سه شنبه, ۰۷ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

فلسطین : پیامی از مسجد " وعده الله نافذ و بیانیه ای بلفور وعده باطلی است که خائنین آن را با قبول نمودن تصمیم های بین المللی مشروعیت بخشیده است!"

  • نشر شده در ویدیوها

سخنرانی هفته وار داکتر مصعب ابو عرقوب عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه فلسطین ( سرزمین مقدس )  جمعه ،  ۱۴ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۳ نوامبر ۲۰۱۷.میلادی

ادامه مطلب...

چاره این بی چارگی چیست؟

حُکام، اکثریت مخالفین و زورمندان افغانستان در گرو بیگانه‎گان اند!

خبر:

فرمانده عملیاتی استخبارات ماموریت حمایت قاطع در افغانستان در گفت و شنودی با خبرنگاران افغان در کابل از افزایش فعالیت بازیگران منطقه یی چون روسیه، ایران، پاکستان و چین هشدار داده است. دگروال بورنز، فرمانده عملیاتی استخبارات ماموریت حمایت قاطع گفته است: "تمام این کشورها از برخی بازیگرانی که در حکومت وحدت ملی هستند، زورمندان و یا طالبان اند، حمایت می‌کنند. این (حمایت) به خاطر گسترش نفوذ آنها در (منطقه) است و این را حتمی می سازند؛ وقتی که گفتگوهای صلح آغاز می‌شود، یکی از این افراد برای تأمین منافع آنان نمایندگی کند." به باور او کشور های منطقه در تلاش اند تا در آینده افغانستان نقش داشته باشند. در حالیکه این چهار کشور منطقه چنین اتهام ها را رد کرده اند. )منبع: آریانا نیوز 3 نومبر 2017م)

تبصره:

این گونه اظهارات فرمانده عملیاتی استخبارات نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان از یکسو پیچیدگی حقیقت قضیه افغانستان را برملا می سازد که به بهانه مبارزه با "تروریزم و افراط‎گرایی" توسط امریکا و ناتو به میدان گرم رقابت‎های منطقوی و بین‎المللی مبدل گردیده است. از سوی دیگر، هویت حُکام افغانستان، مخالفین مسلح، مخالفین سیاسی و زورمندان را به نمایش می‎گذارد که اکثر آنان برای منافع شخصی و گروهی خود، از کشورهای ذیدخل در قضیۀ افغانستان به مانند مزدوران حلقه بگوش متابعت می‎کنند. درحالی‎که دگروال بورنز فرمانده مرکز مشترک عملیاتی استخباراتی امریکا و ناتو در افغانستان، در اظهارات خود نقش حمایوی امریکا، کشورهای عضو ناتو و هند را از مزدوران‎شان در افغانستان نادیده گرفته شده و با کمال بی حیایی تنها به سوی نقش طرف مقابل خود (روسیه، چین، ایران و پاکستان) انگشت انتقاد گرفته‎اند.

مقامات استخباراتی نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان درحالی چنین اظهار نظر می‎کنند که جنگ جاری همه روزه جان صدها تن افغان را در صفوف نیروهای مسلح و مخالفین گرفته و هزاران تن دیگر را مجروح و بی خانمان می‎سازد. جنگی که چوب سوخت آن را تنها مسلمانان تشکیل می‎دهد. بنابرین اخیراً واشنگتن با دولت وحدت ملی افغانستان، موافقت کرد تا معلومات در مورد تلفات نیروهای نظامی افغان را مکتوم نگهدارد. هم‎چنان روزنامه واشنگتن تایمز، در تازه ترین مقاله‌‎اش در مورد افغانستان، یاد آور شده که جنگ در افغانستان از پیشبینی‎ها هم دشوارتر شده است.

گزارش اخیر سرمفتش خاص امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) هم نشان می‎دهد که از اول ماه جولای تا سی ام ماه سپتمبر امسال، اردوی افغانستان مناطق زیادی را که قبلاً تحت اداره خود داشتند از دست داده و در حال حاضر بر این مناطق طالبان و گروه داعش تسلط حاصل کرده‎اند. گزارش سیگار، هم‎چنان نشان می‎دهد، آمارهای که در گذشته در مورد تلفات نیروهای افغان بصورت علنی نشر می‎شد. حالا پنهان نگهداشته می‎شود. چون تلفات اخیر نیروهای امنیتی باعث شکنندگی صفوف آنان گردیده و یک فضای بی اعتمادی را در میان سربازان بمیان آورده است. از اینرو، می خواهند با پنهان نگه داشتن تلفات، روحیه نظامیان را برای تداوم جنگ حفظ کنند.

پس قابل یاد آوری است که این همه موارد، حداقلی است که اداره‎های امریکایی و دولت افغانستان بر آن اقرار می‎کنند. درحالی‎که وضعیت چندین برابر از آن‎چه که در گزارش‎های رسانه‎ها، نهاد های تحقیقاتی و دولتی می‎آید رقت‎بار است. درین مورد ویدیوها و تصاویر مختلف همه روزه از چهار گوشه افغانستان توسط مردم محل، سربازان نیروهای امنیتی، سربازان طالب و … به نشر می‎رسد که نمایندگی از شدت و وحشت جنگ توسط تمام جناح‎های دخیل می‎کند.

یگانه متضرر اصلی این جنگ از تمام جوانب مردم مسلمان افغانستان است. چنان‎چه اخیراً اداره تنظیم مخابراتی (اترا) برای شرکت‎های ارایه کننده خدمات انترنتی، دستور داده است که شبکه‎های اجتماعی (وتساپ و تلگرام) را برای ۲۰ روز در کشور مسدود کرده و جدولی از صفحات، حساب‎های فیسبوکی و تویتری را تهیه نموده تا هرچه زودتر آن‎ها را مسدود سازد.

این است حقیقت تمام داعیه‎های اغواگرانه امریکا و ناتو برای مردم افغانستان که یکی پی دیگری رسوا می‎شود: از آزادی بیان گرفته تا صلح، حقوق بشر، حقوق زن، از بین بردن فقر، دولت سازی و بازسازی همه و همه در جریان ۱۶ سال گذشته درین سرزمین تجربه گردید، که تمام آن جز جنگ، ناامنی، قتل، فتنه، فساد، فحشا، فقر، رشوه و دخیل شدن هرچه بیشتر قدرت‎های منطقوی در قضیه افغانستان چیزی دیگری به مردم مسلمان افغانستان به ارمغان نیاورد. فلهذا هنوز هم سر وقت است تا بخود آیم و از صفر علیه این همه بدبختی‎ها و بحران‎ها قدعلم نماییم.

تمام موارد فوق نشاندهنده ابعاد بیشتر منطقوی و بین‎المللی جنگ در افغانستان است که بعد از امضای پیمان‎های استراتیژیک و امنیتی با امریکا و بخصوص بعد از اعلام استراتیژی جدید ترامپ در مورد آسیای جنوبی و افغانستان، جنگ درین خطه از پیشبینی‎ها هم دشوارتر شده است. پس مطلقاً جای تأمل و تفکر است، تا مردم افغانستان حقیقت این جنگ بیگانه‎گان را که بر خون و سرزمین ما جریان دارد درک نموده و علیه دولت جان کیری، زورمندان مزدور، مخالفین سیاسی و مسلح وابسته به کشورهای بیرونی به پا خیزند و نگذارند بیشتر ازین طعمه‎ی رقابت‎های آن‎ها گردند. مسلمانان افغانستان قرن‎هاست که توسط این نوع خاینین دچار جنگ، آشوب و فتنه گردیده‎اند. این عین همان تصویری است که در اکثر سرزمین‎های اسلامی در حال حاضر به مشاهده می‎رسد.

رسول الله صلی الله علیه وسلم از زمانی برای امت هُشدار داده بود که ملل دیگر جهان بر مسلمانان به سبب غالب شدن دوستی دنیا و کراهیت از مرگ، بالای‎شان هجوم آورده و آنان را مغلوب خواهند ساخت، طوری که فرموده:

«یوشِكُ الأُمَمُ أَنْ تَدَاعَى عَلَیكُمْ كَمَا تَدَاعَى الأَكَلَةُ إِلَى قَصْعَتِهَا» فَقَالَ قَائِلٌ وَمِنْ قِلَّةٍ نَحْنُ یوْمَئِذٍ قَالَ «بَلْ أَنْتُمْ یوْمَئِذٍ كَثِیرٌ وَلَكِنَّكُمْ غُثَاءٌ كَغُثَاءِ السَّیلِ وَلَینْزِعَنَّ اللَّهُ مِنْ صُدُورِ عَدُوِّكُمُ الْمَهَابَةَ مِنْكُمْ وَلَیقْذِفَنَّ اللَّهُ فِى قُلُوبِكُمُ الْوَهَنَ» فَقَالَ قَائِلٌ یا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا الْوَهَنُ قَالَ «حُبُّ الدُّنْیا وَكَرَاهِیةُ الْمَوْتِ» (سنن ابی داود: صحیح)

ترجمه: زود است که (تمام) ملل دیگر بر شما حمله کنند؛ به مثل حیواناتی که بر شکار حمله میکنند. از رسول الله صلی الله علیه وسلم پرسیدند، آیا تعداد مسلمانان در آن زمان اندک خواهد بود؟ رسول الله فرمود: نه، تعداد شما بسیار زیاد میباشد؛ اما به مانند کف روی آب خواهید بود. در آن زمان الله سبحانه وتعالی هیبت شما را از قلوب دشمنان تان بیرون کشیده و در قلوب شما وهن را داخل خواهد ساخت. اصحاب سوال نمودند که وهن چیست؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: حب الدنیا و کراهیت الموت.

این است تصویر امروزی ما! پس لازم است تا طرف‎های ذیدخیل داخلی و قدرتمندان با نفوذ و مخلص افغانستان، این حدیث را مصداق عملی واقعیت خویش قرار داده و از آن درس عبرت بگیرند که تا زمانی دوستی دنیا در میان‎شان وجود داشته باشد، منافع زودگذر دنیا باعث فروغلطیدن آنان به دست قدرت‎های شرقی و غربی می‎گردد، این قدرت‎های خون‎خوار از سرزمین، خون و عزت‎شان منحیث ابزار در بازی‎های بین‎المللی بهره می‎برند. در ضمن، تا زمانی که این رهبران و قدرتمندان از مرگ کراهیت دارند و بر علیه اشغال‎گران و مزدوران‎شان دست به مبارزه نمی‎زنند، دعوت و مبارزه برای تاسیس دوباره دولت خلافت بر منهج نبوت را حمایت نمی‎کنند. جان و زندگی دنیا برای‎شان عزیز می‎نماید، این حالت تداوم یافته و ما منحیث چوب سوخت در رقابت‎های منطقوی و بین‎المللی وسیله قرار خواهیم گرفت.

سیف الله مستنیر

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

نظام آل سعود، به‎شدت در حال سیکولریزه‎ساختن دولت و جامعه است

به نقل از خبرگزاری مطبوعات سعودی به‎تاریخ 24 اکتوبر 2017م، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی گفته است: «کشورش به آن‎چه قبلاً بوده(اسلام میانه و متعدل) برخواهد گشت.» و نیز اضافه کرد: «30 سال‎مان را با افکار افراط‎گرایی هدر نمی‎دهیم. با این حساب افکار افراط‎گرایی را ریشه‎کن کرده و به زنده‎گی طبیعی برخواهیم گشت.» ما در صدد آن هستیم که دوباره به آن‎چه قبلاً بودیم، برگردیم که همانا اسلامی است که دروازه آن به تمام ادیان، سنت‎ها و مردمان مختلف باز است.» هدف وی از آن‎چه ادعاء می‎کند، اسلامی است که بدور از احکام در راستای دولت، جامعه و نیز قبول افکار غربی است، تا باشد که یک دولت سیکولر با جامعه سیکولر تأسیس گردد که اساس آن را دولت‎های استعمارگر غربی در سرزمین‎های اسلامی گذاشته‎اند.

محمد بن سلمان همزمان با ولیعهدی پدرش حاکم رژیم فعلی نظام سعودی تعیین گردید. محمد بن نایف که قبلاً درین زعامت بود، چهار ماه قبل به‎تاریخ 21 جون 2017م برکنار گردید. محمد بن سلمان اکثریت ِسمت‎های مختلف زعامت امور دولتی را به دلیل کهن سالی پدرش به‎پیش می‎برد. ملک سلمان که به 81 سالگی رسیده است و در آستانه از دنیا رفتن می‎باشد، با این حال، وی چشم‎انداز سال 2030م را طرح کرده است که متکی بر فروش نفت توسط شرکت نفتی عربستان سعودی تحت نام خصوصی‎سازی فروش نفت به کشورهای خارجی است. هم‎چنان خواهان افتتاح منطقه سیاحتی و فعال‎ساختن نقش زنان در صدد دوری از اسلام است.

بنابرین، محمد پسر سلمان به تفریط آن‎چه از اسلام و احکام آن باقی مانده، تحت نام اسلام میانه، متعدل و روشن‎فکری‎که سیکولرانی آن را اساس گذاری کرده‎اند، که بنام‎های اسلام‎گراهای معتدل یا اعتدال‎گرایان یاد شده؛ بخش روحی اسلام را قبول و بخش سیاسی اسلام را افراط می‎نامند، دعوت می‎کند.  آنان دموکراسی را با نظام‎های غربی و آن‎چه تحت نام آزادی زن و فعال‎ساختن نقش وی، مبنی بر اساس افکار غربی متعلق به زن و مخالف با اسلام است، پذیرفته‎اند.

عثمان طه

ادامه مطلب...

سعودی آماده است به اسلام معتدل برگردد!

  • نشر شده در سیاسی

امیرمحمد بن سلمان ولیعهد فعلی عربستان سعودی وعده داده است که به "اسلام میانه" بر می‎گردد، تا جایی‎که درین اواخر دست به یک سلسله اصلاحات ثقافتی و اقتصادی نیز زده است. ولیعهد سعودی در کنفرانسی در ریاض گفته است که وی آماده است تا ایدیولوژی‎های افراط‎گرایی را به هدف ایجاد انسجام بین کشورها و دولت‎های جهان، ریشه کن کند. هم‎چنان اشاره کرد: «نمی‎خواهیم 30 سال زنده‎گی مان را در تعامل با ایدیولوژی‎های افراط‎گرایی سپری کنیم. برای پاک‎سازی و ریشه‎کن کردن آن‎ها فوراً دست بکار خواهیم شد.» به گفته وی: «سعودی قبل از سال 1979م چنان‎چه وضعیتی‎که امروزه شاهد است، نبود. سعودی و در کل منطقه، پس از سال 1979م شاهد تغییرات جدیدی بوده است. این واقعیت‎ها ما را بر می‎انگیزاند که به آن‎چه قبلاً بودیم، برگردیم، که همانا اسلام معتدل می‎باشد و دروازۀ آن به تمام ادیان جهان، رسوم و به همۀ مردم باز است.»

بهتر است سخنی در مورد اشارۀ ولیعهد سعودی به سال 1979م به مثابۀ سال اغتشاشات کشور سعودی داشته باشیم: ایران در تبانی با ریاض خواهان رهبری جهان اسلام گردیده بود؛ چنان‎چه اقلیت‎های شیعه سعودی در همان سال در ولایت "احساء" انقلاب مرگ‎باری را شاهد بودند. پس از آن عربستان سعودی با روحیه مذهبی وهابی روابط خود را تقویت کرده و بسیاری از موضع سخت‎گیرانه خود را دوباره پس گرفت.

وهابیت یک قرائتی از اسلام بوده که سیادت مطلق را از آن الله سبحانه وتعالی دانسته، اختلاط زن و مرد را در اماکن عامه مردود می‎شمارد و نیز قیودات زیادی را بر زنان وضع کرده است. در سال 2015م ملک سلمان با پسرش تلاش کردند تا سعودی را با عصر جدید آشناسازند. ملک سلمان در ماه جون سال جاری تاج ولیعهدی را بر سر پسرش گذاشت؛ پس از آن با پسرش علیه تحرکات مذهبی در خصوص کنسرت‎های موسیقی به مقابله پرداخته و به تدریج به حقوق زنان احترام قایل شده و آنان را زیر نام‎های "حق حاکمیت و رهبری" که سال 2018م آغاز خواهد شد، در پروسه حکومت‎داری سهیم خواهند ساخت. (منبع: CNBC)

سعودی در ابتداء پیوسته مهد وهابیت بوده با آن‎هم مشکل اصلی وهابیت نه؛ بلکه غلامی خاندان آل سعود در خدمت رهبران غربی به هدف جنگ در برابر اسلام در تمام سرزمین‎های اسلامی است.

عثمان طه

ادامه مطلب...

پیام تیلرسون در مورد پناهگاه‎های امن در خاک پاکستان

  • نشر شده در سیاسی

به نظر می‎رسد، دیدار وزیر خارجه امریکا از پاکستان، پیام قویی در خصوص اهمیت جنگ در برابر افراط‎گرایان و دورساختن آنان از پناهگاه‎های امن که در خاک پاکستان است، دارا می‎باشد. تیلرسون روز سه‎شنبه پس از سفرش به عراق و افغانستان به طور سری وارد اسلام آباد گردید. از سوی هم، شاهد خاقان عباسی رئیس وزرای پاکستان، خواجه محمد آصف وزیر خارجه، رهبران ارتش و برخی مقامات سازمان استخباراتی پاکستان از وی دیدار کردند.

تیلرسون خطاب به شاهد خاقان عباسی چنین گفت: «پاکستان در تحقق اهداف مشترک مان در راستای برقراری صلح و امنیت در منطقه و ازدیاد فرصت‎های اقتصادی بسیار مهم است.» عباسی هم‎چنان گفت: «پاکستان در جنگ علیه تروریزم ثابت بوده و ما در صدد ایجاد روابط نیک با امریکا درین زمینه هستیم. امریکا باید مطمئین گردد که ما با آن کشور شریک استراتیژیک در جنگ، تحت نام مبارزه با تروریزم هستیم که امروزه پاکستان بیشترین قربانی را در جنگ علیه تروزیم می‎دهد.» تیلرسون هم‎چنان به رسانه‎ها گفت: «کمک و همکاری با پاکستان در راستای مبارزه با افراط‎گرایی امر ضروری و روابط خوب با امریکا پنداشته شده است.

دورنمای تصریحات عباسی شبیه به تصریحات مسئولان بلند پایۀ امریکایی است که پیوسته بالای پاکستان فشار وارد می‎نمایند. تیلرسون هم‎چنان گفت: «پاکستان ضرورت به ایجاد نظر واحد در موقف و عمل‎اش دارد. یقیناً که پاکستان به تأکید بیشتر در رابطه به وضعیتی‎که از سوی گروه‎های تروریستی مواجه هستیم که در داخل خاک پاکستان پناهگاه‎های امن دارند، دارد.» و نیز اضافه کرد: «ما خواهان کمک به گونۀ خوب با پاکستان هستیم تا بتوانیم آن کشور دارای استقرار امنیت و صلح گردد.»

بنابر این، پاکستان در اوایل ماه جاری هدف امریکا را متحقق ساخت که همانا آزاد کردن خانوادۀ امریکایی-کانادایی‎که به مدت پنج سال در اسارت طالبان بود، توسط نیروهای پاکستانی آزاد گردید، می‎باشد. تیلرسون که پس از آن به دیدار هند در جنوب آسیا برای مشخص ساختن استراتیژی جدید ادارۀ ترامپ در منطقه که در محور جنگ در برابر گروه‎های هراس افگن می‎چرخد، سفر کرد.

روی همین موضوع، "مایک بومیو" رئیس سازمان استخباراتی مرکزی امریکا هفتۀ گذشته در خصوص کارایی استراتیژی جدید ادارۀ ترامپ گفت: «طالبان باید قناعت کنند که از راه نظامی امکانات متحقق شدن آرزوهای‎شان در افغانستان نبوده و این بدان معنی است که طالبان پس از این نمی‎توانند از مرز افغانستان عبور کرده و به خود لانه‎های امن در داخل خاک پاکستان بسازند.» و ی هم‎چنان اضافه کرد: «برای عملی ساختن آن، پاکستان نباید تروریستان را در پایگاه‎های امن در خاک خود جای دهد.» اما وی اضافه کرد که: «امریکا توقعاتی از جانب پاکستان دارد.» چنان‎چه مقامات بلند پایۀ امریکایی پاکستان را از زمانه‎های دور بدین‎سو متهم به کمک و همکاری با طالبان افغانی و شبکۀ حقانی می‎کنند؛ استدلال‎هایی‎که همواره از سوی پاکستان رد می‎گردند. (منبع: فجر)

 دشوار است، باورکنیم که رهبری پاکستان پاسخی قوی در رابطه به تکتیک‎های قدرتمندانۀ امریکا نشان داده باشد؛ پس از گذشت 16 سال جنگ امریکا علیه اسلام، این کشور معقتد بود که رهبری پاکستان می‎تواند چنین کاری را بکند؛ این درحالی است که پاکستان بیشترین توانایی را در ارسال پیام قوی به واشنگتن دارد؛ اما چنین شجاعتی تنها تحت سایۀ خلافت راشده به منهج نبوت امکان پذیر است تا امریکا را درسی دهد که نظیرش را در تاریخ ندیده باشد.

عثمان طه

ادامه مطلب...

زمین غصب شده

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش اول:

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

این را می‎دانیم که هر نوع غصب  حرام است؛ اما اگر دولت زمین مردم را غصب نموده و آن را بفروشد، و یا این‎که بر آن ساختمانی بسازد و سپس آن را بفروشد، آیا خرید و ساخت و ساز آن جواز دارد؟ در صورتی‎که شخص دیگری زمین غصب شده را از دولت بخرد، آیا خرید آن از شخص دوم جواز دارد؟ و یا اگر همین شخص دوم بالای آن زمین غصب شده ساختمانی بسازد، آیا خرید آن جواز دارد؟

پاسخ:

وعلیکم والسلام و رحمة الله و برکاته!

1- بلی، هر نوع غصب حرام است. به اساس این قول رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«مَنْ ظَلَمَ قِيدَ شِبْرٍ مِنْ الأَرْضِ طُوِّقَهُ مِنْ سَبْعِ أَرَضِينَ»

(اخرجه مسلم من حديث عائشة رضی الله عنها)

ترجمه: هر کس به اندازهای يک وجب زمينی را به ظلم غصب کند، آن قطعه زمين تا هفت طبقهی زير آن به گردنش آويخته میشود.

هر کسی‎که زمینی را غصب کند، مرتکب حرام و گناه بزرگی شده است؛ بدین معنی: اگر کسی‎که قسمتی از زمین را و لو کم باشد یا زیاد، غصب کند، مرتکب گناهی شده است که به سبب آن در آخرت مجازات می‎شود، و در دنیا مستحق مجازات تعزیری شده و هم‎چنان بالایش لازم است تا شیء غصب شده را به همان حالتی که غصب نموده بود، به مالک‎اش واپس گرداند؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«علی الید ما آخذت حتی تودی»

(اخرجه الترمذی)

ترجمه : هر شخصی که از راه نامشروع در مال دیگری تصرف کند، ضامن و مسئول آن است تا آنکه آن را به صاحبش باز گرداند.

 و هنگامی‎که غاصب شیء غصب شده را تلف کند و یا حالتش را تغیر دهد؛ بطور مثال: غاصب تکه غصب شده را  بدوزد، یا معدن غصب شده را استخراج نماید، و یا حیوان غصب شده را ذبح نماید، در تمامی این حالات بالای غاصب واجب است تا قیمت آن را بپردازد.

۲- اگر غاصب بالای زمین غصب شده ساختمانی بسازد؛ شخص مذکور صاحب آن شده نمی‎تواند و مالک اصلی آن زمین، حق دارد که خواستار از بین بردن ساختمان با این‎که هزینه آن بر عهده غاصب باشد، شود، و در صورتی‎که در اثنای از بین بردن ساختمان زیانی به زمین برسد، بالای غاصب واجب است که هزینه آن را بپردازد؛ زیراکه رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لَيْسَ لِعِرْقٍ ظَالِمٍ حَقٌّ»

 ترجمه: سعی و تلاش ظالم مستحق پاداشی نیست.

 پس کسی‎که روی زمین غصب شده کشت کند و یا آن را بازسازی کند؛ نه صاحب زمین می‎شود و نه صاحب بازسازی آن، و خرید این نوع زمین و ساختمان از غاصب، جواز ندارد.

۳- هم‎چنان، گاهی در خرید چنان می‎شود که شیء غصب شده را مشتری می‎خرد و این سلسله‎ای خرید و فروش تا چند شخصی ادامه می‎یابد. هنگامی‎که مشتری بفهمد که شیء مذکور غصب شده است؛ خرید آن بر وی حرام بوده و گنهکار می‎شود، و زمین ملکیت شخصی است که از آن غصب شده بود(مالک اولی آن). در صورت تغییر حالت زمین، مثل این‎که ساختمانی روی آن ساخته شود، فقها در حکم ساخت و ساز آن از دو دید اختلاف نظر دارند:

 اول: از دید کم و زیاد بودن هزینه ساختمان نسبت به قیمت زمین؛

 دوم: از دید این‎که بازسازی کننده غاصب است یا مشتری؟

نظری را که من ترجیح داده و با آن به نتیجه رسیده‎ام قرار ذیل است:

۱- خریدن ساختمان از غاصب و یا از شخصی که آن را از غاصب به شکل تحفه یا بخشش گرفته و یا به اساس موقف و قدرت خویش از دولت گرفته باشد، حرام است . مثلاً زمینی را دولت غصب نموده و آن را برای کارمندان و صاحب منصبان به اساس موقف شان تقسیم نماید؛ حکم خرید این زمین همانند حکم خرید زمین غصب شده از دولت است؛ یعنی حکم آن همانند مستقیماً غصب نمودن است. بنابر این، خرید زمین از این‎ها جواز نداشته و حرام است.

۲- اگر شخص دوم مطابق به قیمت معمول بازار روز، آن را از دولت می‎خرد و بر آن ساختمانی می‎سازد که هزینه ساخت آن بالاتر از قیمت زمین می‎باشد، برای شخص سوم خرید آن از شخص دوم جواز دارد؛ چون حق مالک اصلی، از زمین ساقط شده و صاحب قیمت آن می‎گردد؛ نه از خود زمین؛ چنان‎چه اگر حالت جنس غصب شده تغییر یابد، صاحب اصلی مستحق قیمت آن می‎شود، نه اصل جنس، و در صورتی‎که غاصب دولت باشد، ضامن پرداخت قیمت کامل زمین و ضامن تغییر زمین به حالت اولی آن(ضامن پرداخت هزینه زیانی که به سبب غصب بالای صاحب اصلی وارد شده است) می‎باشد؛ پس به همین اساس خرید جنس غصب شده از  شخص دوم با در نظرداشت شرایط ذیل جواز دارد:

۱- غاصب باید دولت باشد؛ پس در این صورت این مال توسط دولت غصب شده است که باید دولت آن را به مالک اصلی آن واپس گرداند. بنابر این، شخص دوم غاصب قیمت زمین است؛ نه خود زمین؛ به همین اساس، شخص دوم مکلف به پرداخت قیمت جنس غصب شده نمی‎باشد؛ اما اگر غاصب شخص باشد؛ نه دولت؛ پس ضامن پرداخت قیمت جنس غصب شده مشتری‎ها می‎باشند؛ مشتری اول، دوم و به همین ترتیب سوم و....

۲- باید مشتری دوم، جنس غصب شده را از دولت به قیمت معمول بازار همان عصر گرفته باشد.

۳- باید هزینه ساخت و ساز ساختمان روی زمین غصب شده بالاتر از قیمت خود زمین باشد.

بنابر این، خلاصه‎ی پاسخ به پرسش تان قرار ذیل است:               

خریدن جنس غصب شده از دولت جواز ندارد؛ اما خرید آن از شخصی که از دولت خریده باشد، به دو شرط جواز دارد:

اول: به قیمت معمول بازار همان عصر خریده باشد؛ نه این‎که به شکل تحفه، بخشش و یا به اساس موقف دولتی خویش بدون پرداخت قیمت آن، بدست آورده باشد. هم‎چنان مشتری اول اگر انجمن و یا فرد معینی باشد، مشکلی ندارد.

دوم: باید هزینه ساخت و ساز ساختمان روی زمین غصب شده بالاتر از قیمت خود زمین باشد. در صورتی‎که زمین غصب شده را انجمن از دولت بخرد، دراین صورت برای جواز خرید این زمین، شرط سومی اضافه می‎گردد که باید انجمن به اساس شریعت اسلامی برگزار شده باشد؛ نه این‎که همانند شرکت‎های سهامی و امثال آن باشد.

پرسش دوم:

آیا مستفید شدن از سهولت‎ها و خدمات اتحادیه‎ها؛ بطور مثال: خرید اشیاء به طور اقساط و کمک‎های مالی در حالات مشخص برای اعضای اتحادیه جواز دارد؟

پاسخ:

 ما عدم جواز اشتراک ورزیدن در اتحادیه‎ها را تبنی نموده‎ایم؛ اما اگر اشتراک ورزیدن در اتحادیه‎ها به سان جواز کار باشد؛ مثلاً: اگر یک شخص در شغل(پیشه و حرفه) خویش بدون عضو بودن در اتحادیه و انجمن، کار کرده نمی‎توانست؛ یعنی عضو بودن در اتحادیه و انجمن لازمی باشد، کسب عضویت اتحادیه به هدف گرفتن جواز کار جائز است، و در این حالت، بهره مند شدن از خدمات و سهولت‎های اتحادیه که مخالف شریعت نباشد، جواز دارد. مثلاً: گرفتن کمک مالی بطور رباء(سود) نباشد.

خلاصه این‎که: در صورتی‎که اشتراک ورزیدن در اتحادیه و عضو شدن در انجمن جواز داشته باشد؛ پس بهره‎مند شدن و استفاده از سهولت‎ها و خدمات آن نیز جائز است، و اشتراک نمودن در اتحادیه زمانی جواز دارد که ثبت و اشتراک کردن برای هر کارمند همان شغل لازمی باشد.

برادر شما عطاء بن خلیل ابورشته

۱۲ محرم الحرام ۱۴۲۵هـ.ق

۴ مارچ ۲۰۰۴م

ادامه مطلب...

رژیم مصر قادر به محافظت از سربازانش نیست؛ آن‎ها فقط حسب توان از خون خودشان دفاع می‎کنند!

  • نشر شده در مصر

(ترجمه)

وزارت داخله مصر روز شنبه ۲۱ اکتوبر ۲۰۱۷م با نشر بیانیه‎ای اعلام نمود: «خشونت مرگباری که در منطقه صحرای الواحات در روز جمعه رخ داد، منجر به کشته شدن ۱۶ تن از نیروهای امنیتی، زخمی شدن تعداد دیگری از آن‎ها و مفقود شدن یک افسر امنیتی گردیده و در ضمن  ۱۵ تن از تروریستان کشته و زخمی شده‎اند.»

ای اهل کنعانه! این واقعیت رژیم ناتوان مصر را نشان می‎دهد که در معرض ناکامی و عقب ماندگی قرار گرفته است و حتی نمی‎تواند امنیت اعضاء، نگهابانان و حامیانش را تأمین کند. لذا، ناکامی اقتصادی و آن‎چه که شما از نتیجه همکاری‎های حاکمان تان به تصامیم و توصیه‎های بانک جهانی و حتی ناامنیِ که از آن رنج می‎برید-با این حال حاکمان تان از شما می‎خواهند تا در مقابل این همه صبور بوده و به خاطر حفظ آن مشکلات را تحمل کنید- با وجودی‎که سودی برای شما مردم کنعانه ندارد، با آن‎هم، آن‎ها اکنون ثابت کرده‎اند که قادر به محافظت از خون شما نیستند و در ضمن از علاقه بیش از حدشان نسبت به تروریزم ساخته و پرداخته خود دست بردار نیستند.

ای اهل کنعانه(مصر)! حاکمان شما در مقابل تروریزم نمی‎جنگند؛ بل آن‎ها کسانی‎اند که علیه دین و عقیده شما می‎جنگند که یگانه تهدید در مقابل دشمنان تان می‎باشد. هدف اصلی آن‎ها در این جنگ همانا دور نگهداشتن شما از دین و از قدرتی می‎باشد که بر شما توانایی ازبین بردن نفوذ غرب را می‎دهد و شما را از وابستگی و تسلیم شدن به نماینده‎های آن‎ها آزاد می‎سازد. این جنگ، جنگی است که با چیره شدن شما به نفوذ غرب برای سالیان درازی نقطه پایان می‎دهد، و یا پیروزی شما پیروزی واقعی در جهت برگشت دولتی است که بر اساس قوانین الهی بر شما اعمال گردیده و قدرت تان را دوباره روی کار خواهد کرد و آن جزء دولت خلافت راشده بر منهج نبوت، چیزی دیگری نیست که حزب التحریر در میان شما به آن فراخوانی نموده و برای حمل آن در این راستا پیوسته تلاش می‎کند.

ای افسران، سربازان و فرزندان مصر اعم از پولیس و ارتش! شما بخشی از مردم الکنعانه هستید و مشکل شما از مشکل آن‎ها بیش نیست؛ بل همه در تنگنا قرار گرفته‎اند. لذا آن‎چه که آن‎ها را رنج می دهد، شمارا نیز رنج می‎دهد؛ خون شما یک خون است و دردتان نیز یک درد است؛ زیرا آن‎ها خانواده‎های شما، برادران شما و از طایفه شما اند. رژیمی که از آن محافظت می‎کنید، از نوع شما نبوده؛ بل شما حیثیت ابزاری را برای این رژیم دارید که به خاطر کشتن خانواده‎ها و برادران خود و نیز به خاطر سرکوبی کسانی‎که در صدد تغییر این نظام اند، مورد استفاده قرار گرفته‎اید و خون شما تنها چیزی نیست، تا آن‎جا که می توانید، از آن محافظت کنید.

آیا خون تان را به نفع دشمنان و نائبان رژیمی می‎ریزانید که بر شما مسلط اند و آماده اند تا از شما قربانی گرفته و خون تان را برای تجارت با دین تان در جهت جلوگیری از بازگشت دوباره زندگی اسلامی می‎ریزانند؟ بنابر این، از اطاعت به این رژیم اباورزید، ریسمان حمایت تان را از آنان قطع کنید و با کسانی متحد شوید که خیر شما و خیر امت را می‎خواهند. به خاطر رهایی سرزمین تان از زیر سلطه دشمنان تان صادقانه و مخلصانه تلاش نمایید. با برادران تان در حزب التحریر یک‎جا شده و در کنار آن‎ها به حمل دعوت بپردازید و از آن‎ها حمایت کنید تا باشد که با تأسیس دوباره یگانه دولت اسلامی(خلافت) شکوه و جلال تان را دوباره حاصل نموده و از بهترین سربازان آن قرار گیرید.

قبل از آن‎که مورد باز پرس الله سبحانه وتعالی در باره برادران تان و خون‎هایی خود و خون‎هایی که ریخته‎اید، قرار گیرید، به الله سبحانه وتعالی توصل جویید و از دین و قوانین او تعالی مراقبت کنید تا باشد که مورد رحمتش قرار گیرید. لذا این پیروزی و توانمندسازی از طریق شما در جهت احیای دولتی میسر است که  یگانه حامی شما بوده و تضمین کننده عزت و ثروت تمام مردم می‎باشد، و ما از الله سبحانه وتعالی می‎خواهیم تا هر چه زودتر این دولت با شکوه را بالای ما حاکم گردانیده و ما را از جمله شاهدان و سرابازان آن گرداند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾

[انفال: ٢٤]

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! دعوت الله(سبحانه وتعالی) و پیامبرش(صلی الله عله وسلم) را اجابت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی فرا میخ وانند که شما را حیات می بخشد، و بدانید که الله(سبحانه وتعالی) میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما(در قیامت) نزد او گردآوری می شوید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه مصر

ادامه مطلب...

شماره ۱۵۴ جریده الرایة به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره میخوانید:

  • سخن هفته: ای مسلمانان! این نظام‎ها با عقیدۀ اسلامی هیچ ربطی نداشته بلکه خزانه و ذخیره‎گاه فسادهای دائمی است، که از یک خیانت به خیانت بزرگ‎تر و از یک جرم به جرم بدتر از آن منتقل می‎گردد؛ بناً همه باید بگوییم: ای حکام جاهل دیگر بس است. دست همت بر کمر زده و شب و روز برای از سرگیری زندگی اسلامی کار و تلاش نموده؛ خلافت راشده بر منهج و روش نبوت را برپا نماییم؛ تا این‎که سیاست‎مداران بزرگ و ربانی تحت سایه آن دولت، امور امت را به درستی رهبری نموده، و برای کسب رضایت الله متعال بکوشند، و در آن زمان غرب کافر و استعمارگر خواهد دانست که بازگشت شان به کجا و سرنوشت شان چگونه است.
  • سرمقاله: بیانیه بلفور: یک قرن سیاست استعماری تحت خرقه مشروعیت بین‎المللی؛
  • گردش و سیاحت تیلرسون و استراتیژی تسلط پیداکردن؛
  • حاکمان مسلمین و تب و تاب توفق امنیتی(فلسطین) با دولت یهود؛
  • سیاست امریکا در عراق واضح است؛ پس چرا حیرت و تعجب؟!
  • سرمایه‎داری و فکر حل و فصل؛ نشأت و خطر آن؛
  • بررسی سیاست امریکا در سوریه بعد از به میان آمدن تنظیم الدولة(داعش)؛
  • بودایی‎ها بعد از کوچاندن مسلمانان روهینگیایی از دیار شان، ثروت‎های شان را به غارت بردند؛
  • فرق میان دارالندوة، شورای امنیت و ملل متحد؛
  • عدول کردن‎ها، نه تجدید نظر و بررسی‌‎ها‌؛
  • حمایت قطر از بعضی گروه‎های مسلح در سوریه برای سرنگونی انقلاب؛
  • دولت مسئول خودکشی‎های رو به رشد در اردن است؛
  • جنایت نیرو بخشیدن به نظام اسد مجرم؛
  • بحران یمن با بازگشتن به سوی الله متعال حل می‎گردد نه با مراجعه به ملل متحد.

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

 http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

حاکمان پاکستان هنوز هم تلاش دارند تا اتهامات امریکا علیه پاکستان را اثبات کنند

(ترجمه)

خبر

رهبری نظامی پاکستان در ۱۳ اکتوبر ۲۰۱۷م، نجات یک خانواده کانادایی را که توسط یک گروه وابسته به طالبان بازداشت شده بود، اعلام کرد. رهبری نظامی گفت: «عملیات نجات پس از آن صورت گرفت که آن‎ها اطلاعات را از جانب ایالات متحده امریکا مبنی بر انتقال این خانواده به مناطق قبیله‏‎‎‎ای از مرز افغانستان دریافت نمودند.» جنرال مجگین آصف غفور در یک برنامه تلویزیونی گفت: «قرار اطلاعات امریکا روز چهارشنبه ساعت چهار بعد از ظهر، گروگانان در حال انتقال بودند که نیروهای ما موتر حامل آن‎ها را طبق اطلاعات ردیابی شده، ساحه را زیر پوشش قرار دادند تا این‎که بالآخره موفق به نجات این خانواده شدند.»

تبصره

پس از سخنرانی ترامپ در ۲۱ اگست ۲۰۱۷م، فضاء قسمی توسط این رژیم ایجاد شد تا اظهار نماید که رهبری نظامی و سیاسی پاکستان طبق دساتیر امریکا عمل کرده است و در عین حال تلاش می‎نماید تا سیاست خارجی پاکستان را تغییر داده و اهداف امریکا را در منطقه تأمین کند.

ترامپ گفت: «پاکستان باید برای کمک به پیروزی امریکا در افغانستان بیشتر تلاش کند.» هم‎چنان افزود: «آن‎ها دقیقاً همان تروریست‎هایی اند که ما در حال حاضر با آن‎ها در جنگ قرار داریم؛ ولی این پالیسی باید تغییر کند و بلافاصله تغییر خواهد کرد.» بدین اساس در پاسخ به رویکرد خصمانۀ ادارۀ ترامپ در رابطه به پاکستان، رژیم پاکستان با به تعویق انداختن ملاقات وزیر خارجه این کشور با امریکا، می‎خواهد افکار عامه را تغییر دهد؛ اما بر عکس وزیر خارجه پاکستان به روسیه، چین، ترکیه و ایران فرستاده شد تا باشد که اظهارات طرفداران پاکستان را از کشورهای مربوطه دریافت کند. هر چند جنرال قمر باجوا بسیار زود واضح ساخت که این کار طبق معمول با امریکا صورت می‎گیرد. هم‎چنان او سعی کرد تا طوری جلوه نماید که توجه نیروهای مسلح ضد امریکایی را به خود جلب کند.

هنگامی‎که باجوا با دیوید هیل، سفیر امریکا در ۲۳ اگست ۲۰۱۷م دیدار نمود، گفت: «ما هیچ‎گونه توقعی مالی و نظامی از سوی امریکا نداریم و نیازی نمی‎بینیم که امریکا ما را در این راستا همکاری کند؛ بل ما نیازمند اعتماد، درک و تصدیق همکاری‎های خود از جانب امریکا می‎باشیم.»

پس از یک ماه خود نمایی‎ها و نیرنگ‎ها، وزیر خارجه پاکستان به تاریخ ۱۰ اکتوبر ۲۰۱۷م، اظهار نمود که: «اسلام آباد حاضر است تا امریکا را در زمینه عملیات مشترک علیه شبکه حقانی همکاری نماید.» او هم‎چنان علاوه نمود که: «جنرال قمر جاوید باجوا فرمانده ارتش پاکستان یک ماه قبل در دیدارش با اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان عین طرح را در میان گذاشته است.» پس جای تعجب نبود که رهبران سیاسی و نظامی پاکستان بدون هیچ نوع دلهره طبق اطلاعات امریکا عمل نموده و شهروندان کانادایی را نجات دادند. با انجام این کار، حکام پاکستان اتهاماتی را که ترامپ علیه پاکستان به کار بست، که همانا شورشیان افغان در خاک پاکستان پناهگاه امن دارند و لذا پاکستان باید بیشتر کار کند، تأیید نمودند.

بناً این نمایشنامه نجات در خاک پاکستان همانا بازتاب واقعه ایبت آباد در ماه می۲۰۱۱م، می‎باشد. از این‎رو، سران سیاسی و نظامی پاکستان به امریکا کمک کردند تا یک بار دیگر اتهامات را علیه پاکستان اثبات کنند. این در حالی است که آن‎ها اجازه حمله امریکا به ایبت آباد را برای گرفتن اسامه بن لادن دادند و مردم هم می‎دانستند که سناریوی اجرا شده کاملاً از طرف امریکا بود. پس بدون شک امریکا می‎توانست زوجی که در طول پنج سال گذشته در افغانستان بود، ردیابی کند؛ ولی چنین نکرد تا این‎که چند روز پیش به طور ناگهانی پاکستان را از جریان آگاه می‎سازد که اسیران آن‎ها در حال انتقال به پاکستان اند. امریکا هیچ‎گونه تلاشی را به خرچ نداد تا آن‎ها را در خاک افغانستان نجات دهد؛ بل انتظار فرصتی را داشت تا به طور کامل به سوی دیگری هدایت شوند.

بیانیه ترامپ بیانگر این امر است، او نجات این خانواده را در کاخ سفید اعلام نمود که همکاری دولت پاکستان نشان می‎دهد، امریکا توقع دارد تا تلاش بیشتری را در راستای تأمین امنیت در منطقه نماید. بنابرین، رهبری سیاسی و نظامی پاکستان تنها کسانی را نجات می‎دهد که در تطبیق پالیسی خارجی امریکا در این منطقه همکاری نماید. این همه در حالی است که نسبت به خواسته‎های صدها تن از کسانی‎که به اسلام و قضیه سرنوشت ساز(خلافت) امت را فرا می‎خوانند و در عین حال خواستار نقض هماهنگی با امریکا می‎باشند، هیچ‎گونه توجهی صورت نمی‎گیرد. چنان‎چه در ماه می ۲۰۱۲م، نوید بت سخنگوی حزب التحریر-ولایه پاکستان به طوری غیرقانونی ربوده شد و هیچ کس به ادعای خانواده این داعیان از ربودن غیر قانونی آن‎ها گوش نکرد.

هیچ شکی نیست که امریکا بدون کمک پاکستان توانایی اجرای اهداف سیاست خارجی خود را در منطقه داشته باشد. پس باید گفت: به محض این‎که خلافت بر منهج نبوت تأسیس شود، دست حامیان امریکا قطع خواهد شد و نیروهای مسلح ما و سازمان‎های اطلاعاتی به سوی امریکا حرکت داده خواهد شد تا آن‎ها را ذلیل نموده از منطقه عقب برانند.

﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ﴾

[توبه: ۱۴]

ترجمه: با آن ها بجنگید تاالله(سبحانه وتعالی) با دستان شما عذاب شان کند، آنان را رسوا سازد، شما را بر آن ها پیروزی دهد و سينه ای گروهی مؤمنان راشفا می بخشد.

نویسنده: شهزاد شیخ

معاون سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه