با دولت یهود برگردد. میبینیم که بهجای چنین اقداماتی، از زبان سخنگوی رسمیاش اعلام میکند که ما به دولت یهود حق وجود قائل بوده و آن را همچنان به رسمیت میشناسیم.
این در حالی است که اردن نخستین حکومتی است که پس از تصمیم امریکا در مورد قدس، خواستار راهاندازی تظاهرات شده و کارمندان حکومتاش به شمول وزیران حکومت را به جادهها فرستاد و از مردم خواست تا با آنان یکجا شده و زیر عنوان دفاع از قدس دست به تظاهرات بزنند. این چه ذلت، گمراهی و چشمپوشی از واکنش درست شرعی در برابر دولت یهود و تصمیم رئیس جمهور احمق و سبکسر امریکاست که حکومت اردن از خود نشان میدهد؟!
سخن اخیر اینکه:
ای مسلمانان در سراسر جهان! چشم امید امت به لشکرهای شما دوخته شده است، تا گزینۀ درست و عملی را برگزینید، همان گزینهایکه در فریادهای شما از اندونیزیا تا المغرب شنیده شد؛ همان گزینهایکه کاملاً با گزینۀ نظامهای مزدور و خائن در تناقض قرار دارد و آن اینکه با تحرک فراگیرتان، قدس و تمام فلسطین را از چنگال یهود نجات دهید. این کار برای لشکرهای مسلمانان بسیار آسان بوده و به سادهگی میتوانند از عهدۀ آن بدر آیند؛ البته به شرط اینکه نخست حکام خائن و بزدلشان را که میان آنان و نابودی دولت یهود مانع قرار گرفتهاند، از سر راه خویش بردارند و سپس نفوذ غرب استعمارگر را از سرزمینهایمان برچیده و قدرت را از دست غاصبان آن بیرون کشیده و به امت، که صاحب اصلی آن می باشد، برگردانند؛ امتیکه شب و روز بیصبرانه در انتظار اعلام تأسیس مجدد دولت خلافت راشده بر منهج نبوت به سر میبرد.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه اردن
خبر:
وزیر مالیه، از افزایش میزان عواید دولت در جریان سال مالی ۱۳۹۶ خورشیدی خبر داده می گوید که امسال در مقایسه با سال گذشته اضافه از شش ملیارد افغانی بیشتر عواید به دست آمده است. از جانب دیگر، وزیر مالیه که روز گذشته در یک کنفرانس خبری هم زمان با آغاز سال مالی جدید صحبت می کرد، افزایش عواید افغانستان را بی سابقه خوانده گفت: «در سال مالی ۱۳۹۶ هدف تعیین شده در سند بودجه ملی ۱۵۲.۵ ملیارد افغانی بود که تا اخیر سال مالی ۱۶۹.۸ ملیارد جمع کردیم.
تبصره:
عواید دولت امسال نیز در حالی به بلندترین سطح اش نسبت به سال پار و سال های گذشته رسیده که افغانستان همچنان از جمله فقیرترین کشورهای جهان به شمار رفته و مردمان آن در بدترین وضعیت اقتصادی به سر می برند. دولت ثروتمند، اما مردم فقیر و تهی دست که جمع کثیری از آنها توانایی سیر کردن شکم خود را نیز ندارند و شب و روز خود را در حالی سپری میکنند که شاید برای لقمه نانی دایمأ باید به این در و آن در بزنند. اما علت عمده عواید دولت چیست؟ چگونه سال به سال به عواید دولت افزوده میشود در حالی که جیب مردمان آن خالی می گردد.
باید خاطر نشان کرد که عواید عمده دولت در نتیجه وضع مالیه ده درصدی بر خدمات مخابراتی است که چندی پیش پارلمان با اکثریت آرا رأی به لغو آن داده بود، اما همچنان این ده درصد مالیه از مردم اخذ میگردد که این گونه ملیاردها افغانی از جیب مردم به غارت برده شده و به خزانه دولت سرازیز می گردد. از جانب دیگر، دولت با همکاری شبکههای مخابراتی میلیاردها افغانی دیگر را با راه اندازی برنامههای مختلف از مردم بیچاره به سرقت برده تا به عواید سالیانه خود بیفزاید.
در حالیکه اخذ همین ده درصد مالیه از خدمات مخابراتی و وضع مالیات بر سایر بخشها، مردم بیچاره را درمانده تر از قبل کرده و آنها را به خاک سیاه می نشاند، اما این در حالی است که خزانه دولت با غارت جیبهای مردم مملو از پول میگردد. از جانب دیگر، افزایش تعداد بیکاران نیز دردی دیگری است که برای آن دوای وجود ندارد و با گذشت هر روز به تعداد بیکاران افزوده میشود. چنانچه، بر اساس آمار بانک جهانی در حال حاضر دو میلیون شهروند افغانستان بیکار هستند و این تعداد تا ۵ سال دیگر به ۴ میلیون خواهد رسید.
اما چیزی که برای دولت در خور توجه بوده و حایز اهمیت می باشد، سیر صعودی عواید سالیانه آن میباشد. آنچه بی اهمیت جلوه مینمایید، رسیدگی به مشکلات مردم است، اما نباید فراموش کرد که بار سنگین مالیاتی که خزانه دولت را میترکاند و شکم سران آن را چرب تر از قبل مینماید، باید مردم فقیر و بیچاره متقبل شوند. در حالیکه آن طرف تعداد زیادی از زورمندان، وزراء، وکلای پارلمان از پرداخت مالیه فرار نموده تا فشار بدست آوردن آن شانه های مردم تهی دست این کشور را بشکند، اما آنهای که ثروت و دارایی های شان سر به آسمان میساید نه تنها که مالیه نمی دهند بلکه با دارایی های خود مشغول عیش و نوش هستند.
این در حالی است که شرایط برای اخذ مالیه در اسلام عزیز کاملأ متفاوت از آنچه که در نظام سرمایه داری میباشد، است. اسلام عزیز در صورت ضرورت مالیات را بالای اتباع خود وضع میکند و وضع مالیات نیز بالای اشخاص و افراد ثروتمند صورت می گیرد و به هیچ صورت با وضع مالیات بالای طبقه فقیر موجب ظلم و بی عدالتی بالای آنها نمیگردد. اما نظام سرمایه داری چنانچه که از نام اش پیداست، دایمأ باید در حال جمع آوری پول به بهانههای مختلف از مردم فقیر و تهی دست باشد. از این رو، نمیتوان انتظار داشت که در حاکمیت چنین نظامی مشکلات مردم مدنظر گرفته شود و برای حل آن تلاش همه جانبه صورت گیرد.
سهیل صالحی
(ترجمه)
نشست اضطراری سازمان کنفرانس اسلامی که به دعوت اردوغان رئیس جمهور ترکیه برگزار گردیده بود، به تاریخ ۱۳ دسمبر ۲۰۱۷م خاتمه یافت. این کنفرانس به منظور بررسی تحولات اخیر، که در پی تصمیم ترامپ رئیس جمهور امریکا مبنی بر به رسمیت شناختن شهر قدس به عنوان پایتخت دولت یهود بالاگرفت، برگزار گردیده بود. در بیانیۀ پایانی این کنفرانس تأکید صورت گرفت که این تصمیم ترامپ، تلاشهای صلح آگاهانه مختل گردیده و به نفع بنیادگرائی و تروریزم تمام خواهد شد.
حاضرین کنفرانس تأکید نمودند که همه باید به صلح عادلانه و فراگیر و بر اساس ایجاد دو دولت تلاش صورت گیرد و آنان قدس شرقی را به عنوان پایتخت فلسطین به رسمیت شناخته و تأکید نمودند: «این تصمیم بر اساس فیصلۀ مراجع بینالمللی و پیشنهاد کشورهای عربی برای صلح در سال ۲۰۰۲م اتخاذ گردیده و نیز پیشنهادیکه در کنفرانس فوقالعادۀ اسلامی در سال ۲۰۰۵م در مکۀ مکرمه مطرح گردید و به عنوان یک گزینۀ اضطراری پذیرفته شد، میباشد.»
به این ترتیب، حکام مسلمانان بدون هیچگونه شرم و حیائی، فعالیتهایشان را علیه مقدسات اسلامی با ذلت و نیرنگ ادامه داده و پیوسته از آن در مقابل یهود غاصب کوتاه میآیند. تصمیم پر سروصدای ترامپ، که حتی عباس رئیس فلسطین، آن را تصمیم قرن حاضر خواند، بوی تعفن و گندکاریهای آنان را در برابر مردمشان به خوبی بلند نموده و مزدور بودنشان را برای همهگان آشکار نمود. تعجب آور این است که این حکام خائن، با وجود اقدامات این چنینی و پیهم کفار، باز هم راهحل را در تمسک جستن به امریکا، دولت های غرب، قوانین بینالمللی و تسلیم شدن به آنان میدانند.
شکی نیست، حکام مسلمانان با این اعلام خائنانۀ خویش در خصوص قدس، نشان دادند که برای ارتکاب جنایت در حق قضیۀ فلسطین با ترامپ جنایتکار همسو بوده و در این خیانت و جنایت با یکدیگر رقابت میکنند، و در عین حال تلاش میکنند تا این قضیه را به نفع کفار جهت داده و نظریۀ امت را از راهحل بنیادی و اساسی منحرف نمایند.
تمسک جستن حکام مسلمانان به فیصلههای اتخاذ شده در شورای امنیت در خصوص فلسطین، به چه معنی است؟! استدلال نمودن به پیشنهاد صلح عربی، صلح فراگیر، دولت مستقل فلسطین بر اساس مرزهای سال ۱۹۶۷م و تقسیم نمودن قدس به شرقی و غربی، چه معنی دارد؟! بهجزء این که میخواهند به اشغال ۷۸ درصد خاک فلسطین را توسط یهود رسمیت بخشیده و دولت یهود را چون خنجر زهر آلودی در سینۀ امت پذیرفته و به مسئله بیداری امت و برگرداندن عزت از دسترفتۀ آن، بیتوجهی نمایند!
اگر ترامپ با تصمیم اخیرش تلاش نمود که قدس را به دولت یهود بسپارد، حکام خائن مسلمانان با فیصلۀشان در استانبول و تمسک جستن به پیشنهاد صلح عربی و راهحل تشکیل دو دولت مستقل، تلاش دارند سه چهارم فلسطین به شمول آنچه را که قدس غربی میشمارند، حق مسلم یهود شمرده و آن را تسلیم رژیم آن نمایند.
اگرچه امت اسلامی لشکرها و نیروهائی را در اختیار دارند که توان آزادسازی فلسطین را در مدتی کمتر از یک ساعت دارا میباشند؛ اما حکام خائن مسلمانان، با وجود این نیروها بازهم خواستار راهحلهای خائنانه شده و امت را تسلیم کفار میکنند؛ بلکه حتی اعلام میکنند که باید علیه بنیادگرائی و تروریزم جنگ تشدید گردد؛ در حالیکه خوب میدانند که هدف از این اصطلاحات، اسلام است و بس. حکام مسلمانان می خواهند علیه اسلام وحشیانه بجنگند؛ اما با اشغالگران برخورد مسالمتآمیز و قانونی نمایند.
اینک کاملاً روشن گردیده که حکام خائن مسلمانان در خصوص قضایای امت و مقدسات آن، پیوسته کوتاه آمده و تمام توانشان را در این راه به خرج داده و تا آخرین قطره از آبروی خویش به خیانت ادامه میدهند. آنان برای گمراه نمودن امت و مغشوش نمودن راهحل بنیادی و سرنوشتساز برای تمام قضایای امت، انواع مختلفی بازیها و نیرنگها را به کار میاندازند تا دید مردم را از آن منحرف نموده و استعمار را پشتیبانی و بقای آنان در سرزمینهای مسلمانان را تضمین کنند.
یگانه راهحل شرعی برای قضیۀ فلسطین این است که به صورت کامل از چنگال یهود آزاد شود و این کار ممکن نیست؛ مگر با به حرکت درآوردن لشکرهای مسلمانان به جانب این سرزمین، تا قلعهها و پناهگاههای اشغالگران را بر سرشان ویران نموده و مسجد مبارک اقصی را از وجود آنان پاکسازی نمایند. مسئولیت این کار بر عهدۀ نظامیان مخلص امت است که لشکرهایشان را هرچه زودتر به حرکت در آورده و افتخار بزرگ آزادسازی کامل فلسطین از لوث(کثافت) اشغالگران، نجات امت از شر حکام خائن و دور کردن گمراهی را از آن خود نمایند.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ﴾
ترجمه: «ای کسانیکه ایمان آوردهاید، جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه الله(سبحانه وتعالی) بیدرنگ خارج شوید(چون بار گران) به خاک زمین سخت دل بستهاید؟ آیا راضی به زندگانی دنیا عوض آخرت شدهاید؟ در صورتیکه متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندکی بیش نیست.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-سرزمین مبارک فلسطین
(ترجمه)
ترامپ رئیس جمهور کفر و استعمارگر امریکا، در بیانیۀ خود گفت: «قدس پایتخت اسراییل(دولت یهود) است.» نشان این دیوانگی که چند روز قبل ظهور کرد، هیچ تأثیری نکرده است. به تأسی اعلامیۀ ترامپ، حزب التحریر-ولایه ترکیه اعلامیۀ مطبوعاتی زیر عنوان "قدس پایتخت دولت یهود نی؛ بلکه قبرستان آنهاست" منتشر کرد. در این اعلامیۀ مطبوعاتی هزاران تن در ۱۵ شهر و ۱۶ مراکز مطبوعاتی اشتراک کردند.
اعلامیۀ مطبوعاتی شام پنجشنبه در مقابل قونسلگری امریکا در استانبول و در مرکز شهر بسره و روز جمعه در انقره، ادنانا، دیاربکر، ایرگانی، بیتلیس/تتوان، وان، میرسن، هتایا، کونیا، کهرمانمرس و سنلیورفا اعلام گردید. اعلامیۀ مطبوعاتی دیگری در یلووا و ایدین نیز شام جمعه منتشر خواهد گردید. طوریکه قدس یکی از قضایای حاد مسلمانان جهان است و مسلمانان ترکیه برای آگاهی امت حرکت کردهاند، این حرکت نشاندهندۀ آنست که آنها مالک قدس و مسجدالاقصی هستند.
در جواب اعلامیه ترامپ گستاخ و مغرور که گفت: «این وقتی است که بیتالمقدس را بهعنوان پایتخت دولت یهود(اسراییل) باید شناخت.» مردم ترکیه گفتند: «این وقتی است که خلافت راشده بر منهج نبوت را اعلام میکنیم.» اعلامیۀ مطبوعاتی با نعرۀ تکبیر "الله اکبر" و با شعارهای "خلافت میخواهیم"، پایان یافت. اعلامیۀ مطبوعاتی تأکید بر نکات آتی الذکر داشت:
ای مسلمانان! شما میدانید که قدس سرزمین اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم است. قدس قبلۀ اول مسلمانان است و این امانت پیامبر صلی الله علیه وسلم به ما است. بنابر این، قدس هیچگاه پایتخت دولت یهود نخواهد بود و این را دوباره تأکید میورزیم که قدس هیچگاه پایتخت دولت یهود نی؛ بلکه قبرستان آنها خواهد بود. در روشنانی این ابتکار بیباکانۀ امریکا، این اعلامیۀ مطبوعاتی، حاکمان سرزمینهای اسلامی را که در محکوم نمودن امریکا، با هراس و درماندگی باهم پیوستند، مخاطب قرار داده و بیان میدارد:
ای مسلمانان! آیا در موجودیت این حاکمانیکه سرزمین اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم را یهود اشغال کردهاند، ضرورت آنها در شرق میانه است؟ آنهاییکه در انتظار فرصتهایی هستند که ارتباطات صمیمانۀ شان را با این غاصبین بر قرار کنند، میتوانند قدس را دوباره تصرف کنند؟ تا چی حد حکام میتوانند ترامپ و یهودیانیکه دشمن اسلام و مسلمانان اند، با این تقبیح ناچیز آنها را باز دارند؟ آنچه را حکام سرزمینهای اسلامی انجام میدهند، آیا تنها تقبیح و شکایت نیست؟ سازمان همکاریهای اسلامی چی کرده میتوانند، کدام نفوذ و صلاحیت را آنها به جز از غذاخوردن شب و جلسات دارند، و کدام پاسخ را آنها به کار کردهای ترامپ و یهود داده میتوانند؟ آیا اینها کسانی هستند که از سرزمین اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم دفاع خواهند کرد؟ آیا اینها کسانی هستند که مسجدالاقصی را از چنگ یهود آزاد خواهند کرد؟
راهحل مسلمانان و آزادی قدس و مسجدالاقصی، فقط با آوردن رهبری مثل صلاح الدین ایوبی است که میگفت: «چگونه میتوانم خوشحال باشم، غذا بخورم و از خواب لذت ببرم؛ در حالیکه بیتالمقدس در دست صلیبیان است؟» و با آوردن خلافت حقیقی؛ مانند: سیدنا حضرت عمر رضی الله تعالی عنه وقتی داخل قدس گردید، برایش گفت: «این سرزمینی است که شترها بیدست و پا گردیدهاند و اگر با اسپ بروی، او خواهد گفت که الله سبحانه وتعالی ما را با اسلام عزت داده است و اگر عزت را در آنچه که الله سبحانه وتعالی به ما داده است، در غیر آن جستجو کنیم، ذلیل خواهیم شد.» و یا رهبران دانا و عاقلی؛ مانند: سلطان عبدالحمید که در مقابل یهود استادگی کرد و زمانیکه یهودیان از وی خواستند تا قسمتی از زمین فلسطین را به آنها بفروشد، وی در جواب به آنها گفت: «من نمیتوانم یک وجب این سرزمین را بفروشم.» با گفتن این سخنان معلوم میگردد که این سرزمینِ شخصی نبوده؛ بلکه مربوط به امت واحد که مسلمانان اند، میباشد. بلی، مسلمانان! قدس تنها به سخن آزاد نمیشود؛ بلکه به عمل از چنگال یهود آزاد میشود.
اعلامیۀ مطبوعاتی به تضرع آتی الذکر ختم گردید: "یا الله! خلافت راشده را به ما تأسیس کن و چنان خلیفهای را به ما عطاء کن که از الله سبحانه وتعالی خوف داشته باشد؛ نه از کفر. حاکمی را به ما عطاء کن که ارتش اسلام را به حرکت بیاورد و به حرف اتکاء نداشته باشد. یا الله! حاکمی را به ما عطاء کن، تا زمانی خنده نکند که قدس را زیر تصرف خود نیاورد، و ارتش اسلام را به منازلشان باز نگرداند، تا آنکه قدس را از یهود نجس تصفیه کند و ارتشی؛ مانند: حسن الانباشی که قدس را برای ۵۵ سال حفاظت کرد، ترتیب دهد. یا الله! صفوف و حروف مسلمانان را و اعمال و دلهایشان را با هم متحد بساز. یا الله! اهداف ما را متحد برای آوردن خلافت راشده بر منهج نبوت بساز. آمین!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه
دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال افتخار و خورسندی اعلام می دارد که با نشر شدن هر شماره جدید جریده " الرایة " به هدف رسانیدن خیر ونیکی موجود در جریده از طریق این صفحه روی موضوعات آن تبصره می شود، پس با ما باشید..
" جزء دوم "
برای مشاهده جزء اول این جا را فشار دهید