سه شنبه, ۰۱ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

وضعیتِ زنان در نودونهمین سال‌گرد سقوط خلافت

(ترجمه)

خبر:

آژانس خبری الانبأ زیر نام «وضعیت زندگی زنان در روز جهانی زن»، آمارهای از زنان فلسطینی به تاریخ 5 مارچ 2020 میلادی به دست نشر سپرد که در آن چنین آمده است: «روز پنج‏شنبه علا عوض، رئیس ادارۀ احصائیه فلسطین خواست تا از وضعیت زندگی زنان در روز جهانی زن که برابر است با یک‎شنبه 8 مارچ 2020، باخبر شود.»

تبصره:

این آمارگیری در نودونهمین سال‌روز فروپاشی خلافت اسلامی واقع گردیده و وضعیتِ را به تصویر می‏کشد که زنان در نبود مسوول و پشتیبان به سر برده‌اند. در طی این نودونه‌سال، مفاهیم بار معنایی‌شان را از دست داده و معیارها نیز متفاوت شده است. زنی‌که خانه را سرپرستی می‏نمود و هیچ‌مردی نمی‏توانست تا موقف‌اش را سلب نماید و مسوولیت‌اش را به دوش کشد، حالا دولت ما حاضر است و می‏خواهد تا ورق برگرداند و مسوولیت‏های زنان و مردان را بدل نماید. این دقیقاً مطابق به همین مفاهیم ناقص‌شان می‏باشد و بدین‌وسیله مسوولیت‌های مربوط به مردان را به زنان و از زنان را به مردان داده است. کار به خاطر امرار معاش بر زن لازم است؛ هرچند شوهر، صاحب خانه و پدر نیز در خانه باشند. این‏ها آن‏گونه که اسلام کرامت و بزرگی را برای زن در نظر گرفته است، نمی‏خواهند و به این راضی نیستند که زن با عزت و عصمت در خانه باشد و مرد روزی و نیازهای وی را برآورده سازد؛ بلکه قصد دارند تا زن را به بیرون به دنبال کار و معامله کشانده و مهم‌تر از آن این‏که دست زنان را از تربیه نسل‏ها کوتاه سازند.

زنی‌که در خانه نشسته و به کار اصلی‏اش، به عنوان مادر و مربی خانه، به مثابۀ یک گوهر که باید حفظ گردد که موافق به فطرت اوست بپردازد؛ می‌خواهند زن بی‌کاره به حساب آمده و بر او لازم می‏بینند که برای حل این مشکل‌شان ناچار بیرون از خانه به دنبال کار باشند تا از بیهودگی و بی‌کارگی‌شان خلاصی یابند؛ چرا که تربیت فرزندان و مدیریت خانواده کاری نیست که مطابق به فرآورده‏های فکری سرمایه‏داری باشد، سرمایه‏داریی‌که به جز منفعت چیزی را ارزش نمی‏دهد.

این‏ها می‏خواهند که زن را به مدارسی جذب نمایند که در آن از تعلیم و تثقیف دین آن‏ها و چگونگی بندگی و اطاعت پروردگارشان خالی بوده؛ بلکه در پی این هستند تا نهال مفاهیم غربی را در ذهن و فکرشان غرس نموده و او را برای سرکشی از واقعیت‌اش آماده سازند.

ولی پوهنتون‏ها/دانشگاه‏ها چیست؟ این مراکز به سان پوهنتون/دانشگاه قرطبه و بغداد نیست که ثقافت اسلامی و علوم تجربی را تدریس کند؛ بلکه بی‌خدایی و الحاد را تعلیم می‏دهند. این درس‏ها افکار متردد و متشککی است که شاید بتوان بر زنان تأثیر گذاشت تا از مسیر حق منحرف شده و اعتمادشان نسبت به اسلام را از دست دهند.

این همان دست‏آوردی است که زنان بعد از نودونه‌سال از سقوط دولت خلافت به آن دست یافته‌اند؛ اهدافی برای بی‌خدایی زنان تعین کرده‌اند و عدۀ زیادی از زنان به این شعارهای بی‌ارزش مؤسسات غربی و به دور از ما و اسلام بزرگ ما، هویت گرفته‌اند.

وضعیت آشفته گردیده و صداهای از حقوق زن در سایه سرمایه‏داری کفری به گوش می‏رسد و صدای گرفتن زنان از چنگال ظلم اسلام، محرمات و شوهران‌شان، تمایل نظام‏های حاکم بر حمایت از زن از ظلم موارد متذکره، به گوش می‏رسد! می‏شنویم که گفته می‏شود؛ همانا راه سعادت و خوش‏بختی، بیرون رفت از این همه مصیبت و مانع اعتراف به آزادی‏های شخصی از قید، شریعت، جامعه و خانواده می‏باشد.

این آمارهای اجرا شده توسط دولت فلسطین جهت گزارش به امریکا است تا امریکا سنجش نموده ببیند، دولت مزدور فلسطین چقدر توانسته به دستورات امریکا پای‌بندی داشته باشد و این‏که بداند این دولت مزدور در امر مبارزه و جنگ با اسلام و مسلمانان به چه میزانی از موفقیت دست یافته است. این دولت همراه با مؤسسات گوناگون خود و مؤسسات جهانی معینه در مقابل مبارزات‌شان با اسلام و مسلمانان و بریدن زن از اسلام به اندازۀ تلاش‌شان از دولت‏های حامی خویش مزد می‏گیرند. اگر دولت خلافت می‏بود و خلیفۀ مسلمانان رهبری آن را به عهده می‏داشت؛ هرگز دولت‏های مزدور و نمایندگان آن‏ها جرأت هدف قرار دادن زنان مسلمان و مبارزه با دین امت مسلمه و نظام اسلامی را به خود راه نمی‏دادند.

راستی‌که خلیفۀ مسلمانان از اسلام حفاظت می‏نمود و از فرزندان تحت سرپرستی‏اش در مقابل اهداف خارجی حمایت می‏کرد، چه بسا برنامه‏ها و وقایعی‌که به امر خلیفۀ مسلمانان به خاطر حرص شدید وی نسبت به این‏که مبادا رعیت‌اش از آن متأثر شود و یا این‏که به اسلام آسیبی برساند، محو و منحل می‌گردید. به این دلیل نشست‏ها و کنفرانس‏ها برگزار نمودند تا شیران را از صحنه دور ساخته، روبه‏های بزدل بتوانند بدون ترس و واهمه گشت و گزار نمایند. درعین‌حال، پیروان خود را آزاد نمایند تا در زمین خدا فساد را گسترش دهند.

لعنت خدا بر کسانی‌که خلافت ما را نا بود کرده و سرزمین بزرگ ما را پارچه‌پارچه نمودند. پروردگارا! راضی باش و کمک کن کسانی را که در راستای اعادۀ دوبارۀ خلافت بر منهاج نبوت تلاش می‌کنند، راضی باش از کسانی‌که تلاش دارند و می‌خواهند زندگی اسلامی‌شان را از سر گیرند و معیار و سنجش اعمال خود را حلال و حرام قرار داده و هم‌چنان می‌خواهند این هرج و مرج و آشفتگی را برطرف ساخته و دوباره امت را روی صحنه بیاورند. زن که جزء لاینفک امت است، شرافت و آرامش گمشده‏اش را برایش اعاده نمایند. این شیران، با هیبت و قدرت‌شان باز می‏گردند تا روبا‏های بزدل در سوراخ‏های‌شان پنهان شوند.

نویسنده: اسماء جعبه

مترجم: عبدالقدیر مخلص

 

ادامه مطلب...

عامل اصلی بن‌بست سیاسی در افغانستان امریکاست؛ چون تنها خودش از آن نفع می برد Featured

مایک پومپئو، وزیر خارجه امریکا برای حل اختلافات سیاسی به افغانستان سفر کرد، اما نتایج دیدارهای وی با اشرف‌غنی و عبدالله عبدالله بی‌نتیجه پایان یافت. وزارت خارجه امریکا با صدور اعلامیۀ ضمن انتقاد از رهبران افغان گفته است:«از آن‌جا که ناکامی در رهبری حکومت (افغانستان) تهدیدی مستقیم برای منافع ملی امریکاست، دولت امریکا محدوده همکاری‎‌های خود با دولت افغانستان را به گونۀ فوری مورد بازبینی قرار خواهد داد. و در کنار اقدامات دیگر، اعلام می‌کنیم که از میزان کمک خود یک میلیارد دالر می‌کاهیم و آماده‌ایم که برای سال ۲۰۲۱ هم یک میلیارد دیگر کاهش دهیم.»

امریکا همواره به شکل مستقیم یا غیرمستقیم مشکل و بحران را در یک سرزمین به میان آورده و سپس از طریق اقدامات نظامی، سیاسی و اقتصادی که تضمین کنندۀ منافع ملی‌اش باشد اعمال فشار می‌نماید و ظاهراً به حل آن اقدام می‌کند. آنانی‌که سیاست افغانستان را از نزدیک دنبال می‌کنند به خوبی می‌دانند که بحران سیاسی بمیان آمده ناشی از سیاست‌های چندگانه امریکا با گروه طالبان، دولت افغانستان و رهبران افغان می‌باشد که منجر به چنددسته‌گی و بحران سیاسی موجود شده است.

چنان‌چه در بحران انتخابات جان بس، سفیر پیشین امریکا در افغانستان بالای کمیسیون انتخابات اعمال فشار می‌کرد. در کنار این روی‌کرد زلمی خلیل‌زاد، نماینده ویژۀ امریکا در امور صلح افغانستان اختلافات سیاسی را میان رهبران افغان بیشتر دامن زد. از همه مهمتر نتایج انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که یکی از مُحرک‌های اصلی بحران کنونی است با چراغ سبز امریکا اعلام گردید و دیپلومات‌های امریکایی در مراسم تحلیف یکی از جناح‌ها اشتراک نمودند.

با این حال امریکا طوری بحران را جلوه می‌دهد که مسئول تمام این مشکلات و اختلافات خود افغان‌ها هستند و امریکا منیحث یک میانجی خیرخواه در صدد حل این بحران است. برعکس، تجربه ثابت ساخته که در دو دهه گذشته همواره امریکا و مزدورانش در افغانستان در صدد سیاست گل آلود کردن و ماهی گرفتن بوده‌اند؛ نه حل مشکلات واقعی سیاسی. این ضرب‌المثل به‌خوبی در مورد سیاست‌های امریکا صدق می‌کند که امریکا هم کوزه‌گر است، هم کوزه خر و هم کوزه فروش.

حزب‌التحریر یک بار دیگر بالای همه متنفذین قومی، رهبران سیاسی، گروه طالبان، مجاهدین اسبق و صاحبان بصیرت صدا می‌زند که ذلّت در دوستی با امریکا، ناتو و سایر دولت‌های کفری و عزّت در تطبیق اسلام نهفته است. از حوادث چهل سال گذشته باید این درس عبرت را همه آموخته باشند که قدرت‌های بزرگ همیشه منافع خود را در افغانستان دنبال کرده و نباید منحیث مهره‌های پیاده آنان مورد استفاده قرار گرفت. راه حل‌هایی که آنان ارائه می‌دارند ظاهری و مؤقتی بوده و به حل ریشه‌یی بحران افغانستان کمک نمی‌کند. در عوض به ریسمان الله (راه حل‌های اسلام) چنگ بزنید که عروة الوثقی (دستاویز محکم) است و سلامتی و ثبات سیاسی را ببار می‌آورد. 

﴿أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَیٰ تَقْوَیٰ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَیٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ [توبه:109]

آيا كسی‌كه بنيان (كار) خود را بر پايه‌ی تقوا و رضایت الله قرار داده بهتر است، يا كسی‌كه بنياد (كار) خويش را بر لبه‌ی پرتگاهی سست و فروريختنی نهاده كه او را در آتشِ دوزخ می‌اندازد؟ خداوند گروه ستمگر را هدايت نمی‌كند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

به خواست الله متعال، پایان روزهای دردناکی‌که بدون خلیفه می‌گذرند، نزدیک است!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

طفلی‌که در آغوش مادرش است، آرام و مطمئن است و چیزی‌که او را این‌گونه آرام می‌سازد، محبت و مرحمت مادرش است. انسان همواره این محبت و مرحمت را احساس می‌کند و تا زمانی‌که به سن رشد می‌رسد و حتی در هنگام پیری این احساس در وجودش زنده است؛ زیرا مادرش به عنوان حامی، سپر قوی، طبیب ماهر و مربی صابری برای او به شمار می‌رود. خلاصۀ کلام این‌که مادر همان آغوش مهربانی است که در خستگی‌ها و دردهای فرزندش در زندگی به‌گونۀ برابر شریک است. به همین دلیل انسان خودش را هنگام از دست دادن مادرش عاجز و ناتوان می‌یابد؛ طوری‌که امروز امت اسلامی در چنین حالتی قرار دارد؛ زیرا امت نزدیک به یک قرن است هم‌چو طفلی‌که از مادرش جدا گردیده، از ناتوانی و مشکلات رنج برده و سایر ملت‌ها آن را ذلیل ساخته اند؛ زیرا امروز امت بدون خلیفه‌ای است که هم‌چو مادری از آن حمایت کرده و در رنج‌هایش شریک گردد.

در سوم مارچ سال ۱۹۲۴م، خلافت اسلامی توسط خائن یهودی مصطفی کمال به‌طور رسمی ملغی گردید و این روز به عنوان یک روز سیاه در حافظه امت نقش بست. در این روز، کفر ضربه محکمی توسط مزدورانش بر پیکر اسلام وارد ساخت و هدفش که همانا داخل نمودن یک نظامی‌که نتیجه عقل ناقص بشر به وسوسه شیطان می‌باشد، در زندگی مسلمانان دست یافت. این امت اسلامی است؛ نزدیک به یک قرن می‌شود که در تحت این قوانین شیطانی ناتوان گردیده است. در طول این یک قرن احکام الهی از زندگی امت دور گردیدند و به جای آن عقاید باطل به اندازه‌ای تطبیق گردیدند که مسلمانان -بعد از محروم شدن از عدالت، رحمت و نرمش- بازیچه دست خائنین شرور قرار گرفته و هم‌چو بردگان شده اند! امروز کفر سرزمین‌های اسلامی را توسط نظام کثیف و قوانین فاسد خودش آلوده ساخته و چنگال‌های کثیف و نجس‌اش را به‌سوی مقدسات ما دراز نموده و خون مسلمانان را ریخته و بر زندگی آن‌ها ستم می‌کنند.

در سوریه، فلسطین، عراق، یمن، میانمار، نایجریا، هند، ازبکستان، ایغور، افغانستان و سایر سرزمین‌های مسلمانان، کفار مسلمانان را قتل نموده و توسط مزدوران‌شان آن‌ها را دستگیر می‌کنند و سپس تا سرحد مرگ آن‌ها را شکنجه می‌کنند. صدای گریه و فریاد اطفالی‌که کشته می‌شوند و صدای ناله و زاری مادرانی‌که فرزندان‌شان را از دست داده اند و هم‌چنان صدای آه و ناله خواهرانی‌که عفت و آبروی‌شان هتک حرمت گردیده تمام دنیا را فرا گرفته و دنیا به محل غم و اندوه برای مسلمانان مبدل گشته است!

تمام این‌ها به دلیل این سخن مسلمان است که می‌گوید: "پروردگار من الله است" و برای اینست که او مسلمان است و بخاطر نبود سپری است که او را حمایت می‌کند! و برای اینست که امروز در میان امت معتصمی نیست که ستم‌کاران را نابود می‌ساخت و بخاطر زنی‌که فریاد زد: "وا معتصماه!" ارتش‌های مسلمانان را به حرکت در آورد و برای اینست که امروز در میان امت صلاح الدینی نیست که قدس را از دست کفار آزاد ساخت! برای اینست که امروز در میان امت عمر عادلی نیست که بخاطر گرسنگی یک خانواده در حکومت‌اش و بخاطر ترس از الله سبحانه وتعالی کیسه‌ای پر از غذا را از بیت المال بر پشت خود بسوی آن‌ها حمل می‌کرد! برای اینست که امروز در میان امت عبدالحمیدی نیست که مرگ را بجای این‌که حتی یک وجب از خاک امت را بالای یهود به فروش برساند، ترجیح داد! بخاطر این همه امروز کفار در سرزمین‌های ما با تکبر رفت و آمد می‌کنند، مساجد ما را آلوده می‌سازند و بدون هیچ نوع ترسی دست به ترویج فرهنگ فاسدشان می‌زنند؛ در حالی‌که در گذشته از این می‌ترسیدند که قبل از گرفتن اجازه و امان وارد سرزمین مسلمانان شوند! ولی به زودی این همه به خواست الله سبحانه وتعالی برطرف خواهند شد؛ زیرا هر زمانی‌که کفر تلاش نموده تا اسلام را از دل‌های مسلمانان خارج سازند، هرگز این کار را نتوانسته است! و امروز گمان می‌کند که این پیروزی‌اش ابدی خواهد بود، ولی در واقع این پیروزی به نابودی‌اش خواهد انجامید! زیرا الله سبحانه و تعالی می‌فرماید: ‏

﴿إِن يَمسَسكُم قَرحٞ فَقَد مَسَّ ٱلقَومَ قَرحٞ مِّثلُهُۥۚ وَتِلكَ ٱلأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَينَ ٱلنَّاسِ وَلِيَعلَمَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنكُم شُهَدَآءَۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلظَّٰلِمِينَ﴾ [آل عمران: ۱۴۰]‏

ترجمه: ‏ اگر به شما (در جنگ احد) جراحتی رسیده است (و به جان‌تان گزندی و به دارائی‌تان زیانی وارد آمده است، نگران و پریشان نشوید)، به آن جمعیت نیز (در جنگ بدر) جراحتی همانند آن رسیده است و ما این روزها(ی پیروزی و شکست) را در میان مردم دست به دست می‌گردانیم (و گاهی بهره اینان و گاهی نصیب آنان می‌نمائیم) تا ثابت‌قدمان بر ای‌مان را (از سائرین) جدا سازد و مؤمنان شناخته شوند و الله از میان شما قربانیانی برگیرد و افتخار شهادت نصیب‌شان گرداند و الله ستمکاران را دوست نمی‌دارد.‏

این سخن پروردگار بزرگ ما که بر کار خود چیره و مسلط است، ما را تشویق می‌کند تا مبادا به سبب حالتی‌که در آن قرار داریم، اراده ما ضعیف گردد؛ بلکه باید بیشتر جهد و تلاش کنیم و آنچه را که در توان بخاطر رسیدن به فضل و رحمت پروردگار خود به خرچ دهیم! زیرا الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ قَولَهُم إِلَّآ أَن قَالُواْ رَبَّنَا ٱغفِر لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسرَافَنَا فِيٓ أَمرِنَا وَثَبِّت أَقدَامَنَا وَٱنصُرنَا عَلَى ٱلقَومِ ٱلكَٰفِرِينَ﴾

[آل عمران: ۱۴۷]

ترجمه: ‏(این عمل ایشان به هنگام سختی بود و در این وقت) گفتارشان جز این نبود که می‌گفتند: پروردگارا! گناهان‌مان را ببخشای و از زیاده‌روی‌ها و تندرویی‌های‌مان صرف نظر فرمای و گام‌های‌مان را ثابت و استوار بدار و ما را بر گروه کافران پیروز بگردان.‏

امروزه فرزندان صادق امت، با ثبات و اخلاص کامل بخاطر برپایی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت بی‌درنگ کار می‌کنند؛ دولتی‌که اسلام را به صحنه زندگی بر خواهد گشتاند و عزت و آسایش اتباع خودش را تضمین نموده و ستمکاران را نابود خواهد ساخت. به زودی این دولت به خواست و یاری الله سبحانه و تعالی تأسیس خواهد شد؛ زیرا پیامبر مان محمد صلی الله علیه و آله وسلم؛ کسی‌که رحمت برای جهانیان است، این بشارت را به ما داده است که:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد بود.

این بشارت‌ها به دعوت‌گران در کارشان نیرو می‌بخشد. در آن روز خوشحالی جای غم را در دل‌ها می‌گیرد و روزی است که جهان کفر از ترس به لرزه می‌آید! روزی است که همه به راست بودن وعده الله که پروردگار جهانیان است، یقین می‌کنند ‏

﴿وَيَومَئِذٖ يَفرَحُ ٱلمُؤمِنُونَ بِنَصرِ ٱللَّهِۚ يَنصُرُ مَن يَشَآءُۖ وَهُوَ ٱلعَزِيزُ ٱلرَّحِيمُ﴾

[روم: ۴-۵]

ترجمه: در آن روز مؤمنان شادمان می‌شوند(آری! خوشحال می‌شوند)؛ از یاری الله. الله هر کسی را که بخواهد یاری می‌دهد و او بس چیره (بر دشمنان خود) و بسیار مهربان (در حق دوستان خویش) است.‏

نویسنده: صلاح الدین ازبیکی

برای دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر

ادامه مطلب...

یادبود 99همین سالگرد سقوط خلافت؛ ای مسلمانان شما را به سوی بیعت به امام/خلیفه فرا می‌خوانیم

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

آری، 99 سال بر سقوط/فروپاشی دولت خلافت به دستان مصطفی کمال گذشت، امت اسلامی از شرق تا غرب انواع عذاب، تلفات و وحشت‌ها را چشید؛ چرا نچشد؛ در حالی‌که خلافت و زِره‌ای را که از امت پشتیبانی و حمایت می‌کرد، گم کرده است. 99 سال گذشت و احکام الله تطبیق نمی‌شود؛ نه حکم جهاد وجود دارد که بالاترین قلۀ رفیع اسلام است و نه ارتش و امیر جهاد و نه خلیفه‌ای‌که بانگ قیام عمومی را برای آزادسازی سرزمین‌های مسلمین که از سوی امریکا و همکارانش عملاً در اسارت قرار دارند یا از خلال حکام مزدوری در اسارت قرار دارند که پالیسی‌های تمام باداران غربیی‌شان را اجراء می‌کنند، اعلام نماید.

 این است واقعیت سرزمین‌های مسلمانان؛ اگر به فلسطین بنگریم، واقعیت آن طوری است که زیر اشغال دولت یهود قرار دارد و ارتش‌های مسلمانان لیاقت آن را دارند که برای آزادسازی بیت المَقدِس از دستان پست‌ترین مخلوقات –یهودیان- وارد جنگ شوند. واقعیت کشمیر، جنتِ زمین، طوری است که گاوپرستان هندو بر آن حکومت می‌کنند، در حالی‌که اسلام در اعماق قلوب اهل کشمیر ریشه دوانده و درخت اسلام تا هنوز در درون آن‌ها شاخه‌های بلند دارد؛ چون آن‌ها با این‌که مورد قتل قرار می‌گیرند؛ اما به گاو پرست‌ها تسلیم نمی‌شوند. واقعیت مسلمانان اویغور چین را خود بنگرید. اما سوریه، محبوب دل‌ها، در مورد آن هر قدری‌که سخن بگوییم، اعتراضی نیست؛ از فرمانبرداری فرامین غرب مبنی بر سر تعظیم فرو بردن به تصمیم‌های بشار و همکارانش و از تمام اشکال همکاری با غرب –که هدف آن شکستن شوکت مسلمانان سوریه بود- امتناع ورزید؛ زیرا پیمان‌شان با الله –سبحانه وتعالی- بزرگ‌تر و شدیدتر بود؛ بناءً آن‌ها ثابت قدم هستند و اهل سوریه کسانی هستند که رسول الله -صلی الله علیه وسلم- در موردشان چنین فرموده است:

«عَنْ زَيْدِ بْنِ ثَابِتٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ -: «طُوبَى لِلشَّامِ. قُلْنَا: لِأَيٍّ ذَلِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: لِأَنَّ مَلَائِكَةَ الرَّحْمَنِ بَاسِطَةٌ أَجْنِحَتَهَا عَلَيْهَا»

 (أخرجه أحمد فی مسنده)

ترجمه: از زید ابن ثابت -رضی الله عنه- روایت است که گفت، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «خوش باشند و نیکبختی بر آنان گوارا باد! گفتیم: به کدام دلیل، در حق شان چنین فرمودید؟ فرمود: زیرا ملائکه‌های رحمت بال‌های خود را-برای محافظت‌شان از اهل کفر- روی آنان هموار کرده‌اند.»

بناءً به اهل مان در شام مژده باد و خوش  باشند؛ زیرا پیامبر مان صلی الله علیه وسلم، آنان را مدح کرده است. پس واقعیت مسلمانان قتل، آوارگی، بی‌خانمان شدن، نابودی و ویرانی است. ریختن‌ خون‌های مسلمانان از شما پنهان نیست. ای مسلمانان! از خانه و کاشانه دور شدن و بی‌خانمان شدن، عیان است و حاجت به بیان نیست؛ بناءً تا چه زمان به این حالت باقی بمانیم؟؟!

من برای شما پاسخ می‌دهم تا زمانی‌که کسی یافت نشود اسلام را به طور کامل در تمام بخش‌های زندگی تطبیق کند، مسلمانان در این حالتی‌که فعلاً قرار داریم، باقی خواهند ماند. شما ای مسلمانان! به میان آوردن امام/خلیفه‌ای‌که اسلام را تطبیق کند، بر دوش شما است، به دلیل قول پیامبر صلی الله علیه وسلم:

«مَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

ترجمه: «کسی در حالی بمیرد که در گردنش بیعتی نباشد، به مرگ جاهلیت مرده است.»

ای مسلمانان! آیا مشتاق بیعتی‌که الله عزوجل از آن راضی گردد و قراردادی‌که هرگز زیان و ضرری در پی ندارد، نیستید؟! با یقین می‌توان گفت که مسلمانان و بلکه تمام بشریت راه نجات ندارند؛ مگر بیعت به خلیفۀ مسلمانان که به کتاب الله -عزوجل- و سنت رسول وی -صلی الله علیه وسلم- حکم می‌کند. شما امت خیر و عدالت به کار کردن با کارکنان بیعت به خلیفه مسلمانان برای برپایی دولت اسلام، دولت خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت بشتابید، که عزت و هیبت مسلمانان را باز می‌گرداند، عزت و بزرگی خالد ابن الولید و هیبت قعقاع ابن عمر و فتوحات صلاح الدین ایوبی را باز می‌گرداند، عزت خلفای راشدن و قدرت محمد فاتح را باز خواهد گرداند... و قبل از این همه، بازگشت خلافت وعدۀ الله -سبحانه وتعالی- و بشارت پیامبر -صلی الله علیه وسلم- است و برای رسیدن به آن، کارکنان باید کار کنند؛ زیرا آن عزت دنیا و آخرت است. ما بر این قرار و وعده ثابت قدم هستیم، چه راه طولانی شود یا کوتاه –دیر برسیم یا زود-، الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لاَ يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الْفَاسِقُونَ﴾

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله به کسانی از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکم‌ران –خلیفه- روی زمین خواهد کرد، همان‌گونه که به پیشینیان آن‌ها حکم‌رانی –خلافت- روی زمین را بخشید. دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت و ترس‌شان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آن‌چنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی‌که پس از آن کافر شوند، آن‌ها فاسقان‌اند.

ای مسلمانان! شما را به سوی خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت فرامی‌خوانیم و برای رسیدن به این هدف، کارکنان باید کار کنند...

نویسنده: ماریا القبطیه

برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: حمزه "پارسا"

 

#YenidenHilafet
#
أقيموا_الخلافة
#ReturnTheKhilafah

#خلافت را برپا داردید

ادامه مطلب...

جلوگیری از انتشار ویروس‌کرونا، مسئولیت شرعی‌ست که ارزش‌های اسلامی به آن مهر تأیید می‌نهد!

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

به تعقیب شیوع "مرض ویروس کرونا(کووید 19)" و با توجه به همه‌گیر شدن‌ این ویروس، دولت تونس شتاب به اقداماتی نمود تا مانع انتشار این ویروس شود. حکومت مکاتب/مدارس را تعطیل کرد، مساجد را مسدود نمود و نماز‌های جماعت(نماز جمعه و جماعت پنج‌گانه) را منع نمود؛ ولی گذاشت که کافی‌شاپ‌ها، کلپ‌های شبانه/دیسکو‌ها تا نیمه‌شب و رستورانت‌ها تا 4 عصر همه‌روزه باز باشند. این دولت هیچ اقداماتی را در خصوص حمل‌و‌نقل پر ازدحام و پر از جمعیت نگرفته تا تشکیل تجمعات یا جمع شدن مردم را کاهش دهد؛ زیرا همین امر یکی از مهم‌ترین طریقه‌ برای محدود‌سازی انتشار ویروس می‌باشد و اگر چنین نشود سرنوشت مردم به خطر مواجه خواهد شد.

حزب التحریر - ولایه تونس اهل این سرزمین را خطاب قرار داده، توصیه می‌کند که:

1. مهم‌ترین راه برای مقابله با ویروس؛ در واقع پیش‌گیری از "سرایت‌مرض/انتان" با پیروی بعضی نکات "بهداشت شخصی/نظافت فردی" می‌باش؛ مثلاً تعقیم‌سازی(sterilization) جاهایی‌که مکرراً با آن در تماس هستید، هرگز بدون شستن دست‌ها به دهن، بینی و چشم‌تان لمس نکنید،.در حین احوال‌پرسی از دست‌دادن و رو‌بوسی خودداری کنید و از تجمعات و بیماران یا کسانی‌که دارای علایم بیماری همچو سرفه و تب‌بلند اند، دور باشید. رسول الله صلی الله علیه  سلم در حدیث مبارکش به ما راهنمایی دقیق نموده است:

«لاَ تُورِدُوا المُمْرِضَ عَلَى المُصِحِّ»

(رواه بخاری و مسند احمد)

ترجمه: من‌حیث احتیاط، هرگز یک بیمار را با یک فرد سالم (در یک محل باهم) قرار ندهید.

«فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ»

ترجمه:  از کسی‌که مبتلا به جذام است، بگریز، چنان‌چه از شیر می‌گریزی.

2. در خانه بمانید و هر آن‌ کسی‌که به مقصد کار ضروری خانه را ترک می‌کند، آن شخص باید راهنمود‌های ضروری را تعقیب کند تا با اخذ تمامی اقدامات لازم و جدی از انتقال مرض از طریق دیگران به خودش و از خودش به فامیل‌اش جلوگیری و پیش‌گیری نماید. قبل از داخل شدن به خانه و جمع شدن در دور و بر فامیل دست‌‌‌های‌تان را شسته و تعقیم نمایید. فلهذا، بر اساس حدیث رسول الله صلی الله علیه و سلم، این امر یک مسوولیت عظیم به دوش هر فرد در مقابل اهل‌بیت یا خانواده‌شان محسوب می‌شود:

«لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ»

ترجمه: عامل ضرر نشوید یا ضرر(آسیب) نرسانید

3. واجب است تا به‌طور لازمی شخصی‌که از مریضی رنج می‌برد، قرنطینه شود. بناءً این امر یک مسوولیت شرعی است طوری‌که پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید:

«إِذَا سَمِعْتُمْ بِالطَّاعُونِ بِأَرْضٍ فَلاَ تَدْخُلُوهَا، وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا فَلاَ تَخْرُجُوا مِنْهَا»

(رواه  بخاری)

ترجمه: هنگامی‌که شنیدید در سر زمینی طاعون شیوع پیدا کرد، به آن شهر داخل نشوید و اگر در شهر واقع شد، برای فرار از طاعون از شهر خارج نشوید.

ام‌‌المومنین عائشه رضی‌الله‌عنه، از رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد طاعون پرسید، سپس پیامبر صلی الله علیه و سلم به وی گفت:

«أَنَّهُ كَانَ عَذَابًا يَبْعَثُهُ اللَّهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ، فَجَعَلَهُ اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ، فَلَيْسَ مِنْ عَبْدٍ يَقَعُ الطَّاعُونُ، فَيَمْكُثُ فِي بَلَدِهِ صَابِرًا، يَعْلَمُ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَهُ إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ، إِلَّا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الشَّهِيدِ»

(رواه بخاری)

ترجمه: (طاعون) عذابی بود که الله (سبحانه‌وتعالی) بر هر آن کسی‌که اراده می‌کرد، می‌فرستاد، مگر الله (سبحانه‌و‌تعالی) (وبا و طاعون) را برای مسلمانان رحمتی قرار داد. هر کسی‌ در منطقه‌ای که (طاعون) شیوع پیدا کند و او در آنجا صبر پیشه کند و ثواب خود را از الله(سبحانه‌وتعالی) بخواهد و یقین داشته باشد که چیزی به جز از آن‌چه الله(سبحانه‌وتعالی) برایش مقدر کرده است، به او نمی‌رسد، [هر وقت که بمیرد] اجر/ثواب شهید برایش داده می‌شود.

4. بنابرین، برای هر شخص ضروری‌ست تا ارزش‌های عالی یا احسانش را که اسلام به آن توصیه نموده نشان بدهند؛ مثلاً به کسانی‌که در بحران اند، کمک کنند، به ضعیفان مساعدت نمایند و با تمامی قوت‌ها و نیروهای زنده در مملکت تعاون و همدستی نمایند تا در برابر این بیماری "فراگیر (اپیدیمیک)" مقابله کنند، طوری‌که این مسوولیت هر شخص، به‌خصوص هرکس در موقف‌اش می‌باشد. حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْؤول عَنْ رَعِيَّتِهِ، الإِمَامُ رَاعٍ وَمَسْؤولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، وَالرَّجُلُ رَاعٍ فِي أَهْلِهِ وَهُوَ مَسْؤولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، وَالْمَرْأَةُ رَاعِيَةٌ فِي بَيْتِ زَوْجِهَا وَمَسْؤولَةٌ عَنْ رَعِيَّتِهَا، وَالْخَادِمُ رَاعٍ فِي مَالِ سَيِّدِهِ ومَسْؤولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، - قَالَ: وَحَسِبْتُ أَنْ قَدْ قَالَ: وَالرَّجُلُ رَاعٍ فِي مَالِ أَبِيهِ وَمَسْؤولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ - وَكُلُّكُمْ رَاعٍ وَمَسْؤولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ»

ترجمه: تمام تان محافظ و مسوول در مقابل رعیت‌تان هستید. امام(حاکم) محافظ و مسوول در برابر رعیت‌اش است؛ مرد(شوهر) محافظ(اولیا) و مسوول برای خانواده‌اش است؛ زن(خانم) محافظ و مسوول در مقابل خانه‌ی شوهرش و رعیت‌اش(اطفالش) است؛ یک خادم( به قول گذشته غلام و به قول فعلی خدمت‌کار، به مثل چوپان) نگهبان اموال بادارش است و او به آن مسوول است. فرمود :هرچند من فکر کردم که وی گفت: یک مرد محافظ اموال پدرش است و مسوول در مقابل رعیت‌اش است و بناءً تمام‌ تان محافظ و مسوول در مقابل رعیت‌تان هستید.

5. امت اسلامی با این بیماری فراگیر مقابله می‌نماید و تنها بر الله سبحانه‌وتعالی توکل می‌کنند و طریقه‌های جلوگیری/وقایه و علاج این ویروس را اتخاذ نموده و با توکل تام دست به دعا بر بارگاه الله سبحانه‌وتعالی بلند نموده و از او سبحانه وتعالی طلب استغفار و استحضار مفاهیم عقیده می‌نمایند. بر مؤمن واجب‌ است تا بر قضای الله سبحانه‌وتعالی ‌تسلیم باشد.

امروزه بشریت نیاز مبرم به مراقبت‌کننده‌ی حقیقی‌ دارد که این امر توسط یک دولتی تأمین خواهد شد که مراقبت و ارزش‌های انسانی را بر ارزش‌های مادی و سودی، تقدم و اولویت بدهد. در واقع، ‏انسانیت نیاز شدید به دولت خلافت دارد که روشنایی و رحمت را بر جهانیان به ارمغان می‌آورد و با امراض من‌حیث یک مسئله انسانی برخورد می‌کند؛ نه من‌حیث یک مسئله مادی که زیان یا مفاد یا رقابت برای منافع را در قبال دارد. بناءً دولت خلافت تمام امکانات را تأمین می‌کند تا مردم را معالجه و از انتشار مرض جلوگیری نماید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه تونس

مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

جلو‌گیری از شیوع ویروس کرونا، تکلیف شرعی‌ست!

(ترجمه)

مقابله با ویروس‌ ساری کرونا نیازمند نظام جامعی است که به صحت تمام اقشار‌جامعه توجه داشته و آرامش‌مردم در اولویت‌کاری‌اش باشد. شیوۀ زنده‌گانی اسلامی مبنی بر توجه و مراقبت امور‌ مردم توسط افکار، ارزش‌ها و نظام آن ایجاد ‌می‌گردد. آخرین پیامبر بشریت، حضرت محمد ‌می‌صلی الله علیه‌و‌سلم فرموده است:

«أَلاَ كُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ فَالأَمِيرُ الَّذِى عَلَى النَّاسِ رَاعٍ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ وَالرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَيْتِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ وَالْمَرْأَةُ رَاعِيَةٌ عَلَى بَيْتِ بَعْلِهَا وَوَلَدِهِ وَهِىَ مَسْئُولَةٌ عَنْهُمْ وَالْعَبْدُ رَاعٍ عَلَى مَالِ سَيِّدِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُ أَلاَ فَكُلُّكُمْ رَاعٍ وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ»

ترجمه: هرکدام شما محافظ و مسئول رعیت خویش هستید. امیر؛ مسئول مردم اش، مرد؛ مسئول اعضای‌فامیل است و در مقابل آن‌ها محاسبه ‌می‌شود. زن؛ مسئول خانۀ شوهر و اولادش بوده و در مقابل آن‌ها محاسبه ‌می‌گردد. غلام؛ مسئول حفظ ثروت بادارش بوده و در مقابل آن مورد سوال قرار ‌می‌گردد و هر یکی از شما مراقب و مسئول امورات خویش هستید.

امت‌مسلمان، که شاهد بر تمام بشریت در روز قیامت است، شرعاً مکلف اند تا از شیوع این مرض‌ساری جلوگیری کرده و همه‌گی برای نابودی آن تلاش‌مثمر و متمرکز نماید. هرکس باید نصیحت و راهنمایی‌های متخصصینی‌که در تلاش جلوگیری و خلاصی از شیوع این ویروس است را جدی گرفته و مطابق آن عمل نماید تا مبادا این ویروس‌ساری داخل خانه‌های ما شده و باعث آلوده‌گی و تلفات بیش‌تر افراد گردد، الله سبحانه‌و‌تعالی رحم کند!

فلهذا؛ موارد ذیل را باید شدیداً جدی گیریم:

1. نیاز است تا متوصل به راهنمایی‌های بهداشتی باشیم؛ مانند: شست‌وشوی مداوم دست‌ها، عدم لمس چهره، دهن و چشم بدون شستن دست‌ها، دور بودن از مریضان و اشخاصی‌که علایم مریضی مانند سرفه و حرارت بدن بالا در وجود آن‌ها موجود باشد. پیامبر ‌‌صلی الله علیه‌و‌سلم ‌می‌فرماید:

«لاَ تُورِدُوا المُمْرِضَ عَلَى المُصِحِّ»

ترجمه: شخص مریض را با شخص صحت‌مند یک‌جا نسازید!

و نیز او ‌‌صلی الله علیه‌و‌سلم فرموده است:

«فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ فِرَارَكَ مِنَ الْأَسَدِ»

ترجمه: از مرض جذام فرار کنید؛ همان‌گونه که از شیر فرار ‌می‌کنید.

2. تا حد ممکن در خانه بمانید؛ خصوصاً اطفال، بزرگ‌سالان و افرادی‌که تحت مراقبت‌صحی اند. اشخاصی‌که مجبور اند برای انجام وظیفه بیرون روند؛ باید دور از مردم عام در محل جداگانه بوده و برای جلوگیری از مصاب شدن به ویروس، پروسه‌های بهداشتی را مراعات کنند. قبل از یک‌جا شدن با اعضای فامیل، دستان به شکل مناسب آن شسته شود تا مبادا آن‌ها آلوده گردند. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است:

»لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ«

ترجمه: نباید به کسی ضرر رسانید و یا باعث ضرر گردید.

3. تا حد ممکن از گرد‌همایی‌ها و تجمعات خود‌داری کنید؛ تمام مراسمی‌که امکان لغو شدن را دارد، لغو کنید.

4. تا حد ممکن از تماس‌نزدیک با افراد؛ مانند بوسیدن و دست دادن پرهیز کنید.

5. اشخاصی‌که مریض هستند و یا علایم‌مریضی را دارند، باید قرنطین شده و در همان‌جا بمانند.

6. بدون نیاز سفر نکنید و اگر مجبور به سفر بودید، تدابیر لازم را بگیرید.

پیامبر ‌‌صلی الله علیه‌و‌سلم فرموده است:

»إِذَا سَمِعْتُمْ بِالطَّاعُونِ بِأَرْضٍ فَلاَ تَدْخُلُوهَا، وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا فَلاَ تَخْرُجُوا مِنْهَا«

ترجمه: اگر در سرزمینی از موجودیت طاعون خبر شدید، وارد آن شهر نگردید؛ اگر در شهری هستید که مبتلا به طاعون است؛ پس از آن خارج نشوید.

حضرت عایشه رضی الله‌عنها در مورد طاعون سوال کرد؛ پیامبر ‌‌صلی الله علیه‌و‌سلم چنین جواب داد:

«أَنَّهُ كَانَ عَذَابًا يَبْعَثُهُ اللَّهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ، فَجَعَلَهُ اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ، فَلَيْسَ مِنْ عَبْدٍ يَقَعُ الطَّاعُونُ، فَيَمْكُثُ فِي بَلَدِهِ صَابِرًا، يَعْلَمُ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَهُ إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ، إِلَّا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الشَّهِيدِ»

ترجمه: طاعون عذابی‌ست که الله (سبحانه‌و‌تعالی) بالای هرکسی‌که بخواهد ‌می‌آورد. الله (سبحانه‌و‌تعالی) این مرض را برای مؤمنین رحمت قرار داده است. کسی‌که مصاب به این مرض شود و در شهری‌که است، صبر کند و ایمان داشته باشد که هیچ چیزی به وی نمی‌رسد، مگر همان چیزی‌که الله (سبحانه‌و‌تعالی) برایش مقدر نموده است، اجر مانند اجر شهید را نصیب ‌می‌شود.

7. از انتشار شایعات بی‌اساس و غیرقابل‌اعتماد، برای ترساندن و به تشویش‌ساختن مردم و نتایجی‌که از تشویش به بار ‌می‌آید، خود‌داری کنید.

8. اشخاصی‌که تجربه و توانایی کمک و همکاری را دارند، باید به افراد نیازمند یاری رسانند.

امت‌ اسلامی؛ هنگام مصاب‌شدن به این مرض‌ساری، به الله سبحانه‌و‌تعالی توکل نموده، تدابیر لازم را اتخاد ‌می‌نمایند. در ضمن، با نزدیکی به الله سبحانه‌و‌تعالی، توکل به وی، طلب بخشش کرده و با مفاهیم‌اسلامی که سبب آرامش مؤمنین ‌می‌گردد، به امر الله سبحانه‌و‌تعالی تسلیم اند. در واقع مرض، قضای الله سبحانه‌و‌تعالی برای امتحان ایمان مؤمنین هنگامی مصاب شدن بدان است؛ امید است که این مرض، جزایی برای آن‌ها نباشد. در حقیقت حالت مریضی، یکی از بهترین حالات برای طلب آمرزش‌گناهان از الله سبحانه‌و‌تعالی ‌می‌باشد تا اعمال‌صالح انجام داده و درخواست شفاء با کلمات شفاء‌بخش قرآن نماید و ایمان داشته باشد که به جز الله قادر و توانا، کسی شفاء نمی‌دهد.

حرص سرمایه‌داران؛ مانند این ویروس، هیچ مرز و جای را نمی‌شناسد. امروز دولت‌های پیشتاز سرمایه‌داری بار‌هاست که بشریت را در لبۀ نابودی و انقراض قرار داده است. "بهره‌برداری و منفعت" تنها چیزی‌ست که در مورد آن فکر و اهمیت ‌می‌دهند و اصلاً وضعیت اسف‌بار مردم و یا داشتن آماده‌گی برای چنین آفت‌ها در محراق توجه آن‌ها دیده نمی‌شود. بر علاوه، آن‌ها اقتصاد جهان را متکی به چنان قرض‌های هنگفت و ضعیف ساخته اند که با اندک‌ترین جرقه، از هم ‌می‌پاشد و تنها راه‌حل آن‌ها، افزایش قروض، به تأخیر انداختن حادثۀ‌حتمی و چند برابر ساختن مقدار قروض ‌می‌باشد.

در واقع، تمام بشریت از مبتلا‌شدن بدین مرض‌ساری رنج ‌می‌برند و اساساً محتاج توجه و راه‌حل واقعی اند تا صادقانه امور مردم را نظم واقعی بخشد. ما نیازمند دولتی هستیم تا ارزش‌های بشری را مراعات کند؛ نه ارزش‌های مادی و منفعتی را. بشریت؛ نیازمند خلیفه‌ای‌ست که معالجۀ‌مرض را موضوع اساسی بشریت ‌بداند؛ نه موضوع اقتصادی. جهان محتاج نظم نوین جهانی‌ست تا همه را از تاریکی به سوی روشنایی رهبری نماید.

نویسنده: یحیی نسبت

نمایندۀ مطبوعاتی حزب‌التحریر-بریتانیا

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

ای مجاهدین شام از سران خائن فاصله بگیرید و به واحدهای مستقل بپیوندید!

(ترجمه)

خبر

رئیس جمهور ترکیه: «آنچه از دیدار فردا با رئیس جمهور پوتین در مسکو انتظار داریم، آتش‌بس در سوریه است.» (منبع: الجزیره)

تبصره

رژیم سوریه یک نظام جمهوری‏خواه سکولار است که پس از جنگ جهانی اول توسط اروپا بالای ویرانه‏های دولت خلافت عثمانی ساخته شد و سپس توسط آمریکا به ارث برده شده و تا به امروز مزدور آمریکا می‏باشد. موقف شرعی لازم در مورد این نظام و کلیه نظام‌های حاکم در سرزمین‌های اسلامی، تلاش برای ازبین بردن آن‌ها و ایجاد دولت خلافت راشده بالای ویرانه‏های آن‌ها می‏باشد.

مردمِ شام پس از چشیدن طعم‏های گوناگون عذاب از برکت این نظام فاسق، انقلابی بزرگ علیه آن در دمشق به راه انداختند تا آن را سرنگون کنند. پس از گسترش اوضاع اسلامی در آن‌جا آمریکا تمام جهان را علیه این انقلاب مسلح کرد تا آن را در نطفه ازبین ببرد.

رژیم ترکیه یکی از قائم‏مقام‏های آمریکا برای زنده بگور کردن انقلاب سوریه با خرید برخی از رهبران؛ جهت واگذاری مناطق به رژیم جنایتکار بشار از طریق توافق‏نامه‏های کاهش خشونت است که جدیدترین آن‌ها سوچی است که از طرف آمریکا بسیار برجسته شد. پس از بلعیده شدن مناطق زیادی توسط رژیم جنایتکار بشار، اکنون این نظام می‏خواهد که جنگ‏ها را متوقف کند، چنانچه که به نظر می‏رسد خطر جدی برای انقلاب وجود دارد و احتمال می‏رود که رژیم خون‏خوار بشار بر تمام سوریه تسلط یابد، مگر این‌که مجاهدین از خود تحرکی نشان دهند و از رهبران مرتبط با اردوغان (مزدور آمریکا) دست بشویند.

ارتباط با کافران استعمارگر غربی، یک شر فاحشی است که به شکست و خسران منجر می‏شود. الله سبحانه وتعالی می‏فرماید:

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ﴾

[هود: 113]

ترجمه: بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز الله نخواهید داشت و یاری نمی‌شوید!

مجاهدین باید از خدمت به رهبران خائن مرتبط با اردوغان (همرزم آمریکا) استعفا دهند و به واحدهای مستقلی‌که به هدف سرنگونی رژیم جنایتکار و تطبیق احکام اسلام در دولت خلافت راشده بر منهج نبوت کار می‏کنند، بپیوندند. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می‏فرماید: "آگاه باشید که مرکز دارالاسلام شام است".

بارالها مردم شام را نصرت پایداری عنایت فرما!

نویسنده: عبدالعزیز المنیس

مترجم: یاسین "سادات"

 

ادامه مطلب...

پیام عالم بزرگوار، شیخ عطاء ابن خلیل ابوالرشته «امیر حزب التحریر»، به‌مناسبت یادبود از 99همین سالروز سقوط دولت خلافت!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

 

الحمد لله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه ومن والاه وبعد:

به امت اسلامی به‌طور عام؛ امتی‌که الله سبحانه وتعالی بهترینی امت‌ها قلم‌دادش نموده است و به شباب حزب‌التحریر به‌طور خاص؛ همان کسانی‌که با حمل دعوت اسلامی به‌گونۀ صادقانه و مخلصانه، الله سبحانه وتعالی برای‌شان عزت بخشیده است، و به بازدیدکنندگان صفحه که با شور و اشتیاق آن را دنبال می‌کنند! به همه‌ای این‌ها:

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

در چنین روزی 99سال قبل، جنایت‌پیشۀ زمان، مصطفی کمال خلافت را ملغا اعلان کرد. هرچند این مانند روز روشن و با دلائل بسیار، ثابت بود که ازبین بردن دولت خلافت کفر بواح و لغو حاکمیت اسلام است و نظر به حدیث پیامر صلی الله علیه وسلم که بخاری و مسلم آن را روایت نمود‌اند؛ باید با مرتکب آن رویاروی با شمشیر (برخورد مسلحانه) صورت می‌گرفت. جناده ابن ابی امیه می‌گوید: ما در حالی بر عباده ابن صامت وارد شدیم که او بیمار بود؛ برایش گفتیم: الله حالت‌ات را بهبود دهد؛ برای‌مان از رسول الله صلی الله علیه وسلم حدیثی را بیان کن؛ الله سبحانه وتعالی  با شنیدن آن از پیامبر صلی الله علیه وسلم به تو سود رسانده است! عباده ابن صامت گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم از ما خواست که با او بیعت کنیم و ما با او بیعت کردیم. در چیزی‌های‌که از ما بیعت گرفت، این‌ها بود:

«أنْ بَايَعَنَا عَلَى السَّمْعِ وَالطَّاعَةِ فِي مَنْشَطِنَا وَمَكْرَهِنَا، وَعُسْرِنَا وَيُسْرِنَا، وَأَثَرَةً عَلَيْنَا، وَأَنْ لَا نُنَازِعَ الْأَمْرَ أَهْلَهُ إِلَّا أَنْ تَرَوْا كُفْرًا بَوَاحًا عِنْدَكُمْ مِنَ اللَّهِ فِيهِ بُرْهَانٌ»

ترجمه: اين‌كه بر شنیدن و فرمان‌بردن در خوشی و ناخوشی، سختی و آسانی و در حالت ترجیح دیگران بر ما بیعت نماییم و با فرمان‌داران پرخاش و منازعه ننماییم؛ مگر این‌که از آن‌ها کفر واضح و آشکاری را مشاهده نماییم که در نزد الله (سبحانه وتعالی) حجتی داشته باشیم.

پس واجب آن بود که در هنگام سقوط خلافت با او (مصطفی کمال) برخورد مسلحانه صورت می‌گرفت و قربانی داده می‌شد؛ هرچند این قربانی گزاف و گران می‌بود. اما آن طاغوت آن‌چه را که سزوارش بود و باید از بیخ و بُن برکنده می‌شد، از جانب امت ندید. از آن به بعد تاریخِ بهترینی امت‌ها که برای دعوت انسانیت بیرون کرده شده، به تیره‌گی گرایید. امتی‌که روزگاری صاحب دولت واحد خلافت بود که با جانب‌داری از حق و عدالت جهان از او می‌ترسید. اما امروز بیش‌تر از پنجاه پارچه شده‌است و هریک با سهم و حصۀ خود نسبت به دیگرش دشمنی دارد؛ بالای‌شان کسی مسلط شده که بر آن‌ها رحم ندارد و امورشان را سرپرستی نمی‌کند. فقط این نیست؛ بلکه امورشان بر حکام و فرماندهان احمق، اجیران کفار و سرسپردگان استعمار سپرده شده و دارایی‌های‌شان چرخۀ اقتصاد دشمنان دین الله را به گردش درآورده‌است.

در حالی‌که اقتصاد خود این سرزمین‌ها و اهل آن به یغما برده شده، ورشکسته شده‌است، اهل این سرزمین‌ها از آن نفع برده نمی‌توانند و حال‌شان این‌گونه است: «مانند شتری‌که در صحرای خشک بر پشت‌اش آب بار کرده شده و از تشنگی از بین می‌رود». این همه زیر چشم و گوش این احمق‌ها اتفاق می‌افتد... فقر در میان مردم به جز حکام و اطرافیان‌شان گسترش یافته؛ حکامی‌که مزد خوش‌خدمتی خود را با ذلت و خواری از باداران استعمارگرشان بدست می‌آورند و با این کارشان به الله و رسول خیانت می‌ورزند و تلاش می‌نمایند تا مردم را از راه الله عزیز و حکیم باز دارند.

ای مسلمانان! خلافت قضیۀ سرنوشت‌ساز مسلمانان است؛ توسط آن حدود اجراء می‌شود، حرمت‌ها نگاه می‌شود، زمینۀ فتوحات مساعد می‌شود و اسلام و مسلمان‌ها عزت می‌یابند. این همه در کتاب الله غالب و باحکمت، سنت پیامبرش و اجماع اصحابِ پیامبرش صلی الله علیه وسلم وارد شده‌است. کافی‌ست مسلمان در امور سه‌گانه ذیل تدبر نمایند تا بدانند که فرضیت خلافت چقدر بزرگ است:

یکم: این فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم که طبرانی در معجم الکبیر از عاصم و او از ابوصالح و او از معاویه رضی الله عنه روایت نموده که گفت: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که می‌گفت:

«وَمَن مَاتَ وَليسَ في عُنُقِهِ بَيْعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

ترجمه: هرکس در حالی بمیرد که در گردنش بیعتی نباشد؛ به مرگ جاهلیت مرده است.

این دلیلی‌ست بر بزرگی گناه مسلمان توان‌مندی‌که برای موجودیت خلیفه‌ای‌که با وی بیعت نماید، کار و فعالیت نمی‌کند. یعنی این دلیلی‌ست که باید به صورت حتمی و الزامی خلیفه‌ای وجود داشته باشد تا با او بیعت صورت گیرد.

دوم: مشغول شدن اصحاب پیامبر بر برپایی خلافت و نصب خلیفه قبل از دفن پیامبر صلی الله علیه وسلم؛ در حالی‌که عجله در دفن میت امری‌ست که در نصوص شرعی از آن یاد شده‌است. در معرفة السنن و الآثار از بیهقی آمده است: «شافعی پیرامون روایت ابو سعید گفته است: پسندیده‌ترین عجله دفن میت است؛ هنگامی‌که مرگ آن تثبیت گردد.» این نسبت به هر میتی است؛ اما وقتی‌که میت رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد؛ چگونه است! با وجود این‌که میت رسول الله صلی الله علیه وسلم بود؛ اصحاب بیعت با خلیفه را بر دفن پیامبر مقدم کردند و این بیان‌گر اجماع صحابه بر اقامۀ خلافت است که دفن رسول الله صلی الله علیه وسلم را تأخیر و مشغول نصب خلیفه گردیدند.

سوم: حضرت عمر رضی الله عنه در روز وفاتش برای انتخاب خلیفه از شش‌تنی‌که به بهشت مژده داده شده‌اند؛ ضرب الاجل سه‌روزه تعیین کرد و وصیت کرد که اگر در جریان سه‌روز بر نصب خلیفه اتفاق نکردند؛ بعد از روز سوم شخص مخالف کشته شود و پنجاه تن از مسلمان‌ها را برای تنفیذ این امر مسئولیت داد. یعنی برای کشتن شخص مخالف، با وجود آن‌که آن‌ها به بهشت بشارت داده شده، از اهل شورای حل و عقد و از بزرگان صحابه بودند. این کار در پیش چشم‌وگوش صحابه انجام گرفت و این‌که کسی با این کار مخالفت ورزیده و یا این امر را ناپسند دانسته باشد، چیزی روایت نشده است. این هم دلالت بر این دارد که برای مسلمان‌ها درست نیست که بیش‌تر از سه شبانه روز را بدون خلیفه سپری نمایند. اما امروز بر ما "مجموعه‌ای از سه‌ها" گذشته‌است!! لا حول ولا قوة إلا بالله! پس ای مسلمان‌ها خلافت امر بسا بزرگ و بزرگ و قضیۀ سرنوشت‌ساز مسلمانان است.

ای مسلمانان! با این‌همه ما از رحمت الله سبحانه وتعالی ناامید نیستیم.

﴿إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ﴾

[یوسف: 87].

چرا كه از رحمت الله جز كافران نااميد نمی‌گردند. آن‌هم در حالی‌که الله سبحانه وتعالی خلافت زمین را برای مؤمنینی‌که عمل صالح انجام می‌دهند، وعده داده است.

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ﴾

[نور: 55]

ترجمه: الله به كسانی از شما كه ايمان آورده‌اند و كارهای شايسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد كه آنان را قطعاً جايگزين (پيشينيان، و وارث فرماندهی و حكومت ايشان) در زمين خواهد كرد، همان‌گونه كه پيشينيان را جايگزين (طاغيان و ياغيان ستم‌گر) قبل از خود كرده است.

هم‌چنان پیامبر صلی الله علیه وسلم بر بازگشت خلافت بر منهج نبوت، پس از پایان دورۀ حکم دیکتاتورها -که ما در آن قرار داریم- خبر داده است: «ثم تکون خلافة علد منهاج النبوة»؛ یعنی: پس از آن خلافت بر منهج نبوت خواهد بود. این حدیث را احمد به روایت نعمان ابن بشیر تخریج نموده است.

اما آن‌چه را که قبلاً گفتیم، بازهم تکرار می‌نماییم و تأکید می‌کنیم که بی‌گمان الله قدرت‌مند و غالب است و در صورتی‌که ما دینش را نصرت دهیم، نصرت‌مان خواهد کرد و آن این‌که از جملۀ فعالین صادق و مخلص این امر باشیم. سنت الله بر این بوده که از آسمان ملک پایین نشود تا به نیابت از ما برای برپایی خلافت کار کند و ما بر کَوچ‌ها تکیه زده بنشینیم! بلکه الله اگر بخواهد ملائک را برای همکاری ما خواهد فرستاد؛ در صورتی‌که ما عملاً فعالیت نماییم. وعدۀ الله در هر نصرت و پیروزی این‌گونه بوده؛ برابرست که این وعده در برپایی خلافت بوده باشد و یا در فتح و نصرتی‌که در جنگ راه الله وعده داده شده است.

ما حمد و ستایش الله سبحانه وتعالی را بیان می‌کنیم که این امت را با برپایی حزب التحریر عزت بخشید؛ حزبی‌که خودش را وقف کار برای بازگشت زنده‌گی اسلامی با برپایی خلافت راشده نموده است. این حزب به‌راستی رهبریتی‌ست که به اهلش دروغ نمی‌گوید. حزبی‌ست که اصالت و خوش‌بویی‌اش روشن شده و هرآن‌که توان پاکی و بوی خوش‌اش را ندارد، از آن دور می‌شود و می‌افتد. ما این حزب را این‌گونه می‌پنداریم و همه‌ای شباب‌اش را قاطع، باعزم و فعالین مخلص می‌پنداریم؛ کسانی‌که به‌سوی آخرت به مراتب بالاتر از دنیا می‌نگرند و شب‌شان را با امید به رحمت الله و تحقق وعدۀ او و بشارت پیامرش روز می‌کنند و این بر الله دشوار نیست.

در پایان، فرضیت برپایی خلافت تنها بالای شباب حزب‌التحریر نیست؛ بل بالای هر مسلمانی‌که بر این امر توان‌مندی دارد، فرض است. پس ای مسلمانان! بازوی‌مان دهید و ای سپاهیان مسلمان! نصرت‌مان کنید و سیرت و سنت انصار را زنده کنید؛ هنگامی‌که دین الله را نصرت دادند! الله سبحانه وتعالی آن‌ها را برادر و همسان مهاجرین خواند، از آن‌ها ستایش نموده، تمجیدشان کرد و در کتاب محکم‌اش از آن‌ها بدون قید اعلان رضایت نمود؛ اما یک قید گذاشت و آن قید متابعت با احسان است:

﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ﴾

[توبه: 100]

ترجمه: پيشگامان نخستين مهاجران و انصار و كسانی‌كه به نيكی روش آنان را در پيش گرفتند و راه ايشان را به خوبی پيمودند، الله از آنان خوشنود است و ايشان هم از الله خوشنودند و الله برای آنان بهشت را آماده ساخته است كه در زير (درختان و كاخ‌های) آن رودخانه‌ها جاری است و جاودانه در آن‌جا می‌مانند. اين است پيروزی بزرگ و رستگاری سترگ!‏

از جهت بزرگ بودن اجر و فضیلت نصرت دین الله و برپایی خلافت است که حتی ملائک جنازۀ سعد ابن معاذ را از برای نصرت نمودن دین الله حمل نمودند. چنان‌چه حاکم در المستدرک علی الصحیحین روایت نموده است.

و در پایانِ پایان، هرآن‌که فعالیت برای برپایی خلافت را قبل از برپا شدنش نصرت و یاری دهد؛ پاداشش به مراتب بزرگ و بزرگ‌تر نسبت به کسی است ‌که بعد از برپایی آن را نصرت و یاری دهد:

﴿لَا يَسْتَوِي مِنكُم مَّنْ أَنفَقَ مِن قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِّنَ الَّذِينَ أَنفَقُوا مِن بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾ [حدید: 10]

ترجمه: كسانی از شما كه پيش از فتح بخشيده‌اند و جنگيده‌اند، برابر و يكسان نيستند. آنان درجه و مقام‌شان فراتر و برتر از درجه و مقام كسانی است كه بعد از فتح بذل و بخشش نموده‌اند و جنگيده‌اند. اما به هر حال، الله به همه، وعده پاداش نيكو می‌دهد و او آگاه از هر آن چيزی است كه می‌كنيد!

و ما از الله سبحانه وتعالی عاجزانه می‌خواهیم که این یادبود (یادبود 99مین سالروز سقوط خلافت) پیش زمینه‌ای برای نصرت بزرگ باشد، قبل از این‌که ما از 100مین سالروز یادبود به‌عمل آوریم، و پس از آن خلافت راشده از نو بر جهان نورافشانی خواهد کرد.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾

[روم: 5]

ترجمه: در آن روز مؤمنان از ياری الله شادمان می‌شوند‏. الله هر كسی را كه بخواهد ياری می‌دهد و او بس چيره و بسيار مهربان است.!

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته-امیر حزب التحریر

 

ادامه مطلب...

اسلام دین علم و عمل است

از ابو هریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«مَنْ سَلَكَ طَرِيقًا يَلْتَمِسُ فِيهِ عِلْمًا، سَهَّلَ اللَّهُ لَهُ طَرِيقًا إِلَى الْجَنَّةِ»

(رواه مسلم)

ترجمه: کسی‌که راهی را جهت فراگيری علم دین در پيش گيرد، الله متعال راه بهشت را برايش هموار می‌سازد.

توضيح حديث

در نخستین لحظات نزول وحی بر پیامبر صلی الله علیه وسلم که ظلمت اوهام و خرافات در زمين سایه افگنده بود، الله سبحانه وتعالی از قرائت و آموختن علم توسط قلم یادآوری نموده و می‌فرماید:

﴿اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (1) خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2) اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ (3) الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ (4) عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ﴾

[علق:1 - 5]

ترجمه: (ای محمّد! بخوان چيزی را که به تو وحي می‌شود؛ آن را بياغاز و بخوان به نام پروردگارت، آن‌که  همه جهان را آفريده است، انسان را از خون بسته آفريده است). بخوان! (پروردگار تو بزرگوارتر و بخشنده‌تر است (از آنچه تو می‌انگاری. بعد از اين، بزرگواری‏ها و بخشندگی‏ها از او خواهی ديد که تعليم قرائت در برابر آن‌ها ساده و ناچيز است). همان خدائی‌که به وسيله قلم (انسان را تعليم داد و چيزها به او) آموخت. بدو چيزهائی را آموخت که نمی‌دانست.

اما از جمله افکار و مبادیی‌که این دین را از غیرش متمایز می‌سازد، آنست که این دین بین علم و عمل جمع می‌نماید، لذا افکاری‌که عمل در پی آن نباشد، هیچ ارزشی ندارد؛ بلکه الله سبحانه وتعالی به شدیدترین طریقه از آن تحذیر نموده است که مسلمان چیزی بگوید و به آن عمل نکند، چنانچه فرموده:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾

[صف: 2- 3]

ترجمه: ای مؤمنان! چرا سخنی (به ديگران) می‌گوئيد كه خودتان بر آن عمل نمی‌كنيد؟ اگر سخنی را بگوئيد و خودتان برآن عمل نكنيد، موجب كينه و خشم عظيم الله (متعال) می‌گردد.

لذا در امتی‌که قول و سخن‌شان تطابق به عمل شان نداشته باشد، تصور هیچ خیری نیست؛ بلکه این حالت در بین امت به یک ورته و هلاکت مبدل شده است؛ حتی این‌که بدون قرائت، بدون علم، بدون وعی و بدون عمل روزهای خود را سپری می‌کنند.

با کمال تأسف! جوانانِ امروز امت را در می‌یابی که ایشان همه اوقات با نشستن مقابل تلویزیون‏ها، فیسبوک، انترنت، و بقیه وسایل الکترنیکی و تکنالوژیکی غرق بوده و روزها وهفته‌ها را مصروف در چنین حالتی سپری می‌کنند؛ این یک جنگ فکری با جوانان ماست. پس کجاست جوانانی‌که از تحصیل علم راه رسیدن به بهشت را جستجو کنند، کجاست کسی‌که رسیدن به این ارزش‏های معنوی و آینده‌ساز را مهیا کند و سیلا‏ب‏های خطرناک دشمن را متوقف سازد؟ بدون شک کسی‌که این توان‌مندی از وی توقع می‌رود، خلیفه مسلمانان در رأس دولت اسلامی است که عنقریب به اذن پرودگار اقامه خواهد شد.

یا الله حالت کنونی امت را با اقامه خلافت اسلامی به منهج نبوت دگرگون نما! اللهم آمین آمین...

ادامه مطلب...

یادبود 99همین سال سقوط دولت خلافت؛ تعهدی‌که بر ما لازم می‌سازد تا برای بازگردانیدن خلافت راشده بر منهج نبوت کار کنیم!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

یادبود 99همین سال ویران شدنِ کاخ بزرگ، مادر مهربان، پاسبان اسلام و حمایت‌گر مسلمانان فرا رسیده است. حالت مان عیان است و نیاز به بیان ندارد. هیچ چیزی جدیدی رخ نداده و هیچ گذشته‌ای محو نگردیده. تا هنوز مسلمانان در دشواری و رنج زندگی می‌کنند، دشمنان از هر سمت و سو بر آنان هجوم می‌برند، خائنان به تعقیب و پیگیری مخلصین می‌پردازند و  مانع کسانی می‌شوند که برای عزت بخشیدن این دین کار می‌کنند.

آری! کار برای تغییر به‌گونه روبه‌رشد و فزاینده جریان دارد. بیداری و فهم امت بیشتر و وسیع گردیده؛ اما تاکنون دولت بازگردانیده نشده است. فجایع بر مسلمانان همانند سیل‌های ویرانگر و مهلک فرود می‌آید. بدی‌ها(جنگ علیه مسلمین) نه متوقف گردیده و نه آرام گرفته و هم‌چنان خوبی‌ها (آرامش و امنیت مسلمین) نه از آن ناامیده شده‌ایم و نه آسان گردیده، اين  جنگ همیشگی‌ست؛ اما جنگی‌ست تحمیلی و قربانیان آن همیشه مسلمانان است.

 چین بر شکستن شوکت و عظمت مسلمانان اویغور پا فشاری دارد؛ مسلمانانی‌که زیستن تحت چتر اشتراکیت کافر را رد نموده و به زندگی نمودن طبق احکام دین‌شان اصرار ورزیده‌اند. تنها کاری‌که چین می‌توانست انجام دهد، این بود که به مجبور ساختن و به زانو در آوردن‌شان بپردازد و آنان را وادار به مخالفت احکام دین اسلام کرد؛ طوری‌که مسلمانان را از روزه و نماز منع نموده و بر آنان خوردن غذاهای حرام را تحمیل نمودند؛ حتی زنان را از پوشانیدن بدن‌شان و پوشیدن جلباب و چادر/شال گردن منع نمودند و آنان را در اردوگاه‌های دسته‌جمعی برای قبولاندن ذلت و مقهوریت، بازداشت نمودند. نه تنها این، بلکه اطفال مسلمانان را اختطاف نموده و از خانواده‌ی‌شان دور نمودند تا از خانواده خود به دور و بر فکر اشتراکیت پرورش، تربیت و بزرگ شوند و این‌که ارتباط‌شان از اسلام به طور کامل قطع شود. خون‌های بسیاری را ریختانده‌اند و صداهای کمک‌خواهی شان از شدت شکنجه و مجبوریت گرفته و ستبر شد؛ اما بی پاسخ...

در کشمیر، زخم تازۀ اسلام، مدام فاجعه ادامه دارد؛ طوری‌که مسلمانان نه به زندگی نمودن طبق احکام گاوپرستان رضایت دارند، و نه آنان مسلمانان را می‌گذارند که طبق احکام دین‌شان زندگی کنند. در حالی‌که مسلمانانِ کشمیر بر آزادشدن و رهایی از ستعمار هندو و جنایت هندوها در حق‌شان اصرار دارند. هیچ سرزمین مسلمانان نیست که برای یاری اهل کشمیر و آزاد نمودن‌شان دست به کار شود. در حالی‌که حکام مسلمانان از یاری اهل کشمیر بی‌خبر بودن‌شان را جلوه می‌دهند. دولت هندو بر سائر مسلمانان در تمام هند قُلدری و زورگویی می‌کند و می‌کوشد تا از دست مسلمانان خلاص شود؛ طوری‌که یک سلسله تغییرات را در قانون تابعیت/شهروندی اعمال نمود تا کشور هند را به کشور هندوییزم مبدل نماید. این قانون مسلمانانی را که در هند سکونت دارند و از ریشه پاکستان و بنگلادیش و افغانستان هستند، از حق زندگی کردن در سرزمین‌شان و سرزمین آبائی‌شان محروم می‌سازد و از تابعیت هندوستان محروم می‌گرداند. در حالی‌که برای غیرمسلمانان و پیروان ادیان دیگر و ملیت‌های دیگر اجازه می‌دهند که تابعیت هندوستانی را بدون هیچ مانعی بدست آورند. مسلمانان هندوستان بی‌خرد نیستند و خوب می‌دانند که قانون تغییر داده شده آنان را هدف قرار می‌دهند و موجودیت‌شان را در سرزمین‌شان -که قهرمانان مسلمان 14 قرن قبل آن را فتح نموده اند- هدف قرار می‌دهد و هیچ‌کس مستحق‌تر از ایشان برای سکونت در این سرزمین اسلامی غصب‌شده نیستند. بلی، به دلیل این‌که آنان می‌دانستند که هدف قرار می‌گیرند، بر ضد تغییر قانون تابعیت، دست به اعتراض زدند و  قیام کردند. پاسخ دولت هندو آشکار کننده‌ی نیت‌های کینه‌توز هندوها و افشا کننده چهرۀ کثیف‌شان بود؛ زیرا مسلمانان را از همان روز مورد نسل‌کشی‌ای قرار دادند که تاریخ مثال آن را شاهد نبود. به جز در سرزمین‌هایی‌که سائر مسلمانان در آن هدف قرار می‌گیرند؛ مثل میانمار، آفریقای مرکزی،
چین و از همه قبل چچن و کوزوو، بوسنی، هرزگوین در قرن گذشته...

اما در سرزمین‌های مسلمانان به عنوان قیمت تلاش نمودن برای آزاد شدن از ظلم و سرکشی و تقاضای‌شان به بازگردانیدن حکم بر اساس اسلام؛ طوری‌که عدالت در حکومت‌داری، کرامت و شرافت افراد و عزت اسلام و مسلمانان فراهم باشد؛ خون‌ریزی‌ها در سوریه، لیبیا، یمن، مصر تا هنوز می‌جوشد و سرازیر می‌شود. اما حکام از استجابت به این درخواست‌ها و ادعاها دور استند و تنها کاری‌که آن‌ها انجام دادند، این بود که مردم را با مجازات و کشتار از پا در آوردند و به بمباردمان، آواره نمودن اجباری، پناهجویی، دست‌گیری و سپس محکوم نمودن ده‌ها تن پس از ده‌ها تن به اعدام، اقدام نمودند تا این‌که مردم از شمار قربانیان بمباردمان و اعدام‌ها، علاوه بر شمار مهاجرین و پناهجویان خسته شدند...

فاجعه و مصیبتِ مسلمانان به این منحصر نمی‌گردد؛ چون پناهجویان مسلمان به ذلت کشانیده شده و تحقیر می‌گردند و حتی مورد  قتل و کشتار قرار می‌گیرند. بنگلادیش نه با برادر میانمار خود کمک و یاری می‌کند و نه هم با پاکستان برای کمک و یاری برادران خود در هند و کشمیر دست خود را یکی می‌کنند. موضع‌گیری حکام ترکیه، اردن، لبنان، عراق، مصر و سائر سرزمین‌های اسلامی در قبال پناهجویان سوری و غیرسوری، که از بمباردمان و کشتار در سرزمین‌شان فرار نموده‌اند و به طرف برادران خود عازم شده‌اند و از آنان امان و پناه می‌خواهند، تفاوتی ندارد! این‌که حکومت‌ها نمی‌تواند آنان را کمک کنند، این نادرست است، حد اقل آنان را باید به آغوش می‌گرفتند و خرچ‌شان را می پرداختند؛ اما ابداً چنین نمی‌کنند. حکومت‌های فاسد و مزدور از خدمت کردن به مسلمانان خودداری می‌کنند؛ بلکه به مشکلات‌شان می‌افزایند؛ در حالی‌که وارد شدن پناهجویان را به سرزمین‌شان نمی‌پذیرند و کرامت کسانی را که از مجبوری وارد آن گردیده، زیر پا می‌گذارند و یا آنان را طرد/اخراج نموده و با ادامه ارسال نمودن‌شان به سوی کشورهای غربی فاجعه پناهجویان و مهاجرین را ادامه و گسترش می‌دهند. زیرا علاوه بر مرزهایی‌که استعمار میان سرزمین‌های مسلمانان وضع نموده و در اطراف آن پاسبان، محافظ و کارمندان، مقرر نموده‌اند، مسلمانان در سرزمین اسلام بیگانه و ناخوش‌آیند گردیده‌اند و حتی این مصیبتی‌ست که به طریقه‌ی ممکن باید از شر آن خلاص شده تا آن‌که دیگر این مصیبت ادامه نیابد!

به طور بسیار خلاصه حالت‌مان را از زمان فروپاشی دولت مان -که بعد از آن یتیم‌هایی بر سفره‌های پست‌صفتان گشتیم، بیان نمودم.

حالت ما چنین است، آیا نباید برای خلافت اشک بریزیم، سقوط دهنده‌ی آن را لعنت کنیم و برای یادآوری آن و گرفتن رهبریی امت  در کار نمودن به بازگردانیدن آن –خلافت- جان و مال خود را به خرچ دهیم؟! چرا نه! قسم به الله حالت ما چنین کار و بالاتر از این را از ما انتظار دارد.

برای این که روحیه امت را تضعیف نه کنم و عدم خوش‌بینی را در میان امت پخش نکنم، توجه شما را به این جلب می‌کنم که آن چه را از حالت امت بیان نمودم، هر بیننده با چشم غیرمسلح (بی‌طرف) بدون توجیه و توضیح مشاهده می‌کند. اما بخش دومی که خوش‌بینی و امید را در زمینه تغییر و نهضت (بیداری) به اذن الله -سبحانه وتعالی- در بر دارد، باید مورد تأمل، پژوهش و تمرکز قرار گیرد و این چیزی است که آن را جز کسی‌که به امور عموم مردم توجه داشته و واقعیت‌های جوامع و اسباب تأثیرگذار در تغییر جوامع را پژوهش می‌کند، کسی دیگر نمی‌بیند. آنان با چشم محقق (جستجوگر) می‌بینند که سرزمین‌های اسلامی در حالت تحمل درد زایمان هستند، سختی‌های رسیدن به پیروزی را متحمل می‌شوند و دعوت‌گرانی‌که برای آوردن تغییر و بیداری امت کار می‌کنند، افکار عمومی را به طور قابل ملاحظه تحت تأثیر خود قرار داده‌اند. سطح ثقافت –فهم و درک- امت را بلند برده، حتی واضح گردیده است که درخواست‌های امت از بهبودی زندگی به فروپاشی (سقوط) نظام‌های حاکم و بازگردانیدن اسلام... تغییر نموده است. شاید این چیزی است که غرب را وادار به این کرده که واقعیت‌های اسلام را با چشم عقاب‌گونۀ خود کنترول نمایند. بناءً چیزی را می‌بیند که عام مردم نمی‌بینند؛ دگرگونیِ را که در میان امت واقع می‌شود، می‌بیند و تمام تغییراتی را که در فهم و دیدگاه عموم امت رخ می‌دهد، با ترازوی دقیق سنجش می‌کند.

بنابر این، غرب را می‌بینیم که حکام را بر ضد حزب التحریر جمع و تحریک می‌کند و کوشش می‌کند که تمامی دروزاه‌هایی را که امکان می‌رود از آن نصرت و پیروزی آید و بیداری و نهضت متحقق شود، ببندد. زیرا از ازبکستان تا افغانستان تا عراق تا سوریه تا مصر و سودان برعلاوۀ پاکستان و تمامی سرزمین‌هایی‌که غرب پیش بینی می‌کند که امکان دارد خلافت در آن‌جاها اعلان و دولت اسلام برپا شود، غرب کافر آن کشور را از مشروعیت بین‌المللی خارج دانسته و آن را پرورشگاه تروریستان اعلان می‌نماید. بر آن سرزمین‌ها با شدت کامل هجوم می‌ورزند؛ طوری‌که بر بعضی آن سرزمین‌ها با تمام نیروی خود یورش می‌برند و آن سرزمین را همانند عراق، افغانستان، سوریه اشغال نموده و کاملاً ویران می‌سازند. بعضی آن سرزمین‌ها را تحت محاصره قرار داده و آن‌ها را تحت اسلحه نیروهای خود قرار داده و پیمان‌های بین‌المللی را برای ازبین بردن مخزن‌های قدرت، ظرفیت و منابع آن برپا می‌دارد تا جلو کارکنان خلافت را گرفته و نگذارند آنان دولتی را بناءن کند که به اسلام حکم می‌کند.

غرب دشمنی خود را با حزب التحریر علنی و آشکارا نمی سازد و حتی نام آن را به ندرت به زبان می‌آورد؛ اما شباب آن را هدف قرار می‌دهد و مزدوران و پیروان خود را در سرزمین‌‌های اسلامی بر آنان قدرت و توان می‌بخشد تا بتوانند آنان را بترسانند که آنان سکوت اختیار نمایند؛ بر آنان فشار می‌آورند و آنان را در تنگنا قرار می‌دهند تا ناامید شوند.

هان! کفار و مزدوران و پیروان‌شان سخن آخر مان را باید بشنوند و بدانند:

مایانی‌که در حزب التحریر هستیم و در این یادبود 99همین سال سقوط و فروپاشی دولت خلافت به امت وعدۀ قطعی می‌دهیم که هرگز آرام نمی‌نشینیم! هرگر نرمی نمی‌کنیم و سر تسلیم فرود نمی‌آوریم تا آن‌که خلافت را بار دوم بر منهج نبوت و راشده بر نگردانیم...! نه حیله مکاران هرگز ما را متوقف می‌تواند و نه کینه‌ی کینه‌توزان؛ زیرا کسی‌که الله سبحانه‌وتعالی با او باشد، از بنده نمی‌هراسد و کسی‌که پیش او وعده الله سبحانه‌وتعالی و بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد، تهدیدات و هشدارها و تحت پیگیرد قرار دادن‌ها و قتل و کشتارها آنان را نمی‌تواند ضعیف کند. آنان را پراکنده ساخته نمی‌تواند؛ بلکه با قرار گرفتن در تنگنا، پافشاری بر فکر بیشتر می‌گردد و با پیگیری رسوخ و ثبات افزایش می‌یابد تا آن‌که وعده الله با نصرت و پیروزی و قدرت بخشیدن متحقق شود، و این به اذن الله –سبحانه‌وتعالی- نزدیک است؛ زیرا برپایی دولت اسلامی برای کسی‌که نیت خود را برای الله خالص ساخته و برای نصرت و یاری این دین عظیم بسیار تلاش کند، وعده‌ی‌ست قطعی، الله سبحانه‌وتعالی فرموده است:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لاَ يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الْفَاسِقُونَ﴾

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله به کسانی از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که قطعاً آنان را حکم‌ران –خلیفه- روی زمین خواهد کرد، همان‌گونه که به پیشینیان آن‌ها حکم‌رانی –خلافت- روی زمین را بخشید. دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشه‌دار خواهد ساخت و ترس‌شان را به امنیّت و آرامش مبدّل می‌کند، آن‌چنان که تنها مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت و کسانی‌که پس از آن کافر شوند، آن‌ها فاسقان‌اند.

نویسنده: اسماء الجعبه

برای دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر

مترجم: حمزه "پارسا"

# خلافت را بر پا نمایید!

#أقيموا_الخلافة!
#
ReturnTheKhilafah!
#
YenidenHilafet!

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه