جمعه, ۲۷ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

قطر با امریکا میثاق بسته است که به خیانت خویش علیه مسلمان‌ها ادامه دهد Featured

                انتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا و محمد بن عبدالرحمن آل ثانی وزیر خارجه قطر توافق‌نامه‌ی را به امضا رساندند که توسط آن منبعد قطر حافظ منافع امریکا در افغانستان خواهد بود. وزیر خارجه امریکا در مورد این توافق گفت: «قطر یک بخش منافع ایالات متحده در سفارت خود در افغانستان ایجاد خواهد کرد تا خدمات ویژه کنسولی را ارائه کند و وضعیت امنیت تأسیسات دیپلماتیک ایالات متحده را در افغانستان نظارت نماید.» وزیر خارجه قطر نیز افزود: «در سال جاری دوستی قطر با امریکا نزدیک‌تر شد».

                حُکام قطر همانند حُکام سایر سرزمین‌های اسلامی نه دارای استقلالیت سیاسی می‌باشند و نه هم کدام تعهدی نسبت به اسلام و مسلمان‌ها دارند. این دولت سال‌ها می‌شود که به آغوش دشمنان اسلام سقوط نموده است و پس از انگلیس حالا برای امریکا ماموریت می‌کند. خیانت‌های حکومت قطر علیه مسلمانان درین اواخر بیشتر برجسته می‌باشد؛ از خیانت به انقلاب شام تا خیانت در حق تحریک اسلامی طالبان؛ تا باشد که همه‌ی این قضایا را به نفع بادار خویش –امریکا- جهت دهد. چنان‌چه مسلمانان در سرزمین شام در شرف پیروزی علیه جوابر عصر شان بودند، اما همین حُکام حلقه به گوش قطر، ترکیه، ایران و سعودی انقلاب را به سوی ناکامی سوق دادند. همچنان در افغانستان زمانی‌که امریکا به شکست سنگینی روبر شد و در جست‌وجوی راه فرار و خروج آبرومندانه بود، همین حُکام مزدور زمینه‌ی آن را برایش مساعد نمودند. طوری‌که قطر به یک مهمان‌خانه امریکایی‌ها مبدل شد و یکجا با پاکستان به مثل نماینده امریکایی عمل نمودند تا توسط این مزدوری خویش تحریک اسلامی طالبان را به مذاکرات بکشانند و بر آنها فشار وارد نمایند.

                در واقع، حُکام قطر، سعودی، امارات، پاکستان و ایران بر مسلمانان تحمیل شده‌اند و در بین جامعه ریشه ندارند. قدرت آنها به شکل مصنوعی شکل گرفته است که توسط قدرت‌های بیرونی حمایت می‌شوند. آنها هرنوع آجندای اسلامی را -که منجر به وحدت مسلمانان می‌گردد- خطری برای حاکمیت و بقای خویش تلقی می‌نمایند. این کشورها خود را دوستان استراتژیک و الگوی حکومت‌داری مدرن اسلامی برای طالبان معرفی می‌کنند، اما واقعیت امر این است که این حکومت‌ها از نظم سیاسی اسلام فرسنگ‌ها فاصله دارند و به آغوش نظم دولت-ملت سقوط کرده‌اند. حتی با دولت یهود روابط مستقیم و غیر مستقیم ایجاد کرده‌اند و برای سرکوب اسلام و مسلمانان با قدرت‌های شرقی و غربی هم‌رکاب شده‌اند. این کشورها از اسلام منحیث ابزار سیاسی برای فریب افکار عامه استفاده می‌کنند و بس. 

                مسلمانان باید بدانند اگر به اصل خویش (اسلام) برنگردیم، دست ردّ بر سینه‌های مزدوران غرب نزنیم و نظم سکولار‌جهانی را به چالش نکشیم این انحراف عمیق‌تر خواهد شد و جای الله سبحانه وتعالی میثاق‌ها با کفار تجدید خواهد گشت تا بر علیه مسلمانان خیانت‌های شان را جاری نگه دارند.

﴿وَالَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۙ أُولَٰئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ [١٣:٢٥]

و امّا کسانی که (با تعهد با دشمنان اسلام) پیمان الله متعال را می‌شکنند که با ایشان بسته است، و پیوندی را می‌گسلانند که الله متعال به حفظ و نگاهداشت آن دستور داده است، و در روی زمین (یکجا با باداران خویش) به فساد و تباهی می‌پردازند، نفرین بهره‌ی ایشان است و پایان بدِ جهان (که جهنم سوزان است) از آنِ آنان است.

دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

فرق میان قیمت و ثمن

  • نشر شده در فقهی

پرسش

 مطلبی‌که در نظام اقتصادی راجع به قیمت و ثمن آمده است، واضح نیست؛ به ویژه موضوع ثبت مهر با قیمت و ثمن. می‌خواهم با اندکی تفصیل توضیح دهید. الله به شما برکت دهد و برکت شمارا هم به دیگران و سیله شود.

پاسخ

 برادرمحترم! قیمت عبارت از مقدار منفعت موجود در جنس است و آن در هرزمان و مکانی ثابت است. منفعت آفتابه در ذات خود از مواد ترکیب شده‌ی آن برآورد می‌شود، از قبیل داشتن قابلیت‌های نقل آب، استفاده در  نوشیدن  و  وضو گرفتن. این استفاده‌ها باگذشت امروز و فردا از آفتابه جدا شدنی نیستند؛ چه قیمت بالا برود و یا پائین بیاید. زمانی‌که ما آفتابه ‌را به قیمت جنس دیگری سنجش می‌نماییم، لازم است  منفعت جنس دومی در زمان سنجش با منفعت آفتابه مساوی باشد و زمانی‌که قیمت آفتابه‌ را به قیمت چوکی سنجش می‌نماییم، لازم است قیمت ذاتی آفتابه به لحاظ موادترکیب شده و مورد استفاده، باقیمت ذاتی چوکی مساوی باشد. و این سنجش قیمت از زمانی تا زمانی و از مکانی تا مکانی دیگری فرق نمی‌کند. بنابراین اگرمنفعت آفتابه برای انسان منحیث انسان برابر باشد، با منفعت نصف چوکی؛ پس همین قیمت من‌حیث قیمت همیشه با قی می‌ماند؛ چون این با ترکیبات مادی جنس و استفاده‌ی آن گره خورده است که دران ثابت است؛ چه نرخ بالا برود و یا پائین بیاید.

پس اگرنرخ آفتابه بالا برود، به این معنی نیست که اجزاء و یا استعمال آن اضافه شده است. بناءً براین قیمت‌اش ثابت است باوجود این‌که نرخ‌آن زیاد و یا کم شده است. عین حکم‌ را خزانه‌دارد که ترکیبات‌اش ثابت و استعمالش پابرجاست؛ چه نرخ بالابرود ویا سقوط کند.

هم‌چنان اگرقیمت خزانه باقیمت جنس دیگری، به گونه‌ی مثال با طلا مقایسه کرده شود و دیده شود که منفعت خزانه برابراست با دوبرابرمنفعت پاره‌ی طلایی، درین‌صورت نیز قیمت هم‌چنان ثابت می ماند؛ چون با اجزای ترکیب شده‌ی ماده‌ی خزانه و طلا و استفاده‌ی انسان از خزانه و طلا اندازه شده است؛ پس قیمت همان‌است که پرزه های ذاتی جنس و استفاده‌ی انسان ازان در نظرگرفته شود. بناءً برین قیمت خزانه با نصف قیمت پاره‌ی طلایی مساوی باقی می‌ماند؛ چه قیمت خزانه یا قیمت پاره‌ی طلایی بالا برود و یا سقوط کند؛ چون قیمت موقوف است به اجزای ترکیبی داخلی جنس و استفاده‌ی انسان از جنس از حیث استعمال.

اما دراندازه نمودن جنس با ثمن ضروری نمی‌باشد که با اجزای ذاتی جنس و نفع‌اش برای انسان منحیث انسان مساوی باشد، بل درین مورد عرضه و تقاضا قضاوت می‌کند.

ملاحظه‌ی مهم در موضوع اینست که در اندازه نمودن جنس با ثمن، به منفعت ذاتی جنس دیده نمی‌شود؛ بل گاهی ثمن گندم با نقره اندازه کرده می‌شود؛ قطع نظر از منفعت ذاتی ماده‌ی گندم که بزرگ است نسبت به منفعت ذاتی نقره که تقریباً چیزی نیست، غیر از این‌که نوع کاغذ و نقش‌ها و ناحیه فنی در تولید آن موجود است وبس؛ چون ثمن متعلق است به عرضه و تقاضا. گاهی فاسقی بوری گندم ‌را می‌فروشد تا با آن بوتل شراب بخرد، علی‌رغم این‌که میان منفعت ماده ذاتی بوری گندم و منفعت ماده ذاتی این بوتل تفاوت زیادی وجود دارد. ولی هنگام سنجش قیمت به یک منفعت مساوی در هردو طرف، سنجیده می‌شود. از همین‌جاست که نمی‌توان گفت که قیمت یک بوری گندم برابر است با بیست دینار نقره؛ چون منفعت ذاتی در ماده‌ی گندم بوری مساوی است با هزران منفعت ذاتی که در بیست ماده نقره نهفته است.

بناءً بر این قیمت به منفعت ذاتی جنس اندازه کرده می‌شود. پس قیمت بوری گندم به این‌قدر دینار طلایی و یا به این‌قدر جنسی‌که در آن نفع متساوی باشد، سنجیده می‌شود.

هم‌چنان در هنگام سنجش ثمن باهر گونه جنسی که ماده‌اش هر قدر نفعی هم که باشد، قیمت جنس فقط با ماده‌یی سنجیده می‌شود که در ماده‌اش مانند اول نفع ذاتی داشته باشد مثل اولی. امیدوارم خود به خود در مورد موضوع خزانه جواب‌را گرفته باشی.

شاید خودت گمان کرده ای که آن‌چه درکتاب واردشده است که (اگرمردی بازنی ازدواج نمود و قسمتی از مهر اورا خزانه‌ی معین و مشرح تعیین نمود و ادعا کرد که قیمت آن پنجاه دینار است) گمان کرده‌ای که این‌مقدار، پنجاه دینار نقره است. درحالی‌که چنین نیست؛ چون قیمت در منفعت ماده‌اش تغییر نمی‌کند، پس دینارها این‌جا همان دینار طلایی است.

درین صورت همسر بالای شوهر، خزانه‌ای حق دارد که قیمت‌اش در هر زمان و مکان پنجاه دینار طلایی است  و هرگاهی که خزانه هلاک شد، برای زن پنجاه دینار طلایی پرداخت می‌شود. اگرخزانه‌ای‌را نام بگیرد که بطور مثال قیمت‌اش پنجاه دینار اردنی است، در این‌صورت کلیمه قیمت لغو بوده و هدف از آن ثمن گرفته می‌شود.

برای معلومات باید گفت که این‌تفکیک طوری‌که نزد ما وجود دارد، در کتب اکثرفقهاء واضح نبوده و آن‌جا بیشتر قیمت به معنای ثمن استعمال می‌شود.

چیزی‌که من در بحث‌های خود توضیح می‌دهم، آن مسخ قیمت‌ها است، نزد صاحبان نظام سرمایه‌داری و تعویض آن به یک چیزی تخمینی که به اساس حرص، سخت‌گیری و استثمار، دچار صعود و سقوط است. به همین ملحوظ، مسئله‌را کاملاً واضح و روشن نمودیم.

بناءً برین اگر در عقد ازدواجی از مقدارقیمت خزانه‌ی یاد شود و قضیه به محکمه کشانده شود، دراین‌صورت  لازم است که مسئله از اشخاص دست‌اندر کار پرسیده شود که هدف‌شان ازخزانه چه بوده؟ ثمن و یا چیزی دیگری؟ و مجهول بودن هدف درین صورت عذر پنداشته می‌شود؛ چون امثال این بر بسیاری‌ها مجهول می‌باشد. بنابر این زمانی شنیدند (که قیمت جنس بیست دینار است) باور می‌کنند که ثمن‌اش بیست است.

 امیدوار هستم که فرق بین دو حالت آتی واضح شود:

1 – زمانی قیمت خزانه پنجاه دینار ثبت شد (یعنی نقدی‌که دارای نفع ذاتی است، یعنی طلا است و درست نیست که به حیث دینار نقره ثبت گردد...) پس وفا نمودن به آن  طبق متن عقد صورت می‌گیرد: اعاده‌ی خزانه‌ای که غصب نموده است وفق حدیث«على اليد ما أخذت حتى تؤديه»؛ ترجمه: بردست لازم است تادیه آنچه که گرفته است. [رواه ابن ماجه و أحمد و الدارمی] و حدیث «وإذا أخذ أحدكم عصا أخيه فليرْدُدْها عليه»؛ ترجمه: هرگانی یکی از شما عصای برادرش را گرفت باید پس به او بدهد. [رواه أحمد] در صورت هلاک شدن عصا، قیمت آن ‌را که پنجاه دینار طلایی می‌باشد پرداخت می‌کند، نه‌چیزی دیگری ‌را؛ چون باتغییر زمان و مکان یا عرضه و تقاضا قیمت تغییر نمی‌کند و قیمت عبارت از ثمن نمی‌باشد تا  با این ثمن خزانه‌ای بخرد.

2 - اگرثمن خزانه پنجاه دینار ثبت گردد (این‌جا درست است که بانک‌نوت، طلا یاچیزی دیگری ثبت کند؛ چون اثمان به نفع ذاتی‌که در ماده نقد و جود دارد ربطی ندارند)، پس وفا به این عین مطابقت با متن عقد است:

اعاده خزانه‌ای که غصب نموده است، وفق احادیث سابقه، هر زمانی‌که هلاک شد، ثمن ثبت شده‌ را پرداخت می‌کند، یا با این ثمن خزانه دیگری خریداری می‌کند. به این ترتیب به متن عقد وفا نموده است.

اما سوالی‌که از آن تفریع شد و مطرح نموده و گفتی: اگر فرض کنیم اگر شوهر یک‌بخش مهریه‌ی زن‌ را به عوض خزانه  زیور قرار دهد و قیمت‌اش‌را پنجاه دینار طلایی تعیین نماید، درین حالت زیور را به زن مسترد می‌کند و اگر هلاک شد پنجاه دینار طلایی پرداخت می‌کند؛ چون قیمت از دید اندازه منفعت موجود در ماده‌ی جنس برای انسان منحیث انسان ثابت است.

اما اگر زیوری‌را ثبت نماید که ثمن‌اش پنجاه دینار است، در چنین حالتی درست است که پنجاه دینار نقره و یاطلا و یا آن‌چه که بخواهد ثبت نماید. درین صورت شوهر به همسر زیور‌را مسترد می‌‌کند، اگر زیور نبود پنجاه دینار که ثمن ثبت شده می‌باشد‌ را برایش می‌خرد و یا پنجاه دیناری‌که از حیث ثمن ثبت است، پرداخت می‌کند. بنابراین اگر دولت بعد از عقد به علتی بانک‌نوت آن ‌را پائین آورده بود، این علت در وقت تقاضا به حساب آورده می‌شود.

مترجم: محمدمسلم ثاقب

ادامه مطلب...

اسلام؛ مشکل فقر را چگونه حل می‌کند؟

  • نشر شده در سیاسی

سازمان ملل در یکی از بیانات خود گفت: "در حدود 6 ملیارد انسان بالای کرۀ زمین زندگی می‌کند. باشندگان دولت‌های رو به رشد در حدود 4,3 تن بوده که از آن جمله نزدیک به 3 ملیارد آن تحت خط فقر به سر می‌برند که درآمد روزانۀ شان دو دالر امریکائی در یک روز است و در این میان حدود 1,2 ملیارد کسانی وجود دارند که در آمد روزانۀ شان کمتر از یک دالر است".

در مقابل، آن احصائیه‌های غربی نشان می‌دهد که دولت‌های صنعتی مالک 97% از تمام امتیازات جهان می‌باشند و این‌که شرکت‌های سازندۀ موشک‌های قاره‌پیما مالک 90% از امتیازات دستاوردها، محصولات و دارائی‌ها بوده و بیش از 80% فواید استثمار مستقیم بیگانه در سرزمین‌های رو به رشد به دولت‌های ثروتمند می‌رسد.

 چنانکه دیده می‌شود 33,3% سرزمین‌های رو به رشد از آب نوشیدنی مورد اطمینان، پاک و قابل نوشیدن و استعمال محروم اند، 25% باشندگان فاقد جای مناسب برای بود و باش هستند، 20% آن از پائین‌ترین خدمات صحی مورد نیاز بی‌بهره می‌باشند، 20% از اطفال آن تا صنف پنجم مکتب نمی‌رسند و 20% از شاگردان مکاتب آن با مشکل سوء تغذیه دست و پنجه نرم می‌کنند. این در حالی است که سرمایۀ سه تن از ثروتمندان جهان برابر با مجموع درآمد 48 دولت فقیر جهان می‌باشد، چنانکه سرمایۀ 200 تن از ثروتمندان جهان بیشتر از 41% دارائی مجموع باشندگان جهان می‌باشد. این محصول نظام اقتصادی سرمایه‌داری در جهان می‌باشد.

 آیا شناختید که چی کسی فقر را به وجود آورده است؟

ساختار فقر و هلاکت فقراء از خلال تطبیق اقتصاد سرمایه‌داری است که به خدمت یک گروه مشخص که عبارت از ثروتمندان و ملیاردران قرار دارد تا چرخش این سرمایه‌های جمع شده در حساب‎های مصرفی خودشان تمام گردد. بیانیۀ سازمان ملل را که از ابتدا تا انتها بررسی کنیم، میزان حرص و زشتی این نظام برای ما واضح می‌شود.

روجر تیری نویسندۀ امریکائی در کتاب خود تحت عنوان "جنون الاقتصاد" می‌گوید: "امریکائی‌ها می‌دانند که مشکلاتی در امریکا وجود دارد؛ اما نمی‌دانند که این مشکلات چیست و چرا این مشکلات وجود دارد. مهم‌‌تر از همه این‌که نمی‌دانند چگونه این مشکل را اصلاح نمایند و تا حد ممکن تنها به علایم این مرض می‌پردازند. در حقیقت بعضی از آنچه را که راه‌حل می‌نامند، چیزی است که به مشکل می‌افزاید و این بدان خاطر است که این راه‌حل‌ها برای تغییر محصول نظام بدون تغییر نظامی‌که این محصول را افراز کرده است، تلاش دارد. مشکل در کیفیت تطبیق نظام اقتصادی ما نیست؛ بلکه نظام اقتصادی ما در اصل خودش عبارت از همان مشکل است. قطعاً که مشکل در ترکیب اساسی نظام اقتصادی ما می‌باشد و راه‌حل‌های جزئی و در هم پیچاندن محصولات نمی‌تواند به عنوان یک راه‌حلی باشد که مشکل را از بین ببرد. هرگاه بخواهیم به اهداف عالی دست پیدا کنیم، لازم است مشکلات را از بیخ و ریشۀ آن برکنیم و به شکستن بعضی شاخ و برگ‌های آن اکتفا نکنیم. بر ما لازم است تا تمام اساسات و فرضیه‌هایی را که نظام اقتصادی ما را حرکت می‌دهد، بررسی کنیم و از حقیقت آن پرده برداریم".

بارزترین نظریات فاسد و پوسیدۀ شان که نظام اقتصادی را بر آن بنا کردند و توسط آن از توجه و اهتمام به امور مردم کنار رفتند، عبارت از این گفتۀ شان است که: مشکل نسبی کمبود کالا و خدمات و عدم کفایت آن مقابل حاجات انسان معاصر است که هرچند انسان به مرتبۀ بلندتری از مراتب زندگی مدنی ترقی می‌کند، این مشکل نیز افزایش می‌یابد. کفایت سرمایه‌ها و منابع طبیعی را که الله سبحانه وتعالی در کائنات آفریده است، برای تمام بشریت ناممکن فرض کردند و ادعا نمودند که این همان مشکلی است که به نظرشان جامعه به آن مواجه می‌باشد و بر اساس این نظر اشتباه شان نظریات اشتباه‌تر و شرم‌آورتری را بیان داشتند، بالای قواعدی توافق نمودند که کیفیت حصول سرمایه برای اشباع حاجات را توسط مردم کنترول کند. به همین دلیل پول را به عنوان وسیلۀ ذاتی برای توزیع کالا و خدمات قرار دادند و بر اساس گمان شان آنچه که توازن بین استهلاک و انتاج ایجاد می‌کند، همان پول است. به همین دلیل هر کسی‌که ثروت داشته باشد می‌تواند از تصرف و مالکیت آن بهره‌مند گردد. سپس می‌تواند حاجات و نیاز‌هایش را برآورده سازد.

 بنابر این قاعده، که قرار دادن پول به عنوان تنظیم کنندۀ توزیع می‌باشد، نظام اقتصادی سرمایه‌داری تعیین نموده که فقط کسی مستحق زندگی می‌باشد که توان سهم‌گیری در تولید کالا و خدمات را داشته باشد؛ اما کسی‌که این توان را ندارد بدان جهت که ضعیف آفریده شده و یا هم ضعف و ناتوانی عاید حالش گردیده است، پس چنین انسانی مستحق زندگی نیست و حق ندارد که از سرمایۀ سرزمین‌ها به اندازۀ برآورده شدن نیازهایش بهره‌مند گردد؛ زیرا مالک پول آن نیست و نتیجۀ فعلی و عملی آن اینست که تعداد فقراء مستمند و بینوا تنها در امریکا بیش از 38 ملیون است.

اما اسلام هرگاه مشکلی را حل می‌کند، آن مشکل را به اعتبار یک مشکل انسانی با صرف نظر از ظروف آن می‌بیند که نیاز به معالجه دارد. بنابر این، اسلام مشکل فقر را با تمام دقت بررسی نموده، برای آن راه‌حل‌های اساسی بیان داشته و واضح ساخته که مشکل فقر به سبب عدم توزیع سرمایه‌ها و منافع برای تمام افراد رعیت فرد فرد آن می‌باشد، یعنی این فقر عبارت از فقر سرزمین‌ها نبوده بلکه فقر افراد است.

آیات و احادیثی‌که در مورد فقیر، مسکین و ابن السبیل (مسافر در راه مانده) چنان زیاد و متنوع هست که توجه انسان را جلب می‌دارد به این‌که این یک مشکل و ضرورت به معالجه دارد. الله سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ  [حج 28]

ترجمه: و بينوايان مستمند را نيز بخورانيد.‏

﴿وَمَا تُنفِقُواْ مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ﴾ [بقره 272]

ترجمه: و هر چيز نيك و بايستهاي كه ( بدين گونه ) ببخشيد به طور كامل به خود شما بازپس داده ميشود و ( كوچك‌ترين ) ستمي به شما نخواهد شد.‏

﴿لِلْفُقَرَاء الَّذِينَ أُحصِرُواْ فِي سَبِيلِ الله﴾  [بقره 273]

ترجمه: (چنين بذل و بخششي مخصوصاً بايد) براي نيازمنداني باشد كه در راه الله درماندهاند و به تنگنا افتادهاند.  

﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ﴾ [توبه 60]

ترجمه: زكات مخصوص مستمندان، بيچارگان، گردآورندگان آن، كساني‌كه جلب محبّت‌شان (براي پذيرش اسلام و سودگرفتن از خدمت و ياريشان به اسلام چشم داشته) مي‌شود،  (آزادي) بندگان،  (پرداخت بدهي) بدهكاران، (صرف) در راه (تقويت آئين) الله، و واماندگان در راه (و مسافران درمانده و دورافتاده از مال و منال و خانه و كاشانه) مي‌باشد.

﴿مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ﴾ [حشر: 6]

ترجمه: چيزهائي را كه الله از اهالي اين آبادي‌ها به پيامبرش ارمغان داشته است، متعلق به الله و پيامبر و خويشاوندان (پيامبر) و يتيمان و مستمندان و مسافران در راه مانده مي‌باشد.

﴿إِن تُبْدُواْ الصَّدَقَاتِ فَنِعِمَّا هِيَ وَإِن تُخْفُوهَا وَتُؤْتُوهَا الْفُقَرَاء فَهُوَ خَيْرٌ لُّكُمْ﴾ [بقره 271]

ترجمه: اگر بذل و بخشش‌ها را آشكار كنيد، چه خوب و اگر آن‌ها را پنهان داريد و به نيازمندان بپردازيد، براي شما بهتر خواهد بود.

﴿وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ﴾ [بقره 184]

ترجمه: و بر كساني‌كه توانائي انجام آن را ندارند (هم‌چون پيران ضعيف و بيماران هميشگي و كارگراني كه ساليانه پيوسته به كارهاي سختي، مانند استخراج زغالسنگ اشتغال دارند، و زندانيان محكوم به اعمال شاقهاي كه پيوسته به كار سنگين وادار ميگردند) لازم است كفّاره بدهند، و آن خوراك مسكيني است (از خوراك متوسّطي كه به خانواده خود ميخورانيد و بايد در برابر هر روزي يك خوراك متوسّط كه بتواند به طور معتدل مسكيني را سير كند بپردازيد). 

﴿أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ ‏(14) يَتِيماً ذَا مَقْرَبَةٍ ‏(15) أَوْ مِسْكِيناً ذَا مَتْرَبَةٍ [بلد 14-16]

 ترجمه: ‏يا خوراك دادن در زمان گرسنگي (قحطي و خشكسالي) است.‏ ‏(خاصّه) به يتيمي خويشاوند ‏يا به مستمندي خاك‌نشين.‏

به همین قسم احادیثی از رسول الله صلی الله علیه و سلم وجود دارد که ایشان فرمودند:

«أیما أهل عرصة أصبح فیهم امرؤ جائع فقد برئت منهم ذمة الله تعالی»

ترجمه: هر اهل منطقۀ که در میان شان شخص گرسنه‌ای باشد قطعاً که از ذمۀ الله متعال بیرون اند.

مجموع دلایلی‌که در مورد انفاق، احکام صدقات، احکام زکات و تکرار تشویق بر سرپرستی فقراء، مساکین، ابن السبیل (مسافر در راه مانده) و سوال کنندگان وارد شده است، همه دلایل به صورت واضح بر این دلالت می‌کند که مشکل اقتصادی عبارت از فقر افراد است، یعنی عدم تمکن افراد در حصول سرمایۀ سرزمین‌ها، به اندازه‌ای که حاجات اساسی شان را برآورده سازد. به همین دلیل می‌بینیم که در طول تاریخ دولت خلافت و در سخت‌ترین شرایط هیچ محتاجی در جاده‌ها برای گدایی از مردم ننشسته است، زیرا دولت خلافت حاجات اساسی از جمله خوراک، پوشاک، مسکن، تعلیم، طبابت و امنیت را برای تمام رعیت خود فراهم می‌نمود و این زمانی بود که امت تحت سایۀ خلافت می‌زیست؛ همان دولتی‌که به صورت عملی دولت رعایت است، نه دولت مالیات و محصولات.

اما امروز در سایۀ نظام سرمایه‌داری خوابیده بر سینۀ امت، می‌بینیم که برنامۀ اساسی دولت عبارت از ظلم و خشونت بر مردم، گرسنه گردانیدن و گرفتن امنیت از دل‌های شان است؛ مثلاً اقدام حکومت انتقالی سودان برای برکناری کارمندانی‌که در معادن استخراج طلا کار می‌کردند تا نفقۀ خانواده‌های شان را فراهم نمایند. دور کردن از اماکن شان جهت قدرت‌یابی شرکت‌های استثمار برای غارت سرزمین‌ها، بکارگیری بسیاری از جوانان در ارتش که کارآمد نیست و هم‌چنین اقدام به مصادرۀ سرمایه‌های دست‌فروشان بازار، هجوم بالای شان توسط حملات تا جایی‌که فروشندگان چای را نیز در بر گرفته است، اما کار در اینجا تمام نشده بلکه بر معیشت و زندگی مردم نیز فشار و سختی وارد ساخته و آنان را در حالت غیرقابل تحملی هم‌چون جهنم قرار داده است. مالیات و محصولات را افزایش داده، ساحۀ مالیات را وسعت داده، حمایت از کالا و خدمات اساسی را برداشته و منابع سرزمین را در ظرف طلا تقدیم استعمار نموده تا از عیش سرمایه‌های ما را بکنند، در حالی‌که ما در تنگدستی و فقر زندگی می‌کنیم.

جهان امروز نیازمند دولت با رعایت است، نه دولت اخاذ مالیات و محصولات؛ دولتی‌که زندگی با امنیت و اطمینان بوجود آورد، زندگی با آرامش و سکینت با خاطر آرام و سوگند به الله سبحانه و تعالی که چنین زندگی بوجود نخواهد آمد، جز در سایۀ نظام اسلام که توسط دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت تطبیق می‌گردد.

نویسنده: استاد مجاهد آدم _ ولایۀ سودان

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

قتل عام اریحا؛ یکی از سلسه‌قسمت‌ها جهت مطیع‌سازی مردم شام

  • نشر شده در سوریه

امروز چهارشنبه، ۲۰ اکتبر ۲۰۲۱م بر اثر تیرباران نیروهای ظالم شام به شهر اریحا در حومه ادلب -که در محدوده منطقه کم تنش در شمال این سرزمین قرار دارد- حداقل ۱۰ غیرنظامی کشته و بیش از ۳۰ تن دیگر، از جمله کودکان زخمی شدند.

ای مسلمانان سرزمین مبارک شام! قتل عام تازه‌ای جلوی چشم و گوش جهانیان واقع شده، گویا که هیچ اتفاقی نیفتاده است. دلیلش این امر است که همه‌گی‌شان در این جنایت دست دارند و قصداً ارادۀ مردم‌ شام را ازبین می‌برند و به این شکل آنان را تحت‌الشعاع راه‌حل سیاسی امریکا قرار داده‌اند تا انقلاب شام به ناکامی بینجامد.

این قتل عام تنها دو روز پس از نشست کمیتۀ قانون اساسی انجام شد؛ کمیته‌ای که در حال کار روی پیش‌نویس قانون اساسی است تا ماهیت سکولاری این دولت را تضمین، و بدین شیوه احکام اسلام را از دولت و حکومت خارج کند.

کمیتۀ مشروطه بر عهده گرفت تا فاتحۀ انقلاب را بخواند و برای قربانی‌های مردم‌اش به نام قانون اساسی که مواد آن توسط ابزار و غلامان غرب تدوین شده‌است، عزاداری بگیرد.

این کشتار واضحاً به همۀ مردم اعلام می‌کند که خون مردم شام ارزان شده‌است، پس از آن‌که این مردم توسط حاکمان مزدور، مطیع، وابسته به تصمیم‌گیری دیگران، بی‌اراده و حامل دیکته‌ها و دساتیر باداران‌شان اداره می‌شوند، و در مواجهه با صحنه‌های خون‌آلود و پُر از اعضای بدن بی‌تفاوت می‌ایستند.

ای مسلمانان شام، مهد اسلام!  فداکاری‌هایی‌که کردید و رنج‌هایی‌که متحمل شدید، بسیار است؛ پس اجازه ندهید گروهی از سران جناح‌های مزدور سرنوشت‌تان را به دست گیرند یا با فداکاری‌های‌تان معامله کنند، زیرا هر که علیه ظالم شام قیام کند، تواناست، و می‌تواند علیه بقیه ستم‌گران نیز قیام کند تا قیمت قربانی‌هایش را به‌دست آورد. هیچ چیزی دیگری جز خلافت راشده بر منهج نبوت پاداش این قربانی‌ها را برآورده نمی‌کند؛ خلافتی‌که به وسیله‌اش ساکنان زمین و آسمان‌ها راضی خواهند شد، و آنگاه انتقام تمام خون‌های مسلمانان گرفته می‌شود و ستم‌گران وسوسه‌های شیطان را فراموش می‌کنند.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ (شعراء: ۲۲۷)

ترجمه:‌ آن‌ها که ستم کردند به زودی می‌دانند که بازگشت‌شان به کجاست!

احمد عبدالوهاب
رئیس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه سور‌یه
مترجم: دانیال نور

 

ادامه مطلب...

امریکا و اروپا در مقابل چشمان فرماندهانِ نظامی و حکام مردم و با کمک آن‌ها دستان خود را در خون مردم سودان فرو می‌برد؛ یا الله آن‌ها را نابود بگردان، چگونه این حکام فریب مکر کفار را خورده اند؟!

  • نشر شده در حزب

امروز به تاریخ 25/10/2025، مردم سودان شاهد قیامِ بودند که ارتش به دست‌گیری بعضی وزراء برعلاوۀ یک تعداد اعضای دولت انتقالی اقدام نمود و سپس نخست وزیر حمدوک را نیز دست‌گیر نمودند. بعد از آن برهان در تلویزیون سخنران کرده و حالت اضطرار، انحلال شورای با صلاحیت در قدرت، کابینه حکومت انتقالی و معافیت رؤسای دولت و سپس معافیت معاونین وزیران را اعلام نمود. او علاوه نمود که قانون اساسی را ملغی نساخته است، بلکه همان‌طوری‌که در سخنرانی‌اش بیان نمود، ماده‌های کلیدی آن را ملغی قرار داده و با این کار می‌خواست انقلاب را اصلاح نماید؛ نه این که آن را ترک کند!

ای مسلمانان! سرزمین‌های اسلامی به میدان رقابت استعمار برای کفار استعمار‌گر مبدل شده که در واقع این کفار بیش‌تر از هر کسی نابودی اسلام و تباهی مسلمانان را می‌خواهند. سپس از میان فرزندان مسلمان، اشخاصِ را پیدا می‌نمایند که در این جنایت با آن‌ها همکاری نمایند، گویی این‌که این‌ها نمی‌دانند، اما واقعاً مسلمانان حلقه‌به‌گوش غرب نمی‌دانند. از یک طرف امریکا و مزدورانش در رهبری ارتش با همکاری برهان و حامیان وی، و از جهت دیگر اروپا مخصوصاً انگلیس با همکاری نخست وزیر حمدوک و برادرانش به خاطر کنترول و تسلط بالای سودان و مردم آن مبارزه دارند تا این‌که ثروت آن را دزدیده و موقعیت و منابع  آن را استثمار نمایند. ما به مردم بی‌توجه و بی‌اعتنای سودان اشاره نمی‌کنیم، بلکه به اشخاص دارای بصارت مراجعه می‌کنیم که اختیار خود را دارند؛ اگر آن فرد برهان یا حمدوک باشد. اما آن‌ها بدون شرم و حیا از الله سبحانه و‌تعالی، پیامبر صلی الله علیه و‌سلم و مردم، عجله و تلاش برای مساعد ساختن کاری دارند که منجر به رسوایی دنیا و آخرت آن‌ها می‌گردد و بدون شک که آن خسران و بی‌عزتی جبران ناپذیر خواهد بود.

در واقع هردو جناح گودال حفر می‌کنند تا یک دیگر را غرق نمایند! هر دو حزب به تاریخ 21 آگست 2019 بالای سند قانونی توافق نمودند که برای 39 ماه حاکمیت نمایند، ابتدا برهان و همکارانش برای 21 ماه، سپس حمدوک و هم‌دستان وی برای 18 ماه حکومت کرده و بعد از آن مردم عام قدرت را در دست خواهند گرفت. گرچه این سند قانونی بعد از توافق‌نامه جوبا به تاریخ 03/10/2020 برای مدت 53 ماه تمدید گردید، لذا مردم عام باید در ماه نومبر حاکمیت را آغاز می‌کردند، ولی واضح بود که ارتش اجازه نمی‌دهد و بعداً آن را منحل ساخت. آن‌ها افراد ملکی را نخواهند گذاشت که در ماه نومبر این سال حکومت نمایند و این موضوع از هر شخص آگاه و با بصیرت از حوادثی‌که در مقابل چشم‌اش رخ می‌دهد پوشیده نیست. ما قبلاً به تاریخ 23 سپتمبر 2019 در ارتباط با توافق سند قانونی نظر خود را گفته بودیم که قرار ذیل است:

"حکومت سودان مطابق سند قانونی از دو تیم با قدرت‌های مختلف و وفا‌داری با کشور‌های محاربوی متضاد در منافع، تشکیل گردیده و این موضوع در عمل‌کرد آن‌ها برای حل مشکلات مردم و مصؤنیت جان آن‌ها به خوبی قابل مشاهده بوده و نگرانی هردو تیم تنها خدمت به کفار است که آن‌ها را ولی گرفته اند. توافق آن‌ها بر این است که یک تیم منتظر می‌ماند تا دیگری آن توسط وسایل داخلی و خارجی از هم بپاشد و بعد از آن سر قدرت بیاید. تشکیل چنین شورا در سودان معلوم است که شامل بحران‌ها و دوره‌های قدرت انتقالی‌ست تا این که ارتش با مداخله‌اش وضعیت را در دست گرفته، شورا را منحل و از میان افسران ارتش رئیس جمهور را انتخاب نماید". سپس ما علاوه نمودیم که "همان‌طوری‌که انتظار می‌رفت، امریکا و انگلیس خاموش نمی‌مانند. منافع آن‌ها و وسایل رسیدن به آن منافع متفاوت است، لذا هر دو طرف کوشش می‌نمایند یا اقدام و تلاش‌های یک دیگر را بی‌ثمر بسازند! با بررسی حوادث جاری و دانستن منافع مرتبط به آن‌ها و تحلیل اظهارات آن‌ها به شکل همه‌جانبه به خصوص تحلیل و بررسی اظهارات مقامات امریکا و اروپا می‌توانیم به این نتیجه برسیم که هردو قدرت غربی از این تیم‌ها به حیث وسیله استفاده کرده تا حریف خود را شکست دهند و در آخر همان تیم را از قدرت مانند قوطی پیپسی دور بیندازد".

در واقع، همان چیزی‌که گفته شد، اتفاق افتاد، لذا ارتش به تحریک موضوعات پرداخت، زمینه را برای برهان به منظور اعلام حالت اضطرار در کشور مساعد ساخت که در واقع با خوش خدمتی به کفار استعمار‌گر مردم سودان را در باتلاق بد بختی، مشکلات و رنج و عذاب بیش تر‌فرو برد!

ای مسلمانان! این عجیب نیست که دشمنان اسلام به خاطر ضعیف ساختن سرزمین و مردم با هم رقابت می‌نمایند، بلکه شرم‌آور و عجیب این است که این کار توسط اشخاصی صورت می‌گیرد که وابسته به اسلام و مسلمان اند و بد‌بختانه که تمام مسلمانان با وجود که این حالت را با چشم سر نظاره می‌کنند و گوش می‌دهند، در مقابل آن‌ها ساکت اند! سپس این مردم از مشکلات زنده‌گی و کمبودی غذا و آب شکایت می‌نمایند، آیا آن‌ها این فرموده الله سبحانه و‌تعالی را نمی‌دانند؟

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى (124) قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى وَقَدْ كُنْتُ بَصِيراً (125) قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى﴾ ]طه:124-126[

ترجمه: و هر کس از هدایت من (که سبب یاد نمودن از من در همه امور است) روی بگرداند، برای او زندگی تنگ (و سختی) خواهد بود، و روز قیامت او را نابینا محشور می‌کنیم. می‌گوید: پروردگارا! برای چه مرا نابینا محشور کردی، در حالی که (در دنیا) بینا بودم؟ الله می‌گوید: همین گونه که آیات ما برای تو آمد و آن‌ها را فراموش کردی این چنین امروز فراموش می‌شوی.

ای اهل قدرت و مانع شونده از منکر! آیا هیچ مرد عاقلی میان شما وجود ندارد؟! این را بدانید که در این قضیه هیچ عذرِ پذیرفته نمی‌شود. آیا فکر می‌کنید که امریکا و انگلیس برای شما و در سرزمین شما خدمت می‌نماید و نوکران آن‌ها کسانی اند که در میان شما زنده‌گی می‌کنند؟ بلکه چنین نیست این رهبران، شما را به سوی ضلالت و حقارت هدایت می‌کند؛ در حالی‌که شما عذر خود را عرض می‌کنید و در مقابل آن‌ها قیام نمی‌نمائید! این را بدانید که آن‌ها کفار استعمار‌گر اند نه چیزی دیگر.

﴿لَا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلّاً وَلَا ذِمَّةً وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ﴾ ]توبه:10[

ترجمه: در حقّ هیچ مؤمنی رعایتِ (پیوندِ) خویشاوندی و پیمانی را نمی‌کنند و آنان همان تجاوز کارانند.

﴿هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾ ]منافقون:4[

ترجمه: الله آنان را بکشد؛ چگونه (با دیدن این همه دلایل روشن، از حق به باطل) منحرف می‌شوند.

و جایز نیست که هیچ یکی از حکام سرزمین اسلامی به کفار وفادار باشند، زیرا آن‌ها دشمن الله سبحانه وتعالی بوده ظالم و بد‌‌اخلاق می‌باشند.

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ﴾ ]هود:113[

ترجمه: و به کسانی‌که (به آیات الله، پیامبر و مردم مؤمن) ستم کرده اند، تمایل و اطمینان نداشته باشید و تکیه مکنید که آتش (دوزخ) به شما خواهد رسید و در آن حال شما را جز الله هیچ سرپرستی نیست، سپس یاری نمی‌شوید.

چگونه هیچ تحرکِ در وجود شما دیده نمی‌شود؟! چگونه شرف و عزت پیروزی، شما را وادار نمی‌سازد تا این خائنین و دشمنان الله سبحانه و‌تعالی و رسول الله صلی الله علیه و‌سلم را نابود سازید؟! چگونه شرف و عزت اسلام شما را تحریک نمی‌کند تا انصار را در روز عقبه دوم به یاد بیاورید که دین الله سبحانه و‌تعالی را، بنده‌ها و حاملین دعوت را نصرت دادند؟!

حزب‌التحریر شما را دعوت می‌کند تا برای غالب ساختن نظام الله سبحانه و‌تعالی حزب را نصرت دهید تا خائنین که منابع کشور و مردم را در اختیار کفار استعمار‌گر قرار داده اند را نابود سازد. ای اهل قدرت و نصرت! بیائید الله سبحانه و‌تعالی و پیامبر صلی الله علیه و‌سلم را نصرت دهید تا حاکمیت طاغوت را بر طرف کرده و نظام الله سبحانه و‌تعالی را حاکم سازیم تا این‌که در هردو دنیا عزتمند گردیم و این واقعاً پیروزی بزرگ است. ای اهل قدرت و نصرت! بیائید، سعد ابن معاذ را به یاد بیاورید که مرگ وی عرش اعظم الله سبحانه و‌تعالی را به خاطر ایمان و نصرت دین الله سبحانه و‌تعالی به لرزده در آورد. بخاری در مسند جابر رض روایت می‌کند که من شنیدم که پیامبر صلی الله علیه و‌سلم فرمود:

«اهْتَزَّ العَرْشُ لِمَوتِ سَعْدِ بْنِ مُعَاذٍ»

ترجمه: با مرگ سعد ابن معاذ عرض الله سبحانه و‌تعالی به لرزه افتاد.

حزب‌التحریر شما را دعوت می‌نماید تا آن را نصرت دهید و از دشمنان الله سبحانه و‌تعالی نترسید و سخن حقِ الله قادر و توانا را به یاد آورید که فرموده است:

﴿إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾ ]محمد:7[

ترجمه: اگر الله را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می‌کند و گام‌های تان را محکم و استوار می‌سازد.

﴿يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (12) وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ ]صف:13-12[

ترجمه: تا گناه‌تان را بیامرزد و شما را در بهشت‌هایی‌که از زیرِ درختانِ آن نهرها جاری است و خانه‌های پاکیزه در بهشت‌های جاویدان درآورد، این است کامیابی بزرگ.

ای مسلمانان! ای اهل قدرت و نصرت! حزب‌التحریر نیاز به نصرت شما دارد، پس آن را نصرت دهید و با شما عزیز می‌شود، پس آن را عزت دهید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ ]انفال:24[

ترجمه: ای اهل ایمان! هنگامی که الله و پیامبرش شما را به حقایقی‌که به شما (حیات معنوی و زندگی واقعی می‌بخشد) دعوت می‌کنند اجابت کنید و بدانید که الله میان آدمی و دلش حایل و مانع می‌شود (تا حق را باطل و باطل را حق مپندارد) و مسلماً همه شما به سوی او گردآوری خواهید شد.

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

حکومت‌داری امانت و عبادت الله سبحانه وتعالی است، نه اهداف شخصی یا نظامی

مسلمانان پاکستان منازعۀ اخیر سیاسیون و رهبری نظامی پاکستان را شاهد بودند، متحیر از این‌که آیا این حکام به فکر مردم اند  یا فقط به منافع شخصی خودشان فکر می‌کنند. برکناری جنرال فیض حمید از سمت رئیس آی اس آی، قدرت سیاسی عمران خان را تهدید می‌کرد. باوجود نارضایتی زیاد میان مردم مسلمان پاکستان و نیروهای مسلح آن کشور، جنرال حمید و افرادش بی‌باکانه و وحشیانه از عمران خان حمایت می‌کردند. عمران خان از سر تکبر و لجاجت حفظ قدرت، کوشش‌های مأیوسانه و بی‌ثمری را برای ممانعت از برکناری جنرال حمید انجام داد. این بار اول نیست که ما شاهد کشمکش‌های سیاسی در نظام ناکام فعلی هستیم. سیاسیون و رهبری نظامی هردو در جریان مأموریت‌شان قوانین مدنی و اساسی را برای متوسل شدن به قدرت تغییر داده، خود را ثروت‌مند کرده و صلاحیت بیشتری به‌دست آورده‌اند. ریشه‌‌ی این مشکلات، با صلاحیت ساختن قوانین مدنی دروغین توسط انسان می‌باشد. این صلاحیت هم اساس دموکراسی است که در آن نماینده‌های منتخب قوانین را تعیین می‌کنند، و هم مبنای دیکتاتوری که یک فرد دیکتاتور قوانین را تصویب می‌کند. این مشکل عامل اصلی منازعات سیاسی اخیری می‌باشد که مکرراً شاهدش بوده‌ایم. سیاسیون و رهبران نظامی؛ هردو از این قوانین برای تحکیم جاه‌طلبی‌های شخصی و سرمایۀ نامشروع خود استفاده می‌کنند.

حاکمیت در اسلام یک امانت مقدس و بیان‌گر عبادت الله سبحانه وتعالی می‌باشد. حاکم در اسلام مکلف به رعایت امور مردم از طریق تطبیق اسلام است. اسلام به حاکم اجازه نمی‌دهد تا بر اساس خواست و میل‌اش حکومت کنند. در عوض، اسلام حاکم را مکلف بر حکمرانی مبنی بر تمام چیزی می‌کند که الله سبحانه وتعالی وی را از آن آگاه کرده‌است. ضمن این‌که حاکم نزد الله سبحانه وتعالی به‌خاطر قیومت‌اش مسئول می‌باشد. رسول الله صلی الله علیه و سلم در پاسخ به درخواست ابوذر برای حاکم شدن هشداد دادند:

«يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ ضَعِيفٌ وَإِنَّهَا أَمَانَةٌ وَإِنَّهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ خِزْيٌ وَنَدَامَةٌ إِلَّا مَنْ أَخَذَهَا بِحَقِّهَا وَأَدَّى الَّذِي عَلَيْهِ فِيهَا» [مسلم]

ترجمه: ای ابوذر! تو ضعیف استی، و این (حاکمیت) امانتی است که در روز قیامت عامل شرمساری و پشیمانی خواهد بود، مگر برای کسی‌که آن به گونه‌ای به دوش کشد که برایش سوگند خورده است، و وظیفه‌اش را در قبال آن کاملاً انجام دهد.

بدین‌گونه که رسول الله صلی الله علیه وسلم شخص عاجز و متقی را در حاکم بودن هشدار می‌دهد که حتی در هر حالت باید تمام چیزی‌که الله سبحانه وتعالی برایش مقرر کرده‌است را حکم کند. حکومت‌داری در اسلام برای اشخاص توانایی می‌باشد که از الله می‌ترسند، ازین‌رو‌ حکومتداری از طریق حاکم کردن قوانین الله سبحانه وتعالی، خود یک عبادت محسوب می‌شود.

ای مسلمانان پاکستان! دموکراسی نمی‌گذارد تا مبنی بر چیزی‌که الله بر ما نازل کرده‌است حکم شود. دموکراسی سیاسیون و رهبران نظامی ‌را بر ما عرضه می‌کند که تنها بر خود و خواست‌های استعماری ارباب‌های‌شان توجه می‌کنند. اکنون زمان آنست که دست رد به سینۀ این نظام زنیم و به‌منظور رضایت الله سبحانه وتعالی برای تاسیس نظام حکومت‌داری اسلام، یعنی خلافت کار کنیم. ای مسلمان نیروهای مسلح پاکستان! نگذارید نیروی‌تان مورد سوءاستفادۀ اشخاصی قرار گیرد که خواست‌های شخصی‌شان را دنبال می‌کنند. حکام فاسد را براندازید و مردم را از این بیچاره‌گی و یاس آزاد کنید. در واقع، الله سبحانه وتعالی شما را در تغییر وضعیت‌مان توانا ساخته‌است و او مطمئناً در بارۀ تمام چیزهایی‌که به شما اعطا کرده‌است خواهد پرسید. نصرت‌تان را جهت تأسیس دوبارۀ خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم به حزب‌التحریر بدهید و مردم را در بازگشت حاکمیت  از طریق رهمنودهای قرآن کریم و سنت مبارک نبوی خوشحال سازید. الله سبحانه و تعالی فرموده‌است:

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ (4) بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (روم: 4-5)

ترجمه: و در آن روز، مؤمنان (بخاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد... به سبب یاری الله (سبحانه وتعالی)؛ و او هرکس را بخواهد یاری می‌دهد؛ و او صاحب قدرت و رحیم است!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه پاکستان

مترجم : راشد مسلم

ادامه مطلب...

سکولار‌سازی و غربی‌سازی نصاب تعلیمی؛ بخش از پالیسی رژیم فاسد در سرزمین‌های اسلامی‌ست که ‌می‌خواهند خلط جنسیت "Gender" را به حیث مدل معرفی نمایند Featured

  • نشر شده در اردن

به سلسلۀ حملات سیستماتیک علیه ارزش‌های اسلام در سرزمین‌های اسلامی، وزارت معارف اردن کتاب‌هایی را به 42 نهاد تعلیمی در مراکز مختلف ارسال نموده تا برنامۀ آموزشی برای استادان مرد و زن را تحت مبحث "خلط جنسیت "Gender" در معارف و محیط مکاتب" دایر نمایند. به منظور وضاحت این مطلب، سخن‌گوی وزارت معارف به نام احمد المصعفی تائید نموده گفت: "دولت کانادا برای تمویل این پروژه و دایر نمودن این کورس‌‌ها هیچ شرط و شرایطی را نگذاشته است." و اشاره نمود که "این وزارت متعهد بر فلسفه تعلیمی، قوانین اسلامی، عرف و معیار‌های جامعه اردن ‌می‌باشد". برای وضاحت خیانت و کذب این ادعا به موارد ذیل اشاره ‌می‌نمائیم:

وقتی‌که در مورد اصطلاحات غربی صحبت ‌می‌نمائیم، لازم است برای فهم معنی واقعی آن اصطلاحات، به استفاده کننده‌های اصلی آن‌‌ها مراجعه کنیم. وقتی‌که در مورد اصطلاح جندر صحبت ‌می‌نمائیم و ‌می‌خواهیم که آن را وارد بخش تعلیمی نمائیم، ضرور است تا تعریف و کاربرد آن را از زبان غربی‌‌ها بدانیم. سازمان صحی جهان آن را چنین تعریف ‌می‌نماید: "اصطلاح جندر صرف نظر از تفاوت‌های ارگانیک و ترکیبات بیولوژیکی به خصوصیات مختلط مردان و زنان در جامعه اطلاق ‌می‌گردد". در دایرة‌المعارف بریتانیا اصطلاح جندر چنین تعریف شده است: "احساس یک شخص نسبت به خود به حیث مذکر یا مؤنث بودن صرف نظر از جنسیت بیولوژیکی آن". تطبیق مفکوره جندر یکی از ماده‌های توافق سیداو ‌می‌باشد که در مادۀ 5 پاراگراف اول ذکر گردیده که دولت اردن در سال 1992 به امضا رساند و در سال 2007 در قضات رسماً تصویب و به چاپ رسید.

بر اساس موارد فوق الذکر، مسایل ذیل روشن ‌می‌گردد:

یکم) این واضح است که دلیل ابداع اصطلاح جندر حیله و مکر مدافعان "تساوی حقوق میان مرد و زن" بر اساس جندر ‌می‌باشد که به هیچ وجه به خاطر تفاوت‌های ارگان‌های جسمی، یکی را بر دیگری ترجیح نمی‌دهند.

دوم) مفکوره جندر اساساً باعث ترویج هم‌جنس‌گرائی ‌می‌گردد و روابط جنسی میان دو مرد و دو زن را رابطه مشروع دانسته که یک آن احساس مذکر بودن و دیگری آن احساس مؤنث بودن را کند.

سوم) مفکوره جندر احساس مادری را از بین ‌می‌برد و آن را صرف وظیفه‌ای ‌می‌داند که به غیر از مادر، یک مرد نیز ‌می‌تواند انجام دهد. فمینست انگلیسی به نام آنی اوکلی که اولین بار این اصطلاح را در علوم اجتماعی به کار برد، معتقد است که احساس مادری افسانه‌ای است که توسط جامعه ایجاد شده و هیچ ریشۀ در غرایز انسانی ندارد و آن یک وظیفۀ مربوط به اجتماع است که توسط هر فرد ‌می‌تواند انجام شود. شرم‌آور این‌که این نظریه توسط موافقت‌نامه فجیع سیداو در ماده ،5 پاراگراف دوم تصویب شده است.

اگر واقعیت مفکوره جندر چنین باشد و اگر آن اساس مفکوره‌های فوق‌الذکر باشد، پس وزارت معارف کدام تعهد و پیروی از قوانین اسلامی را ادعا ‌می‌کند؛ در حالی‌که برای یک جا‌سازی این مفکوره‌‌ها در قوانین اسلامی تلاش ‌می‌ورزد؟! وزارت معارف برای داخل نمودن مفکوره جندر در نصاب‌تعلیمی، چی توجیه و دلیل قناعت‌بخش ‌را می‌تواند بیان کند؟!

پس؛ ای مردم اردن! این را درک کنید که دفاع از حقوق زنان تحت شعار‌های مساوات و مفکوره جندر در واقع بخشِ از مبارزه فکری، سیاسی، فرهنگی و سیستماتیکِ ‌می‌باشد که توسط غرب در سرزمین‌های اسلامی از زمان انهدام دولت خلافت با تلاش برنامه‌ریزی شده، آغاز گردیده تا امت اسلامی را از دین و مسایل عقیده وی آن‌‌ها منحرف سازند و بتوانند در زنده‌گی اجتماعی مسلمانان نفوذ کرده و خانواده‌های مستحکم مسلمان را با فاسد ساختن زنان و تمام نسل مسلمان از هم بپاشد. امت اسلامی و زنان مسلمان کاملاً از اهداف شوم مبارزۀ آن‌‌ها آگاه اند که توسط سیاسیون در تمام سطوح جهان حمایت ‌می‌گردد، پس؛ دولت کانادا چنین کورس‌‌ها را حمایت و تمویل مالی ‌می‌نماید تا زنان مسلمان را شکار چنین دام‌‌ها نمایند و جالب این‌که تمام این اقدامات تحت حمایت و تشویق رژیم اردن صورت ‌می‌گیرد. در حالی‌که این رژیم حاملین دعوت را وقتی‌که به سوی تطبیق اسلام از طریق مبارزه فکری و سیاسی فرا ‌می‌خوانند، زندانی، شکنجه و از دعوت ممانعت ‌می‌کنند، اما به خارجی‌‌ها اجازه ‌می‌دهند تا در امور امت مداخله کرده و فرهنگ تباه کنندۀ غربی را که اساساً هدف آن‌‌ها دشمنی با اسلام و مسلمانان است را در جوامع اسلامی تطبیق نمایند.

ایدیولوژی اسلام مدل بی‌نظیری را پیشکش ‌می‌نماید که توانمندی حل مشکلات بشر را دارا‌‌ست. اسلام به زنان عزت واقعی بخشیده، حقوق آن‌‌ها را رعایت و قوانین را وضع کرده که عزت و حقوق آن‌‌ها را تضمین ‌می‌نماید، اگر آن یک جوان باشد یا یک زن کهن‌سال، مادر باشد یا دختر و یا خواهر، خاله مادری باشد یا عمه پدری، یک خانم باشد یا یک زن غیر نسبی. پس؛ اسلام به احترام والدین امر ‌می‌کند و ارزش و مقام را به مادر قایل است که بالاتر از مقام پدر ‌می‌باشد و مادر، شایسته‌ترین فرد در مهربانی و همکاری محسنانه ‌می‌باشد و هر کسی‌که دخترانش را به خوبی تربیه اسلامی نماید، آن‌‌ها برای والدین سپرِ در مقابل آتش خواهد بود و اسلام به داشتن صله رحم، محافظت از عزت و پائین نگهداشتن چشم در مقابل والدین امر نموده. هم‌چنان به مرد‌‌ها امر نموده که به خاطر محافظت زنان، خود را قربان نمایند. این را بدانید که این دساتیر و قوانینی‌که با جزئیات در کتاب الله سبحانه و‌‌تعالی و سنت پیامبر صلی الله علیه و‌سلم آمده به مدت 13 قرن تطبیق ‌می‌گردید و در آن زمان اروپا در قرون وسطی در تاریکی کامل به سر ‌می‌برد.

ای مردم اردن! تمام این کورس‌‌ها، موافقت‌نامه‌‌ها و فرهنگ‌‌ها را رد نمائید و به اطفال خود حب الله سبحانه و‌تعالی و پیامبر صلی الله علیه و‌سلم را آموزش دهید. به آن‌‌ها کتاب الله سبحانه و‌تعالی و سنت پیامبر صلی الله علیه و‌سلم را آموزش دهید! در مورد اصحاب کرام برای آن‌‌ها بگوئید که چگونه اسلام را حمل و به منظور اظهار دین الله سبحانه و‌تعالی در روی زمین قربانی دادند. در مورد زنده‌گی مادر مؤمنین حضرت عایشه رض و اصحاب معظم به آن‌‌ها آموزش دهید که چی تأثیرِ در حمل پیام اسلام داشتند که نسل اندر نسل از آن‌‌ها به نیکوئی و افتخار یاد ‌می‌نمایند. اطاعت الله سبحانه و‌تعالی و رسول الله صلی الله علیه و‌سلم را به آن بفهمانید؛ با اطفال خود نشسته و در باره حاکمیت اسلام با آن‌‌ها بحث نمائید و آن‌‌ها را از دشمنان اسلام که علیه مسلمانان و حاکمیت اسلام دسیسه طرح ‌می‌کنند، آگاه سازید. آن‌‌ها را از پیروی مسیر شیطان و یا متحدین دشمنان اسلام هشدار دهید و این امر الله سبحانه و‌تعالی را لبیک گوئید هنگامی که فرمود:

﴿يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَّا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ﴾ (تحریم:6)

ترجمه: ای مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشی‌که هیزم آن انسان‌‌ها و سنگ‌‌ها است، نجات دهید. بر آن فرشتگانی خشن و سخت‌گیر گمارده شده اند که از آنچه الله به آنان دستور داده، سرپیچی نمی‌کنند و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام ‌می‌دهند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه اردن

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

حمایت وزارت حج و اوقاف از دروغ و قطع همکاری از دعوت به تطبیق قانون الله سبحانه‌وتعالی Featured

  • نشر شده در تونس

روز جمعه به تاریخ 15 اکتوبر 2021م حزب التحریر-ولایه تونس گردهمایی را در مقابل مسجد "الفاتح" در مرکز تونس به راه انداخت. این گردهمایی ندایی بود بالای مردم تونس تا باج‌دهی به سیکولاران را در سرنوشت تونس متوقف بسازند تا باشد که به تلاش‌ها و مبارات آنان که به نیابت از باداران اروپایی شان در سرزمین ما به پیش می‌برند، پایان داده شود. در این اعتراضات حزب پرچم رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم را بلند نموده و شعارهایی از کتاب الله سبحانه‌وتعالی سر داده می‌شد؛ از جمله:

﴿ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ﴾ [یوسف:40]

 ترجمه: فرامان‌روایی تنها از آنِ الله (سبحانه‌وتعالی) ا‌ست.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ [نساء: 59]

ترجمه : ای کسانی‌که ایمان آوردید، از الله و رسولش و اولوالامر(امیران) خویش اطاعت کنید، اگر در چیزی نزاع داشتید پس آن را به الله و رسولش برگردانید.

آین آیات قطعی و صریح از قرآن کریم است که به فرض بودن حاکمیت آن‌چه از طرف الله سبحانه‌وتعالی نازل شده و به اهمیت داشتن یک خلیفه که به اساس قانون الله حکمروایی کند، واضحاً و صراحتاً دلالت می‌کند.

طوری‌که جعل و دروغ بستن عادت سیکولاریست‌هاست؛ از این‌رو، آن‌ها در بلندگوها فریاد زدند مبنی بر این‌که اعضای حزب‌التحریر با زور داخل مسجد یورش برده و میز خطابه را شکستانده اند و این‌که اطراف مسجد توسط نیروهای امنیتی در محاصره قرار گرفت. این همه تلاش‌ها و سوء قصدها فقط برای مغشوش ساختن اذهان عامه بوده و ستیزی برای جلوگیری از سخنرانی حزب‌التحریر در این گردهمایی بوده است. اظهارات سریع و زیرکانه وزیر امور دینی یک بیانیۀ سرد و بی‌بنیاد بوده و فقط برای حمایت از (سیکولارهای) دروغ‌گو بوده است. وزیر امور دینی طی یک کنفرانس مطبوعاتی در قیروان به روز دوشنبه 16 اکتوبر 2021م در رابطه به گردهمایی حزب التحریر، که درمقابل مسجد الفاتح در پایتخت برگزار شده بود، گفت: «یک گروه مشخص و فرصت‌طلب (حزب التحریر) آشوب‌پراگنی کرده و شعارهای گوناگون سر داده است.» وزیر امور دینی از این‌که امام مسجد در این گردهمایی همکار بوده انکار نموده و گفته که امام مسجد بی‌گناه است؛ چنان‌که گرگ از خون پسر یعقوب مبراء بود. وی مدعی شد که این حزب می‌خواست تا مردم را تحریک نموده و آشوپ برپا کند، اما ناکام شد. وی هم‌چنان گفت که مساجد برای چنین اعمالی ساخته نشده، بلکه مساجد برای الله ساخته شده است و نباید به کسی دیگر در مساجد متوسل شد. هم‌چنان او خواستار جدایی مساجد از موضوعات سیاسی شده و گفت: «ما تبلیغ موضوعات سیاسی را در مساجد تحمل نمی‌کنیم.»

حزب‌التحریر ولایه تونس در رابطه به بیانیه بیاساس وزارت امور دینی و سخنان وزیر امور دینی، موارد آتی را ابراز می‌دارد:

1 – وزیر امور دینی از سیکولارها جانب‌داری کرده و به جای افشاء ساختن دروغ ها و نقشه‌های ایشان از آن‌ها حمایت کرده و اعمال آن‌ها را توجیه می‌کند و برای سیکولارها گزارشی ارائه کرد که گویا وزیر امور دینی و امام مسجد (کسی‌که عقب میز خطابه خطبه بیان کرد) در رابطه به گردهمایی حزب التحریر و به آن‌چه که دعوت می‌کند، هیچ ارتباطی ندارد و سپس با سخنان بی‌بنیاد و متزلزل کننده سیکولاریستی بالای حزب‌التحریر و دعوتش حمله کرد.

2 – وزیر امور دینی برای سخنانش از این آیات قرآن کریم استناد کرد است:

﴿وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً [جن: 18]

ترجمه: مساجد برای الله است، پس کسی را با الله نخوانید.

آیا این حزب به چیزی غیر الله فرا می‌خواند؟ حزب‌التحریر به سوی تطبیق قانون الله سبحانه‌وتعالی را فرا می‌خواند، نه چیز دیگر؛ اما وزیر امور دینی آن را دعوت به سوی غیر از الله تلقی کرد. آیا این عجیب نیست؟! شعارهایی‌که توسط افراد این تجمع سر داده می‌شد، آیاتی از قرآن کریم اند که ضرورت و وجوب حاکمیت قانون الله سبحانه‌وتعالی را نشان می‌دهد؛ اما وزیر امور دینی این شعارها را برای کسی دیگر جز الله می‌داند و این عمل را خدمت‌ برای یک اجندای سیاسی می‌داند. آیا دعوت به رد اطاعت و فرمانبرداری از استعمار تحریک است؟ آیا دعوت به حاکمیت قانون الله سبحانه وتعالی شورش و هرج و مرج است؟

﴿قَاتَلَهُمُ اللّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ [منافقون: 4]

ترجمه: الله آن‌هارا بکشد، چگونه از حق منحرف میشوند؟

3 – پرچم‌هایی‌که توسط اعضای حزب التحریر بلند شده بود، پرچم یک حزب نه بلکه پرچم رسول الله صلی الله علیه وسلم (لوا و رایه/سیاه و سفید) و پرچم تمام مسلمانان است که در آن کلمه توحید " لا اله الاالله محمد رسول الله " نوشته شده است. اما وزیر و وزارت امور دینی پرچم پیامبر را رد کرده و قبول ندارند!

4 – آیا وزیر امور دینی که ادعا دارد از پوهنتون/دانشگاه " الزیتونه " فارغ شده است، نمی‌داند که تأسیس خلافت یک امر واجب و فرض از طرف الله سبحانه وتعالی است؟! اگر مساجد برای مقاصد دعوت به سوی الله و تطبیق احکام نبوده، پس برای چی چیز ساخته شده اند؟! این سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم بوده که مسجد را من‌حیث مقر فرماندهی، تنظیم امور و حکمرانی انتخاب کرده و هم‌چنان این روش برای خلفای بعد از وی به ارث گذاشته شد و امروز هم حزب‌التحریر بخاطر خلافت در مقابل مساجد دعوت کرده و مردم را فرا می‌خواند و این دعوت را ادامه خواهد داد. چون این دعوت وجیبه‌ای است از طرف الله سبحانه‌وتعالی بالای تمام مسلمانان و بگذارید که وزیر و دستگاه حکومتی‌اش و رئیس جمهور بداند که ما آن‌ها را در اجندای خود شامل نمی‌سازیم چون آن‌ها جز قدرت‌های زودگذر و فانی چیز دیگری نیستند. بلکه ما آرزوی نابودی باداران استعماری آن‌ها را داریم که در سرزمین‌های اسلامی و تمام جهان حکم‌فرمایی می‌کنند و مسلمانان را در معرض انواع گوناگون برده‌گی و حقارت قرار داده اند، تا تمام بشریت از شر جرایم و فساد آن ها رهایی یابد؛ چون ما حامل بزرگترین پیام یعنی اسلام هستیم. به الله سبحانه تعالی دعا می‌کنیم تا ما را در راه حاکم ساختن آن حمایت و یاری نماید تا پرچم حاکمیت آن بر افراشته شود و در تمام بخش‌های زندگی تسلط داشته باشد؛ اگر چه نا باوران راضی نباشند. و خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت که ما در پی آن هستیم، زود است که انشاءالله  تأسیس شود؛ اگر کسی تردید دارد، به این آیات الله سبحانه‌وتعالی گوش فرا دهد:

﴿مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ [حج: 15]

ترجمه : هر کسی که گمان می‌کند الله (سبحانه‌وتعالی پیامبر ) را در دنیا و آخرت حمایت نمی‌کند، پس بگذار که ریسمان را در سقف ببندد و خود را حلق‌آویز کند(تا بمیرد) تا ببیند که آیا این کار خشمش را فرو می‌نشاند؟

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه تونس

مترجم: عبدالرحمن قاطع

ادامه مطلب...

دولت خلافت سلطه قدرت‌های بزرگ استعمارگر بر قیمت نفت را از بین خواهد برد Featured

  • نشر شده در پاکستان

از افزایش ناگهانی قیمت تولیدات نفتی بیش از 10 روپیه، بر اساس دستور صندوق بین‌المللی پول، بمب نفتی جدیدی را بالای مردم، که قبلاً از تورم رنج می‌بردند، پرتاب نمود. در واقع صندوق بین‌المللی پول برای رسیدن به هدف 610 بیلیون روپیه مالیات نفت، مردم را زنده پوست می‌کنند. 

دولت درحالی‌که تورم جهانی را مقصر می‌داند و از بی‌چاره‌گی می‌نالد، با کمال میل دستور صندوق بین‌المللی پول را برای کاهش مداوم ارزش روپیه، که منجر به صعود قیمت‌های نفت می‌گردد، پذیرفته است. پس از مُطیع شدن به نظم بین‌المللی و تسلط دالر بر تجارت بین‌المللی، در واقع اظهار بی‌چاره‌گی و درمانده‌گی دولت جز فریب چیزی بیش نیست. قابل ذکر است که دولت خلافت هرگز دست و پای خود را با چنین غل و زنجیر نخواهد بست. دولت خلافت با استفاده از طلا و نقره به حیث پشتوانه پول دولت سلطه دالر را در تجارت بین‌المللی نابود خواهد ساخت.

اسلام مالیات‌ غیرمستقیم، باج‌گیری و سودهای بزرگ مالکان خصوصی بخش نفت را حرام ساخته است که این همه قیمت نفت را افزایش می‌دهند، در حالی‌که قیمت نفت از حدود 90 روپیه تا 138 روپیه افزایش یافته است. رسول‌ الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«لایدخل الجنَّة صاحبُ مَکسٍ»  (ابو داود)

ترجمه: مالیه گیرنده داخل بهشت نمی‌گردد.

علاوه براین، اسلام با اعلام بخش انرژی به حیث ملکیت عامه، سود مالکان خصوصی انرژی را از بین می‌برد. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«المُسلِمُونَ شُرَکَاءُ فِی ثَلاَثٍ: الماءِ وَالکلِاء وَالنَّارِ» (احمد)

ترجمه: مردم در سه چیز شریک‌اند: آب، غذا و آتش (هر چیزی‌که سبب آتش می‌گردد).

قیمت جهانی نفت توسط اصول جهانی عرضه و تقاضا در بازار آزاد تعیین نمی‌شود، بلکه توسط سلطه قدرت‌های بزرگ استعمارگر، از طریق افراد با نفوذ OPEC Plus cartel تعیین می‌گردد. از دهۀ پنجاهِ قرن گذشته بدین‌سو قیمت نفت نسبتاً پایین و 25 دالر در هر بشکه ثابت مانده است و به اقتصاد غربی اجازه داد تا به سرعت رشد کنند. زمانی‌که امریکا برای رشد منابع نفت و گاز شیل خود به قیمت‌های بالاتر نیاز داشت، قیمت نفت به 147 دالر در هر بشکه افزایش یافت. دولت خلافت گروگان نفت OPEC Plus cartel نخواهد بود، زیرا دولت خلافت به دلیل نظارت مستقیم بر سهم شیر از ذخایر نفت و گاز جهان در سرزمین مسلمانان، تأثیر زیادی بر قیمت جهانی نفت خواهد داشت. بنابر این، خلافت نفت ارزان و قابل دسترس را برای همه اتباع خود، برای مسلمان و غیر‌مسلمان تضمین خواهد کرد.

دولت خلافت مفکورۀ دولت-ملت را مردود می‌شمارد. پس از شکست خلافت در جنگ جهانی اول، فرانسه و انگلیس سرزمین‌های مسلمانان را تجزیه کردند و مرزهای برای تشکیل دولت‌های کنونی ایجاد نمودند. سرزمین‌های مسلمانان برای اطمینان این‌که ذخایر نفت و گاز برخی از سرزمین‌ها از طریق نوکران غرب، تحت کنترول قدرت‌های استعمارگرِ‌غربی قرار ‌گیرد، تجزیه شده است. بدین ترتیب به دلیل ثروت نفت و گاز بالای بعضی سرزمین‌ها تمرکز صورت گرفت و سایر سرزمین‌هااز این توجه و تمرکز محروم گردیدند. دولت خلافت سرزمین‌های فعلی اسلامی را تحت دولت واحد، متحد می‌سازد و منابع عظیم اقتصادی سرزمین‌های مسلمانان را جهت منافع اسلام و مسلمانان به مصرف خواهد رساند.

ای اهل قدرت و نصرت! شما باید با شکستن قید و بندهای دولت-ملت‌ و قوانین ظالمانۀ نظم اقتصادی، برده‌گی امت اسلامی به نظام استعماری غرب را پایان دهید. نظام‌های دیکتاتوری، دموکراسی و نظام‌های مختلط همه شکست خورده‌ اند و امت را در بیچاره‌گی و ناامیدی فرو برده ‌اند. امت اسلامی در آرزوی تغییر و رهایی واقعی است، اما هرگز بدون دولت خلافت بر منهج نبوت عملاً به آن دست نخواهد یافت. پس بیائید حزب‌التحریر را برای تاسیس  دوبارۀ خلافت نصرت دهید که واقعاً توانمندی رهبری این امت دارد. الله سبحانه ‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَسَارِعُوا إلَی مَغفِرَةٍ من رَّبَّکُم وَجَنَّةٍ عَرضُهَا السَّمَاواتُ وَالأَرضُ أُعِدَّت لِلمُتَّقِینَ﴾ ]آل عمران: 133[

ترجمه: و به سوی آمرزش پروردگارتان و به سوی بهشتی‌که به وسعت آسمان‌ها و زمین است، بشتابید که برای پرهیزگاران آماده شده است.

دفتر‌مطبوعاتی‌حزب‌التحریر-ولایۀ‌پاکستان

مترجم: احمد احمدی

ادامه مطلب...

واقعیت پس پردۀ خرابی فیسبوک چیست؟

  • نشر شده در سیاسی

پرسش

امریکا به مشاركت 30 دولت، کانفرانس بین‌المللی را در ارتباط به مبارزه با جرایم سایبری، به تاریخ 14/10/2021م برگزار نمود، اما بدون هیچ‌گونه توجه به دعوت روسیه و چین در آن. در شامگاه دو شنبه مؤرخ 2021/10/4م به مدت تقریبا 6 ساعت، فیسبوک از کار افتاد، فعالیت‌های فیسبوکی متوقف و صدها ملیون کاربر، به یک باره‌گی نمی‌توانستند از فیسبوک و زیرمجموعه‌های آن، از جمله وتساپ و انستاگرام، استفاده نمایند. روز بعد سنای امریکا برای یک تن از کار مندان سابق فیسبوک جلسۀ استماعی ترتیب داد... پرسش این است که چه چیزی در پشت این ماجرا می‌باشد؟ آیا این یک اشتباه فنی بوده یا ساختگی؟ اگر چنین است پس واقعیت چیست؟ و این‌که آیا بین این ماجرا و ما مسئلۀ مشهوری‌که بخش تکنالوژی امریکا به طور مجموع، در انتخابات از بایدن علیه ترامپ حمایت کردند، کدام ارتباطی وجود دارد؟

پاسخ

فیسبوک و زیرمجموعه‌های آن از جمله وتساپ و مسنجر، در روز دوشنبه مؤرخ 4/10/20121م، به مدت 6 ساعت متوقف گردید؛ حادثه‌ای که 13 سال است تاکنون بسان آن واقع نگردیده و در قدم اول مسبب اضطراب زیادی به شرکت فیسبوک و به همان ترتیب بخش تکنالوژی شده است. به عنوان مروری بر آنچه رخ داده است، موارد زیر را بیان خواهیم داشت:

در نخست: این اختلال در فیسبوک از سال 2008م تاکنون بدترین اختلال فیسبوکی بوده است، طوری‌که خدمات فیسبوک، وتساپ، انستاگرام و مسنجر، از 3.5 ملیارد کاربر، در سراسر جهان، قطع گردید. این حادثه همراه با کاهش بی‌سابقه سهام فیسبوک بود که به مبلغ 15% می‌رسد؛ چیزی‌که به مثابۀ ورشکسته‌گی این شرکت‌های تکنالوژی می‌باشد. همان‌طور سهام بیشتر شرکت‌های تکنالوژی به گونۀ سرسام‌آور و قابل توجهی اُفت نموده است. سهام تويتربه  5.7% و سهام باقي شرکت‌ها به درجات متفاوتی، ضرر شرکت‌های سردم‌دار تکنالوژی، اخبارجهانی را تحت و شعاع قرار داده است. طبق گزارش تاریخی 5/10/2021م روزنامۀ مصری اليوم، زاکربیرگ، بزرگترین سهام دار فیسبوک حدود 6 ملیارد دالر و در برخی از گزارش‌ها حدود 7 ملیارد دالر ضرر نموده است. در ردۀ دوم جیف بیزوس مالک شرکت امازون  به مبلغ 4.8 ملیار دالر ضرر نموده است. به همین ترتیب لاري بايگ وسيرگي براين -شركت گوگل، هریگ بیشتر از دو ملیاردولار ضرر نموده اند، همان‌طور ستيو بالمر - شرکت مایکروسافت، به مبلغ 1.6 مليارد دالر ضرر نموده است. به همین ترتیب سرمایه‌داران بزرگ تکنالوژی ضرر‌های بسیاری را متحمل شدند... از میان ده سرمایه‌داری‌که به دلیل این اختلال فیسبوک بیشترین ضرر را متحمل شده اند، یک سرمایه‌دار چینی بنام ماهواتينگ -شركت تينسنت، که نزدیک به یک ملیارد دالر ضرر نموده است، اما نه سرمایه‌دار دیگر آن امریکایی می‌باشند. بنابراین روشن گردید که این انقطاع خدمات فیسبوک، وتساپ، مسنجر و انستاگرام، صدمۀ بزرگی را بر کل بخش تکنالوژی امریکا وارد نموده است، اما چین را به این در صد صدمه نزده است، بلکه چین تنها دولتی می‌باشد که از صدمۀ این اختلال نجات یافته است، زیرا چین استفاده از برنامه‌های کاربردی فیسبوک و اپلیکشن‌های زیرمجموعۀ آن را ممنوع قرار داده است. (منبع: صدى البلد 5/10/2021م) از شبکۀ "آر تي" روسي چنین نقل شده است: "از این حادثه جهان متأثر گردیده است؛ در حالی‌که چین به تنهایی بدور از همه در امان به سرمی‌برد، زیرا چین در ارتباط به برنامه‌ای کاربردی رسانه‌های اجتماعی مخصوص خویش، دور اندیشی خود را دارد". چیزی‌که بر خطر و حساسیت آنچه این ماجرا در پی داشته، می‌افزاید، این است که از یک طرف بخش تکنالوژی امریکا، یکی از بزرگترین بخش‌های تأمین کنندۀ اقتصاد امریکا بوده و ازطرفی بزرگترین حامی انتخاباتی رئیس جمهور دیموکرات است، که از دشمنان رئیس جمهور سابق جمهوری‌خواه امریکا ترامپ می‎باشد؛ کسی‌که در حمایت بخش انرژی، مخصوصاً شرکت‌های نفت، در امریکا قرار داشت؛ چیزی‌که اشاره بر ابعاد سیاسی این اختلال بزرگ دارد؛ اختلال بزرگی‌که بطور مستقیم شرکت فیسبوک را بیشترین صدمه و به شرکت‌های تکنالوژی دیگر به نوبۀ خود صدماتی را، نه در حد فیسبوک، وارد نموده است.

در ثانی: از بررسی دقیق اتفاقات رخ داده در خواهیم یافت که شرکت فیسبوک در برابر روند اختلال بزرگی مواجه شده است. همان‌طور در پهلوی آن شرکت‌های غول‌پیکر تکنالوژی امریکایی دیگر نیز از صدمات این روند در امان نمانده اند، که خرابکاری وارده در آن‌ها به اندازۀ خرابکاری در فیسبوک و اپلیکیشن‌های زیرمجموعۀ آن موفق نبوده است. این اختلال یا حملۀ سایبری از سوی جهت‌هایی می‌باشد که از چنگاهای الکترونیکی برخوردار اند، مانند روسیه، چین و... یا این تخریب یک رویداد داخلی ذریعۀ خود فیسبوک بوده، به عنوان پیامی برای دشمنان فیسبوک، به منظور این‌که شرکت می‌تواند به قطع خدمات خود، حتی در قالب چندساعت، به آنان مزاحمت ایجاد کند... یا این تخریب یک خطای فنی معمول ذریعۀ یکی از کار کنان فیسبوک بوده است... یا این تخریب انتقامی است که ترامپ و گروه آن از این شرکت، بدلیل ایستادن آن در پی سقوط ترامپ و برنده شدن بایدن، گرفته است... دیده می‌شود که هنوز هم واقعیت این ماجرا در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اما اخباری وجود دارد که اشاره به سبب وقوع این اختلال داشته و یا به نوعی دیدگاه راجح را در خصوص سبب آن بیان می‌دارد:

1- برخی به این نظر اند که روسیه و چین در پشت این حملۀ بیگانه اند: این درحالی می‌باشد که امریکا از طریق انترنت برای 30 دولت نشستی را ترتیب داده است، آن هم در ارتباط به یک موضوع فرعی از حملات سایبری که عبارت از  "برنامۀ باج‌گیر" می‌باشد. (منبع: آر تي 2021/10/13) برنامۀ باج‌گیری به شرکت‌های امریکایی سالانه خساراتی به مبلغ تقریباً نیم ملیارد دالر وارد می‌کند. هکرها اطلاعات و داده‌های این شرکت‌ها را به چنگ آورده و در بدل پس دادن آن‌ها، از طریق ارزهای دیجیتالی رمزگذاری شده، باج‌گیری می‌کنند؛ از آن‌جایی‌که بیشتر این حملات از جانب روسیه صورت می‌گیرد، به این نشست از روسیه دعوت نشد. امریکا به عدم دعوت از روسیه این را رساند که می‌خواهد با روسیه در خصوص موضوع امنیت الکترونیکی به تنهایی مناقشه کند. علی رغم این‌که امریکا در حال حاضر روسیه را متهم نموده و مسئولیت‌های بسیاری از حملات الکترونیکی را در جریان سال‌ها و ماه‌های گذشته بدوش روسیه انداخته است، بازهم این فرضیه که روسیه و چین در پشت این حمله بر فیسبوک اند، به چندین ملاحظه، دور از واقعیت است.

الف- شرکت فیسبوک خود این احتمال را رد نمود است(روزنامۀ "نيويورك تايمز"  گزارشی را به نشر رساند که فیسبوک این احتمال را که در پشت توقف خدمات فیسبوک، وتساپ و انستاگرام، حملۀ الکترونیکی می‌باشد، رد نمود.) (منبع: العربیه؛ مورخ 2021/10/4)

ب- از جهتی در اواخر دورۀ ترامپ، روسیه که به حملات الکترونکی متهم شد، بدون تردید آن اتهامات روسیه را به حدی ترسانده است که شدیداً از هرگونه اعمال هکاری و از هرگونه حملۀ الکترونیکی علیه امریکا ترس دارد. چنان‌که این موضوع پیش از نشست 2021/6/16 دو رئیس جمهور بایدن و پوتین، مورد بحث دو طرف بود، که بعد از همان نشست امریکا از روسیه خواست که علیه کسانی‌که بر منافع امریکا حملات الکترونیکی راه‌اندازی می‌کنند، اقداماتی را انجام دهد. و از طرف رئیس جمهور کنونی امریکا، بایدن در پاسخ به حملات الکترونیکی بسیار سخت‌گیر است. "رئیس جمهور جوبایدن هشدار داد که حملات بزرگ الکترونیکی علیه ایالات متحده، ممکن است منجر به جنگ واقعی همراه قدرت‌های بزرگ شود". (منبع: خبرگزاری سپوتنیک روسیه،2021/7/28)

ج- اما در ارتباط به چین باید خاطرنشان کرد که تلاش‌های هکاری این کشور به مراتب از  روسیه کمتر است.  شرکت "مايكروسافت" گفت، روسیه در عملیه هک‌های تحت حمایت دولت، سهم شیر را دارد. طبق کشفیات سال گذشته شرکت فیسبوک، حملات روسیه به 58% می‌رسد... مایکروسافت در گزارش دومی‌که تحت عنوان "دفاع دیجیتالی" از جولای 2020 تا اگست 2021، به نشر رساند، گفت: چین در هر ده تلاش خرابکاری تحت حمایت دولت، که شرکت مایکروسافت آن را تحت نظر قرار داده است، مسئول کمتر از یک خرابکاری می‌باشد... ( منبع: کانال خبری العربية 2021/10/4)

بنابراین احتمال این‌که روسیه و چین در پشت این حمله بر فیسبوک می‌باشند، هم‌چنان از دلایل ضعیفی برخوردار است.

2- اما این‌که در شرکت فیسبوک کدام اشتباه فنی صورت گرفته است، منابع زیادی این احتمال را گزارش داده اند:

الف- (طبق گزارش خبرگزاری رويترز چند تن از کارمندان فیسبوک "که از نشر نام‌شان خودداری صورت گرفته است" به رویترز خبر دادند که دلیل این اختلال اشتباهی بوده که در داخل شرکت در چگونه‌گی جهت‌دهی جریان انترنت به سیستم‌های آن رخ‌داده است. فیسبوک در بیانه‌ای که ایراد نمود، این اشتباه را که منجر به انقطاع انترنت گردیده است، به چیزی ارتباط داد که بنام" faulty configuration change " یا تغییر فایل‌های ساختاربندی شده، شناخته می‌شود؛ چیزی‌که بر تغییر جهت‌دهی فیسبوک از شبکه انترنت تأثیر گذاشته و فیسبوک را از NVRAM خارج می‌سازد، و به نوبۀ خود حافظۀ نوشتاری را تغییر داده و در صورت فعال بودن از آن نسخه‌برداری می‌کند؛ اما پس از این‌که برای بار دوم راه‌اندازی شود، هیچ چیزی مانند سابق نمی‌باشد. (منبع: صدى البلد، 2021/10/5)

ب- «شرکت فیسبوک از این‌که خود باعث تعطلی فیسبوک و تمامی اپلیکیشن‌هایش شده از طریق انترنت معذرت خواهی نمود. شرکت فیسبوک در صبح روز سه شنبه عواملی را که منجر به قطع تریبون‌های آن اعم از فیسبوک، انستاگرام و وتساپ شده بود،  کشف نمود. شرکت در یک بیانیه گفت: به این باور است که عامل اساسی قطع خدمات ارتباطی، اشتباهی بوده است که در از سرگیری تنظیمات دستگاه‌های اصلی روتر رونما شده است؛ چیزی‌که در واقع باعث بروز مشکلاتی شده که منجر به قطع خدمات ارتباطی شده است...» (منبع: الميادين، 2021/10/5)

لکین این نیز یک احتمال ضعیف می‌باشد، به دلایل ذیل نمی‌توان فرض کرد که این همه به دلیل یک اشتباه فنی بوده است:

الف-  اشتباه فنی چیزی می‌باشد که معمولاً یک شخص مرتکب آن می‌شود، نه این‌که همزمان چندین شخص آن را انجام دهند. بسیار بعید است که یک شخص، حال اشتباه آن به هر درجه که می‌خواهد باشد، توان متوقف‌سازی شرکتی را به حجم فیسبوک و تمام زیرمجموعه‌های آن از جمله مسنجر، وتساپ و انستاگرام را، داشته باشد؛ آن هم در صورت موجودیت ادارات مختلف این شرکت، و 20 هزار کارمند‌ی‌که از طریق انترنت مؤظف تأمین امنیت و سلامت شرکت اند، جدا از کارمندان دیگر آن که در بخش‌های دیگری موظف اند، متوقف‌سازی این شرکت غول‌پیکر و قطع شاخه‌های ضخیم آن از انترنت، محال است که توسط یک خدمۀ شرکت اتفاق افتاده باشد!

ب- این یک اشتباه بزرگ، چند بعدی و بسیار پیچیده است، جدای از ناپدید شدن کامل فیسبوک از انترنت و این‌که این اشتباه در حدود 50 ملیارد دلار در ارزش بازار فیسبوک ضرر رسانده است. این اشتباه باعث شده است که domain فیسبوک (www.facebook.com) مدتی در انترنت به مزایدۀ علنی گذاشته شود...(منبع: الجزیره نت؛ 6/10/2021م) روزنامه نیویورک تایمز بر این تأکید داشت که کارمندان فیسبوک برای اصلاح دیجیتالی این اشتباه، قادر به باز نمودن دروازه‌های شرکت نبودند. (منبع: الیوم السابع؛ 5/10/2021م)، همانطور نیز از روزنامۀ نیویورک تایمز نقل می‌شود، که شرکت فیسبوک یک گروه از کارمندان خویش را به مرکز داده‌های شرکت در کالیفورنیا فرستاده است، تا بطور مستقیم و به گونه‌ای دستی این اختلال را برطرف سازند. (منبع: الیوم مصری؛ 5/10/2021م).

3- این‌که شرکت فیسبوک به عمد این اشتباه را انجام داده است، به عنوان پیامی برای کسانی‌که در تلاش مزاحمت به آن‌ها است، بگومگوهای زیاده می‌باشد که از جمله است:

الف- گفته می‌شود که این توقف نشان می‌دهد که فیسبوک اقدام به خارج ساختن چیزی نموده است که بنام «پروتکل دروازه مرزی» یا Gateway Protocol route با مخفف BGP خوانده می‌شود، پروتوکول بی جی پیBGP مسیر یا نقشه‌ای است که داده ها را برای رسیدن به سایت انتقال می‌دهد و بدون آن کاربر نمی‌تواند به آن برسد. به عنوان مثال ایدۀ پروتکل BGP، شبیه به ایدۀ برنامۀ GPS است، که ما در تلفن‌های هوشمند خود از آن استفاده می‌کنیم تا برای رسیدن به جایی‌که با ماشین‌ یا پیاده می‌رویم، بهترین راه را پیداکنیم. به طور خلاصه، به دلیل این‌که فیسبوک چیزی را که بنام "پروتکل دروازۀ مرزی" خوانده می‌شود، بیرون ساخته است، فیسبوک، وتساپ، مسنجر و اینستاگرام از نقشه‌ها و مسیرهای‌که به یکدیگر متصل می‌شوند، خارج شده اند.

ب-  برخی می‌گویند شرکت فیسبوک خود این توقف را ایجاد نموده است تا مهندسین شرکت در جریان این وقفه بتوانند تمام حساسیت‌هایی را که افشاءسازی اطلاعاتی کارمند سابق آن"فرانسس هوگن" به شرکت پدید آورده پاکسازی کنند، بدلیل ترسی‌که از نتایج جلسۀ استماعی کنگرۀ امریکا برای اظهارات و شهادت‌های فرانسس هوگن در مورد اضرار روانی شبکۀ فیسبوک، برگزار نموده، داشته است.

براستناد به موارد متذکره نمی‌توان گفت که فیسبوک خود بطور عمد در پشت این ختلال بوده است، زیرا با در نظرداشت دلایل ذیل واضح خواهد شد که موارد متذکره بسیار ضعیف اند:

الف- اختلالی‌که روخ داده است باعث خسارات مالی بزرگی برای شرکت فیسبوک و شرکت‌های سرمایه‌داری‌دیگر شده است، شرکت‌های‌که به درامد مالی و شهرت تجاری در کارشان اهمیت بسزای می‌دهند. تنها ارزش این شرکت‌ها مادیت است وبس. بنابراین محال است که یکی از این شرکت‌ها از داخل دست به تخریب خود زده و مسبب خسارات هنگفتی برای خود شده و به شهرت خود صدمه به زند، مگر این‌که در عوض سود مالی قابل توجهی، به دست آورد، که ارزش بدنامی شهرت آن را داشته باشد... که با در نظرداشت اتفاقات رخ داده، این ماجرا هیچ سودی برای شرکت فیسبوک در پی نداشته است و تمام این موارد این را که شرکت خود به عمد و یا یکی از کارمندانش مسبب تخریب داخلی بوده، یک امر که از احتمال بسیار ضعیف برخوردار است...

ب- همان‌طور در ارتباط به این مسئله که این انقطاع از جانب خود فیسبوک برای از بین بردن تمام موارد حساسی بوده که افشاءسازی اطلاعاتی کارمند سابق آن فراسیس هوگن، برای شرکت، در پیداشته است. باید خاطر نشان ساخت که موضوع گوش‌دهی به شهادت‌های هوگن در کنگره، موضوعی می‌باشد که پیش از قطع فیسبوک در مورد آن تصمیم‌گیری و یک روز پس از قطع فیسبوک به تاریخ 5/10/2021م  برگذار شد، در حالی‌که فیسبوک یک روز قبل آن به 4/10/2021م مسدود شد. لیکن این قبل و بعد انقطاع فیسبوک و برگزاری جلسۀ کنگره، مانع از این نمی‌شود که فیسبوک انتظار افشاءسازی معلومات داخلی خود را از سوی کارمند سابق خود نداشته باشد، مخصوصاً این‌که موعد برگزاری این جلسۀ استماعی پیش از پیش اعلان شده بود، و این‌که شرکت یک روز پیش از صحبت آن در کنگره، از باب احتیاط این انقطاع را صورت داده باشد یک امر ممکن است. چنانچه هوگن یک روز پیش از قطع شدن فیسبوک بر صفحۀ تلویزون سی بی إس امریکایی، در برنامۀ 60 دقیقه‌ای مشهور آن، ظاهر شده و تیرهای خشم خود را به سمت فیسبوک و رئیس آن قرار داده بود، و یک روز پس از قطع شدن در کنگره حملۀ آن علیه فیسبوک شدیدتر نیز بود. لیکن تمام این حساسیت به حدی نبود که شرکت را وادار به اشتباع عمدی نماید که خساراتی به حد این مبالغ هنگفت در پی داشده باشد!

4- اما در مورد این‌که در پشت این ماجرا ترامپ و گروه آن قرار دارد، آن هم به منظور انتقام از شرکت فیسبوک بدلیل حمایت آن از بایدن بر علیه ترامپ در انتخابات، گفته می‌شود که:

الف- در جریان ادارۀ ترامپ، برخی از شرکت‌های تکنالوژی بزرگ امریکایی از جانب ترامپ مورد حمله قرار گرفته و متهم به دروغ‌پردازی شدند، همان‌طور بسیاری از این شرکت‌ها از پیروزی دیموکرات‌ها در انتخابات 2020م استقبال نمودند. شرکت‌های تکنالوژی (وادی سیلیکان) بزرگترین تمویل کنندگان مبارزات انتخاباتی  رئیس جمهور دیموکرات امریکا بایدن بود، علیه رئیس جمهور سابق جمهوری‌خواه، ترامپ، که از طریق بخش انرژی، مخصوصاً شرکت‌های نفت در امریکا، حمایت مالی می‌شد؛ چیزی‌که اشاره به ابعاد سیاسی این اختلال بزرگ وارده بر شرکت فیسبوک دارد...

ب- در جریان ادارۀ ترامپ، زمانی‌که ترامپ جنگ تجاری را با چین به راه انداخت، در میان دولت و شرکت‌های تکنالوژی مشکلات بزرگی به وجود آمد. به طور مثال، بدلیل مالیات و تعرفه‌های گمروکی که ادارۀ ترامپ بر برخی از محصولات الکترونیکی مصرفی، وضع نموده بود، شرکت اپل متضرر گردید؛ محصولاتی‌که از چین وارد شده و از جای دیگری فراهم نمی‌گردید. رئیس شرکت اپل تیم کوک، برای مراقبت از خساراتی‌که ممکن، سیاست‌های تجاری ترامپ به شرکت‌اش وارد سازد، مجبور شد که با کاخ سفید ارتباط برقرار کرده و در یکی از تیم‌های کاری تحت نظارت ادارۀ ترامپ شرکت کند.

ج-  اما در مورد این‌که در گفته‌های کارمند سابق فیسبوک هوگن، آمده است که وی طرف‌دار حزب جمهوری‌خواه می‌باشد، می‌بایست برای درک بهتر واقعیت آن ملاحظات زیر را یادآور ‌شویم:

* پس از این‌که هوگن کارش را در شرکت فیسبوک ترک نمود، خشم و انتقاد‌ش را علیه مؤسس این شرکت زاکربیرگ متمرکز نمود، به این معنی که وی از یک ارتفاع بسیار دشواری بالا رفته است؛ چیزی‌که اشاره بر این دارد که کدام جهتی در پشت آن قرار دارد... هوگن پیش از این‎که شرکت را ترک نماید، در ماه می، برای افشاءسازی، برخی از اسناد داخلی این شرکت را به شکل خصوصی، به روزنامۀ وال استریت ژورنال فرستاد. در مقاله‌ای که در نیمۀ ماه سپتامر نشر نمود، روزنامۀ یومیه، با استناد با معلومات ارائه شده در این مقاله، افشاء ساخت که شرکت فیسبوک از سه سال به این سو، تحقیقاتی را در ارتباط به شبکۀ انستاگرام وابسته به خود، راه‌اندازی نموده است که هدف آن تشخیص مواردی می‌باشد که بالا نوجوانان تأثیرگزاری دارد.(منبع: دویچه وله آلمانی؛ 4/10/2021م) ناگفته نماند که طبق آن‌چه به تاریخ 28/10/2007م در الجزیره نشر گردید، این روزنامه، محافظه کار و طرف دار حزب جمهوری خواه می‌باشد. همان‌طور وول ستريت ژورنال یک روزنامه اقتصادی محض نیست، بلکه دارای موقف‌های سیاسی نیز می‌باشد، جهت‌گیرهای محافظه کارانه داشته، حامی اسرائیل و حزب جمهوری‌خواه می‌باشد، چیزی را که در صفحۀ بنام (دیدگاه) خویش، آشکار ساخت. این روزنامه از حزب جمهوری‌خواه طرف‌داری کرده و با محافظه کاران جدید نیز درارتباط است. (منبع: الجزیره؛ نشریۀ تاریخی 28/10/2007م) همان‌گونه که در ویکی پیدیا –بخش آلمانی نیز چنین آمده است "مجلۀ وال استریت ژورنال، جهت‌گیری محافظه کارانه داشته و تمایل به جمهوری خواهان دارد."

* دیگر از مواردی‌که بیانگر این است که این ماجرا احتمالاً به حزب جمهوری‌خواه ارتباط دارد، این است که هوگن مدیر برنامۀ شفافیت مدنی فیسبوک بوده است. برنامه‌ای که انحراف روی معلومات را مهار کرده و از سایر تهدیدات امنیتی انتخاباتی پیشگری می‌نماید. قرار معلوم، انتخابات 2020م امریکا بسیار سروصدا برانگیز بوده و تنش‌های شدید، سرکردۀ موقف‌های هردو حزب بوده است، ظاهراً این گونه معلوم می‌شود که حزب جمهوری‌خواه و گروه ترامپ با این کارمند فیسبوک در ارتباط بودند، چنانکه وی در جریان کارش در فیسبوک از جانب جمهوری خواهان مأمور افشاءسازی دشمنی‌های فیسبوک نسبت به جمهوری خواهان بوده است...

د-  این مقام –فرانسیس هوگن در 5/10/2021م در کنگره گفت: شرکت فیسبوک در تلاش کسب سود بیشتر می‌باشد؛ در حالی‌که به سلامت کارمندان و کاربران فیسبوک هیچ‌گونه توجهی نمی‌کند. هوگن در جریان جلسۀ استماعی کنگره اعلان داشت که اگر از فیسبوک توضیح خواسته شود، معلومات را ناپدید کرده و دست به اغفال‌گری می‌زند... این‌که می‌بایست مالک فیسبوک، خود شخص مارک زاکربیرگ، به تنهای مورد محاکمه قرار گیرد، چون او خود مسئول طراحی الگوریتم‌ها می‌باشد... این‌که 70% از کارمندان فیسبوک از عدم شفافیت فیسبوک آگاه اند و این‌که فیسبوک بدون دخالت کنگره، به برطرف نمودن، اختلال‌های وارده، در مورد چگونگی برخورد با اطفال، قادر نیست... (منبع: سایت ارم 6/10/2021م)

5- به طور خلاصه تمام موارد مذکور این احتمال را ترجیح می‌دهد که ترامپ و گروه آن کسانی اند که در پشت این اختلال و خرابکاری شرکت فیسبوک و زیرمجموعه‌های آن می‌باشند... همان‌طور در پشت فسادهای اخلاقی فیسبوک، مخصوصاً محتویات برنامه‌های مضر به اطفال، نوجوانان پسر و دختر، چیزی‌که فیسبوک و رئیس آن زاکربیرگ در تنگناه شدید قرار داده است... این موضوع تقریباً افکار عمومی را علیه فیسبوک و رئیس آن که طرف‌دار دیموکرات‌ها می‌باشد، بر انگیخته است، ماجرای‌که تازمانی‌که قضیه مربوط به آسیب رساندن فیسبوک به اطفال نوجوانان پسر و دختر باشد، ادامه خواهد داشت. همانطور این ماجرا بایدن را نیز به تنگناه قرار می‌دهد، اگر در برابر این قضیه سکوت کرده و  علیه فیسبوک و رئیس آن کدام اقدامی ننماید، اگرچه انتظار می‌رود که این اقدام بایدن عمیق نبوده بلکه به نوع اسلوبی برای راضی ساختن افکار عمومی اقدام خواهد شد.

6-  در خاتمه باید گفت؛ در واقع این‌ها عدوات و دشمنی آن‌ها در میان‌شان بسیار شدید است... و این‌که ارزش‌های سرمایه‌داران فاسد و ستمگر، بر منفعت شخصی استوار است، اگر به قیمت متضرر شدن دیگران هم تمام شود، حتی اگر آن‌ دیگران برادارن، مردم و ملت شان باشند، اگر مردمی و ملتی داشته باشند! الله سبحانه چه زیبا می‌فرماید:

﴿وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِمِينَ بَعْضاً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ﴾ [انعام: 129]

ترجمه:  واین‌گونه برخی از ستمکاران را به کیفر آن‌چه می‌کردند، بر برخی دیگر مسلط می‌کنیم.

﴿كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾[انعام: 122]

ترجمه: (این‌ها) بسان کسی اند که گرفتار تاریکی‌های می‌باشد که از آن بیرون آمدنی نیست، بدین سان برای کافران کار و کردار شان آراسته شده است.

واقعاً که بزرگترین مصیبت این است که کسانی‌بسان این‌ها بر جهان حکومت کنند، که بدون هیچ گونه تردید، جهان را در عوض اصلاح به فساد می‌کشانند، از این‌ها چیزی حاصل نمی‌شود جز تباهی...

صلاح جهان به دست قومی می‌باشد که الله سبحانه و تعالی را دوست داشته و الله سبحانه و تعالی آنان را دوست می‌دارد؛ کسانی‌که تحت چتر پرچم خلافت راشده قرار خواهد داشت... ارزش‌شان رضایت الله سبحانه وتعالی ورسولش صلی الله علیه و سلم می‌باشد و بس! کسانی‌که خیر و خوبی را برای برادران خود به همان اندازه می‌خواهند که برای خود می‌خواهند.

﴿أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ [مائده: 54]

ترجمه: (کسانی‌که) در برابر مؤمنان فروتن بوده و در برابر کافران سخت گیر و شدید می‌باشند، در راه الله (سبحانه و تعالی) جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ سرزنش‌گری نمی‌هراسند، این فضل الله است که بر هرکسی‌که به خواهد می‌بخشد و الله بخشندۀ داناست.

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه