شنبه, ۲۸ ربیع الاول ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۹/۲۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تنها اسلام می تواند نظم دولت داری پایدار را به وجود آورد

(ترجمه)

خبر

در جریان چند هفته گذشته، اروپا بر پیشرفت ها در کاتالونیا متمرکز بوده است. این منطقه که از حالت موجود بیزاری جسته، ممکن سایر جدایی طلبان را در از سرگیری داعیه های شان تشویق کند. جنبش های آزادی خواهی که به اساس تمایلات ملیتی و هویت سیاسی شکل گرفته اند، سخت در انتظار نتایج اوضاع در کاتالونیا هستند.

تبصره

برگشت تهاجمی ملیت گرایی در اروپا نه تنها آن را به تجزیه تهدید می کندِ بلکه تمامیت ارضی چندین کشور را بصورت گسترده مورد خطر قرار می دهد. در اول این بریکست ها (Brexit)بودند که با حمایت قوی نیروهای راست گرا، فکر مافوق ملیتی را در انتخابات عمومی در سراسر اروپا برانگیختند. در عین زمان انگلیس، نیدرلند، فرانسه و جرمنی که قوت های فرار از مرکز را شکل می دادند، به شدت رشد کردند و علیه پیمان روم خطر محسوب  شدند. اگر چه برای چندین سال انتخابات نوع نخست(تلقین برای هویت دولت-ملیتی) انتخابات نوع دوم(نزدیکی به هویت اروپایی) را موکول ساخت که فقط چندین تن از سیاسیون حوادث جاری موجود را پیش بینی کردند؛ مگر اکثریت مطلق گمان داشتند که این تهدید(دولت-ملیتی) قابل کنترول است.

اگر به هر نوعی از انواعی که نخبگان اروپا گمان داشتند، آن ها می توانند دولت های فرا ملیتی اروپا را اداره کنند؛ اما امروز آن ها با بومیت(منطقه گرایی) که در درون دولت های شان به کمک قوت های مشابه و مخرب تحریک می شوند، مواجه اند. نوعیت سوم انتخابات(رأی برای منطقه گرایی) می تواند معیار جدید اروپا قرار گیرد.

باربرا لویر پروفیسور جغرافیه در انستیتیوت فرانسوی هشت پاریس، در مورد حوادث اخیر در کاتالونیا چنین ارایۀ نظر کرد: «نیروی بی ثبات سازی در سایر نقاط اروپا بسیار بزرگ است.» به باور وی استفاده از نیروی فزیکی از جانب مادرید بخاطر مانع شدن جدایی طلبان در کاتالونیا "هدیۀ خدابخش برای منطقه گرایی در اروپا است".

جنبش آزادی خواه کاتالونیا، الگوی خوبی برای چندین جنبش جدایی طلب اروپایی شده است؛ زیرا باسک ها، مردمی که در قسمت های غربی کوهای پیرنه، در فرانسه و هسپانیا زنده گی می کنند، اسکاتلندی ها، ایرلندی ها و فلیمی ها، مردمانی که در فلاندر، منطقه ای در میان بلجیم، فرانسه و نیدرلند تقسیم شده است، مشتاقانه حوادث هسپانیا را بیان و تعقیب می کنند و پلان های خودشان را برای دولت داری آماده می سازند. بالکان-آیزیشن(تقسیم یک منطقه به بخش های کوچک در میان دو طرف دولت با هم دشمن)، در اروپا یک پیش بینی واقعی بوده که این خود مدل ویست فالین(طرز دولت داری مردمی) را خاتمه می بخشد.

بناً به هر طریقی که سنجش کنیم، سرنوشت اروپا به ناکامی طرز دولت داری مردمی(ویست فالین) گره خورده است. این نوع سازماندهی ارتباط میان دولت و اتباع اش را به اساس ملیت گرایی بر قرار کرده و آن را به حیث یک اصل در میان شهروندان، دارای هویت های مختلف استفاده می کند. با این حال، معمولاً اصول را در کل به اساس هویت-ملیت یا مردم مسلط در جامعه شکل می دهند. پس در انگلیس مردم آن بر اتباع  اسکاتلند، ایرلند و ویلش از سلطه ی ملیتی خود استفاده می کنند. در شرایط خاص هویت-ملیت حاکم در امر اتحاد ملت و حتی ایجاد روحیه ی فراملیتی که می تواند باعث حساسیت های شدید در میان دولت ها شود، بسیار کار آمد واقع شده و حتی نتایج  آن را در جنگ جهانی اول و دوم به وضوح دیده می توانیم.

در حالات صلح یا ادامه ادوار رکود و کاهش اقتصادی، ملیت گرایی می تواند به داخل جهت یافته و باعث برخوردهای هویتی با سایر مناطق در داخل ساحه دولت شود. بدین جهت هسپانیا کشمکش های طولانی با سرزمین باسک و کاتالونیا داشته است. مردم انگلیس در زد و خوردهای درازمدت با ایرلندی ها و اسکاتلندی ها مواجه گردیده و چندین کشور دیگر اروپایی تضادهای مشابه را در قاره ی اروپا تجربه کرده اند.

هم چنان قوت های مشابه منطقه گرا در امریکا نیز دیده می شود؛ زیرا امریکا که خود را داعیه دار نظم ویست فالین(طرز دولت داری مردمی) می داند، چندین جنبش جدایی طلبی را در خود دارد که بیشتر در ایالت کالفورنیا قابل ملاحظه اند. در حالی که نظم دولت های ملیتی در اسلام به بحران های شدیدتر از این مواجه شده است و طرز دولت داری ساختگی که وارد جهان اسلام شده، در حال انحلال است. هم چنان هند که خود را بزرگ ترین تطبیق کننده دموکراسی جهان می نامد، به صورت قاطع در مقابل چندین جنبش آزادی خواه می جنگد تا مفکورۀ  "زنده باد هند مادر" را نگهدارد.

به صورت خلاصه: روزهای مدل ویست فالین انگشت شمار شده و به طرز جدیدی در سازمان دهی ارتباطات میان مردم و دولت ضرورت است. اتحادیه اروپا یا همان امپراتوری نامشروعی که به حیث تجربه مدرن شناخته شده، حالا دستخوش قوت های فرار از مرکز ملیت گرایی و منطقه گرایی قرار گرفته است. دوره قبل از عصر امروزی(عصر امپراتوری)،  قرن ها ثبات را به میان آورد؛ مگر به دولت های مدرن راه را باز کرد تا به اساس ملیت گرایی شکل بگیرند. بنابراین جهان برای امپراتوری، دولت-ملیتی و اتحادیه اروپا پیشنهاد های دیگری دارد تا ارتباطات میان مردم و دولت را نظم داده و برای همیشه قوت های ملیت گرا و منطقه گرا را کنار بزنند.

حالا آن که در اسلام این خالق است که انگیزه های حیاتی را جهت مقید ساختن اتباع به نزد دولت وضع می کند، نه ملیت های مسلط. اسلام قرن ها به صورت طبیعی قوت های ملیتی گرا و منطقه گرا را با بخشیدن تابعیت دولت خلافت اسلامی، بر جایشان نشانده است و با ارایه حقوق مساویانه بر اتباع متنوع اش در جهت استفاده و لذت بردن از مزایای هم چو: حق زنده گی کردن، زنده گی مصئون، عزت، حفاظت از مالکیت، اجازه انجام عبادات بدون کدام آزار واذیت و عدم کنار زدن مردم، پیشتاز بوده است. اگر دولت خلافت از محدودهٔ خود پا فراتر نهد، اتباع دولت آن را درست می کنند. امروز تنها علاج برای حساسیت های خطرناک سیاست هویتی که در سراسر جهان در چهره ملیت گرایی و منطقه گرایی رونما می شود، اسلام است و بس. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ

[حجرات: ۱۳]

ترجمه: ای مردم ما شما را از یک مرد و زن خلق نمودیم و شما را به شعبه ها و قبایل تقسیم نمودیم تا یک دیگر را بشناسید. به راستی که مکرم ترین تان در نزد الله(سبحانه وتعالی) با تقوی ترین تان هست، بی گمان  الله(سبحانه وتعالی) دانا و آگاه است.  

نویسنده: عبدالمجید "بیاتی"

 برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

سیاست امریکا در آسیای جنوبی، تبدیل هند به قدرت استعماری منطقوی است که دیگران را توسط آن کنترول نماید؛ اما رهبران پاکستان آن را کوکورانه برای ارباب شان-امریکا- تطبیق می نمایند Featured

(ترجمه)

نیکی هیلی نماینده امریکا در سازمان ملل روز شنبه ۱۷ اکتوبر ۲۰۱۷م خطاب به شورای دوستی هند و امریکا در واشنگتن گفت: «امریکا شدیداً به کمک هند در آوردن ثبات در افغانستان، از بین بردن کشمکش ها در این کشور و دیگر مسائل ضرورت خواهد داشت.» او هم چنان اظهار داشت: «هند نه تنها به ساختن افغانستان کمک کرده می تواند؛ بلکه می تواند به ما کمک کند تا پاکستان را تحت نظارت داشته باشیم.»

رهبران پاکستانی بعد از به دست آوردن تحفه از طرف اداره ترامپ که نجات گروگانان امریکایی بود، به خوشحال ساختن این اداره شتافتند؛ در حالی که این عمل امریکا استحصال اطمینان از مزدوری این رهبران به خوش خدمتی امریکا بود. این رهبران برای خوش خدمتی هرچه بیشتر به ترامپ، به سوی مسقط پایتخت عمان شتافتند تا بتوانند در کنفرانسی در این کشور طالبان را به میز مذاکره بکشانند که در پاسخ به همه ی این خوش خدمتی ها یکی از سران اداره ترامپ با تحقیر بس بزرگ رهبران پاکستان، از رقیب دیرینه و دو روی آن ها(هند) خواست تا در افغانستان نقش بیشتری بازی نماید.

ما از این رهبران حتی بعد از این تحقیر شان توسط اداره ترامپ تغییری امید نداریم؛ چون آن ها با ادبیاتی؛ چون: عزت، جلال و احترام ناآشنا اند. ما حتی به مسلمانان مخلص در سراسر جهان بی شرمی های آینده این رهبران را گوش زد می نماییم. آن ها به خاطر خوش خدمتی به امریکا؛ حتی به دامن دولت هندوی هندوستان خواهند شتافت و حتی از پروژه آخند بهارت(هند برزگ) با آغوش باز حمایت خواهند کرد و برای توجیه کردن آن برای مسلمانان دلایلی خواهند ساخت و هرکه به این سر تعظیم فرو آوردن شان به دولت هند مخالفت نماید، او را تعقیب خواهند کرد. این عمل همانند عمل ننگین شان در دهه قبل است که با همکاری با امریکا و مساعد ساختن زمینه اشغال افغانستان، آن ها از حمله امریکا به افغانستان حمایت نمودند و پرویز مشرف که به مزوری شان در آن زمان مؤظف بود، آن را توجیه کرده و کار عاقلانه خواند.

ما بالای افراد صاحب عزت و شرف که در دولت پاکستان مؤظف اند؛ اما به خاطر کارکردهای این خائنین نام ایشان نیز در جمله خائنین می روند و با این عملکردهای سران شان در معامله و مزدوری به دیگران احساس حقارت می کنند، صدا می زنیم که آیا نمی خواهید از زمره این خائنین بیرون آیید و در این خیانت های شان همکار آن ها نباشید؟‌ ما به آن ها از حیث امر بالمعروف و نهی عن المنکر گوش زد می نماییم؛ اگر نمی خواهید در زمره آن ها حساب شوید، باید به معامله های ننگین شان که به همگان هویدا است، چشم های تان را بسته نکرده و سرتعظیم فرو نیارید.

امریکا پلان دارد که هند را ابر قدرت استعماری منطقه بسازد و رهبران پاکستان در رهبری نظامی و ملکی این کشور به آن چراغ سبز نشان داده اند. بدانید، امریکا و رهبران پاکستان این را خوب می داند که هند نمی تواند ابر قدرت استعماری منطقه شود؛ مگر این که پاکستان در این مسیر ضعیف ساخته شود.

بناً دولت هند قصداً آتش بس را در خط مقدم نظامی بین دو کشور(Line of Control) و سرحد بین دو کشور نقض می نماید و رهبران پاکستان قصداً سیاست خاموشی و یا سیاست عدم عملکرد و جواب باالمثل را پیش می گیرند تا از این طریق هند را قدرت هژمون و متجاوز منطقه نشان دهند. تصادف نیست که امریکا هرازگاهی از هند ستایش نموده، تصویر این کشور را در دنیا خوب ساخته و در عین حال به تحقیر پاکستان می پردازد. سیاست امریکا مبنی بر تضعیف پاکستان و قوی ساختن هند، دیگر مثل آفتاب روشن است. بناً ما از آن هایی که به مردم پاکستان و دیگر مسلمانان صادق اند و به منافع مردم پاکستان فکر می کنند، می پرسیم که چگونه می توانند در مقابل این همه سیاست های ویران کننده و فریب کارانه رژیم فعلی پاکستان مهر سکوت بر دهن داشته باشند؟

ای عساکر و نیروهای مسلح پاکستان! درست در پیش چشمان تان منافع استراتیژیک کشورتان فدای منافع امریکا در منطقه می شود. امریکا نه تنها شما را برای حضورش در افغانستان استفاده می نماید؛ بلکه با حضورش در منطقه دشمن دیرینه تان را نیز تقویه می نماید. قبیح تر از آن، امریکا رهبران شما را قناعت داده تا پاکستان هیچ وقت سد راه  پلان امریکا مبنی بر قدرت هژمون ساختن هند نشود. تنها راهی که شما می توانید از طریق آن به همه ای این نا بسامانی ها و معامله های ننگین سران تان نقطه اتمام بگذارید، با نصرت دادن به حزب التحریر برای تأسیس دوباره خلافت واقعی اسلامی بر منهج نبوت است. آن وقت است که می توانیم دوباره رهبران این سرزمین شویم و دوباره نظام اسلام را به این شبه قاره بیاوریم که توانست قرن ها به خوب ترین وجه امور آن را تنظیم نماید؛ تنها آن وقت است که می توان امریکا را دوباره به انزوای تاریخ کشاند و به تجاوزهای هند در سرزمین های اسلامی برای همیش نقطه پایان گذاشت.

پس برادران! برای جلال، قدرت و اجری که الله سبحانه وتعالی برای کمک کننده های حاکمیت دین(انصار) وعده داده است، بشتابید و خود را از آن اجر بزرگ و قدرت دنیوی محروم نسازید. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿وَٱلسَّابِقُونَ ٱلأَوَّلُونَ مِنَ ٱلْمُهَاجِرِينَ وَٱلأَنْصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِىَ ٱللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى تَحْتَهَا ٱلأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَآ أَبَداً ذٰلِكَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ

[توبه: ۱۰۰]

ترجمه: پيشگامان نخستين مهاجران و انصار و كسانی كه به نيكی روش آنان را در پيش گرفتند و راه ايشان را به خوبی پيمودند، الله(سبحانه وتعالی) از آنان خوشنود است و ايشان هم از او خوشنودند، و الله(سبحانه وتعالی) برای آنان بهشت را آماده ساخته است كه در زير(درختان و كاخ های) آن رودخانه ها جاری است و جاودانه در آن جا می مانند. اين است پيروزی بزرگ و رستگاری سترگ .

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

اثبات ادعای امریکا توسط دولت پاکستان

(ترجمه)

خبر

به تاریخ ۱۳ اکتوبر ۲۰۱۷م فرمانده ارتش پاکستان اعلام نمود که فامیل کانادایی که توسط گروه طالبان ربوده شده بودند، نجات پیدا کردند. فرماندهی این ارتش می گوید که این عملیات بعد از هشدار ریاست امنیت امریکا صورت گرفته است و این در حالی است که این فامیل از مناطق قبایلی مرز افغانستان گذشته بودند. ماج گین آصف غفور رئیس عمومی خدمات روابط عامه  گفت: «امنیت امریکا به پاکستان گفته بود که گروگان ها به ساعت ۴ بعد از ظهر روز چهارشنبه در حال انتقال هستند. ما نیروی خود را اعزام کردیم تا با ردیابی موترها توانستیم گروگان ها را دریافت نماییم.» وی این موضوعات را روز پنج شنبه در مصاحبه تلوزیونی بیان نمود.

تبصره

بعد از سخنرانی ترامپ به تاریخ ۲۱ اگست ۲۰۱۷م، چنین فضایی ایجاد شد، گویا این که فرماندهی سیاسی و نظامی پاکستان در صدد مجزا شدن از امریکا است و کوشش می نماید تا در سیاست خارجی اش تغییرات بیاورد که تا حال برای بدست آوردن منافع امریکا در منطقه فعالیت نموده است. ترامپ بیان نمود که پاکستان باید بیشتر تلاش نماید تا امریکا در جنگ افغانستان کامیاب شود. وی علاوه نمود که: «پاکستان لانه های تروریست هایی است که ما در حال جنگ با آن ها هستیم؛ اما باید آن ها را تغییر داد و به زودی تغییر خواهد نمود.»

در پاسخ به روش خصمانه اداره ترامپ نسبت به پاکستان باید گفت که این رژیم افکار عامه را با به تأخیر انداختن دیدار وزرای خارجه به امریکا آرام ساخته است. در عوض، این وزراء به کشورهای روسیه، چین، ترکیه و ایران خواهند رفت تا حمایت این کشورها را نسبت به پاکستان جلب نماید. گرچه جنرال "قمر باجوا" این را کاملاً واضح ساخت که درین تجارت طبق معمول همدست امریکا خواهد بود. وی هم چنان کوشش نمود تا حمایت نیروهای کدری مخالف امریکا را کسب نماید. هنگامی که آقای باجوا با "دفید هیل" سفیر امریکا دیدار نمود، گفت: «ما از امریکا توقع کمک مالی و مادی را نداریم، به جزء از اعتماد؛ در  ضمن باید کمک های ما را نادیده نگیرند.»

تقریباً بعد از یک ماه فریب، وزیر خارجه این رژیم به امریکا رفت و به تاریخ ۱۰ اکتوبر سال ۲۰۱۷م گفت که اسلام آباد یک جا با واشنگتن عملیات مشترک را علیه شبکه حقانی براه انداخته است. وی هم چنان گفت که جنرال قمر جاوید باجوا رئیس ارتش این پیشنهاد را در جریان دیدارش از کابل ماه قبل با رئیس جمهور اشرف غنی در میان گذاشت.» بناً این جای تعجب نیست که فرماندهی نظامی و سیاسی پاکستان دفعتاً علیه امریکا عمل کرده و شهروندان کانادایی را نجات می دهند. با انجام چنین کار دولت پاکستان ادعاهای ترامپ را که علیه این کشور گفته بود، ثابت ساخت که پاکستان در داخل کشور لانه های ترورستی افغانستان را جا داده است؛ بنابرین پاکستان باید با ما بیشتر کمک کند.

این درامه(نجات گروگانان) در خاک پاکستان در حقیقت تلافی حادثه ابوت آبات در ماه می ۲۰۱۱م است. با این کار یک بار دیگر دولت مردان سیاسی و نظامی پاکستان امریکا را کمک نمود تا ادعاهایش را علیه پاکستان به اثبات برساند، و هنگامی که آن ها به امریکا اجازه حمله به منطقه ابوت آباد را دادند تا اسامه بن لادن را دستگیر کنند. مردم این قدر احمق نیستند تا نفهمند که این سناریوها تصادفی اند. آیا امریکا نمی تواند یک زوجی را که برای مدت ۵ سال در افغانستان اسیر بودند، ردیابی نماید؟ اما زمانی که چند روز قبل امریکا ناگهان به پاکستان خبر می دهد که اسیر کننده ها گروگان ها را انتقال می دهند، به زودی اطلاع حاصل کرده و پیدا می نمایند. امریکا حتی کوشش ننمود تا آن ها را از خاک افغانستان نجات دهد تا این که موضوعات را کاملاً مطابق به میل اش نسازد.

سخنرانی ترامپ در کاخ سفید این را تأیید می کند که همکاری دولت پاکستان نشانه احترام به خواسته های امریکا است تا در منطقه امنیت بیشتر را فراهم سازد. بنابرین، رژیم سیاسی و نظامی پاکستان تنها افرادی را نجات می دهد که مطابق میل امریکا باشد؛ در ضمن بتواند این اقدامات امریکا را در سیاست خارجی اش در منطقه کمک نماید. در حالی که هزاران تن برای اسلام و برپایی دولت خلافت صدا می زنند و حتی زندانی می شوند؛ اما هیچ دولت در فکرشان نیست و تا هنوز فراموش شده باقی مانده اند. فامیل های این مسلمانان همیشه از حاکمان خواسته اند تا آن ها را از اسارت غیرقانونی نجات دهند؛ نمونه آن را نوید بت سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان تشکیل می دهد که در ماه می ۲۰۱۲م توقیف گردیده بود. این واضح است که امریکا بدون کمک دولت پاکستان قادر به تطبیق سیاست خارجی اش نیست. به محض این که خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی الله علیه وسلم تأسیس گردد، نیروهای مسلمان و نهادهای امنیتی برای ناکامی فاحش امریکا سوق داده خواهند شد.

﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ ٱللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ­­

[توبه: ۱۴]

ترجمه: با آن ها پیکار کنید، که الله(سبحانه وتعالی) آنان را به دست شما مجازات می کند و آنان را رسواء می سازد و سینه گروهی از مؤمنان را شفا می بخشد  و بر قلب آن ها مرهم می نهد.

نویسنده: شهزاد شیخ

معاون سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال خورسندی برای تعقیب کننده گان و بازدید کننده گان صفحات انترنتی این دفتر اعلان می دارد که برنامه ای جدید ویدیوئی از برنامه های تلویزیون الواقیة تحت عنوان " حلقة علی الهواء مع احمد القصص " را به نشر می رساند که استاد محترم أحمد القصص در این برنامه کتاب نظام اسلام را تدریس می نماید ؛ پس با ما باشید..   

        مهمترین عناوین شماره 151 جریده الرایة  چهار شنبه 21 محرم الحرام 1439 هجری مطابق با 11 اکتوبر 2017. میلادی

ادامه مطلب...
  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال خورسندی و افتخار اعلام می دارد که با حلول ماه مبارک رمضان برای بازدید کننده گان و تعقیب کننده گان سایت های حزب التحرير برنامه ویدیویی جدید را تحت عنوان : چهل حدیث سیاسی " تقدیم می نماید .

                                                   از منشورات حزب التحریر ولایه سوریه 

ارایه کننده : شيخ " أحمد الصوراني"

ادامه مطلب...

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال افتخار و خورسندی اعلام می دارد که با نشر شدن هر شماره جدید جریده " الرایة "

به هدف رسانیدن خیر ونیکی موجود در جریده از طریق این صفحه روی موضوعات آن تبصره می شود، پس با ما باشید..  

                                                                                      " جزء دوم "

ادامه مطلب...

تفسیر آیه دهم سوره مبارکه آل عمران : "زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ " ارايه کننده :

شيخ يوسف مخارزة (أبو الهمام)                      
سه شنبه، 27 محرم الحرام 1439هـ مطابق با 17 اكتوبر 2017م

ادامه مطلب...

غنوشی نمی‎داند یا تجاهل می‎کند؟

(ترجمه)

 خبر

"راشد غنوشی رئیس حرکت نهضت تونس" گفته است: «دموکراسی یک اصل اسلامی بوده و جهاد فرض نگردیده تا دین بالای غیرمسلمانان، توسط فشار سلاح، تحمیل گردد؛ بلکه جهاد به خاطر آزادسازی ملت‎های مظلوم فرض گردیده و لوکه مسلمان نباشند.» همزمان او درین بیانیه‎اش ادعاء نمود که: «بعضی از تندروان در برداشت شان از مفهوم جهاد به خطاء رفته‎اند.»

غنوشی این صحبت‎هایش را در یک بیانیه که در جریان مشارکت در یک کنفرانس علمی تحت عنوان "بحث‎های بین المللی در استانبول" در روز جمعه توسط انجمن "هفت قمر" ترکیه در استانبول دایر گردیده بود، ارایه نمود. غنوشی درین بیانیه خود از جهاد در اسلام صحبت نموده گفت: «در اسلام جهاد به معنی قتال وجود دارد؛ ولی به هدف این نیست که بالای غیرمسلمانان فشار وارد کند تا جبراً مسلمان شوند؛ بلکه جهاد تنها به خاطر دفاع از مظلومین و سرزمین‎های اسلامی در وقتی که در معرض خطر و تجاوز قرار می‎گیرند، فرض گردیده است؛ چنان‎چه اکنون فلسطین در معرض خطر قرار دارد.»

 غنوشی در ادامه صحبت‎هایش گفت: «ما دموکراسی را از غرب در سرزمین‎های خود وارد نساختیم؛ بلکه دموکراسی یک اصل اسلامی است که اساس شوراء آن را بنیان‎گذاری نموده است. گرچه این دو واژه از لحاظ نام‎گذاری متفاوت و بنام شوراء و دموکراسی یاد می‎شوند؛ ولی ماهیت هر دو یک چیز است و آن این‎که اسلام نزاع‎های بین حق و باطل و آزادی و استبداد را در برداشته و ملت‎ها را از زیر یوغ سرمایه‎داران آزاد می‎سازد.»

تبصره

نمی‎دانیم که گوینده سخنان فوق را چگونه وصف کنیم! آیا او به گفته‎اش آگاه است و حقیقت مفهوم دموکراسی را می‎داند؛ ولی علیه اسلام و مسلمانان مکر و حیله کرده و آن‎ها را به انحراف می‎کشاند، یا این‎که با این عمر و علمی که رسیده از مفهوم دموکراسی غافل بوده و فرق بین دموکراسی و شوراء را نمی‎داند؟ اگر فرض کنیم که به زعم غنوشی دموکراسی و شوراء یک پدیده بوده و دموکراسی اصلی از اصول اسلام باشد، آیا مسلمانان ضرورت دارند که ازین لفظ و اصطلاح کثیف(دموکراسی) استفاده کنند؟ آیا با داشتن مفهوم و اصطلاح شوراء از اصطلاح دموکراسی بی‎نیاز نمی‎باشیم؟ یا این‎که این سخن روکش شیطانی است که باطل را حق و حق را باطل جلوه می‎دهد؟

بدون شک برای هیچ انسان دانایی پوشیده نمی‎باشد که دموکراسی شوراء نیست و هرگز به شوراء شباهتی ندارد؛ بلکه دموکراسی نظام حکومتی کفری است که حق تشریع و قانون‎گذاری را به عقل انسان واگذار می‎نماید. گرچه تفاوت و فرق دموکراسی با شوراء تنها ازین ناحیه نیست، باز هم اگر به همین تفاوت به تنهایی اکتفا کنیم، کافی می‎باشد که دموکراسی را رد نموده و به آن کفر بورزیم. این موضوع را به خاطری بیان کردم که مسلمانان با این گفته‎های غنوشی فریب نخورند.

در مورد جهاد باید تذکر دهیم، غنوشی با این سخنانی که بیان کرده آیا قرآن کریم را نخوانده؟ یا این‎که خوانده؛ ولی از حلقوم آن پائین‎تر نرفته و ندانسته که الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ

[توبه: ۷۳]

ترجمه: ای پيامبر(صلی الله علیه وسلم)! با كافران و منافقان جهاد و پيكار كن(تا ايشان را از كفر و نفاق برگردانی) و بر آنان سخت بگير و(با ايشان خشن باش که اين مجازات كنونی ايشان است و در آخرت) جايگاه شان دوزخ است و چه بد سرنوشت و چه زشت جايگاهی است!

و هم‎چنین الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ

[توبه: ۱۲۳]

ترجمه: ای مؤمنان! با كافرانی بجنگيد كه به شما نزديكتر اند، و بايد كه(در جنگ) از شما شدّت و حدّت(و جرأت و شهامت) ببينند، و بدانيد كه الله(سبحانه وتعالی ياری و لطفش) با پرهيزگاران است.

اضافه از این دو آیه، ده‎ها آیه قرآنی وجود دارد که مسلمانان را به جنگ علیه کفار امر نموده است و از آن جایی‎که کلمه کفار مشتق و گرفته شده از(کافر) می‎باشد، از لحاظ اصولی کفر علت قتال در برابر کافران است؛ پس باید مسلمانان علیه کفار به خاطر کفرشان بجنگند؛ نه به خاطر تجاوزشان بر سرزمین‎های اسلامی، مسلمانان به خاطر از بین بردن موانع مادی که در پیشروی نشر اسلام قرار می‎گیرند، جهاد می‎کنند؛ یعنی در مقابل اردوهای کفار که انتشار و تطبیق اسلام را بر مردم مانع می‎گردند، جهاد می‎کنند.

اما این‎که گویا جهاد تنها برای آزادسازی مظلومین خلاصه می‎شود، غنوشی در مورد این ادعایش هیچ دلیل شرعی نیاورده و هرگز استنباط شرعی درستی ندارد؛ بلکه این وسوسه‎های شیطان‎های جنی و انسی است که در فکر چنین انسان‎های؛ مانند: غنوشی خطور می‎کند.

نویسنده: خلیفه محمد اُردنی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه