شنبه, ۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۳۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

افغانستان در یک آزمون تاریخی میان اقامه خلافت و رفتن به سوی نظام‌های بشری قرار گرفته ، نگذارید که فرصت برپایی خلافت به هدر برود

تحولات سریع و غیرقابل پیش‌بینی یک‌بار دیگر افغانستان را در مسیری قرار داده است تا جهت‌های مختلف سیاسی، رهبران قومی و متنفذین مردمی روی نظام آینده‌ی افغانستان تصمیم‌گیری کنند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ـ ولایه افغانستان برای تمامی رهبران سیاسی، متنفذین قومی، مجاهدین اسبق، گروه‌ها، اهل قوت و قدرت خاطرنشان می‌سازد که افغانستان در یک فرصت بسیار تاریخی و در کشاکش دو انتخاب بزرگ قرار دارد: گزینه‌ی اول، اقامه‌ی دین الله و برپایی خلافت و گزینه‌ی دوم، رفتن به سوی نظام‌های بشری و تکرار تجارب تلخ گذشته.

در مقطع فعلی امریکا، اروپا، ملل متحد و کشورهای منطقه با جهت‌های مختلف سیاسی روی طرح یک نظام مشارکتی که دارای پسوند یا پشوند اسلام بوده و پای‌بند به قوانین بین‌الملل، محدود به سرحدات ملی و مخلوطی از سیکولاریزم و اسلام باشد رایزنی و گفت‌وگو دارند تا نظام آینده‌ی افغانستان مورد قبول جامعه جهانی قرار بگیرد. نظامی که در آن چهره‌ها تغییر خورده، اما قوانین، اساسات نظام و ساختارها پابرجا می‌ماند. چنگ زدن به همچو نسخه‌ها در چند دهه‌ی گذشته افغانستان را در سراشیب جنگ داخلی، سقوط و هرج و مرج سیاسی قرار داد.

در سُوی دیگر، خواست اکثریت مردم مسلمان افغانستان پایه‌گذاری دولت اسلامی و حاکمیت اسلام است. فرصتی که پس از سال‌ها مبارزه‌ی فکری، سیاسی و نظامی علیه اشغال‌گران بدست آمده و نباید با ساده‌ اندیشی و معامله از دست برود. چنان‌چه چند بار قبلی به دلیل اشتباهات احزاب سیاسی و متنفذین مردمی از دست رفت.

حزب‌التحریر یک‌بار دیگر از تمامی رهبران سیاسی، متنفذین قومی و گروه‌ها صمیمانه دعوت می‌کند که طرح‌های پیشنهادی امریکا، ملل متحد، کشورهای منطقه را در ارتباط با نوعیت نظام آینده‌ی افغانستان با قاطعیت ردّ کنند و نگذارند تا قربانی‌های مردم در راستای حاکمیت اسلام یک‌بار دیگر مورد معامله قرار گرفته و به نتیجه‌ی مطلوب نرسد. در عوض، تلاش نمائید تا در راستای اقامه‌ی دین الله و برپایی خلافت انرژی تان را بسیج نموده و از فرصت بدست آمده حداعظمی استفاده نمائید. در واقع، افغانستان و منطقه در دلِ خود ظرفیت بزرگ فکری، سیاسی، اقتصادی و نظامی را پرورش داده است که در صورت لبیک گفتن و استجابت دین الله، انشاءالله تغییرات بزرگی به رهبری این قوم درد دیده در این گوشه‌ی از جهان پدیدار خواهد گشت. اگر مردانی وجود داشته باشد که به این هدف ایمان داشته باشند و در برابر سختی‌های آن استقامت بخرج داده و معیار عمل شان حکم شرعی باشد. بدون شک، فرصت انصار الله شدن و اقامه‌ی دین فرصت بس بزرگی برای کسانی است که می‌خواهند در راه قدم صحابه کرام رضی‌الله عنهم اجمعین گام بردارند و باغ‌های جنت را بر لذات زودگذر دنیوی ترجیح می‌دهند. چه فرصت بزرگی‌ست برای اصحاب خرد!

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [انفال:24]

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت الله و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید الله میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه‌ی شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ و مکرورزیدند و الله (نیز در برابر مکر آنان) مکر ورزید؛ الله بهترین مکر انگیزان است.

خبر

قیس سعید رئیس جمهور تونس گفت: شرایط موجود وی را وادار به اتخاذ برخی از "تدابیراستثنائی" نموده است و این‌که تمام تلاش وی تطبیق قانون اساسی می‌باشد. این درحالی است که راشد غنوشی رئیس پارلمان تونس، در پاسخ به درخواست معترضینی‌که برای دفاع از دیموکراسی در جاده‌های تونس دست به راه‌پیمایی زده بودند، اعلام داشت که آماده است از موقف خویش کوتاه آمده و دیموکراسی را به حکومت بازگرداند.

رئیس جمهور تونس اظهار داشت که دولت عروسک نمایش‌گاهی نیست که ذریعۀ تارهای کارگردان‌ها تحرک داشته و بازیچۀ دست دیگران باشد، چون برخی از فاسدین و لوبی‌گران می‌خواهند از پشت پرده رشته‌های این دولت را در دست گرفته و آن‌را بازیچۀ دست خود قرار دهند، درحالی‌که هیچ شانسی برای به بازی گرفتن دولت، تقسیم و یا فروپاشی آن از داخل وجود ندارد.

جریدۀ رسمی تونس اعلانی را به نشر رساند که حاکی از صدور فرمان ریاست جمهوری مبنی بر به تعلیق در آوردن صلاحیت‌های پارلمان و رفع مصونیت اعضای آن به مدت یک ماه بود، افزود بر آن، بیان داشت که این مدت قابل تمدید است. (منبع: الجزیره نت)

تبصره

اتفاقاتی‌که در تونس به وقوع پیوسته غیرمترقبه می‌باشد؛ طوری‌که راه‌ها بر تمام جهات سیاسی در تونس مسدود شده و تمام مقامات و سمت‌های دولتی سلب صلاحیت شده و تمام اقتدار در دست رئیس جمهور قرار گرفته است.

آنچه اتفاق افتاده است، اگر در واقع یک انقلاب می‌بود و بطور کامل صفحۀ میز را برگردانده، به ریسمان الله سبحانه وتعالی چنگ می‌زد، در آن زمان واقعاً باعث خوش‌حالی بزرگی می‌شد. اما ما می‌بینیم که رئیس جمهور سعید بر تطبیق قوانین سرمایه‌داری حریص بوده و می‌خواهد تمام اقتدارکشور را تنها در دست خود داشته باشد، هرگونه ساختار و تشکیلات اسلامی از میان برمی‌دارد، حتی آنچه را کسانی‌ مثل غنوشی و امثال آن اسلام میانه‌رو می‌نامند؛ زیرا وی می‌خواهد که فقط از ملیت هویت تونیسی پاسبانی کند.

آن‌چه امروز درحال وقوع است، صفحه‌ای از وقایع گذشته می‌باشد و این‌که این انقلاب علیه تونس بوده، تمام مقامات و سمت‌های دولتی را  جمع‌آوری نموده و آن را در چنگال یک قدرت قرار دهد، طوری‌که آن را رئیسی ادارۀ کند که دست تمام رؤسای خویش را بسته باشد. این موقف ما را به گذشته بر گردانده و چرخۀ تونس را به جهت عقب می‌چرخاند، اما امروز چرخه تونس با تمام دقت و با نهایت اهتمام ورزی به آن به سمت حاکمیت دوبارۀ سکولاریزم پلید می‌چرخد و این سرزمین به روزهای پس از انقلاب باز می‌گردد.

بلی غنوشی در کوتاه آمدن‌ها و سازش‌های خویش هیچ‌گاه نماینده‌گی از اسلام نمی‌کند و برای ما شایسته نیست که از وی به صفت نمایندۀ اسلام دفاع کرد؛ بلکه ما می‌دانیم که در گیری‌های امروز تونس هیچ ارتباط دور و یا نزدیکی به اسلام نداشته هدف آن یکجا نمودن قدرت مقامات و سمت‌های دولتی در یک قبضه می‌باشد، تا آن‌که حاکم واقعی تونس به ساده‌گی بتواند از اقتدار و نفوذ خویش بر تونس مراقبت کرده و بدون هیچ گونه موانعی به راحتی به اهداف خویش دست یابد.

این انقلاب علیه دیموکراسی برای تحقق دیموکراسی می‌باشد؛ شگفت‌آور این است که از کدام دیموکراسی صحبت می‌کنیم، چون دیموکراسی برعلاوه بر مفهوم واقعی خود اشکال متفاوت غربی دارد، اگرچه ما به دلیل مخالفت آن با اسلام از ریشه و اساس آن را رد می‌کنیم.

راه‌حل واقعی از بین بردن کامل تمام پیوندها با غرب می‌باشد، بلکه نه تنها این، ما باید در عوض، شریعت الله سبحانه وتعالی را حاکم سازیم؛ چیزی‌که در اصل راه نجاتی برای تمام امت است. به هیچ وجه قطع ریسمان جهت معین و چنگ انداختن به ریسمان غربی دیگری، راه‌حل نیست، نه هم جمع‌آوری مقامات و سمت‌های دولتی به معنی محروم ساختن دیگران است.

آن‌چه در تونس در حال وقوع است، انقلابی‌ست که هیچ ارتباطی به قانون اساسی و دیموکراسی و یا چیز دیگری نداشته، بلکه تمام هدف آن جمع‌آوری مقامات و سمت‌های دولتی و درآوردن آن‌ها در یک قبضه می‌باشد، تا این‌که سرزمین را همان‌گونه که می‌خواهند اداره کنند.

بنا براین، نتیجه می‌گیریم؛ وضعیتی‌که ما اکنون در آن قرار داریم، بازگشت ساختار حکومتی می‌باشد که قبل از انقلاب داشتیم. اما پس از این‌که چهرۀ اسلام سیاسی را ذریعۀ کسانی‌که به حومۀ قدرت نزدیک شده بودند، مخشوش ساخته اند، ذریعۀ کسانی‌که امروز به سادگی دور انداخته شده و از قدرت دست آنان کوتاه شده است، با آن‌که آنان از اسلام جزء نام آن را حمل نمی نمودند.

طریقه و راه‌حلی‌که منجر به تغییر جامعۀ سرمایه‌داری به جامعۀ اسلامی که در آن بر اساس کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم حکومت شود، از طریق نظام سرمایه‌داری قانون اساسی آن و ساختارهای آن بدست نخواهد آمد. هرکسی‌که این وقایع را دنبال کند، به این باور دست پیداخواهد کرد که تمام این احزاب به تمام ساختارها و عنوان‌های‌شان به شکست مواجه می‌شوند. لازم است که صفحۀ میز را برگردانده، تمام ساختارها و تشکیلات نظام سرمایه‌داری را  از میان برداشته و در عوض احکام اسلام را تطبیق نماییم، چون احکام و قوانینی‌که الله سبحانه تشریع نموده و ساخته و پرداخته دست بشر نیست. این همان حلقۀ نجات این امت و بلکه تمام بشریت می‌باشد.

ای فرزندان امت اسلامی در تونس و در تمام جهان آیا زمان آن فرا نرسیده که ما دریابیم راه نجات کجاست؟ بلکه اکنون زمان آن است که با تمام هوشیاری درک کنیم که تمام این حوادث پی در پی برای مخشوش‌سازی چهرۀ مبارک اسلام عزیز و درو نگهداشتن آن از حکومت می‌باشد. پس بنابراین بیائید دست در دستان کسانی‌بگذارید که شب و روز برای اقامۀ دین الله سبحانه وتعالی و حاکم نمودن شریعت اسلامی و اعلای دین الله سبحانه وتعالی در روی زمین تلاش می‌نمایند، چون با اذن و ارادۀ الله سبحانه وتعالی امت اسلامی به زودی این حکام دون‌مایه و مذدور را دور انداخته و آنان را راهی جهنم می‌سازند.

الله سبحانه تعالی چنین می‌فرماید:

(وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ) [آل عمران: آیه 3]

ترجمه: و مکرورزیدند و الله (نیز در برابر مکر آنان) مکر ورزید، الله بهترین مکر انگیزان است.

نوسنده: دارین الشنطی

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...

مترجمان افغان؛ نه شما و نه هم رهبران‌تان خوش آمدند!

خبر

تعداد از اعضای مجلس پارلمان کویت از تصمیم کشورشان در خصوص اسکان مترجمان افغان و خانواده‌های‌شان که با ارتش امریکا هم پیمان بودند، انتقاد نموده و در رابطه به این موضوع چنین تصمصیم گرفتند.

نائب احمد مطیع عازمی، تأکید نمود که به شکل قاطع هرتصمیمی را که برای اسکان مترجمان افغان که با ارتش امریکا همکاری داشتند را نمی‌پذیریم.

عضوی دیگری از مجلس پارلمان کویت در صفحه رسمی تویترش نوشت: «کویت قادر به این نیست که جهت‌های‌که برای دیگران طلب اسکان را دارد، به آغوش بگیرد؛ چون آن‌ها تهدید واضح و صریح برای امنیت مردم‌مان و استراتیژی‌مان هستند.» هم‌چنان افزود: «باید نخست‌وزیر، خواست امریکا را در این خصوص قبول نکند.» و گفته خود را به این جمله ختم نمود: «همانا کویت خط سرخ است.»

مرزوق خلیفه، عضوی مجلس پارلمان کویت از شیخ احمد ناصر محمد صباح، وزیر خارجه سوال را در این خصوص پرسان نمود و خواستار توضیح حقیقت این موضوع شد که در روزنامه‌های امریکائی منتشر شده است و تعدادی از مترجمان که به زودی داخل کویت می‌شوند که در صورت انجام مذاکرات تأیید و نهاد مسئول هزینه‌های آن‌ها...

به گفته روزنامه والستریت جورنال، این حرکات پس از آن رخ داد که توسط رسانه‌های محلی تحت نظارت قرار گرفت، که ارتش امریکا تا 35000 مترجمان افغان و اعضای خانواده‌آن‌ها را در آیووا در دو پایگاه آمریکایی در کویت و قطر آماده می‌کند. (منبع: صحیفة القدس العربی، 1 آب 2021)

تبصره

حزب التحریر در حساب تویتر خود نوشت: «قبل از این‌که کویت را محل استقرار پایگاه‌های نظامی امریکا قرار گیرد، بر مخلصین لازم است که کویت را محل دفن خائنین قرار دهند. این منکر است که ما آن را نمی‌پذیریم.

در واقع، هر مسلمان باید از همکاران کفار بیزار باشد و از کسانی‌که مرتکب این جنایت می‌شوند، متنفر باشند. الله سبحانه و تعالی میفرماید:

﴿لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴾ [آل عمران: 28]؛ ترجمه: مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوستان خویش گیرند و هرکس این کار را کند او را در هیچ چیز از دوستی الله بهره‌ای نیست. مگر آن‌که به نوعی از آنان حذر کنید و الله شما را از کیفر خود بر حذر می‌دارد و بازگشت به سوی الله است.

و هم‌چنان می‌فرماید: ﴿بَشِّرِ الْمُنافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً * الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً . [نساء: 138-139]؛ ترجمه: منافقان را بشارت ده كه برايشان عذابى دردناك است.  آنان كه كافران را بجاى مؤمنان، سرپرست و دوست خود مى‌گيرند آيا عزّت را نزد آنان مى‌جويند؟ همانا عزتّ به تمامى از آن الله است.

و نیز می‌فرماید: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ ۘ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ*فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ ۚ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ﴾ [مائده:51-52]؛ ترجمه: ای اهل ایمان! یهود و نصاری را سرپرستان و دوستان خود مگیرید، آنان سرپرستان و دوستان یکدیگرند [و تنها به روابط میان خود وفا دارند]. و هرکس از شما، یهود و نصاری را سرپرست و دوست خود گیرد از زمره آنان است؛ بی تردید الله گروه ستمکار را هدایت نمی کند(.کسانی‌که در دل‌هایشان بیماری [دورویی] است، می‌بینی که در دوستی با یهود و نصاری شتاب می‌ورزند و [بر پایه خیال باطل‌شان که مبادا اسلام و مسلمانان تکیه‌گاه استواری نباشند] می‌گویند: می‌ترسیم آسیب و گزند ناگواری به ما برسد [به این سبب باید برای دوستی به سوی یهود و نصاری بشتابیم]. امید است الله از سوی خود پیروزی یا واقعیت دیگری [به نفع مسلمانان] پیش آرد تا این بیماردلان بر آنچه در دل‌های‌شان پنهان می‌داشتند، پشیمان شوند.

این‌ها کسانی هستند که که به کافران کمک کردند تا یک سرزمین مسلمان را اشغال کنند.

آیا ما باید معنی کافر، معنی اشغال یک سرزمین مسلمان و معنای همکاری با اشغالگران را توضیح دهیم؟!

چگونه یک مسلمان که به الله و به اسلام به عنوان دین و به محمد صلی الله علیه وسلم به عنوان فرستاده الله ایمان داشته باشد و از میزبانی چنین خائنین امتناع نورزد و چگونه خود را مجبور نکند که به این بدی، نه نگوید؟

کویت و قطر سرزمین عزیزی در میان سرزمین‌های اسلامی است و نباید به غیر از از اهداف اسلامی به هیچ هدف غیر اسلامی دیگری استفاده شود!

نویسنده: م. اسامه الثوینی

مترجم: پارسا «امیدی»

ادامه مطلب...

لفظ خیانت و مدلول آن

  • نشر شده در فقهی

به جواب راغب ابوشامه

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

 این برای امیر ما است الله سبحانه وتعالی آن‌را حفظ نموده و در پناه خودش داشته باشد.

شیخ و امیر بزرگوار ما! الله سبحانه وتعالی شما را حفظ و در پناه خود داشته، به خیر فتح را به دستان شما بیاورد و الله سبحانه وتعالی ما و آنانی‌ را که به دست‌شان فتح صورت می‌گیرد، علم نصیب فرماید تا اصطلاحات را از معانی اجنبی حفظ نموده و معانی واقعی آن‌را نهادینه سازیم! سخن من در این‌جا در خصوص اصطلاح "خیانت" و وصف نظام‌های حاکم در سرزمین‌های اسلامی به عنوان نظام‌های خائن می‌باشد.

شیخ بزرگوار ما! طوری‌که شما می‌دانید، اصطلاح "خیانت" تقاضا می‌کند که شخص بر حالت و جایگاه قرار داشته باشد، سپس بر آن‌ جایگاه خیانت کند و یا این‌که شخص امانت‌را به عهده گرفته باشد، ولی بعداً به آن خیانت کند و یا این‌که شخص پیمانی بسته باشد، سپس بر آن پیمان خیانت کند؛ این در حالی است که نظام‌های حاکم یک روز هم امانت و پیمان را با امت و الله سبحانه وتعالی نبستند و یک روز هم امانت‌را به عهده نگرفته و حفظ نکرده اند؛ این‌ها نظام‌های ساختگی غربی‌اند که هیچ ارتباطی به امور و دین ما نگرفته به جز این‌که نیرنگ، مزدوری و اجرای اوامر سازندگان خود را به جا می‌آورند.

پس این گفته‌ی ما که این دولت‌ها خائن هستند، معنی آن این است که گویا قبلاً این نظام‌ها کدام جایگاه شرعی داشتند که امروزه از آن جایگاه شرعی‌شان تخطی کرده‌اند؟ پس آن‌چه این فرزند و شاگرد شما نظر دارد این است که نظام‌ها را به اصطلاح "خیانت" توصیف نکنیم، بلکه این نظام‌ها را از ابتداء تا انتهاء، از ریشه و اساس و از پیدایش تا بقای‌شان به اجیری و مزدوری توصیف کنیم.

الله سبحانه وتعالی به عمر شما برکت دهد شیخ ما! فرزند و شاگردت و سهم در کنانه‌ی شما، راغب ابوشامه (سیف الدین عابد)-فلسطین.

پاسخ

 و علیکم السلام و رحمت الله وبرکاته!

در ابتداء توجه و علاقه‌مندی‌ات را به زبان می‌ستایم؛ اما نظرت را به دو مطلب جلب می‌دارم:

اول: این‌که هر فعل مرتبط به زمان است، مثلاً وقتی می‌گوئی جاء یجیء و حضر یحضر و احضر هرکدام از این افعال وابسته به زمان ماضی مضارع و حال می‌باشد. بناءً گفته می‌شود خان، یخون و خن و هریکی از ازین صیغه‌ها خیانت را در گذشته، حال و یا آینده واضح می‌سازد.

دوم: مصدر لفظ دال‌بر حدث است که خالی از زمان بوده و حروف فعل خود را لفظاً و یا تقدیراً و یا عوضاً در ضمن دارد، مثل علم علما، قاتل قتالا، وعد و عدة و سلم تسلیما...

به این ترتیب لفظ "خیانت" بر حدوث خیانت دلالت داشته و بر زمان دلالت نمی‌کند؛ یعنی هرجا و هر زمانی ‌که خیانت باشد، خیانت مصداق پیدا می‌کند که این واقعیت در خصوص نظام‌های فعلی از سال‌ها وجود داشته و اکنون هم وجود دارد.

پس وقتی تو می‌بینی که امروزه بر غیر احکام شرعی سیاست می‌شود، این خود خیانت بوده ضرورت نیست که قبلاً خیانت نبوده؛ امروز خیانت صورت گیرد تا اصطلاح "خیانت" مصداق پیدا کند؛ چنان‌که در نامه‌ی تو ذکر شده که قبلاً هم خیانت بوده است؛ لذا این گفته‌ی تو که خیانت به معنی اینست که قبلاً امانت بوده باشد، بعداً به امانت خیانت شود، آنگاه خیانت مصداق پیدا می‌کند، یعنی شما خیانت‌را مرتبط به زمان می‌دانید؛ این درست نیست و این تعریف نیاز به قرینه‌ای دارد که هرگاه خیانت به وجود آید، آن‌را ظاهر سازد.

سپس طوری معلوم می‌شود که در این‌جا التباس وجود دارد! مثلاً تو در اخیر سوال خود گفتی، ما به این مورد خیانت نمی‌گوئیم؛ زیرا خیانت به این معنی است که قبلاً در نزد صاحب خود امانت بوده باشد، ولی در عین زمان وصف خیانت را به حکام اجیر نسبت می‌دهی، پس این چطور می‌شود؟ اگر تو طوری فکر می‌کنی که خیانت قبلاً خیانت نبوده کلمه‌ی (عمالة) یعنی اجیری هم همان طور است؛ زیرا خیانت و عمالة هردو مصدر اند که معنی هریکی بر دیگری از لحاظ حدوث و زمان منطبق می‌شود.

خلاصه این‌که مصدر به حدوث تعلق گرفته، نه به زمان، اما فعل به زمان تعلق می‌گیرد.

از نامه‌ی تو معلوم می‌شود که تو بر زبان اهتمام و توجه داری و هرکسی چنین واقعیتی داشته باشد، انشاء الله که به ریشه‌های زبان دست می‌یابد و من از الله سبحانه وتعالی استدعاء می‌کنم که  فقه، علم  و حکمت ترا بیفزاید.

اما آن‌چه در نامه‌ات نوشته شده که «فرزندت و شاگردت» چی خوب فرزند و شاگردی هستی! الله سبحانه وتعالی ترا از هر بدی حفظ نموده و از هر شری وقایه کند!

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

برادر شما عطاء بن خلیل ابوالرشته

امیر حزب التحریر

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

انتصاب گراندبرگ به عنوان نماینده جدید یمن در سازمان ملل به معنی بی‌اعتنا‌یی به مصیبت مردم یمن است

  • نشر شده در یمن

وب‌سایت روزنامه الشارع به روز جمعه، مصادف به ۲۳ جولای/ژوئیه ۲۰۲۱ م گزارش داده‌است که از زمان شروع ائتلاف جنگ به رهبری ریاض در سال ۲۰۱۵ م، هانس گراندبرگ سوئدی چهارمین نماینده سازمان ملل در امور یمن – پس از جمال بن عمر، اسماعیل بن شیخ و مارتین گریفیتس – است، بدین‌ترتیب مزدوران بریتانیا از قدرت خارج و در عوض‌شان مزدوران امریکا مقرر شدند. جنگ در یمن مدام شدت می‌گیرد، درحالی‌که می‌بینیم دو قطب بین‌المللی مخالف بر سر یمن چگونه در سهم‌گیری انتصاب نماینده‌گان سازمان ملل در امور یمن نقش‌شان را بازی می‌کنند. مردم مسلمان یمن در نشست‌های‌شان با گروه‌های مخالف داخلی در مورد کشمکش، چیزی غیر از مکر و فریب حاصل نکرده‌اند و ادبیات بیانیه‌های‌شان هم مصیبت را بالا برده، خسته‌شان ساخته و آنان را در معرض گرسنگی و ذلت قرار داده‌است. جنگ متوقف نشده‌است در حالی‌که سازمان ملل متحد ادعا دارد و وانمود می‌‌کند که این سازمان نه‌تنها برای توقف جنگ در یمن، بلکه در سرتاسر جهان کار و فعالیت می‌کند.

فرستاده‌گان سازمان ملل دل‌خواهانه تعیین نمی‌شوند و کشورهای هدف نیز از این انتصاب‌ها حمایت می‌کنند، تا به منافع و اهداف مشخص دست یافته بتوانند، زیرا توقف خون‌ریزی، عودت بی‌جاشده‌گان به سرزمین‌های‌شان، کاهش خطرات وبا، قحطی و سوء تغذیه جوانان و اطفالی‌که از جنگ رنج می‌برند شامل برنامه‌شان نمی‌شود. جنگ برای سال‌ها ادامه می‌یابد درحالی‌که می‌توانست چندین روز بعد از وقوع آن توقف یابد.

موقف هادی ضعیف است و معاون جنایت‌کارش، علی محسن الاحمر و دولت فلج‌شان، رذیلان احزاب دیگر و اجیران بریتانیا اصلاً به مردم مسلمان یمن اعتناء نمی‌کنند. آن‌ها علاقمند دوام جنگ اند، چون در پی راه حل سیاسی اند که توسط گراندبرگ آماده شده‌است تا منافع‌شان را تأمین کند.

اما در دولت صنعا، حوثی‌ها علیه انتصاب گراندبرگ ایستاده‌اند و وی را به عنوان فرستاده سازمان ملل در امور یمن قبول ندارند. روزنامه رسمی دولتی یمن، الثورا به تاریخ ۱۷ جولای/ژوئیه ۲۰۲۱ م گزارشی را از گروه‌ سیاسی و حامیان‌‌شان تهیه کرد که در آن بیانه‌ای را علیه گراندبرگ به نشر سپردند. به نظر می‌رسد که حوثی‌ها بر سر نماینده ایالات متحده، لندیرگنگ، حساب می‌کنند، شخصی‌که به‌خاطر انتصاب‌اش توسط بایدن، هنگام ورودش به کاخ سفید برای او کارزار خوش‌آمدگویی راه انداخت، و آن‌ها نیز از سخنرانی کاندیدای دیموکرات ریاست جمهوری، جوزف بایدن در مورد توقف جنگ در یمن در جریان کمپاین انتخاباتی‌اش برای بردن ریاست جمهوری ایالات متحده استقبال کردند. نمی‌دانیم که چرا مقامات حوثی در ارتباط به کار سازمان ملل در یمن وقتاً فی وقتاً موقف‌شان را تغییر می‌دهند، و بعضی اوقات مخالفت نشان می‌دهند؟! آیا حوثی‌های تبدیل به چنین سیاستمداران واقع‌بین شده‌اند؟! چیزی‌که این ادعا را تقویت می‌کند، وابستگی‌شان به دوره‌های آینده لندیرکنگ در منطقه است که منجر به توقف جنگ و رفتن به مرحله‌ جدیدی از مذاکرات بین خودشان و اجیران بریتانیا خواهد شد.

ما اعضای حزب‌التحریر ولایه – یمن خطاب به مردم‌مان می‌گوییم: اصلاً سازمان ملل در یمن به طور خاص و در تمامی سرزمین‌های اسلامی به طور عام نباید مورد اعتماد قرار گیرد و نه هم خوش آمدید گفته شود، و تمام مسلمانان یمن، اعم از جنوب و شمال، فقط به اسلام به عنوان مرجع مشترک رو آورند و مشکلات فرا راه‌شان را تشخیص دهند و حل کنند، طوری‌که الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾ (نساء – ۵۹)
ترجمه: و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به الله (سبحانه و تعالی) و رسول الله (صلی الله علیه و سلم) بازگردانید (و از آن‌ها داوری بطلبید) اگر به الله (سبحانه و تعالی) و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایان‌اش نیکوتر است.

ضامن تطبیق اسلام در این عصر دولت خلافت راشده ثانی به منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم است. بناءً ما به مسلمانانی‌که اهل ایمان و بصیرت اند، ندا می‌زنیم، برای تأسیس‌اش با حزب‌التحریر کار و فعالیت کنند، رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین فرمودند:

(ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ) [به روایت از احمد از النعمان بن بشیر رضی الله تعالی عنه]

ترجمه: سپس خلافت بر منهج نبوت می‌آید.

الله سبحانه و تعالی فرموده‌است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ (انفال – ۲۴)
ترجمه:
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت الله (سبحانه و تعالی) و رسول الله (صلی الله علیه و سلم) را اجابت کنید هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ولایه یمن
مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

انقلاب یا مستحکم سازی روابط! غنوشی برای تنازلات بیشتر آماده است

خبر

نماینده گان حرکت النهضه اعتراف به اشتباه رهبر این حرکت، که منجر به کاهش محبوبیت وعدم اعتبار انتخاباتی‌اش در میان مردم شده را ضروری می‌دانند.

تبصره

از هنگام اعلان قیس سعید برای تعلیق پارلمان و برکنار کردن نماینده‌گان و انحلال حکومت، ما شاهد تبادل نظر احزاب و گفتمان‌های مردمی، و تظاهرات در محکومیت اقدامات قیس سعید به نقض قانون اساسی بودیم که می‌گویند این اقدامات سبب تخریب دموکراسی  وکنار گذاشتن آزادی‌ها و تهدید دست‌آوردهای انقلاب و پراگنده نمودن مقامات وغیره دست‌آوردهای انقلاب می باشد.

کسانی‌که رویدادهای تونس را از ابتدای انقلاب و پایان حکومت استبدادی ـابن علی ـ و قدرت مردم به اختیار رئیس جمهور را دنبال کردند، می دانند،که احزاب گوناگون با همه طیف‌ها و حکومت‌ها، پی درپی در همه اشکال و نام‌های شان به شکست فاجعه‌آمیزی بین مردم ظاهر شد، لذا مردم باید در جستجوی نظام بدیل باشند و این نظام را تغییر داده و این روندهارا اصلاح کنند.  

پس از انقلاب تعداد احزاب به بیش از ۲۴۰ حزب می‌رسد و در مدت ده سال و پی در پی آمدن نُه حکومت تاهنوز فقر سختی و قرض‌های سنگین و وابستگی این سرزمین در حال رشد است، و این اعتراضات تازه‌ای مردم در خیابانها برای بهتر شدن روزگار شان نبوده؛ بلکه نشان‌دهنده آن است که دولت نمی‌تواند شکستاش را در پشت بحران کرونا بپوشاند و حکومت تمام تلاش خود راجهت پوشانیدن شکست خود انجام داده است؛ پس شکست نظام پارلمانی و تعدد احزاب و آنچه که دموکراسی آورده قطع نظر از نام‌ها و تقسیمات  آشکار شد. برابر است که این احزاب زیاد شوند و یاکم و یا از این حکومت حمایت کنند یا حکومت را به تعلیق در آورند، باید دانست که آنچه به فساد بنا شده قابل اصلاح نبوده و پایانش فساد بیش نیست. چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ [توبه: ۱۰۹]

ترجمه: آیا کسی‌که اساس و بنیانش را بر ترس از الله وخوشنودی او  بنا کرده بهتر است، یا کسی‌که اساس و بنیانش بر کناری پرتگاه سستی بنا نهاده شده است؟ پس ناگهان با او در آتش جهنم فرومی ریزد و الله گروه ستمکاران را هدایت نمی کند.

   این واضح است حرکت النهضه تا چه اندازه سقوط نموده است؛ زیرا رهبرش غنوشی اعلام کرد که برای حفظ دموکراسی و دست آورد‌هایش و به دفاع از آزادی‌هایش آماده است، و در بیانیه مسئول رسانه‌ای حرکت النهضه، خلیل برغومی می‌آید «آنچه رئیس جمهور تونس آورده یک فرصت است که  حرکت نهضه بتواند به بررسی‌های عمیق در سطوح سیاسی و رهبری فوراً اقدام کند.» از این جا دانسته می‌شود که این یک فرصت تازه برای  حرکت النهضه است تا اشتباهات خود را تصحیح نموده و محبوبیت خود را دوباره بدست آورد. این چیزی است توسط معاون رئیس حرکت به این گفته‌اش تایید شده: «پیام‌های مردم بیانگر در خواست‌های قانونی است و آنان در صدد درس و عبرت گرفتن از تمام رویدادها و مرور و تصحیح به اشتباهات و خواهان برخورد صادقانه هستند.»

ما جوانان حزب التحریر هرگز از دعوت بسوی راه‌حل ریشه‌ای و باز گشت بسوی الله و عمل برای تطبیق شریعت‌اش خسته و ملول نمی‌شویم و فرمان الله (عزوجل) به نوح (علیه السلام) که در  دعوتی قومش ناامید نشده و راهنمایی شان کند را به سمع تان تکرار می‌کنیم:

﴿ فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً (10)يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَاراً (11) وَيُمْدِدْكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَل لَّكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَل لَّكُمْ أَنْهَاراً (12) مَّا لَكُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَاراً﴾

ترجمه: به آن‌ها گفتم: «از پروردگار خویش آمرزش بطلبید که او بسیار آمرزنده است... تا باران‌های پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ‌های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد! چرا شما برای الله عظمت قائل نیستید؟!

نوح (علیه السلام) قومش را نسبت به اصل فساد رهنمایی نموده و فرمود:

﴿قَالَ نُوحٌ رَّبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَن لَّمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَاراً﴾ [نوح: 21]

ترجمه: نوح (بعد از نومیدی از هدایت آنان) گفت: «پروردگارا! آن‌ها نافرمانی من کردند و از کسانی پیروی نمودند که اموال و فرزندانشان چیزی جز زیانکاری بر آن‌ها نیفزوده است!

بدانید که افتادن تان در دامان دولت های غربی، پذیرش دموکراسی، چنگ زدن به اصول سرمایه‌داری و دویدن تان از پشت صندوق بین المللی پول برای مساعدت جز خساره و زیان برای‌تان نمی‌افزاید.

زمان فرزندان امت اسلامی در تونس و تمام سرزمین‌های اسلامی فرا رسیده! زمان آن فرا رسیده که بدانند از این همه بلا و سختی خلاصی نیست؛ مگر به برگشت به کتاب الله و سنت رسولش (صلی الله علیه وسلم) و اهمال تمام انواع حکم به غیر ما انزل الله و این جز به اقامه دولت خلافت بر منهج نبوت میسر نمی‌شود.

نویسنده:م. یوسف سلامه

مترجم: احمد طارق

 

ادامه مطلب...

کار حزب التحریر بعد از بر پائی خلافت چیست؟

  • نشر شده در فقهی

به پاسخ ابو موسی

پرسش

 السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

امیر ما، حال شما چطور است؟ وقتی دولت اسلامی برپا شود، حزب التحریر به کدام مرحله می‌رود؟ بعضی مردم می‌گویند حزب از مرحلۀ سوم می‌گذرد و بعضی مردم می‌گویند وقتی حزب التحریر به حاکمیت رسید، مرحلۀ سوم ختم شده و حزب کار جدیدی را شروع می‌کند که همانا محاسبۀ حکام و رهبری جامعه است، کدام یک از این قول صحیح و راجح‌تر است؟

پاسخ

 و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

ما در کتاب معرفی مسائِل ذیل را ذکر نمودیم:

اول: «مرحلۀ تثقیف برای ساختن اشخاص مؤمنی هست که به فکر و طریقۀ حزب تثقیف شده و حزب تشکیل یابد.

دوم: مرحلۀ تفاعل با امت است تا امت اسلام را حمل نموده و امت اسلام را برای خودش قضیه مهم زنده‌گی شان قرار دهند تا برای اعادۀ آن مجدداً کار کنند.

سوم: مرحلۀ تسلیم شدن حاکمیت و تطبیق کامل اسلام و حمل آن به عنوان یک‌رسالت در جهان می‌باشد.

مرحلۀ اول: این مرحله را حزب در سال ۱۳۷۲هـ.ق  برابر با ۱۹۵۳میلادی به دست عالم جلیل القدر مفکر بزرگ، سیاست‌مدار توانا و قاضی در محکمۀ استیناف قدس، استاد تقی الدین نبهانی رحمه‌الله در قدس آغاز کرد. در این مرحله حزب روابط‌اش را با افراد امت بر قرار نموده، فکره و طریقۀ شان‌را به صورت فردی برای شان پیش‌کش نمود؛ هرکس که فکره و طریقۀ آن‌را می‌پذیرفت، آن‌را در حلقات حزب تنظیم و شامل نموده تا آن‌را با افکار اسلام و احکامی‌که حزب آن‌را تبنی نموده بیدار ساخته تا آن فرد شخصیت اسلامی شده و با اسلام تفاعل کند و آن شخص از عقلیه و نفسیۀ اسلامی استفاده کرده و به مرحله حمل اسلام به سوی مردم انطلاق کند. وقتی شخص به این سطح رسید، خود را برای حزب آماده ساخته و حزب آن‌را به عضویت خود پذیرفته و به اعضای خود ملحق می‌سازد، چنان‌که رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در مرحله اول دعوت خود این عمل‌را انجام داده اند که این دعوت‌شان سه سال‌را در بر گرفته و افراد را دعوت می‌نمود و هر آن‌چه الله سبحانه وتعالی به آن وحی می‌نمود، به آن افراد می‌رساند، هرکس به آن ایمان می‌آورد، آن را در کتله‌اش شامل ساخته و در تعلیم آن حریص بود و آن‌چه از قرآن نازل می‌شد، برای آن می‌خواند تا ایشان را به وسیلۀ اسلام بیدارشان نموده و به این ترتیب برای رساندن قرآن و اسلام و تعلیم شان در اماکن غیر آشکار با ایشان ملاقات می‌نمود و صحابه نیز عبادت شان را به صورت پنهانی انجام می‌دادند و به این شکل اسلام در مکه پخش شده و مردم در مورد آن صحبت می‌نمودند و اسلام را می‌پذیرفتند.»

«۸- طریقۀ حزب التحریر: طریقه‌ای پیشرفت در حمل دعوت احکام شرعی است که از طریقه‌ای رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در حمل دعوت گرفته می‌شود؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم به دلائِل شرعی ذیل واجب الاتباع است:

﴿لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا [احزاب: 21]

ترجمه: مسلّماً برای شما در زندگی رسول الله سرمشق نیکویی بود، برای آن‌ها که امید به رحمت الله و روز رستاخیز دارند و الله را بسیار یاد می‌کنند.

و هم‌چنان این قول الله سبحانه وتعالی:  

﴿قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ [آل عمران: 31]

ترجمه: بگو: اگر الله را دوست می‌دارید، از من پیروی کنید! تا الله (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و الله آمرزنده مهربان است.

و هم‌چنان او سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا [حشر: 7]

ترجمه: آنچه را رسول الله برای شما آورده بگیرید (و اجرا کنید)، و از آنچه نهی کرده خودداری نمایید؛ و از (مخالفت) الله بپرهیزید که الله کیفرش شدید است!

و بسیار آیاتی هستند که دلالت بر وجوب پیروی و الگو گرفتن داشته و گرفتن راه آن حضرت صلی الله علیه و سلم‌را لازمی نموده است؛ زیرا مسلمانان امروزه در دارالکفر زنده‌گی دارند؛ چون بالای شان حکم به غیر ما انزل‌الله صورت گرفته و دارای‌شان به دار مکه در زمان بعثت رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم مشابهت دارد؛ لذا لازم است که زمان مکی در حمل دعوت الگو قرار داده شده و کسی‌که سیرت رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را در مکه الی بر پائی دولت اسلامی در مدینه جستجو کند، واضح می‌شود که حزب التحریر در مراحل آشکار قدم گذاشته که این مراحل اعمال مشخصی را دارا می‌باشد. به طور مثال حزب طریقه رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم را در کار و تمام مراحل سیر‌ش طریقه‌ خود گرفته است. کارهای‌که واجب است که در این مراحل گرفته شده و اعمال رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم الگو قرار داده شود؛ اعمالی‌که رسول‌الله صلی‌الله علیه و سلم در مراحل سیر دعوت‌اش به پیش برده است.

بناءً به‌مسائِل فوق حزب طریقۀ فعالیت‌اش را به سه مرحله محدود کرده است:

مبارزۀ سیاسی: وقتی جامعه بر فعالیت‌های حزب سخت شد، در حالی‌که امت اعتماد خود را به رهبری و رهبران‌شان که جهت امیدشان به سوی آنان بوده از دست داد؛ در حالی‌که شرایط سختی به خاطر تطبیق برنامه‌های فریب‌کارانه علیه حزب وضع شده بود، در حالی‌که حکام ظلم و ستم را بر ضد رعیت‌‌شان انجام می‌دادند، در حالی‌که شدت آزار و اذیت را حکام بالای حزب و شباب آن عملی کنند؛ در وقتی‌که تمامی این حالات آمد، حزب در این فرصت از اهل قدرت طلب نصرت می‌نماید.

با وصف این‌که حزب به اعمال طلب نصرت اقدام می‌کند، ولی در کنار آن همۀ اعمالی‌که قبلاً آن‌را انجام می‌داده همۀ آن اعمال‌را ادامه می‌دهد؛ مثل پیش‌برد حلقات، تثقیف حزبی، تمرکز بالای امت تا اسلام را حمل کنند و مثل ایجاد فکر عام و مبارزه علیه دولت‌های کافر استعماری و افشاءسازی برنامه‌ها و فریب‌کاری‌ها و نیرنگ‌های آنان و مقابله با حکام و هم‌چنان تبنی آن‌چه به مصالح امت و نظم دادن امور شان می‌باشد. حزب این موارد را انجام می‌دهد، در حالی‌که امید دارد که کامیابی، پیروزی، و نصرت را برای حزب و امت اسلامی تحقق بخشد و این مرحلۀ سوم است که خلافت راشده برپا شده و این روزی است که به یاری الله سبحانه وتعالی مومنین در این روز خوش‌حال می‌شوند.» ختم نقل قول از کتاب معرفی حزب التحریر.

بعد از این‌که حزب توانست که چنین کتله‌ای را ساخت و جامعه به آن احساس کرد و حزب و افکار حزب را شناخته و آن‌چه که به سوی آن دعوت می‌کنند شناخت، حزب از این مرحله به مرحله دوم انتقال خورده که همانا مرحلۀ دوم یعنی مرحلۀ تفاعل با امت می‌باشد، تا امت اسلام را حمل نموده و هم‌چنان این مرحله به هدف ایجاد آگاهی عامه و ایجاد فکر عام در نزد امت می‌باشد تا امت افکار و احکام اسلام را بگیرند؛ افکار و احکامی‌که حزب آن‌ها را تبنی نموده و برای عملی سازی آن افکار و احکام در زنده‌گی واقعی شان کار کنند و با حزب برای بر پائی خلافت و نصب خلیفه و از سرگیری زندگی اسلامی و حمل اسلام به سوی جهان تلاش ورزند که در این مرحله حزب به سوی خطاب عام و خطاب گروهی انتقال خورده و در این مرحله حزب به اعمال ذیل دست می‌زند:

  • ثقافت متمرکز در حلقات برای افراد به هدف رشد کتلوی حزب، بالابردن تعداد‌شان، ایجاد شخصیت‌های اسلامی توانا بر حمل دعوت و تحمل به سختی‌های کارزارهای فکری و مبارزات سیاسی.
  • تثقیف گروهی برای عامۀ امت به وسیله‌ای افکار و احکام تبنی شده‌ی حزب از طریق درس‌های مساجد، محلات، سخنرانی‌ها و اماکن تجمعات عامه و از طریق روزنامه‌ها، کتاب‌ها و نشرات حزب برای ایجاد فکر عام در نزد امت و تفاعل با امت.
  • کارزار فکری بر ضد عقاید کفری، نظام‌ها و افکارشان. کارزار فکری بر ضد عقاید فاسد، افکار و مفاهیم غلط آن‌هم با بیان کجی‌ها، اشتباهات و تناقضات این عقاید وافکار با اسلام، تا بدین ترتیب امت‌را از این افکار کفری، فاسد و مغلوطه در خطاء و پیامدهای آن رها نماید.

بناءً مراحل سه‌گانه در وقت نبود دولت می‌باشد. به همین دلیل حزب به این مراحله سه‌گانه دست می‌زند، اما وقتی دولت برپا شد، هر آن‌چه به اقامۀ دولت مرتبط باشد، از جملۀ اعمال حزب نمی‌باشد. مثلاً طلب نصرت در اواخر مرحلۀ دوم برای برپائی دولت انجام می‌شود، نه در وقت موجودیت دولت. به همین ترتیب مرحلۀ دوم برای اقامۀ دولت انجام می‌شود، نه بعد از اقامۀ دولت، زیرا در آن وقت دولت وجود دارد. در وقت موجودیت دولت اسلامی محاسبۀ حکام مطابق به شریعت صورت می‌گیرد؛ اما مراحل دیگر با قوت و نشاط قوی‌تر و فعال‌تری به پیش‌ برده می‌شود؛ زیرا بعد از برپائی دولت اسلامی عدالت جای ظلم‌را می‌گیرد و فضاهای آرام و زیبا برای کار حزبی جای کارهای سخت حزب را می‌گیرد؛ چی زیبا روزی است آن روز که به یاری الله سبحانه و تعالی مؤمنین در آن روز خوش‌حال می‌باشند.

و ما این مسأله را در کتب خود مخصوصاً در کراسة و کیفیت محاسبه وفق احکام شرعی بیان کردیم. و همین اندازه کفایت می‌کند، الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و با حکمت‌تر است.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

آیا با حزبی مبارزه می‌کنید که با تأسیس خلافت به دنبال عزت و نهضت امت است؟!

  • نشر شده در تثقیفی

رسول الله صلی الله علیه وسلم با شدیدترین انواع اذیت و آزار از سوی مشرکان نادان قومش مواجه شد؛ کسانی‌که او را مورد خصومت قرار دادند، با او جنگیدند و مانع دعوت او شدند. ابزار جنگ آن‌ها با پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعوت او بسیار بود، از جمله جنگ روانی و تبلیغاتی، از جمله جنگ مادی و آزار جسمی، مشرکین با تمسخر و استهزاء به رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌خواستند وی را از دعوتش دور دارند؛ گاهی به جنون، گاهی به جادو و گاهی به دروغ متهمش می‌کردند. شبهه افکنی و تبلیغات دروغین و باطل از جملۀ وسایل شان در این جنگ معنوی به شمار می‌رفت و به صورت پیوسته این شبهات و تبلیغات باطل را تبلیغ می‌کردند و با وجود آن، تعداد مسلمانان همچنان در حال افزایش بود.

فقط وظیفۀ شان همین بود که سعی کنند - با تمام توان – مانع رسیدن قرآن به مردم شوند. این جنگ هنوز برای هر گروه یا کتلۀ ادامه دارد که قدم‌های رسول الله صلی الله علیه و سلم را دنبال می‌کند، و خط و مشی وی را به عنوان دعوتگر به همان مسیری‌که او دعوت می‌کرد، دنبال می‌کند. حالا حزب التحریر از خط و مشی نبی کریم صلی الله علیه و سلم به هدف احیای امت اسلامی از زوال شدیدی‌که به آن رسیده و آزاد ساختن امت از افکار، نظام‌ها و احکام کفر و از سلطه و نفوذ دولت‌های کفری به هدف کار برای بازگشتاندن دولت خلافت به عرصۀ وجود پیروی می‌کند تا حکم به آن‌چه الله سبحانه و تعالی نازل کرده است.

حزب التحریر هدف خود را از سرگیری زندگی اسلامی با تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت و حمل اسلام به جهان با دعوت و جهاد تعیین کرده و این حزب پیش نویس قانون اساسی مفصل 191 ماده‌ای را تهیه نموده است. یک حزب با این مشخصات باید در معرض جنگ شدید دشمنان اسلام و مسلمانان قرار گیرد. جنگی بی امان به این خاطر که تاج و تخت ظالمان ستمگر را تهدید می‎کند، بلکه با تمام قوت برای تأسیس دولت خلافت تلاش می‎کند. این همان رؤیای ترسناکی است که غرب را می‌ترساند و حتی از شنیدن نام آن (خلافت) روحش می‌لرزد.

همان‎طور که حزب از حملات دشمنان کافر دین در امان نیست، به همین قسم از حیله‎‌گری مزدوران آن از جمله حکام، نویسندگان و روزنامه نگاران نیز در امان نبوده است. به همین خاطر آن‎ها پس از مطالعه با کمک شخصیت‎ها و مراکز تحقیقات مطالعاتی را آماده کردند.

وب سایت حفریات در سال 2021 گزارشی منتشر کرد که در آن گزارش بر حزب و جوانان آن حمله نمود که ما به بخش‎های از آن را ذکر می‌کنیم، جائی‌که در آن آمده بود: «در میان شاخه‌های حزب التحریر در بیش از 50 کشور در سراسر جهان، شاخۀ استرالیا افراطی‌ترین یا به معنای دقیق‌تر، صادق‌ترین شاخه در بیان اهداف این حزب است که نسخه‌ای غیر مسلح از ایدیولوژی داعش به شمار می‌رود، چنانچه رهبران شاخۀ حزب در استرالیا از محکوم کردن جنایات آن خودداری می‌کنند.»  هم‌چنان به دروغ‌های شان، تهمت شان به حزب و گمراه کردن دیدگاه عام مردم ادامه داده می‌گویند: «حزب التحریر شهرت بدی در استرالیا دارد و دانشگاهیان از حضور در کنفرانس‌هایی‌که رهبران این حزب در آن شرکت دارند، خودداری می‌کنند، به این دلیل که سخنان شان نژادپرستانه بوده، به سوی خشونت تحریک می‌نماید و جنایات داعش را توجیه می‌کند، و سخنان ارتجاعی حزب التحریر باعث آسیب رساندن به چهرۀ اسلام و مسلمانان در جامعه استرالیا، علاوه بر گسترش افراط گرایی، افزایش جدایی مسلمانان از جامعه گردیده که بسیاری از جوانان را به پیوستن به تروریسم در سازمان‌های عراق و سوریه سوق می‌دهد.»

عمرو فاروق، محقق در امور گروه‌های تروریستی می‌گوید: «حزب التحریر یکی از شاخه‌های اصلی جنبش‌های بنیادگرایی است که معتقد به همان اصول و الفبای فکری هستند که اکثر گروه‌ها به عنوان راهنما می‌گیرند، در تعامل با پروژۀ اسلامی برای تأسیس آنچه "دولت خلافت" مزعوم شان می‌نامند.»

در تاریخ 4/7/2021، روزنامۀ الرأی نیز مقاله‌ای از نویسنده رجا طلب را تحت عنوان "تبدیل پرندۀ معتکف در اقصی به یک فراری!" این مقاله پر از دروغ و تهمت علیه حزب التحریر بود.

از جملۀ این جنگ و هشدار علیه حزب التحریر، زینو باران مدیر بخش برنامه‌های امنیتی و انرژی بین المللی در مرکز نیکسون هنگامی‌که در کمیتۀ کوچکی پیرامون (تروریست، تهدیدها و توانایی‌ها) صحبت می‌کرد، گفت که حزب التحریر " مبارز اصلی" در جنگ افکار است. این کمیته شاخۀ از کمیتۀ خدمات نظامی کنگرۀ ایالات متحده است، جایی‌که در آن کمیتۀ فوق ارائه شد. وی کنگره را مورد خطاب قرار داد و به او یادآوری کرد که: «حزب التحریر گروهی از تهدیدها علیه منافع آمریکا را تشکیل می‌دهد، و در ایجاد تمایز و جدایی بین غرب و مسلمانان نقش داشته و در گسترش روحیۀ ضد آمریكایی و یهودستیزی مشاركت دارد.»  وی جهت هشدار به کنگره اضافه کرد که: «این حزب تنها حزبی است که در مورد مفهوم امت و خلافت در یک مفهوم همه جانبه برای همه امت صحبت می‌کند، نه در قالب دولت یا دولت‌های که امریکا مانند گروه‎های دیگر به سوی آن فرا می‌خواند" و اینکه او پیشرفت کرده است "پیشرفت جدی گسترده و خطرناک به عنوان "مبارز اصلی" در جنگ افکار.» هم‌چنین کاری‌که مؤسسۀ راند در جنگ علنی علیه این حزب انجام می‌دهد. هم‌چنین آنچه حاکمان دست نشانده برای تعقیب و به زندان انداختن جوانان حزب التحریر انجام می‌دهند، دور نیست آنچه با مهندس/انجنیر نوید بت سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایت پاکستان صورت گرفت که بیش از 9 سال است که ربوده شده و تا هنوز در قید حبس است. ما از الله سبحانه و تعالی می‌خواهیم که او را از اسارت برهاند!

 این قطره‌ای از دریا بود که به صورت واضحی دلالت می‌کند، بر این‌که این حزب بر روش رسول الله صلی الله علیه و سلم حرکت می‌کند و چنین جنگ سختی علیه حزب و جوانان آن فقط قدرت و قاطعیت آن را افزایش می‌دهد و حزب در راه نهضت امت و خلاص کردن آن از هر فکری غیر از اسلام در حرکت است و شعار آن در این مسیر این است که «تا اینکه الله متعال اسلام را برایش اظهار گرداند یا این پیام در زمین تنها بماند» و این حزب همراه امت و در میان امت حرکت می‌کند تا اینکه کاخ خلافت راشده دوم بر منهج نبوت تأسیس گردد. 

نویسنده: عبدالخالق عبدون علی

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سودان

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

طلا در نظام اسلام از جملۀ اموال عمومی و در نظام سرمایه‌داری تاراج حاکمان و شرکت‌هاست

  • نشر شده در سیاسی

در سایۀ نظام‌های سرمایه‌داری، دولت‌ها در همه‌جا به جست‌جوی پول می‌پردازند و با تشنه‌گی فراوان به دنبال مشتی مال اند و برای داشتن مالکیت آن به هر شکلی تلاش می‌کنند و بدون اجازۀ شارع سبحانه و تعالی تصرف می‌نمایند، به طوری‌که برخی از شرکت‌ها به روش‌های پیچیدۀ بهره‌برداری از طلا امتیاز داده می‌شوند، جبریل ابراهیم وزیر مالیۀ و طرح و پلان اقتصادی سودان تأکید کرد که مالکیت مادۀ معدنی طلا برای دولت است نه برای افراد. وی افزود: «با این وجود ما به افراد اجازۀ کار بهره‌برداری طلا و صادرات آن را دادیم و این موفقیت آمیز نبود.» در 28 نوامبر 2019، Al-Hurra.com گزارشی ارایه نمود، تحت عنوان «سودان، تپه‌های طلا در سودان ... مسئله‌ی کوه عامر، البشیر و "هم پیمانان سرسخت او" چیست؟» در این گزارش اظهار داشت که: «طلا در تپه‌های کوه عامر از معدن‌چی‌یان سرگردان در آپریل 2012 کشف شد تا به ارزشمندترین منبع طبیعی تبدیل گردد؛ اما سران نظام سابق آن‌را غارت نمودند تا سرمایه‌های هنگفت‌شان افزون گردد. در زمانی‌که مردم از فقر، بیکاری و وضعیت اقتصادی رنج می‌بردند، عمر البشیر رئیس جمهور برکنار شده و متحدانش کوه عامر را برای منافع خودشان به تمسخر گرفتند.»

به تاریخ 16/10/2020، خبرگزاری SUNA نیز خبری را تحت عنوان: "سودان برای بهره‌برداری از طلا به هفت شرکت قرارداد اعطا می‌کند و برای طرح یک پیشنهاد بین المللی جهت جذب 8 شرکت دیگر آماده می‌شود"، در این خبر اظهار داشت: «سودان اعلام کرده است که 10 قرارداد امتیاز برای بهره‌برداری طلا به شش شرکت محلی و یک شرکت چینی اعطا شد.» آژانس خبری رسمی سودان (سونا) گفت که خیری عبدالرحمن وزیر انرژی و معادن، به نمایندگی از دولت با مدیران شرکت‌ها، در حضور ماچین مین سفیر چین در خارطوم قراردادهایی امضا کرده است که این قرار دادها هم‌چنین شامل بهره‌برداری دیگر مواد معدنی مرتبط با طلا می‌شود. بر اساس گفتۀ این آژانس، خیری از پیشنهاد بین المللی نزدیک به اعلان از 16 قرارداد جدید برای امضا با 8 شرکت دیگر خبر داد.

سلیمان عبدالرحمن مدیر عمومی ادارۀ تحقیقات زمین شناسی، به نوبۀ خود گفت که تمام مناطق‌مناسب برای استخراج معادن در کشور به یک‌میلیون و هشتصد هزار کیلومتر می‌رسد. ماچین مین، سفیر چین با ابراز خوش‌حالی از امضای توافق‌نامه‌ها گفت: «که این توافق‌نامه‌ها روابط بین دو کشور را تقویت می‌کند.» در 15 مارچ 2021، ادارۀ عمومی تحقیقات زمین شناسی سودان تیمی یک‌پارچه را برای ازسرگیری کار در پروژۀ تولید طلا در کوه عامر، دارفور شمالی اعزام کرد. بازدید از این مأموریت پس از آن بود که شرکت ال‌جنید از آن به نفع دولت سودان به نمایندگی از وزارت معادن چشم پوشی نمود. محمد الحافظ بانگا، رئیس مأموریت زمین شناسی گفت: «آنها امروز به منطقۀ کوه عامر می‌روند تا تولید طلا را در این هفته و پس از پایان روند تسلیم و تحویل بین شرکت الجنید و دولت آغاز کنند.»

به این‌ترتیب است که موضوع طلا در این کشورها پس‌از انعقاد قرارداد از طرف دولت با شرکت‌ها، به شرکت‌ها داده می‌شود. بنابراین افراد پس از انعقاد توافق‌نامه‌ها با دولت همراه روشن شدن نسبت دولت و شرکت تولید کننده آن‌را مالک می‌شوند، با وجود این ثروت عظیم طلا در این کشور که یکی از بزرگترین کشورهای است که طلا تولید می‌کند، ولی تولید طلا در زندگی مردم این کشور که فقر و تنگ‌دستی را از این نظام‌های سرمایه‌داری به ارث برده اند، هیچ اثری نگذاشته است و ای کاش این اموال برای مردم این ‌سرزمین در صحت، آموزش و امنیت هزینه می‌شد؛ اما به جیب متعفن حکام می‌رود! با توجه به این واقعیت، وزیر مالیه ادعا می‌کند که طلا متعلق به دولت است. بنابراین این معدن گران‌بها به مالکیت دولت تبدیل شده و گاهی اوقات دولت آن‌را به شرکت‌ها می‌دهد، با اختصاص درصدی به دولت، نه به مردم این کشور. طبیعی است که دولت در این هرج و مرج چنین تعامل کند و در نبود یک منهج پاک مبتنی بر عقیدۀ مردم این سرزمین، اسلام بزرگ که این ملکیت‌ها را با جزئیات دقیق شرح داده و ذهن قاصر انسان را برای بیان نظر در مورد آن ترک نمی‌کند.

اسلام ملکیت‌را به سه دسته تقسیم می‌کند که عبارت اند از(فردی، دولتی و عمومی است.) مالکیت افراد، با بسیاری از احکام ثابت شده است، از جمله احکام ارث که برای افراد در مال موروث سهم قرار داده است، احکام دستمزد در بدل کار و منافع، احکام شکار و شرکت‌ها و بسیاری موارد دیگر. به همین قسم مالکیت دولت را بسیاری از احکام، از جمله جزیه، خمس ذخایر زمینی، خراج، فیء و غنایم اثبات کرده است و در مورد مالکیت عمومی، این احکام با مشارکت مردم در آب، چراگاه و آتش و مواد معدنی گسترده‌ای مانند آهن، منگنز، طلا و سایر مواد معدنی ثابت شده است.

اسلام به فرد حق داده است كه آن‌چه را نياز دارد و نياز افراد تحت تكفل خود را تحت مالکیت خود داشته باشد. دولت به عنوان یک حامی امور رعیت، باید برای انجام وظایف خود در قبال رعیت، محافظت از رعیت و سرزمین در برابر خطرات داخلی و خارجی و حفظ امنیت و سلامت مردم از مال استفاده کند. بنابراین اسلام برای دولت حق مالکیت برخی املاک معینی را داده است که آن مال برای رسیدگی به بعضی وظایف لازمی مورد نیاز می‌باشد، و این مال غیر از آن مالی است که پرداخت آن‌را الله سبحانه وتعالی بر مردم لازم گردانیده است. به همین ترتیب نیازهای وجود دارد که فقط مختص یک فرد نیست، بلکه نیاز افراد به عنوان یک گروه از افراد است و نه به عنوان یک فرد. مانند چراگاه‌ها، جنگل‌ها، رودخانه‌ها، سواحل دریایی، جاده‌ها، مراکز آموزشی و صحی و سایر موارد. اسلام جامعه را با ویژگی‌های مخصوص جامعه منحصر گردانیده که سبب حفظ جامعه و پراکنده نشدن آن و وسیلۀ بقاء آن بدون نیاز به پول فردی یا پول دولتی می‌شود.

اموال عمومی به این طریق شناخته می‌شود که شارع برای تمام افراد جامعه اجازۀ بهره‌گیری از همان اشیاء را داده است و این اشیا در سه نوع تحقق می‌یابند: اشیای که از تأسیسات جامعه به حساب می‌آیند، چنان‌چه اگر در دسترس جامعه نباشند، افراد جامعه در طلب آن پراکنده می‌شوند، مواد معدنی تمام نشدنی و مواردی که ماهیت ترکیب آن‌ها مانع می‌شود که یک فرد به مالکیت آن اختصاص داده شود. از ابن عباس رضی الله تعالی عنه روایت که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود:

«النَّاسُ شُرَكَاءُ فِي ثَلَاثٍ: الْمَاءِ وَالْكَلَإِ وَالنَّارِ»

ترجمه: مردم در سه چیز با هم شریک اند: آب، چراگاه و آتش

این بدان معناست که آب‌های مانند: رودخانه‌ها، دریاها و سواحل آن، حوضه‌های آب و مراتع وسیع کوه‌ها، دشت‌ها، چراگاه و جنگل‌ها و آتش به معنای منابع آتش مانند جنگل‌های چوب، معادن زغال سنگ، گاز و نفت همه اموال عمومی اند، به این معنی که آن‌ها یا آن چه از این منابع به دست می‌آید عبارت از مالی است که به تمام افراد رعیت به طور یک‌سان تعلق دارد و همه می‌توانند از آن به صورت مستقیم یا از طریق یک تنظیمات خاصی که توسط دولت انجام می‌شود بهره‌مند شوند. در مورد مواد معدنی که هیچ‌گاه تمام نمی‌شوند، ترمذی از ابیض بن حمال نقل می‌کند که وی نزد پیامبر صلی‌الله علیه و سلم آمد و از ایشان خواست تا قطعه زمینی را که در آن معدن نمک قرار داشت برای وی بدهند، نبی کریم صلی‌الله علیه و سلم (بر اساس حرصی‌که به آبادانی زمین داشتند) این قطعه زمین را به وی دادند، وقتی‌که پشت گشتاند تا برود شخصی از اهل مجلس گفت: آیا می‌دانید ای رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم که چگونه زمینی را برای وی دادید؟ شما برای وی بخشی از آب عِدّ را دادید. نبی کریم صلی‌الله علیه و سلم فرمودند: آن قطعه زمین‌را از وی باز گیرید.

آب عِدّ عبارت از همان آبی‌است که تمام نمی‌شود. در این جا نمک را به آب عِدّ تشبیه نموده است، زیرا تمام نمی‌گردد و این دلالت می‌کند که معادنی از قبیل منابع مواد معدنی مختلف مانند آهن، مس، فسفات، یورانیوم، طلا و سایر موارد از جمله منابعی می‌باشند که متعلق کردن آن به افراد جواز ندارد. اما اشیای که طبیعت آن مانع از تملک آن‌ها توسط افراد می‌شود، این موارد شامل جاده‌ها، فرکانس‌های رادیویی، معابر آب و هوا، مدارس دولتی، بیمارستان‌ها و دانشگاه‌ها می‌شود. مالکیت یک فرد در جاده یا گذرگاه آب و هوا و کلینیک‌های دولتی ممکن است از بهره‌مندی افراد دیگر از این اشیا جلوگیری کنید.

به همین قسم طلا، اگر مقدار آن زیاد باشد و از جمله منابع تمام نشدنی باشد، مالکیت آن برای شرکت‌ها، افراد یا حتی دولت مجاز نیست، زیرا این یکی از اموال عمومی برای همه مردم است بنابراین دولت می‌تواند آن را به شکل خدمات برای مردم صرف کند یا به صورت نقدی به آن‌ها بدهد. اما اگر به مقدار کم باشد و به حدی نباشد که از جمله منابع تمام نشدنی به حساب آید، در این صورت جواز دارد که افراد مالک آن باشند.

این نظام پروردگار جهانیان است که او بر پیامبرش محمد بن عبدالله علیه افضل الصلوة و اتم التسلیم نازل کرد؛ نظامی‌که مردم را رهبری کرد و به کسی ظلم نمی‌نمود. نظام خلافت که حق هر صاحب حقی را اداء نموده و به حق مردم تعدی نمی‌کند.

نویسنده: عبدالخالق عبدون علی

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایت سودان

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

آیا کسی هست که نفاق امریکای اشغالگر را به نمایش گذاشته و ندای تغییر در نظم جهانی را سر دهد؟!

خبر:

انتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا روز سه‌شنبه سوم اگست سال جاری در تماس تلیفونی با اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان بر «تعهد قوی و پایدار ایالات متحده با افغانستان» تصریح ورزید. بر اساس خبرنامه‌ای وزارت خارجه امریکا هر دو ضمن محکوم کردن حملات طالبان؛ که در آن اعتنای اندک به حیات و حقوق بشری صورت می‌گیرد، بر ضرورت تسریع مذاکرات صلح افغانستان و تفاهم سیاسی تاکید کردند. خبرنامه افزوده است که آنان بر همه‌شمول بودن تفاهم سیاسی، احترام به حقوق تمام افغان‌ها به شمول زنان و اقلیت‌ها، حق انتخاب رهبر توسط مردم و عدم استفاده از خاک افغانستان برای حمله بر ضد ایالات متحده و متحدان و شرکای آن نیز تاکید کردند.

تبصره:

حکومت‌های امریکا و متحدانش از آغاز اشغال تا امروز حتی برای یک لحظه هم نه با مردم خود و نه با مردم افغانستان صادق بودند. چون در اوایل اشغال از ملت‌سازی، دولت‌سازی، دموکراسی، بازسازی، حقوق زن و حقوق بشری سخن می‌گفتند در حالیکه ترامپ و بایدن به صراحت، اهداف خود را در امریکا و افغانستان را خلاف آن همه مواردی اعلام نمودند که قبلاً شعار می‌دادند. ترامپ می‌گفت که «ما ملت‌سازی نمی‌کنیم، ما تروریست‌ها را می‌کشیم» و «بودن در افغانستان ضیاع وقت است». و اکنون بایدن می‌گوید که «ما برای ملت‌سازی به افغانستان نرفته بودیم».

امریکا در اواسط اشغال و بعد از مقاومت شدید مردم مجاهد افغانستان نغمه صلح را سر داده، که همواره با جنگ خونین و تلفات هنگفت مالی و جانی مردم افغانستان همراه بوده است. و بعد از توافقنامه دوحه سخن از خروج نیروهای خود و اکنون از رو به تکمیل بودن این پروسه سخن می‌زنند. درحالیکه نیروهای هوایی شان روزمره بر مواضع طالبان بمباردمان می‌کنند، که اکثراً مردم ملکی، اطفال و زنان قربانی این حملات شده و تعدادی زیادی از آنان، از خانه و کاشانه شان آواره می‌گردند.

پس بدانید که امریکا در اشغال افغانستان هم به مردم امریکا و هم به مردم جهان و افغانستان دروغ گفته است و بدانید که پروسه صلح نیز دروغ شاخدار می‌باشد چون که آن پروسه صلح نه، بلکه پروسه خروج مصون نیروهای امریکا و ناتو از افغانستان می‌باشد. اکنون نیز از یکسو پیشرفت در پروسه خروج را قدم به قدم اعلام می‌دارد، اما از جانب دیگر برای توازن در میدان‌های جنگ به نفع دولت دست نشانده اش روزانه بمباردمان می‌کند. امریکا نیروهای افغان را تمویل و تجهیز نموده و وزیر خارجه اش از «تعهد قوی و پایدار ایالات متحده به افغانستان» در تماس تلیفونی با اشرف غنی تصریح می‌ورزد که مردم افغانستان را یک‌بار دیگر با یک جنگ تمام عیار روبرو ساخته، تا از مصارف هنگفت، تلفات و شکست ننگین خویش انتقام بگیرد و نگذارد که گروه فاتح الگوی الهام‌بخش برای سایر گروه‌های مبارز امت علیه استعمارگران گردد.

این شیطان بالفعل و بالقوه تنها برین هم اکتفا نکرده، بلکه برای ترویج فضای وحشت در میان افغان‌ها توسط سفارتخانه‌ها، یوناما، سیگار و کمیسیون حقوق بشر افغانستان گزارش‌های را به نشر می‌رساند، تا نشان دهد که افغانستان دیگر جای وحشت و دهشت بوده و قابلیت زندگی برای ترجمانان و همکاران نیروهای آنها نیست و  برای همین است که برنامه‌های مختلف انتقال آنان به امریکا و اروپا را اعلان کرده است. درحالیکه همین امریکا به همکاری عمال خویش در داخل نظام و حکومت‌های مانند پاکستان، ترکیه، ایران، هند، قطر، امارات و سعودی مردم افغانستان را با یک جنگ تمام عیار، بی‌کاری، فقر و آوارگی دچار نموده است.

وجدان‌های بی طرف در داخل امریکا و جهان باید از تمام اشغالگران بپرسند، که آیا یگانه عامل این وضعیت در افغانستان خود امریکا، هم پیمانان و عمالش نبوده و نیست؟! آیا این وضعیت همین اکنون توسط امریکا تشدید نمی‌گردد؟!

دفتر سرمفتش ويژه امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) در گزارش تازه خود گفته که حکومت افغانستان با «بحران بقا» روبروست. آیا این خود امریکا نیست که جنگ را برای بقای جمهوریت، ارزش‌های بیست سال گذشته و … تشدید نموده، از یکسو با طالبان توافق‌نامه دوحه را برای خروج مصوون نیروهای خود امضا کرده و از سوی دیگر دولت را تمویل و تجهیز می‌نماید و جلو سقوطش را می‌گیرد و توسط بمباردمان‌ها توازن در جبهات را حفظ می‌کند؟!

فلهذا طالبان و تمام جهت‌های دیگر که حد اقل ذره‌ی از ایمان در قلب‌های شان جلوه می‌کند این نفاق امریکا را درک کنند و به جای جنگ با یکدیگر، تلفات مردم ملکی و ویران نمودن تاسیسات عام‌المنفعه، علیه اشغالگران و تمام دار و دسته‌ی شان دست به دست هم دهند و تا خروج آخرین سرباز اشغالگران و اجیران شان دست به جهاد یازند و به قضیه اساسی امت مسلمه که یک قرن است از صحنه بین المللی غایب بوده به حیث فریضه که تاج فرایض است، توجه نمایند و در تبانی با مسلمانان منطقه و دعوتگران حزب التحریر خلافت بر منهج راشده را تاسیس نمایند. نگذارند که امریکا و هم پیمانانش نظام سیکولر را در لباس اسلام بر مردم مجاهد افغانستان تحمیل نماید. چون این نظام نه مشکل مردم مسلمان افغانستان را حل کرده می‌تواند و نه نزد الله متعال مقبول می‌باشد.

سیف الله مستنیر

رییس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه