ولایت سوریه: برادر زندانی ما در نزد هیئت تحریر الشام احمد علی معاز کیست؟
- نشر شده در ویدیوها
تهیه و تنظیم: دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در ولایت سوریه
یکشنبه, ۳ جمادی الاولی ۱۴۴۱ه مطابق ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹م
تهیه و تنظیم: دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در ولایت سوریه
یکشنبه, ۳ جمادی الاولی ۱۴۴۱ه مطابق ۲۹ دسامبر ۲۰۱۹م
(ترجمه)
خبر:
فتح قسطنطنیه در چنین ماه سال هجری قمری، در بیستم جمادی الاولی انجامید که محاصره آن از 26 ربیع الاول سال 857هـ..ق/1453م آغاز و دو ماه ادامه داشت.
تبصره:
شهر هرقل، "قسطنطنیه" پایتخت دولت بیزانس به دستان سلطان عثمانی محمد ثانی فتح گردید. فتح قسطنطنیه پس از تلاشهای پیاپی که از زمان رسیدن ابوسفیان به خلافت امویها آغاز و پس از آن در زمان عباسیها و دولت سلجوقیها؛ سپس در زمان خلافت عثمانیها ادامه داشت، صورت گرفت؛ الله –سبحانه وتعالی- خواست که محمد ثانی فاتح قسطنطنیه و از پای درآورنده رومیها و کسبکننده بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد.
بیش از هشت قرن گذشت تا آنکه بشارت نبوی با فتح قسطنطنیه تحقق یافت. این بشارت هدفی والایی گردیده بود که رهبران و فاتحین دلباخته آن گردیده بودند و در طول سالهای متمادی شعله آتش جنگ با عصیانگران شهر قسطنطنیه و مقاومتگران آن فروننشست.
در یادبود فتح قسطنطنیه روزگار مجد، عزت و شرف، روزگار پیروزیها و فتوحات را احساس میکنیم و زیان بس عظیمی را وضاحت میبخشیم، به معنای اینکه دولتی را از دست داده ایم که حکم و نظام الله را در زمین برپا میداشت تا اینک با فروپاشی آن اثر عزت و عظمت ما از روی زمین ناپدید گردید.
بدون شک قدرت بخشیدن به این امت از جانب الله قطعاً نزدیک است؛ اما برای کسیکه مستحق نصرت و یاری باشد و آن عقیده اسلامی است که رهبرانی را دیروز تربیت نمود که به ذلت و خواری راضی نمیگردیدند، بر حق ثابت قدم و استوار بودند، سست عنصر و سست قدم نبودند، فرومایگی و ذلت را نمی پذیرفتند و در راه الله سبحانه وتعالی و بخاطر اعلای سخن و دین الله به حق جهاد میکردند، اخلاص کامل داشتند و پیرامون آنان این قول الله –سبحانه وتعالی- تحقق یافت:
(وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ)
[حج:40]
ترجمه: و الله (سبحانه وتعالی) کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ الله قوی و شکست ناپذیر است.
شاعری چنین گفته است:
ملَکنا هذه الدنیا قرونا *** و أخضعا جدود خالدونا
و سطرنا صحائف من ضیاء *** فما نسي الزمان و لا نسینا
مفهوم شعر:
قرنها بر این دنیا حکومت کردیم و از آن ما بود *** اجداد ما، خالدها آن را تحت فرمان خود قرار داده بود
ایام روشن حکومت ما را برگهای تاریخ ثبت نمود *** نه تاریخ فراموش کرده و نه ما فراموش کردیم
میگوییم: ما تاریخ روشن خود را هرگز فراموش نمیکنیم و همواره در برگهای زرین با افتخار مینویسیم؛ چنانچه گذشتگان مان در گذشته برای بدست آوردن بشارت فتح قسطنطنیه از همدیگر سبقت میگرفتند و رقابت میکردند. یقیناً نوادگان فاتحین امروز شب و روز برای تحقق یافتن وعدهی الله سبحانه وتعالی و بشارت پیامبرش صلی الله علیه مبنی بر برپایی دولت خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت تلاش میورزند و بر فتح روم بخاطر کسب جزء دوم بشارت عزم راسخ دارند. از عبد الله ابن عمرو رضی الله عنه روایت است که گفت:
«بَيْنَمَا نَحْنُ حَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ نَكْتُبُ، إِذْ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: أَيُّ الْمَدِينَتَيْنِ تُفْتَحُ أَوَّلًا: قُسْطَنْطِينِيَّةُ أَوْ رُومِيَّةُ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَدِينَةُ هِرَقْلَ تُفْتَحُ أَوَّلًا يَعْنِي قُسْطَنْطِينِيَّةَ»
(احمد شاکر و احمد آن را تخریج کرده است و لفظ آن از احمد است و اسنادش صحیح، و ابن أبی عاصم در "الأوائل" و درامی آن راتخریج کرده اند)
ترجمه: در حالیکه ما در اطراف رسول الله صلی الله علیه وسلم جمع بودیم و مینوشتیم که کسی از رسول الله صلی الله علیه وسلم پرسید: کدام یک از شهرها نخست فتح میگردد: قسطنطنیه و یا روم؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «شهر هرقل نخست فتح میگردد، یعنی قسطنطنیه.
نویسنده: م. درة البکوش
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
مترجم: حمزه "پارسا"
دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر خرسند است که سلسله تصویری جدیدی را تحت عنوان "اسلوب بریتانیا در مبارزه با اسلام" برای تعقیب کنندگان و دیدار کنندگان از سایت ها و صفحات اش توسط شیخ ثابت الخواجا (ابوالعبد) عضو حزب التحریر در ولایت اردن تقدیم میدارد.
-حلقه اول-
مقدمه و تاسیس جریان قادیانی (احمدیه)
ارائه کننده: شیخ ثابت الخواجا (ابو العبد)
شنبه, ۳ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه مطابق ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹م
(ترجمه)
خبر:
دوم جنوری/ژانویه مصادف است با یادبود از روز سقوط اندلس در 1492م؛ در چنین روزی پیش از 528 سال تسلیمدهی غرناطه به ارتش کشور شاهی قشتاله که توسط شاه فردیناند و همسرش ملکه ایزابلا رهبری میشد، انجام یافت. این در حالی بود که غرناطه 800 سال پیهم زیر حاکیت مسلمانها قرار داشت.
تبصره:
مسلمانان اندلس را در سال 92 هجری مطابق به 711 میلادی به سرکردگی موسی ابن نصیر فتح نمودند، دورنما و انگیزۀ این ارتش پیگیری فتوحات، منجمله فتح قسطنطنیه و نایل شدن به بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد فتح آن بود؛ مگر خلیفۀ وقت، ولید ابن عبد الملک از اراضی اروپا بر ارتش اسلامی نگران شد و از ارتش خواست تا به شام واپس گردد.
مردم اندلس با رفاه و آسایش در زیر سایۀ حاکمیت اسلام بسر میبردند. الله سبحانه وتعالی به این سرزمین اراضی حاصلخیز، آبهای گوارا و آب و هوای معتدل عنایت فرموده بود، علاوه بر آن اندلس منارۀ علم و دانش بهشمار میرفت، دانشگاه قرطبه از مشهورترین دانشگاههای آن روزگار و بزرگترین مرکز علمی در اروپا حساب میشد و از طریق این دانشگاه، علوم عربی به سایر نقاط اروپا انتقال داده شد. در این دانشگاه همهی علوم متداول زمان آموزش داده میشد و بزرگترین و با تجربهترین اساتید برای آن در نظر گرفته میشد. دانشآموزان این دانشگاه از شرق و غرب به گونۀ همسان، مسلمان و غیرمسلمان به این دانشگاه سرازیر میشدند. فرزندان پادشاهان و ثروتمندان اروپایی بسوی مکاتب و دانشگاههای این سرزمین روی آورده بودند و به اینکه در نزد استادان و دانشمندان مسلمان آموزش یافته بودند، افتخار میکردند، چنانچه واژگان عربی را در گفتگوها و تعاملاتشان بکار میبردند؛ تا جاییکه به آنان فرهنگی و دانشمند گفته میشد. این علاوه بر پیشرفت و آبادانی مدنی این سرزمینها بود که در زیر سایۀ حاکمیت اسلامی شاهد بودند، که آثار باقی مانده از آن روزگار گواه بر مدعای ماست.
توافقنامۀ تسلیمدهی اندلس با ابو عبد الله الصغیر، حاکم غرناطه، مبنی بر تضمین آزادی عقیده و عبادت برای مسلمانهای اندلس به امضاء رسید؛ اما اروپاییها به شروط این توافقنامه پابند نماندند، چون دشمنان اسلام عهد و پیمانی ندارند که بدان پابند بمانند. این بود که پس از گذشت مدت زمان اندکی از امضای این توافقنامه عملیات پاکسازی نژادی علیه مسمانان آغاز شد و حتی آنان در شهرهای دیگری که بدان جاها فرار نموده بودند، دنبال شدند؛ مانند سواحل جنوبی بحر متوسط. و این برهۀ از زمان در تاریخ اسپانیا و تاریخ جهان بنام عهد "محکمههای تفتیش" شناخته میشود، در این محاکم مسلمانها به پذیرش نصرانیت و یا مرگ اختیار داده میشدند و کشتار و شکنجه و به غارت بردن داراییهای آنها آغاز شد.
در سال روان میلادی روز یادبود از سقوط المناک اندلس با فتح قسطنطنیه در سال جاری هجری همزمان میشود. فتح قسطنطنیه در بامداد صبح سه شنبه مطابق به بیستم چنین ماهی در جماد الاول سال 857 هجری پس از محاصرۀ دو ماهه به وقوع پیوست، که با فتح آن بشارت و مژدۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم تحقق یافت. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده بود:
«لَتُفْتَحَنَّ الْقُسْطَنْطِينِيَّة فَلَنِعْمَ الْأَمِيرُ أَمِيرُهَا وَلَنِعْمَ الْجَيْشُ ذَلِكَ الْجَيْشُ»
ترجمه: قسطنطنیه حتماً فتح میگردد؛ پس چی نیکو امیریست آن امیر و چی نیکو ارتشیست آن ارتش!
بشارت فتح قسطنطنیه بشارتی بود که همۀ مسلمانها آرزو میبردند که به دستان آنها تحقق یابد، از جمله فاتح اندلس موسی ابن نصیر و ارتش او؛ اما خواست الله سبحانه وتعالی این بوده که فتح قسطنطنیه به دستان محمد فاتح و ارتش او به انجام برسد، همان کسیکه بخاطر این پیروزی الله را سپاس گفته و سجده شکرانه بجای آورد؛ سپس بسوی کلیسای ایا صوفیا روی آورد، جاییکه مردم بیزانس و علمای دینی آن گردهم آمده بودند؛ به آنها امان داده و دستور تبدیل کلیسای ایا صوفیا به مسجد را صادر نمود؛ سپس دستور داد تا در محل قبر صحابه بزرگوار ابو ایوب انصاری رضی الله عنه مسجدی اعمار گردد، همان کسیکه در زمرۀ مجاهدین نخست فتح قسطنطنیه قرار داشت و در آنجا وفات نمود، الله بر او رحم نموده و از او راضی باشد؛ پس از آن تصمیم گرفت تا قسطنطنیه را بجای ادرنه پایتخت خود انتخاب نماید و پس از فتح آن قسطنطنیه را به اسلامبول یعنی شهر اسلام و یا دار اسلام مسمی نمود؛ سپس به استانبول شهرت یافت. محمد فاتح داخل شهر شد، به کلیسای ایاصوفیا روی آورد، در آنجا نماز اقامه کرد و به فضل الله سبحانه وتعالی به مسجد تعویضاش کرد.
پس ما اگر از یک جهت در حالی زندگی میکنیم که درد و حسرت و از رفتن هیبت و قوت مسلمانها را با سقوط اندلس احساس میکنیم، از جهت دیگر خرسندیم و با یادبود از فتح قسطنطنیه آرزوی خیر و نیکی را میکنیم و از الله سبحانه وتعالی میطلبیم که با تحقق بشارت رسولش صلی الله علیه وسلم پیرامون فتح روم بر ما منت گذارد؛ البته بشارت فتح روم زماتی انجام میپذیرد که بشارت بازگشت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت تحقق یابد. رسول الله صلی الله علیه فرمودهاند:
«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَة عَلَى مِنْهَاج النُّبُوَّةِ»
ترجمه: پس از آن خلافت بر منهج نبوت خواهد بود.
با تحقق این امر ما شاهد بازگشت اسلام، عزت اسلام و مسلمانها خواهیم بود و سپاهیانی در آن دولت خواهیم بود.
نویسنده: براءة مناصرة
مترجم: منیب حمیدی
(ترجمه)
خبر:
ترامپ: «قاسم سلیمانی تروریست درجه یک که چند روز پیش یک امریکایی را کشت و چند تن دیگر را به طور جدی زخمی کرده بود، از بین بردیم.» (منبع: الجزیره)
تبصره:
از بابت کشته شدن قاسم سلیمانی، امت خوشحال شدند و حق خوشحالی را نیز دارند؛ چون سلیمانی مجرم تحت حمایت امریکاییهای صلیبی و روسی در عراق و شام مسلمانان را از بین میبرد و ملیونها مسلمان دیگر را آواره و در فقر قرار داد.
این مجرم بعد از ختم مأموریت آن به دست امریکا هلاک گردید و این گونه ابزارها به نزد امریکا هیچ ارزش ندارد. اما جای تعجب است که امریکا میآید و از زبان ترامپ سلیمانی را رهبر تروریستها توصیف میکند که انگار خودش کبوتر صلح باشد!
جهان هرگز جنایتهای امریکا را در عراق و افغانستان، سومالیا و شام، یمن و جاپان، ویتنام و حمایت از یهودیان در فلسطین، هندوها در هند و کشمیر، بودائیان در برما و حاکمان مستبد و ظالم مانند سیسی و سلمان، خلیفه حفتر، خامنهای و بشار و جنایت کاران دیگر را فراموش نخواهد کرد و جنایتهای بیشمار دیگریکه میتوان امریکا را به عنوان "رهبر تروریسم جهانی" وصف کرد.
جهان در زیر فشار نظام سرمایهداری وحشی به رهبری امریکای تروریست ناله میکند؛ دولتیکه فقط پول و ثروت برای آن اهمیت دارد و به خاطر آن جنایتهای زیادی را مرتکب شده است. بنابر این، زندگی مردم را به جهنمی غیرقابل تحمل تبدیل کرده است.
امروز جهان به شدت نیاز به نظام اسلام دارد، به رهبری دولت خلافت راشده بر منهج نبوت که وعده الله سبحانه وتعالی و بشارت رسول صلی الله علیه وسلم است. پس ای اهل اسلام! بیایید برای بازگشت خلافت راشده با حزب التحریر همگام شوید تا جهان را از نظام سرمایهداری وحشی نجات دهد. الله متعال میفرماید:
﴿أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴾
{مائده: 50}
ترجمه: آیا خواستار حکم جاهلیت اند؟ برای مردمیکه یقین دارند، داوری چه کسی از الله بهتر است؟
نویسنده: عبد العزیز المنیس
مترجم: پارسا امیدی
(ترجمه)
خبر:
کشته شدن قاسم سلیمانی، فرماندۀ سپاه قدس(شاخه بیرونمرزی سپاه پاسداران ایران)، ابو مهدی المهندس معاون حشد الشعبی، سامر عبدالله داماد عماد مغنیه، محمدرضا جباری داماد دوم، محمد الکوثرانی مسؤول حزب الله لبنان و نعیم قاسم مسؤول بلند رتبه در حزب الله.
تبصره:
مجرمانیکه دیروز به امت خیانت کردند و گمان کردند در زیر ملافۀ امریکا در امنیت قرار دارند و با وجود تمام قربانیها و هزینههاییکه در مسیر خوشخدمتی به امریکا پرداخت نمودند، بازهم امریکا مهرههای اساسی شان را از بازی خارج نمود. بلی این پیروان امریکا غزل خداحافظی را با دنیا خواندند؛ اما طبعاً رفتنشان مانند رفتن دشمنان امریکا نیست. چه راست گفت: "آنیکه خود را با ملافۀ دوستی امریکا بپوشاند، عریان است و ذلت به مراتب پرهزینهتر از عزت تمام میشود."
معلوم میشود که امریکا تصمیم گرفته تا با ضرب فنی نمودن ایران از شأن و شوکت آن بکاهد و چنین اقداماتی از جانب امریکا در پی بدست آوردن بعضی اهداف داخلی و خارجی انجام میشود. هدف داخلی، انتخابات و ترامپ است و هدف خارجی کاهش فشار قوییکه از طرف رژیم یهود برای گوشمالی ایران متحمل میشود و فشار آوردن بر حکام خلیج، خصوصاً سعودی، که شأن و شوکت نظامهایشان زیر سوال دستاندازیهای ایران قرار گرفته تا امریکا با استفاده از این قضیه بسان گاو شیری یک بار دیگر از حکام عرب استفاده نماید.
با این حملۀ موشکی امریکا یک بار دیگر به عنوان نجاتدهنده در منطقه ظاهر شد و نظام آخندی نیز سقوط نکرد و تنها او را بزرگ ساخت و ادب کرد. بناءً نظام آخندی با وجود اینکه به امریکا خدمات فراوان انجام داد؛ چون خواستار مصالحی، در سوریه و عراق شد که آمریکا به آن راضی نمیباشد. امریکا سعی دارد تا او ار بفهماند که بیرون شدن تو در سوریه و عراق به اجازه من و ماندن تو به اجازه من بوده و آنچه من برای تو دهم از توست و بس و پاداش کلوخ انداز را سنگ است!
مطمئناً که دایرۀ گنگسیت این ضربه برای ایران بسیار بزرگ بوده؛ زیرا برای ایران این اقدام از طرف امریکا فراتر از غیر مترقبه بوده و حالا ایران به زمان نیاز دارد تا از این وحشتزدگی به هوش آید و تلاش کند تا بلندی هدف امریکا را بداند و اینکه آیا این یک هدف کوتاهمدت تادیبی است یا ادامه دارد و اندازه آن چقدر است؟ بنابر این گاهی او قات باید صبر کند.
این همچنان درسی برای ترکیه است که خود را با ملافۀ دوستی امریکا پوشانده و منطقه را برایش میفروشد. آیا اردوغان سیر نمیشود تا امریکا را رها کند یا همین قسم به گمراهیاش ادامه میدهد. امریکا هرگز دوست دائمی نداشته و ندارد و ثبوت آن هدفگیری امروز و کردهای دیروز (قسد) و دیگران است.
مترجم: احمد صادق امین
(ترجمه)
خبر:
وزارت دفاع امریکا از کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس و ابو مهدی المهندس معاون حشد الشعبی، در پایگاه انقلاب ایران، به اثر حمله موشکی نزدیک به میدان هوایی بغداد خبر داد.
تبصره:
امریکای مجرم هر روز با کمک حکام خائین به لیست جرائمش در سرزمینهای اسلامی میافزاید. امروز با گذشت سه ماه از ترور ابوبکر بغدادی به همکاری حکام خائین ترکیه و عراق، دو باره به برکت معلومات استخباراتی حکام عراقی، منطقه عراق مورد توجه موشکهای این مجرم قرار گرفت که در نتیجه آن از کشته شدن قاسم سلیمانی خبر داده شد. این در حالی است که مسؤلین حکومت عراق از کشته شدن هفت عراقی نیز خبر میدهند.
آنگونه که معمول است، خامنهای و رهبر حزب الله لبنان بعد از این حمله نوای انتقام سر دادند. باید گفت که این تهدیدات به جز فرسایشهای منطقوی منجر به چیزی دیگر نخواهد شد. چرا که مسئولین ایرانی در اقصی نقاط جهان به مثابه خادمان امریکا هستند. اینها خودشان با دادن معلومات استخباراتی عامل کشته شدن سلیمانی هستند. حکومت ایران این کار را به دو دلیل انجام داده است: اول اینکه رأی عامه را از اینکه فکر میکنند ایران مزدور امریکاست، منحرف ساخته و درقدم دوم در بُعد خارجی اعلان موفقیت نمایند.
اما حزب عدالت و تنمیه ترکیه از کشته شدن سلیمانی اظهار خوشی نمود. به جای اینکه امریکا را را مورد محاسبه قرار داده و حکومت اردغان را نیز متهم به شراکت در جرائم امریکا بداند، میبینیم که به امریکای مجرم تهنیت عرض نموده به چنین الفاظ تبریک میگویند: "این کسی است که دستانش را به گناه آلوده کرده و قاسم سلیمانی... سفاح حلب."
حکام خائن در برابر جرائم امریکا که در سرزمینهای اسلامی مرتکب شدهاند، بدون گرفتن انتقام سکوت نموده با اظهارات عاجزانه به این گفته اکتفا میکنند: "چه نیاز است که امریکا از هزاران کیلومتر فاصله، به اینجا مییاید؟" و زمانیکه رهبری سرزمینشان مورد تهدید قرار گرفت، سکوت را بر خود لازم میگیرند. باید گفت: با این طرز برخورد امریکا، میطلبد تا گاهاً در کنارش ایستاده و بستر اراضی را برای سربازانش مهیا نمود... اینها جرائمی اند که امریکا آن را مرتکب شده است.
امریکا یک دولت تروریست است، اما باید گفت دولتهاییکه بستر را برای حملات امریکا آماده میکنند و بدتر از آنان کسانیکه در کنار امریکا علیه مسلمانان دست به فعالیت میزنند، جرمشان کمتر از امریکا نیست. همه میدانند که ایران به نیابت از امریکا در سرزمین سوریه چه تعداد سوری را به خاک و خون کشانید و یا اینکه ترکیه چطور حلب و غوطه شرقی را به قصاب شام، بشار اسد تسلیم نمود و یا اینکه سعودی به خاطر سهیم ساختن حوثیها در حکومت یمن، این سرزمین را موشک باران نمود و یا اینکه حکومت مصر چگونه با حمایت عسکری جنرال حفتر، مزدور استخباراتی امریکا را کمک نمود تا مردمان لیبی را قتل عام کند..
امریکا یک دولت کافر است و این یک مشکل به دولتهای اسلامی میباشد. امریکا به بهانه تروریزم به صورت هجومی و وحشیانه در سرزمینهای اسلامی چون عراق، افغانستان، سوریا، یمن و لیبیا حمله نموده و به کشتار مسلمانان میپردازد. جای تعجب است اینکه همین حکام به بهانه اینکه عده از مسلمانان با امریکا همکار است، آنان را به قتل میرسانند؛ در حالیکه خودشان دستاندرکاران و همکاران حقیقی امریکا در امر کشتار مسلمانان میباشند.
اگر امروز مسلمانان صاحب یک قدرت و دولت میبودند، آیا امریکا و یا دولت غربی دیگری جرئت داشت تا مسلمان را به قتل برساند؟ جرئت آزار مسلمانان را نداشتند؛ چه رسد به قتل آنان. چرا که تاریخ بزرگترین دلیل و شاهد این ادعاست. همه میدانید که مسلمانان به خاطر اجابت ندای یک زن مسلمان که مورد آزار و اذیت کافران قرار گرفته بود، چگونه سیلِ عظیمی از سربازان خویش را گسیل نمود تا جیش دشمن را تار و مار نماید. اما امروز ملتهای کفر علیه مسلمانان یک دیگر را فرا میخوانند آنگونه که گرسنهگان بر سر کاسه غذا یک دیگر را دعوت میکنند و دلیلش اینست که امروز این امت بدون رهبر است و پیامبر صلی الله علیه وسلم چه راست گفتند که فرمودند:
«یوشک الأمم أن تداعی علیکم کما تداعی الأکلة علی قصعتها»، فقال قائل: و من قلة نحن یومئذ؟ قال: «بل أنتم کثیر ولکنکم غثاء کغثاء السیل و لینزعن الله من صدور عدوکم المهابة منکم و لیقذفن الله فی قلوبکم الوهن»، فقال قائل: یا رسول الله و ما الوهن؟ قال: «حب الدنیا و کراهیة الموت»
ترجمه: نزدیک است که امتهای دیگر علیه شما یک دیگر را فرا خوانند آنگونه که گرسنهگان بر سر کاسه غذا یک دیگر را فرا میخوانند. یکی از اصحاب رضی الله عنه پرسید: آیا فراخوانی شان به دلیل اندک بودن مان میباشد؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم گفتند: نه بلکه در آن روز شما زیاد هستید لیکن شما به سان خس و خاشاک هستید، خس و خاشاک روی سیل و الله (سبحانه وتعالی) ترس شما را از دل دشمنان تان بیرون مییاورد و وهن را در دل شما قرار میدهد. یکی از اصحاب رضی الله عنه پرسید: ای رسول الله وهن چیست؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: وهن همانا حب دنیا و بیذاری از مرگ است.
نویسنده: أرجان تكين باش
مترجم: عبدالقدیر مخلص
(ترجمه)
همۀ دولتهای ملی–منطقهای ساخته و پرداختۀ غرب استعمارگر است، همانکه دولت اسلام را ازبین برد و حاکمیت دولتهای امروزی را از ایشان گرفت. دولت اردن نیز یکی از همین دولتهاست که انگلیس آن را طی یک هفته بحثهای سیاسی رسمی تأسیس و همزمان با تعیین نقش و وظایفاش، از بدنۀ سرزمین شام جدا کرد تا برنامههای استعماری غرب را، که برای کسب نفوذ و سیاست با یکدیگر رقابت میکنند، برآورده کند.
انگلیس اردن را به این هدف تأسیس کردهاست که مجالی برای تطبیق برنامههای سیاسیاش باشد، در عرصۀ امنیتی و استخباراتی/اطلاعاتی همراه دولت یهود همکاری و از آن پاسداری کند و از حیات، بقاء و امنیتاش حراست کند. امریکا نیز وارد کارزار حفاظت از دولت یهود شد و از انگلیس پیشی گرفت؛ مخصوصاً با افزایش کمکهایش در منطقه، نقش انگلیس را کم رنگ کرد. بناءً پاسداری از دولت یهود یکی از وظایف و نقشهایی است که استعمار به رژیم اردن سپردهاست.
نقش دیگر اردن این است که به نیابت از کشورهای استعمارگر در برابر آنانیکه برای از سرگیری زندگی اسلامی فعالیت میکنند مقابله کند، مخصوصاً حزبالتحریر که بیش از شش دهه فعالیت فکری و سیاسی انجام دادهاست. به همین دلیل، این رژیم شباب حزبالتحریر را سرکوب و خود و خانوادههایشان را تهدید کردهاست، بالایشان حمله کرده و آنان را به زندان انداختهاست و با برنامههای مکارانهاش کوشیدهاست چهرۀ حزب را تخریب و به آن صدمه بزند.
هرچند امریکا و انگلیس در بهرهبرداری از اردن در این دو نقش توافق دارند، ولی باز هم امریکا میکوشد دست انگلیس را از اردن کوتاه کند و خودش جای او را بگیرد. امریکا کمکهای سخاوتمندانهای را، مخصوصاً از نوع نظامی و امنیتی، برای رژیم اردن فراهم میآورد. از طرف دیگر، اقتصادش را مدیریت میکند و سیلی از قرضها و برنامههای اصلاحات اقتصادی را از طریق صندوق بینالمللی پول، همچون حربهای برای اعمال فشار و راهی برای تحریک مردم علیه رژیم در هنگام ضرورت، بر این کشور تحمیل میکند. امریکا از دهۀ ۱۹۵۰ م تاکنون دست از رقابت با نفوذ انگلیس در منطقه نکشیدهاست؛ همانگونه که انگلیس حاکمیت امارت فرااردن را به خانوادۀ هاشمی سپرد تا بتواند آن را مدیریت و سیاستها و دسایساش را در منطقه پیاده کند، امریکا نیز این رژیم را در جنگ علیه تروریزم دوست و متحدش، مخصوصاً متحد نظامی گرفتهاست تا از قافله رقابت عقب نماند!
این رژیم باوجود باز گذاشتن دروازههای کشور بر روی پایگاههای امریکایی، خدمهاش، زمایشهایش و تمرینهای مشترکشان، اکنون هنری ووستر، سفیر فوقالعاده و تامالاختیار امریکا را نیز پذیرفتهاست. ولی با این همه، رژیم اردن هنوز بر پیمانهای قدیمیاش با انگلیس وفادار است. همچنان در بعضی موارد، مطابق سیاست انگلیس حرکت میکند؛ طوریکه ظاهراً دنبالهرو امریکاست، ولی (در پشت پرده) با او مخالفت میکند. در مواقعیکه فشار امریکا بر نفوذ سیاسی انگلیس غلبه کند، بیسرپیچی از او اطاعت میکند؛ مثلاً تغییرات سطح بالای بیپیشینهای که رژیم در بازسازمانی اخیر ارتش، مخصوصاً در سطوح امنیتی، نظامی و اقتصادی، به اجرا گذاشت که در نتیجه ارتش مجدداً سازمان یافت، رئیس ستاد در ۲۵ جولای / ژوئیه ۲۰۱۹ م خلاف معمول از بیرون حلقۀ تعیین رئیس ستاد مقرر شد، عزل و نصبهاییکه در محکمه/دادگاه سلطنتی صورت گرفت و سازماندهی مجدد بخش استخبارات/اطلاعات... همۀ اینها به ظاهر گامهایی منظم مینماید، اما بیشتر شبیه پاسخی به فشارهای خارجی (امریکا) بهمنظور تضعیف ساختارهای امنیتی و استخباراتی/اطلاعاتی است تا زمینه برای دخالت امریکا در اردن و تضعیف رژیم مهیا شود! همانگونه که قبلاً گفتم، هرچند انگلیس با این وضع موافقت کردهاست، اما طبق معمول در پشت پرده همراه امریکا کلنجار میرود. او این کار را با روشهای مکارانه توسط ارائۀ یک تصویر خوب از رژیم در نزد مردم شروع کردهاست:
- مثلاً بهتاریخ ۶ اکتبر ۲۰۱۹ م با طرح یک راهحل قسمی، بحران معلمان را تسکین داد... و چون بر مبنای طرح فوق معاش اعضای ارتش افزایش یافت، بناءً شاه قبایل را جمع کرد و وعده سپرد مالیات بیشتر را متوقف کند، حکومت را مجدداً سازماندهی کند و معاش کارمندان و بازنشستگان را افزایش دهد؛ اگرچه در خصوص خواستهای صندوق بینالمللی پول، کسر بیش از یک میلیارد دینار از بودجه، افزایش وامهای عامه به بیشاز ۹۷ درصد از تولید ناخالص داخلی و رشد فرا ۱۹.۱ درصدی بیکاری ابراز نگرانی کرد... همۀ این اقدامات برای رفع فشارهای امریکا انجام شده و مفادی جز تضعیف رژیم نداشتهاست.
- اما درخصوص روابط با دولت یهود، رژیم گامهای مضحکی را جهت کسب حمایت مردم، ایجاد روابط غیردوستانه و تجدید دشمنی تاریخیاش با یهودیان و قطع روابط با این دولت برداشتهاست. همچنان، صحبتهایی در مورد کاهش سطح روابط اردن با دولت یهود پس از تکمیل کار باقوره و غمر، امتناع از مشروعیت دادن به مناطق پس گرفتهشده، هشدار از القاح وادی اردن، محاکمۀ یک یهودی نفوذی، رزمایش شمشیرهای کرامه در برابر خطری که از سمت غرب متوجه اردن است و صحبت رسانهای در خصوص لغو قرارداد گاز و حتی پیمان وادی عربه، نیز رد و بدل شد. ولی از دید رژیم این پیمان راهبردی است که نباید بهسادگی ازدست رود، و از نگاه رهبران یهود روابطشان را با اردن همچون گنج گرانبهایی است که نباید قربانی شود! این حالت چیزی جز یک شکاف کوچک نیست که چهرۀ رژیم را خوب جلوه میدهد، تا آنکه یخاش آب و نهاناش آشکار شود!
بناءً، تمام این اقدامات برای کسب حمایت مردم و فرونشاندن جنبشهایی انجام میشود که به سطح سیاسی رسیده و به یک تهدید ناخوشایند برای رژیم بدل شدهاست؛ خواه از طریق برنامههاییکه امریکا به وسیلۀ رسانهها نشر میکند انجام شود یا با تنظیم نظام خانواده، شاهی مشروطه و یا هم حکومت پارلمانی.
این وضع همۀ دولتهایی است که توسط استعمارگران ساخته و برای خدمت به منافعشان گماشته شدهاند. حاکمیت این دولتها از آنان گرفته شدهاست و حکامشان سمبولهایی بیش نیستند. تأسفآور است که مردم فساد این نظام را، که همانا بیعدالتی و تعاون با دشمنان اسلام و مسلمانان میباشد، در هرطرف با چشمانشان مشاهده میکنند؛ اما هنوز برای تغییر نظام کار نمیکنند، و میکوشند آنهمه تحقیر، توهین و ظلم را که نهتنها بر گناهکاران، بل بر کسانیکه در برابر این بیعدالتی خاموش ماندهاند نیز اثر کردهاست فراموش کنند.
﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خخَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْععِقَابِ﴾
[انفال: ۲۵]
ترجمه: و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکارانتان نمیرسد؛ (بلکه همه را فرا خواهد گرفت، چراکه دیگران سکوت اختیار کردند) و بدانید الله (سبحانه وتعالی) کیفر شدید دارد.
بناءً تغییر آن نیست که جای بیعدالتی با چیزی همانند خودش عوض کنیم چون امت اینگونه قربانی نمیدهد؛ بلکه جای یک ظالم را با ظالم دیگر و یک قانون بشری را با قانون بشری دیگر عوض میکند یا سرزمینهای مسلمانان را از طریق این دولتهای سایکس–پیکو مجزا نگه میدارد؛ بنابرین جنبشها و قربانیهای امت همانند شخصی خواهد بود که در بند است و ریسمان اطرافاش را پس از قدرتگیری باز نمیکند. تغییر بیاساس هیچ فایده و بهرهای جز قباحت و شرارت، شرم و حقارت جهان و یک عذاب دردناک اخروی ندارد.
اکنون زمان آن فرا رسیدهاست که امت بداند تغییر واقعی و آشکار حاصل نمیشود مگر با تطبیق اسلام در زندگی، دولت و جامعه، وحدت مجدد امت و سرزمینهایش و حذف دولتهای سایکس–پیکو از طریق تأسیس خلافت بر منهج نبوت، که رسول الله صلی الله علیه و سلم مژدهاش را دادند. اینک حزبالتحریر همۀ الزامات را برای تأسیس این دولت آماده کردهاست؛ همچنان یک مسودۀ قانون اساسی را برگرفته از دلایل شرعی تهیه و برنامههایی برای حکومتداری، اقتصاد، تعلیم و تربیه/آموزش و پرورش، سیاست خارجی، وغیره آماده کردهاست. حزبالتحریر از امت میخواهد که همرایش گام بردارد و رهبری خود را برای آوردن تغییر و کسب رضایت الله سبحانه وتعالی، به او بسپارد تا با هدایت و آگاهی حرکت کنند و از کجروی و استثمار به دور باشند تا دولتشان، دولت خلافت، را تأسیس کنند، نفوذ دشمنانشان و دولت یهود را برچینند و عزت و احترام مسلمانان را، به اذن الله سبحانه وتعالی، دوباره احیاء کنند.
﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً﴾
[نور: ۵۵]
ترجمه: الله (سبحانه وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همانگونه که به پیشینیانشان خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برایشان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل میکند.
حزبالتحریر – ولایه اردن
مترجم: محمد حارث پویا
(ترجمه)
بعد از نقش بر آب شدن خوابهای خیالی حکومت انتقالی سودان مبنی بر تأمین بودجۀ سال ۲۰۲۰ م از طریق کنفرانس "دوستان سودان" که به روز چهارشنبه، ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹ م در شهر خرطوم، پایتخت سودان برگزار شد؛ حکومت با پیشگیری سیاست دولت سابق، در پی تأمین بودجۀ مالی سودان از جیبهای مردم مظلوم و عام است. وزیر آگاهی بعد از جلسۀ ویژۀ کابینه برای بحث در مورد بودجۀ سال ۲۰۲۰م گفت: «در بودجۀ سال آینده در نظر داریم تا کمکهزینههای حکومت (سوبسید) را بر پطرول/بنزین و دیزل/گازوئیل تدریجاً کنار بگذاریم.» همچنین سترجنرال/سرلشکر ابراهیم جابر، عضو شورای عالی، در یک مصاحبۀ مطبوعاتی اظهار کرد: «کنار گذاشتن کمکهزینۀ حکومت (سوبسید) بر دیزل/گازوئیل حتمی است و همین اکنون تصمیمگیری در این مورد جریان دارد.» (منبع: سودان تریبون، ۲۲ دسامبر ۲۰۱۹م)
بودجۀ سال ۲۰۲۰م، آمار و ارقام ذیل را ارائه میکند: ۶۵ درصد از جمعیت سودان در زیر خط فقر زندگی میکند، نیمی از جمعیت کشور ۷۵ درصد درآمدشان را صرف غذا میکند، ۸۰ درصد شهروندان هزینههای درمانی را از جیب خودشان میپردازند، کمکهزینههای حکومت بر مواد سوختی ۱۶ درصد از تولید ناخالص داخلی است و درآمد حاصل از مالیات و تعرفههای گمرکی فقط ۶ درصد را تشکیل میدهد، درحالیکه این نرخ در کشورهای دیگر افریقایی ۱۵ درصد است. کمکهزینههای حکومت (سوبسید) در جریان سال ۲۰۱۹ م چنین بود: ۳۶۳۲ میلیون پوند برای بخش صحی/بهداشتی، ۷۲۲۶ میلیون پوند برای بخش معارف/آموزش و پرورش، ۳۳۱۱۴ میلیون پوند در بخش مواد سوختی و ۲۲۱۱۲ میلیون پوند برای تأمین گندم.
حزبالتحریر–ولایه سودان پیرامون ارقام این بودجه ذیلاً بیان میکند:
اول: آمار و ارقام بودجۀ سال ۲۰۲۰م حقایقی چون فقر، گرسنگی شدید، امراض و بیعدالتی را نشان میدهد که مردم این سرزمین از آن سخت رنج میبرند. این حقایق باید توسط مفکورۀ ایدیولوژیکی معالجه شود که برای بشر ارزش قائل است و بیعدالتی، گرسنگی، فقر و مریضی را از آن میزداید. این امر فقط به وسیلۀ دولت غمخوار خلافت راشده بهطریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم محقق خواهد شد؛ دولتیکه اسلام را بهصورت کامل تطبیق میکند و دستاش را به جیب شهرونداناش فرو نمیبرد.
دوم: به نظر حکومت، این آمار و ارقام حاکی از مالیات و تعرفۀ گمرکی پائین در مقایسه با کشورهای دیگر افریقایی است که ضرورت به افزایش دارد. چنین موضوعی تنها از سوی یک شخص نادان اظهار میشود؛ زیرا وضع مالیات و تعرفۀ گمرکی از عوامل اصلی افزایش قیمتها است که دارایی مردم را بهطور ناعادلانهای به مصرف میرساند. این امر در شریعت اسلامی حرام قرار داده شدهاست، عقبه بن عامر میگوید: من از رسولالله صلیاللهعلیهوسلم شنیدم که فرمودند:
«لَا يَدْخُلُ الْجَنَّةَ صَاحِبُ مَكْسٍ»
ترجمه: کسیکه مکس (مالیۀ گمرکی) را بر مردم تحمیل کند، وارد بهشت نخواهد شد.
همچنین او صلیاللهعلیهوسلم فرمودند:
«لَا يَحِلُّ مَالُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِلَّا بِطِيبِ نَفْسٍ مِنْهُ»
ترجمه: (گرفتن) دارایی شخص مسلمان بدون اجازۀ آزادانۀ خودش جواز ندارد.
سوم: بایستی حکومت و وزیر مالیه/دارایی بدانند که پول کمکهزینههای دولتی (سوبسید) نه از جیب دولتمردان و نه هم از پول پدران و مادرانشان آمدهاست، بلکه این پول عام مردم است و باید جهت مراقبت از امور همین مردم بهکار رود. رسولالله صلیاللهعلیهوسلم فرمودند:
«الْإِمَامُ رَاعٍ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ»
ترجمه: امام (حاکم) مسئول رعیتاش است.
تصامیم حکومت انتقالی و وزیر مالیه/دارایی عاری از هرگونه راهحل است و توسط کارشناسان صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی به بیراهه رفتهاست و اصلاً به شرایط اقتصادی خارج از چارچوب ایدیولوژی سرمایهداری صدق نمیکند. بناءً راهحلهای اقتصادیشان از عمق بحران سرچشمه میگیرد تا نهادهای بریتون وودز را با دریافت قرضهها/وامهای سودی (ربوی) راضی نگهدارند و به دنبال اصلاح قوانین و از بین بردن موانع باشند تا زراعت/کشاورز، مواشی و منابع معدنی سرزمین سودان را به شرکتهای بینالمللی تحت عنوان سرمایهگذاری خارجی و با تعهد کامل به سیاستهای صندوق بینالمللی پول که سردمدار همۀ شرکتهای غارتگر است، روی یک ظرف طلایی تقدیم کنند و همزمان، دروازۀ سرزمینمان را بر روی استعمار نوین و حریص بگشایند.
برجستهترین بخشهای دستورالعمل صندوق بینالمللی پول عبارت از: لغو کمکهزینههای دولتی بر اجناس و خدمات، تغییر بهای ارز، کاهش مصارف دولتی و افزایش مالیات میباشد. این سیاست مشابه همان دستورالعملی است که صندوق بینالمللی پول بر رژیم سابق تحمیل کرد و باعث شد تا اوضاع اقتصادی این سرزمین فاجعهبارتر شود؛ در نتیجه، مردم دست به قیام زدند و رژیم سقوط کرد. اکنون نیز حکومت انتقالی در پی اتخاذ سیاستی مشابه است که باری دیگر منجر به نابودی دولت خواهد شد.
مواد دستورالعمل صندوق بینالمللی پول تنها منافع کفار غربی را در بر دارد، کسانیکه یگانه هنرشان اعطای مکارانۀ قرضهها/وامهای سودی است، که اکنون در سودان به ۶۲ میلیارد دلار رسیدهاست! وزیر مالیه/دارایی بعد از ادای سوگند، پیرامون نگرانیهای مردمی که در زیر آتش هزینههای گزاف میسوزند، تعهد کرد که هزینهها را متعادل و سپس شروع به کاهش دادن آن خواهد کرد. او همچنین به تاریخ ۸ سپتامبر سال ۲۰۱۹م گفت: «ما تدابیر ویژهای را جهت ثبات قیمتها و بهبود وضعیت سخت معیشتی آغاز خواهیم کرد.»! اکنون و بعد از گذشت سه ماه از سخنان دروغین این شخص، چه اتفاقی افتاد؟ قیمت اجناس دو برابر شدهاست و وزیر کاملاً به فکر نگرانیهای سرمایهداران جهانی در نهادهای بریتون وودز میباشد و میکوشد کمکهزینههای دولتی را ملغا و چتر مالیات را گستردهتر کند؛ این امر از کسانیکه برای چنین کاری تربیت شدهاند اصلاً عجیب نیست!
ای مردم سرزمین سودان! تغییر واقعی بدون ریشهکن کردن غرب استعمارگر و نهادهایش از این سرزمین محقق نخواهد شد. برای شروع میبایست حُکامی را که توسط مؤسسههای بینالمللی و سفارتخانهها کنترل میشوند، افشاء کنیم. ما امتی استیم که مردان و زناناش توانمند و صاحب منابع زیرزمینی فراوان اند و از همه مهمتر اینکه به وسیلۀ ثروت عقیده و راهحلهایش از تمام ملتها غنیتریم. ثروتیکه منشاء آن وحی الهی، یعنی کتاب الله سبحانهوتعالی، سنت رسولاش صلیاللهعلیهوسلم و آنچه این دو را به سوی آن رهنمایی کردهاست، میباشد. بنابر این، ما توان تأسیس دولت ایدیولوژیکی را درایم که ما را از چنگ کفار استعمارگر غربی، نهادها و قوانیناش آزاد میکند و قادریم از منابع انرژی خودمان، بدون گدایی از استعمارگران غربی، بهره برداری کنیم.
ما شما را به احیای مجدد طریقۀ زندگی اسلامی توسط تأسیس خلافت راشده بر منهج نبوت، برای رستگاری دنیا و آخرت دعوت میکنیم؛ زیرا این امر تنها راه برای تضمین تغییر و بهبود وضعیت کنونی است.
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾
[انفال: ۲۴]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! دعوت الله (سبحانهوتعالی) و رسول (صلیاللهعلیهوسلم) را اجابت کنید؛ هنگامی که شما را به سوی چیزی فرا میخواند که شما را حیات میبخشد.
حزبالتحریر – ولایه سودان
مترجم: مرصاد مرصوص
خطبه جمعه از شیخ عصام عمیره (ابو عبدالله)
بیت المقدس - سرزمین مبارک فلسطین
جمعه, ۱ جمادی الاولی ۱۴۴۱ه برابر با ۲۷ دسامبر ۲۰۱۹م