یکشنبه, ۲۹ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

جاسوس‌های مخفی روسیه بخاطر کشتن نیروهای ائتلاف امریکایی در افغانستان به طالبان پول می‌دادند!

اگر در میان اردوگاه‌های غربی‌ها چنین اختلافات جدی وجود دارد، مطمئناً اختلافات بیشتری با قدرت‌های غیر غربی نیز دارند، گرچند در این اواخر آمریکا به طور پنهانی برای تحقق اهدافش در کشورهایی مانند سوریه و لیبیا از روسیه استفاده کرده است؛ با آن هم، روسیه همیشه به دنبال فرصتی برای صدمه رساندن به آمریکا بوده است.

طبق گزارش روزنامه نیویارک تایمز: مقامات اطلاعاتی آمریكا به این نتیجه رسیده اند كه واحدهای استخباراتی نظامی روسیه بطور مخفیانه به خاطر کشتن نیروهای ائتلاف در افغانستان، به جنگجویان وابسته به طالبان پاداش نقدی می‌پرداختند که از آن‌جمله هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی بود. به گفته آگاهان در این مورد، روسیه به خاطر قطع مذاکرات صلح برای پایان دادن جنگ طولانی مدت، به جنگجویان وابسته به طالبان پول می‌پرداخت.

امریکا ماه‌ها پیش به این نتیجه رسیده بود که واحدهای جاسوسی روسیه در ترور نمودن و سایر عملیات‌های پنهانی در اروپا نقش دارد و هدف از این همه عملیات‌ها بی‌ثبات نمودن غرب گفته شده است که در سال گذشته بخاطر انجام حملات موفقانه تروریستی برای جنگجویان بطور مخفیانه پاداش ارائه کرده بود. مسئولین در این مورد گفته اند که که شبه‌نظامیان اسلامگرا یا عناصر جنایتکار مسلح که با آن‌ها ارتباط نزدیکی دارند، پاداش‌های نقدی بی‌شماری را به دست آورده اند.

بیست تن از سربازان آمریکا در جریان جنگ‌های سال 2019 در افغانستان جان باخته اند، اما تا هنوز دلیل کشته شدن آن‌ها مشخص نیست.

روس‌ها خیلی خوب می دانند چنانچه چینی‌ها نیز می‌دانند که هدف اصلی حضور  نظامی آمریکا در افغانستان، ایجاد یک موقعیت استراتیژیک پیشتاز جهانی برای امپراتوری آمریکا علیه روس و چین می‌باشد.

دسیسه‌های ویرانگر ابرقدرت‌های جهان در برابر يكديگرشان خاتمه نمی‌یابد؛ مگر زمانی‌که خلافت راشده به منهج نبوت بر نگشته و جايگاه اسلام را در آینده به عنوان يك ابرقدرت در دنيا برایش برنگرداند. مهار کردن این همه تنش‌ها و سپس از بین بردن جنگ‌های بزرگ جهانی و برگرداندن جهان به صلح و سعادتی‌که در گذشته وجود داشت، تنها در موجودیت خلافت اسلامی امکان پذیر است.

مترجم: عبدالله حماس

ادامه مطلب...

هرکسی به قدر توانش دعوت کند!

  • نشر شده در فقهی

    پرسش                   

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

 امیر ما می خواهم از شما سوال کنم که من برای اقامۀ دولت اسلامی توانی ندارم؛ پس نقش و مکلفیت من در این‌خصوص چگونه است؟ من در انتظار جواب هستم، از شما راهنمائی می‌خواهم، من حیرانم، نمی‌دانم که با کی باشم؟ شما را به الله قسم که من باید چه کار کنم؟

پاسخ

وعلیکم‌السلام‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

برادر محترم! الله سبحانه و تعالی هرکسی را به اندازه‌ی توانش تکلیف داده است. مردم در توانائی‌ها و انجام اعمال‌شان در راستای دعوت متفاوت هستند؛ آن‌چنان‌که مردم در فراگیری داشته‌های علمی و فکری و در حکمت رساندن مسائل نیز متفاوت‌اند. هم‌چنان در میزان معلومات و فهم از کتاب الله سبحانه و تعالی و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز متفاوت‌اند. این‌ها مسائلی‌اند که در بین بشریت این‌چنین بوده و بدون شک تکلیف به اندازه‌ی استطاعت و توان است؛ چنان‌چه این مسأله در قرآن‌کریم و حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم ذکر شده است. الله سبحانه و تعالی فرموده است:

(لا یكلِّفُ اللَّه نفْسًا إِ لَا وُسْعها)

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) هیچ‌کسی را فراتر از توانش تکلیف نداده است.

(لا یكلِّفُ اللَّه نفسا الا ما آتاها)

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) هیچ‌نفس را تکلیف نداده است؛ مگر این‌که توان انجام‌اش را برایش داده است.

رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرموده است:

«لا تحْقِرن مِنْ الْمعْرُوفِ شیئا و لوْ أنْ تلْقى اخاك بِوجْهٍ طلْق»

ترجمه: هیچ‌چیزی را از کار خیر و معروف کوچک نشمار؛ حتی این‌که با پیشانی باز با برادرت برخورد می‌کنید. (این حدیث را مسلم روایت کرده است)

هم‌چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«بلِّغُوا عنّی و لوْ آیةً»

ترجمه: تبلیغ بکنید؛ هرچند که به اندازه‌ی یک آیه هم باشد. (این حدیث را بخاری روایت کرده است)

از زید ابن ثابت از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت است که فرمودند:

«نضراللَّه امْرأً سمِع مِنا حدِیثا فحفِظهُ فبلغهُ، فرُب حامِلِ فِقْهٍ لیس بِفقِیهٌ»

ترجمه: خوش به حال آن‌که حدیثی را از ما می‌شنود و آن را حفظ می‌کند؛ سپس آن را به دیگران می‌رساند؛ چه بسیار کسانی‌اند که فقه را حمل می‌کنند؛ درحالی‌که خودشان فقیه نیستند. (این حدیث را طبرانی تخریج کرده است)

پس برادر گرامی! ممکن است که به قدر استطاعت خودت امر به معروف و نهی از منکر کنید و امکان دارد که یک آیه و یا دو آیه را تبلیغ کنید، شرط نیست که از جملۀ حافظین قرآن‌کریم و سنت شریف باشید، از الله کمک بخواه و بر الله توکل کن که الله سبحانه و تعالی صالحین را دوست دارد.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

با پیروی از رژیم مرده، دولت انتقالی تابع پیشنهادات صندوق بین‌المللی پول است

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

صندوق بین‌المللی پول گفته است که با دولت خرطوم به توافق رسیده است تا اصلاحات ساختاری را در بخش اقتصادی سودان تطبیق کند. بیانیه‌ای که توسط صندوق بین‌المللی پول به روز سه شنبه مؤرخ 23 ژوئن 2020م صادر شد، واضیح می‌سازد که مقامات سودانی درخواست تطبیق برنامه اصلاحی تا دوازده ماه آینده تحت سرپرستی صندوق بین‌المللی پول را نموده اند.

این کاملاً واضح است که صندوق بین‌المللی پول یکی از سازمان‌های نظام‌های سرمایه‌داری است که اقتصاد دنیا را کنترول می‌کند. این سازمان بر بنیاد اقتصاد سرمایه‌داری استوار بوده و وسیله‌ای برای استعمار می‌باشد. اکثریت کشورهای مبتنی بر نظام سرمایه‌داری از طریق صندوق بین‌المللی پول سرمایۀ کشورهای ضعیفی مانند سودان را از دید سیاسی کنترول می‌کنند. سودان یک کشور مملو از غنایم پنهان و آشکار است. این به خوبی آشکار است که پیش‌نهاد صندوق بین‌المللی پول برای رفاه مردم بی‌چاره و بی بضاعت نیست؛ بلکه برعکس این پیشنهاد قدرت خرید اسعار محلی را تضعیف کرده و هم‌چنان زمینۀ به غارت بردن سرمایه خام این کشور که نیازمندی کشورهای وحشی سرمایه‌داری است را فراهم می‌کند. صندوق بین‌المللی پول پیشنهادات مشابهی را به رژیم مردم سودان  تحت نام اصلاحات اقتصادی جهت بالا بردن کمک‌های منتسب به نفت، برق و غذا و نوسان کردن نرخ مبادله پوند سودانی داده بود. هنگامی‌که رژیم برکنار شدۀ البشیر این پیشنهادات را تطبیق کرد؛ در نتیجه قیمت‌ها و فقر افزایش یافته و پوند سودانی به شکل بی‌سابقه آن سرانجام سقوط نموده و باعث از بین رفتن رژیم شد.

اینک دولت انتقالی در حال افتادن در تله‌ای مشابهی قرار گرفته و در حال پیروی از ردِ پای رژیم مرده در تفویض پیشنهادات کشندۀ صندوق بین‌المللی پول است. رژیم با بالابردن قیمت نان و نفت به تطبیق پیشنهاد صندوق بین‌المللی پول آغاز کرد. از همین جهت زندگی به یک جهنم غیر قابل تحمل تبدیل شد و پوند چنان سقوط کرد که حتی با ذره بین بزرگ هم قابل دید نیست. تورم از نرخ عادی هم افزایش پیدا کرد و اقتصاد سودان در نقطه سقوط قرار گرفت. با وجود آن رژیم فعلی مسیر تاریک رژیم مرده را با تطبیق پیشنهادات صندوق بین‌المللی پول به امید رسیدن به سراب اعطا کنندگان تعقیب می‌کند که جلسات ایشان فردا پنجشنبه مؤرخ 25 ژوئن 2020م در برلین برگذار خواهد شد.

ای مردم سودان!

هیچ‌گونه راه‌حلی برای شما نیست و هیچ راه فراری از وضعیتی کنونی که شما قرار دارید، نیست؛ جز برگشت به طریقۀ الله سبحانه‌وتعالی، از طریق تاسیس دولت حق و عدالت، خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت؛ نظامی‌که اقتصاد را به سود امت مدیریت نموده و دست استعمارگران را از سرمایه امت قطع خواهد کرد، و مواظب امور شما با تضمین یک زندگی مملو از صلح و عزت خواهد بود. از همین جهت همگام با حزب‌التحریر که خیر دنیا و آخرت را برای تان فراهم می‌کند، دست به کار شوید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُون﴾ [ انفال: 24]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید که الله میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

ابراهیم عثمان (ابو خلیل)

سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان

 

ادامه مطلب...

راه‌حل سیاسی امریکا برای تمام مشکلات‌اش، پایان دادن به انقلاب شام و برگشت به آغوش نظام است!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سفارت امریکا در دمشق طی تویتی گفته است: "یگانه استراتیجی خروج مناسب برای دولت فعلی سوریه تصمیم مجلس 2254 شورای امنیت است." او افزود: "به خاطراحترام‌گذاشتن به حقوق واراده مردم سوریه و تطبیق راه‌حل سیاسی دولت باید گام‌های اساسی و برگشت ناپذیری را بردارد، در غیر آن، دولت سوریه با تحریم‌های بیشتری مواجه خواهد شد که دولت را در انزوا قرار خواهد داد." این سفارت افزوده است: چنانچه سفیرجیفری بارها تاکید کرده است که بشارالاسد و حکومت او در رابطه به فروپاشی اقتصادی در سوریه مستقیماً مسوول هستند.

الرایه: پس از این نشانه‌هایی وجود ندارد که نشان‌دهندهء تلاش‌های دوام‌دار امریکا برای پشتیبانی از نظام مستبد اسد باشد و هم‌چنان نشانه‌هایی مبنی بر تامین عوامل بقای حیات‌اش و نجات دادن او از تنگنای گیرمانده‌اش و تضمین بر ادامه کارسازمان‌های امنیتی و نظامی سرکوب‌گرش که بر سینه مردم پس از قربانی دادن دوملیون شهید سوارشده اند، مشاهده نمی‌گردد. در کل راه‌حل سیاسی  امریکا و فیصله  شماره 2254 شورای امنیت چیزی جز پیش زمینه‌ای برای بقای نظام مستبد چیز دیگری نیست و این‌که جانش حفظ گردد و یا خیر هیچ فرقی نمی‌کند و هم‌چنان اقدام عملیی برای برگشتاندن انقلابیون شام به دامن سرکشی و طغیان است.

نظر به تمام این عوامل ادامه انقلاب شام به خاطرسقوط مکمل حکومت سوریه همراه با رهبران و سران آن و نجات مردم از شر این نظام مستبد ضروری و لازمی می‌باشد؛ زیرا نیمی ازانقلاب‌ها کشنده اند.

مترجم: محمد فاتح

 

 

ادامه مطلب...

حکام آل سعود؛ قرامطۀ عصر!

خبر

محمد صالح بانتن وزیر حج و عمرۀ سعودی گفت: «برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا تعداد حجاج امسال در حدود یک‌هزار حاجی خواهد بود؛ آن‌هم فقط از کسانی‌که در این کشور مقیم باشند.» هم‌چنان وی اظهار داشت که: «ممکن است این تعداد ان‌شاء الله در حدود هزاران فرد باشد. ما هنوز در حالت بررسی هستیم، ممکن است یک‌هزار یا کمتر و یا اندکی بیشتر باشد.» از طرف دیگر، توفیق ربیعه وزیر صحت گفت: «مقامات، افراد بالای 65 سال و کسانی‌که از بیماری‌های مزمن رنج می‌برند را به زودی حذف می‌کند.» وی افزود: «حجاج قبل از نماز واجب تحت معاینه‌های ویروس کرونا قرار می‌گیرند و پس از زیارت به مدت 14 روز در معرض قرنطینۀ خانگی قرار می‌گیرند.» ربیع تأکید کرد که خدمۀ صحی برای همراهی با حجاج در مناسک‌شان مجهز شده و بیمارستانی بر اساس نیاز‌های عاجل و مرکز صحی را در محل «منی» تخصیص داده است. (منبع: الجزیره نت)

تبصره

آخرین چیزی‌که حکام آل سعود در مورد جنبه‌های سیاسی و دینی خود فکر می‌کنند، بحث در مورد جنبۀ شرعی در مجاز دانستن منع حج یا محدود نمودن تعداد حجاج است، این نظامی است که بر اساس خیانت با الله و رسول او و مؤمنین استوار می‌باشد. از زمانی‌که دولت خلافت عثمانی را از پشت آن مورد حمله قرار دادند و دولت مسخ شدۀشان را برپا نمودند، نظامی‌که از زمان تأسیسش از هیچ تلاشی در نبرد با اسلام و مسلمین دریغ نورزیده است و خصوصاً در خفقان حرمین شریفین و اشغال آن و ممانعت مسلمانان از شهرهای مختلف جهان برای رسیدن به آن؛ مگر با مشقت و سختی! اگر توصیف این نظام با جنبه‌های سیاسی و دینی آن از سوی علمای درباری به عنوان یک سیستم جدید قرامطه باشد، اغراق‌آمیز نخواهد بود.

بدون شک صحبت این نظام در بارۀ دلیل مختل شدن فریضۀ حج به بهانۀ سلامت حجاج، چیزی است که واقعیت و تاریخ این نظام آن را تکذیب می‌کند. در واقعیت نظام سعودی که به کفر حکم کرده و با کافرانی‌که در صدر آن امریکا قرار دارد، دوستی می‌کند بسیار بعید است که به فکر سلامت مسلمانان باشد، اگر هم به سلامت مسلمانان فکر می‌کرد، باید برای رضایت پروردگار جهانیان و حکم به آن‌چه او سبحانه وتعالی نازل نموده است، اهتمام می‌نمود! اگر به سلامت مسلمانان اهتمام می‌داشت، آنان را نمی‌کشت و بر کشتارشان در سرزمین‌های مختلف مسلمانان یاری نمی‌نمود. در حملۀ صلیبی بر عراق مسلمانان را به قتل رساند و بر قتل بیش از یک‌ملیون مسلمان یاری نمود. در افعانستان نیز قتل نمود و بر کشتار مسلمانان یاری نمود و حالا نیز قتل می‌کند و خون مسلمانان را در ماه‌های حرام و غیر آن در یمن و سوریه و دیگر سرزمین‌ها می‌ریزاند، به تماشای کشتار مسلمانان توسط بودایی‌ها، هندوها، ملحدین کمونیست در برما، کشمیر و ترکستان شرقی ایستاد و هنوز هم ایستاده است! آیا بعد از این، هیچ انسانِ عاقلی باور می‌کند که تعطیل فرض حج به خاطر حرص به سلامت حجاج مسلمان بوده است؟!

اما در مورد علمای سوء از آل شیخ و کسانی‌که از آنان پیروی می‌کنند و ادعای وهابیت و سنی بودن را دارند، باید گفت که ایشان در خیانت و کفر و مزدوری این نظام شریک‌اند، آنانی‌که در گذشته و حال فرمان‌بردار و خدمت‌گذار باداران نظام کافر و استعمارگر در تفصیل فتاوای بر مقیاس مطلوب بوده‌اند و شریکان سعود و فرزندان او در خروج به مقابل دولت خلافت عثمانی بودند و فتوایی‌که این عمل را برای‌شان جواز دهد، تفصیل دادند؛ با وجود حدیث صحیح که از رسول الله صلی الله علیه وسلم در این مورد وارد شده است که فرمودند:

«مَنْ خَلَعَ يَداً مِنْ طَاعَةٍ لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لَا حُجَّةَ لَهُ، وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» (رواه مسلم)

ترجمه: کسی‌که از فرمانبرداری دست بکشد، روز قیامت الله را چنان ملاقات می‌کند که هیچ دلیلی برایش نخواهد بود و کسی‌که بمیرد و بیعت بر گردنش نباشد، بر مرگ جاهلیت مرده است.

برای‌شان در مورد جواز موالات با پیمان صلیبی و گشودن پایگاه‌های در شهر‌‌‌های حرمین جهت تجاوزگری و اشغال سرزمین‌های مسلمانان در عراق و افغانستان فتوا دادند.  به جواز طرح پیشنهادی دولت‌های عربی که پادشاه ویران‌گر عبدالله بن سعود پیشنهاد نمود؛ فتوا دادند. طرحی‌که به سبب آن سرزمین مبارک فلسطین را به زشت‌ترین مخلوق پروردگار یعنی یهود تسلیم نمودند و فتوا‌های سابق‌شان که در آن موسیقی را حرام خوانده بود، تغییر و تبدیل نمودند و آن را خوشگذرانی، مباح و سنت مؤکد نامیدند. الله سبحانه وتعالی با چنین علمای بر دروازه‌های جهنم حساب خواهد گرفت! حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم در موردشان تصدیق می‌کند که می‌فرمایند:

«إِنَّ اللَّهَ لَا يَقْبِضُ الْعِلْمَ انْتِزَاعاً يَنْتَزِعُهُ مِنْ الْعِبَادِ، وَلَكِنْ يَقْبِضُ الْعِلْمَ بِقَبْضِ الْعُلَمَاءِ، حَتَّى إِذَا لَمْ يُبْقِ عَالِماً اتَّخَذَ النَّاسُ رُءُوساً جُهَّالاً فَسُئِلُوا فَأَفْتَوْا بِغَيْرِ عِلْمٍ فَضَلُّوا وَأَضَلُّوا» (متفق عليه)

ترجمه: الله علم را نمی‌گیرد به گونه‌ای که آن را از میان بندگان به یکباره‌گی بر دارد؛ لیکن علم را با گرفتن علما از میان مردم می‌گیرد تا آن‌که عالمی باقی نگذارد و مردم جاهلان را به ریاست گیرند و چون از آن‌ها (در بارۀ مسایل شرعی) سوال شود از روی نادانی پاسخ دهند، همان است که خود گمراه شوند و مردم نیز گمراه کنند.

بدون شک تعطیل فرض حج امسال تنها سبب آن جنگ حکام آل سعود در برابر اسلام و شعائر آن است و ویروس کرونا چیزی جز پوششی نیست تا خود را در پشت آن بپوشاند که از خانۀ عنکبوت سست‌تر می‌باشد و اگر اندکی نگاه کنند به آنچه که در اسلام در  پیرامون چگونگی ادای مناسک حج در هنگام شیوع امراض آمده است، حتماً در آن راه‌حل شرعی عملی صحیح را می‌یابند و آن عبارت از منع مریضان و بزرگ‌سالان از حضور در حج است و گشودن دروازه در برابر هر آن‌کسی از امت دوملیاردی که قلب او به حرمین وابسته است؛ اما دور است و دور است که شیطان حکم الله و سنت رسول الله را جستجو کند!

بدون شک حرمین شریفین و سرزمین‌های نجد و حجاز را گروهی اشغال نموده است که جنایت‌شان کمتر از قرامطه نیست، که مسلمانان را از حج منع کردند و حجرالاسود را در سرزمین‌شان گرفتند؛ سپس خروج در مقابل آنان و آزادسازی حجاز و حرمین از نجاست آنان بر مسلمانان لازم گردید. آزاد سازی حرمین اهمیت کمتری از آزادسازی اقصی از دست یهود ندارد و حرمت حرمین شریفین نزد الله سبحانه وتعالی بزرگ‌تر از حرمت اقصی است و حقیقت این است که هرگاه آزادسازی حرمین شریفین صورت گیرد، بدون شک آزادسازی سرزمین مبارک فلسطین به شکل طبیعی به تعقیب آن می‌آید! به دلیل ادای مناسک حج توسط مسلمانان بر ایشان واجب است تا حرمین را از نجاست نظام آل سعود پاک سازند. پس ای مسلمانان شما و در صدر شما لشکریان مسلمان را به سوی فعالیت برای تاسیس خلافت راشده بر منهاج نبوت فرا می‌خوانیم.

نویسنده: بلال مهاجر ــ ولایه پاکستان

مترجم: احمد صادق "امین"

ادامه مطلب...

طریقه ساختن سه قصر (بلند منزل) در بهشت

از ابوامامه باهُلی رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه فرمود:

«أَنَا زَعِيْمٌ بِبَيْتٍ فِيْ رَبَضِ الْجَنَّةِ لِمَنْ تَرَكَ الْمِرَاء، وَإِنْ كَانَ مُحِقًّا، وَبِبَيْتٍ فِيْ وَسَطِ الْجَنَّةِ لِمَنْ تَرَكَ الْكَذِبَ، وَإِنْ كَانَ مَازِحًا، وَبِبَيْتٍ فِيْ أَعْلَى الْجَنَّةِ لِمَنْ حَسُنَ خُلُقُهُ» (رواه أبو داود باسناد صحيح)

ترجمه: من ضامن خانه (قصری) در طبقات پايين بهشت برای کسی هستم که خصومت و دعوی را ترک کند، هرچند که حق بجانب هم باشد و ضامن قصری در وسط بهشت برای کسی هستم که دروغ را ترک کند، اگرچه برای مزاح هم باشد و ضامن قصری در بالاترين طبقات بهشت برای کسی هستم که اخلاقش نيکو باشد.

توضیح حدیث:

در این حدیث سه مطلب عمده بیان شده که هر مسلمان در تمام زندگی‌اش به آن مواجه است:

-        ترك مجادله و ستيزه‌جويی يا پی‏گیری دعوی، اگرچه بر حق هم باشد.

-        ترك كردن دروغ، حتی اگر به طور شوخى و مزاح باشد.

-        خوش رفتاری و اخلاق نیکو و این یک صفت بسیار عالی است.

یکی از صفات مؤمنین این است که با برادران مسلمان خود بر سر متاع دنیا زیاد مجادله (دعوی جَلَبِی) نمی‌کنند، بلکه بسیاری اوقات حق خود را به برادر مسلمانش واگذار می‌کند، به امید این‏که الله سبحانه وتعالی برایش قصری در بهشت اعطاء نماید، علاوه بر این، صفت دیگری‌که در میان مؤمنین زیاد محبوب است، آن عبارت از "ایثار" (سپردن حق خود به برادر مسلمان با وجود محتاج بودن خود) است؛ به عبارت دیگر، ایثار و گذشتن از حق خود به نفع مسلمانان از خصوصیات کُبَّار صحابه رضی الله عنهم بود که مؤمنین در زندگی‌شان به آنان اقتدا می‌کنند.. در حال حاضر اما عده‌ای از افراد به ظاهر مسلمان را مشاهده می‏کنیم که در احراز قدرت چگونه روش افتضاح‌آمیز را از خود به نمایش گذاشته‌اند، آن‏هم برای نهادینه ساختن نظام کفر و تطبیق قوانین کفری در میان مسلمانان؛ به‌به، چه قدر خیانت بزرگ با عالَمی از رسوایی!

ترک دروغ یا دروغ نگفتن نیز یکی از صفات مؤمنین است، زیرا دروغ در اسلام حرام است و مؤمن مرتکب حرام نمی‏شود. مؤمن واقعی و دعوتگر به سوی اسلام از دروغ گفتن به طور مزاح و شوخی هم به امید نیل به قصری در بهشت اجتناب می‏کند. علاوه بر این، دعوت گران مؤمن حتی اگر به زندان باشند و گمان رود که به گفتن دروغ  از زندان رها می‏شوند، بازهم دروغ نمی‏گویند؛ چون دروغ گفتن حرام است. لیکن رؤسای کفر و حکام ظالم سرزمین‌های اسلامی، مسلمانان را با دروغ‌پردازی‌های‌شان مسموم ساخته‌اند، طوری‌که سالانه هزاران دروغ را به مردم می‏گویند...

اما اخلاق نیگو و خوش‌رفتاری هم یکی از صفات مؤمنین است که توسط آن قصر بهشت را از آنِ خود می‏سازند، در حدیث آمده که هر که از رفق و نرم‌خویی و اخلاق نیکو محروم شد؛ از همه خیر محروم شده است. از عایشه صدیقه رضی لله عنها پرسیدند که اخلاق پیامبر صلی الله علیه وسلم چگونه بود؟ فرمود: اخلاق پیامبر قرآن بود، یعنی آن‌چه قرآن گفته در زندگی‌اش عملی می‌کرد.

ای مسلمانان!

اگر امروز شما عده‌ای از مسلمانان را به دروغ گفتن، وعده خلافی، دعوی جلبی، اخلاق ناپسند و غیره مشاهده می‏کنید؛ این از مشکل شخصی‌شان نیست؛ بلکه مشکل نظام سرمایه‌داری است که مسلمانان را به اندوختن مال بدون در نظرداشت حلال و حرام تشویق نموده، پس این همه بداخلاقی‌ها، بی‌اعتمادی‌ها... پیامدی از نظام سرمایه‌داری یا دموکراسی است.

والسلام علی من اتبع الهدی

ادامه مطلب...

حدیث: «آماده کردن نفس به جهاد» چه مفهوم دارد؟

  • نشر شده در فقهی

پرسش

شیخ بزرگوار ما عطاء بن خلیل ابوالرشته!

اسلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«منْ مَاتَ وَلَمْ يَغْزُ، وَلَمْ يُحَدِّثْ بِهِ نَفْسَهُ، مَاتَ عَلَى شُعْبَةٍ مِنْ نِفَاقٍ»

ترجمه: کسی‌که بمیرد؛ درحالی‌که جنگ نکرده و در نفس خود فکرِ جنگ را نکرده باشد [آرزوی جنگ و جهاد نکرده باشد] به گونه‌ای از نفاق مرده است.

پس آماده کردن نفس به جهاد چگونه می‌باشد؟ الله سبحانه و تعالی برای شما برکت و موفقیت خیر را نصیب کند.

پاسخوعليكم‌السلام‌ورحمت‌الله‌وبركاته!

مسلم درصحیح خود از ابوهریره رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«مَنْ مَاتَ وَلَمْ يَغْزُ، وَلَمْ يُحَدِّثْ بِهِ نَفْسَهُ، مَاتَ عَلَى شُعْبَةٍ مِنْ نِفَاقٍ»

ترجمه: کسی‌که جهاد نکرده یا آرزوی جهاد نداشته باشد و بمیرد به نوعی نفاق مرده است. (هم‌چنان احمد در مسندش، ابوداود درسنن‌اش، نسائی در سنن و حاکم در مستدرک خود چنین روایت کرده‌اند.)

اما در مورد معنای آن؛ اگر مسلمانی‌که از هر نگاه سالم باشد و کدام شخص معذور نباشد، با عزم، اراده و نیت پاک با خود تصمیم می‌گیرد که هرگاه خلیفۀ مسلمانان برای نشر اسلام و دعوت، به سوی جهاد فرابخواند، حتماً اشتراک می‌کند. هم‌چنین فرد درحالتی‌که هیچ عذر شرعی نداشت عزم و اراده دارد که هرگاه کفار بالای سرزمین‌های اسلامی هجوم آورند در جهادِ دفاع اشتراک می‌نماید و از اسلام دفاع می‌کند؛ پس اگر در نیت و عزم خود صادق بماند، برایش اجر و ثواب می‌رسد و این به دلیل اهمیت جهاد در اسلام است. چنان‌چه طبرانی در معجم کبیر از ابو امامه گفته، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«ذُرْوَةُ سَنَامِ الْإِسْلَامِ: الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللهِ لَا يَنَالُهُ إِلَّا أَفْضَلُهُمْ »

ترجمه: بلندترین اوج و پایه‌های اسلام، جهاد در راه الله است. این مقام و جایگاه نصیب هیچ‌کس نمی‌شود؛ مگر به بهترین و با فضیلت‌ترین‌شان.

پسر ابو عاصم از ابوذر روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«ذِرْوَةُ سَنَامِ الْإِسْلَامِ الْجِهَادُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، لَا يَنَالُهُ إِلَّا أَفْضَلُهُمْ»

ترجمه: بلندترین اوج و پایه‌های اسلام، جهاد در راه الله است. این مقام و جایگاه نصیب هیچ‌کس نمی‌شود؛ مگر به بهترین و با فضیلت‌ترین‌شان.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: محمد حبیبی

 

ادامه مطلب...

در ارتباط به افراطی خواندن قاعدۀ حلال و حرام

  • نشر شده در سیاسی

نخست می‌بایست که به یک مطلب بسیار مهم اشاره کرد: این‌که "وقتی در ارتباط به حلال و حرام صحبتی در میان می‌آید، ما در مورد یک طرح انسانی که قابلیت رد و پذیرفته شدن را دارد صحبت نمی‌کنیم...؛ زیرا حلال آن چیزی است که الله سبحانه و تعالی آن را حلال ساخته و حرام آن چیزی است که الله سبحانه و تعالی آن را حرام قرار داده است... حلال و حرام یک طرح پیشنهادشدۀ انسانی نیست."

رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین می‌فرماید:

«الْحَلَالُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ، وَالْحَرَامُ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ»

ترجمه: حلال چیزی است که الله (سبحانه و تعالی) آن را در کتاب خود حلال گفته است و حرام نیز چیزی است که الله سبحانه و تعالی آن را  در کتاب خود حرام قرار داده است.

و نیز رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«إِنَّ الْحَلَالَ بَيِّنٌ وَالْحَرَامَ بَيِّنٌ»

ترجمه: حلال و حرام واضح و مشخص می‌باشد.

حلال همان چیزی است که الله سبحانه و تعالی انجام آن را اجازه داده و عمل به آن هیچ مجازاتی را در پی ندارد. حرام همان چیزی است که الله سبحانه و تعالی انجام آن را ممنوع قرار داده و مرتکب آن در دنیا و آخرت مجازات می‌شود.

حلال و حرام مقیاس سنجش اعمال و اشیاء در حیات تمام مسلمانان بوده؛ ویژۀ یک فرقه و یا گروهی مخصوصی نمی‌باشد. به این معنی که حلال و حرام عبارت از اوامر و نواهی الله سبحانه و تعالی می‌باشد؛ همان‌طور که گفته شد، براساس حلال عمل صورت گرفته و از حرام خودداری می‌گردد. چیزی‌که از این دائره بیش‌تر توسعه نیافته و قابل تغییر نمی‌باشد و براساس منفعت در خصوص آن حکم نمی‌شود؛ بلکه در این‌خصوص فقط شریعت است که حکم‌فرما می‌باشد و بس. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا (الاحزاب: 36)

ترجمه: هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی‌که الله (سبحانه و تعالی) و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان الله سبحانه و تعالی) داشته باشد و هرکس نافرمانی الله (سبحانه و تعالی) و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است!

با بررسی تمام دلایل شرعی مربوط به اشیاء قاعده بر این است که "اصل در اشیاء، تازمانی‌که دلیلی برای مشخص شدن حرمت آن‌ها پدیدار نشود، اباحت می‌باشد." و این‌که "اصل در افعال مقید بودن آن‌ها به حکم شرعی می‌باشد." بنابراین، نمی‌توان شی و یا فعلی را سراغ داشت؛ مگر این‌که الله سبحانه و تعالی برایش حکمی شرعی را نازل فرموده است و یا جز این نیست؛ مگر آن شی و یا فعل حلال است و یا حرام؛ اگر مسلمانان برای کدام شی و یا فعلی حکم شرعی را نمی‌یابند، این نتیجۀ کوتاهی‌شان در ارتباط به اجتهاد و مسألۀ استنباط و استخراج احکام شرعی می‌باشد، به این معنی که چنین وضعیتی هرگز نتیجۀ کدام کوتاهی و نقص در دلایل شرعی نمی‌باشد؛ زیرا الله سبحانه و تعالی به وضوح و به نص صریح بر کامل بودن و همه شمول بودن اسلام، در قسمت هرگونه حکمی‌که انسان تا روز رستاخیز به آن ضرورت داشته باشد، چنین حکم فرموده است:

﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا (المایده: 3)

ترجمه: امروز، دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم.

و نیز او سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِكُلِّ شَيْءٍ

ترجمه: ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیان‌گر همه‌چیز است.

هم‌چنان برای یک مسلمان حرام است که بدون کدام دلیل شرعی کدام شی و یا فعلی را حلال و حرام بخواند. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمْ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ (النحل: 116)

ترجمه: به خاطر دروغی‌که بر زبان‌تان جاری می‌شود (و چیزی را مجاز و چیزی را ممنوع می‌کنید) نگویید: «این حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببندید؛ به یقین کسانی‌که به خدا دروغ می‌بندند، رستگار نخواهند شد!

"بنابراین، التزام و پای‌بندی به حلال و حرام اعتدال و استقامت بوده و خودداری از حلال و ارتکاب حرام خود عین افراطیت و انحراف است."

الله سبحانه و تعالی می فرماید:  

﴿فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَن تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ﴾ (هود: 112)

ترجمه: پس همان‌گونه که فرمان یافته‌ای، استقامت کن و هم‌چنین کسانی‌که با تو به سوی خدا آمده‌اند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آن‌چه را انجام می‌دهید، می‌بیند!

و هم‌چنین می‌فرماید:

﴿هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ﴾

ترجمه: او کسی است که این کتاب (آسمانی) را بر تو نازل کرد، که قسمتی از آن، آیات «محکم» [= صریح و روشن‌] است که اساس این کتاب می‌باشد؛ (و هرگونه پیچیدگی در آیات دیگر، با مراجعه به این‌ها، برطرف می‌گردد.) قسمتی از آن، «متشابه» است [= آیاتی‌که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر، در نگاه اول، احتمالات مختلفی در آن می‌رود؛ ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آن‌ها آشکار می‌گردد.] اما آن‌ها که در قلوب‌شان انحراف است، به دنبال متشابهات‌اند، تا فتنه‌انگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند) و تفسیر (نادرستی) برای آن می‌طلبند؛ درحالی‌که تفسیر آن‌ها را؛ جز خدا و راسخان در علم، نمی‌دانند. (آن‌ها که به دنبال فهم و درکِ اسرارِ همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی) می‌گویند: «ما به همۀ آن ایمان آوردیم؛ همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل، متذکر نمی‌شوند (و این حقیقت را درک نمی‌کنند.)

رسو الله صلی الله علیه و سلم نیز می‌فرماید:

«إِنَّ الْحَلَالَ بَيِّنٌ وَإِنَّ الْحَرَامَ بَيِّنٌ، وَبَيْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ لَا يَعْلَمُهُنَّ كَثِيرٌ مِنْ النَّاسِ، فَمَنْ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِينِهِ وَعِرْضِهِ، وَمَنْ وَقَعَ فِي الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِي الْحَرَامِ، كَالرَّاعِي يَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى يُوشِكُ أَنْ يَرْتَعَ فِيهِ، أَلَا وَإِنَّ لِكُلِّ مَلِكٍ حِمًى، أَلَا وَإِنَّ حِمَى اللَّهِ مَحَارِمُهُ، أَلَا وَإِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إِذَا صَلَحَتْ صَلَحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ كُلُّهُ، أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ» (رواه البخاری و مسلم)

ترجمه: همانا حلال آشکار و حرام آشکار است و بين آن دو امور متشابهات است که بسياری از مردم آن‌ها را نمی‌دانند؛ پس کسی‌که خود را از شبهات دور نگه داشت، دينش و آبرويش را نگه داشته است و کسی‌که در شبهات افتاد، در حرام افتاد؛ مانند: چوپانی‌که در اطراف منطقۀ ممنوعه گوسفندش را می‌چراند و نزديک است در آن بچراند، آگاه باشيد که برای هر پادشاهی منطقۀ ممنوعه است و منطقۀ ممنوعه خدا آن چيزهایی است که حرام نموده است. آگاه باشيد که همانا در جسد تکه گوشتی است که اگر درست باشد، تمام جسد درست می باشد و اگر فاسد شود تمام جسد فاسد می‌شود؛ آگاه باشيد که آن قلب است.

التزام و پای‌بندی به حلال و حرام اقتداء به رسول الله صلی الله علیه و سلم بوده، برای حزب‌التحریر جای بس شرف و افتخار می‌باشد، که التزام به حلال و حرام را مقیاس اعمال و با ارزش‌ترین قاعده‌ای قرار داده که مبتنی بر آن دولتی را تأسیس و جامعه‌ای را ایجاد نماید. بنابراین، افراطی خواندن به حلال و حرام برای ما بسیار شگفت‌آور است.   

حزب‌التحریر قاعدۀ حلال و حرام را ملاک قرار داده است؛ اگر آن‌هایی‌که در تاریخ خود جز خشونت چیزی را سراغ ندارند، می‌خواهند از طریق ابراز برخی از ستیزها، بر توطئه‌های‌شان علیه حزب‌التحریر پوششی قرار دهند، بدانند که پیش از آن‌ها کسانی بودند که ‌از آن‌ها به مراتب قدرت‌مندتر و اطرافیان بیش‌تری در گرد خود داشتند، آن‌ها نیز چنین کرده بودند؛ اما در نتیجه خود ناکام مانده و سرنگون شدند و این حزب‌التحریر بود که به إذن الله سبحانه و تعالی قوی و نیرومند در میدان باقی ماند، چیزی را که خود نیز شاهد آن بودید. بدانید که الله سبحانه وتعالی، رسول الله صلی الله علیه و سلم و مومنین با ما می‌باشند؛ بنابراین، کسی‌که از چنین حالتی برخوردار باشد؛ هرگز در میدان رضایت الله سبحانه و تعالی از ملامت هیچ ملامت‌گری نمی‌ترسد.

ما إن‌شاءالله حامل خیر برای بشریت بوده و زیر چتر دولت اسلامی (خلافت راشده) برای‌شان خواستار امنیت و آرامش می‌باشیم. این چیزی می‌باشد که رسول الله صلی الله علیه و سلام بدان مأمور شده و صحابه‌اش رضوان الله علیهم مسیرشان را بر این منهج استوار ساخته بودند؛ بنابراین، کسی‌که خواسته باشد بر این منهج قدم گذارد او نیز نجات یافته و کامیاب خواهد بود و کسی‌که جهت‌اش را تغییر داده و بر این منهج مسیرش را ادامه ندهد، او ناکام مانده و خسارت جبران‌ناپذیری را متقبل است. اما طبق فرموده الله سبحانه و تعالی: ﴿وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ... نیرنگ‌های بد تنها دامان صاحبانش را می‌گیرد...﴾ و نیز در پایان، امور به کام کسانی خواهد بود که تقوی پیشه می‌نمایند.

ما همواره بر این تأکید داشتیم که حزب‌التحریر از زمان تأسیس‌اش توسط قاضی علامه محمد تقی‌الدین النبهانی رحمه الله در سال 1953م، بدین‌سو در تلاش برای رسیدن به اهداف خود، درمیان مردم و همراه با مردم فعالیت فکری و سیاسی نموده و برای مردم باورهای فکری و سیاسی خویش را عرضه می‌کند، باورهای‌که مبتنی بر اسناد و دلیل است. حزب در این میدان با هیچ‌گونه عمل مادی و با اکراه مردم را وادار به پذیرفتن باورهای‌شان نمی‌کند. این واقعیت حزب در تمام سرزمین‌ها و کشورها یکسان می‌باشد. همه می‌دانند که فعالیت‌های حزب هیچ ارتباطی به اقدامات جنایت‌کارانۀ خونین ندارد. در طریقه‌ای‌که حزب‌التحریر در آن در حرکت است؛ هیچ‌گونه اعمال مادی و خشونت‌آمیز نیست؛ بلکه حزب می‌خواهد از طریق امت با مبارزۀ فکری و سیاسی دولت اسلامی را تأسیس نماید؛ چنان‌چه حزب مبتنی بر اساسات ذیل فعالیت‌اش را به پیش می‌برد:

الف- تثقیف مردم به وسیلۀ مفاهیم اسلامی در حلقات ثقافتی حزب؛

ب- تثقیف جمعی مردم مبتنی بر ثقافت حزب؛ اما با برگذاری سخنرانی‌ها، سمینارها، درس‌ها و بخش نشریات به منظور ایجاد آگاهی عمومی در خصوص اسلام؛

حزب از برنامه‌هایی‌که دولت‌های استعماری و مزدوران آن‌ها علیه امت طرح می‌نمایند، پرده برداشته، توطئه‌های‌شان را خنثی می‌سازد.

بنابراین سیاق: خلافت یک دولت نظامی نیست که توسط ارتش اداره  شود؛ نه هم یک دولت پولیسی‌؛ همان‌گونه که یک دولت کاهنانه نیز نمی‌باشد؛ بلکه خلافت دولتی می‌باشد که به وسیلۀ انسان تأسیس شده و به ذریعۀ آن اسلام تطبیق می‌شود. زیرا در اسلام مطلقاً مجاز نیست که به وسیلۀ آهن و آتش بالای مردم حکومت صورت گیرد؛ همان‌گونه که مجاز نیست امور مردم بر اساس احکام نظامی و مقیاس‌های ظلم و ستم اداره شود. چیزی‌که در هر صورت ویرانی و نابودی را همراه دارد. نه تنها در این دنیا بلکه در آخرت نیز باعث هلاکت مردم شده، دو خسارت را عاید حال مردم می‌سازد: خواری و تحقیر دنیا و مجازات الله سبحانه و تعالی در آخرت؛ درحالی‌که هر دو امر باعث ویرانی و نابودی می‌شوند، ترس و وحشت را  پدید آورده، سرزمین‌ها و مردم را به سمت پرت‌گاه می‌کشانند.

دولت خلافت شعاری نیست که فقط سرداده شود؛ بلکه خلافت طریقۀ حکمرانی می‌باشد که قرآن‌کریم آن را مشخص کرده است و از زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم چنین تعریف گردیده است که خلافت: عبارت از "ریاست عمومی برای همه مسلمانان جهان به منظور برپایی احکام شریعت اسلامی و حمل دعوت اسلامی به جهانیان می‌باشد."

برای تعریف خلافت این سه عنصر ذیل در نظر گرفته شده است:

ریاست عمومی، به این معنی که خلافت دولت واحدی است که مسلمانان را زیر پرچم یک خلیفه واحد متحد می‌سازد؛

تطبیق شریعت اسلامی؛

حمل دعوت به سوی جهانیان؛

خلافت یک دولت است؛ نه یک شعار و نه افراطیت. سه عنصر آن دارای اساسات برجسته‌ای می‌باشد:

1. سیادت متعلق به شریعت است؛ نه مردم: این یک مسألۀ اساسی در دولت خلافت است و مخالفت با آن حتی برای دو نفر مجاز نیست. سیادت به معنای کاربر بودن یک ارادۀ  و همه‌چیز را متعلق به فیصلۀ آن گذاشتن است. در اسلام ارادۀ فرد و امت در گرو فیصله، فرامین و نواهی الله سبحانه و تعالی؛ یعنی حلال و حرام می‌باشد... .

2. سلطه و اقتدار از آن امت است: این نیز یک مسألۀ اساسی در دولت خلافت است، به این معنی که تعیین خلیفه به وسیلۀ امت صورت گرفته و خلیفه در تطبیق شریعت از امت نمایندگی می‌کند. چیزی‌که دولت خلافت را یک نهاد اجرایوی تبدیل نموده که در نمایندگی از امت به تطبیق شریعت می‌پردازد و از این جهت خلات یک دولت انسانی می‌باشد؛ نه دولت دینی کاهنانه... .

به عنوان مثال: برپایی حدود، ممانعت از ربا، زنا، دسیسه با بیگانه‌گان، جلوگیری از غارت دارائی‌های امت و تطبیق بقیه احکام شرعی... اعمالی می‌باشند که دولت به نمایندگی از امت انجام می‌دهد. "چیزی‌که خود عین اعتدال و استقامت بوده و خودداری از آن افراطیت می‌باشد."

اما اگر سلطه و اقتدار از امت سلب شود؛ حالتی‌که امروز در آن قرار داشته و قدرت در چنگال یک عده از کسانی قرار دارد که غرب استعمارگر، آنان را برای حفظ مصالح خود بر ما گماشته است، در آن صورت بر امت واجب است که اقتدار خویش را پس گیرد، چیزی‌که فقط در گرو ریشه کن کردن صاحب اقتدار حاکم و دور ساختن این مانع از سر راه امت است، عملی‌که عین استقامت و اعتدال بوده و سکوت بر آن نیز عین افراطیت و خیانت است.

به عنوان مثال: آمریکا، انگلیس و فرانسه در اصل، قدرت‌های حاکم در سرزمین‌های اسلامی‌اند و به نمایندگی از آن‌ها مزدورانی‌که به وسیلۀشان گماشته شده، حکومت می‌کنند، تاجای‌که سفارت‌خانه‌های‌شان تبدیل به دربارها شده است؛ درحالی‌که الله سبحانه و تعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً﴾

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.

بنابراین، ریشه‌کن کردن استعمار و آزادسازی سرزمین‌های اسلامی، استقامت و اعتدال در اسلام بوده و سازش با آن افراط گرایی واقعی و خیانت است.

از اساسات دولت خلافت این است که دارای دستگاه‌های ویژه‌ای می‌باشد که هرکدام به گونه و شیوه‌ای خاصی، امور مردم را تنظیم می‌کنند. از زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم، دوران خلفای راشدین رضوان الله علیهم و بعدها نیز، دولت خلافت‌دارای دستگاه‌های مختلف؛ اما به گونه‌ای غیرمدون بود. حزب‌التحریر این دستگاه‌ها را به صورت طبقه‌بندی دقیق و عملی و به تفصیل آن بیان نمود؛ طوری‌که محض مطالعۀ این دستگاه‌ها برای آگاهی هرکسی‌ بسنده می‌باشد.

بنابراین، با تأسیس دولت خلافت، نظام دموکراسی و سرمایه‌داری از ریشه نابود شده و حاکمیت استعمار‌ی‌که از زمان سرنگونی خلافت بالای سینۀ مسلمانان نشسته است، از بین خواهد رفت.

ما در این سرزمین بخشی از امتی هستیم که نزدیک به یک قرن، بدترین حالات زندگی خویش را سپری و انحطاطی را تجربه کرده است که انحطاط از آن شرمنده است؛ یعنی در نهایت حقارت و در قهقرای خواری و ذلت قرار دارد. قضیه واقعی‌مان تغییر نظام سکولاری-سرمایه‌داری و تأسیس نظام اسلام با برپایی خلافت راشده است. این همان چیزی است که استعمارگران تلاش دارند آن را افراط‌ گرای عنوان کنند؛ درحالی‌که این کارمان عین استقامت و اعتدال بوده، در عوض عمل‌کردهای‌ آنان است که افراط‌گرایی و خیانت است.

آن‌ها مردم و نیروهای سرزمین‌های اسلامی را وارد درگیریی‌ها و جنگ‌های دروغین می‌سازند که هدف‌ آن جز ارضاء ساختن خواسته‌های فردی زودگذر و تضمین منافع استعمارغرب نیست، آن‌هم از طریق به کرسی نشاندن نظام سکولار سرمایه‌داری، نظام دست ساختۀ انسان، نظامی‌که شرایط کنونی محصول آن بوده و مردم را علیه خود شورانده است، نظامی‌که چارۀ جز تغییر آن نیست.

دولت خلافت پروژۀ امت است، پروژه‌ای‌که به تنهایی قادر به تغییر واقعی است، تغییری‌که برای امت زمینۀ بازپس‌گیری جایگاه‌اش را فراهم می‌سازد، جایگاهی‌که به دلیل آن بهترین امتی می‌باشد که برای هدایت مردم مأمور شده است. ما در حزب‌التحریر همان‌گونه‌که خشونت را نفی می‌کنیم؛ همان‌طور هرگونه تخلف از احکام حلال و حرام الله سبحانه و تعالی را افراط گرایی دانسته و از تمام مسلمانان می‌خواهیم که از آن خودداری نمایند.

از آن‌جایی‌که آن‌چه امروز به مردم عرضه می‌شود تغییر نظام است؛ نه تغذیه جنگ‌های حزبی سخت و گسترده...، از آن‌جایی‌که حزب رهبریی‌ می‌باشد که نسبت به پیروان و هواداران‌اش هرگز غش و یا خیانت نمی‌کند، از آن‌جایی‌که الله سبحانه و تعالی برای مردم زمینۀ این‌که ترس را برهم شکسته و از بذر آن در قلب‌های‌شان دست‌بردارند، مساعد نموده است، ما از امت می‌خواهیم که آن‌چه را آغاز نموده‌اند به پایان برسانند. دولت خلافت، دولتی‌که احکام شریعت را تطبیق خواهد کرد، برپا و نظام سکولاری-سرمایه‌داری را از میان بردارند، نظامی‌که سبب تمام بدبختی‌‌های‌شان می‌باشد. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً﴾

ترجمه: هرکس از یاد من روی‌گردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت.

در خاتمه: تأکیدمان در این است که حزب‌التحریر برای تمام سکنۀ این سرزمین برای مردم و حکام آن برنامۀ خویش را عرضه کرده و بدون هیچ‌گونه تبعیضی با همه تفاعل می‌کند. جوانان این حزب روز و شب برای برپایی خلافت راشده‌ای‌که به اذن الله سبحانه و تعالی برمنهج نبوت خواهد بود، تلاش می‌کنند. مسرّانه می‌خواهند که زندگی اسلامی را از سر گیرند که ان‌شاءالله در این میدان الله سبحانه و تعالی همراه‌شان بوده، آنان را حمایت و نصرت‌ خواهد کرد.

﴿وكَانَ حَقّاً عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ﴾

ترجمه: و یاری مؤمنان، همواره حقّی بر عهده مااست.

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ ءَامَنُواْ فِى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الاَشْهَادُ﴾

ترجمه: ما به یقین پیامبران خود و کسانی را که ایمان آورده‌اند، در زندگی دنیا و (در آخرت) روزی‌که گواهان به پا می‌خیزند یاری می‌دهیم!

﴿وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾

ترجمه: و الله (سبحانه و تعالی) کسانی را که او را یاری کنند، یاری می‌کند؛ الله (سبحانه و تعالی) قوی و شکست‌ناپذیر است.

ما در حزب‌التحریر بر این باور هستیم که فاصلۀ ما با دولت خلافت به اندازۀ فاصلۀ نماز صبح تا طلوع آفتاب است؛ بنابراین، به زودی ندای الله اکبر الله اکبر به افق خواهد رسید. الله سبحانه و تعالی بندگانش را نصرت داده، لشکریانش را غالب و احزاب و گروه‌ها را برهم می‌شکند. الله سبحانه و تعالی هرگز وعده‌اش را خلاف نمی‌کند.

نویسنده: اسعد بن رمضان

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...

مالیزیا: سپردن اعلامیه اعتراضی برای مقامات محلی در ضمن فعالیت‌های کمپاین "بسته نمودن فابریکه‌های مواد الکلی"

(ترجمه)

بعد از دو هفته از راه‌اندازی کمپاین "بسته نمودن فابریکه‌های مواد الکلی"، روز چهارشنبه مطابق به 17/06/2020 م، حزب التحریر-مالیزیا اعلامیه سرگشاده‌ای را به مقامات محلی مرکزی این کشور فرستاد و بر پس‌گیری تمام جوازهای فابریکه‌های مواد الکلی و ندادن جواز جدید برای‌شان اصرار ورزید.

این کمپاین پس از افزایش گزارشات حاکی از تصادماتی‌که به اثر نوشیدن مواد الکلی منجر شده بود، راه‌اندازی شد. بعضی از تصادمات منجر به حوادث کشنده‌ای شده بود که قربانی‌های آن را افراد بی‌گناه تشکیل می‌داد. این کمپاین از سوی امت با استقبال گرم مواجه شد و حتی مورد حمایت بعضی از غیر مسلمانان نیز قرار گرفت.

حزب التحریر در آن اعلامیه، تحریم بودن مواد الکلی در اسلام و اصناف ده‌گانه‌ای که پیامبر صلی الله علیه وسلم آن‌ها را لعنت نموده است، برای مقامات محلی گوشزد نمود و به طور صریح تولید و فروش مواد الکلی را حرام قطعی خواند. شایان ذکر است که مقامات محلی نیز از این گناه بزرگ جان سالم بدرنبرده‌اند؛ چرا که خودشان نیز در حالات رانندگی تحت تاثیر مواد الکلی اشتراک داشتند که آن حالات نتیجۀ صدور جواز به فابریکه‌ها و اماکن فروش مواد الکلی از سوی خودشان بوده است.

بسیاری از مقامات محلی با اعلامیه برخورد نیکی نمودند تا جائی‌که بعضی از مسئولین آمادگی گرفتند و مذاکرات زیادی را با هیات حزب التحریر-مالیزیا در مورد مسئله رانندگی تحت تاثیر مواد الکلی و در مورد فابریکه‌های مواد الکلی و راه‌حل آن برگزار نمایند. با این وجود بازهم حزب التحریر تاکید نمود که تنها آمادگی‌های خوب و مذاکرات هرگز نمی‌توانند که مشکل را حل نمایند. فقط اقدامات مقامات محلی برای بسته کردن تمام فابریکه‌های مواد الکلی و منع خرید و فروش علنی این پلیدی می‌تواند که راه‌حل درستی باشد.

از زمان شروع کمپاین، حزب التحریر-مالیزیا متعاقباً به شکل صریح اشاره نموده است؛ حوادث کشنده‌ای که عامل آن‌ها رانندگان شراب‌خور و متأثر از مواد الکلی می‌باشد؛ ریشه در صدور جواز به فابریکه‌های مواد الکلی و واردات آن از سوی دولت و خرید و فروش مستقیم آن می‌داشته باشد. بدین ترتیب، تنها راه‌حل مشکل ایجاده شده پس‌گیری تمام جوازها و توقف صدور جوازهای جدیدی می‌باشد.       

نوشته شده توسط دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-مالیزیا

مترجم: محمد "مزمل"

ادامه مطلب...

به گفته آگاهان، در ۲۵ سال گذشته حداقل ۱۲.۵ میلیون مسلمان در جنگ‌ها جان‌های خود را از دست داده اند

خبر

روزنامه دیلی صباح: یک آگاه ترکی به روز شنبه اعلام داشت که در ۲۵ سال گذشته در حدود ۱۲.۵ میلیون مسلمان در جنگ‌ها کشته شده اند. رفیق توران، رئیس انجمن تاریخ ترکیه در سخنانش در کنفرانسی‌که در استانبول برگزار گردیده بود، اظهار نمود که: "در طول تاریخ انسان‌ها کشته شده اند و جنگ یک حقیقت انکار ناپذیر از حقایق زنده‌گی است و جنگ معمولاً میان دو کشور اتفاق می‌افتد، اما بعضی اوقات جنگ‌های داخلی نیز در داخل یک کشور رخ می‌دهند. نتایج جنگ قابل پیش‌بینی نیست و جنگ‌ها حقیقتی از حقایقی‌‌های  زندگی ما به شمار می‌روند." او در این کنفرانس بیان نمود: "جنگ‌های جهانی به ویژه جنگ میان ترکیه و سوریه ادامه داشته و بخاطر قدرت حاکم پایان نمی‌یابند."

بر اساس یافته‌های جدید، تعداد مسلمانانی‌که در ۲۵ سال گذشته در جنگ‌های داخلی جان‌های خود را از دست داده اند، نزدیک به ۱۲.۵ میلیون تن می‌رسد و این تعداد تقریباً با خسارات به میان آمده در جنگ جهانی برابری می‌کند.

توران هم‌چنان در سخنان خود افزود: این مشخص است که  آمریکا، روسیه و ایران صلح در سوریه را نمی‌خواهند. نتیجه واضح می‌باشد که ترکیه باعث کاهش ۸۰٪ از مشکلات در سوریه گردیده است و هیچ کشور دیگری این توانایی را در خود ندارد. پس از پاکسازی تروریست‌ها از منبج، نور امید تمام سوریه را روشن خواهد ساخت. سوریه زمانی در سال ۲۰۱۱م وارد جنگ شدید داخلی گردید که رژیم اسد حمله غیر مترقبه‌ای را بالای اعتراضات پذیرفته شده و دموکراتیک به راه انداخت. از آن زمان به این سو بر اساس آمار سازمان ملل صدها هزار نفر در این درگیری‌ها کشته شده اند. این رقم شامل مسلمانانی نمی‌شود که توسط بوداییان در میانمار و چینی‌ها در ترکستان شرقی مورد شکنجه تا سرحد مرگ قرار گرفتند.

علاوه بر این، میلیون‌ها مسلمان دیگری‌که از اثر گرسنگی، بیماری، مهاجرت و سایر بلاهایی‌که انسان عامل آن می‌باشد، جان خود را از دست داده اند، نیز از این فهرست مستثنا هستند.

تنها راه نجات برای امت، بازگشت به سوی دعوت‌گران حقیقی به سوی نصب خلیفه و ایجاد خلافت راشده می‌باشد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرموده است که امام مانند سپری ​​است که از عقب آن جنگ کرده شده و به آن پناه برده می‌شود.

مترجم: عبدالله حماس
 
ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه